ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
۴۴۱.

نقد و بررسی نامه ابوسلمه خلّال به امام صادق

کلیدواژه‌ها: کوفه خراسان امویان عباسیان علویان ابوسلمه خلال ابومسلم ابراهیم امام ابوالعباس امام صادق محمد نفس زکیه منصور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با ادیان و مذاهب
تعداد بازدید : ۲۸۴۵
ابوسلمه که از داعیان صاحبنفوذ عباسیان در عراق و خراسان بود، با آگاهی از دستگیری و قتل ابراهیم امام و فرار برادرانش، در نامه‏ای به علویان بهویژه امام صادق، خود را خواستار واگذاری رهبری انقلاب به آنان وانمود، اما با توجه به فعل و قول امام؛ یعنی سوزاندن این نامه و شیعه ندانستن ابوسلمه، گمان میرود که او در پی توطئهای بر ضد علویان بوده باشد. امویان به دنبال یافتن رهبر شورش عراق و خراسان بودند و او میخواست که توجه آنان را به سوی علویان جلب کند و عباسیان را از تعقیب شدن نجات دهد. او همچنین میخواست بداند که کدامیک از علویان طالب خلافت است.
۴۴۲.

بررسی حقیقت ظلومیت و جهولیت از منظر ابن عربی، ملاصدرا و امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی امام خمینی ملاصدرا ظلومیت جهولیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تعداد بازدید : ۲۸۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۱۴
بررسی معنا و حقیقت ظلومیت و جهولیت که طبق آیة 72 سوره احزاب باعث پذیرش امانت الهی شده است، مورد نظر این پژوهش است. در این مقاله درصدد هستیم تا با بررسی آرای ابن عربی، ملاصدرا و امام خمینی به این مهم نائل شویم. به این منظور با روش کتابخانه ای- اسنادی به آثار این سه دانشمند مراجعه شده و پس از جمع آوری و تحلیل آرای آنها این نتیجه به دست آمده است که هر چند کلمات ظلوم و جهول به لحاظ ریشة لغوی معنای ذمی دارند، لیکن در عرفان ابن عربی و حکمت متعالیه مراد از امانت الهی، خلافت الهی است که تنها انسان به خاطر دو صفت ظلومیت و جهولیت که دو صفت مدحی برای انسان شمرده می شوند، قابلیت و استعداد آن را دارد تا به این مقام نائل شود. ابن عربی با بیان دو معنای متفاوت از انسان دو تفسیر جداگانه از ظلوم و جهول بودن او ارائه می کند. از نظر ملاصدرا آنچه موجب شده است تا از میان مخلوقات الهی تنها انسان دارای چنین صفتی باشد، ضعف او در خلقت است. در این بین، امام خمینی ظلومیت و جهولیت را دو صفتی می داند که خداوند انسان را به واسطه آن، ستوده است. از نظر او ظلومیت و جهولیت یعنی تجاوز از منازل حس و تعینات و فنای در بقای خداوند.
۴۴۴.

نقد و بررسی پلورالیسم دینی نجات بخش در دیدگاه عرفانیِ ابن عربی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی ابن عربی نجات جان هیک پلورالیسم دینی رستگاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۲۸۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۲۲
نظریه ی پلورالیسم دینی رویکرد جدیدی در عرصه ی دین پژوهی است و با این عنوان، در زمان ابن عربی و مولوی مطرح نبوده است. باوجودِاین، طرفداران پلورالیسم دینی، به ویژه جان هیک، مدعی اند که عارفان مسلمانی چون ابن عربی و مولوی نظراتی شبیه به آرای آنان ارائه داده اند و در این خصوص، به برخی از سخنان این دو عارف تمسک می جویند. جان هیک مدعی است که ادیان گوناگون، حتی اگر پاسخ ها و واکنش های گوناگون به واقعیت الوهی باشند، همگی می توانند مایه ی رستگاری، کمال نفس یا رهایی پیروان خود شوند. با بررسی و تدقیق در آرای ابن عربی و مولوی، مشخص می گردد که نظریات این دو عارف مسلمان به رغم داشتن مضامین کثرت گرایانه، تفاوت اساسی با پلورالیسم دینی مورد ادعای هیک دارد، چراکه از منظر ایشان، در حقیقت، یک دین نجات بخش وجود دارد که دارای تمامی حقایق است و همه ی راه های محتمل را برای نجات بشر داراست. این دین همان اسلام است که خود را تسلیم حق بودن معرفی می کند. اما آنها عقیده دارند که دیگر ادیان نیز دارای حقایقی بوده، به اندازه ی حقیقتی که دارند معتقدان خویش را به نجات و رستگاری می رسانند. اما پیروان دیگر ادیان اگر از سنت اسلامی آگاهی یابند و به آن پایبند گردند، به درجات عالی تری از رستگاری نایل می شوند.
۴۴۵.

خلق مدام در نگاه ابن عربی و مقایسه آن با حرکت جوهری صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۵۰.

بررسی و تحلیل زبان عرفانی در آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاویل تجربه عرفانی زبان عرفانی عین القضات همدانی شطح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۶۳
پیدایش تصوف و عرفان و ورود معانی، تجربه ها و آموزه های عرفانی به حوزه زبان منجر به شکلگیری زبانی خاص با نام زبان عرفانی شد. این زبان به دو قسم زبان عبارت و زبان اشارت تقسیم می شود. عارف در جریان سیر و سلوک خود به اندیشه ها، حقایق و تجربه هایی دست می یابد که چگونگی بیان آن در قالب الفاظ، به دلیل ماهیت این گونه معارف، به سادگی امکان پذیر نیست. اما عرفا با به کارگیری همه ظرفیت های زبان، دریافت های عرفانی خود را در قالب محدود لفظ و کلام به دیگران منتقل کرده اند. عین القضات همدانی، عارف بزرگ قرن ششم هجری، به عنوان یکی از پیشروان تصوف اسلامی در آثار ارزشمند خود، اندیشه ها و مواجید عرفانی را با تعابیر و تفسیرهای بدیعی ارائه می کند. در این پژوهش می کوشیم دیدگاه های وی را درباره زبان و نحوه بیان بررسی کرده و آثار او را از لحاظ زبانی تحلیل و تبیین کنیم. حاصل بررسی ها نشان می دهد، قاضی همدانی از همه ظرفیت های زبان- زبان اشارت و زبان عبارت- برای تبیین آراء و عقاید و بیان تجارب عرفانی خود سود جسته است.
۴۵۳.

جنون الهی و ظرائف توحید مجذوبان الهی از دیدگاه عطار نیشابوری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی عطار نیشابوری مجذوبان الهی مجانین الحق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
تعداد بازدید : ۲۸۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۴۷
عطار نیشابوری (متوفی 618 هـ .ق) را در عالم عرفان و تصوف و در میان بزرگان ادب عرفانی می توان تنها عارف شاعری دانست که بیشترین و شاید عمیق ترین مطالب را در خصوص دیوانگان الهی بیان کرده است. وی با بیان احوال و اقوال شگفت انگیز آنها و سپس تفسیر و تحلیل عمیق ظرائف گفتار و رفتار آنها، به طور مکرر در مثنوی های عرفانی خود، علاقه باطنی و گرایش فکری خود را نسبت به این طایفه نشان داده است. عطار با تفصیل در شخصیت پردازی دیوانگان الهی در جای جای مثنوی های عرفانی اش و یاد کردِ مکرر آنها در حکایت های کوتاه و بلند، احوال دیوانگان الهی و اطوار جنون آنها را به عنوان «موضوعی مستقل» مطرح کرده و توجه عمیق و نگرش والای خود را درباره آنها نشان داده است. چنین رویکرد صریحی، نشان از اهمیت موضوع نزد عطار دارد و همین اهمیت موضوع سبب شده است که ذکر احوال و اقوال دیوانگان الهی در آثار وی به عنوان یک «سبک» و یکی «از ویژگی های بارز شعر عرفانی» او محسوب شود. سخنان طنزآلود و انتقادآمیز منسوب به مجذوبان و دیوانگان در هیچ یک از آثار شعر فارسی به اندازه مثنویات عطار فراوان نیست و همین نکته تقریباً یک ویژگی برای مثنویات وی است. عطار علاقه خاص به نقل حکایاتی دارد که در آنها ملحدین و مجرمین و صاحبان حِرَف پست و افراد دون پایه جامعه، نمونه و سرمشق سایر افراد متدین قرار می گیرند. در این میان دیوانگان الهی، برجستگی و اهمیت ویژه ای در تبیین اندیشه های عمیق ولی نامتعارف و غامض عطار دارند. به خوبی می توان فهمید که نقشی که دیوانگان در حکایات عطار بازی می کنند در بسیاری از اوقات، اندیشه تشخص یافته خود او هستند که با ظرافت و رندی نکاتی را که یک عاقل به صراحت نمی تواند اظهار کند، آنها به راحتی بیان می کنند. به تعبیر زرین کوب «به نظر می رسد شاعر پاره ای از اندیشه های شخصی خود را از زبان آنها بیان می کند».
۴۵۴.

صفات جلال و جمال از دید کلامی و عرفانی اسلامی

کلیدواژه‌ها: عرفان علم کلام جمال صوفیه صفات الهی جلال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۲۷۹۶ تعداد دانلود : ۸۷۳
بحث در حوزه صفات الهی، آثار و لوازم آن به ویژه در بعد خداشناسی، از مباحث محوری و مهم در حوزه الهیات است. صفات جلال و جمال الهی از همان آغاز نضج و تولد علوم اسلامی از مباحث بحث انگیز میان اکابر صوفیه، مفسران و دانشمندان علم کلام بوده است. این مقاله بر آن است ابتدا به ریشه یابی جلال و جمال، معانی لغوی و اصطلاحی آن ها و آنگاه نظرات مشایخ صوفیه درباره این دو واژه بپردازد و نیز جمال و جلال را در تفاسیر مهم، احادیث و روایت، جست و جو و از منظر فرق کلامی و عرفانی بررسی کند. در این مقاله نتیجه می گیریم که در میان عرفا و صوفیان درباره جلال و جمال دو تلقی وجود داشته است. در اغلب موارد، به ویژه نزد متقدمان، جلال و جمال از حیث تأثیرات سلوکیشان بر احوال و حیات معنوی سالک مورد توجه بوده و در تلقی دیگری (بیشتر نزد متأخران و در مکتب ابن عربی)، جلال و جمال از وجوه نظری مابعدالطبیعی مورد تأمل قرار گرفته است. بر اساس آنچه منقول است برخی از متقدمان، همچون سَری سَقطی، به استقلال به تعریف جلال و جمال نپرداخته اند، اما در بیان اصطلاحاتی همچون حیا و انس به لوازم جلال و جمال الهی توجه کرده اند. به گفته سری سقطی، حیا، لب فروبستن از سَرِ اجلال برای تعظیم جلال حق است و انس، التذاذ روح به کمال جمال است، همچنین بنا به گزارش قُشَی خرّاز فنای هویت و بقای باللّه را اثر مشاهده جلال ربوبی می داند.
۴۵۵.

معاد جسمانی از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن عربی معاد جسمانی اجسام بسیطه عالَم طبیعت جهنم افلاک ثوابت بهشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۵۷
در این مقاله، ضمن بیان اصول و مبانی عرفان ابن عربی در زمینه معاد جسمانی، بر این نکات تاکید شده است: .1 انسان موجود مجردی است که همواره و در هر یک از نشات، مدبر بدنی متناسب با آن نشئه است. براین اساس، بدن انسان در عالم دنیا مادی عنصری، در برزخ برزخی و مثالی، و در عالم آخرت اخروی با مزاجی کاملا متفاوت با مزاج دنیوی است، .2 عالم آخرت دارای دو منزل بهشت و جهنم است و بیان حقیقت و جایگاه این دو منزل، کیفیت معاد و چگونگی هویت آدمیان را در این دو منزل روشن می کند، .3 کل عالم عناصر، یعنی مادون فلک مکوکب (که شامل ارض و افلاک هفت گانه است)، به جهنم بدل می شوند و لذا جهنم و جهنمیان هویتی عنصری، اما تبدل یافته دارند، .4 بهشت در میان فلک مکوکب و فلک اطلس واقع شده است و از این رو، بهشتیان متناسب با جایگاه خویش دارای بدنی از سنخ اجسام بسیطه اند، .5 بدین ترتیب، معاد با بدنی جسمانی، که متفاوت با جسم دنیوی است، صورت خواهد پذیرفت.
۴۵۸.

مقامات عرفانی در اندیشة ابن سینا و سهروردی

کلیدواژه‌ها: مقام حال عرفان سالک ابن سینا سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸۱ تعداد دانلود : ۷۹۹
«مقامات و احوال» از جمله مراحل اساسی سلوک عرفانی به سوی حقیقت است که اتحاد با حق را امکان پذیر می کند. ابن سینا و سهروردی بنا بر تجربیات عرفانی خویش، برای مقام، درجات و ترتیبی متفاوت با دیگران ذکر کرده اند. ابن سینا در نمط نهم «الاشارات» به مراحل نه گانه ای همچون «خلسه، توغل، استیفاز، انقلاب، تغلغل، مشیت، تعریج، تردد و وصول» اشاره می کند که به واسطة اراده و ریاضت سالک طی می شوند. وی در ادامه، مقامات را در چهار مرحلة «تفریق، نفض، ترک و رفض» جمع می کند. اما سهروردی در آثار خود، مراحلی را به صورت غیر منسجم بیان می دارد، لیکن در کتاب «الکلمات الذوقیه» به شش مرحلة «ذوق، شوق، عشق، وصل، فنا و بقا» به شکل موجز اشاره می کند. این نوشتار مقاماتی را که این دو فیلسوف عارف مشرب بیان کرده اند، به شیوة «تحلیل مفهومی» بررسی و مقایسه کرده است. از آن رو، که دیدگاه هر دو اندیشمند تحت تأثیر آموزه های دینی و موازین عرفان اسلامی بوده است، نقاط مشترکی همچون مراتب «خلسه، سکینه، توغل و وصل»، در آثار آنان مشاهده می شود و در بیشتر مراحل – دست کم - به لحاظ تعابیر و اصطلاح، تفاوت وجود دارد. سهروردی با افزودن دو مقام و مرتبة «فنا» و «بقا»، پس از مقام «وصل» که ابن سینا به آن ختم می کند، به نظر می رسد در جهت تکمیل کار ایشان گام برداشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان