فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۹۷ مورد.
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
117 - 156
حوزههای تخصصی:
سیستم تولید سلولی پویا، یکی از سیستم های تولیدی شناخته شده است که امکان افزایش میزان واکنش پذیری، انعطاف پذیری و چابکی را در تولید ، به منظور رقابت در بازار فراهم می کند؛ ولی با رشد توسعه صنعتی و توجه روزافزون جوامع به میزان مصرف انرژی و شرایط کارکنان در تولید، با چالش جدیدی مواجه شده است؛ به نحوی که باید مباحث پایداری را از همان ابتدا و در طراحی چیدمان تسهیلات بگنجاند. این مقاله یک مسئله بهینه سازی چندهدفه را در یک سیستم تولید سلولی پویا، با در نظر گرفتن میزان مصرف انرژی (الکتریکی) و توجه به ایمنی محیط کار کارکنان بررسی می کند. برای این امر یک مدل جدید، توسعه یافته است که حداقل سازی هزینه های جابه جایی و بازآرایی تسهیلات، حداقل سازی خطرات محیط کار (خطر بالقوه قرارگیری ماشین آلات در مکان خاص) و مصرف انرژی الکتریکی در عملیات تولید محصول را دنبال می کند. به منظور نزدیک شدن مدل به شرایط واقعی، دیگر موضوعات مربوط به محیط واقعی تولید، مانند استخدام و اخراج اپراتورها در هر دوره، آموزش، دستمزد و تخصیص نیز در مدل گنجانده شده است. مدل پیشنهادی با طراحی نمونه هایی در ابعاد مختلف و با استفاده از روش اپسیلون، محدودیت و الگوریتم فرا ابتکاری NSGA-II و MOPSO حل و با استفاده از شاخص های عملکردی (میانگین فاصله از ایده آل، پراکندگی، یکنواختی و زمان پردازش) مقایسه و با استفاده از آزمون T تحلیل شده است. نتایج نشان داد کیفیت جواب های حاصل از الگوریتم NSGA-II نسبت به دیگر روش ها بهتر بوده و از نظر زمان حل، حداقل 2 برابر زودتر از روش اپسیلون محدودیت به جواب رسیده است.
مکان یابی بهینۀ BTS برای پوشش و ترافیک شبکه های سلولی بی سیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه قرارگیری مکان مناسب ایستگاه های پایه(BTS) [i]</sup> از جهت بهبود همپوشانی، هزینه، برقراری ترافیک مدنظر و کنترل تداخل در شبکه های بی سیم، از اهمیت بسزایی برخوردار است، در این مقاله، هدف بهینه سازی تعداد ایستگاه های پایه و مکان آنها در محیط مدنظر، برای کاهش هزینه و پوشش دهی کامل آن، با توجه به تعداد کاربران موجود است؛ به طوری که ترافیک منطقه تأمین و تداخل ناشی از برقراری ارتباطات کنترل شود. توجه به این نکته ضروری است که ابزارهای طراحی واقعی موجود در صنعت، توانایی انتخاب مکان بهینه ایستگاه های پایه را با در نظر گرفتن احتیاجات تعریف شده در شبکه ندارند. به این منظور مدلی بر مبنای برنامه ریزی خطی عدد صحیح برای پوشش برخی از عوامل تأثیرگذار بر مکان یابی تدوین شده است. در این مدل حداقل هزینه، توان، شعاع تحت پوشش، حداکثر ظرفیت هر آنتن، فاصله ایستگاه های مجاور با در نظر گرفتن امکان انتخاب نوع ایستگاه و فاصله بین هر کاربر و ایستگاه لحاظ شده است. عملکرد مدل پیشنهادی با ایجاد یک نمونه تصادفی از کاربران و ایستگاه ها بررسی و با مدل ارائه شده دیگری، مقایسه شده است. [i]Base Transceiver Station
اندازه گیری اینرسی نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی مبتنی بر داده های وصفی هم بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
نمودارهای کنترل میانگین متحرک موزون نمایی، به دلیل ترکیب اطلاعات نمونه در طول زمان، توانایی مناسبی در تشخیص تغییرات کوچک در فرآیند یا میانگین محصول دارند. با این حال، در برخی از انواع تغییرات خاص در پارامترهای فرآیند، نمودارهای کنترل تمایل دارند در محدوده کنترل باقی بمانند که این خاصیت «اینرسی» نامیده می شود و برای اندازه گیری آن از شاخصی با عنوان شاخص پایداری در مقابل هشدار استفاده می شود؛ بنابراین شاخص اینرسی به عنوان اندازه مقاومت یا پایداری یک نمودار برای کشف عدم انطباق یا نشان دادن یک تغییر خاص در فرآیند، تعریف شده است. وجود خصوصیت های مناسب اینرسی برای نمودارها، به این معناست که نمودارها در مقابل تغییرات ناگهانی بتوانند از خود عملکرد مثبت نشان دهند، بررسی و تحلیل این خاصیت می تواند اثر مثبتی در افزایش بهره وری و عملکرد مناسب واحدهای تولیدی داشته باشد. در این مقاله تأثیر اینرسی بر عملکرد نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی، مبتنی بر توزیع پواسون و نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی اصلاح شده برای مشاهدات ناشی از فرآیندهای همبسته، بر پایه توزیع پواسون بررسی و نتایج در دو حالت فوق مقایسه شده اند. به منظور ارزیابی نمودارهای فوق، از نرم افزار متلب استفاده شده است. نتایج نشان می دهد نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی اصلاح شده مبتنی بر توزیع پواسون، نسبتاً عملکرد بهتری نسبت به نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی بر پایه توزیع پواسون در بدترین حالت پایداری در مقابل هشدار را دارد.
