فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
امید به آینده یک مفهوم چند وجهی است که نقش مهمی در جنبه های مختلف زندگی انسان ایفا می کند. پرورش امید و تصاویر مثبت از آینده برای ارتقای رفاه، پیشرفت و بهزیستی افراد و جامعه در مواجهه با چالش ها ضروری است. این پژوهش به بررسی عوامل موثر در امید به آینده جوانان شهر زاهدان با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه می پردازد. بر این اساس 405 نفر از جوانان شهر زاهدان با روش نمونه گیری طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد بین سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، ارزش های فرهنگی، سواد مالی، اعتماد به نفس و انگیزه پیشرفت با امید به آینده در جوانان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای مستقل تحقیق 56 درصد از تغییرات متغیر وابسته امید به آینده را تبیین می کند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن است که به ترتیب سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، انگیزه پیشرفت مهمترین عوامل تأثیرگذار در امید به آینده جوانان شهر زاهدان است. در این تحقیق، منابع خارجی امید(یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و ارزش های فرهنگی) در تعامل با منابع درونی امید(یعنی سواد مالی، انگیزه پیشرفت و اعتماد به نفس) به عنوان پیش بینی کننده های امید به آینده جوانان شناخته شد. این یافته ها بر نقش مهم سرمایه-های اجتماعی، اقتصادی، روانی و فرهنگی در جلوگیری از ایجاد ناامیدی و تصویر منفی نسبت به آینده تأکید می کند. بنابراین، عوامل ساختاری بخصوص سرمایه اجتماعی در امید به آینده جوانان شهر زاهدان تأثیرگذار است.
مطالعه عوامل مؤثربر رواداری اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
159 - 194
حوزههای تخصصی:
در گفتمان های صلح محور، رواداری اجتماعی و نقش آن در توسعهانسانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مدارا و پذیرش تفاوت ها، یکی از معیارهای سلامت اجتماعی است و عملکرد انسان ها در روابط اجتماعی را بهبود می بخشد. میزان و سطح رواداری اجتماعی شیوه تفکر اعضای هر جامعه نسبت به «دیگری» را باز می نمایاند؛ بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر مدارای اجتماعی می تواند گامی در جهت شناسایی و رفع موانع مدارا وتوسعه انسانی باشد. این پژوهش بر مبنای پارادایم تفسیری، رویکرد استقرایی، روش فرا مطالعه و استراتژی فراترکیب به مطالعه پژوهش های انجام شده در زمینه عوامل مؤثر برمدارای اجتماعی پرداخته است. فراترکیب یکی از شیوه های دقیق برای مطالعه نتایج پژوهش ها است که این امکان را برای محقق فراهم می سازد تا به شیوه ساختارمندی از یافته های استخراج شده از مطالعات مرتبط با موضوع تحقیق استفاده کند. فراترکیب با فراهم کردن نگرش سیستماتیک برای محققان، از طریق ترکیب پژوهش های مختلف، به کشف موضوعات و استعاره های جدید و اساسی می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها، از نوع اسنادی- فراترکیب است. جامعه آماری شامل مقالات پیشین در زمینه «مدارای اجتماعی» است که در بانک اطلاعات نشریات کشور «مگیران» نمایه شده اند و در محدوده زمانی 1390 تا 1400 انجام شده اند. در زمینه نمونه گیری، مرتبط ترین مطالعات با استفاده از رویکردی هدفمند انتخاب شده اند و پس بررسی های انجام گرفته، 19 پژوهش انتخاب شده است. تحلیل داده ها با رویکردی کیفی صورت گرفته است یافته ها و نتایج این پژوهش دستاورد پژوهش های پیشین در این حوزه مفهومی است و بر این اساس عوامل مؤثر بر ابعاد مختلف مدارا اعم از مدارای هویتی، مدارای سیاسی و مدارای رفتاری، در 6 مقوله کلی سرمایه انسانی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه نمادین و متغیرهای جمعیتی دسته بندی و ابعاد هر کدام از این مفاهیم استخراج و مقوله بندی شده اند.
تنزل تمکین/کاهش تسلیم (مناسبات نسلی نسل زد بر اساس فراترکیب پژوهش های موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 34
حوزههای تخصصی:
ظهور گسترده و ناگهانی نسل زد در اعتراض ها و جنبش های اخیر ایران، به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی»، این نسل را به کانون توجه سیاست گذاران و پژوهشگران تبدیل کرده است. ویژگی ها و خصوصیات نسل زد و تفاوت ها و تمایزهای آن با سایر نسل ها در ایران به یکی از پرسش های مهم برای پژوهشگران، اندیشمندان و حتی سیاست مداران بدل شده است. این مطالعه با بهره گیری از روش فراترکیب، به بررسی، تحلیل و تلفیق یافته های مقاله های علمی تهیه و منتشرشده معتبر در حوزه نسل زد در یک دهه اخیر (1390 -1403) پرداخته است تا تصویری روشن و متقن از تمایزات و تشابهات نسل زد در ارزش ها و نگرش های مختلف ارائه دهد. یافته های این مطالعه مبتنی بر دسته بندی و استخراج کدها و مفاهیم، در چهار حوزه خانواده، دین، محیط کار و سیاست خصوصیت های متمایزی را در نسل زد نشان داد که مقوله محوری مطالعه بر پایه آن بنیاد نهاده شده است: تنزل تمکین/کاهش تسلیم؛ به معنای کاهش احترام به اقتدار در هر چهار حوزه خانواده، دین، سیاست و محیط کاری و شغلی است.در حوزه خانواده کاهش احترام به اقتدار در نقد پدرسالاری و استقلال هویتی خود را نشان داده است. در سیاست و محیط کار عدم اعتماد به نهادها و تشکل ها و در حوزه دینی، افسون زدایی و سنت گریزی مهم ترین مفاهیمی هستند که خصوصیات و تمایزات نسل زد در ایران امروز را به بهترین وجه تشریح و بازنمایی می کنند. بر این مبنا و مبتنی بر تحلیل نتایج پژوهش های موجود دررابطه با مناسبات نسلی نسل زد با نسل های پیشین می توان با درنظرگرفتن دو دیدگاه پیوستگی و سرخوردگی به وجود رابطه توافقی توأم با تفاوت با والدین و تزاحمی با نسل ایدئولوگ و انقلابی گفتمان حاکم اشاره کرد.
