فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
190 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان پایه های سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانش آموز بود که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه مساوی (60 نفر گروه آزمایش و 60 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های خلاقیت (تورنس، 1974) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در هر دو متغیر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی معلمان باعث افزایش عملکرد تحصیلی (همه مولفه های آن شامل خودکارآمدی، برنامه ریزی، تاثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و پرورش خلاقیت (همه مولفه های آن شامل انعطاف پذیری، سیالی، بسط و ابتکار) دانش آموزان ابتدایی شد (05/0p <). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، معلمان می توانند از روش آموزش برنامه دانش افزایی فراشناختی معلمان در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی استفاده کنند.
بررسی تاثیر شاخص های توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در رشد و توسعه سازمان های مختلف به ویژه سازمان های آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تاثیر شاخص های توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش همه اعضای هیأت علمی و حق التدریس دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 210 نفر بودند. نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 160 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش (67 گویه) بود که روایی صوری آن توسط خبرگان دانشگاهی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و LISREL نسخه 7/8 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش دارای 67 گویه در 14 عامل و 6 بعد ساختار سازمانی و زیرساخت فناوری اطلاعات به عنوان عوامل علّی، بسترهای فرهنگی موثر بر توسعه آینده پژوهی و راهبردهای مدیریتی به عنوان عوامل زمینه ساز، همسویی دانشگاه با نیازهای تحولی جامعه و سیاست گذاری های آموزش عالی به عنوان عوامل مداخله گر، خلق دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و ذخیره سازی دانش به عنوان پدیده محوری، تحول در سیستم آموزشی و نهادینه شدن آینده نگاری و خط مشی گذاری به عنوان راهبردها و توسعه هوشیاری سازمانی و بهره وری نیروی انسانی به عنوان پیامدها بود؛ به طوری که همه عامل ها دارای نسبت روایی محتوایی بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 5/0 و پایایی کرونباخ بالاتر از 80/0 بودند. مدل شاخص های توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران برازش مناسبی داشت. در این مدل هر یک از عامل ها بر بعد مربوط به خود و عوامل علّی بر عوامل زمینه ساز، عوامل مداخله گر و پدیده محوری تاثیر مستقیم و معنادار، عوامل زمینه ساز، عوامل مداخله گر و پدیده محوری بر راهبردها و عوامل زمینه ساز، پدیده محوری و راهبردها بر پیامدها تاثیر مستقیم و معنادار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند توسط مدیران و مسئولان نظام های آموزشی به ویژه نظام آموزش عالی با هدف توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در راستای ایجاد مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی نگرش به رفتار بزهکارانه بر اساس فرسودگی تحصیلی، اضطراب، استرس و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر باهدف پیش بینی نگرش مثبت و منفی به رفتار بزهکارانه بر اساس فرسودگی تحصیلی، اضطراب، استرس و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی انجام شدروش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستان های پسرانه شهرستان نیر در سال تحصیلی 97-1396بود. 120 نفر از این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه های نگرش به رفتار بزهکارانه فضلی (1389)، مقیاس فرسودگی تحصیلی مسلش (2002) و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لوینبند و لوینبند (1995) (DASS-42) پاسخ دادند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که فرسودگی تحصیلی و افسردگی (01/0>p < /span>) و اضطراب (05/0> p < /span>) به طور معکوس با نگرش منفی و به طور مستقیم با نگرش مثبت به رفتار بزهکارانه همبستگی داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که فرسودگی تحصیلی، اضطراب و افسردگی درمجموع قادر به تبیین 24 درصد واریانس نگرش مثبت و 16 درصد از واریانس نگرش منفی به رفتار بزهکارانه بودند.نتیجه گیری: فرسودگی تحصیلی، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی بر طرز نگرش به رفتار بزهکارانه تاثیرگذار است. با توجه به یافته های حاضر، لازم است در برنامه ریزی های آتی در باب نگرش به رفتار بزهکارانه به نقش فرسودگی تحصیلی، افسردگی و اضطراب نیز توجه شود.