یک مدل جدید DEA شبکه ای فازی با اندازه های امکان و الزام برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده با ارتباطات شبکه ای و داده های فازی (مطالعۀ موردی: صنعت برق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تئوری امکان، به عنوان یکی از پرکاربردترین رویکردها در منطق فازی، تاکنون رابطه ای برای حل مدل هایی با محدودیت هایی از نوع مساوی و بر مبنای ریاضیات تئوری امکان ارائه نشده است؛ بنابراین از اهداف اصلی این تحقیق معرفی روابط دی فازی سازی محدودیت هایی به صورت مساوی، با اندازۀ الزام در نوع خاصی از مدل DEA شبکه ای-فازی، به منظور ارزیابی عملکرد و اندازه گیری کارایی های کلی و مرحله ای در صنعت برق ایران است. در این تحقیق با ترکیب مدل SBM فازی مبتنی بر تئوری امکان و مدل SBM شبکه ای ( N-SBM) ، مدل های تحلیل پوششی داده های شبکه ای فازی را توسعه و بهبود داده و چهارچوبی مناسب و قابل کاربردی برای شرایط با داده های غیرقطعی و با ساختار چندمرحله ای و شبکه ای ایجاد شده است. در پژوهش حاضر، ابتدا روابط دی فازی سازی محدودیت های مساوی با اندازۀ الزام ارائه شده است، سپس به کمک روابط پیشنهادی، مدل جدیدی از تحلیل پوششی داده های شبکه ای-فازی مبتنی بر تئوری امکان ارائه شده است. به منظور اعتبارسنجی مدل شبکه ای فازی پیشنهادی و با توجه به نقش زیربنایی صنعت برق در اقتصاد کشور، ماهیت شبکه ای آن و عدم قطعیت موجود در بعضی از متغیرها و داده های موجود در صنعت برق، از مدل پیشنهادی در ارزیابی عملکرد و محاسبۀ کارایی های مرحله ای و کلی واحدهای تصمیم گیرنده در صنعت برق ایران بهره برده شده است که با توجه به نتایج حاصل، رویکرد پیشنهادی می تواند ابزاری کارآمد در فرآیندهای مشابه با ارتباطات شبکه ای-فازی در نظر گرفته شود. همچنین در این مقاله و برای اولین بار به یکی از چالش های اصلی موجود در پژوهش های موضوعی تئوری امکان، که همان نبود روابط دی فازی سازی محدودیت های مساوی با اندازۀ الزام است، اشاره و راهکار ارائه شده است.
ارزیابی میزان آمادگی برای به کارگیری فناوری بلاک چین در شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت خیره کنندۀ دستیابی به فناوری های جدید و کاهش فاصلۀ رسیدن به فناوری های نوین در سال های اخیر، سبب شده است که بسیاری از سازمان ها به فکر استفادۀ مطلوب از این فناوری ها برای عقب نماندن از قافلۀ رقابت سهمگین میان خودشان برآیند. یکی از این فناوری ها بلاک چین است. بلاک چین اولین بار در ارزهای دیجیتال به کار برده شد؛ اما رفته رفته بر کاربردهای آن افزوده شد. هدف از این مقاله، ارزیابی میزان آمادگی برای به کارگیری بلاک چین در شرکت ملی گاز ایران بوده است. برای این مهم، ابتدا با بررسی مطالعات پیشین و استفاده از نظرهای خبرگان، عوامل و زیرمعیارهای مؤثر، شناسایی و مدل مفهومی اولیۀ ارزیابی آمادگی تهیه و برای تحلیل داده ها به وسیلۀ پرسشنامۀ مقایسات زوجی استفاده شده است. عوامل سازمانی، فناوری، انسانی و محیطی و همچنین 17 زیرمعیار شناسایی شده و پس از تأیید، در مدل نهایی قرار گرفته است. وزن دهی و رتبه بندی عوامل با روش سلسله مراتب فازی و آنالیز توسعه یافتۀ چانگ انجام و وزن هر عامل و زیرمعیار تعیین شده است که عامل سازمانی بیشترین وزن و عامل محیطی کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. همچنین زیرمعیارهای حمایت مدیر ارشد بالاترین و اندازۀ سازمان کمترین اهمیت را کسب کردند. علاوه بر این با توجه به غربال سازی فازی یاگر، عامل های سازمانی و فناوری بیشترین آمادگی و عامل محیطی کمترین آمادگی را در شرکت ملی گاز ایران برای به کارگیری فناوری بلاک چین داشته اند.
ارائه یک مدل تلفیقی جهت انتخاب متدولوژی های توسعۀ سیستم های اطلاعاتی کسب و کار با رویکرد فرهنگ سازمانی (مطالعۀ موردی در صنعت فولاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
111 - 131
حوزههای تخصصی:
انتخاب متدولوژی مناسب توسعه سیستم های اطلاعاتی، یک مسئله جدال برانگیز در میان بسیاری از سازمان هاست و فرهنگ سازمانی حاکم بر تیم های توسعه و مالکان فرآیند، نقش بسیار مهمی در استقرار موفق سیستم های اطلاعاتی دارند. در این تحقیق ضمن شناسایی عوامل و شاخص های فرهنگی تأثیرگذار جدید و بررسی آثار خرده فرهنگ های سازمانی بر انتخاب متدولوژی های توسعه، با ایجاد و ارائه مدل مفهومی و کاربردی، چارچوب و خطوط راهنمایی برای کمک به توسعه دهندگان سیستم در جهت انتخاب درست متدولوژی ها، با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی حاکم بر سازمان ارائه شده است. برای نیل به هدف، مدل تلفیقی با استفاده از مدل های دنیسون، کی، وی و نظر خبرگان ایجاد و سپس فرضیه های پژوهش با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، بررسی شده و پس از اندازه گیری فرهنگ سازمانی در شرکت فولاد مبارکه اصفهان، همبستگی بین زیرمعیارها، با استفاده از تکنیک دیمتل تعیین و با روش تحلیل شبکه ای از بین 14متدولوژی رایج، اقدام به انتخاب متدولوژی توسعه شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده تأثیر معنی دار و مثبت بیشتر عوامل فرهنگی بر انتخاب متدولوژی هاست و با تغییر و بهبود بعضی از زیرمعیارها ازجمله فرهنگ های ایجاد تغییر، تصمیم گیری گروهی، مشارکت و تیم سازی، بخش های سازمانی آمادگی و تمایل به استفاده از متدولوژی های انعطاف پذیر و جامع با رویکرد چابک را خواهند داشت و با کاهش آنها، متدولوژی های با ریسک پایین و به صورت آبشاری و برنامه محور، گزینه های مناسب تری دارند.
شکاف های پژوهشی بارانداز عبوری و افق های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک بارانداز عبوری، در راستای دستیابی به اهداف مدیریت زنجیره تأمین ناب، ایجاد و توسعه یافته است. بارانداز عبوری یکی از راهبردهای مشهور توزیع است که در آن اقلام و محموله ها از کامیون های ورودی به کامیون های خروجی، بدون نیاز به استقرار آ نها در انبار، انتقال می یابند. بارانداز عبوری با حذف فعالیت های انبارش و آماده سازی سفارش ها، می تواند در مقایسه با انبار سنتی کاراتر عمل کند. این مزیت ها سبب شده است که بارانداز عبوری به یک سیستم لجستیک جذاب تبدیل شود. معرفی مشخصه های بارانداز عبوری و نیز انواع مسائل موجود در این حوزه، ازجمله اهداف اولیه این مقاله است. هدف اصلی مقاله نیز شناسایی و دسته بندی شکاف های پژوهشی بارانداز عبوری، به منظور تبیین و معرفی مدل ها و افق های پژوهشی نزدیک به مفروضات دنیای واقع است. برای دستیابی به این اهداف با استفاده از روش «فرامرور»، مقالات مروری بارانداز عبوری انگلیسی زبان، بین سال های 2010 تا 2020 به طور نظام مند مطالعه و برای ارزیابی کیفیت مقالات از «برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی» (CASP) استفاده شد. براساس مقالات تأییدشده ازلحاظ کیفیت، شکاف های پژوهشی شناسایی و در دو بخش مجزا تفکیک و معرفی شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد دو شکاف پژوهشی لحاظ کردن مهلت زمانی برای زمان بندی کامیون ها و بررسی مسائل بارانداز عبوری در شرایط عدم اطمینان، بیشترین تکرار را از دیدگاه نویسندگان مختلف مقالات مروری داشته اند.