جامعه شناسی و نسبت آن با دیگری (بی شناسنامه ها در مقام دیگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی حاضر به بی شناسنامه ها به مثابه «دیگریِ آستانه ای» نگریسته شده است. امروزه این گروه از هم وطنان نه به خاطر جهان بینی، جنسیت یا زبان متفاوت بلکه به خاطر نداشتن شناسنامه به گروهی منزوی و طردشده در میان میلیون ها انسان بدل شده اند. با وجود این، تاکنون توجه چندانی به این گروه نشده است و تقریباً سکوتی همه جا حاضر در میان پژوهشگران علوم اجتماعی درباره ی گروه مورد اشاره وجود دارد. بنابراین، طرح این پرسش ضروری است: چرا جامعه شناسان ایرانی کمتر به مسائل این زندگی (زندگی دیگری/ فرد بی شناسنامه) توجه نشان داده اند و اغلب درباره ی شیوه زندگی بی شناسنامه ها سکوت کرده اند؟ در مقاله ی حاضر به قصد پاسخ به این پرسش به مطالعه ی نسبت میان جامعه شناسی و دیگری (آستانه ای) پرداخته ایم. به نظر می رسد که ریشه ی این سکوت در برخی گرایش های موجود در جامعه شناسی مسلط قابل پیگیری است. در واقع به قصد پاسخ به پرسش فوق به مطالعه ی برخی از مباحث نظریه پردازان مدرن پرداخته ایم و این مطالعه نشان می دهد که مهم ترین مسئله برای جامعه شناسی مسلط از آغاز پیدایش این رشته کشف قوانین و قواعد ثابت و تکرارشونده بوده است و بر همین اساس می توان گفت که این جامعه شناسی همواره سخنی درباره ی نظم بوده و هست. نخستین رانده شده از این قلمرو نیز همانا دیگری است.
سناریوهای پیش روی تاثیرات جنبش های نوظهور بر جمهوری اسلامی ایران در دهه پنجم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
32 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر موضوع سناریوهای تاثیر جنبش های نوظهور بر جمهوری اسلامی ایران در دهه ی پنجم انقلاب اسلامی با این هدف مورد مطالعه قرار گرفت که با رویکردی آینده پژوهانه مهم ترین جنبش های نوظهور جامعه ایران مشخص گردد و تاثیراتی که این جنبش ها در دهه ی پنجم انقلاب اسلامی بر جامعه ایران خواهند داشت در قالب سناریو مطرح گردد. روش: از روش پژوهش تحلیل اسناد، مصاحبه های نیمه ساخت یافته با نخبگان و نیز روش سناریو نویسی (عدم قطعیت های بحرانی) برای تحقق اهداف استفاده گردید. یافته ها: با شناسایی پیش ران ها و عدم قطعیت های موجود، دو مورد از پیش ران ها (جنبش دموکراسی خواهی و جنبش سبک های جدید زندگی) که بر اساس نظر نخبگان حائز اهمیت بیشتری بودند انتخاب گردیدند و بر حسب عدم قطعیت های موجود در رابطه با هر کدام از پیش ران ها، مجموعا چهار سناریو مطرح گردید.نتیجه گیری: در این پژوهش از میان چهار سناریو مطرح شده، دو سناریو بر ایجاد تغییرات مهم و اساسی توسط پیش ران ها و دو سناریو نیز بر کنترل پیامدهای ناشی از این پیش ران ها توسط نظام جمهوری اسلامی اشاره دارد.واژگان کلیدی: جنبش های نوظهور، سناریو، انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی.
تحلیل پیشران های موثر بر آینده گردشگری ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 162
حوزههای تخصصی:
گردشگری ورزشی پیشرانهای موثر بسیاری می تواند داشته باشد که تصمیمات سفر بر اساس آنها گرفته می شود. تحلیل پیشرانهای موثر آینده گردشگری ورزشی به پیشرفت این حوزه می تواند کمک شایانی نماید. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل پیشرانهای موثر بر آینده گردشگری ورزشی بود. روش پژوهش حاضر آمیخته و از نوع تحلیلی و اکتشافی است و از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی به شمار می آید. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگان و افراد مجرب در حوزه گردشگری ورزشی شامل راهنمایان تورهای گردشگری ورزشی، کارشناسان حوزه گردشگری ورزشی و مدیران ارشد سازمان های مرتبط با گردشگری و اساتید مدیریت ورزشی با تخصص گردشگری بود که از روش نمونه گیری هدفمند در پژوهش استفاده شد. در بخش خبرگان از ابزار مصاحبه استفاده شد و با 18 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده ها از از روش تحلیل تاثیرات متقابل استفاده گردید. در ابتدا عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر گردشگری ورزشی احصاء گردید و 58 عوامل کلیدی و تاثیرگذار تدوین شد. در گام دوم با تشکیل پانل خبرگی عوامل کلیدی و تاثیرگذار مشابه با یکدیگر ادغام گردید و از بین 58 عوامل کلیدی و تاثیرگذار، 8 پیشران اصلی تأثیرگذار برای گردشگری ورزشی شناسایی گردید. در انتها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع تحقیق تاثیرات متقابل پیشران ها تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که 8 پیشران اصلی بر آینده گردشگری ورزشی تاثیرگذار است که شامل توسعه گردشگری و زیرساخت های آن، فناوری و دیجیتال، سلامتی و تندرستی، تحولات مدیریتی و اشتغال، پایداری محیط، متنوع سازی، عوامل اقتصادی و رسانه و ارتباطات می شود.
