فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۵۸ مورد از کل ۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فکر مراقبت و حفاظت از بافت ها، محله ها و آثار تاریخی در قالب طرح های جامع شهری، ثبت آثار، تصویب قوانین و ضوابط و تنظیم آیین نامه ها طی حدود نیم قرن گذشته بر زندگی در محله هایی با بافت تاریخی و قدیمی تأثیر عمیقی گذاشته است. هدف این مقاله، بررسی مردم شناختی و زمینه مند کردن سیاستگذاری نهادهای رسمی در زندگی در محله ی تاریخی راستاکوچه در مرکز شهر تبریز است. به خاطر تمرکز پژوهش بر رابطیه بین نهادها و اجتماعات محلی، برای استخراج قوانین مربوط به سیاستگذاری های نهادها و مقامات آنها از روش مطالعات اسنادی و بررسی خبرگذاری ها و برای مشاهدیه فضاهای زیسته در محله ها از روش مردم نگاری و فنون آن شامل مشاهده و حضور بهره برده ام.برآیند سیاست گذاری های محلی، ملی و بین المللی در قالب طرح های جامع، قانون های مجلس و پایگاه جهانی یونسکو در حدود نیم قرن گذشته، در کردار «اَل قویوبِ» (دست گذاشتن) اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی تجسم یافته است. سیاست «اَل قویوب» که می بایست به سبک ایجابی با مجموعه ای وسیع از مطالعات و اقدامات ویژه موجب مراقبت و زنده شدن بافت تاریخی این سو و آن سوی باروی قدیمی می شد، به یک شیویه سلبی کوته فکرانه تقلیل یافت: ساخت وساز بالای 7.5 متر ممنوع یا پذیرفتن خطر زیستن در خانه هایی که دچار فرسودگی اند. بسیاری از اهالی خانه های قدیمی شان را وانهادند و از محله ها رفته و آواره و مستأجر شده اند. تأثیر ملموس این سیاست ها و وانهادگی در اجتماع محلی عبارت بودند از: خانه های رو به ویرانی، مخروبه های وسیع، درهای صدمه دیده، درهای قفل دار، شکستن رد بارو، تخلفات ساخت وساز، ناهمسازی سکونتی، و وضع آنارشیک. نتیجه، سلب ساکنان از زیستن در محله ی خودشان بود.
فراتر از فقر؛ تحلیل جامعه شناختی داغ فقر و استراتژیهای مواجهه با آن در میان افراد کم برخوردار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
265 - 286
حوزههای تخصصی:
پیامدهای ناشی از زندگی در فقر، فراتر از محرومیت مادی است و از عناصر غیرمادی از جمله داغ فقر نیز ناشی می شود. داغ فقر یک ویژگی جهانی فقر است که به صورت احساس ننگ، شرم و تحقیر در مقابل دیگران بروز می یابد. داغ فقر یکی از مؤلفه های اصلی طرد اجتماعی است که پیامدهای مهم برای سلامتی و بهزیستی انسان دارد با این وجود شواهد تحقیقاتی موجود در حوزه فقر تا حدود زیادی ابعاد ارتباطی فقر را نادیده گرفته است. پژوهش حاضر به روش کیفی صورت پذیرفته است و از تکنیک مصاحبه به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. در این پژوهش، با 20 نفر از افراد کم برخوردار شهر مشهد، مصاحبه شده است که با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، چارچوب مورد نظر براون و کلارک (2006) برای تحلیل مضمون به کار گرفته شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد بر اساس نوع مواجهه با داغ ننگ چهار نوع داغ ننگ در بین مشارکت کنندگان وجود دارد: هیچ ادارکی، داغ ننگ احساس شده، داغ ننگ تثبیت شده و داغ ننگ جامع. یافته ها نشان می دهد بیشتر مشارکت کنندگان دارای داغ فقر تثبیت شده می باشند. همچنین مشارکت کنندگان که در تعاملات با سایر اقشار جامعه، داغ فقر را تجربه یا احساس کرده اند، با مدیریت داغ ننگ سعی در کنترل این پدیده دارند. این مدیریت به شیوه های مختلف، همچون پذیرش وضعیت موجود، پنهان سازی هویت، محدودیت یا کناره گیری از تعاملات مستقیم، رشد جایگزین و برخورد متقابل صورت می پذیرد.