واکاوی و رتبه بندی مولفه های شایستگی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی با استفاده از تکنیک AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
180 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی ، رتبه بندی و ارزیابی مؤلفه های شایستگی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها ، از نوع آمیخته (اکتشافی) بود. جامعه پژوهش حاضر عبارت بودند از کلیه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در سال تحصیلی 98-97 بودند که 201 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند . برای تدوین مؤلفه ها از بررسی اسناد و مدارک و همچنین مصاحبه نیمه ساختارمند به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی استفاده گردید. همچنین جهت شناسایی جامع مؤلفه های اصلی و فرعی شایستگی مدیران گروه های آموزشی، 48 واحد مطالعاتی در زمینه مؤلفه های شایستگی مدیران به صورت تصادفی در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند با 10 نفر از خبرگان حوزه شایستگی و مدیران گروه های آموزشی صورت گرفت که به صورت هدفمند انتخاب شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که شایستگی های مدیران گروه های آموزشی شامل سه بخش اصلی شایستگی های مدیریتی، اجتماعی و فردی و 9 مؤلفه اصلی ادراکی، رهبری، تصمیم گیری، اجرایی، ارتباطی، کار تیمی، مدیریت افراد، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های اخلاقی می باشند. رتبه بندی و تعیین میزان اهمیت هر مولفه و زیر مولفه از روش AHP < /span> استفاده شد. ضرایب رتبه ی مؤلفه ها به ترتیب رتبه به صورت: شایستگی های مدیریتی (رهبری، 388/0؛ ادراکی، 268/0؛ اجرایی، 210/0 و تصمیم گیری، 134/0)، شایستگی های اجتماعی (مدیریت افراد، 445/0؛ ارتباطی، 294/0 و کار تیمی، 261/0)، و شایستگی های فردی (ویژگی های شخصیتی، 703/0 و ویژگی های اخلاقی، 297/0) مشخص شد. همچنین با روش دیمتل معیارهای شایستگی مدیریتی و شایستگی اجتماعی مولفه های تاثیرگذار و شایستگی فردی معیار تاثیرپذیر است.نتیجه گیری: تلاش برای انجام کار با همکاری دیگران به جای انجام کار به صورت رقابت گونه؛ ایجاد انسجام بین اعضای گروه آموزشی پذیرش مسئولیت رشد و تعالی افراد گروه و حمایت همه جانبه از آن ها؛ ایجاد محیطی امن و قابل قبول برای همکاری با اعضای گروه آموزشی؛ در دسترس بودن برای اعضای گروه آموزشی نمونه ای از شایستگی های لازم مدیران هستند.
مطالعات فرهنگی و آموزش؛ از همسایگی تا همکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
135 - 165
حوزههای تخصصی:
تدوین و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی تلفیقی در آموزش مجازی دوره ابتدایی در شرایط همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
137 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل و تبیین الگوی برنامه درسی تلفیقی در آموزش مجازی دوره ابتدایی در شرایط همه گیری کووید-19 بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش، آمیخته از نوع اکتشافی متوالی و از نظر شیوه گردآوری داده ها در بخش کیفی داده بنیان و در بخش کمی، همبستگی و معادلات ساختاری بود. در بخش اول (کیفی) برای انجام مصاحبه میدانی، مشارکت کنندگان شامل اساتید برنامه ریزی درسی و برخی معلمان ابتدایی برجسته بود که در ارزشیابی معلمان، دارای رتبه های برتر استانی بودند که این افراد، به صورت هدفمند انتخاب گردیدند (20 مصاحبه با 20 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه داشت) و در بخش دوم (کمی)، جامعه آماری شامل معلیمن ابتدایی شهر اراک بود (360 نفر). ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه (36 گویه و در قالب چهار شاخص) انتخاب شد. برای بررسی و پاسخ به سؤالات پژوهش و رسم و تدوین مدل اندازه گیری و مدل ساختاری از نرم افزارهایMaxQDAPro ، SPSS24 و Smart PLS2 استفاده گردید.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که چهار کد محوری فعالیت های یادگیری، اهداف، محتوای برنامه درسی تلفیقی و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به عنوان کدهای محوری مدل برنامه درسی تلفیقی در آموزش مجازی دوره ابتدایی در شرایط همه گیری کووید-19 بودند. همچنین نتایج مدل ساختاری نشان داد هر چهار بعد از برازش کافی برخوردار می باشند.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، حتی بعد از پایان دوران پاندومی کووید-19 ، می تواند راهگشای مدیران و برنامه ریزان آموزش ابتدایی کشور برای بهبود آموزش در دوران ابتدایی باشد.