بررسی نگرش دانشجویان به اعتراضات و ناآرامی های ۱۴۰۱(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ناآرامی های سال 1401 بعد از انقلاب اسلامی به لحاظ دامنه و شدت اثرگذاری بر نظم اجتماعی بی نظیر بوده است. با توجه به نقش برجسته قشر جوان و بخصوص دانشجویان در وقوع و تشدید این تحولات از سویی و تأثیرگذاری آنان در نگهداشت وحدت و انسجام اجتماعی از سوی دیگر، نگرش سنجی این قشر حول ثبات/ بی ثباتی اولویت می یابد. هدف پژوهش حاضر علاوه بر سنجش وضعیت نگرشی دانشجویان حول ناآرامی های سال 1401، راهبردپردازی تقویت وحدت و انسجام اجتماعی نیز است. در این راستا روش پژوهش از نوع پیمایش، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری نیز، دانشجویان ایرانی دانشگاه های داخلی با جمعیت نمونه ای 620 نفره هستند. از منظر دانشجویان؛ وضعیت نامناسب اقتصادی و احساس محرومیت، عملکرد رسانه های برون گفتمانی، کاهش کارآمدی و مقبولیت نظام به همراه شیوع فساد اداری – اقتصادی به ترتیب مهمترین دلایل ناآرامی ها بوده است. افزایش آمادگی به اعتراض یا میل به مشارکت در اعتراضات، افزایش میل به مهاجرت خارجی به دلیل ناآرامی ها و کاهش میل به مشارکت سیاسی از مهم ترین پیامدهای ناآرامی های 1401 نزد جمعیت دانشجویی محسوب می شوند. به لحاظ راهبردی نیز زمینه سازی و برنامه ریزی برای ایجاد بستری مطالبه گرانه با گرایش تعامل طلبی در میان دانشجویان، ساماندهی سبک زندگی دانشجویی با تدوین الگوی آن، تقویت کارآمدی نظام بخصوص در عرصه اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته است.
بایسته های آینده نگاری در حکمرانی برای کاربردپذیری فناوری های نوظهور؛ با تأکید بر دستیابی به کشاورزی پایدار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
212 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف: آینده نگاری با شکل بخشیدن به دنیای مطلوب فردای یک جامعه سروکار دارد. هدف اصلی پژوهش، شناسایی بایسته های آینده نگاری در حکمرانی برای کاربردپذیری فناوری های نوظهور با تأکید بر دستیابی به کشاورزی پایدار در ایران است.روش: این پژوه ش ج زو پژوهش های کمی است که به روش پیمایشی اجرا شده است جامعه آماری آن 641 نفر از کنشگران فناوری های نوین کشاورزی بودند که 314 نفر از آن ها به روش نمونه گی ری تصادف ی طبقه ای با انتس اب متناس ب مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ه ا، پرسش نامه ای بود که روای ی ش کلی آن ب ا اس تفاده از نظرات متخصص ان و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب کرونباخ آلفا (931/0) تأیید ش د. یافته ها: فناوری ها، نقش مهمی در استفاده بهینه از منابع پایه تولید دارند و تغییر بینش بهره برداران کشاورزی توسعه کشاورزی صادرات محور، ارتقای کیفیت محصولات کشاورزی و افزایش عملکرد کمی کشاورزی از مهمترین بایسته های آینده نگاری در حکمرانی برای کاربردپذیری فناوری های نوظهور برای دستیابی به کشاورزی پایدار هستند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد؛ پنج عامل "استفاده پایدار و بهینه از منابع طبیعی، افزایش کارآیی و بهره وری در تولید کشاورزی، فناورانه نمودن تولید در زیربخش های کشاورزی، توسعه فرهنگ فناوری و نوآوری و مدیریت راهبردی توسعه فناوری" درمجموع 57/75 درصد واریانس مورد نظر را تبیین می کنند. نتیجه گیری: آینده نگاری در حکمرانی برای توسعه کاربردپذیری فناوری های نوظهور در کشاورزی ایران مؤثر است: بنابراین برای توسعه واحدهای کشاورزی فناورانه در زیربخش های کشاورزی و دستیابی به کشاورزی پایدار، ضروت دارد با عزمی ملی و بر اساس یک برنامه عملیاتی جامع و آینده نگر، حمایت ها و مشوق های مناسب مدنظر دولتمردان باشد.
نمایشگاه یا گرداب: تصویر جامعه مدرن در اندیشه های نوربرت الیاس و میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
543 - 562
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مقاله کنکاشی است در رابطه با برخی از شباهت ها و تفاوت هایی که در مباحث دو تن از بزرگ ترین نظریه پردازان اجتماعی قرن بیستم یعنی میشل فوکو و نوربرت الیاس، در مورد جامعه مدرن و تغییرات حادث در آن وجود دارد. روش و داده ها: روش این پژوهش تحلیلی و از نوع اسنادی است که به بررسی آثار این دو متفکر و همچنین کتاب ها و مقالات نویسندگان دیگری که در مورد آنان نگاشته شده، پرداخته است. یافته ها: هسته مرکزی استدلال هر دو برای توصیف جامعه معاصر و تغییرات حادث در آن بر قسمتی از تبارشناسی اخلاق نیچه استوار است که جامعه دارای قدرت بیشتر را جامعه ای با خشونت فیزیکی کمتر و مدارای بیشتر می داند. برای فوکو مهم این است که سوژه خود را از این زندان نمایشگاهی و انقیاد گفتمان ها نجات دهد؛ وی به تبعیت از نیچه به رها کردن سوابق و رانه ها و فرو غلتیدن در مستی این لذت ها می اندیشد. اما در مقابل الیاس زنده ماندن سوژه را در جامعه مدرن همانند زنده ماندن ماهیگیر در گرداب، منوط به این می داند که سوژه غرایز و خشم خود را کنترل نماید. بحث و نتیجه گیری: الیاس سعی در بلع و هضم جهان و فوکو سعی در تف کردن آن دارد. هر دو رهیافتی آرشیوی دارند. فوکو قدرت و دانش و گفتمان را می جوید و الیاس تمدن را. الیاس به وجود یک علم بی طرف و عاری از ارزش اعتقاد دارد، فوکو به جای مفهوم ایدئولوژی، مفهوم گفتمان را اتخاذ می کند. هر دو تصویری از ریشه های شرم مدرن ارائه می دهند، الیاس با شرح خدمات و نتایج شرم، نقش مثبتی برای شرم قائل است اما فوکو دید منفی نسبت به شرم دارد. پیام اصلی: هرچند موضوعات جامعه مدرن، سوژه، قدرت، دانش، علم و ایدئولوژی، تاریخی نگری، شرم، دغدغه ذهنی هردو اندیشمند بوده است و همپوشانی هایی در نگرش شان وجود داشته است اما هر یک از دیدگاه خاص خود به این موضوعات نگریسته اند.
پدیدار شناسی تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
621 - 652
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طی دهه های اخیر در بسیاری از کشورها و مناطق جهان، پدیده خودکشی روند فزاینده ای به خود گرفته است. این پدیده، اگرچه سمت و سوی تعدادی از پژوهش های اجتماعی را به خود جلب کرده است، اما تجربیات اقدام کنندگان به خودکشی و دلایل و بسترهایی که آن را شکل می دهند، پیچیده و بسیار متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربه زیسته افرادی است که اقدام به خودکشی نموده اند. روش و داده ها: این مطالعه با روش پدیدار شناسی انجام گردید. مشارکت کنندگان، ۱۸ نفر از افراد ۱۸ تا ۳۵ ساله ای بودند که طی سه ماهه آخر ۱۴۰۲ در شهر مشهد اقدام به خودکشی نموده بودند. انتخاب مشارکت کنندگان به شیوه هدفمند انجام شد. فرآیند گردآوری داده ها در هیجدهمین مصاحبه نیمه ساختاریافته به اشباع داده ای رسید. سپس داده ها با روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: این افراد در چهار بعد بدن، روابط، فضا و زمان تجارب آسیب زایی دارند. بدن برای گروهی موضوعی ناارزنده و برای گروهی ابزاری برای اعتراض است. روابط زیسته نیز از فاصله گیری اجتماعی تا آزادی کامل در نوسان است. فضای آنان فاقد دلبستگی است. این در حالی است که گروهی به گذشته با نگرشی منفی، گروهی سعی در فراموشی کردن گذشته و بالاخره گروهی درصدد تغییر جهان زیسته خود هستند. بحث و نتیجه گیری: ضروری است تجربه زیسته این افراد جدی گرفته شود و همزمان به هر چهار بعد زیست بدنی، فضای اجتماعی، ارتباطی و زمانی آنان توجه شود. پیام اصلی: هنگامی که افراد خودکشی می کنند هیجاناتی را در چهار بعد بدنی، روابط اجتماعی، فضا و گستره زمان تجربه می کنند. شناخت هر یک از این مضامین می تواند به افرادی که در حال کمک به این افرادند، یاری دهد.
فراتحلیل رابطه دین داری و گرایش به ارزش های دموکراتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ باهدف اﺳﺘﻔﺎده از روش آﻣﺎری ﻓﺮاﺗﺤﻠﯿﻞ در راﺳﺘﺎی ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی انجام شده درزمینه راﺑﻄﻪ ﻣﯿﺎن ﻣﯿﺰان دین داری و گرایش به دموکراسی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﻧﺠﺎم ﻓﺮاﺗﺤﻠﯿﻞ، 30 تحقیق انجام ﺷﺪه در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪﻧﺪ و از این میان 17 پژوهش انجام شده بین سال های 1384 تا 1398 در زمینه رابطه بین میزان دینداری و گرایش به دموکراسی که در فصلنامه های معتبر علمی به چاپ رسیده اند انتخاب شدند. پژوهشﻫﺎی ﻣﺬﮐﻮر ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ در ﺟﻮاﻣﻊ آﻣﺎری ﻣﺘﻔﺎوت و ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﻨﺠﻪ ﻫﺎی ﭘﺎﯾﺎ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم رﺳﯿﺪه اﻧﺪ. در ﮔﺎم ﻧﺨﺴﺖ ارزﯾﺎﺑﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﻣﻨﺘﺨﺐ، ﻣﻔﺮوﺿﺎت ﻫﻤﮕﻨﯽ و ﺧﻄﺎی اﻧﺘﺸﺎر ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ؛ ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﺣﮑﺎﯾﺖ از ﻧﺎﻫﻤﮕﻨﯽ اﻧﺪازه اﺛﺮ و ﻋﺪم ﺳﻮﮔﯿﺮی اﻧﺘﺸﺎر ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ داﺷﺘﻨﺪ. در ﻣﺮﺣﻠﻪ دوم، ﺿﺮﯾﺐ اﻧﺪازه اﺛﺮ ﺑﺎ ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﯿﺮی ﻧﺴﺨﻪ دوم ﻧﺮم ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ CMA اﻓﺰار ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﮐﻪ اﻧﺪازه اﺛﺮ ﯾﺎ ﺿﺮﯾﺐ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﯿﺰان دﯾﻦداری ﺑﺮ گرایش به دموکراسی (0.439) اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻧﻈﺎم ﺗﻔﺴﯿﺮی ﮐﻮﻫﻦ، در ﺣﺪ متوسطی ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﺷﻮد.میزان این تاثیر در بین شهروندان جامعه بیشتر از دانشجویان است و البته در مناطق مرکزی ایران این تاثیر بیشتر از سایر مناطق است، جامعه ایران در حال گذار از یک جامعه سنتی به جامعه مدرن است و این گذار مستلزم رعایت اسلوب ها و قواعد دموکراتیک در نظام سیاسی حکمرانی ایران است. به رسمیت شناختن تنوع اندیشگی در ایران پیش شرط گذار به دموکراسی و توسعه است و این مهم، در چارچوب نظمی اقتدارگرا امکان پذیر نیست.
