فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مولانا شاعر پرآوازه ایران همانند سایر فلاسفه، اندیشمندان و عرفا نگاه ویژه ای به انسان دارد. نگاه او به انسان نگاهی فرا دنیوی است. او به روح خدایی انسان ایمان دارد و انسان را مظهر صفات الهی می داند و بر این اعتقاد است که انسان می تواند با رهایی از قید و بند دنیای مادی به مقام فرشتگی برسد و در جهت مخالف با دل بستن به هوای نفس از حیوان نیز پست تر شود. مولانا روح خدایی انسان را عاملی مهم در جهت خداجویی می داند و گرفتار شدن در محسوسات را مانع درک جهان حقیقی توسط انسان می داند. نوع نگاه و نگرش مولانا به انسان حکایت از توجه ویژه این شاعر نامدار به جنبه ها ی مادی و معنوی انسان دارد. این نگاه چنان دقیق و عمیق است که همه صفات و ویژگی ها ی انسان را به بهترین شکل ممکن بیان می کند.
در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از مفاد و محتوای اشعار این شاعر نامی، ویژگی و صفات انسان به تصویر کشیده شود و نگرش عارفانه وی را پیرامون این مقوله توضیح و تفسیر نماید.
گفتگوی بین ادیان بر پایة مناسبات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش دین در سیر تحولات تاریخی امری بی بدیل است؛ از یک سو ادیان دارای تنوع و تفاوت های بسیاری هستند و از سوی دیگر در طول تاریخ کشمکش و نزاع های طولانی که به نام دین صورت گرفته، گفتگو میان ادیان را به یک ضرورت تبدیل نموده است. اما چگونه می توان شیوه و مبانی مدونی را برای گفتگو براساس تعامل بین ادیان دنبال نمود؟ در سال های اخیر دربارة شیوة گفتگو بین ادیان نظریاتی ارائه شده و فرصت هایی برای به کار بستن آنها با هدف ایجاد رواداری، احترام و درک متقابل فراهم گردیده است، اما هنوز تا رسیدن به کمال مطلوب فاصله بسیار است. در این نوشتار به بررسی شیوه های چهارگانة گفتگو پرداخته خواهد شد که از کثرت گرایی جان هیکو پارادایم های سه گانة او آغاز می شود و با طرح روش گفتگوی مارتین بوبرمبتنی بر اندیشة من تو ادامه می یابد و پس از تأکید بر روش کویاماکه مبتنی بر اصل بازتاب است، سرانجام به بحث دربارة روش چهارم یعنی گفتگوی مبتنی بر اندیشة عرفانی می رسد. روش چهارم، در مقایسه با سه روش دیگر، جریانی مطمئن و انسانی را در گفتگوی بین ادیان طی می کند. آنچه در این نوشتار خواهد آمد، بررسی این شیوه ها و تحلیل بهترین ابزار و روش در گفتگوی بین ادیان است.
بازتابش های نقش اسطوره ای خورشید در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خورشید، مهر و آفتاب از عناصر پرکاربرد در حوزه ادبیات فارسی به ویژه در شعر عرفانی و در شکل نماد و کاربرد آن در نماد حق و وحدت است. مقاله حاضر علاوه بر پرداختن به جنبه های نمادین خورشید در مثنوی مولانا و دلالت های آن، با بررسی تمام ابیات مثنوی درباره خورشید و آفتاب و نیز منابع مرتبط با اسطوره و کهن الگو، در پی یافتن ریشه ها و پیوندهایی برای این کاربردهای نمادین در اسطوره و اصل و منشأِ توجه به خورشید و خورشیدستایی در شعر مولاناست. در این راستا آن چه روزنه هایی رو به پاسخ می گشاید، موضوع صور نوعی و مثالی است که در ناخودآگاه جمعی شاعر به شکل نماد بروز و ظهور می یابد. به عبارتی مولانا آن چه از صفات طبیعی خورشید و کهن الگوهای مرتبط با آن در ذهنیت بشری بوده است، در ناخودآگاه جمعی خویش دارد؛ باوری که درباره نور و خورشید بر اساس آیات قرآن و نیز جهان بینی و نظام خاص فکری خویش دارد نیز به او ایده می دهد تا سخنش درباب خورشید از سویی روی به سوی اسطوره و اندیشه های مهرپرستی داشته باشد و از سویی از آن فراتر رفته، معانی موردنظر و اندیشه های عارفانه اش را در قالب نماد خورشید و بر محور نماد حق بسط دهد. پژوهش حاضر در صدد است تا با تکیه بر روش توصیفی_ تحلیلی، بازتابش های نقش اسطوره ای خورشید را در مثنوی مولانا مورد بررسی قرار دهد.
