فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مکتب ادبی فرمالیسم یکی از مهم ترین مکتب های پیشرو و شالوده شکن در نقد ادبی جهان بوده است. این مکتب با ظهورش بسیاری از اصول سنتی در عرصه ی نوشتار و سنت های ادبی را تحت الشعاع قرارداد. فرمالیست ها به مسئله فرم، زبان ادبی و... بسیار توجه می کردند تا به هدف اصلی خود یعنی ادبیت دست یابند. ادونیس، شاعر و ناقد پرآوازه عرب، ازجمله برجسته ترین نظریه پردازان ادبی معاصر به شمار می رود که تأثیرپذیری و الهام گرفتن از مکاتب گوناگون را منبعی در جهت گسترش و غنای دیدگاه های ادبی خود به کار گرفته است. فرمالیسم از مهم ترین مکاتب غربی است که می تواند بر روی نظریات ادبی وی تأثیر فراوانی نهاده باشد. لذا در پژوهش حاضر بر آنیم که نظریه های ادبی ادونیس را از منظر همخوانی با مبانی فرمالیستی مورد نقد و بررسی قرار دهیم. روشی که ما در این پژوهش بهره گرفتیم، تحلیلی - توصیفی با استفاده از ابزار تطبیق و مقایسه است که الگوی آن مزجی میان رویکرد فرانسوی و آمریکایی است. برای این منظور در بحث اصلی مقاله به کاوش سخنان ادونیس، در رابطه با نحوه تأثیرپذیری اش و نیز بررسی مهم ترین مبانی مشترک و متفاوت میان دیدگاه های ادبی وی با فرمال ها پرداختیم و در خاتمه به این نتیجه رسیدیم که در سخنان و دیدگاه های ادبی ادونیس شواهد متعددی وجود دارد که می تواند گواهی بر شناخت و تأثیرپذیری اش از فرمال ها باشد. ازجمله اصلی ترین شواهدی که رنگ و بوی فراوانی از دیدگاه های فرمالیستی در آن دیده شد، نقش بارز زبان ادبی در دیدگاه های ادونیس و نیز تلاشش برای افزون نمودن ادبیت متن است.
بازتاب خود و دیگری در رمان عباد الشمس (با تکیه بر تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر رمان مقاومت فلسطین مجموعه متنوعی از صداهای ملت بحران زده و محروم از جوش وخروش زندگی است که نویسندگان آن در تلاشند تا از ابزار زبانی در برجسته سازی نگرش ها و عقاید سیاسی خویش در قالب ادبی مدرن بهره وافری جسته و رابطه واقعی وحقیقی میان انگاره های خویش و بافت های بیرونی رمان را به بهترین شکل برای مخاطب ترسیم نمایند. پژوهش حاضر در همین راستا، رمان «عباد الشمس» اثر سحر خلیفه، رمان نویس شهیر فلسطینی را با روش گفتمانی – انتقادی و بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک مورد بررسی قرار داده تا از ایدئولوژی نویسنده در بیان واقعیت های زندگی ملت در بند اهریمن، پرده بگشاید و فلسطینیان را به عنوان انسان هایی که باتمام وجود برای باز پس گیری سرزمین شان پیکار می نمایند، به جهانیان بشناساند. نویسنده در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه می توان با کمک استراتژی های ون دایک، سطح اندیشگانی نویسنده رمان را درباره فلسطینیان با هویت «خودی» و اشغالگران فلسطین با هویت «دیگری» مورد کنکاش قرار داد؟ نتایج نشان می دهد که از کاربست استراتژی های زبانی، مؤلفه های وجهیت، انگاره های ذهنی، گواه نمایی، برجسته سازی و انتخاب واژگانی بیشترین بسامد را برای بازنمایی چهره خودی و دیگری، در رمان مذکور داشته که حکایت از سوگیرانه بودن گفتمان سحر خلیفه در پرداختن به مسائل فلسطین دارد.
البطل فی الروایه العراقیه؛ روایه الرجل الآتی لعبدالهادی الفرطوسی أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسعى هذه الدراسه إلى البحث فی روایه الرجل الآتی للروائی العراقی د.عبدالهادی الفرطوسی من خلال احد أهم عناصر البناء الفنی فی الروایه ونعنی به الشخصیه ولکن لیس الشخصیه عموما وإنما الشخصیه البطولیه أی البطل تحدیدا لعده أسباب لعل أهمها: أولا: عنوان الروایه وما یحمل من دلالات لا تخفى على القارئ ولاسیما فی العراق، ویمکن القول بعباره أخرى إن الروایه هی التی فرضت عنوان هذه الدراسه ومنهجها. ثانیا إن الروایه کتبت ونشرت قبل الاحتلال، أی فی وقت کانت الرقابه على المطبوعات فی أقصى مداها، بید أنها لم تنشر فی العراق وإنما نشرت فی الشارقه فی الإمارات العربیه المتحده.و ثالثا: إن الروایه قد فازت هناک بجازه الإبداع الروائی. یدرس الباحث فی هذه الدراسه روایه الرجل الآتی بمنهج وصفی تحلیلی. أظهرت أهم نتائج البحث أن سبب تسمیه الروایه "بالرجل الآتی" هو أن هذا الشخص هو الرجل الذی ینتظره الوقت وله خصائص معینه، ربما إذا لم نستطع أن نقول بشکل قاطع أن الانتظار ک مخلوق ثابت فی هذه الروایه هو موجود فی المکان والمکان وحتى الزمان، مخلوق تتجلى رجولیته الحقیقیه فی حضوره وظهوره فی هذه الروایه ، وتتفکک الرجولیه السابقه التی هی نوع من الرجولیه الفارغه.
تحلیل سردیه قصه الاطفال فی أثر فراشه الأمیره الحمراء حسب نظریه جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثل السردیه انجازا لتطور المناهج البنیویه فی عصرنا الحالی ویمثل الفرنسی جیرار جینیت أحد أبرز السردیین الذی تحظى آراؤه بإهتمام جل الباحثین فی مجال الأدب، وقد حظیت مؤلفاته الادبیه التی کتبها للکبار بالتحلیل السردی لکنه قلما حصل إهتمام مماثل بقصص الاطفال ومما لاشک فیه فإن التحلیلات الادبیه لقصص الاطفال یمکنها التعریف بالابعاد المختلفه لنص القصه المخصصه للطفل والإضاءه على الشرائح الخفیه لنصوص تلک القصص. وفراشه الأمیره الحمراء، هی قصه مؤلفه من وحی الخیال العلمی ألفها الکاتب المصری نبیل خلف عام (2004م). والبحث الحاضر بصدد استعراض اسلوب الوصف التحلیلی من خلال الاستعانه بمصادر المکتبات وتطبیق منهج جیرار جینیت السردی على قصه فراشه الامیره الحمراء.وتُبین نتائج البحث لنا أن الکاتب إستعان بادوات القصه الداخلیه والخارجیه فی سرد جذاب لهذه القصه. لکننا نلاحظ إن عنصر الزمان فی هذه القصه، لم یطوی مسیره الخطی لذلک نشاهد اضطراب الزمان فی بعض أقسامه بصوره جلیه، ومن حیث المداومه، نلاحظ وجود زمان مضغوط فی 15 قسما من اقسام القصه،کذلک فإن وجه القصه حافل باجواء عاطفیه من فرح وحزن وخوف تُلهِم أحاسیس الطفل، وبعد دراسه القصه بصوره سردیه، یخلص المؤلفون الى هذه النتیجه وهی أن قواعد السردیه لم یُهتم بها لدى کتابه قصه فراشه الأمیره الحمراء والحال إنها قصه جذابه ومناسبه للأطفال.
تحلیل انتقادی گفتمان مجموعه اشعار "الحبیب الإفتراضی" غاده السمان بر اساس الگوی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
63 - 83
حوزههای تخصصی:
غاده السمان شاعر و نویسنده متعهد عرب است که در اشعار خود علیه ایدئولوژی های نادرست جامعه واکنش نشان داده است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف،به چگونگی انعکاس مهمترین مسائل جامعه عرب در شعر غاده السمان پرداخته و رابطه ی متقابل شعر (به عنوان متن) و جامعه را در سه سطح: توصیف، تفسیر و تبیین توضیح دهد. با توجه به بررسی انجام شده مشخص شد که زن و وطن دو موضوع برجسته شعر السمان هستند که با دیدی انتقادی و در بافتی فرهنگی تاریخی به تصویر کشیده شده اند. السمان در این مجموعه شعر، سعی کرده است تا به مهم ترین مشکل زنان یعنی فرهنگ مرد محور حاکم بر جامعه و نیز، جنگ های فرسایشی جهان عرب بپردازد و اثرات آن بر زندگی مردم را با دیدی انتقادی و گاه تمسخرآمیز به ورطه نقد بکشاند. اعتراض به اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه، نگاه انتقادی به جایگاه زنان و بافت فرهنگی جامعه در باب زنان از مهم ترین موضوعات شعری السمان در این مجموعه شعر است. این پژوهش سعی دارد تا به این دو پرسش پاسخ دهد که مهم ترین موضوعات اجتماعی مطرح شده در شعر غاده السمان بر اساس نظریه نورمن فرکلاف کدامند؟ السمان چگونه توانسته است با استفاده از کلمات این موضوعات را منتقل کند؟ در نتیجه این پژوهش مشخص شد که اشعار مجموعه شعر السمان حاصل تجربیات، ذهنیات و تفکر خود وی در باب جنگ و تأثیرات زیانبار آن بر زندگی مردم جامعه خصوصاً زنان است. جنسیت، قومیت و وطن از مهم ترین مسائلی هستند که السمان به آن ها توجه نشان داده است.
جمالیه التماسک الإیقاعی فی مراثی عبدالرزاق عبدالواحد؛ قصیده «فی رحاب الحسین» نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
23 - 42
حوزههای تخصصی:
من السمات التی تمیز بین الشعر والنثر هی عنصر الإیقاع، وهو یلعب دورا أساسیا فی النغمه الشعریه وحلاوتها، وهو تعبیر أصیل عما یدور فی مکامن الشاعر من الأحزان والأفراح والآلام؛ فبهذا السبب، یکون دوره بارزا بین توظیفات الشعراء، وقد شغل حیزا کبیرا بینها. یحاول هذا البحث دراسه الإیقاع الصوتی فی قصیده فی رحاب الحسین دراسه أسلوبیه. تعد القصیده من القصائد التی تمتاز بمکونات إیقاعیه جمیله تدل على وجدانیه الشاعر الحزینه بشکل مؤثر. لهذا، لجأ البحث إلى دراسه هذه المیزه فی القصیده، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. وقد تم تطبیقه فی دراسه الإیقاع الداخلی والخارجی فی القصیده. یقدم هذا البحث إیجازا عن القصیده ومکانه شاعرها ومقدمات عن الوزن والقافیه والعناصر المؤثره فی الإیقاع. ففی بحث الإیقاع الخارجی، درسنا بحر القصیده وقافیتها ورویها؛ ومن خلالها کشفنا عن أهم الجمالیات المؤثره فی إیقاعیه القصیده. وفی بحث الإیقاع الداخلی، درسنا أهم العوامل المؤثره فی الإیقاع الداخلی نظریا ثم قمنا بتطبیقها على القصیده. وفی النهایه، استخلصنا أن الشاعر ذو مهاره شعریه موسیقیه بارعه، حیث نجح فی إبراز المعانی عبر الإیقاعیه نجاحا. فهناک تناغم موسیقی جمیل بین الهیکل البنیوی والدلالی فی القصیده، حیث یعبّر عن المعانی وما یخالج فی نفس الشاعر أدق تعبیر.
دلاله الإیقاع فی شعر سعید محمد الصقلاوی المتلزم دیوان نشید الماء نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
105-141
حوزههای تخصصی:
تکون اللغه العربیه هی بطبیعتها لغهٌ موسیقیه؛ والنظام الإیقاعی فی الشعر العربی المعاصر تنسجم بین النغمه والفکره؛ والشاعر المعاصر ینشد قصائده بشتی الإیقاعات –داخلیهً کانت أو خارجیهً- بمختلف الدلالات. لذلک نشاهد فی أشعار الشعراء البارزین فی الأدب المعاصر جوقهً مغنیه من المفردات تشترک فی المعانی النبیله والمفاهیم السامیه، المفاهیم تبرز وتظهر فی أشعارهم حسب إیقاعاتها المتعدده. من میزات شعرهم الانتقال من إیقاع إلی إیقاع آخر فی قصیده ما حسب عواطفهم وأحاسیسهم؛ أی من التفعیلات الطویله فی حالته النفسیه البطیئه فی حین أو إنتقال إلی التفعیلات القصیره النشطه والسریعه فی حین آخر. یعتمد اُسلوب المقال، علی المنهج الوصفی _ التحلیلی والإحصائی، ویرید أن یعرف الشاعر وأشعاره ومنهجه الإیقاعی، لأن له مکانه بارزه فی الشعراء المعاصرین. هذا المقال یستهدف إلی دراسه إیقاعیه فی اشعار سعید محمد الصقلاوی الشاعر العمانی المعاصر الذی هندس الکلمات فی دواوینه المختلفه ومنها دیوان نشید الماء؛ لقد استخدم فی هذا الدیوان إیقاعین، هما الإیقاع الداخلی والإیقاع الخارجی وأنواع کل منهما مثل إیقاع التوازی والبیاض والسرد وما شابه ذلک؛ هو یغنی الحیاه والحیویه بإیقاع الأمل والحب والفرح بالحضاره العربیه والاسلامیه العریقه فی سطور وأحیاناً یسمع من القصائد موسیقی التحسر والحزن والألم بما یشاهد العالم الاسلامی کالقضیه الفلسطینیه. استخدم سعید الصقلاوی البحور الخلیلیه فی الدیوان وفیها تشاهد الترخصات العروضیه. کذلک. تشیر هذه الدراسه إلی أن الماده الغنائیه فیه عذبه ولینه تدل علی آفاق التجربه الشعریه وأحاسیسه الصادقه، فکل قصیده لها موسیقاها الخاصه التی تختلف عن الأخرى.
القیود الزمکانیّه فی شعر الخنساء؛ دراسه جمالیّه دلالیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
القیود تزید الکلام معنى وتغنیه إیضاحاً وعمقاً فکلّما ازدادت قیود الکلام ازدادت معانیه وکثرت دلالاته. والقیود الداله على الزمان والمکان من أکثر القیود استعمالاً فی اللغه العربیّه؛ إذ إنّ لکل فعل زماناً یحدث خلاله ومکاناً یقع فیه. وقد استخدمت الخنساء هذه القیود بکثافه فی نتاجها الشعری بغیه إثراء نصّها ورفده بوظائف جمالیّه ودلالیه فاعله. إنّ الخنساء من أشهر شواعر الأدب العربیّ وفی مقدمه شعراء الرثاء الذی یعدّ من أقدم الأغراض الشعریه المرتکزه علی القیود الزمکانیه تهدف هذه الورقه إلى دراسه القیود الداله على الزمان والمکان فی شعر الخنساء للوقوف على دورها فی خلق المعانی وإبداع الصور البیانیه فی شعرها. تعتمد هذه الورقه على المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ وتستفید من الإحصاء فی بعض جوانبها، وقد توصّلت إلی نتائج أهمّها أنّ الخنساء أفادت من طاقات القیود الزمانیه والمکانیه لبیان عواطفها فی فقد أقربائها، فأبدعت فی الکثیر من المعانی والثیمات المبتکره. ومن خلال توظیف الشاعره لهذه القیود الموحیه رکزت علی صفات المدح بغیه تمجید مرثیها والإطراء علیه حیث تجعله فی قمه تلک الصفات. فضلاً عن الدلالات التی تنتجها هذه القیود فی النصّ الشعریّ، فقد أخضعتها الخنساء لإغناء الصور التشبیهیه والاستعاریّه المبتکره، إذ أغنت الصور حسناً وجمالاً وظرافهً، کما وظفتها لخلق بعض الصور الکنائیه.
جمالیه الخطاب الساخر وأسالیبه فی مجموعه "صوره شاکیرا" للقاصّ الفلسطینی المعاصر محمود شقیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
لاتختصّ السخریّه بالشعر وحده بل انتشر توظیفها فی کافّه الأنساق الأدبیّه، لاسیّما القصه والروایه، حیث نجد فی الأقطار العربیه قصصیین وروائیین قد تفنّنوا فی هذا الأسلوب وأبدعوا فیه، فعالجوا معاناه شعبهم وصوّروها تصویراً فتوغرافیّاً. یُعدّ محمود شقیر من أبرز الکتّاب والقاصّین الفلسطینیین المعاصرین الذین کتبوا القصه السّاخره، إذ استخدم فی أعماله القصصیّه الأسلوب السّاخر، مسلّطاً الأضواء على المعطیات السیاسیّه والاجتماعیّه فی فلسطین. لقد وظّف شقیر فی مجموعه "صوره شاکیرا" القصصیّه أسلوباً شعریاً سهلاً ممتنعاً بالإضافه إلى السّرد التصویری، والحبکه المتقنه المفتوحه، واستدعاء الشّخصیّات العالمیّه المعروفه منها الأمریکیّه ما أدّى إلى اتّسامها بوسمه الإبداع الفنّی، حیث نجح فی ترسیخ مضامین تلک القصص السّاخره فی ذهن المتلقّی. تظهر ضروره البحث فی نمو التوجّه إلى القضیّه الفلسطینیه، حیث ساهمت فی إنتاج نسبه کبیره من أدب المقاومه بأنساقه المختلفه منها الخطاب الساخر، لهذا توجّه الباحثان إلى دراسه قصصه وذلک لأنّها انطوت على رؤى وآراء وأسالیب جدیده ومتنوّعه تجدر بالدراسه و التحلیل وعلیه درس الباحثان مجموعه "صوره شاکیرا" القصصیه دراسه أسلوبیّه بالمنهج الوصفی- التحلیلی بغیه الکشف عن مستویات الأسلوب الساخر وقیمته الفنّیه فی تلک المجموعه الأدبیه وفهم الأسالیب المستخدمه فی بنیتها القصصیّه. أما أهمّ ما تناوله البحث فهو رصد السخریّه لغه واصطلاحاً ثمّ البحث عن وجوه مختلفه لأسالیب السخریّه فی عناصرها السّردیه. تشیر نتائج البحث إلى أنّ الکاتب استخدم أسالیب سخریّه متنوعّه قلَّ من تطرّق إلیها من قبل مثل توظیف اللّهجه العامیّه، التلاعب بالحروف، والتّضخیم أو الصّوره الکاریکاتیریّه، والمفارقه الدرامیّه. کما أنَّ الکاتب اعتمد علی المفارقه الصّارخه، التی یتکوّن قوامها من الواقع المؤلم وتهدف إلی الفضح والتعریّه وتسعی إلی تقویم الخلل. وجّه محمود شقیر حربته السّاخره نحو المسؤولین باعتبارهم سبب تخلفه کما وجّهها نحو الاحتلال البغیض والتقالید البالیه ذلک أنّ الأخیرین وجهان لعمله واحده.
بررسی معانی کاربردی افعال مزید (باب های افعال، تفعیل و مفاعله) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه دومین منبع معرفتی در اندیشه اسلامی است. این اثر کهن و فاخر علاوه بر کارکرد ایدئولوژیک که به درون مایه های آن مربوط می شود، به دلیل ارزش بلاغی و زیبائی شناختی، کارکرد ادبی نیز دارد. ویژگی اخیر دستاورد مؤلفه هایی چند از جمله کابرد افعال مزید جهت افاده ی معانی سازگار با مقتضای حال است که با وجود بسامد فراوان آن در خطبه ها، نامه ها و پاره گفتارهای امام علی (ع) تاکنون از نظر پژوهشی مغفول مانده و تأثیر آن در ساختار سخن مورد بررسی قرار نگرفته است. مقاله پیشارو با عنوان « بررسی معانی کاربردی افعال مزید (باب های افعال، تفعیل و مفاعله) در نهج البلاغه » پژوهشی نظری است که به روش تحلیلی – توصیفی نمونه هایی از افعال مزید را با بهره گیری از منابع لغوی و شرح های نهج البلاغه از نظر معانی کاربردی مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش نشان دهنده ی آن است که باب های افعال و تفعیل نسبت به دیگر ابواب بیشترین کاربرد را در نهج البلاغه داشته و کاربست افعال مزید در هر یک از بابها از جمله بابهای افعال، تفعیل و مفاعله کاملاً منطبق با مقتضای حال و اهداف خطبه ها، نامه ها و پاره گفتارها بوده است.
صوره المرأه وحقوقها فی روایه "إمرأه النسیان" لمحمّد براده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر قضیه المرأه وحقوقها والقضایا التی تدور حولها من الموضوعات التی تحظی باهتمام المعاصرین والفکر الحدیث، رغم أن الدفاع عن حقوقها یعود إلى قرون ماضیه، إلا أن هذه القضیه ما زالت جدیده فی الأوساط الثقافیه والاجتماعیه. تدور المناقشات حول حقوق المرأه غالبا حول المساواه مع الرجل فی جمیع الحقوق على المستویین الفردی والاجتماعی، فضلاً عن حریه المرأه من جمیع القیود الاجتماعیه والفردیه. محمّد براده (1987 م.) وهو روائی مغربی یتناول فی روایاته قضایا المجتمع المغربی. ومن أهم روایاته فی هذا المجال روایه امرأه النسیان وهی موضوع دراستنا. نعتمد فی هذه الدراسه على المنهج الوصفی والتحلیلی لمعالجه قضیه المرأه وحقوقها فی الروایه. ویشیر بعض النتائج إلى أن الکاتب حاول تقدیم وجهه نظره المؤلمه عن المرأه فی المجتمع المغربی خلال کلمات شخصیه ف. ب؛ فقدت المرأه هویتها وعانت من الإلهاء والضیق النفسی الذی کانت تعیشه فی الداخل. یصوّر الکاتب التناقض بین المرأه الجدیده والمرأه التقلیدیه بالنسبه لنا، کما یصوّر لنا الطلاق وآلام المرأه المطلقه لأن الطلاق مخیف بالنسبه للمرأه لأنها تعتبر الطلاق عنوانا للعهر فی المجتمع. فانفصال المرأه عن الرجل یجعلها عاهره فی المجتمع وأعین أفراد الأسره. وهکذا یدافع الراوی عن حقوق المرأه وحریاتها وینتقد الشذوذ الجنسی فی مجتمعه وکذلک وجود الظلم والعنف فی المجتمع الذکوری.
الأفعال الکلامیه لتعامل المؤمنین فی القرآن الکریم فی ضوء نظریه تداولیه سوره لقمان نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
53 - 74
حوزههای تخصصی:
التداولیه ترتبط بالتواصل السلیم أو التواصل الأمثل الذی یحرز من خلاله، أکبر قدر من الوضوح والشفافیه لانعکاس اللغه. بما أنها تعدّ عملیه تصاعدیه مؤدیه إلى طبقه عالیه من المعنى والسیاق، فهی تستوعب جمیع مستویات اللغه من الحاله الانفرادیه، والتواصلیه، والحواریه. وللتداولیه محاور مختلفه، منها الأفعال الکلامیه التی تحیل الصوره الذهنیه للغه إلى الصوره الفعلیه اللغویه التأثیریه. وسوره لقمان هی إحدى السور المهمه التی تحمل آداب التعامل والمعاشره، بذلک تحتاج إلى الأسلوب التواصلی أو التداولی الذی یحقق مقصدیه الکلام غیر المباشر. وطبیعه الأفعال الکلامیه والحجاجیه تجسّد ما فی السوره من الأغراض والمقاصد من خلال إستراتیجیه تواصلیه حجاجیه، کما تهتمّ أیضا بوقع الکلام وتأثیره على المتلقی. تتبع المقاله المنهج الوصفی التحلیلی، مستمده من مناهج أوستین وسیرل، اللذین قاما بتطویر نظریه الأفعال الکلامیه. مما توصّلت إلیه هذه المقاله أنّ الأفعال التقریریه أو الإخباریه فی السوره تشمل الغرض غیر المباشر، کتشجیع المؤمنین على المعاشره الحسنه والأدب، کما تدلّ الأفعال الإنجازیه أو الإنشائیه الموجوده فیها على التحذیر والتنبیه امتداداً إلى التشجیع فی بعض الأحیان. وهذه المعانی تکون ذات دلاله نفسیه شعوریه تبعث الحیاه والتحرک فی نفس المتلقی، وتحتوی على معان أخرى غیر الدلالات المباشره، یمکن الوصول إلیها من خلال المقام الذی وردت فیه.
دراسه فنیه دلالیه لخواتم الآیات فی سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
169 - 184
حوزههای تخصصی:
قد یُحدَّد فی الخاتمه موضوعُ الآیه، باعتبار أنّ الخاتمه بؤره توحّد الآیه، وتکون فکرتها العامه أو هی المرکز الذی تدور حوله الآیه، وتعدّ نواه مضمون الآیه، حیث تجمع الخاتمه مسار الأفکار القائم على موضوع أو عده موضوعات فی الآیه. ویمکن أن نعد قدره الآیه فی الخاتمه على تذکّر عناصر فنیه معینه ونظمها أکثر من غیرها، إشاره إلى أنّ العناصر التی تحملها الخاتمه، تمثّل موضوع الآیه فی بنیه تختلف من الناحیه الشکلیه عن سیاقها، وتختلف کیفیه بنائها عند کل آیه؛ لأن کل آیه تختار من بنیه العناصر التی تناسبها. فیکون من المجدى فی القضیه، أن نتدبر الخواتم القرآنیه ونهایاتها؛ لنرى أنها تأتی لمقتضیات معنویه، مع نسَق فنی اقتضته المعانی. إذن، لا بدّ من الإشاره إلى أن التغیر فی ساحه الخواتم وألفاظها وتراکیبها یؤثّر على تولید المعانی الهامشیه التی یدرکها المتلقی الفَطِن. هذه المقاله محاوله من خلال المنهج الوصفی التحلیلی، لدراسه البناء الفنی فی خواتم آیات سوره آل عمران. تدلّ النتائج على جمال فنی فی الخواتم للمبالغه أو الدلاله على الثبات والدیمومه وما شاکل ذلک، حیث تلتقی الألفاظ والمعانی فی نهایات الآیات التقاء متمازجا فی إطار نظام فنی خاص؛ لتشکل عبارات ترتبط بسیاقها، کما تشیر النتائج إلى أنّ لکل خاتمه نظاما بنیویا خاصا یتناسب مع الغرض الأدبی للآیه.
واکاوی مضامین اجتماعی در شعر ایمن العتوم (مطالعه موردی دیوان «نبوءات الجائعین»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات، رابطه محکمی با اوضاع اجتماعی هر جامعه دارد. در رابطه میان ادبیات و اجتماع یک بازخورد دو طرفه تاثیر پذیری و تاثیر گذاری وجود دارد. در این میان شعر ارتباط تنگاتنگی با مضامین اجتماعی دارد و شاعر از شعر در جهت بیان مشکلات جامعه بهره برده است. این پژوهش در پی آن است که مضامین اجتماعی را در شعر ایمن العتوم بررسی کند. العتوم مانند هر شاعر دیگری از اوضاع اجتماعی زمان خویش تاثیر پذیرفته و مضامینی همچون فقر، عدالت خواهی، وطن گرایی، ظلم و خشونت در اشعار او به وضوح نمایان است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با تاکید بر مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بر آن است که دیدگاه شاعر را نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده زاویای مختلف جامعه نابسامان را با زبانی برنده و دیدی در خور تحسین، بیان می کند و شاعر به عنوان فردی اصلاح کننده؛ با بیان مضامین اجتماعی، وظیفه خود را در خدمت به همنوعان خود به خوبی ایفا می کند و خواستار احیای حقوق پایمال شده مردم و برقراری عدالت و دوری از ظلم و ستم و پرهیز از خشونت است.
رمانتیسم سیاه در مجموعه المسرح و المرایای آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم سیاه یکی از جریان های ادبی است که بر پایه نگاه یأس آلود و بدبینانه نسبت به مسائل فردی و اجتماعی بنا شده است و مضامینی چون: مرگ اندیشی، درد و رنج، بدبینی، تنهایی، توصیف ابتذال و جنبه های مشمئزکننده وجود انسانی، فضای مبهم و تاریک، ترس و هراس، نفی ارزش های انسانی، یأس و سرخوردگی نسبت به جامعه و موقعیت وجودی انسان و انزواطلبی را انعکاس می دهد. در آثار برخی از شاعران و نویسندگان، می توان به نمونه هایی از سیاه نویسی دست یافت که در اوضاع تاریخی خاص، نگاه نومیدانه و بدبینانه، نسبت به هستی بازتاب می دهد. آدونیس، شاعر معاصر عرب، از این امر مستثنی نیست. او شاعری سوری تبار است که بر اثر فعالیت های سیاسی و سرودن اشعار اعتراض آمیز علیه مقامات، به زندان افتاد؛ در میان شاعران معاصر عرب، برجسته ترین نقش را در شعر معاصر و جدید عرب ایفا کرد که او را در صف نخستین شاعران نوپرداز و نظریه پرداز قرار داد. برخلاف عده ای که معتقدند، آدونیس شاعری رمانتیسم نیست و در اشعار او بویی از رمانتیسم به مشام نمی رسد، ولی در آخرین دفتر شعری او با عنوان «المسرح و المرایا (صحنه ها و آینه ها)» رگه هایی از رمانتیسم سیاه وجود دارد که با زبانی مبهم و نمادین بیان شده است. هدف این پژوهش نشان دادن رمانتیسم سیاه در این مجموعه است. یافته های پژوهش نشان می دهد علت سیاه نویسی آدونیس در این مجموعه،گاه ریشه در شرایط اجتماع فاسد و گاهی هم نشأت گرفته از دست نیافته های اوست. «تعب» از پربسامدترین موتیف هایی است که شاعر برای به تصویر درآوردن ناکامی هایش از آن بیشترین بهره را جسته است. نگارندگان کوشیده اند تا با روش توصیفی - تحلیلی قطعه هایی از این دفتر که درصد سیاه نویسی در آن بیشتر بود را شناسایی و ترجمه کنند، سپس به تحلیل آن بپردازند. کاوش در زمینه ها و عوامل سیاه نویسی در این مجموعه موجب می شود تا با یکی از آثار ادبیات معاصر عرب که نشأت گرفته از اوضاع انقلابیِ سیاه و وخیم جامعه است، رویارویی آگاهانه داشته باشیم.
تأثیر الأدب العربیّ على الأدب الإندونیسیّ القدیم؛ شعر حمزه فانسوری نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
أشار بعض مؤرخی الأدب الإندونیسى إلى تأثر الأدب الإندونیسیّ تأثرا کبیرًا بالأدب الأجنبیّ عامه والأدب العربیّ خاصه. وهذا النظر یحتاج إلى براهین وشواهد، حتى تظهر الوقائع الصحیحه الحقیقیه. ویهدف هذا البحث إلى معرفه مدى تأثر الأدب الإندونیسیّ القدیم بالأدب العربیّ وأبعاده. ولمعرفه ذلک، نحتاج إلى دراسه مقارنه وافیه بین الأدبین. ونرید أن نکشف هذا التأثر من خلال شعر حمزه فانسوری وهو کاتب وشاعر صوفی إندونیسیّ شهیر من منطقه آتشیه روج مذهب وحده الوجود الذی دعا إلیه ابن عربیّ. إنه أول شاعر عرّف صوره الشعر فی الأدب الملایوی. وکتب عده قصائد تتناول المفاهیم الصوفیه، ونحن نفترض أن تلک القصائد کانت متأثره بالأدب العربیّ. ومن خلال دراسه مقارنه بین الأدبین العربیّ والإندونیسیّ أظهرت النتائج: أن حمزه فانسوری قد تأثر فی شعره بالأدب العربیّ لغویا وشکلا ومضمونا. واستخدم، من ناحیه اللغه، کثیرا من المفردات والمصطلحات العربیّه کالطالب، والغائب، والتائب والشعر، والمدح، والاعتقاد وغیرها. وأما من جانب الشکل فقد کان شعره یتضمن بعض الأبعاد التی تعارف علیه الأدب العربیّ کالأبعاد التی تتعلق بالعروض والبلاغه کالقافیه والاقتباس والسجع والتشبیهات. وأما من ناحیه المضمون أو الروح فقد تأثر بالأغراض الشعریه الصوفیه العربیّه وبعدد من الأفکار الصوفیه العربیّه کما جاء بها ابن عربیّ وغیره، ولکن مع ذلک فإن حمزه فانسوری جاء ببعض الابتکارات شکلا ومضمونا فی شعره وفقًا للسیاقات الإندونیسیّه.
واکاوی جلوه های کهن الگوی آنیموس در شعر نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
57 - 76
حوزههای تخصصی:
در الگوی روانکاوی یونگ، ساحت روان هر انسان متشکل از دو عنصر نرینه و مادینه است که فقط قطب موافق آن عیان است و دیگری در درون، نهفته است. آنیموس یا نرینه درون، ساحت مردانه وجود هر زن است که مسئول خلق و خو و روحیات مردانه است و به طور ناخودآگاه بر رفتار، عملکرد، گفتار و حیات روانی زن اثر می گذارد. در باور یونگ اگر زن بتواند این نیروی درونی را مهار کند و با او از در سازش در آید از ویژگی های مثبت آن که عموما صفات خاص مردانه هستند، برخوردار می شود و برعکس اگر نتواند آن را کنترل کند، خصائص منفی مردانه بر او غلبه می کند. نمود بیرونی این نیروی درونی در محصولات ذهنی زنان به شکل های مختلفِ مثبت و منفی بروز می کند. شعر زنانه یکی از تجلیگاه های اصلی بروز و ظهور آنیموس است. هدف جستار حاضر، کشف جلوه ها، دلالت ها و معانی پنهان آنیموس در شعر نازک الملائکه است که از او به عنوان یکی از پرچمداران انقلاب فرمی و محتوایی در شعر معاصر عربی یاد می شود. نبود تحلیلی روشمند درباره موجودیت مردانه در شعر نازک بر مبنای یک رویکرد روانشناختی به عنوان ضرورت این مقال تشخیص داده شد. نتایج نشان می دهد، شاعر طی جریان فردیت یابی خود، گاه با نبمه مردانه وجود خود به تفاهم و آرمش می رسد و گاه با او به کشمکش می پردازد و از این طریق حیات روانی اش به مخاطره می افتد. همچنین غلبه نومیدی بر کلیت شعر او بیانگر آن است که شاعر در جریان کشمکش با این نیروی اثرگذار، غالبا ناموفق بوده بنابراین جنبه های منفی آنیموس در قیاس با جنبه های مثبت در شعر او نمود بیشتری دارد.
دراسه نقدیه لنظریات طنطاوی جوهری ومحمد عبده فی التفسیر العلمی للقرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
353-383
حوزههای تخصصی:
من أبرز المباحث فی التفسیر وأسالیبه مبحث التفسیر العلمی، فضلا عن سیر تطوره فإنّ دراسه آراء ونظرات المفسرین وطرق تفسیرهم ذو أهمیه بالغه، ونجد تفسیر طنطاوی المسمَّی بالجواهر من أشهر کتب التفسیر فی العصر الحدیث، وهو یعتقد بأنّ المعرفه الصحیحه للقرآن لا یمکن التوصل إلیها دون استخدام العلوم الحدیثه. وکذلک فإنَّ تفسیر المنار لمحمد عبده یعدّ من أسمی التفاسیر القرآنیه نظرا لاستفادته من العلوم الحدیثه، فقد سعی صاحب التفسیر أنْ یفسر القرآن بناء علی متطلبات العالم الحدیث عن أنماط التفسیر السابقه ویعتمد علی عقله إلا أنّه کان یخالف تأویل القرآن ولایدخله فی تفسیره. والغرض من الدراسه هذه هو إعاده فحص تفسیر القرآن العلمی لطنطاوی ومحمد عبده. وأشاد بعض الأکادیمیین بطنطاوی کما انتقده الآخرون ووصفوه برجل حالم. وهذه الدراسه المتواضعه تدرس آراء ونظریات طنطاوی ومحمد عبده فی مجال العلم وتبحث عن دوافعهما الحقیقیه لاختیار هذا المنهج الجدید معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی، فالسؤال الأساسی هو: وما هی الاشتراکات والاختلافات فی توظیف العلم التجریببی لفهم القرآن عند طنطاوی جوهری ومحمد عبده؟ هل یمکن لشخص غیر معصوم أنْ یدّعی تفسیر جمیع الآیات القرآنیه بحیث یشمل کل الزوایا العلمیه والصوفیه والفلسفیه والأخلاقیه والأدبیه والفنیه والنفسیه والاجتماعیه والفقهیه للقرآن؟ ونتیجه لذلک، لا یمکننا اعتبار عبده متطرفا فی تفسیره العلمی، وتفسیر طنطاوی کما یقال لا یُعتبر تفسیرا علمیا، ونظرته لآیات وجود المواهب الطبیعیه تکون من جنس آخَر.
من إشکالیات فن التعبیر الکتابی فی التعلیم الجامعی الإیرانی
حوزههای تخصصی:
یعدّ فن التعبیر الکتابی من المساقات التی تعرض عاده فی السنوات الأولی من الدراسه لطلاب البکالوریوس فی قسم اللغه العربیه وآدابها أو ترجمتها ویواجه الطلاب الناطقون بالفارسیه فی إیران مشاکل عدیده بهذا الشأن حتی لا یکاد یستثنی أحد من الحیره والإرباک فی مزاوله هذه الوحده التدریسیه. ومن جمله هذه الإشکالیات ما یرتبط بفن التعبیر بشقیه الشفهی والکتابی أو التحریری. رکّزت هذه الدراسه فی رصد هذه الإشکالیات، کما تقوم هذه الدراسه بطریقه وصفیه تحلیلیه بتعریف هذه الإشکالیات وأسبابها لتعطی حلولا للوقایه منها وتبین أن الأسباب تعود إلی إشکالیات النظام الجامعی وإشکالیات تخص طرق التدریس و إشکالیات عدم إتقان أسیاسیات لغویه وإشکالیات عدم إتقان أساسیات لغویه و إشکالیات نفسیه. وتتصدر الإشکالیه الخاصه للنظام التعلیمی وفتره عرض الماده من أهم الأسباب التی تمهد الأرضیه للمشاکل الأخری کما تکون مشکله التطبیقات والبرمجیات المعاصره التی باتت فی متناول الأیدی دون تقییم لها وتحذیر أحیانا والتصورات الناجمه من لغه الأم مما یؤثر سلبا علی تعلیمیه التعبیر الکتابی أثرا یبقی ویضرّ .
مقارنه بین أوزان الشعر الترکی والعروض العربی دراسه وصفیه- تحلیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
111 - 128
حوزههای تخصصی:
یری بعض الباحثین الأتراک أنّ جذور الأوزان العروضیه العربیه تصل إلى الشعر الشعبی الترکی القدیم، ویرون أن أوزان العروض الترکی لیست مقتبسه من العروض العربی. وقد راجت أوزان العروض العربی کوزن وحید للشعر الفارسی بعد ما تعرف شعراء الأدب الفارسی على العروض العربی، فاندثرت الأوزان الهجائیه القدیمه للغه الفهلویه والفارسیه الوسطى. أما الأتراک فهم استعملوا الأوزان العروضیه بجانب الأوزان الهجائیه المحلیه. تنوی هذه الدراسه من خلال المنهج الوصفی – التحلیلی، أن تتطرق إلى أوجه التشابه التباین بین أوزان الشعر الترکی والعروض العربی وتحاول الإجابه عن مدی التزام الأتراک بأوزانهم الهجائیه ومدی تأثرهم بالعروض العربی فی شعرهم. من أبرز نتائج هذه الدراسه هی أن الأوزان العروضیه العربیه تقوم على کمیه المقاطع وتناسُب الهجاءات وتساوی الشطرین طولها وقصرها خلافا للشعر الترکی الذی یقوم على تساو فی عدد الهجاءات فی کل شطر شعر؛ وهناک اختلاف کثیر فی استعمال بعض البحور الشعریه العربیه التى تأثرو شعراء الترک فیها من العروض العربی؛ ومن أوجه الشبه بین الأدبین هو أن الردیف فی شعر کلا اللغتین یعتبر نوعا من الصنعه ونلاحظ أن الوزن المستخدم قریب جدا بالوزن الهجائی الترکی.