ارزیابی کیفیت فضایی بازارهای سنتی و معاصر از دیدگاه کاربران با رویکردی اجتماعی-فرهنگی (مورد پژوهی: بازار سنتی و ایران مال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضایی مفهومی است که سازگاری فیزیکی مردم با محیط، احساسات و ادراکات کاربران از فضا و درنهایت سطح رضایت مندی از ابعاد مختلف فضا را نشان می دهد. باتوجه به تأثیر کیفیت فضا بر احساسات مردم و همچنین مطلوبیت عملکردی و سرزندگی فضا با رویکردی اجتماعی-فرهنگی، تحقیق حاضر باهدف ارزیابی کیفیت فضایی بازار سنتی و ایران مال تهران برمبنای ادراکات و دیدگاه کاربران نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه حاضر آمیخته از (کیفی-کمی)، باتبیین کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. درراستای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از ماتریس کیفی “PPS”، و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار “AMOS”، استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تحقق پذیری دربین عوامل تبیین کننده کیفیت فضایی در بازارسنتی تهران مربوط به متغیرهای حس و تعلق به فضا، گسترش ارتباط بصری فضاها، همه شمولی، زیبایی شناختی و جذابیت به ترتیب با ارزش 83/0، 79/0، 74/0، 72/0 و 68/0 می باشد. در بازار ایران مال تهران نیز بیشترین تحقق پذیری مربوط به متغیرهای امنیت، نفوذپذیری و دسترس، تنوع عملکردها، اختلاط کاربری ها و همه شمولی به ترتیب باارزش 74/0، 72/0، 69/0، 63/0 و 68/0 است. به طورمشخص، نتایج مدل مقدار بحرانی برای تمامی متغیرهای اصلی در بازارسنتی تهران در سطح اطمینان 95درصد معنادار می باشد. در بازار ایران مال تنها متغیر کاربری و فعالیت دارای مقدار بحرانی بالای 96/1 بوده و 3متغیر دیگر یعنی کیفیت راحتی و تصویر، دسترسی و پیوند و جامعه پذیری در وضعیت مطلوبی نمی باشند.
بررسی تأثیر طراحی فضاهای آموزشی در توسعه مهارت های شناختی و ارتباطی دانش آموزان ابتدایی پسرانه شهر شیراز باتأکیدبر فرهنگ و مسائل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی فضاهای آموزشی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در شکل دهی به مهارت های شناختی و ارتباطی دانش آموزان، نقشی مؤثر در ارتقای کیفیت آموزش و تعاملات اجتماعی دارد. پژوهش حاضر، باهدف تحلیل تأثیر طراحی کالبدی مدارس بر توسعه مهارت های شناختی و ارتباطی دانش آموزان ابتدایی پسرانه در شهر شیراز، به بررسی 4مدرسه با طراحی های متفاوت شامل مدارس دکتر حسابی، محمد جناب، فسایی نژاد و سوزنده فر پرداخته است. برای سنجش این تأثیر 10مؤلفه ازجمله برنامه ریزی و سازمان دهی؛ فضا و جهت؛ مفاهیم زمان؛ حافظه، خواندن، نوشتن و حساب؛ درک بدن خود؛ اشکال بصری؛ درک زبان گفتاری؛ زبان رسا و ارتباط کلامی، به عنوان معیارهای اصلی انتخاب شده اند. یافته های آماری نشان دادکه میانگین الگوهای رفتاری دانش آموزان در مدارس مختلف به طور معناداری متفاوت است. به طورخاص، طراحی مدرن مدرسه دکتر حسابی طی سال های اخیر، باتأکیدبر تفکیک فضایی مناسب برای تعاملات اجتماعی و فردی، بهره مندی از کلاس ها و رنگ آمیزی استاندارد، بیشترین تأثیر مثبت را بر مهارت های موردبررسی داشت. ضریب هم بستگی-“PEARSON”، نیز نشان دادکه برخی مؤلفه ها به مانند «فضا و جهت»، و «مفاهیم زمان»، با ضرایب 562/0 و 596/0 ارتباط معنادار و مثبتی با طراحی فضای آموزشی دارند، درحالی که مؤلفه هایی نظیر «درک زبان گفتاری»، و «زبان رسا»، هم بستگی ضعیف تری (به ترتیب 101/0 و 095/0)، نشان دادند. این نتایج بیانگر آن است که طراحی فضاهای آموزشی نه تنها بر رشد شناختی و تعاملات اجتماعی دانش آموزان تأثیرگذار است، بلکه به عنوان بخشی از مسائل فرهنگی و اجتماعی، می تواند بستری مناسب برای ارتقای کیفیت آموزش فراهم کند.