عینیت در عین غیریت حق و خلق از نگاه عرفان نظری
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم عرفان نظری، رابطه حق و خلق است. از نگاه عارفان، این رابطه به شکل عینیت در عین غیریت است؛ یعنی حق تعالی از جهتی عین مخلوقات، و از جهتی مغایر با آنهاست. از نگاه ایشان، تنها مصداق بالذات وجود، حق تعالی است و چنین وجودی به سبب نامتناهی بودن، تمام مواطن را پر کرده و هیچ موطنی از او خالی نیست و این سبب عینیت حق تعالی با تک تک تعینات می شود. از سوی دیگر، چنین وجودی به سبب مطلق بودن، فراتر از تمام تعینات و در نتیجه، غیر آنهاست. این رابطه، که یکی از نتایج وحدت شخصی وجود است، سبب به وجود آمدن سؤالات و ابهاماتی شده است. این نوشتار بر آن است تا با تبیین مدعای عارفان و واکاوی آموزه هایی که سبب این نگرش شده، درکی بهتر و مفهومی روشن تر از این رابطه ارائه دهد.
تحلیل و بررسی مولفه های روانشناسی مثبت در داستان های مثنوی معنوی و کاربرد آن در تربیت دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
روان شناسی مثبت نگرنه تنها برای بهبود و ایجاد توانمندی های افراد، بلکه به منظور پرورش تاب آوری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد سپری در برابر عود نشانه ها، ایجاد گردید. افزایش توانمندی ها و صفات مثبت بایست مؤلفه های اصلی هر روند درمانی باشد؛ چرا که این مداخلات نشانه های بیماری را کاهش داده، از عود آنها جلوگیری می کنند و باعث اصلاح کیفیت زندگی می شوند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی مؤلفه های روان شناسی مثبت در داستان های مثنوی معنویو کاربرد آن در تربیت دورة نوجوانی صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های روان شناسی مثبت، از جمله امید، خوش بینی، شادی، رضایت، فضایل اخلاقی، بخشش، انعطاف پذیری، شکرگزاری و تشکر، مراقبه و معناجویی در داستان های مثنوی معنویسبب شکوفایی و توسعه توانمندی های درونی و کسب فضیلت های اخلاقی می شود. این مؤلفه ها نوجوانان را قادر می سازد تا با ناملایمات، بحران ها و سایر رویدادهای نامطلوب زندگی کنار بیایند، به سلامت جسمی و روانی دست یابند و به بهبود روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی نایل گردند.
ریشه یابی انسان کامل در روایات شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در انسان شناسی عرفان اسلامی بحث انسان کامل است. چنین انسانی با سیر و سلوک معنوی به غایت قصوای خلقت آفرینش راه یافته و مظهر تام اسم جامع حق در عالم ملک شده است. او انسانی یگانه است که در عصر خود بی نظیر و آیینه تمام نمای حق، واسطه ملک و ملکوت، و خلیفه الله بر روی زمین است و در جمیع کمالات خداگونه شده است؛ او که عالم هستی به محوریتش می چرخد و با نبودنش جهان هستی دچار اضطراب و اضمحلال می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد: برای شناخت انسان کامل از روایات از چه کلیدواژه هایی می توان استفاده کرد؟ نگارنده در دستیابی به پاسخ احتمالی این پرسش، واژگان امام، حجت خدا، خلیفه الله، یگانه روزگار، قطب عالم، واسطه فیض و مانند آنها را کلیدواژه های قابل جستجو می داند و مصداق کامل این نوع انسان را پیامبر خاتم(ص)، امامان معصوم(ع) و در عصر حاضر امام عصر(عج) می یابد.
آیا مولانا اشعری است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
اشاعره یکی از مذاهب کلامی اهل سنت هستند. تشابه ظاهری بین بعضی اعتقادات اصولی اشاعره و تعالیم عرفانی، باعث شده که عارفان بزرگ مسلمان از جمله مولانا جلال الدین محمد بلخی را در جرگه مذهب اشعری تصور کنند. در حالیکه اصولاً مبانی و مبادی علم عرفان و علم کلام کاملاً مستقل و متفاوت هستند. در این مقاله سعی شده برخی از تشابهات ظاهری آرای عرفانی مولانا در قیاس با اصول اعتقادی اشاعره که ظاهراً مشترک می نمایند، بیان گردد و تفاوت عمیق بین آن دو به طور مختصر شرح داده شود. بدین منظور اقوال آنان خصوصاً در باب «حسن وقبح»، «جبر و اختیار»، «توحید افعالی و انکار علیّت»، «عینیت ذات با صفات» و «رؤیت حق تعالی» مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت به این مسئله پاسخ داده می شود: «آیا مولانا از نظر اعتقادات اشعری است؟» یا اینکه عرفان و علم کلام آنچنان فاصله ای دارند که قیاس آنها حاکی از ناآگاهی از هر دو جریان فکری است.
مطالعه تطبیقی معراج نامه علاءالدوله سمنانی و مصیبت نامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معارج باطنی، یا سفرهای انفسی یکی از موارد معرفت شناختی عرفان اسلامی است؛ مطابق با امر عروج، نفس سالک در سیر تکامل تطورش در مراتب دل، سرّ، روح و خفی از قابلیتی برخوردار می شود که سالک را قادر می کند مظاهر و تکثّرات بیرونی را در درون تجربه کند و هریک را بر باطن خویش عرضه کند؛ آنچه از سیر و سفر در این سیاحت باطنی برسالک پدیدار می شود، بخشی از علم وی نسبت به حقیقت اعیان است؛ معراج علاء الدوله سمنانی چه از نظر محتوا و چه از لحاظ گفتگوپردازی و رجوع شخصیت داستان به مظاهر سفلی و علوی، شباهت های بسیاری با منظومه مصیبت نامه عطار دارد؛ بی شک مؤلف به دلیل شناخت و مطالعه آثار عطار در نوشتن این معراجیه به مصیبت نامه وی نظر داشته است، در مقاله ضمن تطبیق این دو اثر، به معرفی وجوه اختلاف و اشتراک و نیز تأکید بر اهمیت موضوع سفرهای درونی یا تجربه شخصی سالک از درکِ بی واسطه اعیان پرداخته می شود. نگارنده با روش تطبیقی مرحله به مرحله عروج قهرمانان داستان، نحوه مکالمه و محتوای گفت وگوی ایشان با مظاهر هستی و ذکر نمونه تفاوت ها، وجوه اشتراک محتوایی این دو اثر را بازنمایی کرده است.
نقش مدارا در تعالی انسان و جامعه (سلوک فردی و اجتماعی) با رویکردی به اندیشه عرفانی و رفتار سیاسی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
: مدارا در فرهنگ مفاهیم سیاسی به معنای تسامح، دیگرپذیری، پذیرش امر غیر قابل قبول و نیز نوعی رواداری و عدم تداخل و تقابل با آرا، عقاید، نگرش، رفتار و ... دیگران علی رغم عدم پذیرش و مقبولیت آنهاست. از این رو تعریفی سلبی است و نتیجه آن تحمل دیگران و مدارا کردن با آموزه ها و باورهای افراد و مسلک های مختلف اجتماعی و دینی است و از منظر درون دینی نیز فضیلتی اخلاقی است که به گونة فردی و اجتماعی مطرح می شود. رفتاری مهربانانه و هدایتگرانه با خود به منظور انقیاد نفس و نیز هدایت افراد برای ساختن جامعة انسانی و متعالی است بدین ترتیب مدارا هم موجب شکوفایی انسانیت انسان و هم عامل تحقق جامعة انسانی می گردد. بدیهی است اتصاف به این صفت اخلاقی عرفانی و اجرای درست و معقول آن نیازمند سلوک علمی و عملی است. نگارنده در این پژوهش به تبیین مؤلفه ها، مبانی، ضرورت و تأثیر آن در تعالی فرد و جامعة متعالی با رویکردی به اندیشة عرفانی و سیرة امام خمینی می پردازد.
مبانی کلامی «شرح التعرف»: اشاعره و ماتریدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب «شرح التعرف لمذهب التصوف »، اثر مستملی بخاری، ازجملة نخستین آثار صوفیانة فارسی است که صبغة کلامی، ابعاد عرفانی و صوفیانة آن را تحت الشعاع قرار داده است. علی رغم جایگاه بلند این اثر در میان متون طراز اول متصوفه، تاکنون دربارة مبانی اعتقادی و جوانب کلامی آن پژوهش درخورِ اعتنایی به سامان نرسیده است. در این مقاله نشان داده ایم که وجهة نظر کلامی مؤلف و طرز استدلال و استنتاج وی در موارد متعدد - برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می رسد- با مبانی و معتقدات اشاعره قابل انطباق نیست و قراین و شواهد گونه گون متنی، تأمل در جغرافیای تألیف کتاب و غلبة اعتقاد به مبانی و معتقدات کلامی ماتریدیه، در میان علمای ماوراءالنهر، مؤید آن است که مستملی در تألیف کتاب خویش، در عین استقلال رأی، از دیدگاه کلامی ماتریدیه بیش از اشاعره متأثر بوده است.
نقد و ارزیابى دو کتاب مهم عرفان عملى (اخلاق عرفانى)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تردیدى نیست که در ساحت معارف دینى، مباحث عرفانى و اخلاقى در ارتباط متقابل با دیگر معارف، نقش مهمى دارد. به ویژه آنکه مباحث اخلاقى و عرفانى در طهارت روح آدمى و سعادت نفس انسانى سهم بالایى دارند. بر همین اساس، عارفان اسلامى و متخلقان به اخلاق الهى در طول تاریخ، دست به تألیف آثارى زده اند تا شیوه طهارت و تقویت روح و نیز اصلاح و ترقى نفس در منازل سلوکى را به سالکان بیاموزند. در این زمینه، کتاب «منازل السائرین» خواجه عبداللّه انصارى و نیز کتاب «اوصاف الاشراف» خواجه نصیرالدین طوسى از ویژگى هایى خاص برخوردار است که آن دو را از دیگر تألیفات ممتاز مى سازد. بدین روى، مقاله حاضر در پى بررسى این دو کتاب مهم در حکمت عرفانى عملى و اخلاق عرفانى است؛ ابتدا به ویژگى هاى دو مولف و سپس به امتیازات دو تألیف و در آخر، به ارزیابى آن پرداخته و قوت و ضعف هریک را بررسى کرده است.
تأملی در آداب و رسوم و مسائل اجتماعی اهل فتوّت در متون نثر عرفانی تا پایان قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین فتوت و جوانمردی به عنوان طریقه ای شناخته شده در میان مردم، در طول تاریخ جایگاهی چشمگیر داشته است. جوانمردان همواره به صفاتی چون فداکاری، از خودگذشتگی، ایثار، شجاعت، سخاوت و... مشهور بوده اند. این آیین از پیشینه ای بسیار طولانی برخوردار است و حتی قدمت آن را به دوران پیش از اسلام می رسانند. طریقه فتوت و جوانمردی دارای رویکردهای مهم و گوناگونی است که از جمله مهمترین و شاخص ترین آن ها می توان به رویکرد اجتماعی آن اشاره کرد. به گواهی تاریخ، جوانمردان در مسائل اجتماعی نقش بسیار مهم وتأثیرگذار بر عهده داشته و همواره موجد تحرکات و جنبش های اجتماعی بوده اند. اهل فتوت در کنار نقش اجتماعی خوددارای آداب و رسوم ویژه ای نیز بوده اند که پیوسته خودرا ملزم به رعایت آن می دانسته اند. این آداب و رسوم کمابیش در متون نثر عرفانی جلوه یافته است. در این پژوهش قصد داریم تا به بررسی مسائل اجتماعی و چگونگی انعکاس آداب و رسوم اهل فتوت در متون نثر عرفانی تا پایان قرن ششم هجری بپردازیم. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و اسنادی است.
از أنای محمود تا أنای مردود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ تصوّف اسلامی با سه أنا مواجه ایم که از سوی جمعی از صوفیان و علما مورد نقد و بررسی قرار گرفته، و در باب آن تفاسیر و اقاویل مختلفی در قالب عبارات رمزآمیز و شطح وار بیان شده است؛ قرآن کریم به دو «أنا» اشاره کرده، أنایی که از زبان ابلیس و به تبع آن از جانب فرعون بیان گردید، که البته این هر دو أنا به تلقی اهل شریعت مذموم است؛ سومین أنا به گواهی تاریخ از حسین بن منصور حلاج در برابر فرعون زمانه، خلیفه عباسی، فریاد شد و ازسوی عدّه ای از برجستگان قلّه های تصوف مورد تایید و تفسیرهای گوناگون قرارگرفت. به «أنایی» که از نور و عشق الهی نشأت گرفته، أنای محمود؛ و به أنایی که نشان از عقل دارد، أنای مردود می گویند؛ این مقاله، ضمن پاسخ به این پرسش که حلاج در پی یافتن انسان خدایی بود و یا خدای انسانی؟ به تحلیل و توصیف دو أنای مردود و محمود؛ و در باب راز ومنشا أنا الحق حلاج که براساس تکلیف دینی و رسالت انسانی با توجه به اوضاع سیاسی- اجتماعی زمانه فریاد گردید، به نقد و بررسی می پردازد.
عرفان به مثابه یک معرفت علمی مقایسه دیدگاه های قونوی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بنا بر قول مشهور، هر علمی نیاز به موضوع دارد و بحث از موضوع یک علم، برای تعین و تشخص آن علم، امری ضروری است. از این رو، موضوعات علم در خود آن علم مورد بررسی قرار نمی گیرند و این مهم بر عهده فلسفه آن علم است. اما علم بودن عرفان به دلیل آنکه از مقوله کشف و شهود است، همیشه معرکه آرای اهل نظر بوده است و عرفا هم برای اینکه علم بودن آن را ثابت کنند، در برخی از کتب عرفان نظری، به بحث درباره موضوع و مبادی و مسائل این علم پرداختند. از جمله منظم ترین و تحلیلی ترین کتابی که در آن موضوع علم عرفان مورد مداقه قرار گرفته است، می توان از مفتاح الغیب صدرالدین قونوی نام برد. از نظر قونوی موضوع علم عرفان، حق تعالی است و اسماء ذات، مبادی آن البته بر اساس اصول مشهود عرفا اسماء صفات و افعال از مسائل علم عرفانند. اما از نظر امام خمینی اساساً علوم، به شهادت تدوین تاریخی شان، نیاز به بیان موضوع ندارند و تمایز آنها هم به سنخیت ذاتی شان برمی گردد و لذا موضوع علم عرفان نیز از نظر امام، چون ذات حق تعالی است، شخصی و جزئی است، نه حقیقی و کلی.
بررسی اندیشه های عرفانی- تربیتی کتاب کشف المحجوب هجویری بر اساس نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف المحجوب یکی از متون مهم عرفانی است. این کتاب و نیز سایر متون عرفانی به دلیل مطرح نمودن مفهوم انسان کامل، قابلیت بررسی از دیدگاه روان شناسی کمال و به طور ویژه، نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو را دارند. مزلو در نظریه خود، ملاک هایی برای افراد خود شکوفا برمی شمارد. این ملاک ها کمابیش در حالات و کردار عارفان قابل مشاهده است. به همین منظور در این پژوهش، پس از ذکر توضیحات لازم در مورد کتاب، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به نظریه مزلو بیان شده و شواهدی از متن ذکر شده است. می توان گفت دیدگاه نویسنده کشف المحجوب با نظریه خودشکوفایی مزلو شباهت هایی دارد، اما هنوز تا تطبیق کامل با آن فاصله دارد. توزیع فراوانی عوامل فردی خودشکوفایی نسبت به عوامل اجتماعی آن نشان می دهد که شیوه تربیت عرفانی هجویری در کتاب کشف المحجوب، بیشتر یک شیوه خودسازی فردی است تا اجتماعی. بنابراین اگر چه هر دو نفر، ملاک های کمال یا خودشکوفایی را بیان می کنند، اما نوع نگاه هجویری نسبت به مسأله خودشکوفایی با نگاه مزلو متفاوت است.
مقامات عرفانی در اندیشة ابن سینا و سهروردی
حوزههای تخصصی:
«مقامات و احوال» از جمله مراحل اساسی سلوک عرفانی به سوی حقیقت است که اتحاد با حق را امکان پذیر می کند. ابن سینا و سهروردی بنا بر تجربیات عرفانی خویش، برای مقام، درجات و ترتیبی متفاوت با دیگران ذکر کرده اند. ابن سینا در نمط نهم «الاشارات» به مراحل نه گانه ای همچون «خلسه، توغل، استیفاز، انقلاب، تغلغل، مشیت، تعریج، تردد و وصول» اشاره می کند که به واسطة اراده و ریاضت سالک طی می شوند. وی در ادامه، مقامات را در چهار مرحلة «تفریق، نفض، ترک و رفض» جمع می کند. اما سهروردی در آثار خود، مراحلی را به صورت غیر منسجم بیان می دارد، لیکن در کتاب «الکلمات الذوقیه» به شش مرحلة «ذوق، شوق، عشق، وصل، فنا و بقا» به شکل موجز اشاره می کند. این نوشتار مقاماتی را که این دو فیلسوف عارف مشرب بیان کرده اند، به شیوة «تحلیل مفهومی» بررسی و مقایسه کرده است. از آن رو، که دیدگاه هر دو اندیشمند تحت تأثیر آموزه های دینی و موازین عرفان اسلامی بوده است، نقاط مشترکی همچون مراتب «خلسه، سکینه، توغل و وصل»، در آثار آنان مشاهده می شود و در بیشتر مراحل – دست کم - به لحاظ تعابیر و اصطلاح، تفاوت وجود دارد. سهروردی با افزودن دو مقام و مرتبة «فنا» و «بقا»، پس از مقام «وصل» که ابن سینا به آن ختم می کند، به نظر می رسد در جهت تکمیل کار ایشان گام برداشته است.
نسبت مستقیم الاستدارة حق و خلق در وجودشناسی ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نسبت مستقیم الاستدارة حق و خلق از مباحثی است که ابن عربی در وجودشناسی خود دنبال می کند. این دیدگاه تازه را که در تقابل با نظریه صدور افلوطین قرار دارد، باید بدیلی برای نظریه صدور درنظر گرفت که بیشتر در جریان های فلسفی پیش از ابن عربی پذیرفته شده بود. نظریه مستقیم الاستداره ابن عربی که بر نظریات تجلی اسماء الهی و وحدت وجود ابتنای منطقی دارد، درنهایت این امکان نظری را در اختیار محیی الدین قرار می دهد تا بتواند قاعده الواحد فیلسوفان (مبنای مستحکم نظریه صدور) را نقادی و در معنای تازه ای فهم کند. این نظریه همچنین جایگاه عالم مادی و جسم را که درنتیجه پذیرش نظریه صدور تضعیف شده بود و پس از گذشتن از وسایط بسیار درنهایت بعد با حضرت حق قرار داشت، دوباره احیا و بر اهمیت آن تأکید می کند. در این مقاله درصددیم پس از تشریح نظریه مستقیم الاستداره ابن عربی، تفاوت های آن را با نظریه صدور نشان دهیم و سپس تفسیر تازه ابن عربی را از قاعده الواحد یادآوری کنیم.
بررسی تطبیقی کشف المحجوب و رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده بینامتنیت که در قرون اخیر از سوی نظریه پردازان مطرح شده عملاً تازگی ندارد و در همه متون گذشته می توان ردّ پای تأثیر و تأثر را مشاهده کرد. بینامتنیت دارای ابعاد بسیاری است و می توان بر اساس آن دو اثر را از جنبه های گوناگون مورد بررسی تطبیقی قرار داد. تأثیرپذیری متون از یک دیگر، گاهی کاملاً آشکار و گاه کاملاً پوشیده است. این نظریه دارای ابعادی است که بر روی متون مختلف قابل پیاده کردن است. با توجه به این که متون عرفان و تصوف بر اساس آیین اسلام پدیدار شده اند؛ مبتنی بر آیات و احادیث و اقوال بزرگان اند و بیش از هر متن دیگری می توان در آن ها روابط بینامتنی را جست وجو کرد. در این پژوهش که بر اساس نظریه بینامتنیت انجام می شود، اشتراکات و اختلافات دو کتاب رساله قشیریه و کشف المحجوب با توجه به اصول مکتب فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. کشف المحجوب که به فاصله کمی پس از رساله قشیریه نوشته شده از برخی جهات دارای تشابهاتی با رساله قشیریه است، اما تفاوت های فراوانی نیز در میان دو کتاب دیده می شود. بر اساس نتایج به دست آمده، روابط بینامتنی این دو کتاب بیشتر از نوع اشتراک در سبک ادبی است و تفاوت مهم آن ها در نحوه بیان مطالب است به این معنی که قشیری بیشتر به نقل اقوال مشایخ پرداخته و هجویری به نقد آراء و بسط موضوع اهتمام داشته است. در این نقاط اشتراک نکاتی مورد اهمیت است: نزدیکی زمانی دو نویسنده، تأثیرپذیری از سبک زبانی دوره، و تأثیرپذیری از تعالیم قرآن و حدیث.
بررسی مقایسه ای نقش عشق در سلوک عرفانی از منظر امام خمینی (ره) و خوآن دلاکروث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی(ره) و خوان دلاکروث، به عنوان دو پیر طریقت و مرشد کامل در عرفان اسلامی و مسیحی، سیر و سلوک عرفانی را دارای مراتب و مراحلی می دانند که در یک بررسی مقایسه ای می توان آن را در سه مرحله تطهیر، تنویر و اتحاد شرح نمود. از نظر ایشان، تطهیر که مهم ترین مرحله در سیر و سلو ک عرفانی است، طی دو مرحله تطهیر فعالانه (سالک مجذوب) و تطهیر منفعلانه (مجذوب سالک) صورت می پذیرد و کمال آن نیز از رهگذر عشق الوهی است. از دیدگاه هردو عارف، بهترین هادی و راهنما در طریق سلوک و مهم ترین عامل تزکیه و تطهیر نفس، عشق الوهی است که تنها نصیب بندگان مخلص خداوند می گردد و تنها ابزار نیل به جایگاه اتحاد با خداوند و دستیابی به مرتبه فنای فی الله است.
سیر تحول در تأملات مربوط به آموزه برگزیدگی قوم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سنت یهودی باور به برگزیدگی قوم اسرائیل، یک باور اساسی است که در دوره های مختلف فکری-دینی با تأملات متفاوتی مواجه شده است. در دوره انبیا تا دوره کتب بین العهدین، بیشتر با توصیه اخلاقی به توبه از خودبرتربینی و گناهان ناشی از این ویژگی قوم اسرائیل و نیز با شکل گیری مفهوم «بقیه قوم» و «درستکاران» مواجهیم. از دوران ظهور مسیحیت تا قرون وسطی، مباحث الهیاتی مربوط به مصداق واقعی «قوم برگزیده» و دلایل (درون دینیِ) برگزیدگی، برجستگی می یابند. دیدگاه قبالایی ناظر به رسالت کیهانیِ قومِ در تبعید اسرائیل برای نجات جهان و انسان، نقطه عطفی در چرخش رویکرد به مسأله برگزیدگی این قوم به شمار می آید. در دوران مدرن، پرسش ها و تأملات عقلانی تر، و لذا برون دینی تر، راجع به اصل این آموزه بروز می کند که پاسخ ها از انکار برگزیدگی تا توجیهات به ظاهر عقل پسندتر را شامل می شود. روشنفکران سکولار در پی نفی این آموزه و دینداران تکثرگرا درصدد توجیه عقلانی آن اند. نتیجة این تلاش ها هم ایمانی بسیار متفاوت از مفهوم عهد عتیقی آن است: با تحول در تأملات مربوط به قوم برگزیده، معنای برگزیدگی و قوم برگزیده نیز دچار تغییر می شود.