فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۳٬۲۷۰ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
95 - 117
حوزههای تخصصی:
فضیلت، در نگاه فیلسوفان اخلاق، مَنشی است که می تواند به عنوان الگوی رفتار فاعل اخلاقی ملاحظه شود. مایکل اسلوت - فیلسوف اخلاق معاصر - از منظری متفاوت به فضیلت نگریسته و تقریری جدید از فضیلت گرایی ارایه کرده است. او رویکردی جامع در تبیین فضیلت دارد و ضمن نقد و تعدیل رویکردهای فضیلت گرایانه فیلسوفانی چون ارسطو، از منظر های گوناگون اخلاقی و عقلانی به تحلیل ماهیت فضیلت و ترابط فضایل با هم - در موقعیت های مختلف زندگی یک فاعل اخلاقی - پرداخته است. در این مقاله، پس از اشاره به تفکر اخلاقی و تقریر فاعل مبنای اسلوت از فضیلت گرایی، به بیان و بررسی مبانی و مؤلفه های نگاه و تقریر فضیلت گرایانه او پرداخته شده است. او در تحلیل، مصداق شناسی و رفع تعارض بین فضایل، نگاهی وجودشناسانه دارد و گستره کارکرد فضایل را در بُعد گرایشی و بینشیِ نفس قابل تفسیر می داند. در نظرگاه او فضیلت «قابلیت انعطاف » و «عقل عملی » دو مَنشی هستند که هم می توانند وحدت فضایل را به ثمر برساند و هم تعارض بین آنها را رفع کند.
الگوی مربی تراز اسلامی از منظر نهج البلاغه و تأثیر آن بر آموزش معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۹۰-۶۷
حوزههای تخصصی:
لازمه آموزش اثربخش در دروس الهیات، رسیدن متربی به حیات طیبه و کمال نهایی است. در نهج البلاغه ابعاد مختلف نیازهای انسان تبیین شده؛ لذا تعلیم و تربیت مربی بر اساس ساحت های شش گانه، امری ضروری است. مربی تراز اسلامی باید دارای ساحت های اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ سیاسی و اجتماعی؛ علمی و فناوری؛ اقتصادی و حرفه ای؛ زیستی و بدنی؛ زیباشناختی و هنری، باشد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین این ساحت ها، با مقایسه کمّی، به لحاظ نموداری و آماری، مشخص گردید در میان این ساحت ها، ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، همچنین در این ساحت، دو مؤلفه دین داری و اخلاق، و مؤلفه اعتدال که مراد از آن میانه روی و تناسب و هماهنگی در صفات و افعال است، از بالاترین میانگین برخوردار است.
تحلیل کُد اخلاقیِ «محبّت» در آئین کاتولیک(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
92 - 110
حوزههای تخصصی:
نظام اخلاقی سامانه ای است که بر پیروان خود حاکم می شود و رفتار و اوصاف اختیاری آنان را در روابط چهارگانه شان (رابطه با خود، خداوند، دیگران و محیط زیست) تنظیم می کند و سامان می دهد. هر نظام اخلاقی، در درون خود عناصر و اجزایی دارد که کُدهای اخلاقی از اصلی ترین عناصر نظام های اخلاقی تلقی می شوند. کُد اخلاقیِ محبت، اصلی ترین دستور اخلاقی در نظام اخلاق مسیحی و کاتولیک است. این اصل حاکی از آن است که آدمیان باید به خداوند، خود و دیگران - بدون در نظر گرفتن پاداش - محبّت کنند. به اعتقاد پیروان آئین کاتولیک، این اصل اخلاقی، انسان را از بَرده بودن خارج ساخته و او را به مقام فرزند خدا می رساند. شادی و صلح میان انسان ها نیز از فواید و مزایای این کد اخلاقی دانسته شده است. در این نوشتار، در گام نخست، کُد اخلاقی محبّت با بهره گیری از منابع دینی در آئین کاتولیک طرح و تبیین می شود و در ادامه، تحلیل و نقد می شود.