نقش مدیریت شهری در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی کلان شهر تبریز باتأکیدبر توسعه اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
144 - 163
حوزههای تخصصی:
نمود تحولات اجتماعی-فرهنگی سریع شهری و افزایش جمعیت در 1قرن حاضر، تقاضا برای فضاهای عمومی در اجتماع باکیفیت را بیش ازپیش آشکار ساخته است. پژوهش موردتبیین دراین رستا به دنبال واکاوی نقش مدیریت شهری در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی باتأکیدبر توسعه اجتماعی و فرهنگی در اجتماع به ویژه در کلان شهر تبریز تلاش است. طوری که از روش ترکیبی شامل مطالعات کیفی و کمی، این تحقیق به شناسایی و ارزیابی نقش مدیریت شهری دراین حوزه پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت شهری در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی دارای نقش های چندگانه ای است که عبارت انداز: سیاست گذاری، برنامه ریزی، اجرا، حفاظت و نگهداری، تدوین استانداردها و کاتالیزور کیفیت و نقش مشارکتی در توسعه اجتماعی و فرهنگی. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی ازآن است که سیاست گذاری به عنوان محرک اصلی در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی ایفای نقش می کند. همچنین، مشارکت فعال اجتماعی شهروندان در فرایندهای تصمیم گیری و اجرای پروژه ها به عنوان عاملی کلیدی در بهبود کیفیت این فضاها شناخته شده است. به طورخاص، این جستار بر اهمیت رویکردی جامع و یکپارچه در مدیریت فضاهای عمومی در اجتماع تأکید دارد. به بیانی، برای دستیابی به فضاهای عمومی باکیفیت، لازم است که تمامی ابعاد اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی-سیاسی، موردتوجه قرار گیرد و همکاری بین تمامی ذی نفعان ازجمله مدیران شهری، شهروندان و متخصصان مختلف برقرار شود. بدین سان، این پژوهش به عنوان یک مرجع علمی برای سیاست گذاران و مدیران شهری درراستای ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری عمل می کند. نتایج این تحقیق می تواند در تدوین برنامه های جامع و بلندمدت برای بهبود فضاهای عمومی شهری و ارزیابی عملکرد مدیریت شهری دراین زمینه مورداستفاده قرار گیرد.
تعیین کنندگان جامعه شناختی مؤثر بر هویت اجتماعی (نمونه مطالعاتی دانش آموزان دختر شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت، ازسویی سرچشمیه معنا و برساخته شدن است و ازسویی دیگر، تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقصادی، محیطی و... ساخت می یابد؛ در واقع، رابطیه هویت و دیگر سازه های اجتماعی و فرهنگی دوسویه است و به صورت فرآیندی مدام در معرض بازسازی، ساخت و برساخت است. هدف این پژوهش بررسی تعیین کنندگان جامعه شناختی مؤثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان دختر شهر شیراز است و با اتکاء به استراتژی قیاسی از روش تحقیق کمّی، تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعیه آماری دانش آموزان دختر دوریه متوسطه شهر شیراز است و 375نفر به عنوان نمونیه آماری انتخاب شدند. شیویه نمونه گیری تصادفی و از نوع خوشه ای چندمرحله ای است و تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل چندمتغیری (رگرسیون چندگانه) و تحلیل مسیر صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل (میزان رضایت از خود، درونی شدن ارزش ها، هماهنگی با ارزش های گروهی و تأیید دیگران) با متغیر وابستیه هویت اجتماعی و سه بُعد آن (ملی، دینی، خانوادگی) رابطیه معنادار مثبت وجود دارد؛ اما بین متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با هویت اجتماعی رابطیه معناداری وجود ندارد؛ هم چنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد، ضریب تعیین (2R) چهار متغیر درون معادله، یعنی هماهنگی ارزش های گروهی، مورد تأیید دیگران قرارگرفتن، درونی کردن ارزش ها و رضایت فرد از خود، 36/0 از واریانس متغیر وابسته (هویت اجتماعی) را تبیین یا پیش بینی می کنند.
تحلیل جامعه شناختی تعیین کننده های کاهش تولید زباله: یک مطالعه کیفی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
216 - 240
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه انقلاب صنعتی باعث افزایش توانایی های انسان شده است اما محیط زیست نیز به مخاطره انداخته است. یکی از مسائل عمده زیست محیطی، تولید گسترده زباله جامد شهری است که در سراسر جهان، به سرعت در حال افزایش است. برآورد می شود، تولید زباله جامد شهری در سال 2050 به بیش از 4/3 میلیارد تن برسد که یک تهدید جدی برای محیط زیست و حیات انسان است. کاهش تولید زباله، بازاستفاده، و بازیافت، سه رویکرد عمده در مدیریت زباله های جامد شهری هستند که در کشورهای مختلف دنیا مورد توجه می باشند. اتفاق نظر وجود دارد که در سلسله مراتب مدیریت پسماند، کاهش تولید زباله دارای بیشترین نتیجه است. در ایران نیز به دنبال توسعه فعالیت های صنعتی، تولید زباله به طور گسترده افزایش یافته است اما رویکرد کاهش تولید زباله کمتر مورد توجه بوده است. بنابراین، هدف این پژوهش آن است که تعیین کننده های کاهش تولید زباله را در بین شهروندان مورد مطالعه قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک انجام شده است. مشارکت کنندگان، 15 نفر از شهروندان در آبادان می باشند که به صورت هدف مند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، جمع آوری شده اند. مصاحبه ها در مکانی که نمونه ها تعیین می کردند و راحت تر بودند انجام شدند. هر مصاحبه به طور متوسط یک ساعت به طول انجامید و تا اشباع نظری، ادامه پیدا می کرد. کلیه مصاحبه ها با اجازه قبلی مشارکت کنندگان، ضبط و پس از اتمام، بر روی کاغذ مکتوب شدند. سپس، در قالب تم های اولیه، تم های فرعی، و تم های اصلی تنظیم شدند. و بالأخره، برای اعتمادپذیری داده ها از روش ارزیابی و بررسی کلیت یافته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده گردید.یافته ها: براساس یافته ها، ادراک شهروندان از مفهوم زباله در دو مقوله «زباله به مثابه شیئی با ارزش» و «زباله به مثابه چیزی دورریختنی و بی ارزش» دسته بندی شد. به علاوه، یافته های حاصل از تعیین کننده های کاهش تولید زباله منجر به استخراج هجده تم فرعی گردید که پس از تحلیل و دسته بندی براساس تناسب و تشابه، در هفت تم اصلی به شرح ذیل دسته بندی شدند. 1) نگرش های زیست محیطی، 2) هنجارهای ذهنی، 3) بازبینی و برآورد رفتارِ ادراک شده، 4) تعهدات شهروندی، 5) آموزش و یادگیری، 6) رضایت از عملکرد شهرداری، و 7) کنترل و نظارت.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با تقویت نگرش های زیست محیطی، رشد هنجارهای ذهنی، افزایش تعهدات شهروندی، گسترش آموزش، بالابردن رضایت مندی از شهرداری، و ارتقای کنترل و نظارت، می توان تولید زباله را کاهش و به نجات محیط زیست کمک نمود.
