نقش سرمایه های فرهنگی در ادراکات زیباشناسانه گردشگران بر اساس نظریه بوردیو (موردکاوی مسجد کبود تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
44 - 57
با وجود ارزش های میراث فرهنگی و نقشی که در تبادلات فرهنگی جامعه میزبان در زمینه گردشگری ایفا می کند، به دلیل ابعاد و سطوح پیچیده تر معماری در قیاس با سایر اشکال و محصولات گردشگری میراث، گردشگران کمتری توانایی دریافت ارزش های فرهنگی آن و به عبارتی ادراک زیباشناختی آن را دارا هستند. براساس دیدگاه بوردیو، سرمایه فرهنگی به عنوان یکی از تمایلات زیبایی شناختی به استعداد و توانایی درک و ارزش گذاری افراد بر آثار هنری اشاره دارد. این پژوهش به اثبات نظریه بوردیو در زمینه گردشگری میراث (گردشگری معماری) به عنوان بخشی از گردشگری فرهنگی که تبادلات فرهنگی جامعه میزبان را هدف قرار می دهد، می پردازد و چگونگی تأثیر ابعاد سرمایه فرهنگی بر سطوح ادراک زیباشناسانه آثار میراث (معماری) را بررسی می کند. رویکرد پژوهش کمّی و در قالب شیوه همبستگی است که با توجه به ماهیت آن، تلفیقی از راهبردهای کمّی و کیفی استفاده شد. در بخش نظری پژوهش، از شیوه تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد؛ به طوری که ابعاد سرمایه فرهنگی و سطوح ادراک زیباشناختی در معماری براساس دیدگاه بوردیو و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای شناسایی شد. در بخش میدانی پژوهش، برای دست یافتن به رابطه سرمایه فرهنگی و ادارکات زیباشناختی از آثار میراث (معماری)، براساس شاخص های بخش نظری، به گردآوری پرسش نامه پرداخته شد. تحلیل داده های به دست آمده از پرسش نامه ها، با شیوه تحلیل معادلات ساختاری (PLS) انجام شد. جامعه آماری پرسش نامه ها، گردشگران مسجد کبود تبریز و حجم نمونه 140 است. جهت اطمینان از کفایت نمونه گیری، آزمون KMO و بارتلت استفاده شد. شاخص نیکویی برازش برای ارزیابی مدل اندازه گیری شامل بارهای عاملی، روایی و پایایی متغیرها و همچنین برای ارزیابی مدل ساختاری شامل ضریب مسیر، اندازه اثر و میانگین و انحراف معیار به کار گرفته شد. یافته های پژوهش نشان دهنده تأثیر مثبت (مستقیم) و نسبتا قوی سرمایه فرهنگی بر ادراک زیباشناختی است. تأثیر مثبت و معنادار سرمایه فرهنگی بر زیبایی شناسی اجتماعی (سطوح بالاتر) و تأثیر منفی و معنادار سرمایه فرهنگی بر زیبایی شناسی فرمی (سطوح پایین تر)، تأییدی بر سلسله مراتبی بودن سطوح ادراک زیبایی شناسی است. در نهایت متغیر سرمایه فرهنگی تجسم یافته و نهادینه شده، تأثیر مثبت و غیرمعناداری بر ادراک زیباشناختی و سرمایه فرهنگی عینیت یافته تأثیر منفی و معناداری بر ادراک زیباشناختی دارد.