فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال بیستم بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
39 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سازگاری میان نیازهای انسان و محیط ساخته شده از فاکتورهای بسیار مهم در ارزیابی محیط زندگی مطلوب است؛ به همین دلیل پژوهش های بسیاری مفهوم سازگاری را مورد توجه قرار داده اند. با وجود مطالعات بسیاری که انجام شده است، هم چنان مدل نظری کاربردی برای مطالعه فرایند سازگاری در رابطه میان ساکن و مسکن وجود ندارد. بسیاری از پژوهش ها سازگاری را به عنوان برآیند و هدف یک رابطه می دانند و بر نتایج سازگاری و عدم سازگاری ساکن و مسکن متمرکز شده اند؛ اما فرایند سازگاری ساکن و مسکن موضوعی است که در پژوهش ها کم تر مورد توجه قرار گرفته است.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با طرح این سؤال که شیوه سازگاری انسان یزدی با مسکن معاصر چگونه است، در پی ارائه یک مدل نظری فرایندمحور برای مطالعه شیوه سازگاری ساکن و مسکن است.
روش پژوهش: رویکرد و راهبرد اصلی پژوهش کیفی است و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد در مسکن میانی، افراد شیوه های فعال تری را برای ایجاد سازگاری میان خود و مسکن انتخاب می کنند، آن ها در مسکن دخل و تصرف می کنند یا رفتار خود در فضا و نحوه استفاده از فضاها را تغییر می دهند؛ اما در مسکن جدید ساکنین دخل و تصرف بسیار محدودی در مسکن انجام می دهند و به دلیل این که همین تقلای محدود نیز از جانب فضا بی پاسخ می ماند نسبت به فضا بی توجه می شوند و در صورتی که محدودیتی وجود نداشته باشد، از مسکن خود نقل مکان می کنند. تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد، علاوه بر سه عامل مهم بستر، نیازهای ساکنین و قابلیت های مسکن؛ سن و نسل ساکنین، مشارکت در فرایند ساخت، الگوی مسکن، مدت زمان اقامت در مسکن، خاطرات و روابط با همسایگان بر شیوه سازگاری ساکن و مسکن تأثیر بسیار دارد.
مقدمه ای بر رهیافت ایران شناختی در شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصلنامه دانشگاهی و تخصصی هنر و تمدن شرق اینک یازدهمین سال انتشار خود را سپری م یکند. هما نگونه که از نام و عنوان و درو نمایه نوشتارهای هنر و تمدن شرق در این یازده سالی که گذشت، آشکار است، بررسی عالمانه و انتقادی و تحلیلی پیوندهای فرهنگی-اجتماعیِ تاریخی و هنریِ فرهنگ و تمدن مردمان شرقی با رویکردی ایرانی - و نه غربی – سرمشق تحریریه و سردبیری آن بوده است؛ البته، این رویکرد ایرانی به معنای نفی کوشش و تکاپوی شر قشناختی غرب و اروپا در سده های گذشته نیست که ایران و دنیای شرقی برای آن همیشه یک سوژه شناختِ استوار بر تفسیری برگرفته از ارزش های فرهنگی غربی و مکاتب فلسفی رنگارنگ اروپایی بوده است )برای نمونه ر.ک. Said, 1978; Macfie, 2002 ( یا این که هنر شرق را صرفاً از روزنه زیبایی شناسی کانتی و هگلی فهم و ارزیابی کرده اند )برای نمونه ر.ک. Gombrich, 1950 ( بلکه ترکیب بین المللی تحریریه هنر و تمدن شرق گویای آن است که مدیریت پژوهشکده نظر می کوشد تا گف توگویی فرهنگی و عالمانه میان اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی با همتایان شرقی و همچنین اروپایی ایشان برقرار کند تا درون مایه فرهنگی ایران و شرق را از منظر ارزش های فرهنگی و تاریخیِ خویشتنِ مردمان شرقی بنگرند و تحلیل و تفسیر کنند؛ که البته در این میان، ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی با بیش از پنج هزاره دیرینگی و گستردگی از کرانه دجله تا سند و آمویه و از دربند قفقازیه تا کرانه خلیج فارس ) Qazwini, 1919 ( که شماری رنگارنگ از فرهنگ ها و مردمان و اقوام هم تبار و هم زبان را دربرگرفته است و خاستگاه کیش ها و دین های گوناگونی در گذر تاریخ بوده است، چنان پلی که میان شرق و غرب استوار است، نقشی پر رنگ و بی بدیل دارد: دیرینگی و هم تباری زبان ها و باورهای ایرانی و هندی، گسترش زبان و ادب فارسی دری از کاشغر تا دهلی و قونیه، پیوند زبان کردی در آسیای باختری با زبان پشتون در آسیای میانه به واسطه زبان پهلوی باستان، گوناگونی گویش ها و لهجه های ترکی در پهنه ایرانی از خراسان تا قشقایی، ستایش شمس تبریزی و مولوی بلخی در سروده های فارسی و اردوی علامه اقبال لاهوری، اثر پذیری هنر و معماری و آیین های آراراتی، عیلامی و ماننایی و هخامنشی از بین النهرین باستان، اثرگذاری هنر و معماری ایرانی در فرهنگ عثمانی اولیه و میانه ) ،)Sarre, 1910 درهم آمیختگی زبان و ادب ترکی و فارسی با عربی و آموزه های قرآنی و البته برای نخستین بار در تاریخ، بازتاب و گردآمدن فشرده ای از تاریخ کهن مردمان شرق و فرنگ از روزگار باستان تا سده های میانه در « جام عالتواریخ رشیدی » به قلم «دستور ایران » خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی )ربع رشیدی، تبریز، 706 ق( و صدها نمونه دیگری که مجال آن در این کوته نوشته نیست، همگی بر جایگاه استوار و کتما نناپذیر ایران و ایران زمین در تاریخ و فرهنگ و هنر و تمدن مشرق زمین و تکاپوهای شرق شناختی دارد؛ و به همین سبب است که فصلنامه هنر و تمدن شرق اینک در یازدهمین سالی که از انتشار آن می گذرد، رویکردی نو به پرسمان شرق و جایگاه ایران در شرق شناسی دارد و رهیافتی ایران شناختی به شرق شناسی درمی افکند تا به گفته خواجه حافظ شیرازی فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. وانگهی، شایسته است که به مناسبت 150 مین سالگرد زادروز اندیشمند و ادیب فارسی سرا و ایران شناس بنام، علامه محمد اقبال لاهوری ) 1317 - 1252 (، با یکی از سروده های وی درباره ایران، از ایشان یاد شود: چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما، ای جوانان عجم، جان من و جان شما غوط هها زد در خمیر زندگی اندیش هام، تا به دست آورد هام افکار پنهان شمایرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند، دید هام از روزن دیوار زندان شما حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل، آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
ارزشیابی ویژگی های محیطی فضاهای تجاری معاصر از منظر جوانان؛ موردپژوهی: مجموعه سیتی سنتر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
357 - 376
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای تجاری معاصر از جمله فضاهای شبه عمومی هستند که تنها کارکرد تجاریِ خرید ندارند و با چرخشی فرهنگی به مکانی برای تفریح و فراغت جوانان و بستری اجتماعی برای شکل گیری هویت و رفتار آنان تبدیل شده اند. از این رو، جوانان یکی از گروه های با اهمیت در فضاهای عمومی و شبه عمومی هستند که باید به عنوان منبع بزرگی در برنامه ریزی ها لحاظ شوند. عدم توجه به این گروه سنی جوان می تواند پیامدهایی چون افزایش فردیت و هویت زدایی را در پی داشته باشد و حتی در مواردی، آن ها را با طرد از این گونه فضاها مواجه کند. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به ارزشیابی ویژگی های محیطی مراکز خرید معاصر از منظر جوانان با مورد پژوهی مجموعه سیتی سنتر اصفهان است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی-ارزیابانه است. این پژوهش همچنین از پژوهش موردی و رویکرد کیفی بهره می گیرد. گردآوری داده های پژوهش در دو بخش کلی انجام شده است. در بخش اول از خودسنجی در قالب مصاحبه نیمه ساختار یافته با سؤالات باز و نمونه گیری ِهدفمند استفاده شده است. همچنین مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری، با 20 نفر از جوانان 20 تا 30 سال بازدیدکننده از مجموعه سیتی سنتر اصفهان در چند مرحله ادامه یافته است. به منظور تامین روایی و پایایی پژوهش از سه سویه سازی یعنی استفاده توامان از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی با شیوه نقشه برداری رفتاری استفاده شده است. تحلیل داده های مصاحبه با تکنیک تحلیل مضمون و نرم افزار اطلس تی آی نسخه 8 و تحلیل داده های حاصل از مشاهدات با آمار توصیفی ساده انجام گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که چهار بعد کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، کارکردی-فعالیتی و بعد فردی، در چگونگی ارزشیابی جوانان از مجموعه سیتی سنتر اصفهان مؤثر است.
تبیین ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها با بهره گیری از ابزار مرور نظام مند و فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
121 - 144
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تصویرسازی ذهنی همواره نقش محوری و اساسی در بحث عملکرد ذهنی در شهرها داشته است. یکی از رویدادهای ذهنی اولیه انسان است که به وی امکان می دهد برای آینده در شهر برنامه ریزی، مسیریابی و تصمیم گیری کند. مفهوم تصویرذهنی، اگرچه به عنوان یکی از موضوعات اصلی در حوزه معماری و شهرسازی مطرح بوده اما در عین حال کمتر به عنوان یک متغییر مستقل و کاربردی بررسی شده است. درک تصویر شهر در ذهن بخش مهمی از مطالعات در مورد خوانایی شهر است که به دلیل خلاء مطالعات در حوزه تصویرپذیر بودن شهرها و نحوه شکل گیری تصویرذهنی از آن ضرورت دارد از منظرهای گوناگون مورد واکاوی قرار گیرد.
هدف: هدف پژوهش تبیین ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها با بهره گیری از ابزار مرور نظام مند و فراتحلیل می باشد، ایجاد تصویر ذهنی ماندگار از شهرها برای مخاطبان با به کارگیری و بررسی عوامل محیطی و فردی موثر بر آن.
روش: به منظور بررسی هدف پژوهش از روش فراتحلیل استفاده قرار شده است و مقالات علمی-پژوهشی فارسی و انگلیسی (بدون در نظر گرفتن محدودیت های مکانی و زمانی) جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده است.
یافته ها: ابعاد فرهنگی (رویداد محور بودن فضاها، تداوم خاطره جمعی، تعریف هسته فرهنگی)، ابعاد کالبدی (خوانایی و جهت یابی مطلوب، نشانه های کالبدی)، ابعاد فردی (ویژگی های شخصیتی، تجربه های پیشین)، ابعاد عملکردی (تنوع عملکردی، کاربری های منحصر به فرد)، ابعاد ذهنی (غنای حسی، گذر زمان)، ابعاد ارزشی (ارزش های تاریخی و اعتقادی) و ابعاد معنایی (تداوم معنای تاریخی، حس مکان) بیشترین تاثیر را در شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها دارد.
نتیجه گیری: دستاورد نهایی این پژوهش چهارچوب نظری از ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویرذهنی از شهرها در جهت ارتقای تصویرپذیربودن آن ها است.