اصول اخلاقی حمایت از مدیران میانی در حکمرانی اسلامی با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
95-118
حوزههای تخصصی:
حمایت و پشتیبانی از مدیران میانی، از جمله اصول و شگردهای مدیریت و بسیار اثرگذار در موفقیت مدیران است. حمایت و پشتیبانی مهم و مؤثر است، اما توجه به میزان و چگونگی آن نیز در خور اهمیت است. نگارنده با مطالعه قرآن کریم و با دقت در نوع حمایت خداوند از پیامبرانش، توانسته است اصول اخلاقی ارزنده ای را برای موضوع مورد نظر استخراج کند. در این پژوهش و به روش مطالعه کتابخانه ای، اهمیت، چگونگی و آثار حمایت از مدیران میانی از قرآن کریم و روایات تفسیری و دیدگاه مفسّران، اخذ و استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفته است. الگوی قرآنی حمایت از پیامبران، مسبوق به برنامه ای دقیق در فرایند انتخاب بوده و حمایت از آنان در ضمن مراقبت و نظارت مستمر برای جلوگیری از لغزش و سپس پشتیبانی در برابر دوستان و دشمنان با اَشکال گوناگون به شکل واضح در تعامل خداوند با پیامبرانش تجلّی یافته است. بهره گیری از این الگوی قرآنی در تقویت روحیه مدیران میانی برای انجام درست مأموریت محوله و ترغیب کارگزاران به تبعیت از آنان اثر چشم گیری دارد و آنان را از اهمال یا لغزش باز داشته و شوق تلاش برای انجام مأموریت ها را نیز تقویت می کند.
رعایت اصول اخلاق حرفه ای در معامله با اشخاص وابسته با تأکید بر نقش ویژگی های مدیرعامل شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی دهه 90(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 161
حوزههای تخصصی:
معامله با اشخاص وابسته عملکرد شرکت ها را در زمینه نقدینگی و سود آوری تحت تأثیر قرار می دهد. باتوجه به اینکه مدیرعامل نقش مهمی در اداره شرکت ایفا می کند و به عنوان یک رکن اساسی در پیشبرد اهداف سازمان مطرح می باشند می توان بیان کرد که ویژگی های مدیرعامل در کیفیت فرایند گزارشگری مالی می تواند تاثیرگذار باشد و گزارشگری مالی متقلبانه و عدم رعایت اخلاق حرفه ای را سبب گردد. هدف این پژوهش بررسی رعایت اصول اخلاق حرفه ای در معامله با اشخاص وابسته با تأکید بر نقش ویژگی های مدیرعامل است. جامعه آماری این پژوهش،شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به این منظور، با استفاده از داده های مربوط به 150 شرکت طی دوره زمانی ده ساله (سال 1390 الی 1399) با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که عدم رعایت اخلاق حرفه ای (وجود تقلب در گزارشگری مالی) بر معامله با اشخاص وابسته تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نفوذ مدیرعامل، تجربه، توانایی و خودشیفتگی مدیرعامل بر رابطه بین عدم رعایت اخلاق حرفه ای (وجود تقلب در گزارشگری مالی) و معامله با اشخاص وابسته تأثیر معناداری دارد. درنهایت می توان بیان کرد معاملات با اشخاص وابسته می تواند به عنوان یک راه بهینه سازی تخصیص منابع داخلی، کاهش هزینه معاملات استفاده شود؛ اما رفتار فرصت طلبانه و غیراخلاقی مدیران نتایج عملیات را گمراه می کند یا اثر نامساعدی بر ثروت سهامداران اقلیت بگذارد.
واکاوی الگوی اخلاقی و رفتاری ائمه اطهار (ع) در برخورد با بردگان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
105-132
حوزههای تخصصی:
رسم و سنّت برده داری که مطابق آن یک انسانْ تحت مالکیت انسانی دیگر قرار می گیرد، در آستانه ظهور اسلام و در عربستان رایج بود. گسترش قلمرو اسلامی و فتح مناطقی از آسیا و شمال آفریقا در سده های اول و دوم هجری قمری، و ورود بردگان و اُسرا، زمینه را برای تقویت برده داری در جامعه عرب فراهم آورد و بردگان به ابزار زندگی خانواده های مرفّه و اشراف جامعه اسلامی بدل شدند. پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) ضمن نقد نگاه ابزارگرایانه به بردگان و نقض حقوق و کرامت انسانی آنان که در تنافی و تضاد با مبانی حقوق اسلامی بود، افزون بر آگاه ساختن مسلمانان در این زمینه، در رفتار و سلوک فردی خود الگوی اسلامی رفتار با بردگان را به نمایش گزاردند. در این پژوهش تلاش شد با بهره گیری از نوشته های تاریخی و غیر تاریخی منش و الگوی رفتاری ائمه (ع) نسبت به بردگان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد و با استفاده از روش توصیفی۔ تحلیلی، داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل شود. نتایج این پژوهش، نشان می دهد در شرایطی که نسبت به غلامان و کنیزان از سر جهل و تعصب تبعیض روا داشته می شد، ائمه معصومین (ع) با نگاهی انسانی و برگرفته از مبانی و آموزه های اصیل اسلامی، ضمن حمایت حقوقی و اخلاقی از بردگان، با آزاد کردن و تعلیم و تربیت آنان، عملاً الگویی از رفتار درست و اسلامی ارائه دادند و جایگاه و منزلت بردگان را ارتقا بخشیدند.