صدای خاموش دختران معلول یزدی: برساخت محدودیت و محرومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
79 - 100
حوزههای تخصصی:
دختران معلول جسمی _حرکتی از آسیب پذیرترین گروه های جامعه اند که در زیست جهان خود با چالش های زیادی روبه رو هستند. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و تحلیل تجارب زیسته دختران دارای معلولیت جسمی-حرکتی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی در شهر یزد انجام شده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. میدان تحقیق، شهر یزد و روش گزینش نمونه ، به صورت هدفمند و گلوله برفی با تعداد 18 نفر به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مقوله های انگ هویتی، وازدگی، سربارگی، فوبیای تأهل، خانه نشینی اجباری، رنج تحصیل، نابرابری و محدودیت اجتماعی در مرحله کدگذاری استخراج شد. به روایت دختران، آنان جسم ناقص خود را در عین تحقیر، فرودستی و ناامیدی تجربه می کنند و معلولیت، تنها آنان را دچار مشکل نمی کند، بلکه خانواده، اطرافیان و جامعه در برساخت این چالش ها و تشدید آن، مشارکت بیشتری دارند که در یک پیوند نزدیک و نامناسب، چرخه معیوبی از محدودیت ها و محرومیت ها را برای آنان رقم می زند.
اثر فناوری های نوین ارتباطی بر تلفات تصادفات ترافیکی درون شهری در ایران در دوره 2022-1991: یک مطالعه سری زمانی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
151 - 166
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت اتومبیل سازی از ابتدای پیدایش به دلیل کارایی ملموس، به طور گسترده در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفت و توسعه یافت. اما این صنعت به دنبال خود، سوانح ترافیکی را نیز پدید آورده است که امروزه به یکی از مسائل اجتماعی مهم در سراسر جهان تبدیل شده و سالانه میلیون ها انسان را قربانی یا مصدوم می کند. در ایران نیز در نتیجه گسترش صنعت اتومبیل و جاده ها و خیابان ها، نرخ تصادفات و مرگ و میرهای ناشی به یک مساله حاد اجتماعی تبدیل شده است. در تبیین تلفات تصادفات ترافیکی بر گستره ای از عوامل تاکید شده است. با این حال، نقش فناوری های نوین ارتباطی مانند اینترنت و تلفن همراه بر تصادفات و مرگ و میرهای ترافیکی در سطح کلان، به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. براین اساس، هدف این پژوهش، بررسی رابطه فناوری های تلفن همراه و اینترنت با تلفات سوانح ترافیکی در سطح کلان در دوره 1991-2022 است.روش: این پژوهش از نوع کمّی- طولی است که به روش سری زمانی انجام شده است. در این پژوهش، رابطه متغیرهای ضریب نفوذ تلفن همراه و اینترنت با تلفات سوانح ترافیکی در ایران در دوره 2022-1991 مورد بررسی قرار گرفته است. جهت سنجش سوانح ترافیکی از شاخص تعداد مرگ و میرهای ناشی از سوانح ترافیکی درون شهری در هر 100 هزار نفر جمعیت، و جهت سنجش ضریب نفوذ تلفن همراه، از شاخص تعداد مشترکان تلفن همراه، و جهت سنجش ضریب نفوذ اینترنت از تعداد استفاده کنندگان اینترنت، استفاده شده است. داده های این پژوهش از مرکز آمار ایران، سازمان پزشکی قانونی، و بانک جهانی، جمع آوری شده اند. جهت توصیف داده ها، از نمودارهای زمانی و جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای تحقیق، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی با افزار مایکروفیت نسخه 5 استفاده شده است.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، در دوره بلند مدت، با افزایش تعداد اشتراک تلفن همراه، تلفات ناشی از سوانح ترافیکی به طور معناداری افزایش یافته است ( 000/0Prob.= ؛ 4/10T-Ratio= ؛ 44/0Coefficient=). به علاوه، یافته های تحقیق نشان می دهند، در دوره بلند مدت، با افزایش ضریب نفوذ اینترنت، تعداد تلفات سوانح ترافیکی کاهش پیدا است ( 000/0Prob.= ، 8/7- T-Ratio=؛ 37/0- Coefficient=).نتیجه گیری: نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که تلفات ناشی از سوانح ترافیکی در ایران به عنوان یک مساله حاد اجتماعی، متاثر از فناوری های نوین ارتباطی تلفن همراه و اینترنت است. اما اثرگذاری آنها متفاوت است. درحالی که، ضریب نفوذ تلفن همراه باعث افزایش تلفاتِ سوانح ترافیکی شده است، افزایش ضریب نفوذ اینترنت باعث کاهش تلفات سوانح ترافیکی گردیده است.
رابطه سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی با سلامت خانواده در کارگران: مطالعه موردی شهرک های صنعتی اردکان
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارگران شرکت های صنعتی برای عملکرد موثرتر نیاز به گستره ای از ویژگی ها دارند. یکی از این ویژگی ها، سلامت خانواده است. هرچه فرد از سلامت خانواده بیشتری برخوردار باشد، انگیزه های بیشتری برای انجام بهتر کار دارد. کارگران به عنوان نیروی انسانی، نقش مهمی در بهره وری شرکت دارند و بهره وری بالاتر باعث می شود، شرکت بتواند رقابت پذیر باشد و به فعالیت های خود ادامه دهد. برهمین مبنا، شرکت های صنعتی، در کنار ویژگی ها و مهارت های فنی کارگران، تمرکز ویژه ای بر سلامت خانواده آنان دارند و تلاش می کنند آن را ارتقا بخشند. علیرغم گستردگی کارگران و نقش مهم آنها در بهره وری صنایع در ایران، توجه به سلامت خانوادگی کارگران چندان مورد توجه تحقیقات اجتماعی نبوده اند. با با این تفاصیل، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی را با سلامت خانواده کارگران صنعتی مورد بررسی قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کارگران شرکت های صنعتی شهرستان اردکان بوده است که تعداد آنان بالغ بر 3000 نفر است. از این تعداد، 400 نفر در صنایع شیشه، کاشی و سرامیک، ماشین آلات، و ذوب و تولید آهن، با استفاده از نمونه گیری احتمالی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش سلامت خانواده، سازگاری اجتماعی، و حمایت اجتماعی، به ترتیب پرسشنامه هاوشتات و همکاران (1985)، بل و والش (2015) و واکس و همکاران (1986) بوده اند. تمامی این پرسشنامه در تحقیقات پیشین در ایران مورد استفاده قرار گرفته و اعتبار آنها تایید شده است. به علاوه، جهت سنجش پایایی آنها از ضریب آلفا کرانباخ استفاده شد که ضریب آن برای سلامت خانواده، حمایت اجتماعی، و سازگاری اجتماعی به ترتیب 89/0، 66/0، 89/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده و داده ها در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، حمایت اجتماعی با سلامت خانواده رابطه مثبت و معنی دار (307/0) در سطح (01/0P<) دارد. همچنین، نتایج ناظر بر این است که سازگاری اجتماعی با سلامت خانواده رابطه مثبت و معنی دار (**222/0) در سطح (01/0P<) دارد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی قادر هستند، حدود 15/0 از تغییرات سلامت خانواده را تبیین کنند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که حمایت اجتماعی و سازگاری اجتماعی می توانند سلامت خانواده کارگران را تحت تاثیر قرار دهند. براین اساس، شرکت های صنعتی با حمایت اجتماعی و ایجاد زمینه های سازگاری اجتماعی می توانند سلامت خانواده را ارتقا داده و به بهره وری نیروی کارشان کمک کنند. امری که در نهایت به بهبود کارایی شرکت های صنعتی می انجامد.
عوامل مؤثر بر شادی کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی (مورد مطالعه: دو مجتمع مسکونی در شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
59 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر احساس شادی کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی انجام شده است. شادی به عنوان یک پدیده چندبعدی، شامل ابعاد اجتماعی (ارتباطات مثبت با دیگران)، عاطفی (تجربه احساسات مثبت) و شناختی (رضایت مندی) است که در تعامل با یکدیگر تجربه کلی شادی را شکل می دهند. تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی، از نظر نوع، کمی و به لحاظ روش، پیمایشی و توصیفی - تحلیلی است. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تی تک دامنه و آزمون رگرسیون در نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون با ارائه ضریب 639/0 فرضیه پژوهش مبنی بر وجود رابطه مثبت و مستقیم میان کیفیات کالبدی – محیطی فضای باز مجتمع مسکونی و احساس شادی کودکان را اثبات کرد. بیشترین شدت ارتباط، متعلق به خوانایی و وضوح محیط (633/0) و بعد از آن، فضای سبز (577/0) بوده است. میزان پیش بینی کنندگی شادی بر اساس فاکتورهای محیطی، از طریق آزمون رگرسیون به دست آمد. نتیجه آزمون نشان داد که متغیرهای نظام حرکتی سواره (169/0) و امکانات فیزیکی محیط (177/0) دارای تاثیر غیرمستقیم بر شادی می باشند. درحالی که، سایر متغیرها دارای اثر توامان مستقیم و غیرمستقیم بودند: خوانایی و وضوح محیط (تاثیر مستقیم 271/0 و غیرمستقیم 232/0)، فضای سبز (تاثیر مستقیم 366/0 و غیرمستقیم 189/0) و دسترسی های پیاده (تاثیر مستقیم 218/0 و غیرمستقیم 203/0). بررسی نتایج به دست آمده نشان می دهد که کودکان برای احساس رضایتمندی و شادی، فعالیت و پویایی در محیط را به داشتن تجهیزات از پیش تعیین شده در محیط ترجیح می دهند. بنابراین، پژوهش های آتی می تواند در زمینه بررسی فعالیت های مطلوب کودکان در فضای باز مجتمع و شناسایی قابلیت های محیطی لازم برای این فعالیت ها صورت پذیرد.