از کلاسیک به فراکلاسیک:جستاری در جایگاهِ مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 26
حوزههای تخصصی:
در جستارِ حاضرْ دو بعد از ابعادِ چندگانه ی مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِسْ استخراج و معرفی شده اند. این دو بعد که به منزله ی دو نوع مخاطبِ تصویریِ متمایز و هم زمان درهم تنیده معرفی می شوندْ نشان می دهند که سیرِ مواجهه ی کلاسیک به مواجهه ی فراکلاسیک، و درنتیجه مخاطبِ کلاسیک به مخاطبِ فراکلاسیک، یک طیفِ تبدیلیِ ملایم است که از مؤلفه های ادراکی آغاز می شود، به تدریج حاملِ مؤلفه های درکیِ بیشتر می شود، و تا آستانه ی سیستم های تصویری پیش می رود. نگارشِ جستارِ حاضر ازاین رو ضرورت داشت که فلسفه ی آنگلوآمریکایی به شکلِ کلی، و جایگاهِ هنرهای تصویری و تصاویرِ غیرهنری در آن به شکلِ جزئی، در کشورمان تقریباً ناشناخته است. روشِ پژوهشمان یک روشِ مرتبه اولِ مؤلف محور است که پیروِ آنْ تمامیِ آثارِ لوپِس مطالعه شده و بخشی از الگویی که آرای تصویری اش را منسجم می کند در قالبِ بخش بندی های جستارِ حاضر صورت بندی شده است؛ یعنی جستارمان با نگاهی به جایگاهِ تام وتمامِ تصویر در نگاهِ لوپِس نگاشته شده است. نتایجِ حاصل شده نشان می دهد مخاطبِ کلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی اش را بر آن ها بار می کند، اما مخاطبِ فراکلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی و نیز پیشرفته اش را بر آن ها بار می کند. لذا بااینکه هردو مخاطبینی منفردند، مخاطبِ فراکلاسیک، مخاطبی است دارای حالاتِ ذهنیِ پیچیده تر.
بررسی بازیگری در اجراهای چندملیتی با مطالعه ی موردی نمایش شهرهای نامرئی به کارگردانی پینو دی بودو در ایران و ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
35 - 43
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر شاهد اجراهای چندملیتی در اقصی نقاط دنیا هستیم. بازیگرانی که با ملیت، فرهنگ، زبان و تکنیک های مختلف کنار هم جمع می شوند و قطعاتی را اجرا می کنند. پرسش این است که بازیگری در این گونه اجراها چگونه می تواند باشد و فرضیه ی این پژوهش این است که اجراهای چندملیتی بر روش بازیگری تأثیر می گذارند و با بازیگری متداول و روانشناختی تفاوت دارند. برای پاسخ به پرسش مطرح شده و اثبات فرضیه به بازی بازیگران اجراگران چندملیتی در پروژه ی شهرهای نامرئی به کارگردانی پینو دی بودو، که در جشنواره ی تئاتر فجر ایران (1396) و فستیوال گروه پوتلچ در ایتالیا (1397) اجرا شده است، مراجعه شده است. در این راستا مصاحبه ی ساختاریافته ای با بازیگران اجراگران چندملیتی شرکت کننده در این دو کشور صورت گرفت و در مورد روند تولید این گونه اجراها و تأثیرات آن ها بر اجراگران در طول تمرین، حین اجرا و سال های بعد پرسش شد. بنابراین مواجهه ی اجراگر با چهار مقوله ی اصلی متن، کارگردان، پارتنر و تماشاگر مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه ی به دست آمده نشان می دهد در فرایند اجراهای چندملیتی بازیگر به اجراگر تبدیل می شود. بنابراین اجراگر باید خلاق تر، انعطاف پذیرتر و مسلط تر باشد، قابلیت های بدنی و ذهنی بالاتری داشته باشد و در این راستا نیاز به تربیت و آموزش دارد.
تدوین سازوکارهای ارتقای توزیع و دسترسی به خدمات تجاری محله ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
377 - 399
حوزههای تخصصی:
آنچه در طرح های توسعه شهر تهران ذیل خدمات محلی بررسی می شود، صرفاً محدود به خدماتی است که با عنوان خدمات هفتگانه مستقیماً توسط نهادهای عمومی و دولتی تأمین می شود. همین امر باعث شده است که در برخی محلات شهر تهران، پراکندگی خدمات تجاری محله ای به درستی صورت نگیرد و بخشی از جمعیت محله دسترسی مناسب به ویژه به صورت پیاده به خدمات تجاری محله ای نداشته باشند. بر این اساس، لازم است مداخلاتی توسط شهرداری در فرآیند توزیع و دسترسی (به ویژه به صورت پیاده) به خدمات تجاری محله ای در سطح محلات شهر تهران صورت گیرد. بر این اساس، این پژوهش با هدف تدوین برنامه راهبردی توزیع مکانی مناسب خدمات محله ای (با تاکید بر خدمات تجاری محله ای) مبتنی بر پیاده مداری در محلات شهر تهران صورت گرفته است. برای انجام این پژوهش که ذیل پژوهش های کاربردی قرار می گیرد، از رویکرد ترکیبی با غلبه روش کیفی استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده از روش های اسنادی، داده های ثانویه، مشاهده غیرمشارکتی، مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل آماری، تحلیل محتوای کیفی و تحلیل تطبیقی صورت گرفته است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر پیاده مداری نیازمند تدوین و اجرای برنامه هایی در سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است. در کوتاه مدت، لازم است دستورالعمل هایی مرتبط با توزیع خدمات تجاری محله ای، دسترسی به خدمات تجاری محله ای و نیازسنجی خدمات تجاری محله ای در برنامه توسعه محلات شهر تهران ذیل اسناد فرادست مربوطه تصویب و ابلاغ شوند. برنامه ها و اقدامات میان مدت جهت ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر تعریف جایگاه شهرداری در فرآیند توزیع خدمات محله ای (از طریق صدور پروانه کسب یا تأمین فضای مورد نیاز این خدمات) در نظر گرفته شده است. برنامه ها و اقدامات بلندمدت نیز بر تغییر قوانین فرادست جهت تثبیت شهرداری به عنوان یکی از مراجع صدور پروانه کسب متکی هستند.