نقش مجلات رشد در ارتقای مهارت های برنامه ریزی و مطالعه درسی در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی نقش مجله های رشد دانش آموزی بر ارتقای مهارت های برنامه ریزی و مطالعه درسی در بین دانش آموزان بود. روش: این مطالعه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی و دوره اول و دوم متوسطه استان های تهران و البرز در سال تحصیل 97-96 به تعداد 683989 نفر بودند. با استفاده از فرمول کوکران 1890 نفر حجم نمونه تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ای تلفیقی از دو پرسشنامه مهارت برنامه ریزی و مطالعه دکتر سیف و و مجله های رشد سؤال استفاده شد .روایی صوری پرسشنامه با نظر 10 نفر از افراد متخصص بررسی و تعیین شد. پایایی پرسشنامه با آلفای کرانباخ 7/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از درصد فراوانی ، میانگین و انحراف معیار ، آزمون t تک متغیره، خی دو و تحلیل واریانس و با استفاده از نرم افزارSPSS انجام شد.یافته ها: نتایج حاصل از اجرای آزمون تحلیل واریانس دوراهه (تعامل جنسیت و دوره تحصیلی) نشان داد که بین میزان تاثیر مطالعه مجله های رشد بر مهارت های عمومی مطالعه، در بین دانش آموزان دختر و پسر و در دوره های تحصیلی تفاوت معنی داری وجود داشت .به عبارت دیگر میزان تاثیر این مجله ها بر مهارت های عمومی مطالعه در دختران بیشتر از پسران است (907/3=f ، 048/0p <،02/0=θ).نتیجه گیری: نتایج نشان داد مطالعه مجله های رشد مهارت های برنامه ریزی و مطالعه درسی شامل : برنامه ریزی و زمانبندی مطالعه درسی و ایجاد آمادگی برای امتحان در دانش آموزان را ارتقاء داده است. میزان این تاثیر در بین دانش آموزان دختربیشتر از دانش آموزان پسر بوده است.
تدوین مدل ارتباطی بین توانمند سازی و تعهد شغلی مطالعه موردی( معلمان تربیت بدنی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ارتباطی بین توانمندسازی و تعهد شغلی معلمان تربیت بدنی مدارس مقطع متوسطه استان کرمانشاه می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است .جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان تربیت بدنی مدارس مقطع متوسطه استان کرمانشاه می باشد؛ که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای دست یابی به اهداف تحقیق از دو پرسشنامه استاندارد توانمند سازی شورت و راینهارت( 1992) و پرسشنامه تعهد شغلی لینا و همکاران (2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج نشان داد که توانمندسازی برتعهد شغلی با ضریب مسیر 0/60 و مقدار (T) 23/28 توانمندسازی برتعهد عاطفی با ضریب مسیر 0/27 و مقدار (T) 8/88 توانمندسازی برتعهد هنجاری با ضریب مسیر0/32 و مقدار (T) 8/63 و توانمندسازی برتعهد مستمر با ضریب مسیر 0/16 و مقدار (T) 2/63 تاثیردارد.
واکاوی شاخصه های نوع دوستی در برنامه درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی: یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصه های نوع دوستی در برنامه درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی انجام شد.روش شناسی: رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی از نوع مطالعه اسنادی بود. جامعه پژوهش شامل کتب هدیه های آسمان دوره ابتدایی(پایه دوم تا ششم) در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با توجه به ماهیت موضوع کتب همه پایه ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خودبازبینی محقق و مرور همتایان و برای پایایی داده ها از بررسی همزمان استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از فهرست وارسی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری دستی استفاده شد.یافته ها: یافته های این تحقیق 6 مقوله اصلی، 16 مقوله فرعی و 98 مفهوم را در بر گرفت که مقوله های اصلی تعلق خانوادگی (خویشاوند دوستی، حب ذاتی)، دوست گزینی (مهارت ارتباطی، پیوندگرایی زیستی، مردم مداری)، اجتماعی سازی (شهروندگرایی، هم نوع گرایی، همزیست پذیری)، آموزش پذیری (آگاه سازی، مشاوره پذیری، خوش بین سازی)، اصال ت پروری (اعتمادسازی، امنیت اقتصادی)، خویشتن شناسی (خودستیزی، خودسازی، دغدغه مندی) در آن شناسایی گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نوع دوستی از طریق آموزش، ضمن ارتقاء جایگاه و نقش دانش آموزان، صلاحیت های فردی و گروهی شان را توسعه داده و آنها را نسبت به کنش ها و پدیده های زنده جامعه مسئولیت پذیر به بار آورد.
بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در آموزش و پرورش استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
177 - 210
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی در سازمان است که بدون شک سهم چشم گیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد. از این رو، پژوهش حاضر به منظور سنجش میزان همبستگی میان ساختار منعطف، جو سازمانی اثربخش و فرهنگ پشتیبان و محرک خلاقیت و نوآوری به عنوان ابعاد سازمانی بر قابلیت ها و انگیزش فردی کارکنان صورت پذیرفته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و پیمایشی است که جامعه مورد پژوهش آن را تمامی کارکنان آموزش و پرورش استان گیلان شامل می شود. نتایج حاصل از بررسی 402 پرسش نامه نشان می دهد که بین مؤلفه های عوامل سازمانی ذکرشده با قابلیت و انگیزش فردی کارکنان آموزش و پرورش رابطه ای معنادار وجود دارد؛ اما رابطه ای بین عوامل جمعیت شناختی و انگیزش فردی کارکنان به کارآفرینی دیده نمی شود.
بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
277 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش انجام شد.روش شناسی: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل مدیران و کارشناسان سازمان آموزش وپرورش استان سمنان در سال تحصیلی 99- 1398 و به تعداد 384 بوده است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 192 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس سطح شهرستان ها افراد انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته با 78 سوال بود. روایی محتوایی پرسش نامه توسط متخصصان و مدیران ارشد آموزش و پروش تایید شد. پایایی کل پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ 71/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافته ها: یافته های روش تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش به ترتیب در قالب هفت بعد عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه که در مجموع 19/92 درصد از کل واریانس پرسش نامه را تببین کردند. بر اساس یافته های آزمون همبستگی، عوامل محیطی اقتصاد آموزش وپرورش رابطه مثبت و معناداری داشتند ویافته های رگرسیون نشان داد که عوامل محیطی به میزان 8/35 درصد، متغیر اقتصاد آموزش وپرورش را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه موجب بهبود اقتصاد آموزش وپرورش و در نهایت تعلیم و تربیت مناسب نیروی انسانی و عامل اثربخش و انگیزشی در حوزه آموزش می شوند.
طراحی و اعتباریابی مدل مدرسه آینده مبتنی بر نقش هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
231 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، طراحی و اعتباریابی مدل مدرسه آینده مبتنی بر نقش هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی بود. روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده کرده و در دو بخش طراحی و اعتباریابی اجرا شده است. در بخش طراحی، از روش داده بنیاد و نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب ۱۸ خبره در زمینه هوش مصنوعی و آموزش استفاده شد. در بخش اعتباریابی، ۲۰ خبره از اساتید دانشگاه و مدیران آموزش و پرورش استان گلستان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش اعتباریابی با روش دلفی طی سه مرحله انجام شد. یافته ها: مدل طراحی شده شامل ۱۲ طبقه اصلی و ۲۴ مقوله فرعی بود که در پنج محور اصلی طبقه بندی شدند: شرایط علی (آمادگی فرهنگی، زیرساخت ها و تعاملات خانواده محور با هوش مصنوعی)، شرایط زمینه ای (شبکه های مجازی و مراودات اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی)، شرایط مداخله ای (چالش های فنی و نهادی)، راهبردها (ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری خلاقانه)، و پیامدها (بهبود کیفیت و سرعت آموزش، افزایش عدالت آموزشی و انگیزش تحصیلی). نتایج نشان داد که هوش مصنوعی می تواند به بهبود قابل توجهی در کیفیت یادگیری و عدالت آموزشی منجر شود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که هوش مصنوعی پتانسیل بالایی برای ارتقای فرآیندهای آموزشی و ایجاد عدالت تحصیلی در مدارس ابتدایی دارد. با این حال، موفقیت اجرای این فناوری نیازمند فراهم سازی زیرساخت های مناسب، آماده سازی فرهنگی و مدیریتی است. این پژوهش به ارائه راهکارهایی برای مواجهه با چالش های نهادی و فنی در مسیر هوشمندسازی مدارس پرداخت.
بررسی ارتباط میان عامل های شخصیت، افسردگی و همدوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی امکان استفاده از پرسشنامه جدید مدل پنج عامل متغیر زاکرمن (پرسشنامه شخصیت زاکرمن - کوهلمن-آلوئه) در بررسی ارتباط بین شخصیت، افسردگی و احساس همدوستی در یک نمونه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بوده است. تمام پنج عامل شخصیتی شناسایی شده تا حدودی با افسردگی و حس همدوستی ارتباط داشته اند. به طور خاص، احساس خستگی و خصومت، همراه با اضطراب و فعالیت بیش از حد به طور قابل توجهی با حس همدوستی افراد ارتباط دارد. از سوی دیگر، کاهش احساسات، تمایز و فعالیت بیش از حد و خشونت و روان پریشی و افسردگی بیش از حد به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر حس همدوستی افراد تأثیر می گذارد. نتایج این مطالعه نشان دهنده سودمندی و اعتبار سنجش شخصیت پرسشنامه زاکرمن برای بررسی همبستگی حس همدوستی و افسردگی می باشد.
بررسی رابطه بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
207 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: زمینه و هدف: میزان استفاده از اینترنت و فضای مجازی چنان رو به گسترش است که نسل کنونی را نسل شبکه نام نهاده اند؛ لذا هدف مطالعه بررسی رابطه بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز است. روش شناسی: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و تعداد 378 نفر از دانشجویان با استفاده از فرمول کوکران از بین ۱۹۶۱۹ دانشجو انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که با طیف پنج درجه ای لیکرت موردسنجش و ارزیابی قرار گرفت که روایی آن موردبررسی و به تائید صاحب نظران رسیده و مقدار پایایی آن بعد از محاسبه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 می باشد. برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تک نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و روش تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: با توجه به نتایج سطح معنی داری بین میزان استفاده از فضای مجازی و میزان روابط انسانی دانشجویان با ضریب همبستگی 714/0- =r بیان می شود که بین میزان استفاده از فضای مجازی و میزان روابط انسانی دانشجویان رابطه معنی دار منفی و معکوس با شدت قوی برقرار است، یعنی با افزایش میزان ساعات استفاده از فضای مجازی، میزان روابط انسانی دانشجویان کاهش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز رابطه معناداری وجود دارد و میزان استفاده از فضای مجازی می تواند بر روابط انسانی در بین دانشجویان تأثیرگذار باشد.
بررسی نقش آموزش آکادمیک زنان در نحوه مدیریت تعارض در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند توسعه اجتماعی ، جوامع در حال گذار ، از جمله ایران را دستخوش تغییرات اجتماعی بنیادین و گسترده ای ساخته و ماهیت بنیادین و فرایند سریع و ناموزون آن ، تغییرات اجتماعی متعددی را برای این جوامع و خانواد هها در پی آورده است. پیشی گرفتن زنان نسبت به مردان در سطوح تحصیلی در جامعه در دهه های اخیر یکی از این تغیرات است. مقاله حاضر با بهر هگیری از روش موردپژوهی ابزاری ، درصدد آزمون تئوری های آرچر در مورد عاملیت فردی ، نظریه منابع بلود و وولف ، تئوری منابع در بستر فرهنگی رادمن ، اجزای کنش پارسونز ، تئوری عدم تعادل در ساختار خانواده و نظریه مبادله و همزمان بررسی نقش تحصیلات آکادمیک زنان در بروز تغییرات و بهدنبال آن ، نحوه حل تعارض در زندگی زناشویی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تحصیلات دانشگاهی زنان چنانچه باعث تغییر در گرایش هنجاری آنان نسبت به نقش های زناشویی گردد ، در حالی که نگرش همسرانشان به نقش های زناشویی تغییر نکرده باشد ،ممکن است میزان تضاد در خانواده را افزایش دهد. اما در این میان ، نقش زنان در مدیریت تضاد و برقراری تعادل در خانواده بسیار مؤثر است.
ارائه مدل مطلوب آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
طراحی و تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر رویکرد نوین آموزش الکترونیکی و مجازی در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
82 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر رویکرد نوین آموزش الکترونیکی و مجازی در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران انجام شد. روش شناسی: این مطالعه از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) بود. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از اساتید و خبرگان حوزه علوم تربیتی و روان شناسی انجام شد و داده ها با روش کدگذاری تحلیل شدند. در بخش کمی، پرسشنامه ای طراحی و بین 380 نفر از مدیران، معاونان، و معلمان مدارس استان مازندران توزیع شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه سودآوری آموزش الکترونیکی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داد، در حالی که مولفه سیستم آموزشی کمترین میانگین را داشت. پایایی و روایی ابزار پژوهش تأیید شد و روابط معناداری بین سازه کل رویکرد نوین آموزش الکترونیکی و مولفه های آن وجود داشت. تحلیل های آماری نشان داد که تمامی مولفه ها از برازش مناسب برخوردار بودند و شاخص های برازش مدل در محدوده قابل قبول قرار داشتند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از رویکرد آموزش الکترونیکی می تواند به بهبود کارایی و بهره وری در سازمان های آموزشی کمک کند. بهبود زیرساخت های فنی و ارائه آموزش های تخصصی برای مدیران و کارکنان از اقدامات ضروری برای اجرای موفق این رویکرد است. این سیستم می تواند به کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت آموزش منجر شود و تعامل و مشارکت کارکنان را ارتقا دهد.
تعیین عوامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش شهر تهران و بررسی وضعیت موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
70 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش وپرورش از سازمان های موثر در توسعه همه جانبه کشورها است و آموزش ترکیبی در این سازمان شامل استفاده از ابزارهای گوناگون و متنوع برای آموزش و یادگیری می باشد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین عوامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش شهر تهران و بررسی وضعیت موجود بود. روش شناسی: این مطالعه آمیخته (کیفی و کمّی) بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی و سازمانی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 19 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و طبق اصل اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه پژوهش مدیران و معاونین آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 242 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای و طبق جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها مورد تایید قرار گرفت. داده های این پژوهش در بخش های کیفی و کمّی به ترتیب با روش های تحلیل مضمون و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزارهای MAXQDA و SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بخش کیفی این پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش دارای 30 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر شامل عوامل سازمانی (با سه مضمون سازمان دهنده ساختار مدرسه، فرهنگ مدرسه و حمایت مدرسه) و عوامل آموزشی (با سه مضمون سازمان دهنده ارزشیابی آموزشی، امکانات آموزشی و مدیریت آموزشی) بود. همچنین، نتایج بخش کمّی این پژوهش نشان داد که هر شش عامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش بالاتر از میانگین فرضی بودند، اما فقط اختلاف چهار عامل ساختار مدرسه، فرهنگ مدرسه، ارزشیابی آموزشی و مدیریت آموزشی معنادار می باشد (05/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، جهت توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش باید راهکارهایی برای بهبود چهار عامل ساختار مدرسه، فرهنگ مدرسه، ارزشیابی آموزشی و مدیریت آموزشی را فراهم نمود.