شهرهای هوشمند و چالش های اخلاقیِ مکانیکی شدن روابط انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
133-149
حوزههای تخصصی:
فناوری های آینده ، زندگی بشر را دستخوش تغییر کرده و شهرها را به شهرهای هوشمند مبدّل می سازند. شهرهای هوشمند ، به رغم زمینه سازی برای ارتقای کیفیت زندگی و سلامت همگانی ، سبب بروز برخی از معضلات اخلاقی نیز می شوند که باید برای رفع آنان چاره ای اندیشید. مکانیکی شدن روابط انسان ها یکی از این معضلات است که در اثر کاهش روابط انسانی و افزایش روابط انسان و ماشین پدید می آید. در این پژوهش ، به روش تحلیلی ، به معضلات اخلاقی ناشی از مکانیکی شدن روابط انسانی و به ویژه کاهش میزان شفقت ورزی و نوع دوستی ، کاهش عبرت آموزی اخلاقی ، از بین رفتن قدرت تصمیم گیری و کمرنگ شدن نقش اسوه های اخلاقی پرداخته شده و با نیم نگاهی به آموزه های اخلاقی اسلام ، برای رفع وحل آنها راهکارهایی چون تلاش برای افزایش سواد رسانه ای ، تقویت عزتمندی و کرامت در نسل جدید ، افزایش ارتباطات انسانی ، ارائه شده است.
نقدی بر ایده «حقِ برخطاء بودن» از منظر جماعت گرایان، منفعت گرایان و فضیلت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
از تئوری های رایج در تنظیم روابط اجتماعی در دروان معاصر، گفتمان «حق مدار» است. انسان موجودی آزاد و «حق» تضمین کننده این اراده آزاد است؛ ادراک تک بعدی از مفهوم حق در غرب، مولود تحولات سیاسی- اجتماعی قرون هفدهم و هجدهم میلادی است. محصول این معنای جدید تفکیک بین حق بودن (ارزش ها) و حق داشتن بود. براین مبنا انسان ها در فعل و ترک فعل مختار است و حق دارد فعل یا ترک فعل مبتنی بر ارزش ها یا بر ضد آن انجام دهد(حق برخطاء بودن). در این نوشتاربا روش توصیفی تحلیلی به بیان نکات و انتقادات جریان های فکری حاضر در زیست بوم اندیشه مغرب زمین همچون جماعت گرایان، فضیلت گرایان و منفعت گرایان به یکی از آثار گفتمان نظام حقوقی مدرن یعنی حق برخطاء بودن می پردازیم. جریاهای فکری مذکور مستدل به گزاره های «خیرعمومی»، «لزوم توجه به سود و منفعت در کنش های زیستی» و«عدم احتساب عنصر جامعه در تنظیم هنجارهای فردی»، گزاره «انسان حق دارد کاری خلاف ارزش ها انجام دهد» را متناقض و غیرقابل پذیرش می دانند.
بازخوانی نظریه متافیزیکی رابرت آدامز در باب ارزش و مقایسه آن با آموزه تشکیک وجود ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
23 - 41
حوزههای تخصصی:
رابرت مری هیو آدامز - فیلسوف اخلاق معاصر - نظریه ای وجودشناختی درباره خوبی ارائه کرده که به «نظریه شباهت با خدا» شناخته می شود. خوبی مدِّ نظر آدامز ، نوعی خوبیِ ذاتی است که از آن به «علوّ» ، تعبیر می کند. با این حال ، حوزه نظریه پردازی آدامز هم خوبی اخلاقی و به تعبیر او «علوّ اخلاقی» را شامل می شود و هم آن دسته از خوبی های ذاتی غیر مرتبط با اخلاق ، مانند خوبی های زیبایی شناختی را دربر می گیرد. به اعتقاد آدامز ، خداوند ، خوبِ برتر و مصداق تام و کاملِ خوبی است و خوبی امور دیگر ناشی از شباهت آنها با خداوند است. بنا براین ، «خوبی» یا به تعبیرآدامز ، «عالی بودنِ» هر چیزی بستگی به شباهت آن با خداوند دارد. حکمت صدرایی - بر اساس آموزه تشکیک وجود - بالاترین مرتبه وجود ، یعنی ذات حق را دارای بالاترین خیر می داند و خیر بودن مراتب دیگر را به میزان نزدیکی شان به ذات خداوند ارزیابی می کند. آدامز ، گر چه تبیینی الهیاتی برای غایت اخلاقْ ارائه می دهد ، اما نظریه او در پاسخ به مبنای بنیادین غیر الهیاتی در اخلاق ، برای رهایی از اِشکال خودسرانگی ، ناکام مانده است. در این مقاله، ضمن مقایسه «نظریه متافیزیکی آدامز» در باب ارزش با «نظریه مراتب وجود» در فلسفه صدرایی، تلاش می کنیم برخی نواقص این نظریه را بر اساس تفکر موجود در فلسفه اسلامی برطرف سازیم.
فضیلت گراییِ غایت انگار؛ سلوک شهید سلیمانی در حیطه اخلاق نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۰۰-۷۵
حوزههای تخصصی:
اخلاق هنجاری درصدد ارائه معیاری برای تعیین حسن و قبح افعال اختیاری انسان در موقعیت های مختلف است. تصویرسازی نظریه اخلاق هنجاری جنگ در حیطه فعالیت ها و نبوغ نظامی شهید حاج قاسم سلیمانی از اولویت های معرفی شخصیت برجسته ایشان در راستای الگوسازی از اهداف این پژوهش است. مطالعه چالشیِ نوعِ سلوک حاج قاسم در جنگ به دلیل تراز بودن شخصیت ایشان اهمیت ویژه ای دارد. روش مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و ناظر به سبک زندگی ایشان است. پرسش اصلی پژوهش این است که بررسی سلوک شهید حاج قاسم سلیمانی در حیطه جنگ و اخلاق نظامی ناظر به کدام یک از نظریه های اخلاق هنجاری است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به مؤلفه های اساسی درون متنی چون الگومحوری، رعایت موازین اخلاقی و حدود شرعی در میدان نظامی، نوع دوستی و اخلاص در منش و رفتار نظامی شهید سلیمانی، می توان تصویری از نظریه فضیلت محوری غایت گرا را در سلوک نظامی ایشان استنباط کرد.
منت گذاری و منت پذیری از منظر فقه الاخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۳۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
بررسی موضوع منت گذاری و منت پذیری از منظر فقه الاخلاق، از جهت کاربردی بودن فقه در همه جوانب ابعاد دین عقاید، اخلاقیات، احکام و روشن شدن جلوه تازه ای از فقه تربیتی و نقش آن در سلامت اخلاقی و رشد و تعالی معنوی فردی و اجتماعی و حتی در عرصه روابط بین الملل، دارای اهمیت ویژه است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی، با هدف چگونگی تطبیق قواعد فقهی بر منت گذاری و منت پذیری، به بررسی موضوع فوق می پردازیم و با توجه به مصادیق متعدد و ذومراتب بودن آن، نتیجه می گیریم که نمی توان به طور مطلق، حکم فقهی ثابتی مانند حرام بر آن مترتب کرد؛ بلکه تطبیق هرکدام از احکام خمسه تکلیفیه بر مصادیق متعدد آن محتمل است.
بررسی تحلیلی اخلاق پیچیدگی و توسعه مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
69 - 94
حوزههای تخصصی:
اخلاق پیچیدگی، مجموعه نظریه هایی مبتنی بر جهان بینی پیچیدگی است که به بررسی رابطه و تأثیر این جهان بینی با و بر اخلاق می پردازد. طرح این نظریه ها با انتقاد از تأثیر جهان بینی سادگی بر نظریه های اخلاقی سنّتی و رایج آغاز شد و شامل مجموعه دیدگاه های گونه گونی هستند که به ارائه تمهیداتی برای مواجهه با مسائل و موقعیت های اخلاقی می پردازند. این دیدگاه ها و نظریه ها ضمن داشتن اشتراکات مفهومی ، تفاوت هایی نیز با هم دارند و در هر کدام از آنها می توان جنبه های قابل اعتنا و یا مغفولی را یافت که این مسئله ، توجه ویژه به «اخلاق پیچیدگی» و توسعه آن را ضروری می نماید. در این مقاله - ضمن معرفی «اخلاق پیچیدگی » - تلاش شده تا در یک صورت بندی جدید ، اخلاق پیچیدگی را توسعه دهیم. این توسعه به کمک مفاهیم مشترک و قابل اتکا در نظریه هایِ مطرح شده و از طریق یک ترکیب محتوایی ، در پرتو فرازبان های اخلاق و پیچیدگی ارائه شده و دارای دو سطح است. سطح نخست، شامل اندیشه پیچیده و عقلانیت خود۔انتقادی در حوزه کلان پیچیدگی است و در واقع ، بستر و لازمه سطح دومی است که «اخلاق پیچیدگی» را تشکیل می دهد. سطح دوم مجموعه تمهیداتی شامل سه اصل «بودنِ همبسته» ، «دستور موقت» و «خیرخواهی سیّاره ای» است که با هم رابطه متعامل و مکملِ دارند.
تحلیل مضمون عملکردهای قلب در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۶۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
درباره «قلب» و عملکردهای آن در متون اسلامی و اخلاقی مطالب فراوانی بیان شده است. هدف این پژوهش کشف و تبیین عملکردهای قلب از نگاه نهج البلاغه در چهارچوب روش تحلیل مضمون است. بر اساس این روش در تحلیل کمّی، 718 «مضمون پایه» و 36 «مضمون سازمان دهنده» به دست آمد و ذیل سه «مضمون فراگیر» جای گرفت. «مضمون فراگیر» بیانگر کارکردی از کارکردهای قلب، و عبارت است از: «ادراک»، «سنجش»، «مدیریت». در توضیح هریک از این کارکردها باید گفت بر اساس نهج البلاغه، هر پیامی که به انسان می رسد، اعم از صوتی، تصویری، مفهومی و...، قلب آن را دریافت می کند (عملکرد ادراکی). قلب آن پیام ها را تجزیه و تحلیل و مقایسه و ذخیره می کند (عملکرد سنجشی) تا درنهایت با سازمان دهی و کنترل رفتارها بروز واکنش ها را در انسان رهبری کند (عملکرد مدیریتی). البته این عملکرد قلب برای سایر اعضا الزام آور نیست و آنها امکان تخلف و سرپیچی دارند.
بررسی و نقد ساختار فضیلتِ فکری در معرفت شناسی فضیلت محور لیندا زاگزبسکی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
67 - 88
حوزههای تخصصی:
بر اساس معرفت شناسی فضیلت محورِ زاگزبسکی ، هدف فضیلتِ فکری تماس شناختی با واقعیت است و تمایزی بین فضیلتِ اخلاقی و فکری وجود ندارد. فضیلتِ فکری زیر مجموعه فضیلت اخلاقی است. به همین منظور او به دنبال ارائه تعریفی از فضیلت است که دربر گیرنده هر دو دسته فضایل شود. از نظر زاگزبسکی «فضیلت» یک ویژگی اکتسابی عمیق و پایدار است که مستلزم انگیزه ای خاص برای به وجود آوردن غایت مطلوب و موفقیت قابل اعتماد در به وجود آوردن آن غایت است. مؤلفه «انگیزه» ، در این تعریف، بر ساختار درون گرایانه و مؤلفه «موفقیت قابل اعتماد »، بر ساختار برون گرایانه دیدگاه زاگزبسکی دلالت دارد و به همین دلیل، ساختار فضیلتِ فکری زاگزبسکی را «ترکیبی» می نامیم. در این پژوهش تحلیلی، با استفاده از داده های معرفت شناختی و اخلاقی در ادبیات موضوع ، مؤلفه های اساسی دیدگاه زاگزبسکی درباره ساختار فضیلت فکری ، استخراج و نقش هر کدام در شکل گیری این نظریه تبیین شده است. سپس نقاط ضعف و قوّت هر یک از این مؤلفه ها مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته و در نهایت ، این نتیجه به دست آمد که ساختار صحیح «فضیلتِ فکری» باید از سنّت درون گرایی در معرفت شناسی که متأثر از «اخلاق فضیلت» است ، پیروی کند و ساختار برون گرایانه با مبانی معرفت شناسی فضیلت محور زاگزبسکی، سازگاری ندارد.
بررسی تطبیقی خیر ذاتی در فایده گرایی میل و مصلحت در مدرسه کلامی بغداد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
97 - 118
حوزههای تخصصی:
آنچه برای نتیجه گرایان در اخلاق هنجاری اهمیت دارد، تحقّق خیر و نتیجه اعمال اخلاقی است. مراد از خیر در اینجا، خیر ذاتی است؛ نه خیر ابزاری. در عین حال، نتیجه گرایان از نظر تعیین مصداق خیر ذاتی اختلافِ نظر دارند. در تقریر جان استوارت میل از فایده گرایی، مصداق خیر ذاتی، «لذت» و رهایی از ألم عنوان شده و کاری اخلاقی است که بیشترین لذت را برای بیشترین افراد به بار آورد. مفهوم «مصلحت» در سنّت اسلامی قابل مقایسه با خیر ذاتی در نگاه فایده گرایان است؛ زیرا از یک سو اصلی برای تعیین حُسن و قُبح افعال است و از سویی دیگر، در مصداق شناسی آن در مدرسه کلامی عقل گرای بغداد می توان در عین اختلافات فراوان به اشتراکاتی با نظریهه فایده گرایی دست یافت. در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی این نتیجه به دست آمده که مصداق خیر ذاتی و مصلحت نهایی «لذت» و «ألم» است، اما تبیینی که رویکرد مصلحت با توجه به مرجع تشخیص مصلحت، محاسبه مصلحت و فرایند تأمین آن دارد بری از اشکالات لذت گرایی میل است.
نسبت مفهومی امرِ اخلاقی و امرِ حقوقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
47-67
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط بین حقوق و اخلاق، از جمله موضوعات کلاسیک، اما پویا است که همواره جدّی ترین مباحثات و مشاجرات در فلسفه حقوق، حول آن رخ می دهد . بسیاری از این مباحث اگر چه به ظاهر در تعارض اند، لیکن بن مایه ای جز خلط مفهومی ندارند . از این رو، در این تحقیق، بی آنکه وارد مناقشات نظری شویم، سعی شده از حیث مفهوم کارکردی میان حقوق و اخلاقْ تفکیکی انجام شود . این امر در کمینه مراتب، دو فایده دارد: نخست، تدقیق مفهومی در مباحث نظری و دوم، جلوگیری از مغالطه سطح تحلیل . در این مقاله - با روش تحلیل مفهومی - امر حقوقی و امر اخلاقی به واسطه چهار برابرنهاده از هم قابل تمیز اند: ارزشی در برابر تکلیفی، نهادی در برابر امر شخصی، اقناعی در برابر قهری و در آخر خود آئینی در برابر دگر آئینی .
انواع خودنمایی و حکم مصادیق رایج آن در آیات و روایات اسلامی با تأکید بر نقش نیت فاعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
خودنمایی صفتی است که با وجود وجهه منفی آن در ادبیات فارسی، در آیات و روایات گاهی مذموم و گاهی ممدوح شناخته شده است. این نگرش نوعی ابهام را در ارزش گذاری آن به وجود آورده است. به نظر می رسد این ابهام به سبب تفکیکی است که در قرآن و روایات اسلامی میان انواع خودنمایی وجود داشته است؛ لذا در این پژوهش با بررسی این فرضیه، تلاش شده است با بررسی انواع خودنمایی در آیات و روایات، ارزش گذاری آن در احوال و شرایط مختلف مورد مداقه قرار گیرد. بر این اساس، پس از مفهوم شناسی خودنمایی و مفاهیم نزدیک به آن در آیات و روایات، انواع خودنمایی بر اساس نیت فرد، در پنج دسته ریاکارانه، شهرت طلبانه، برتری طلبانه، هویت جویانه و مبلغانه طبقه بندی شد و ارزش آن بر اساس آیات و روایات تبیین گردید. به این ترتیب، باید گفت که خودنمایی به خودی خود و فی ذاته فاقد ارزش بوده و آنچه به آن ارزش می بخشد، صفتی است که با توجه به نیت فاعل به آن متصف می شود. در نهایت، در این پژوهش، مصادیق رایج خودنمایی در پنج دسته مذکور استخراج شده و ارزش هر کدام با توجه به نیت فاعل بیان شد.
نقش ارزش ها در علم اقتصاد و در تعیینِ «واقعیت»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
55-83
حوزههای تخصصی:
مسائل بنیادین در علوم مختلف و از جمله در اقتصاد است که ترابط آنها ناخواسته مغفول واقع شده و یا به عمد با اهدافی نظیر ترویج سکولاریسم یا تداوم سلطه اقتصاد سرمایه داری نادیده گرفته می شود. هنوز این باور در میان برخی از صاحب نظران وجود دارد که ارزش ها هیچ نقشی در علم اقتصاد یا در تعیین «واقعیت» نداشته و در بطن نظریه های علمی گنجانده نشده اند و خارج از قلمرو عینیت هستند. پژوهش حاضر بر این مبنا استوار شده که نمی توان تحقق اقتصاد فارغ از ارزش را پذیرفت. به تعبیر روشن تر ، تفکیک گزاره های اثباتی از گزاره های هنجاری ، نه ممکن است و نه مطلوب. از نقطه نظر کاربردی نیز این تفکیک نادرست است و پیامدهای ناگواری دارد. در این پژوهش که با روش توصیفی۔تحلیلی انجام پذیرفته ، مسیرهای مختلف ورود ارزش ها به گزاره های اثباتی اقتصاد ، تبیین شده و تلاش شده تا برخی از لوازم و تبعات این تفکیک ، مورد توجه قرار گیرد.
مُدل مفهومی ظرفیت سازی اخلاق برای فهم نشانه های توحیدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
25 - 46
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقی خدا از اساسی ترین اهداف خلقت انسان است که از راه نشانه های توحیدی قابل دست یابی است ، اما برای هر کسی حاصل نمی شود. هدف این پژوهش، بررسی نقش اخلاق در فهم نشانه های توحیدی بر اساس آیات قرآن کریم و دست یابی به مُدل مفهومی آن است. نوع تحقیق کتابخانه ای و روش آن توصیفی۔تحلیلی از جنس روش کلاسیک در مطالعات دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد چهار صفت تقوا ، شُکر و صبر ، موجب فهم نشانه ها از آیات الهی می شوند. این صفات ، در درجه نخست موجب فراهم کردن شرایط تفکر و تدبّر و در درجه بعد موجب آمادگی برای پذیرش لوازم معرفت توحیدی می شوند. از این رو ، هنگام مواجهه با نشانه های توحیدی ، آمادگی های معرفتی و عملی توسط فرد ارزیابی می شوند و چنان چه نتیجه مثبت بود ، فرایند فهم و پذیرش توحید آغاز می گردد. نتیجه این پژوهش آن است که برای توسعه فهم نشانه های توحیدی در بین افراد ، باید صفات تقوا ، شُکر و صبر را در آنان به وجود آورد.
معنا و ارزش اخلاقی تواضع معرفتی و فروتنی علمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
5 - 22
حوزههای تخصصی:
اندیشمندانی مانند اسپینوزا ، کانت و نیچه منکر ارزش اخلاقی «فروتنی» هستند تا چه رسد به اینکه آن را فضیلت بدانند. به زعم آنان ، فروتنی و تواضع به دلیل تضادی که با ارزش هایی انسانی از قبیل قدرت ، خلاقیت ، شادمانی ، خرسندی از خود و اعتماد به نفسی که لازمهٔ پیشرفت آدمی در جهات علمی و عملی است ، نمی تواند از نظر اخلاقی دارای ارزش مثبت باشد. این تلقی از معنا و ارزش فروتنی و تواضع که مخالف تأکید بسیاری از مکاتب اخلاقی به ویژه مکاتب دینی بر فضیلتمندی تواضع است ، در آثار نویسندگانی معاصر و نیز در برخی مجامع علمی اقبالی تازه یافته ، به نحوی که اثبات ارزشمندی تواضع علمی را نزد برخی دانشوران با تردیدهایی روبه رو کرده است. این مقاله در صدد است تا با روش تحلیل محتوای لفظی و معنوی ، به بازخوانی معنا و ارزش اخلاقی فروتنی معرفتی و علمی بپردازد. و در این راستا ، پس از ملاحظهٔ نقدها و نگرش های منفی اندیشمندان و نویسندگان مذکور در باب ارزش اخلاقی تواضع ، به تبیین مفهوم تواضع و فضیلت مندانه بودن آن پرداخته شده است.