فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
محمد الماغوط، نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار، هنرمند تئاتر و تلویزیون، یکی از مطرح ترین شخصیت های فرهنگی معاصر ادبیات عربی است که تأثیر قابل توجّه و شگرفی در دنیای ادب و فرهنگ معاصر عربی به جای نهاده است.
این شخصیت برخلاف دیگر نامداران ادبیات معاصر عربی هم چون نزار قبانی، بدر شاکر السیاب، البیاتی، ادونیس، محمود درویش و … و با وجود هم عصر بودن با آنان و نوآور بودن در شعر سپید عرب و . . . متاسفانه در مجامع فرهنگی و دانشگاهی ایران چندان شناخته شده نیست. آنچه در این نوشته خواهد آمد، تلاشی است برای آشنایی با شعر و شخصیت و مراحل تطور فکری و هنری و آثار این شاعر هنرمند تأثیرگذار1.
التناصّ القرآنی فی شعر محمود درویش وأمل دنقل (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ ظاهرهَ التناصّ الدینی والتفاعل مع النصوص القرآنیه مِن التقنیات الأسلوبیه التی حفل بها الشعر العربی المعاصر. وبما تمتلکه هذه الظاهره من مِصْداقیَّه وحُظْوَه فی توسیعِ فضاءات المعنى فی النصّ الشعری، تعمّق الشعر وتجعله مفتوحاً على التأویل والتفسیر فی الذات الإنسانیه، فإنّ فضلاً عن دورها فی قداسهِ کلام الشاعر فی سیاقه الجدید. وبالإجمال إنتاج دلاله مؤازره للنص بالتضمین أو بالتلمیح، هذا مِنْ جهه، ومِنْ جهه أخری ظهر خلال السنوات الأخیره فی التناصّ القرآنی فی الشعر العربی، ما لا یراعی الشأن القرآنی المقدّس کما ینبغی. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه ظاهره التناصّ القرآنی ونقده فی نماذج مختاره من شعر المقاومه فی فلسطین ومصر تمثّلت فی أعمال شعریه للشاعرین: محمود درویش وأمل دنقل. من النتائج التی خرجت بها أنّنا نرى أحیاناً بعض التجانفِ للشاعرینِ عن استغلالهما الأمثل للتفاعل مع النصوص القرآنیه.
ناله های شعری ابن فارض و کلّیتی از عرفان وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوشش و کوشش سالک شوریده، نردبان عروج به قله های بی کرانه قرب و بندگی و راه دستیابی به عشق الهی است. ناله های جان سوز و ادبی ابن فارض، این شاعر سوخته عشق و مجذوب نور توحید، همان ناله های سوزان محی الدین عربی، مولانا جلال الدین بلخی، فخرالدین عراقی و دیگر عارفان الهی ست. با توجّه به اینکه وی در به کارگیری صناعات بدیعی لفظی و معنوی در اشعارش به افراط گراییده و از این منظر نیز مورد توجّه پژوهشگران نبوده است؛ همچنین با هدف شناساندن شخصیّت شعری او، نگارنده به نگارش این مقاله تحریض شد. حاصل پژوهش نشان می دهد که شراره های عشق الهی با سوز و گداز، فقدان انس و وصال با عالم عرش و رهایی از منزل فرش، جلوه های ادبی کم نظیری آفریده است. ابن فارض در سروده هایش، تحولی ادبی به همراه آمیخته ای از فنون ادبی عام پسند به وجود آورده و نوعی افراط در آراستگی و زیبایی ظاهر ایجاد کرده است که باعث اخلال در رسیدن به هدف والای سلطان عاشقان مصر می باشد.
بررسی کاربرد واژگان فارسی در متن سفرنامة ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و فرهنگ ایرانی از دیرباز در زبان و ادبیّات عربی تأثیرگذار بوده است. در دورة مغول نیز این تأثیرگذاری، به ویژه در متون تاریخی و علمی همچون سفرنامه ها استمرار داشته است. تأثیر زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در سفرنامة ابن بطوطه به عنوان یکی از مهم ترین آثار عربیِ به جای مانده از قرن هشتم کاملاً مشهود است. تأثیرگذاری مزبور در حوزة واژه های معرّب قابل توجّه است. بررسی میزان و نوع واژه های فارسی به کار رفته در این سفرنامه، موضوعی است که نگارندگان این مقاله از رهگذر روش تحلیل فنّی، لغوی و آماری بدان پرداخته اند. این مقاله نشان می دهد که با توجّه به میزان کاربرد واژگان و نوع آنها کدام جنبه از فرهنگ و تمدّن ایرانی بر زبان و ادبیّات عربی تأثیر بیشتری گذاشته است. با بررسی این واژگان در سفرنامة ابن بطوطه روشن شد که بیشترین کاربرد را واژگان ادوات، وسایل و ظروف به خود اختصاص داده اند؛ از نظر لفظی، بیشتر واژگان ساده و به دور از پیچیدگی لفظی است و حدود یک سوّم آنها از واژه های ترکیبی و پسونددار می باشد.
المصاحبة اللفظیة فی شعر لبید بن ربیعة العامری؛ دراسة دلالیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المصاحبة اللفظیة ظاهرة لغویة تشیع فی جمیع اللغات ولا تختصّ بلغة واحدة، والمراد منها هو الترابط المعتاد لکلمة ما فی لغة ما بکلمات أخری معینة فی جمل تلک اللغة. وهی مبحث مهم فی علم الدلالة، لأن لها دورًا هامًا فی توجیه دلالة کثیر من الألفاظ والتراکیب وهی سمة ممیزة لبنیة النّصّ ومفتاح لقراءته وتحلیله وتفکیکه. هذه الظاهرة تؤکد علی أننا بحاجة إلی النظر فی تراکیب الألفاظ وتلازمها وتصاحبها للوصول إلی المعنی المراد إضافة إلی المعنی المعجمی للألفاظ. تحلیل المصاحبات وتصنیفها یمیطان اللثام عن المقومات الأسلوبیة فی لغة الشاعر ونظامه الفکری ویساعدان القرّاء والنقاد علی إصدار حکم نقدیّ واقعی بالنسبة إلی الشاعر.
یقوم هذا البحث بتتبّع المنهج التوصیفی- التحلیلی بدراسة أشعار لبید بن ربیعة العامری من منظار علم الدلالة وخاصة ظاهرة ""المصاحبة اللفظیة"" للإجابة عن السؤالین الأصلیین: ما هی وجوه المصاحبة اللفظیة الموظّفة فی شعر لبید؟ وکیف تسهم هذه الظاهرة فی تحدید دلالة التراکیب والألفاظ وفی إدراک المعنی؟ یظهر من خلال هذا المقال أن الشاعر وظّف المصاحبات اللفظیة علی المستویین الأساسیین الفعلی والاسمی بأنماطهما المختلفة فی شعره. ونری أنّ المصاحبة اللفظیة لها أهمیة خاصة فی الوصول إلی غرض الشاعر لأن بعض الأحیان تحصیل المعنی المقصود لا یمکن إلا عن طریق دراسة هذه الظاهرة اللغویة.