استراتژی های توسعۀ بازی های دیجیتال بومی؛ تلفیق رویکردهای تحلیل مضمون و برنامه ریزی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی های دیجیتال با ظهور عصر دیجیتال و تکنولوژی، پا به عرصۀ وجود نهاده اند و تأثیر بسزایی در عرصه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در اقصی نقاط دنیا داشته اند. استفاده از بازی های جدی و واقعیت مجازی در زمینه های درمان و پزشکی، این صنعت را از حوزۀ سرگرمی صرف خارج و به یکی از صنایع کاربردی تبدیل کرده است. این مقاله درصدد بهینه سازی ترکیب استراتژی های توسعۀ این صنعت است و مدل ریاضی استفاده شده نیز جایگزین مناسبی برای دیگر روش هایی است که در مدیریت استراتژیک، برای ارزیابی و انتخاب استراتژی ها استفاده می شود. همچنین متغیرها و پارامترهای موردنیاز این مدل نیز با تلفیق و کاربرد تکنیک های مختلفی همچون تحلیل مضمون، ماتریس خانه کیفیت، AHP و SAW فراهم شده اند، برای جمع آوری داده های موردنیاز، برای کاربرد در روش های اشاره شده نیز علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و مرور پژوهش های پیشین، از مصاحبه های عمیق با 12نفر از خبرگان و متخصصان صنعت بازی های دیجیتال استفاده شد. طی فازهای متوالی پژوهش، پارامترهای موردنیاز در مدل برنامه ریزی آرمانی تأمین شد و پس از فرموله سازی و حل آن، استراتژی های بهینه ای استخراج شد که در رفع موانع و چالش های صنعت بازی مؤثر است. دستیابی به اهداف، توسعۀ بازی ها را تسهیل می کند و قابلیت های مناسبی در اجرا دارد. چهار استراتژی بهینه عبارت بودند از: توانمندسازی و توسعۀ قابلیت های متخصصان بازی ساز، هدفمندی و غنی سازی محتوای بازی های ساخت داخل، تأمین مالی و تسهیل سرمایه گذاری و افزایش سطح رقابت پذیری گروه های بازی ساز
مدلسازی تأثیر استرس کووید19 و تاب آوری بر فرسودگی شغلی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی RBF، موردمطالعه شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلسازی تأثیر استرس کووید19 و تاب آوری بر فرسودگی شغلی در شرکت های دانش بنیان انجام شد.. روش پژوهش، کمّی- مقطعی و هدف آن کاربردی بود. جامعۀ آماری، مدیران لایه های اول و دوم و کارکنان شرکت های دانش بنیان نوپا بودند که براساس فرمول حجم نمونۀ آماری از جامعۀ نامحدود، 384 نفر از آنها ارزیابی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد مسلش و تاب آوری و پرسشنامۀ محقق ساختۀ کووید19 استفاده شد. براساس یافته ها، 65درصد از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان نوپا سطح تاب آوری متوسط و پایین تر و 61درصد از نمونۀ آماری، فرسودگی شغلی داشتند. همچنین، میزان استرس ناشی از کووید 19 در میان زنان متأهل بیش از دیگران بوده است. برای طراحی شبکۀ عصبی مصنوعی از روش توابع پایۀ شعاعی استفاده شد. بر این اساس، تعداد نورون ها در لایۀ ورودی برابر با 10، تعداد نورون ها در تنها لایۀ پنهان برابر با 35، تعداد نورون لایۀ خروجی برابر با 1 و سیگما برابر با 10 بود. 70% از داده ها برای آموزش و 30% برای تست به کار گرفته شد. در شبکۀ عصبی مصنوعی طراحی شده، همۀ داده های آزمون به جز یک نمونه و تمامی داده های آزمایش به استثنای دو نمونه، صحیح پیش بینی و خطای RMSE کمتر از 3/0 محاسبه شد. درنهایت، مدل ارائه شده مبتنی بر نتایج به دست آمده تأیید شد.
رقابت در جمع آوری محصولات بازگشتی بین تولیدکننده و خرده فروش تحت سبزسازی و بهبود کیفیت محصولات در زنجیرۀ تأمین حلقه بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
در جامعۀ امروزی یکی از مسائل مهم، پایداری محیط زیست است. در این راستا، بازتولید محصولات بازگشتی و سبزسازی محصولات توسط تولیدکننده، باعث کاهش استفاده از مواد خام مصرفی و صرفه جویی در مصرف انرژی و کاهش آلودگی هوا شده است. در این مقاله، دربارۀ رقابت برای جمع آوری ضایعات الکترونیکی و الکتریکی بین تولیدکننده و خرده فروش برای بازیابی آ نها، با در نظر گرفتن بهبود کیفیت و سبزسازی محصولات جمع آوری شده، با هدف بالابردن سطح رضایت مشتری، افزایش سود و کاهش آثار خطرناک بر محیط زیست بحث شده است؛ علاوه بر این، تأثیر بهبود کیفیت و سبزسازی محصولات جمع آوری شده را بر سود مشارکتی خرده فروش و تولیدکننده بررسی می کند. به این منظور، یک زنجیرۀ تأمین دو حلقه بسته با سه مدل طراحی شده است. یک مدل متمرکز برای همکاری در کانال جمع آوری کل زنجیره با ادغام تولیدکننده و خرده فروش و دو مدل غیرمتمرکز برای رقابت در جمع آوری محصولات بازگشتی بین تولیدکننده و خرده فروش با لحاظ کردن دو سناریو در نظر گرفته شده است. به این ترتیب، تصمیمات بهبود کیفیت محصولات در یک محیط پویای ساده بررسی شده و ترجیحات مصرف کنندگان برای محصولات جدید و بازتولیدشده به عنوان عملکردی از کیفیت محصول جدید در نظر گرفته شده است.