برساخت اجتماعی بسترهای تکوین و تداوم پدیده کولبری در شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده کولبری امری اجتماعی، تاریخی و بسترمند است و بر تمامی ابعاد زندگی مردمان شهرستان بانه تاثیرگذار بوده است. پدیده کولبری به یکی از چالش های اساسی در این منطقه تبدیل شده است. جهت برون رفت از این معضل، شناخت زمینه ها و بسترهای شکل گیری پدیده کولبری ضروری است. مطالعه حاضر به درک و تفسیر مردم از بسترها و زمینه های پیدایش پدیدیه کولبری در شهرستان بانه پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی و در چارچوب نظریه داده بنیاد، نظریه مبنایی یا گراندد تئوری استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق گردآوری شده و با استفاده از روش نظریه زمینه ای تحلیل شدند. با کمک روش نمونه گیری هدفمند با 26 نفر از مطلعان کلیدی تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام شد. مضامین برساخت شده ی تحقیق ذیل در قالب 24 مفهوم اساسی و 5 مقوله عمده (جبر اقتصادی محیط، شرایط ساختاری جامعه، زیست جهان و بازتولید نقش کولبری، راهبرد گریزناپذیر و سیاست های رانتی و مقوله هسته «تداوم پدیدیه کولبری» کدگذاری و تحلیل شده اند. بر مبنای نتایج این تحقیق، پدیدیه کولبری به مثابه امری تاریخی و بسترمند، نتیجه غلبه اندیشیه نئولیبرال و توسعیه نامتوازن کشور، توسط دولت در مناطق مرزی است.
درک و تجربه دینداری در نسل زد؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
173 - 198
حوزههای تخصصی:
درک و تجربه دینی، از مهمترین موضوعات در زیست روزمره ایرانی بخصوص نسل جدید است. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی درک و تجربه دینی در میان دانشجویان نسل زد در رشته های علوم انسانی است. بر این اساس و با معیار اشباع داده ها 21 دانشجو وارد مطالعه شده و داده های مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مشارکت کنندگان در پی نوعی بازاندیشی از دین و مفاهیم آن، ناظر به درک و تجربه دینی در سطح فردی و اجتماعی هستند. این بازاندیشی از سطوح شناختی و ادراکی گرفته تا سطوح عملی و کاربردی تجربه دینی را شامل می شود. پنج مضمون برساخت شده عبارتند از شناخت عادتواره ای، فردیت گزینشگر، داوری های دین گریزانه، و بازاندیشی معنویت گرا. مطابق نتایج می توان گفت که نوعی بازاندیشی گاهاً حاد و تند در میان بعضی مشارکت کنندگان وجود دارد. نگاه کلی آن ها به دین، بر اساس قضاوت در مورد کیفیت حضور دین در جامعه است که تا حدود زیادی بار انتقادی جدی دارد. با وجود این، اگر چه مشارکت کنندگان به شکلی بازاندیشانه با دین مواجهه دارند، اما هنوز مرزهای اعتقادی در این زمینه محکم و پابرجاست. در واقع، بیشترین محور محاجه دینی، تأکید بر فردیت و گریز از دین عادتواره ای است. در واقع، عاملیت، ضمن داشتن اعتقاد دینی (بخصوص در اصول)، اما در مرز بین دین، عادتوارگی، و معنویت سرگردان است. در پایان، پیشنهاد می شود که مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود تا مفاهیم مربوط به درک و تجربه دینی نسل جدید به طور کامل تر و دقیق تر تبیین شود. این پژوهش ها می توانند به درک بهتر پویایی های دینی در جامعه معاصر ایران کمک کنند و راهکارهایی برای پاسخگویی به چالش های پیش روی دین و نسل جوان ارائه دهند.
سرایت کالایی سازی و بازار به عرصه حیات اجتماعی؛ مروری سیستماتیک بر مقالات منتشر شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
199 - 230
حوزههای تخصصی:
گسترس سرمایه داری و سرایت منطق اقتصادی به عرصه های غیراقتصادی زندگی اجتماعی و پیامدهای عدیده ای که در سطوح سه گانه خرد، میانه و کلان جامعه به همراه دارد، اهمیت توجه به کالایی سازی را برجسته می کند. از این رو در تحقیق حاضر به شیوه سیستماتیک، به مرور 104 مقاله داخلی پیرامون کالایی سازی پراخته شد تا نشان دهیم کالایی سازی به کدام عرصه های زندگی اجتماعی سرایت کرده است. براساس یافته ها، موضوعات تحت سرایت کالایی سازی در 5 دسته فرهنگی، زمین و مسکن، اجتماعی، سلامتی و محیط زیست قرار می گیرند. همچنین روند انتشار مقاله ها نشان داد که از میانه دهه 1390 به بعد، نرخ شیوع و همه گیری کالایی سازی در حوزه علم، دانش و آموزش عالی، مسکن، زمین و فضا و سلامت افزایش یافته است. جهت ارائه درک جامع تر از این حوزه، به کتابسنجی ادبیات خارج کشور پرداختیم که یافته های همزمانی کلمات کلیدی در 5 خوشه قرار گرفتند که غالبا حول محور موضوعات کالایی سازی (مانند زمین، مسکن، سلامت، محیط زیست)، کنشگران دخیل در کالایی سازی (نئولیبرالیسم و سرمایه داری، سیاستگذاری ها و مداخله های دولتی) و پیامدهای کالایی سازی (رفاه، عدالت، توسعه نامتوازن) بوده است. با توجه به هدف گذاری کالایی سازی بر آموزش، مسکن و بهداشت، به عنوان نیازهای اساسی افراد که می تواند مانعی جدی بر نیل به ابعاد چهارگانه سلامت ، تحقق عدالت اجتماعی، رفاه عمومی و توسعه کشور باشد، ضروری است که با اتخاذ سیاست ها و رویکردهای مناسب، از تداوم و تعمیق این فرآیند جلوگیری شود.