عناصر الإیقاع ودلالاتها فی ""قصیدة الانتفاضة"" لسمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر الموسیقی من أهم أداة بنائیة یقوم علیها البناء الشعری وهی عنصر من أبرز العناصر التی تمیّز الشعر من سائر الفنون الأدبیة. والعنصر الإیقاعی تکمن فیه الطاقة التعبیریة والدلالیة وله أهمیة بارزة فی خلق الجو العام للقصیدة وتماسک بنیتها. ستحاول هذه الدراسة أن تتلمس البنیة الإیقاعیة وعناصرها وآثارها فی ""قصیدة الانتفاضة"" للشاعر سمیح القاسم وهی قصیدة تتمیز بإیقاعات موسیقیة متنوعة تجعل المتلقی یستعذبها وتنقله إلی حالة الشاعر الشعوریة. وفی هذه الدراسة ندرس تشکیل البنیة الإیقاعیة فی القصیدة من خلال رصد بعض الظواهر الإیقاعیة مثل الوزن العروضی والزحافات والعلل، القافیة وما یتعلق بها، والظواهر الإیقاعیة الأخری؛ مثل التدویر، والسطر الشعری، والتضاد، والتوازی، والتکرار، وقد اتبع البحث منهجاً وصفیاً تحلیلیاً إحصائیاً وذلک باستقراء القصیدة وتفکیک عناصرها الإیقاعیة لاستخراج قیمها الدلالیة والجمالیة. وقد تبین من خلال هذه الدراسة؛ أنّ الشاعر یحاول فی تشکیل البنیة الإیقاعیة لقصیدته، الإفادة من أصغر الجزئیات وأدقها من أجل توظیفها واستثمار مکوناتها بغیة إثراء النغمة المؤثرة المنبعثة من الإیقاعات الخارجیة والداخلیة وإثراء دلالات النص. وأن العنصر الإیقاعی بکافة أشکاله له دور واضح فی إثراء البنیة الإیقاعیة والبنیة الدلالیة للقصیدة وتماسک بنیتها وکسر رتابتها واکتساب القصیدة درجة موسیقیة ملموسة، وأنه یؤدی دوراً دلالیاً وجمالیاً لإثارة المتلقی وإثراء القصیدة.
ترجمه کهن لامیة العجیم(در اوائل قرن هشتم.از مترجم ناشناخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصیده لامیة العجم، سروده طغرائی شاعر ایرانی عربی سرای ، در اواخر قرن پنج هجری، از قصیده های ممتاز و مشهور و به تعبیر قدیم از امهات قصاید ادب عربی است. این ترجمه فارسی از لامیة که در اوایل قرن هشتم انجام گرفته قدیم ترین ترجمه تاکنون شناخته شده از این قصیده بلند آوازه است و در ضمن نمونه ای کمیاب است درنوع خوداز ترجمه کامل آثار محض و ناب ادب عربی به زبان فارسی.
توحید در دیوان بارودى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمود سامى البارودى یکى از پیشروان نهضت جدید در شعر عربى است. او از جمله کسانى است که شعرکلاسیک را إحیاکرد و به آن قوت و حیات تازه بخشید و وظیفهء شعر را در برابر زمان و جامعه به خوبى فهمید. از این رو باب موضوعات اجتماعى از جمله عدالت، مساوات و شورى را در شعرگشود، و در این ابتکار راهگشاى شاعرانى چون حافظ ابراهیم و أحمد شوقى و دیگران گردید. زندگى و اشعار بارودى نشانگر حسن ایمان و اخلاص اوست. در اندیشه او نهضت واقعى در ابعادگوناگون آن به ویژه در ادبیات تنها در سایهء دین امکان پذیر است. لذا در دیوانش کمتر قصید ه ا ى است که در آن اشارات مختلفى به دین و مفاهیم آن نباشد. او معلم قرآن بود و آنچه را که از این کتاب مقدس آموخته بود در اشعارش به خوبى به تصویرکشده است. خصوصأ در آنجا که به اقتضاى حال به ستایش از خداوند و یا بیان صفات او پرداخته است.
هنجارگریزی معنایی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی، بحثی در نقد صورتگرا و یکی از نظریّه های ادبی معاصر است که مبنای آن بر پایة علم بلاغت استوار می باشد. در رویکردهای جدید زبان شناختی، نظریّه پردازان معاصر هنجارگریزی را ابزار شعرآفرینی معرّفی کرده اند و برای آن انواع گوناگونی برشمرده اند. در این میان، هنجارگریزی معنایی بیش از همه در عرصة شعر بازخورد دارد. شاعر با به کارگیری این صنعت و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، پیام هنری خویش را به وی عرضه می کند، چراکه در این نوع از هنجارگریزی، بازی دال ها، گریز و سیلان معنا را به دنبال دارد که باعث تعویق معنا و ایجاد خوانش های متعدّد در ذهن مخاطب می شود. گذری بر شعر سیّاب، گرایش وی به کاربرد رمز و اسطوره را در بازپرداخت مفاهیم شعری خویش، آشکار می سازد. وی با چنین رویکردی، عناصر زیباشناختی کلام خویش را افزوده، کارکرد واژگان زبانی را رنگی مجازی بخشیده است. نمودهای بیانی علم بلاغت در شعر سیّاب، جلوه هایی از هنجارگریزی معنایی هستند که نگارندگان به بررسی این عناصر در قالب دو محور جانشینی و همنشینی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» و کارکرد آنها در بازتاب پیام شعری وی پرداخته اند و از این رهگذر، تبیین نموده اند که بسامد بهره مندی وی از عناصر بلاغی و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، تأثیر شگرفی بر همراهی مخاطب با معانی شعری وی دارد.
تحلیل شخصیة ""سمیح القاسم"" وفقا لاختبار ""ماکس لوشر"" النفسی (بررسی شخصیت سمیح القاسم بر پایه روانشناسی رنگ ماکس لوشر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته رنگ جایگاه خاصی در زندگی بشر داشته است. امروزه روانشناسان از رنگ ها برای تحقیق و شناخت ویژگی های روحی افراد بهره می گیرند. آزمون رنگ لوشر بهترین آزمون روانشناسی است. در دنیای ادبیات شاعر و نویسنده با انتخاب واژگان خاص روحیه و طرز تفکر خود را نشان می دهد. این تحقیق با برآورد فراوانی واژه رنگ ها در دیوان سمیح القاسم، به بررسی کیفیت این آزمون در این دیوان می پردازد. رنگ قرمز پربسامدترین رنگ در دیوان سمیح القاسم است که نشان از تمایل او به رهبری مردمش و پی گیری امور انقلابی دارد. رنگ سیاه دومین انتخاب این شاعر مبارز در دفاع از مردم مظلوم فلسطین در برابر تیرگی ها و ظلم های صهیونیست ها است. رنگ سبز سومین رنگ انتخابی سمیح القاسم می باشد، از دیدگاه لوشر رنگ سبز اگر در ردیف سوم قرار گیرد، اهمیت فوق العاده خود را از دست می دهد. رنگ قهوه ای آخرین رنگ در ترتیب رنگ های سمیح می باشد. از نظر لوشر فرد با این انتخاب در مرحله آخر، نشان می دهد به دنبال استقلال است و از آرامش جسمانی خویش برای رسیدن به استقلال می گذرد، و این همان خصوصیت بارز سمیح القاسم است.
روش شناسی نحوآموزی در حوزه براساس کتاب البهجة المرضیة با تأکید بر تحلیل نحوی آیات
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های اساسی درباره فرایند نحوآموزی در حوزه های علمیه این است که چرا باید پس از فراگیری هدایه و صمدیه، البهجة المرضیة و سپس مغنی الادیب فراگرفته شود؟ این مقاله به این موضوع اختصاص دارد تا اولاً، فراگیران با هدف فراگیری این کتاب ها آشنا شوند. در نتیجه، انگیزه آنان در فراگیری این کتاب ها، به ویژه البهجة المرضیة تقویت شود. ثانیاً، نقشه راهی برای مسئولان آموزش حوزه در تجدید نظر جدّی در هدف و روش تدریس این کتاب ها به ویژه البهجة المرضیة باشد. ثالثاً، تذکاری به مدیران و دانش پژوهان رشته تفسیر و علوم قرآن باشد که به «نحوی» که در حوزه فراگرفته اند، بسنده نکنند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ می دهد: فراگیران در فرایند نحوآموزی در حوزه با فراگیری دو کتاب هدایه و صمدیه فقط توانایی تطبیق قواعد نحوی بیان شده در این دو کتاب را بر آیات، به دست می آورند. سپس آماده ورود به فراگیری البهجة المرضیة می شوند. اما با فراگیری کتاب البهجة المرضیة اولاً، با تحلیل اعرابی آشنا می شوند. ثانیاً، آمادگی لازم برای فراگیری کتاب مغنی الادیب و روش تحلیل نحوی آیات در فرایند تفسیر را به دست می آورند. بنابراین، تدریس البهجة المرضیة ضرورت دارد. اما باید در هدف و روش تدریس آن بازنگری اساسی انجام گیرد.
عماد الدین الکاتب الاصفهانی
حوزههای تخصصی:
محمد بن صفی الدین الملقب بـ عماد الدین الأصفهانی (1125 - 1201 م)= (519 هـ - 13 رمضان 597 هـ) مؤرخ أدیب شاعر عاصر الدولة النوریة والأیوبیة ودون أحداثهما توفی فی دمشق عام 1201.ولد عماد الدین فی أصفهان عام 1125 ثم انتقل منها إلى بغداد وتلقى تعلیمه فی المدرسة النظامیة وتدرج فی الوظائف فشغل نظر البصرة وبعدها نظر واسط إلى ان أصبح نائب الوزیر ابن هبیرة.بعد وفاة الوزیر ابن هبیرة أنتقل إلى دمشق عام 1166م 562هـ وقدمه قاضی دمشق کمال الدین الشهرزوی إلى نور الدین زنکی ملک دمشق حیث عینه معلما فی المدرسة النوریة التی عرفت فیما بعد بالمدرسة العمادیة ثم ولاه بعدها الإشراف فی دیوان الأنشاء.بعد وفاة نور الدین عام 1173 عزل عماد الدین عن جمیع وظائفه وطرد من البلاط فانتقل للعیش فی الموصل وبعد أن بلغه إن صلاح الدین الأیوبی عاد من حروبه إلى دمشق فاتصل بالقاضی الفاضل الذی توسط فی أمره وعین فی دیوان الإنشاء نائبا للقاضی الفاضل وعاش حیاته فی دمشق ورافق صلاح الدین الأیوبی فی حیاته ومعارکه. وبعد وفاة صلاح الدین عام 1193م أقام فی منزله وأقبل على التصنیف حتى وفاته عام 1201 م /597 هـ.
مؤلفاته :البرق الشامی (کتاب تاریخی) -خریدة القصر وجریدة اهل العصر - دیوان الرسائل -دیوان شعر -الفتح القسی فی الفتح القدسی (کتاب تاریخی) و غیرها .
نعلیات، دیوان عشق و دلدادگى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خلال حیات نسبتآ طولانى حکومت اسلامى در اندلس، سلسله اى به نام موحدین با راه انداختن یک قیام دینى توانستند امپراتورى بزرگ خود را میان سالهاى (524 هق تا 7 66ه ق) بر آن سرزمین حاکم نمایند. در پرتو حکمرانى این سلسله، اوضاع فکرى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى جامعه شاهد بروز تحولاتى اساسى بود. از نقطه نظر ادبیات عربى در پرتو سلسله موحدین، ظهور نوعى شعر که نگارنده از آن به ""نعلیات "" یاد نموده- پدیده اى بارز و مقوله اى در خور تحقیق و مطالعه است. در این فرصت تلاش شده است تا با ذکر شواهد متنوع، تحلیل ویژگیهاى محتوایى این نوع سروده ها و بیان انگیزهء سرایندگان آنها به معرفى پدیدهء ادبى ""نعلیات "" پرداخته شود. در این میان با طرح سه سوال اساسى، چهارچوب بحث در مسیرى معین، هدایت و از آن پس به موضوع ""تمثال نعل "" پرداخته شده و هر چند ماهیت تحلیلى موضوع وکند وکاو در سروده هایى خاص چندان مستلزم ذکر ارجاعات پیاپى نیست ولى همیان امر از نگاهى دیگر موید این نکته است که ""نعلیات ""- به طور خاص- پس از ""مقرى تلمسانى "" جز از سوى دکتر محمد تاویت مورد بحث واقع نشده است.
انسجام پیوندی و کاربست آن در ابیات توصیف گرگ بحتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر منتقدان ادبی، شعر کلاسیک عربی را خالی از انسجام و وحدت اندام وار می دانند و بر این عقیده اند که چکامه های بلند عربی از انسجام لازم برخوردار نیست و سازمان نیکو و منظمی ندارد؛ اما عدم پیوستگی در کلیت قصیده بیان گر عدم انسجام در بخش های مختلف آن نیست. بدین معنا که اگر قصیده ای به چهار بخش تقسیم شود شاید میان بخش های مختلف آن وحدتی نباشد؛ اما میان ابیات هرکدام از این بخش ها انسجام و هارمونی خاصی برقرار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین انسجام میان بخش های درونی قصیده کلاسیک عربی نگارش یافته است. ازاین رو ابیات توصیف گرگ بحتری، شاعر نامدار دوره عباسی، را به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس بخشی از نظریه انسجام مایکل هلیدی، معروف به انسجام پیوندی، نقد و تحلیل نموده ایم تا به کاربست این نظریه در اشعار توصیفی عربی به عنوان بخشی از چکامه های بلند عربی دست یابیم. شاعر در این ابیات به صورت منسجم و زیبا به توصیف نبرد خود با گرگ پرداخته و از ادوات ربطی به گونه های مختلف جهت انسجام بخشی به ابیات بهره جسته است. برآیند پژوهش نشان می دهد که بحتری با بهره گیری از عوامل انسجام پیوندی توانسته شعری منسجم بسراید که اجزای آن از آغاز تا پایان به هم مرتبط است و این پیوند و انسجام از رهگذر به کارگیری به جا و منطقی این ادوات به دست آمده است. در مجموع ادوات اضافی نظیر واو عطف و همچنین ادوات زمانی نظیر فاء نقش بزرگی در انسجام بخشی به این ابیات دارند.
مظاهر الإبداع فی مدائح أبی تمام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قد کان أبو تمام من أبرز الشعراء المادحین، حیث أبدی وأعاد فی المدح وسلک فیه طریقاً یختلف عمّا کان یسلکه الجاهلیون والإسلامیون. نشأ أبو تمام فی دمشق یعمل عند حائک ثم انتقل إلی حمص حیث نظم قصائده الأولی ووصل إلی المعتصم وصار شاعره الخاص، وقد کان قبل ذلک مطروداً محروماً من قبل الخلفاء الذین کانوا قبل المعتصم. یمتاز أبو تمّام بما فی مدحه من منطق و اتساع أفکار وحکم وأمثال سائره مبثوثه فی تضاعیف أبیاته، وبما فیه من عصبیه عربیه تحمله علی الإسراف فی ذکر مناقب العرب وتزیین الحیاه البدویه ومساکن الأعراب وقبائلهم.
فقد استطاع أبو تمام أن یحوّل قصائده التی مدح بها المعتصم واصفاً شجاعته وشجاعه جنوده، استطاع أن یحوّلها إلى ملاحم نابضه بالحیاه والحرکه لما بثّ فی جماداتها من روح الحیاه فجعلها متحرّکه ناطقه. وکما کان یبالغ فی مدحه کان یبالغ فی وصفه کذلک، فقد کان وصّافاً ماهراً، بل رسّاماً مصوّراً یعتنی بلوحاته أیّما اعتناء وهو لا ینسى فی رسمه للطبیعه ممدوحه رابطاً بینه وبین الطبیعه لیمنّ فی نهایه المطاف على ممدوحه، بشکل غیر مباشر طبعاً، أنّه مدحه بأفضل ما یکون من الأشعار ولیتخذ من ذلک ذریعه لیمدح شعره ویُعلی من شأنه أکثر من إعلاء شأن الممدوح.
زبان و تصویر در تعبیرات قرآنی قصاید عربی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل قصاید عربی سعدی و تبیین ساختار زبانی شاعر در تصاویر قرآنی موجود در این قصاید، محور اصلی مقاله حاضر است که با توجه به جایگاه رفیع سعدی در عرصه ادبیات ایران و جهان، تبیین شاخصه های اصلی زبان تصویری او در راستای اثبات تسلط شاعر بر زبان قرآن و شعر عربی ضرورت می یابد. از آن جایی که رویکرد زبان و تصویر در اشعار سعدی با زیر ساخت تاثیرات شاعر از قرآن، کار نشده است لذا در این مقاله در صدد پاسخگویی به سوالات زیر هستیم:
اول این که جایگاه آیات قرآنی در قصاید عربی سعدی چگونه است؟ و میزان ابیات تصویری و غیر تصویری شاعر در چه حدی است؟ دیگر آن که صور خیال در ابیات قرآنی سعدی چه ویژگی هایی دارد؟ و کانون مرکزی تصویر در این ابیات چیست؟ بیان نحوه تقابل و تعامل، پیوند و مجاورت واژگان قرآن در نگاه تصویری شاعر، از رویکردهای دیگر مقاله حاضر است.
بررسی سبک هنری قرآن کریم در به کار گیری انواع کنایه و عدول از لفظ قبیح به حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد کنایه به عنوان یک محور بیانی سابقه ای طولانی در تاریخ زبان شناسی اقوام وملل مختلف دارد . کنایه یکی از برجسته ترین ترفند های هنری در زبان و نشانگر قدرت تعبیر و تأثیر سخن و نفوذ و اثر بخشی کلام است. قرآن کریم نیز به دلایل بلاغی و رعایت عرف رایج گفتمانی مخاطبان خویش، مشحون از تعابیر کنایی است و درک معانی گسترده آن که فراتر از محدوده ظاهری الفاظ است، جز با دریافت ظرائف و نکات ادبی و بلاغی آن، به ویژه کنایه، امکان پذیر نمی باشد، لذا مقاله ی حاضر ضمن بررسی اجمالی مفهوم کنایه نزد علمای بزرگ بلاغت و ارائه آماری تقریبی از کنایات قرآنی و انواع مختلف آن بر مبنای متون بلاغی و تفسیری ، نمونه هایی از هرنوع ذکر نموده و با بیان دلایل بلاغی کاربرد کنایه در قرآن کریم، به این نتیجه می رسد که استعمال لفظ نیکو و اعراض از کلام ناشایست، از مهم ترین اسباب این سبک هنری در قرآن است، و در نهایت نوع یا عنوان جدیدی از کنایه را در زبان عربی برای بررسی و تعیین دقیق کنایات قرآنی پیشنهاد می نماید.
تحلیلی بر جنبه های مضمونی و زیبایی شناسی تغزل جاهلی در معلقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر زمان و مکان بر اندیشه و احساس شاعر و استعداد و خلاقیت خود او در ارائه تصاویر هنری در شعر دوره جاهلی و مخصوصا معلقات قابل ملاحظه است. معلقات به عنوان قصاید برگزیده نماد و سمبل شعر دوره جاهلی بشمار می آیند این قصاید اگر چه از نظر مضمون و غرض اصلی با یکدیگر تفاوت دارند اما ساختار آن ها بخصوص مقدمه تغزلی شان با ویژگی های منحصر به فردی که دارد تمایز و هویت خاصی به آن ها بخشیده است.
این مقاله به روش کتابخانه ای با تحلیل مضمون ابیاتی از تغزل هر یک از معلقات به تبیین تأثیر محیط طبیعی بر اندیشه و نوع نگاه شاعر جاهلی و حتی بر ساختار قصیده او پرداخته است سپس عواملی که نقش مؤثری در اعطای جمال فنی و ظرافت هنری به قصاید داشته اند مورد تحلیل قرار داده است. عنایت به زمان و محیط طبیعی، ترکیب ساختاری و بلاغی، ذکر و حذف قیود، تیزبینی و تعمد شاعر در کیفیت ارائه هنرمندانه تصاویر به قصد انگیزش عواطف از جمله عواملی هستند که اسباب تمایز، قوت و پویایی تغزل جاهلی را فراهم آورده است.