ارائه مدل ساختاری تفسیری موانع به کارگیری فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گستردگی روزافزون زنجیره تأمین صنایع غذایی، فرایند کنترل و تبدیل شعار «امنیت غذایی: از مزرعه تا سفره» را به واقعیت، سخت تر کرده است. فناوری بلاکچین، یک فناوری جدید و نوظهور است که شفافیت، قابلیت ردیابی و امنیت داده ها را در مسیر حرکتی محصولات غذایی از مزرعه تا سفره تضمین می کند و نویدبخش ارتقای امنیت غذایی در زنجیره های تأمینی است که تقلب و جعل به جزء جدانشدنی آنها تبدیل شده است؛ بنابراین به کارگیری فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین صنایع غذایی، چه در حال حاضر و چه در آینده ای نزدیک، ضرورتی انکارناپذیر است. ازجمله مهم ترین الزامات به کارگیری هر فناوری، شناسایی موانع پیش روی آن است. نشناختن دقیق این موانع، نه تنها به عدم موفقیت در پیاده سازی مناسب این فناوری در زنجیره تأمین صنایع غذایی منجر می شود، هزینه های درخور توجهی را نیز بر آن تحمیل خواهد کرد؛ بنابراین این تحقیق با هدف شناسایی موانع کلیدی به کارگیری فناوری بلاکچین و تدوین مدل سلسه مراتبی آن در زنجیره تأمین صنایع غذایی تدوین شده است. به منظور دستیابی به این هدف، ابتدا مهم ترین موانع شناسایی شده است، سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری، مدلی ارائه شد که روابط بین این موانع را نشان دهد. نتایج تحقیق، موانع درون سازمانی و همچنین موانع قانونی را مهم ترین موانع به کارگیری فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین صنایع غذایی نشان داد. بنابراین برای به کارگیری این فناوری، باید تمرکز اصلی مدیران بر رفع این دسته از موانع، در سطوح پایین مدل سلسله مراتبی ارائه شده در این تحقیق باشد. نظر به اینکه فناوری بلاکچین به عنوان فناوری جدید نسل4 صنعت، به تازگی در ایران درخور توجه قرار گرفته است، تحقیق حاضر اولین تحقیق در زنجیره تأمین صنایع غذایی در کشور قلمداد می شود که موانع به کارگیری فناوری بلاکچین را در یک زنجیره تأمین کامل (از مزرعه تا سفره) بررسی کرده است.
طراحی شبکۀ توزیع دارو با استفاده از الگوریتم ژنتیک دوسطحی و کدینگ مبتنی بر اولویت (مطالعۀ موردی: شرکت پخش سراسری آدورا طب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع دارو علاوه بر تأثیر ذاتی آن بر حوزۀ سلامت، جنبۀ مطالعات اقتصادی نیز دارد؛ به این معنا که یکی از تصمیمات استراتژیک پیش روی شرکت های پخش دارویی، طراحی زنجیرۀ تأمین دارو است، به نحوی که با کمترین هزینه بهترین پوشش دهی و عملکرد را داشته باشند. به این منظور در این پژوهش، مدلی بر پایۀ کمینه سازی هزینۀ توزیع و هزینۀ احداث و مبتنی بر فرضیات نزدیک به قواعد حاکم بر زنجیرۀ تأمین دارویی کشور توسعه داده شده است. به دلیل پیچیدگی حاصل از مدل و نیز بالابودن ابعاد مسئله در شرایط واقعی، با استفاده از الگوریتم ژنتیک دوسطحی و ترکیب آن با کدینگ مبتنی بر اولویت و نیز روش های خوشه بندی، مدل حل شد. به منظور بهینه سازی عملکرد الگوریتم از تنظیم پارامترها به روش تاگوچی استفاده شده است. برای بررسی کارایی مدل در عمل، یک مطالعۀ موردی بر شرکت پخش دارویی آدوراطب اجرا شد. برای شرکت مطالعه شده، شبکۀ توزیع مناسب و نیز الگوی توزیع بهینۀ داروها مشخص شده و ازنظر هزینه با وضع موجود این شرکت مقایسه شده است. مکان یابی بهینۀ توصیه شده نسبت به وضع موجود، حکایت از کاهش چشم گیر سطح هزینه ها دارد.