تبیین مدل ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
136 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مدل ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان با توجه به استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر انجام شده است. روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها کیفی است. جامعه هدف شامل کلیه متخصصان و اساتید تعلیم و تربیت دانشگاهی در استان کربلای عراق بودند که دارای دانش آکادمیک در حوزه مربوطه و سابقه انتشار مقاله یا کتاب در زمینه ارزیابی اموزشی می باشند. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند صورت گرفته است و حجم نمونه نیز طبق اصل اشباع نظری 10 نفر تعیین شده است. ابزار تحقیق شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که جهت سنجش روایی آن از ارزیابی قضاوت های خبرگان استفاده شده است و برای محاسبه پایایی، از میان مصاحبه های انجام گرفته چند مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب و هر کدام از آن ها در یک فاصله زمانی کوتاه و مشخص دو بار کدگذاری شدند و میزان توافق بین این کدگذاری ها مبنای محاسبه پایایی قرار گرفت. با تحلیل محتوای مصاحبه ها و استخراج کدها، ابعاد و مولفه های ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر شناسایی شدند. فرایند کدگذاری نظری داده ها از طریق نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در پایان فرایند کدگذاری باز 96 مفهوم برچسب گذاری شد. در پایان این مرحله، مفاهیم اولیه بررسی، تحلیل و دسته بندی شدند تا مقولات فرعی شناسایی شوند. بر این اساس در کدگذاری محوری 32 مقولیه فرعی از بین کدهای باز استخراج شدند. در نهایت، مقولات فرعی در هشت اصل مدیریت کیفیت فراگیر شامل تمرکز بر مشتری، تعهد کل کارکنان، سیستم یکپارچه، رویکرد فرآیند محور، بهبود مستمر، تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت، ارتباط موثر، تفکر استراتژیک-رهبری دسته بندی شدند. نتیجه گیری: در نهایت، مدل پیشنهادی ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر می تواند به بهبود کیفیت آموزشی و ارتقاء عملکرد معلمان در سیستم آموزشی کمک کند.
بررسی عوامل ساختاری تهدیدات اثرگذار بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان (مطالعه موردی: دانش آموزان استان کهگیلویه و بویر احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
217 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هویت ملی را شاید بتوان از مهم ترین ابعاد هویت مردم یک جامعه دانست. یکی از وظایف نهادهای مهم اجتماع که شامل خانواده، آموزش، سیاست و ... هست کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان جامعه است. در این پژوهش به بررسی عوامل ساختاری تهدیدات اثرگذار بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته شده است. روش: این تحقیق از نوع کمی و پیمایشی است که در طی آن با 400 نفر از نوجوانان 13-16 سالیه استان کهگیلویه و بویر احمد با تکنیک پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه ی مورداستفاده ابزاری محقق ساخته است که روایی آن به شیوه ی روایی صوری و محتوایی و روایی سازه محاسبه گردیده و به واسطه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن موردمحاسبه قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از دو نرم افزار spss و Amos تجزیه وتحلیل گردیده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین جهانی شدن و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. بین بی توجهی نظام آموزشی به هویت ملی و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. بین ضعف اقتصادی ملی و بازتولید هویت ملی در نوجوانان رابطه وجود دارد. از بین عوامل ساختاری، جهانی شدن و بی توجهی نظام آموزشی به هویت ملی بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان اثرگذار می باشند. نتیجه گیری نتایج نشان داد عوامل ساختاری بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان دختر و پسر به طور متفاوتی اثرگذار است. همچنین عوامل ساختاری بر بازتولید هویت ملی در نوجوانان ساکن شهر و روستا به طور متفاوتی اثرگذار است.