گونه شناسی نقوش سانجیم دوزی ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
375 - 394
حوزههای تخصصی:
تاثیر بنیان های نظریه هنر قرون وسطا بر نظریه هنر داوینچی با رویکرد آراء امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
575 - 592
حوزههای تخصصی:
پیش از رنسانس، در دوره قرون وسطی، زیبایی به معنای امری قابل درک بود؛ یعنی همانا زیبایی موجود در هماهنگی اخلاقی و آمیخته با شکوه متافیزیکی. به بیانی دیگر زیبایی در خدمت عظمت و شکوه روایت های کتاب مقدس بوده و معنای اومانیستی در پی نداشت. نظریه هنر رنسانس پدیده ای است که در ایتالیا روی داد و صرفاً در ایتالیا بود که شرایط اجتماعی فکری و هنری دست به دست هم داد و برای مجموعه نظام مندی از افکار و اندیشه ها درباره هنرهای بصری بستری مناسب مهیا کرد و داوینچی در دگرگونی بزرگِ تاریخِ مفهوم هنر نقش مهمی را عهده دار بوده است. هنر در زمان پس از قرون وسطی، مسیر تحولی را ادامه داد که لازمه آن نگرش اومانیستی بود. زمینه های فکری داوینچی موجب بروز نظریه جهانی و ساده درباره اصول زیبایی شناسی شد. کتاب «رساله ای در باب نقاشی» اثر داوینچی شاهدی بر این مدعا است؛ چراکه در عصر روشنگری خصوصیات زیبایی شناسی دچار تحولی اومانیستی شد. دوران رنسانس، دوران تجدید حیات هنرها، علوم و ریاضیات بود. لئوناردو داوینچی قادر به بازکشف ایده های فراموش شده و تبدیل آن ها به آفرینش های ماندگار بوده و با تکمیل کردن مباحث نظریه قرون وسطی، ایده های جدیدی را کشف و توسعه داد. در این پژوهش امبرتو اکو با تشریح زوایای گسترده ای از هنر اواخر قرون وسطی، بستری را جهت آنالیز هنر رنسانس را فراهم می آورد؛ چراکه هنر رنسانس خود وام دار سنت و هنر قرون وسطی است که با تفاوتی چند، در نگرش فلسفی و اجتماعی در عصر روشنگری، سبب ساز خلق معنای نوینی است که یادآور سنت های هنر یونان باستان و قرون میانه است.اهداف پژوهش: .1بررسی زیبایی شناسی کمی در تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی.تبیین زیرساخت های شکل گیری هنررنسانس و بازتاب آن در تابلوی شام آخر داوینچی با رویکرد نظریات امبرتو اکو.سؤالات پژوهش: .1معیارهای کمی نظیر تناسب و هماهنگی در شکل گیری تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی کدام اند؟مباحث تحلیلی امبرتو اکو، چگونه زیرساخت های معیارهای کمی را در تابلوی شام آخر را نشان می دهد؟
تحلیل آیکونوگرافی نقوش صخره ای تنگ موردان شهرستان فاریاب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۱)
293 - 311
حوزههای تخصصی:
هنر صخره نگاری از دیرباز مورد توجه جوامع انسانی بوده است. یکی از مناطق شاخص این هنر، تنگ موردان شهرستان فاریاب در جنوب استان کرمان است. در مسیر این درّه نقوش متنوعی نقر شده که شامل نقوش انسان، عقرب، سگ، بز، پرنده، ماهی، پلنگ، شیر، ماه و نقوش مبهم روی صخره ها و یا سنگ های بزرگ حاشیه رودخانه است. برای درک مفاهیم و معانی این نقوش نیاز به شناخت مؤلفه های نمادینی است که روزگاری همانند زبان کلامی، معنایی مشخص در فرهنگ های کهن داشته اند. به نظر می رسد هنرمندان این تنگه درصدد بازگویی روایاتی بوده اند. هدف اصلی این پژوهش دسته بندی نقوش صخره ای تنگ موردان و تحلیل معنای آن ها براساس روش آیکونوگرافی است و در پی پاسخ به این سؤال است که نقوش سنگ نگاره های تنگ موردان از منظر آیکونوگرافی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشند؟ در این راستا آیکونولوژی می کوشد این مؤلفه های نمادین را که به صورت مکرر دیده می شوند با روشی علمی تفسیر نماید. رویکرد پژوهش تاریخی - تحلیلی و مستند نگاری نقوش، به صورت میدانی و کتابخانه ای انجام پذیرفته که بر مبنای بررسی جزئیات و سبک ترسیمی نقوش است. تاکنون امکان تاریخ گذاری دقیق این نقوش به کمک روش های آزمایشگاهی میسر نشده؛ اما نگارندگان با رهیافت سنتی مقایسه ای و تحلیل محتوای نقوش، آن ها را معرفی و تاریخی نسبی را مطرح کرده اند.
الگوشناسی گرمابه در باغ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۱۲-۹۴
حوزههای تخصصی:
نیاز به باغ سازی در دوره های مختلف در مناطق گوناگون و برای افراد مختلف، منجر به ایجاد گونه های مختلفی از باغ ایرانی شده است. در فضای کالبدی برخی از باغ های ایرانی علاوه بر فضای عمارت سردر و اندرونی، فضاهای خدماتی و جانبی نیز وجود دارد. یکی از مهم ترین فضاهای خدماتی، گرمابه است که این پژوهش به این کاربری مستقل به صورت عنصری وابسته به باغ پرداخته و با مطالعه ۹ نمونه گرمابه در باغ، به بررسی الگوهای کالبدی و عملکردی گرمابه ها در باغ های ایرانی پرداخته است. سؤال اصلی پژوهش، این است که الگوهای کالبدی و عملکردی گرمابه های واقع در باغ های ایرانی چگونه است؟ این تحقیق از نوع کیفی و روش پژوهش، در بخش نظری توصیفی-تحلیلی است. ابزارهای گردآوری اطلاعات در بخش نظری کتابخانه ای است. براساس اطلاعات به دست آمده در بخش نظری، الگوهای کالبدی و عملکردی گرمابه های واقع در باغ با استفاده از تحلیل های تطبیقی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد گرمابه های ساخته شده در باغ ها اکثراً به صورت خصوصی یا خصوصی - عمومی بوده اند. در برخی از باغ ها، ارتباط شکلی بین هندسه کوشک هشتی یا فضای تقسیم کوشک، با هندسه فضای سربینه گرمابه باغ وجود دارد. با تحلیل مکان یابی گرمابه نسبت به محور اصلی، فرعی، کوشک و سردر می توان دریافت که در تمامی باغ ها، گرمابه در محور فرعی باغ و در ارتباط با کوشک یا بنای سردر واقع شده است.
نظام هندسه نظری در کاربندی های دوپا قالب شاغولی، برگرفته از دایره محیطی در معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
57 - 76
حوزههای تخصصی:
رسمی بندی در دو حالت یک پا و دوپا کاربرد دارد. عدم به کارگیری آن ها در زمینه دلخواه، ضعف این نوع از کاربندی ها محسوب می شود که در نوع دوپا، به علت قرارگیری پاها در خارج از کنج ها و روی نقاط مشترک زمینه که خود باعث ایجاد هندسه پیچیده تر می شود، بیشتر ملموس است. ازاین رو بررسی هندسه دوبعدی رسمی دوپا شاغولی، آشنایی با ابعاد و نسبت های زمینه اجرای آن ها ضروری به نظر می رسد. پرسش پژوهش آن است که تغییرات فراوانی شیوه های اتصال، تناسب ابعادی و نسبت های هندسی زمینه رسمی های دوپا قالب شاغولی چگونه است؟ و مناسب ترین زمینه هندسی رسمی های دوپا قالب شاغولی، براساس نسبت های طلایی فیبوناچی و عدد طلایی Φ کدام است؟ بر این اساس، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل های نظری، از طریق دایره محیطی، هندسه نظری 185 حالت از رسمی های دوپای 8 تا 24 قالب شاغولی بررسی شده و با حذف آلت سنبوسه، به طبقه بندی انواع، حالت های اتصال و تعداد حالت های ممکن در این نمونه ها پرداخته شده است. درنهایت، بهترین حالات رسمی دوپا برای طول و عرض زمینه ها مشخص شده و زمینه های مناسب براساس نسبت های طلایی فیبوناچی و عدد طلایی Φ معرفی شده است. نتایج نشان می دهد که تعداد زیادی از زمینه های رسمی دوپا از قوانین نسبت های طلایی فیبوناچی و عدد طلایی Φ پیروی می کنند. رسمی های دوپا از حالت اتصال 3 به 3 آغاز می شوند و با افزایش نوع رسمی دوپا از 8 به 24، فراوانی آن رسمی نیز بیشتر یا برابر رسمی دوپای قبل از خود می شود. به ازای هر مرحله بالاتر از نوع رسمی دوپای 8، حالت اتصال، تصاعدی می شود؛ بنابراین هرچه تعداد اتصالات بیشتر شود، فراوانی تعداد رسمی های دوپا نیز بیشتر خواهد بود. رسمی دوپای 8، کمترین تعداد فراوانی (یک نوع حالت) و رسمی دوپای 22 و 24، بیشترین تعداد فراوانی (48 نوع حالت مختلف) را دارد. شعاع شمسه نیز در حالت های مختلف اتصال رسمی های دوپا، برای تمام نمونه ها یکسان است.
تدوین چارچوب مکانیابی ایستگاه های مسافری راه آهن با استفاده از رویکردهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی (TOD) و بازآفرینی شهری
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
137 - 155
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل ریلی به عنوان یکی از انواع سیستم های حمل و نقل، با توجه به مزایایی نظیر قابلیت حمل انبوه مسافر و بار، حفظ محیط زیست، مصرف پایین انرژی و جذابیت های توریستی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش، با بررسی رویکردهای توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی و بازآفرینی شهری، چارچوب نظری تدوین می گردد. در این بخش، چهار معیار عمده شامل دسترسی، توسعه، الزامات فنی و اقتصادی و نیز هماهنگی با محیط زیست تبیین شده است. سپس در راستای دستیابی به روابط بین متغیرها، از نظرات کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش در قالب پرسشنامه و روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP استفاده می شود. نتایج این تحلیل نشان می دهد معیار هماهنگی با محیط زیست با 43/6 درصد تاثیر، مهمترین معیار جهت مکانیابی ایستگاه های مسافری راه آهن می باشد. در گام بعد و با انتخاب شهر بیرجند به عنوان نمونه موردی، تطابق معیارها با زمینه بررسی شده و در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، مکانیابی ایستگاه مسافری راه آهن بیرجند انجام می شود. نتایج نشان می دهد از میان ایستگاه های اولیه دارای پتانسیل جهت مکانیابی، گزینه E به عنوان مکان بهینه استقرار ایستگاه انتخاب می شود.
مطالعه تطبیقی چهار اقتباس نمایشی از داستانِ بانوی حصاری از هفت پیکرِ نظامی با تاکید بر نظرات لیندا هاچن و دبورا کارتمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
63 - 53
حوزههای تخصصی:
گنجینه ادبیات فارسی منبعی عظیم برای اقتباس و خلق آثار نمایشی به شمار می رود، و خمسه نظامی یکی از مهم ترین و مستعدترین آثار در این گنجینه است. در بخش سه شنبه شب از هفت پیکر در گنبد سرخ داستان بانوی حصاری حکایت می شود. این داستان که پس از اقتباس توراندخت نامیده شده به دلیل جذابیت و برخورداری از عناصر داستان بارها مورد اقتباس نمایشی قرار گرفته است. اولین بار کارلو گوتزی نویسنده ایتالیایی در قرن هجدهم، اقتباسی به سبک کمدیا دل آرته از توراندخت انجام داد. سپس شیللر آلمانی به استقبال نمایش گوتزی رفت و توراندخت خود را نوشت و برتولت برشت نیز پس از سال ها مطالعه بر روی فلسفه چین اقتباسی نمایشی از این اثر انجام داد. در ایران نیز رضا کرم رضایی داستان توراندخت را دست مایه اقتباسی به سبک تخت حوضی قرار داده است. در این مقاله، با هدف تعیین جنبه های نمایشی داستان بانوی حصاری و بررسی نقش عوامل فرهنگی و زمانی در اقتباس از آثار کهن، داستان بانوی حصاری و چهار اقتباس نمایشی صورت گرفته از آن با توجه به نظریات هاچن و کارتمل بررسی شد. تحلیلِ فرمالیستی داستان بانوی حصاری نشان می دهد این منظومه، بسیاری از ابعاد و ویژگی های نمایشی را داراست. همچنین مطابق با نظریه هاچن در تمام آثار اقتباسی مذکور تغییر درون رسانه ای رخ داده است. در آثار گوتزی، شیللر و کرم رضایی، مضمون مورد نظر نظامی تکرار و تکریم شده درحالی که در اثر برشت، مضمون اصلی زیرورو شده و وی با آن به مقابله برخاسته شده است. ضمن این که بر اساس دسته بندی کارتمل، می توان گفت گوتزی، شیللر و کرم رضایی، شیوه انتقال و برشت شیوه تفسیر را در اقتباس از اثر مبدأ به کار برده اند.
تبیین عوامل شکل دهنده ی دلبستگی به مکان در شهر ساحلی بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
65 - 78
حوزههای تخصصی:
همان طور که مؤلفه هایی هستند که از دلبستگی به مکان تأثیر می پذیرند، مؤلفه هایی هم وجود دارند که بر دلبستگی به مکان تأثیر می گذارند. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل مثبت و منفی تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان را تعیین نماید. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش ترکیبی کیفی_کمی بهره گرفته شده است. همچنین تصاویر گردآوری شده، بر اساس نوع مکان و مقیاس جغرافیایی دسته بندی شدند. در پژوهش حاضر، 23 عامل مثبت( خاطرات، شباهت، نماد، احساسات مثبت، آرامش، راحتی، امنیت، تعادل شهر و طبیعت، ارتباط با طبیعت، بوی مطلوب، چشایی، لامسه، شنوایی، زیبایی شناختی، هویت منحصر به فرد، پشتیبانی از علایق، موقعیت مکانی، نوع مسکن، رشد شخصی ، حفظ میراث گذشته، حریم خصوصی، قدمت و انسجام اجتماعی) و هفت عامل منفی(آسیب دیدن محیط زیست، رکود اقتصادی، ناکارآمدی مدیریت شهری، تنهایی، ناآگاهی و بی توجهی به جامعه، فراموش شدن فعالیت های فرهنگی و احساسات منفی) تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش بیان می دارد که عوامل زیبایی شناختی، خاطرات و احساسات مثبت بیشترین تأثیر مثبت را بر دلسبتگی به مکان و ناکارآمدی مدیریت شهری، احساسات منفی و رکود اقتصادی بیشترین تأثیر منفی را بر دلبستگی به مکان می گذارند. فضای تفریحی، خانه، محله، مکان تجاری، فضای شی، کاربری های فرهنگی،آموزشی،اداری و مکان اجتماعی، به ترتیب، بیشترین میزان فراوانی را کسب نمودند. فضای محیطی، رایج ترین نوع مکان بود که شامل مکان هایی مانند خانه چند طبقه، مسیر کنار دریا، بازار و غیره می شود. مدیریت شهری می تواند با مورد توجه قرار دادن عوامل مثبت و منفی، میزان دلبستگی شهروندان به شهر را افزایش دهد.
استفاده از روش چیدمان فضا در سلسله مراتب ورودی خانه های تهران اواخر قاجار و پهلوی اول با تأکید بر محرمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
31 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم ایرانی خانه فراتر از جنبه های فیزیکی بوده و با ویژگی های روحی مخاطب درهم تنیده شده است. در ساختار خانه های سنتی ایرانی، طراحی ریزفضاهای خانه برمبنای نیازهای ساکنین و این نیازها بر روابط فضایی خانه تأثیرگذار بوده است. درحالی که در خانه سازی مدرن، الگوی خانه ازملزومات ساکنین تبعیت نمی کند. یکی ازنیازهای مهم که ریشه اعتقادی و فرهنگی دارد، نیاز به وجود سلسله مراتب در ورود به خانه است. بررسی سلسله مراتب ورودی درخانه های سنتی ایرانی به درک اصول طراحی بهتر آن برای خانه های معاصر می انجامد.
هدف پژوهش: این پژوهش ساختار فضایی ورودی درخانه های سنتی اواخر قاجار و اوایل پهلوی را بررسی می کند تا مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار برکیفیت ورود را از طریق تکنیک چیدمان فضا استخراج کند. نقطه عطف تغییرات سلسله مراتب ورود درخانه های ایرانی را می توان در معماری دوره قاجار و پهلوی مشاهده کرد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که برای تحلیل و پیکربندی فضای ورودی چه مواردی مهم و کاربردی هستند تا بتوانند نیاز ساکنین به امنیت روانی و هویتی را پاسخ دهند؟
روش پژوهش: در مرحله اول بعد از انتخاب و بررسی هشت خانه از دو دوره زمانی مختلف، درگام بعدی نمونه های انتخاب شده با استفاده از تکنیک چیدمان فضا و توسط نرم افزارDepth Map آنالیز شده اند. این روش برمبنای استفاده از گراف هایی است که روابط بین فضاها را ازطریق مفاهیمی مانند: کنترل بصری، آنتروپی و عمق تشریح می کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد ساختار خانه های سنتی راهکارهای بهتری در زمینه سلسله مراتب ورود و محرمیت ارائه می دهد و فضاهای اطراف ورودی به ویژه حیاط نقش ارتباطی در سامانه ورود ایفا می کند. این مطالعه نشان می دهد ورودی و روابط فضایی آن بر مبنای پاسخ دهی به نیازهای انسانی دو دوره مورد نظر، مهم ترین مؤلفه های فیزیکی درخانه های قاجار و دوره پهلوی هستند که برای نیل به موضوع محرمیت که جزو شالوده های اساسی آنهاست تحلیل شده اند.
تبیین تحول معمارانه چیدمان کلاس مبتنی بر روش های آموزش نوین در مدارس ابتدایی ایران (طی سال های 1380 تا 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کودکان بیشتر از هر چیزی در دوران زندگی خود، نیازمند تجربه کردن و یادگیری هستند، بر این اساس فضای کلاس های درس امروزی، می بایست بتواند نیروهای حسی و ذهنی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد و قدرت یادگیری آن ها را بهبود بخشد. پرسش تحقیق این است که آیا شکل هندسی و چیدمان فضای کلاس درس مقاطع ابتدایی بر ارتقاء کیفی روش های آموزش همراه با انتخاب مناسب ترین روش آموزش دارای نقش قابل توجهی است؟
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی فضای کلاس درس مدارس ابتدایی در دوران معاصر و تأثیر آن بر کیفیت روش های آموزشی نوین ایران است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل محتوا و استفاده از شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق ابزار مصاحبه و بررسی جامعه آماری به تعداد چهار نمونه از مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران در بازه زمانی سال های1380تا1400 استفاده کرد. مبانی نظری تحقیق نیز بر این نکته استوار است که چیدمان فضا و شکل هندسی کلاس در نحوه آموزش تأثیرگذار است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که کلاس های درس مقاطع ابتدایی ایران طی سال های 1380 تا1400 به فرم های مربع و مستطیل با محوریت عمودی و خطی هستند و روش های آموزشی در این کلاس ها به شکل انفرادی، سخنرانی و مباحثه ای است که روش مباحثه ای به شیوه گروهی مناسب ترین روش است، اما متأسفانه با توجه به چیدمان خطی و محوری میز و نیمکت ها و دیگر تجهیزات کلاس های درس مقطع ابتدایی، این روش به ندرت مورد استفاده معلمان قرار می گیرد و بیشتر روش انفرادی و سخنرانی مورد استفاده است. همچنین مبلمان کلاسی، که اجزای آن از دیگر اجزاء معمارانه کلاس اند، تأثیر بسزایی در شکل گیری آموزش بر عهده دارد. ازاین رو می توان اذعان کرد که شکل هندسی و چیدمان فضای کلاس درس مقاطع ابتدایی بر ارتقاء کیفی روش های آموزش همراه با انتخاب مناسب ترین روش آموزش دارای نقش قابل توجهی است.
مطالعه ای در سیر تحوّل ساختار دیباچه های مرقّع عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
19 - 35
حوزههای تخصصی:
هم زمان با ظهور مرقّع به عنوان شکل جدیدی از کتاب آرایی، ایده افزودن دیباچه به ابتدای آن با تأسی از آثار ادبی و تاریخی نیز شکل گرفت. به مرور زمان و تحت تأثیر عوامل متعدّد، ساختار دیباچه ها به تدریج پیچیده تر گردید و مؤلفه های ساختاری جدیدی به آن ها افزوده شد. هدف پژوهش حاضر تعیین سیر تطوّر مؤلّفه های ساختاری دیباچه های مرقّع عصر صفوی است. در حقیقت مسأله اصلی پژوهش حاضر این است که به مرور زمان، ساختار دیباچه های مرقّع دوره صفوی چه تغییری کرده و ماهیّت و میزان این تغییرات چگونه است؟ برای پاسخ به سوال اصلی و رسیدن به هدف پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی، استفاده و برای تبیین هرچه بهتر، از تطبیق و تحلیل محتوا نیز بهره گرفته شد. شیوه گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای است. نحوه تبیین به این صورت است که ابتدا برای بررسی تأثیر و تأثّرات احتمالی، ساختار کلّی دیباچه های ادبی و تاریخی و دیباچه های مرقّع تیموری مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با بررسی محتوای دیباچه های صفوی، مؤلفه های ساختاری آن ها استخراج و با هم تطبیق داده شد. سپس از طریق تحلیل محتوای کمّی، نرخ تغییرات ساختارهای اصلی دیباچه ها (تحمیدیه، استدلال، تاریخ و توصیف) در طول زمان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که مؤلّفان دیباچه های مرقّع در دوره صفوی، طرحی نو درانداختند و دو مؤلفه ساختاری - تاریخ هنر و توصیف مرقّع - برای ارتباط هرچه بیشتر دیباچه با مرقّع افزودند. در حقیقت تاریخ تغییرات ساختاری دیباچه های مرقّع صفوی را باید تاریخ حل مسأله ارتباط دیباچه و مرقّع و برقراری تعادل میان دو مؤلفه تاریخ هنر و توصیف مرقّع دانست. در نهایت، تلفیق و تعادل این دو مؤلفه در دیباچه مرتضی قلی شاملو به نتیجه رسید، دیباچه ای که این مسأله را نه از طریق برابری این دو مؤلفه، بلکه با استفاده از صنایع ادبی و زبانی حل کرد. روند شخصی سازی مرقّع ها نیز بر کم رنگ شدن برخی مؤلفه ها مثل ضرورت پرداختن به فلسفه وجودی هنر و مشروعیت بخشی به آن و اهمیت برخی دیگر مانند توصیف مرقّع، بی تأثیر نبوده است.
خوانش نقاشی قهوه خانه ای و نقاشی های دیواری مکتب اصفهان براساس مفهوم مکالمه در نظریه هرمنوتیک مدرن گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
151 - 167
حوزههای تخصصی:
در تاریخ هنر ایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در این میان، نقاشی های قهوه خانه ای به عنوان شاخه ای برجسته از گونه های هنری نقاشی عصر مشروطه در این دوران قابل توجه هستند. در دوران مشروطه، با توجه به شرایط اجتماعی- فرهنگی و اندیشه مدرنیسم و تجددخواهی و بازتاب فرهنگ و هنر غرب، نقاشی قهوه خانه، در راستای احیای هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی به نگارگری سنتی به ویژه نقاشی دیواری رجوع می کند. هدف این پژوهش، تشریح و خوانش آثار نقاشی های قهوه خانه ای و نقاشی های دیواری مکتب اصفهان با بهره گیری از مفهوم مکالمه در نظریه هرمنوتیک گادامر است. تحقیق حاضر به این پرسش پاسخ داده است که، مفاهیم هرمنوتیکی گادامر تا چه اندازه در شناخت، نحوه شکل گیری و خلق آثار نقاشی قهوه خانه ای در عصر مشروطه مثمر ثمر است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی خاصه روش هرمنوتیک انجام پذیرفته است و جمع آوری منابع تحقیق به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از فیش برداری و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی است. نتایج نشان می دهد که مفهوم مکالمه در اندیشه گادامر، کمک شایانی در جهت توصیف هرچه بهتر چگونگی خلق نقاشی های قهوه خانه ای با توجه به نیاز روز جامعه مخاطب دارد. هنرمند با رجوع و مکالمه با هنر مکتب اصفهان در پیوند با افق فکری- هنری عصر مشروطه، که تحت تأثیر شیوع همه جانبه عناصر هنر غربی است، اقدام به خلق اثرش نموده است. در این میان عناصری چون زمان، مکان، مخاطب، مضامین و کاربرد عامیانه نقاشی و تعزیه خوانی و نقل نقالان به عنوان طرف دیگر مکالمه در شکل گیری نقاشی قهوه خانه ای حائز اهمیت است.
تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی بر اساس آراء کومار اسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
181 - 193
حوزههای تخصصی:
قالیچه های محرابی از جمله دستبافته هایی است که در دوره صفویه به طور گسترده طراحی و تولید شده است. ساختار کلی طرح این قالیچه ها دارای دو بخش است. بخش بالایی با استفاده از مضامین مذهبی و بخش پایین طرح نیز با استفاده از آرایه های اسلیمی و ختایی و درختان و گلها تزیین شده است. از جمله این قالیچه ها، قالیچه ی موجود در موزه توپقاپی است که با توجه به اندازه و تزئینات آن به نظر می رسد جهت مراسم عبادی استفاده می شده است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نظریه کوماراسوامی، که تزئین و آرایه های بکار رفته در هنرهای سنتی را صرفاً جهت زیبایی ندانسته بلکه دلالت گر می داند، با هدف تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی صورت گرفته است و در پی پاسخ به این سوالات است که: 1. ساختار قالیچه محرابی موجود در موزه توپقاپی بر چه اساس و پایه است؟ 2. این ساختار و تزئینات آن، چه تأثیری در مضمون قالیچه داشته اند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و تفسیر و تحلیل ها بر اساس آراء کوماراسوامی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که این قالیچه دارای ساختاری چندبخشی در طراحی است و ساختار قالیچه مذکور با توجه به مقیاس های انسانی بافته شده است و هر کدام از این بخش ها، تزئینات و نقش مایه ها نیز با معنای کلی اثر در ارتباط هستند. بنابراین پیکره مورد نظر همچون عالم صغیر بوده که بازنمودی از عالم کبیر است. قالیچه محفوظ در موزه توپقاپی را با توجه به نظرات کوماراسوامی می توان زیر مجموعه هنرهای سنتی قرار داد که همه اجزای آن در خدمت یک کل هستند و قالیچه چون معبدی مقدس یا کیهان است که صورت، کاربرد و معنا بر تعالی و رهایی کامل دلالت دارند. این تعالی در قالیچه مورد نظر دربرگیرنده اندیشه تشیع است که در بالاترین نقطه -که همان محراب است- رخ می دهد.