شناسایی آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی در شهر بناب (مورد مطالعه: محله های ایران گاراژ (دیزج جنوبی)، دیزج آلمالو (دیزج شمالی) و آغداش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
115 - 142
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی همراه با افزایش مهاجرت روستا-شهری بستری مساعد برای شکل گیری مناطق حاشیه ای در پیرامون شهرها فراهم نموده است. سرعت رشد شهرنشینی مسائل و معضلات زیادی را برای شهرها به دنبال داشته که از آن جمله می توان به مسائل حاشیه نشینی و رشد سکونتگاه غیررسمی اشاره کرد. در این میان شهر بناب به عنوان یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی به واسطه برخورداری از ظرفیت های مختلف با مسئله حاشیه نشینی روبرو بوده است. تحقیق حاضر به بررسی مسائل آسیبهای اجتماعی حاشیه نشینی در شهر بناب پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و برای جمع آوری داده ها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان محلات آغداش، دیزج جنوبی (ایران گاراژ)، دیزج شمالی (محله المالو) شهر بناب در استان آذربایجان شرقی بوده که 41 نفر از آنها مورد مصاحبه قرار گرفته و اشباع نظری حاصل شده است. بررسی و تحلیل مصاحبههای انجام شده حاکی از آن است که افراد ساکن در محلات حاشیه نشین به خاطر نبود مهارت و تخصص به مشاغل غیر رسمی مانند خرید و فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی، کارگری و فرش بافی مشغول هستند و همچنین از علل عمده آسیب های اجتماعی در این محلات، می توان به مواردی نظیر نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، در دسترس بودن مواد مخدر و فقدان برنامه صحیح جهت پر کردن اوقات فراغت اشاره کرد. ترک تحصیل به خاطر فقر اقتصادی، سطح سواد پایین خانواده ها و معتاد بودن پدر و مادر باعث ایجاد پدیده ای به نام کودکان کار شده این عوامل باعث اشتغال کاذب شده و نیز فقدان مراکز فرهنگی باعث ایجاد بزهکاری در این مناطق شده است.
زمان به عنوان شاخص فقر: مطالعه فقر زمانی جمعیت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر زمانی علیرغم اهمیت ذاتی و پیامدهایی که برای سلامت و بهره وری افراد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جامعه دارد، در مطالعات داخل کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است و شناختی در این زمینه در سطح ملی وجود ندارد. در این مطالعه، با بهره گیری از داده های سه دوره پیمایش گذران وقت مناطق شهری ایران (سال های 88-1387، 94-1393 و 99-1398)، شاخص فقر فوستر گریر و توربک (FGT) برمبنای مقدار زمان اختصاص داده شده به فعالیت های شغلی (دستمزدی) و خانگی (غیردستمزدی) محاسبه شد تا به این سؤالات پاسخ داده شود: شیوع فقر زمانی چقدر است؟ شیوع این پدیده تا چه حد در طول زمان تغییر کرده است؟ تا چه حد تفاوت های جنسی و سنی در این پدیده مشاهده می شود؟ یافته های مقاله حاکی از آن بود که فقر زمانی در مناطق شهری ایران پدیده ای عمدتاً مردانه است که این یافته بر اساس مطالعات پیشین با وضعیت سایر جوامع همخوانی ندارد. همچنین بیشترین شیوع و شکاف فقر زمانی در سنین میانسالی (59-40 سال) مشاهده شد که همسو با نتایج تحقیقات گذشته است. مقادیر ناچیز شاخص مجذور شکاف فقر زمانی بیانگر شیوع بسیار کم فقر زمانی شدید در مناطق شهری کشور بود. شیوع بیشتر فقر زمانی شدید بین مردان نشان می دهد که به طور کلی فعالیت های شغلی نسبت به فعالیت های خانگی تأثیر بیشتری در تجربیه فقر زمانی دارد. مطالعات آینده می توانند با بررسی رابطه فقر اقتصادی و فقر زمانی، تبیین فقر زمانی با استفاده از رویکرد تلاقی و توجه به چندبُعدی بودن تعیین کننده های آن و مقایسه الگوها و تعیین کننده های این پدیده در مناطق شهری و روستایی به درک عمیق تر پدیده فقر و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد برای محو آن کمک کنند.
فرزند به مثابه هزینه اقتصادی، کاوشی کیفی از بسترهای اقتصادی کم فرزندی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
259 - 287
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر کاهش باروری در ایران و آثار و پیامدهای بالقوه آن در کانون توجه سیاست گذاران قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر، واکاوی نقش هزینه های اقتصادی در درک زوجین از فرزندآوری و نهایتا جهت دادن تصمیم های آنان به کم فرزندی است. برای این منظور، با استفاده از رویکرد کیفی و روش شناسی نظریه زمینه ای با رهیافت نظام مند استراوس و کربین و نمونه گیری نظری، 30 مصاحبه ی عمیق شامل 15 مصاحبه با زوجین بی فرزند (یکی از زوجین) که حداقل 3 سال از ازدواج شان می گذرد و 15 مصاحبه با زوجین تک فرزند (یکی از زوجین) که به طور ارادی تصمیم به بی فرزندی و تک فرزندی گرفته اند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها به شیوه ی کد گذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.مقولات اصلی تحقیق شامل مسئله گرانی و تورم،نارسایی درآمدی،اجاره های سرسام آور،بی ثباتی شغلی،نارضایتی از وضع موجود،بی ثباتی اقتصادی،اتمسفر نااطمینانی پایدار،کمال گرایی در تأمین نیازهای فرزند،ترس از چالش های اقتصادی فرزندآوری،فرزند به مثابه هزینه،هزینه های سرسام آور زندگی و بسترهای اقتصادی فرزندزدا می باشد و مقوله هسته مستخرج از مقولات اصلی «فرزند در معنای هزینه، بسترهای اقتصادی فرزندزدا» برساخت شد.اقتصاد، فرهنگ، و باور پایه های اصلی ترغیب خانواده ها به فرزندآوری هستند که اگر به شکل رضایت آمیزی تامین شوند مکانیزم های اجتماعی تولیدمثل و بقا جامعه را بازتولید و حفظ خواهند کرد.یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد مطلوب فرزندان زوجین متأثر از شرایط زندگی و اقتصادی آن هاست و افزایش نرخ باروری منوط به ایجاد تغییرات در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی به نحوی است که فرزندآوری زوجین را تسهیل کند.بدیهی است که مقاله حاضر ادعا ندارد که با تقلیل گرایی،هزینه های اقتصادی را تک علت کم فرزندی معرفی نماید.چراکه رفتار کم فرزندی،دارای ابعاد متعدد اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی است و دامنه تأثیر این ابعاد و عوامل دربین گروه ها و لایه های اجتماعی مختلف می تواند بسیار متفاوت باشد.پیچیدگی مضاعف دیگر تصمیم های رفتاری در زمینه فرزندآوری،آن است که خواسته ها،دیدگاه ها و محدودیت های دست کم دو نفر(زن و شوهر) در شکل دهی به آن مؤثر است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه بین شاخص های کیفیت بافت شهری با انزوای اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آسیب های وارد شده به روابط اجتماعی، پدیده انزوای اجتماعی ناشی از تضعیف پیوندهای اجتماعی در جامعه مدرن است که به نوبه خود می تواند متاثر از بافت شهری امروزی نیز باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی جامعه شناختی رابطه بین شاخص های کیفیت بافت شهری و انزوای اجتماعی زنان در سال 1402 بوده است. جامعه آماری، زنان بالای 18 سال شهر اصفهان می باشند. نمونه گیری به روش خوشه ای از بین مناطق بالا، متوسط و پایین شهر (از مناطق سه گانه چند خیابان انتخاب و از هر خیابان چندکوچه و در هر کوچه چند نفر از زنان ساکن آن منطقه)صورت گرفته است. تعداد 350 نمونه با ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند . روایی و پایایی پرسشنامه به وسیله اساتید راهنما و همچنین آزمون های آماری مورد تایید قرار گرفت. نتایج داده ها به وسیله نرم افزار spss نشان می دهد که کیفیت بافت کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با انزوای زنان رابطه منفی و معناداری دارد. یعنی با افزایش مطلوبیت و کیفیت بافت شهری، انزوای زنان در همه ابعاد تنهایی ، عجز، یاس اجتماعی و تحمل اجتماعی کاهش می یابد. تاثیر کیفیت کالبدی بر انزوای اجتماعی بیشتر از سایر ابعاد است (328/0-). بعد از آن به ترتیب کیفیت اجتماعی با ضریب (241/0-)، کیفیت فرهنگی با ضریب (232/0-) و کیفیت اقتصادی با ضریب (121/0-) بر انزوای اجتماعی زنان اثر دارد. همچنین نتایج کلی آزمون همبستگی بین کیفیت بافت شهری و انزوای زنان نشان می دهد دو متغیر با ضریب (257/0-) رابطه معنادار و منفی دارد. به این معنی که با افزایش کیفیت بافت شهری، میزان انزوای اجتماعی زنان کاهش می یابد.
مکانیسم و تبیین؛ تبیین رئالیستی انتقادی و جایگاه مکانیسم های علی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
327 - 352
حوزههای تخصصی:
رئالیسم انتقادی به عنوان رویکردی در فلسفه علم، در مقابل منازعات پوزیتیویستی و پست مدرن، وظیفه خود را دفاع از ماهیت انتقادی و رهایی بخش پژوهش های علمی و فلسفی معرفی می کند. مقاله حاضر در پی پاسخ به این دو پرسش است: ماهیت تبیین در رئالیسم انتقادی چیست؟ این مکانیسم های مولد چه نقشی در تبیین رئالیستی انتقادی دارند؟ یافته ها نشان می دهد از منظر این رهیافت، واقعیت، ماهیت چند لایه ای دارد و هر لایه از واقعیت در شرایط خاصی امکان ظهور می یابد و در نوع خاصی از سیستم باز یا بسته قابل مطالعه است. همچنین برای مطالعه هر لایه به روش شناسی های ویژه ای نیاز داریم. این لایه ها هم هدف غایی مطالعه در پژوهش های رئالیستی انتقادی اند و نقش کلیدی در صورتبندی لایه های مختلف واقعیت دارند. از منظر هستی شناختی، این مکانیسم ها اگرچه پنهان اند و به سادگی به چنگ محقق نمی آیند اما سازوکار علی بنیادی رویدادها هستند. همچنین، در هر لایه از واقعیت مورد نظر مکانیسم های مولد علی وجود دارند که امکان تحقق آن لایه را ممکن می کند. تبیین رئالیستی انتقادی به معنای یافتن روابط علی میان متغیرها نیست بلکه به معنای کشف و شناسایی مکانیسم های مولد علی زیربنایی است. علاوه بر این، در این مکتب میان قانون علمی با روال مندی و توالی میان رویدادها نیز تمایز وجود دارد. در پایان، بر این نکته انگشت تاکید می گذارم که رئالیسم انتقادی یک لنز است نه یک ابزار. در پایان، بر این نکته انگشت تاکید می گذارم که رئالیسم انتقادی یک لنز است نه یک ابزار.
برآمدن مطالبات اقتصادی، یک نظریه زمینه ای از مطالبات اقتصادی زنان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مطالبه گری حقوق شهروندی از مفاهیمی است که در دنیای مدرن، توجه شهروندان و دولت را به خود معطوف ساخته است. پیش از این چنین مفاهیمی برای ملت ناشناخته بود، ولی امروزه شهروندان آگاهی بیشتری از حقوق شهروندی خود کسب نموده اند. از آنجایی که مطالبه گری اغلب خصیصیه جوامع مدرن تلقی می شود، پرداختن به وضعیت مطالبه گری در بستری سنتی-مذهبی ضروری به نظر می رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت مطالبات اقتصادی زنان و وضعیت مطالبه گری آن ها در بستر شهر یزد انجام شده است. با راهبرد نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند 13 نفر از زنان برای مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند و فرایند نمونه گیری تا مرحله اشباع کامل اطلاعات ادامه یافت. داده های به دست آمده پس از تبدیل به متن با استفاده از سه مرحلیه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در مجموع 12 مقولیه اصلی برساخت شده است. مقولات برآمده شامل برهمکنش حقوق و تکالیف دولت/ ملت، دغدغه های اقتصادی فراگیر، گذشت های مادی، کنش های مطالبه گرانه پیشینی، نارضایتی از کژکارکردهای اقتصادی – سیاسی، کاهش تاب آوری اقتصادی، برآمدن مطالبات اقتصادی، مطالبه گری اقتصادی، کنش های اقتصادی معطوف به خود-معطوف به دیگری، تحقق/انباشت مطالبات اقتصادی، پیامدهای سیاسی-اعتقادی و پیامدهای روانی تحقق/عدم تحقق مطالبات و ... است که نتایج حاصل از آن در قالب مدل پاردایمی و نظریه تجربی ارائه شد. نتایج کلی نشان می دهد که شهروندان در مواجهه با پدیدیه مرکزی «برآمدن مطالبات اقتصادی» با راهبردهای مختلفی اعم از مطالبه گری اقتصادی درصدد تحقق آن برآمده و یا با گریز از مطالبه گری از مطالبات خود می گذرند. همچنین پیامدهای تحقق یا عدم تحقق مطالبات، در سطوح اجتماعی، سیاسی-اعتقادی و روانی نیز ارائه شده است که توجه سیاستگذاران در این زمینه ضرورت دارد.
تحلیل جامعه شناختی کنش های اقتصادی با استفاده از مفهوم عادتواره ی اقتصادی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
147 - 171
حوزههای تخصصی:
اکتشاف ساخت تفکر اقتصادی کنش گران که تحت تاثیر عوامل اجتماعی است یکی از موضوعات مهم در جامعه شناسی اقتصادی ست. این امر از این جهت ضرورت دارد که هدایتگر چگونگی تصمیمات اقتصادی کنش گران و نحوه ی تفسیر و مواجهه با کنش های متقابل اقتصادی-اجتماعی و معنایابی حاصل از آن ها است. همچنین مدل سازی تفکر اقتصادی می تواند در تبیین و یا پیش بینی برخی کنش های مورد استفاده باشد. جهت ارائه ی نظریه ای بومی در این مورد از مفهوم عادتواره ی اقتصادی بوردیو استفاده کرده و آن را بسط داده ایم و مفهوم عاملیت پنهان را معرفی کرده ایم. با استفاده از روش نظریه زمینه ای، نمونه گیری نظری و مصاحبه های عمیق، مشاهدات، گفتگوهای میدانی و اسناد و مدارک به عنوان ابزار، گونه شناسی عادتواره های اقتصادی را ارائه، داده ها را جمع آوری و تولید و مدل پارادایمی( انگاره ای) حاصل را همراه با عوامل علّی، مداخله ای، زمینه ای، راهبردی و پیامدی به دست آورده ایم. پژوهش بر روی افراد 20 تا 40 ساله ی متاهل ساکن مشهد صورت گرفته است. چهار نوع عادتواره ی اقتصادی اکتشاف شده حاصل از این مطالعه عبارتند از: 1. عاطفی-احساسی 2. ارزشی-باورمدار 3. خردگرایانه-وضعیتی 4. سودجویانه یا مادی گرا. با استفاده از سه مرحله کدگذاری، مقوله ی مرکزی" ذهنیت نهادینه شده یا ساخت درونی شده، ناشی از تجارب زیسته ی افراد" استخراج شد. شرایط زمینه ای تعیین کننده ی کنش های اقتصادی عبارتند از عوامل محیطی زمان-مکانی و آسایش طلبی. شرایط علّی عبارتند از نظام شخصیت، ارزش ها، هنجارها و عوامل رابطه ای کنش متقابل. شرایط مداخله ای نیز شامل نگرش پیشین به کنش گران، نگرش جنسیتی و احساسات و عواطف می باشند. شرایط راهبردی دیدگاه زمان مند و عدالت اقتصادی و شرایط پیامدی سودجویی و مادی اندیشی و اندیشه ی غیراقتصادی-معنوی را در بر می گیرد.
ارزیابی عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز از دیدگاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
231 - 258
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری را دو گروه تولید کنندگان و مصرف کنندگان تشکیل می دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها از تمام شماری استفاده گردید. در جامعه مصرف کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل موضوع از مدل سازی معادلات ساختار و نرم افزار spss بهره گرفته شد. بررسی یافته ها نشان می دهد، بیشترین بار عاملی برای معرف های حمل و نقل و توزیع مناسب محصولات با بار عاملی 800/0و برگزاری همایش ها و نمایشگاه ها با بار عاملی 733/0 برآورد گردیده است. بیشترین مقدار t با 159/9 در مدل ساختاری بین متغیرها مربوط رسانه های جمعی و ساختار سیاسی و تصمیم گیری می باشد. مقادیر بدست آمده t، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، رسانه های جمعی در رتبه اول و هنجارهای اخلاقی در رتبه پنجم قرار دارند. مقایسه و بررسی دیدگاه دو گروه تولیدکننده و مصرف کننده، بیانگر این است که در هر دو گروه، شاخص های بعد اجتماعی، در پذیرش کشاورزی ارگانیک تأثیر داشته است. عواملی مانند رسانه های جمعی، دسترسی به منابع و اطلاع رسانی و آموزش، از عمده عواملی بودند که پذیرش کشاورزی ارگانیک را در بین هر دو گروه مورد مطالعه تحت تأثیر قرار داده اند.
موانع اقتصادی رشد و بقای شرکت ها و واحدهای دانش بنیان در استان خوزستان؛ یک مطالعه جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
289 - 326
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی چالش های اقتصادی شرکت های دانش بنیان و واحدهای فناور صورت پذیرفت بستر تحقیق حاضر استان خوزستان می باشد که بر اساس موضوع روش تحقیق، داده بنیاد انتخاب شد. مشارکت کنندگان تحقیق، نخبگان استان متشکل از استادان دانشگاه شهید چمران اهواز، علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و دانشگاه آزاد گروه های علمی مرتبط با (صنعت، اقتصاد و فرهنگ) و مدیران شرکت های دانش-بنیان و واحد های فناور 44 نفر انتخاب شدند. نمونه گیری تحقیق نمونه گیری نظری و روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری نظری صورت گرفت. یافته ها نشان داد شرایط عِلی چاش های اقتصادی شامل: بی ثباتی و لرزه های اقتصادی، نوسانات ارزی و پیش بینی ناپذیری بازار، هدایت نقدینگی به بازارهای غیرمولد، مشتری انحصاری دولت، هزینه های اقتصادی تحریم کشور، نظام بانکی ضد تولید، نبود زیرساخت ها و امکانات، اندک بودن تسهیلات، سود کلان وام های اعطایی، رشدنیافتن وام ها متناسب با تورم موجود، چند مرحله بودن پرداخت وام، اخذ تضامین سنگین بانکی، کمرنگ بودن نقش ارتباطی پارک ها و سرمایه گذاران خطرپذیر، نادیده انگاشتن بازاریابی در خوزستان؛ شرایط زمینه ای: تأخیر در پرداخت مطالبات شرکت های دانش بنیان، بنیه مالی ضعیف شرکت ها در اجرای پروژه، هزینه بر بودن ساخت محصولات؛ شرایط مداخله گر: تعارض منافع در بانک ها، کمبود های غیرفنی شرکت ها، آسیب ها کرونا؛ می باشد و از راهبردهای مقابله ای با چالش های اقتصادی شرکت های دانش بنیان:توسعه محصولات جانبی شرکت، تولید محصول با محوریت فروش به مردم، رده بندی اقتصادی شرکت ها، ایجاد تعاونی دانش، فراهم کردن فرصت برای ورود سرمایه گذار به شرکت می باشد. آنگونه که نتایج نشان داد زیست بوم اقتصادی خوزستان خارج از فضای کلی اقتصادی ایران نیست و شرایط کلی حاکم بر سیستم اقتصادی کشور کاهنده توسعه شرکت های دانش بنیان و واحدهای فناور می باشد.
مطالعه کیفی نقش توسعه حرفه ای در فرآیند تنزل منزلت اجتماعی معلمان (نمونه پژوهش: معلمان شاغل در استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی معنا کاوانه نقش توسعه حرفه ای در منزلت اجتماعی معلمان است. روش پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد (گرندد تئوری) است. جمعیت آماری پژوهش از میان معلمان شاغل در آموزش و پرورش غرب استان تهران و بر اساس اصل اشباع نظری 19 نفرازآنان انتخاب شدند. سئوالات مصاحبه بر اساس نظر گروه هدایت کننده تحقیق و با استفاده از روش دلفی به رویت و ملاحظه صاحب نظران رشته های جامعه شناسی، مدیریت و علوم تربیتی رسید و روایی محتوایی به مدد خبرگان مورد تایید قرار گرفت و همچنین برای سنجش پایایی آن از ضریب کاپا (میزان توافق بین داوران) استفاده شد. مفاهیم استخراج شده از این مصاحبه ها شامل 54 گزاره اولیه مفهومی در بخش توسعه حرفه ای، 132 گزاره مفهومی در بخش منزلت اجتماعی و 45 گزاره اولیه مفهومی در بخش نقش توسعه حرفه ای در منزلت اجتماعی معلمان بدست آمد. این مفاهیم طی سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و گزینشی و در قالب یک الگوی نظری ( پارادایم ) و با محوریت یک مقوله اصلی ( مقوله هسته )، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها منعکس شده است. تحلیل داده های تحقیق نشان از نقش توسعه حرفه ای در جایگاه منزلتی معلمان دارد و بیان می دارد که بین دو مقوله اصلی پژوهش یعنی توسعه حرفه ای و منزلت اجتماعی معلمان ارتباطی هم افزا و مستقیم وجود دارد که در آن نقش معلمان، نقشی تعیین کننده وتاثیرگذار است. پارادایم یا طرح الگوواره ( طرح شماتیک) در بخش یافته ها و نتایج تحقیق آورده شده است.
ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مطالعه موردی: مناطق 2، 8 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی است.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی بوده و و داده ها براساس پرسش نامه و مطالعات میدانی گردآوری شده اند. جهت ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش آلفای کرونباخ و جهت تعیین روایی پژوهش، از تکنیک تحلیل عاملی با بهره گیری از شاخص KMO و آزمون بارتلت بهره گیری شده است. جامعه ی آماری با حجم نمونه ی 384 نفر، شامل ساکنان مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز و همچنین 27 نفر از مدیران و کارشناسان امور شهری است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن بود که در بین شاخص های هشت گانه تحلیل شده، از دیدگاه سالمندان به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (13/53) و "فرهنگی – تفریحی" (9/85) بیشترین و کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین از دیدگاه مدیران شهری به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (16/52) و"حمل و نقل درون شهری" (14/56) در رتبه های اول و آخر قرار گرفتند. از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند در بین مناطق مورد مطالعه، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن است که بین رضایت مندی سالمندان از زندگی در کلان شهر تبریز و تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: به طور کلی کلان شهر تبریز از حد متوسط شاخص های شهر دوستدار سالمند پایین تر است و در وضعیت مساعدی قرار ندارد.
تحلیل جامعه شناختی پدیده سرمایه گذاری فرامرزی در بخش مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
315 - 337
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، فهم دلایل، استراتژی ها و پیامدهای پدیده سرمایه گذاری های فرامرزی شهروندان در بخش مسکن می باشد. روش تحقیق این مقاله، کیفی و مبتنی بر تئوری داده بنیاد است که در آن با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و نمونه گیری نظری با 18 سرمایه گذار فرامرزی ساکن تبریز و تحلیل داده ها بر اساس رویه نظام مند اشتراوس و کوربین، کدهای باز، محوری و گزینشی استخراج شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که کدهای عدم امنیت اقتصادی، حفظ ارزش دارایی ها، تسهیلات و مشوق های دولتی، تجربه های موفق مهاجران، تحولات سیاسی و اجتماعی به عنوان شرایط علی، و کدهای قوانین و مقررات کشور مقصد، دسترسی به اطلاعات، تجارب فرهنگی و شبکه های اجتماعی به عنوان شرایط زمینه ای، و سرانجام کدهای شوک ارزی و نرخ تبدیل، رقابت با دیگر سرمایه گذاران و موانع تصمیم گیری به عنوان شرایط مداخله گر دلایل اصلی و مهم سرمایه گذاری فرامرزی شهروندان در بخش مسکن محسوب می شوند. از سوی دیگر، با تولید و بازتولید دو استراتژی پذیرش و مقاومت توسط شهروندان، یافته ها حاکی از آن است که اولا سرمایه گذاری فرامرزی در سال های اخیر منجر به کاهش سرمایه گذاری داخلی و ایجاد وابستگی به بازارهای خارجی شده است. از سوی دیگر، این فرآیند به توزیع نابرابر ثروت و تغییر در الگوهای مهاجرت و خانوادگی نیز دامن زده و انسجام اجتماعی را کاهش داده است. همچنین، پیامدهایی مانند تضعیف هویت ملی، تغییر در ارزش ها و باورها، و شکل گیری شبکه های اجتماعی جدید از دیگر نتایج این سرمایه گذاری ها است. سرانجام، یافته های این پژوهش با توجه به کد هسته ساختارهای انگیزشی در کنش های فرامرزی نشان می دهد که سرمایه گذاری فرامرزی در بخش مسکن، به عنوان یک پدیده اجتماعی-اقتصادی، تحت تأثیر ساختارهای انگیزشی ناشی از موضوعات مختلف علی، زمینه ای و مداخله گر قرار داردو در نتیجه، این پدیده علاوه بر ایجاد پیامدهای اقتصادی و اجتماعی متعدد، به بازتعریف روابط اقتصادی و هویتی شهروندان در بستر جهانی شدن منجر شده است.
موانع توسعه نیافتگی معدن در استان کردستان؛ زمینه ها، علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
287 - 313
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل توسعه نیافتگی اقتصادی و صنعتی بخش معدن به عنوان یکی از ظرفیت ها و پتانسیل های توسعه ای در استان کردستان می باشد. چهارچوب مفهومی از مفاهیم توسعه ی اقتصادی و صنعتی ذیل نظریات رشد متوازن نورکس و رشد نامتوازن هیرشمن و نظریات توسعه اقتصادی شومپیتر که توسعه اقتصادی و صنعتی را مبنای رفع توسعه نیافتگی دانسته و بر اهمیت فرآیندی و مستمر و پایداری توسعه تاکید دارند، اتخاذشده است. همچنین از روش نظریه زمینه ای که در پی شرایط زمینه ای، علی، مداخله ای، پیامدها و راهبردهای اتخاذشده، می باشد _ توسعه نیافتگی _، استفاده شده است. روش نمونه گیری، نظری هدفمند بوده و از منطق روش اشباع نظری جهت رسیدن به یافته های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از کارشناسان، مدیران و فعالان بخش معدن استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که ضعف زیرساخت های صنعتی و ارتباطی استان زمینه ی توسعه نیافتگی بخش معدن را فراهم آورده است. پرهزینه بودن، عدم رغبت سرمایه گذاران، وجود بازار دلالی، بلندمدت بودن سرمایه گذاری و انتقال سرمایه، سرمایه بر بودن فعالیت های معدنی سبب کاهش و کمبود سرمایه گذاری در این بخش شده و همین امر، شرایط علی توسعه نیافتگی را سبب گردیده است. موانع اداری و امنیتی نمودن معادن در بهره برداری از ظرفیت ها و پتانسیل های این بخش به عنوان شرایط مداخله ای در توسعه نیافتگی عمل نموده است. این شرایط، دوقطبی سازی توزیع فعالیت های صنعتی و معدنی در میان شهرستان های استان و معارضت های نهادی و مدنی را فراهم نموده است که پیامدهای توسعه نیافتگی بخش معدن می باشد. در همین راستا، خام فروشی مواد معدنی به عنوان استراتژی و راهبرد جهت فعالیت در این بخش اتخاذ شده است. این راهبرد حاکی از پیامد توسعه نیافتگی و درعین حال بازتولید توسعه نیافتگی استان در بخش معدن می باشد. لذا جهت رفع توسعه نیافتگی این بخش و توسعه اقتصادی_ صنعتی آن پیشنهاداتی ارائه گردیده است.