مدیریت زنجیرۀ تأمین چرخه ای: تحلیل ساختار شبکه و کتاب سنجی تولیدات علمی در وبگاه علوم و اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت زنجیره تأمین چرخه ای یک موضوع تحقیقاتی در حال ظهور در اقتصاد چرخه ای است که در چند سال اخیر اهمیت پیدا کرده و هنوز هم برجسته است. ترکیب و یکپارچه سازی اقتصاد چرخه ای با مدیریت زنجیره تأمین، با عنوان مدیریت زنجیره تأمین چرخه ای است. این موضوع براساس طراحی و بازطراحی زنجیره تأمین، با تفکر چرخه ای و شامل چشم انداز اقتصاد بدون زباله و چرخه های احیاکننده است؛ با این حال، مطالعات کمی به طور جامع پژوهش های منتشرشده این حوزه را بررسی کرده اند. تا جایی که دانسته شد این تحقیق یکی از اولین تلاش ها برای تحلیل ساختار شبکه های اجتماعی در این حوزه با روش های کتاب سنجی و علم سنجی است. هدف، نقشه برداری کتاب سنجی برای تحلیل ساختار شبکه اجتماعی، هم رخدادی، هم نویسندگی و هم استنادی در این حوزه با استفاده از شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی است. این مطالعه یک تحلیل کتاب سنجی ارائه می کند تا تولیدات علمی را در این موضوع با استفاده از نرم افزارهای منبع باز آر بیبلیومتریکس و وسویور نشان دهد. برای خوشه بندی، شبکه های همکاری و هم رخدادی، با استفاده از وسویور برای تشکیل یک شبکه نمای کلی برای بررسی سیستماتیک پژوهش مربوطه ایجاد شدند. جامعه آماری شامل اسناد استخراج شده از اسکوپوس و پایگاه علوم از سال 2010 تا 2021 است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های علم سنجی و آمار توصیفی استفاده شده است. این مطالعه همچنین تحلیل هم رخدادی کلمات کلیدی، همکاری بین نویسندگان، کشورها، مؤسسات، استناد و تحلیل هم استنادی براساس داده های استخراج شده از اسکوپوس را ارائه می کند. در پایان پیشنهادهایی برای کاربرد و تحقیقات آینده ارائه می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی مشتری با استفاده از رویکردهای دلفی فازی و پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد نوین شرکت ها، سلول های حیاتی تبدیل منابع زمین به ثروت اند و اهمیت و جایگاه ویژه ای در ایجاد پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارند؛ بنابراین پایداری سیستم، سبک نوین مدیریت در جهت متوازن کردن جنبه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شناخته شده است. رویکرد جدید نسبت به مسئله پایداری می تواند توسط سازمان های خصوصی و دولتی به عنوان یک راه حل برای تصمیم گیری بهتر، برای بهبود کسب و کار، با توجه به افزایش انعطاف پذیری و سازگاری استفاده شود. در این میان با توجه به اینکه صنع ت گردش گری مناف ع فرهنگ ی و اقتص ادی و اجتماع ی چش مگیری دارد، می تواند ب ا توجه ویژه به پایداری سیستم، ب ه مزی ت رقابت ی، مدیریت هزین ه، عملک رد مال ی س ودآور و درنهایت رضایتمندی مشتری دس ت یابد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطح رضایتمندی مشتریان در گذر زمان در چارچوب پایداری سیستم در هتل های چهار و پنج ستاره استان یزد، با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم است. در این تحقیق ابتدا با روش دلفی فازی متغیرهای تأثیرگذار بر مدل تعیین شد و سپس با استفاده از پویایی شناسی سیستم و با بهره گیری از روابط علت و معلولی بین متغیرهای مسئله و حلقه های بازخور، نشان داده شد که متغیرهای مذکور بر رضایتمندی مشتریان و پایداری سیستم تأثیرگذارند ؛ همچنین سعی بر آن شده است تا مدل جامعی ارائه شود که بتواند دیدگاه های مختلف کیفیت خدمات، رضایتمندی و پایداری سیستم را هم زمان سنجش کند. نتایج بررسی سناریوهای ارائه شده نشان می دهد سیستم به تعداد برند حساس است و با افزایش تعداد برند، اگر هتل در راستای بهبود عملکردهای خود اقدام نکند، مشتریان خود را از دست خواهد داد و همچنین بهترین سرمایه گذاری در بحث نقدینگی، سرمایه گذاری در تبلیغات است؛ زیرا تبلیغات علاوه بر معرفی محصول، به طور غیرمستقیم بر شکل گیری انتظارات مشتریان تأثیرگذار است و به معرفی سازمان منجر می شود و همین امر تعداد مشتریان را افزایش می دهد.
قیمت گذاری کاهشی محصولات فسادپذیر با تقاضای وابسته به قیمت و زمان و در نظر گرفتن دو بار تخفیف در طول دورۀ فروش (مطالعۀ موردی: فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برای دستیابی به حداکثر سود حاصل از فروش محصولات فسادپذیر، سیاست کاهش قیمت به کار گرفته شده است. محصولات فسادپذیر پس از یک بازۀ زمانی دچار افت کیفیت می شوند و فساد در آنها شکل می گیرد؛ بنابراین نزد مشتری جذابیت لازم را ندارند و تقاضا برای خرید این محصولات کاهش می یابد. در این حالت سیاست کاهش قیمت یا ارائۀ تخفیف، یکی از راه های بالابردن میزان تقاضاست. همچنین افزایش تقاضا، ضایعات را نیز کاهش خواهد داد که باعث کم شدن هزینه ها و درنهایت افزایش سود کل خواهد شد. حال آنکه اگر میزان تخفیف بهینه نباشد، حداکثر سود حاصل نخواهد شد. هدف این مقاله پیداکردن مقادیر بهینۀ تخفیف و مقدار سفارش اولیه است؛ به طوری که سود کل بیشینه شود. تخفیف دوبار در طول دوره ارائه می شود؛ یکبار قبل از شروع فساد و کاهش جذابیت محصول برای خرید و تخفیف دوم بعد از شروع فساد در محصول. تابع تقاضا وابسته به دو عامل قیمت فروش و زمان می باشد و میزان فساد ثابت فرض شده است. پس از توسعۀ مدل و حل آن با رویکرد تحلیلی ، ثابت شده است که مسئله دارای حداکثر سراسری است؛ سپس اعتبار مدل پیشنهادی در قالب مطالعۀ موردی در فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش بررسی شده است. به منظور تجزیه وتحلیل رفتار مدل و توصیف رویۀ حل، تحلیل حساسیت پارامترهای کلیدی مدل انجام شد. درنهایت استراتژی قیمت گذاری کاهشی با قیمت گذاری ثابت مقایسه گردید.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سهم بیمۀ عمر و پس انداز با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهم بازار بیمۀ عمر و پس انداز از پرتفوی صنعت بیمه، یکی از معیارهای توسعه یافتگی کشورها به حساب می آید. همواره سهم این رشتۀ بیمه ای از حق بیمۀ تولیدی صنعت بیمه در ایران کمتر از 16درصد بوده است که در مقایسه با سهم بیش از 50درصدی در جهان بسیار پایین است. هدف از این پژوهش، استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم برای ارائۀ مدلی پویا به منظور تحلیل فروش بیمۀ عمر و پس انداز، با توجه به ساختار ویژۀ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعۀ ایران و ساختار شرکت های بیمه در کشور است. به این منظور، ازطریق مرور مطالعات پیشین و مصاحبه با کارشناسان صنعت بیمه، متغیرهای مؤثر بر فروش بیمۀ عمر و پس انداز در شرکت های بیمه و روابط متقابل بین آنها بررسی شد، سپس عوامل مؤثر بر مسئله شامل شرکت بیمه، شبکۀ فروش، رقبا، افراد جامعه و بیمۀ مرکزی به همراه متغیرهای کلیدی مربوط به آ نها شناسایی شد. مدل علی حلقوی و نمودار حالت-جریان سیستم فروش بیمۀ عمر و پس انداز در ایران با استفاده از نرم افزار ونسیم ترسیم، فرمول بندی و اعتبارسنجی شد. با شبیه سازی در یک افق ده ساله، نتایج براساس چهار سناریو مشخص و تحلیل شد. براساس نتایج، وصول حق بیمه، نرخ سرمایه گذاری و سودآوری ذخایر ریاضی، نرخ سرمایه گذاری بیمۀ مرکزی از محل درآمدهای دریافتی از بیمۀ عمر و پس انداز برای معرفی و آگاهی افراد جامعه از مزایای محصول، بر سهم حق بیمۀ تولیدی و تعداد بیمه نامۀ عمر و پس انداز تأثیرگذار است، برخلاف انتظار، بهرۀ بانکی تأثیر چندانی ندارد. ضمن اینکه بیمۀ مرکزی می تواند نقشی مؤثرتر از شرکت های بیمه بر ایجاد جذابیت این رشته در میان سهامداران شرکت بیمه، شبکۀ فروش و جامعه داشته باشد.
اولویت بندی حوزه های کاربردی به منظور جاری سازی فناوری هوش مصنوعی با روش تحلیل مضمون و کپراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری های نوظهور، یکی از دغدغه های اصلی جامعه شده است. حکومت ها و جوامع به خوبی دریافته اند که آینده اقتصادی شان و البته بقا در دنیای پر از تغییر امروزی، با فناوری های نوین به ویژه فناوری هوش مصنوعی گره خورده است. فناوری هوش مصنوعی که به دنبال بهره برداری از هوش انسانی برای تجزیه و تحلیل مسائل مختلف و تقلید از مغز انسان و تصمیم گیری همانند انسان در شرایط و موقعیت های مختلف است، در زمره مقولاتی قرار گرفته است که به شدت مطمح نظر مدیران، کارورزان و سیاست گذاران است. هدف از این مقاله نیز کمک به افراد مذکور در جهت اولویت بندی پیاده سازی فناوری هوش مصنوعی در حوزه های کاربردی، مانند حمل ونقل، بهداشت و سلامت، امنیت، آموزش و پژوهش است. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان، استادان و مدیران مدیریت صنعتی، فناوری اطلاعات و نیز متخصصان عرصه سیاست گذاری در حوزه فناوری های نوظهورند. در این پژوهش، پس از تتبع نسبتاً کامل در پژوهش های حوزه هوش مصنوعی، معیارهای اولویت بندی فناوری های نوظهور به روش فریدمن احصا و وزن دهی شد؛ پس از آن نیز حوزه های کاربردی به روش تحلیل مضمون شناسایی و در فرجام به کمک تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره COPRAS حوزه های کاربردی هوش مصنوعی رتبه بندی شد. با توجه به رتبه بندی صورت گرفته، سه حوزه اقتصاد، حمل ونقل و حکمرانی به ترتیب، اولویت بالاتری را برای کاربست فناوری هوش مصنوعی به خود اختصاص دادند؛ بنابراین نوآوری اصلی این مقاله، ارائه یک اولویت بندی اتکاشدنی از حوزه های کاربردی، با استفاده از معیارهای علمی و مناسب است.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد با رویکرد تولید پایدار در کلاس جهانی در صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالۀ حاضر با هدف ارائۀ یک مدل ارزیابی عملکرد با رویکرد تولید پایدار در کلاس جهانی، برای صنعت خودروسازی کشور انجام شده است. پژوهش در سه فاز اصلی شناسایی شاخص ها با فراترکیب، طراحی مدل با مدل سازی ساختاری-تفسیری و تحلیل حساسیت مدل با مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است و برای بررسی نظرها و انجام مصاحبه ها در این پژوهش، تعداد 10نفر از خبرگان تراز اول صنعت خودرو انتخاب شده اند. در فاز اول 12شاخص اصلی شناسایی شد. خبرگان معتقدند که موضوع تحریم باید به عنوان شاخص بسیار اثرگذار در صنعت خودروسازی نیز در نظر گرفته شود و درنهایت 13شاخص اثرگذار برای طراحی مدل شناسایی شد. در فاز مدل سازی با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری-تفسیری، مدل در شش سطح طراحی شد. با توجه به مدل، تحریم و مفاهیم مدیریتی به عنوان سنگ بنای مدل و مفاهیم اجتماعی به عنوان تأثیرپذیرترین شاخص شناسایی شدند. همچنین شاخص نوآوری در تحلیل MICMAC در بخش پیوندی، نشان می دهد تمرکز بر این شاخص در صنعت خودرویی کشور از ضروریات محسوب می شود. در فاز سوم هم نتایج نشان می دهد تحریم با 79درصد تأثیر بر مفاهیم مدیریتی و با 76درصد تأثیر بر نوآوری، بیشترین تأثیر را در این سازه داشته است و برای ارزیابی عملکرد تولید پایدار کلاس جهانی در شرکت های خودروسازی کشور، باید به اهمیت این موضوع توجه ویژه ای شود.
ارائه یک مدل ریاضی کارآ برای مسئله طراحی چیدمان تسهیلات در فضای پیوسته در یک سیستم تولید سلولی (مطالعه موردی: شرکت BATA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس کارکرد سیستم های تولید سلولی بر پایه تعریف و شناسایی نوعی شباهت در میان قطعاتی است که باید در یک دوره برنامه ریزی تولید شوند. تشکیل سلول و طراحی چیدمان از مراحل مهم اجرای این نوع از سیستم های تولیدی اند. در این مقاله یک مدل برنامه ریزی ریاضی غیرخطی جدید برای مسئله تشکیل سلول ارائه شده است که در آن با بهره گیری از مفهوم فاصله متعامد، چیدمان ماشین آلات در یک فضای پیوسته تعیین می شود. در مدل ارائه شده، با استفاده از مزایای در نظر گرفتن جانمایی سلولی در تابع هدف، هزینه های جابه جایی درون و بین سلولی قطعات دقیق محاسبه می شود. با توجه به پیچیدگی های مسئله، مدل ریاضی ارائه شده ازنظر پیچپدگی در زمره مسائل سخت قرار می گیرد که برای حل آن از الگوریتم ژنتیک و ازدحام ذرات استفاده شده است. به منظور نشان دادن کارآیی مدل و الگوریتم های حل ارائه شده، از اطلاعات تولیدی یک مسئله واقعی استفاده شده و 30 نمونه مسئله دیگر در ابعاد مختلف ارائه شده است که نتایج حاصل بیانگر عملکرد بهتر الگوریتم ژنتیک در مقایسه با الگوریتم ازدحام ذرات در کیفیت جواب های حاصل شده است.
به کارگیری تکنیک تاپسیس و مدل برنامه ریزی عدد صحیح چندهدفه برای انتخاب و تخصیص کارکنان ارشد به کارگاه های تولیدی براساس ترجیحات آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی در سازمان ها و مؤسسات، یکی از مزایای رقابتی سازمان ها تلقی می شوند و هرچه کارکنان جایگاه اجرایی بالاتری در سازمان ها داشته باشند، به همان میزان اهمیت نسبی مزیت رقابتی افزایش می یابد؛ به طوری که مدیران اجرایی، سرپرستان و کارکنان ارشد به ویژه در خطوط تولید، اهمیت خاصی برای صاحبان شرکت دارند. انتخاب سرپرستان شایسته و متعهد و همچنین حفظ آنها براساس تأمین رضایت ایشان در سیستم، یکی از مؤلفه های کلیدی در موفقیت سازمان هاست؛ بنابراین در این پژوهش، انتخاب کارکنان ارشد برای مدیریت ایستگاه های اصلی تولیدی، براساس شایستگی ایشان و همچنین تخصیص آنها به ایستگاه ها بنابر ترجیحات خود کارکنان مطالعه شده است. به این منظور، تعدادی از کارکنان به عنوان گزینه های بالقوه برای سرپرستی کاندید شدند و ترجیحات ایشان برای مدیریت چند ایستگاه تولیدی با رویکرد تاپسیس [i] محاسبه شد، سپس یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح چندهدفه توسعه داده شد که علاوه بر انتخاب کارکنان از بین کاندیدها، با توجه به معیارهای شایستگی، منتخبان با توجه به ترجیحاتشان به ایستگاه ها تخصیص داده شوند. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه با گزینه های بالقوه جمع آوری شده است. نتایج حاصل از حل مدل پیشنهادی نسبت به نتایج سنتی کنونی، مبتنی بر نظر مدیران و کارشناسان برتری دارد. [i] Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS)