فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
281 - 295
حوزههای تخصصی:
استفاده از نقش مثبت و منفی شخصیت زن در ادبیات و آثار زبان فارسی همواره مورد توجه اهل ادب بوده است. زن در آثار نظم، گاه با چهره رمزآلود و عرفانی به تصویر کشیده شده است و گاه تنها خصلت های زمینی را آشکارمی کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی جلوه های ادبیات عرفانی در آثار جامی با تکیه بر نقش زن در سه مثنوی «لیلی و مجنون، سلامان و ابسال و یوسف و زلیخا» بپردازد. تحقیق پیرامون سیمای زن در این مثنوی ها بیانگر آن است که جامی با ارائه تصاویر زن ستیزانه و زن ستایانه در هر سه داستان، از شخصیت زن برای تبیین مضامین عرفانی بهره برده است و زنان در این مثنوی ها رمز و نمادی عرفانی محسوب می شوند؛ چنانچه زلیخا، نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی می رسد؛ لیلی، سمبل عشق الهی، و ابسال، مظهر تنِ شهوت پرستی است که میل به تعالی از راه کمالات عقلی را دارد.
تحلیل دیدگاه های عرفانی شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
19 - 37
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درباره عرفان، تصوف، چندبُعدی و چندمرحله ای بودن آن در دیدگاه شیخ احمد جام، عارف قرن پنجم و ششم (440- 536 ه.ق.) بحث می شود. هدف پژوهش، بازخوانی، نقد و تفسیر متن آثار او و یافتن سرفصل های عرفانی یا معرفتی است. یافته های مهم پژوهش عبارت از این است که ساختار مدون و الگویافته ای در نظریات عرفانی شیخ جام وجود دارد. برخی از آن ها در دیدگاه وی به گونه خاصی تعریف شده و برای به کارگرفتن تعدادی از رکن های عرفانی تأکید بیشتری شده است. شیخ جام، عمدتاً عمل گرا است و همواره خواسته است تا نظریه هایش به مرحله عمل درآید. بدین جهت در سخن خود نیز به عملی شدن اصرار می ورزد. روش پژوهش مقاله برپایه روش تحلیلی توصیفی (Descriptive - Analytical) است که براساس رویکرد اسنادی (Documentary)، مواد، مؤلفّه ها (Components) و مبانی ساختارشناسی بررسی می شود.
واکاوی آموزه ها و مضامین اخلاقی و تربیتی در مشرب عرفانی شیخ علاءالدین نقشبندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
99 - 119
حوزههای تخصصی:
اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثار بی شماری، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. وجود اندیشه های اخلاقی در شعر و نثر فارسی که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات و متون فارسی غنای خاصی بخشیده است. طب القلوب نقشبندی، رساله ای عرفانی است که محتوای ارزشمند و پرمایه ای را در زمینه مسائل اخلاقی، تربیتی و دینی در خود جای داده است. در این کتاب، اصطلاحات طبی فراوانی آمده است: نام داروها، اشاره های متعدد به اصول طبی قدیم، نام بیماری ها و غیره. نقشبندی این اصطلاحات را در بیشتر موارد به صورت تشبیه به کاربرده تا پیام اخلاقی و عرفانی خود را بیان کند. نویسنده، در این کتاب، مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده است. این مقاله کوششی است به روش توصیفی- تحلیلی در بیان علت پیدایش اوصاف نکوهیده اخلاقی، نسخه شفابخش عرفانی و حصول ملکات فاضله انسانی، با تکیه بر کتاب طب القلوب. یافته ها و نتایج این پژوهش حاکی از آن است که اگرچه فضایل عرفانی و اخلاقی در طب القلوب بیش تر مورد تأکید است؛ امّا رذایل اخلاقی و سرزنش و نکوهش آن ها هم ذهن و فکر نویسنده را به خود مشغول کرده است و در نوشته او نمود یافته است.
بررسی و تحلیل مؤلفه کشف و شهود مکتب رمانتیسم در اندیشه بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
215 - 231
حوزههای تخصصی:
این هنر شاعر است که می تواند با به کارگیری شکل های خارج از دسترس و حتی واژگان و اصطلاحات تکراری و پربسامد، روایت ها و مضمون های نو بیافریند و بدین ترتیب معنا را در جهان پیرامونش گسترش دهد. در غزلیات بیدل دهلوی، عنصر کشف و شهود، به معنای مشاهده های گوناگون عالم معنا، توانسته است پدیدآورنده بخش قابل توجهی از چنین گسترش و گستردگی ای باشد. اشعار بیدل دهلوی در غزلیات با کارآمدی در خلاقیت های فرمی و استفاده از غریبگی های آن، توانسته است به مبادله معنا از طریق معرفت شهودی مبادرت ورزد و اینگونه با آفریدن مضمون های تازه و جهانشمول، سخن را تازه کند. وی تجارب الهامی خود را، که نتیجه شعور تربیت شده خاص اوست و آن آشنایی با عرفان هندی و ایرانی است، به صورت پیچیده تری نسبت به پیشینیان خود بیان می کند. همین امر است که دست نا اهلان خام را از معانی بلند شعر بیدل کوتاه می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا جلوه های متفاوت این تأثیر و تأثّر شهودی را در شعر بیدل نشان دهد چراکه درک بسیاری از مضامین شعری وی جز به نحو شهودی و عرفانی امکان پذیر نیست.
مضامین عرفانی در شعر آیینی معاصر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
233 - 253
حوزههای تخصصی:
مضامین معنوی و عرفانی در شعر آیینی حضوری ارزنده دارد که کمتر مورد توجه قرارگرفته است در این مقاله، شعرمعاصر سیستان در حوزه آیینی دنبال می گردد و درون مایه های عرفانی در آن مورد بررسی قرارمی گیرد پیوند عرفان با این نوع از شعر در نمونه های حقیقت محمدیه، مدح پیشوایان دینی و در موضوعاتی چون سماع معنوی و نمادهای چون کوه قاف و معراج عرفانی تا نورالانوار دنبال می شود از این نمونه ها نتیجه گیری می شود که عناصر معنوی وعرفانی که در جوهره شعرآیینی وجوددارد اگر جستجو گردد به حضور جنبه های عرفانی در شعر دفاع مقدس وشعر انقلابی نیز می رسد.
واقعه نگاری آنات عرفانی(مروری بر ساختار و محتوای شعر قربان ولیئی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
115 - 130
حوزههای تخصصی:
قربان ولیئی از شاعران عرفانی سرای معاصر است که سروده هایش ساختاری یکسان دارند و به شکلی منسجم «واقعه»های عرفانی شاعر را گزارش می کنند. در این نوشته، با بررسی ساختار غزل های ولیئی هم انسجام فرمی شعر او بازنمایی شده و هم مراحل واقعه، تک به تک گزارش شده است. مراحل واقعه در شعر ولیئی چنین توصیف شده اند: سکوت، ادراک حضور خداوند، زلزله در روح، تخریب «من»، اتحاد با خدا و جهان، انتقال اسرار و ناگفتنی ها و در نهایت گزارش پایان واقعه. همچنین در پاره ای از شعرها از خلق جدید و خلق لحظه به-لحظه سخن گفته است و در پایان شعر، شاعر به خلق جدید می رسد یا از آن آگاهی پیدامی کند. برای تبیین بهتر جهان معنوی ولیئی از سویی از مأثورات دینی که شاعر بدان ها معتقد است کمک گرفته شده و از سویی مبانی عرفان اسلامی مرورشده است. همچنین در تبیین طرح ذهنی شاعر و ساختار بیرونی شعر، از مفاهیم نقد ادبی وام گرفته شده است.
نوآوری ابونصرسرّاج طوسی در باب مقامات عرفانی در اللّمع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
احوال و مقامات یکی از مباحث مهم و اساسی در عرفان و تصوف، در میان اهل سیر و سلوک معنوی است. این مقامات، که در نامگذاری، تقسیم، ترتیب و شمارش آن ها میان صوفیه و عرفا اختلاف نظر وجوددارد، در قدیم ترین و مهم ترین کتاب تعلیمی عرفانی در قرن چهارم، «اللّمع فی التّصوف» ابونصر سرّاج طوسی هفت مقام است که به ترتیب عبارتند از: توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل، رضا. مهم ترین اختلاف صوفیه، درباره مقام رضاست که به حال یا مقام بودن رضا برمی گردد. سرّاج مقامات را در طول هم می داند و گرنه سیر و سلوک و ترقّی بی معنا می شود. با توجه به این که هدف سرّاج از تألیف اللّمع، منطبق نشان دادن اصول و مبانی عرفان با قرآن و روایات پیامبر (ص) بوده است، او در طرح مقامات عرفانی نیز، به آیات قرآن و روایات پیامبر(ص) استنادنموده است. از آن جا که شناخت این مقامات عرفانی، به منظور وصال حقّ، برای سالک طریقت دارای اهمیت است، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی ، دیدگاه سرّاج را درباره هر یک از مقامات، تقسیم بندی سه گانه آن ها و ویژگی های مقامات عرفانی بررسی و تحلیل خواهیم کرد..
مقایسه و تحلیل عرفانی تجلی حُسن و عشق از منظر عین القضاه و روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
27 - 48
حوزههای تخصصی:
عشق کلید معنایی بسیار مهم در متون عارفانه است که ماهیت آن مبتنی بر شهود و مکاشفات درونی و سرشار از اندیشه های غنی و احساسات و عواطف شورانگیز عرفانی است. عشق در نگاه عین القضاه همدانی و روزبهان بقلی شیرازی جایگاه ممتاز و مشخصه های مشترکی دارد. این دو عارف از جمله پیروان مکتب جمال اند و بر رابطه حُسن و عشق و مؤلفه های دیگر مربوط به آن تأکید بسیار دارند، در این مقاله که به روش کتابخانه ای نگاشته شده، شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو عارف حول محور حُسن و عشق بررسی و تحلیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که عشق به زیبایی عنصر مهم اندیشه این دو عارف بود ه است و هر دو عشق را معلول زیبایی می دانند. ایشان معتقدند هر جمال و زیبایی منتهی به خداوند می شود و تمام موجودات با شوق به این زیبایی، به سوی او در حرکتند و نهایتاً به مقام وحدت عاشق و معشوق متصل می شوند. از منظر این دو عارف، کلیه موجودات عالم به عشق غریزی، عاشق خیر مطلق هستند و خیر مطلق که همان ذات حضرت حق است، بر عشاق خود به مراتب مختلف تجلی می کند. همچنین الفاظ شاهدبازی و نظربازی در آثار این دو عارف نمود مشهود و ملموسی دارد که این امر برگرفته از شیوه جمال پرستی و تعلق این دو عارف بر مکتب جمال است.
تعامل دین و عرفان در تفسیرهای قرآن کریم(مطالعه موردی: تفسیر بصائر یمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
61 - 78
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی یافتن نوع مفاهیم عرفانی و ویژگی های مربوط به عالم تصوف در تفسیر بصائر یمینی است. چهارچوب مقاله با روش تحلیلی ادبی تفسیر را مطالعه کرده و با توجه با بازه زمانی قرن ششم، ماهیت گرایش صوفی گرایانه مفسّر را کند و کاو می کند. مهم ترین پرسش پژوهش این است که چرا و چگونه نیشابوری در تفسیر قرآن به دنیای عرفان مراجعه کرده و چه نوع عرفان یا سطحی از تصوف را می توان در متن تفسیر مشاهده کرد. تصوف در دوره قرن ششم، کارکرد قوی و ویژه ای داشته است و نویسندگان سعی می کردند از این پدیده ادبی اجتماعی فرهنگی بهره ببرند. فرضیه اصلی این است که نیشابوری تحت تأثیر عرفان بود و سلطه آن را بر تمام موجودیت زبان می پذیرفت و سعی داشت از این رویکرد زیبا بهره لازم یا کافی را ببرد. نتایجی که در این پژوهش حاصل شده، این گونه است که مفسّر در پی عرفانی کردن تفسیر نبوده و تمام پیکره متن را در خدمت عالم عرفان قرار نداده است. او با استفاده از موقعیت هایی که در تفسیر متن ایجاد شده و با اتکاء به پاره ای از مفاهیم عرفانی، قرآن را تفسیر کرده است.
تحلیل عرفانی مفهوم الست در آثار منظوم عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
299 - 310
حوزههای تخصصی:
عالم ذر یا الست برای هر انسانی منحصربه فرد است.بدین معنا که قبل از این که کالبد جسمی او پای در این جهان نهد، به لحاظ روحانی میثاقی با پروردگار می بندد.عالم الست قابل رؤیت و مشاهده نمی باشد.حال چگونه آن را درک کنیم، از این که آدمی ذاتاً پاک ومنزه به عالم می آید اما با توجه به شرایط و آزمونی که از طرف خداوند برای او رقم می خورد، گاهی قادر به مبارزه با نفس خاطی نیست و به چاه ذلت سقوط می کند. اما زمان توبه ،همان بازگشت به عالم الست است. لحظه ای که پیام های الهی را دریافت می کند و از نو با پروردگار خویش پیمان می بندد. معنای الست برگرفته از آیه کریمه قرآن است، که می فرماید: أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى. در عرفان و ادبیات و متون عرفانی به این مهم بسیار پرداخته شده است. شاعران و عارفان و فلاسفه از منظر خود این موضوع را موردبررسی قرارداده اند و همه متّفق القول به یک نتیجه رسیده اند که الست همان بی زمانی است که در آن خداوند اراده کرد بر بنده خود نمایان کند ربّانیت خویش را و اقرار بگیرد از وی بندگی در برابر حضرت احدیّت. در این پژوهش سعی بر آن شده است که پس از واکاوی اجمالی درباره واژه الست و بررسی آن از دیدگاه فلسفه وعرفان، وبیان نظریه ها، و نگاه عطار به این مهم مورد کاوش قرارگیرد.
خوانش هانری کربن از هم گرایی اهل معنا با تکیه بر آخرت شناسی فلسفی-عرفانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
57 - 76
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در دستگاه فلسفی ملاصدرا برای هانری کربن جذابیت و نقش محوری دارد، ضرورت وجود عالم مثال، جسم مثالی و خیال خلاق در تبیین جهان شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی است. ازآنجاکه دغدغه اصلی کربن رهایی و نجات بشر از بی معنایی است و در این رهگذر حذف عالم میانه و قوه معرفتی آن یعنی خیال را از عوامل مهم این بی معنایی و تقدس زدایی از عالم هستی می داند، به دنبال هم گرایی سسلسله اهل معنا (افلاطونیان عالم) و یافتن وجوه مشترک آنان در سرتاسر تاریخ است. وی با تعمّق در آثار فیلسوفان و عارفان مسیحی در سنت غربی و همچنین با ژرفکاوی در سنت ایرانی – اسلامی و نیز با بهره گیری از روش پدیدار شناسی هرمنوتیکی خوانشی از آخرت شناسی ملاصدرا ارائه می نماید که بیانگر وجوه مشترک فراوانی میان معنویتباوران است. در این نوشتار به بررسی این وجوه مشترک در میان افلاطونیان پارس از یک سو و خانواده اهل معنا در سنت غربی آن از سوی دیگر می پردازیم.
بازتاب احوال و آراء عین القضات همدانی در آثار صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
267 - 290
حوزههای تخصصی:
عین القضات همدانی از صوفیان برجسته سده ششم است که آرای متهورانه و باطنی وی منجر به حبس و اعدامش شد. این مسائل باعث شد تا صوفیان پس از وی، با احتیاط با احوال و اندیشه هایش مواجه شوند. این مقاله بر آن است تا میزان تأثیر و بازتاب عین القضات را در آثار صوفیه پس از او نشان دهد. این پژوهش به صورت کتابخانه ای و با پیمایش آثار صوفیه پس از وی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آرای عین القضات از همان دوران پس از وی مورد توجه صوفیان بوده است و به رغم اینکه بسیاری از صوفیه نام وی را در آثار خود ذکر نکرده اند، بخش قابل ملاحظه ای از صوفیان نامدار و برجسته، از اندیشه های وی تأثیر پذیرفته اند. این بازتاب به لحاظ تاریخی از آثار محیی الدین ابن عربی آغاز و به معصوم علیشاه شیرازی ختم می شود. به رغم اینکه جماعت صوفیان به اندیشه های شائبه برانگیز عین القضات مانند دعوی احیای اموات و تقدیس شیطان و دیگر عقاید حلولی وی استناد کرده اند، هیچ کدام منتقد وی نبوده بلکه منزلت معنوی اش را ستوده، چنان که برخی عین القضات را در عِداد بزرگ ترین صوفیان تاریخ تصوف آورده اند. بدین ترتیب باوجود احتیاط و مخالفت های احتمالی با اندیشه های عین القضات، طرد چندانی در توده صوفیان درباره وی به چشم نمی خورد، بلکه از منظر ایشان، وی از برجسته ترین چهره های تاریخ تصوف محسوب می شود.
تحلیل انواع معیّت الهی و راه های دست یابی به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
163 - 177
حوزههای تخصصی:
واژه معّیت یکی از واژگان مهم و پرکاربرد در آیات و روایات قرآنی می باشد. واژه معیّت با عنوان همراهی و احاطه کامل در نوع معیّت عام الهی و معیّت خاص الهی می باشد. معیّت عام الهی شامل تمام انسان ها می شود اما معیّت خاص الهی با رعایت شرایط خاص از جمله تقوا به دست می-آید. اغلب از معیّت خاص الهی به عنوان معیّت الهی و حجج الهی یادمی شود و حجج الهی نیز همان پیامبران و امامان معصوم (ع) می باشند. بنابراین انسان ها در هر برهه از زمان برای رسیدن به معیّت خاص الهی نیز به امام معصوم (ع) نیازمند هستند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات امامان معصوم (ع) به تحلیل انواع معیّت الهی پرداخته و چگونگی دست یابی به معیّت خاص الهی مورد بررسی قرارگیرد.
بررسی مفهوم «وقت» در عرفان و روان شناسی (رویکرد ذهن آگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
83 - 108
حوزههای تخصصی:
«وقت» در عرفان، یکی از اصطلاحات رایج و کاربردی است و در متون کهن تصوف، تعاریف بسیار و متعددی برای آن نقل شده است. آگاهی داشتن به اوقات و دریافتن شرایط وقت یکی از ویژگی های بارز صوفی به شمار می رود. این بررسی نشان می دهد که بیشتر تعاریف ارائه شده از اصطلاح «وقت» با مفاهیم و اصول ذهن آگاهی که رویکردی جدید در روان شناسی است، مطابقت دارد. در ذهن آگاهی با استفاده از سنت های شرقی به ویژه تعالیم بودا تلاش می شود در زندگی فرد تعادلی ایجاد گردد و شخص با تکیه بر زمان حال و آگاهی، شاهد رویدادهای ذهنی و بدنی خویش باشد تا از این طریق احساساتی را که تجربه می کند، به دقت شناسایی کرده، با پذیرش آن ها زندگی بهتر و سالم تری را تجربه کند. در مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی کوشش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که تعاریف اصطلاح «وقت» در عرفان با کدام یک از اصول و مفاهیم ذهن آگاهی مطابقت دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد بیشتر مفاهیم و اصول مطرح در ذهن آگاهی چون تأکید بر زمان حال، آگاه بودن به احساساتی که فرد در لحظه تجربه می کند، یکی شدن با کل هستی، تسلیم، پذیرش و رها کردن با تعاریف وقت در عرفان هم خوانی دارد.
بررسی تطبیقی سلوک عرفانی و عناصر روایی قصه شیخ صنعان عطار با رمان پدرسرگی تولستوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
215 - 242
حوزههای تخصصی:
عرفان که به عنوان یک کنش کلامی نظام یافته استعلای درونی شخصیت/ شخصیت های داستان در پیوند با منشأ و خالق هستی را بازنمایی می کند، موجب خلق آثاری درخشان در ادبیات ملل مختلف شده است. در ادبیات ایرانی- اسلامی «عطار» با «شیخ صنعان» و در ادبیات روسی- مسیحی «تولستوی» با «پدرسرگی»، این موضوع را دست مایه قرار داده اند که قهرمانان با درک عشق عرفانی به رستگاری رسیده اند. بنابراین، این دو اثر می توانند به عنوان منابعی برای مطالعه محتوایی در فرهنگ اسلام و مسیحیت مورد توجه باشند. از این روی، مقاله حاضر با رویکرد تطبیقی، ویژگی های ساختاری و محتوایی را در داستان شیخ صنعان و پدرسرگی موضوع تحقیق قرار داده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد در دو داستان، سوژه قهرمان برای رسیدن به عشق حقیقی باید از عقبه دشوار عشق های مجازی یعنی شهرت، اعتبار، نام و ننگ، زنان زیبارو و هستی های ناپایدار گذر کند تا به عشق راستین دست یابد. همچنین، در هر دو داستان نقش خواب و رؤیا، دعا و مناجات، تحمل ریاضت در کنش های شخصیت ها مشاهده می شود. اما وجه تمایز این دو اثر در این است که شیخ صنعان سیر سلوکی خود را از کعبه شروع می کند و به کعبه بازمی گردد، اما سلوک عرفانی پدرسرگی از صومعه آغاز و به گریز از تمام ظواهر تقدس ختم می شود.
خاستگاه تأویلی مقام اهل بیت(ع)و محبین ایشان در بازشناسی و ساختارشناسی سوره انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
141 - 161
حوزههای تخصصی:
ساختارشناسی سوره های قرآن کریم، بحث مهمی است که می تواند زوایایی جدید، فراروی مفسران و قرآن پژوهان در تفسیر قرآن بازنماید. این مسئله در یک دهه اخیر با رویکردهای مختلفی مورد بررسی قرارگرفته است. یکی از این رویکردها در مباحث ساختارشناسی قرآن، ساختاربندی سوره بر مبنای رکوعات است. بر اساس این الگو، سوره انسان دارای دو رکوع کلی می باشد. محدوده ابتدایی و انتهایی این رکوعات عبارتند از: آیات 1 22 و آیات 23 31. در زیر مجموعه این تقسیم کلی، با درنظرگرفتن مفاد هر رکوع، متن سوره قابل تقسیم بندی به تقسیمات جزئی تری نیز می باشد که در این پژوهش توصیفی بدان پرداخته خواهدشد. پژوهش حاضر در دو بخش تنظیم و تدوین شده است. بخش اول با به کارگیری الگوی تقسیمات رکوعی، به ساختارشناسی سوره مبارکه انسان پرداخته و سپس در بخش دوم، آیات طبق ساختار بیان شده مورد واکاوی و شرح قرارگرفته اند. در این پژوهش، رویکرد تأویلی به آیات مدّنظر قرارگرفته است و چنین نتیجه می گیرد که محور اصلی موضوعی سوره، تبیین مقام اهل بیت مطهر (ع) و مقربان ذاتی و محبین ایشان و همچنین ارائه طریق و ایجاد انگیزش و حبّ و شوق برای رسیدن به مقام قرب اکتسابی است.
بررسی نقش معنویت اسلامی در دستیابی به آرامش پایدار: مطالعه ای بر دعای ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
295 - 328
حوزههای تخصصی:
با گسترش زندگی مدرن و افزایش فشارهای روانی، استرس و اضطراب به یکی از چالش های اساسی سلامت روان تبدیل شده اند و نیاز به راهکارهای معنوی مؤثر برای مقابله با این مشکلات احساس می شود. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی نقش دعای ابوحمزه ثمالی به عنوان یک متن معنوی غنی در ایجاد آرامش درونی و روانی انسان هاست. هدف تحقیق، تحلیل تأثیر مفاهیم معنوی این دعا بر کاهش اضطراب و ارتقای سلامت روانی افراد است. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوای متنی است که شاخصه های روان شناختی و معنوی دعای ابوحمزه را بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد که تأکید این دعا بر توحید، طلب رحمت و بخشایش الهی، و نزدیکی به خداوند، می تواند به کاهش استرس و افزایش آرامش درونی کمک کند. همچنین، این دعا به عنوان ابزاری معنوی، افراد را در مواجهه با مشکلات روزمره توانمند ساخته و نقشی مؤثر در بهبود وضعیت روانی و معنوی آنان ایفا می کند. نتایج پژوهش تأکید می کند که دعا و نیایش، فراتر از یک عمل عبادی، به عنوان راهبردی جامع و مؤثر برای دستیابی به آرامش پایدار در زندگی معاصر قابل بهره برداری است و دعای ابوحمزه ثمالی به دلیل غنای معنوی خاص، جایگاه برجسته ای در این زمینه دارد. این مطالعه اهمیت استفاده از متون دینی و معنوی را در ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی معاصر نشان می دهد.
تاریخِ جان ها: جهانِ معنای چند برگ از نگارگری ایرانی با محوریتِ کیخسرو از منظر فلسفه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن با تمرکز بر مفهومِ تاریخ تمثیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
79 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر کوشیده است به یاریِ رویکرد پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهانِ معنایِ پنج نگاره با محوریتِ نقشِ کیخسرو و با تمرکز بر مفهومِ تاریخی تمثیلی دست یابد. دو پرسش اصلی پژوهش عبارتند از اینکه: چه ارتباطی میان حیاتِ کیخسرو و مفهوم تاریخ تمثیلی و فضای نگارگری ایرانی وجوددارد؟ و دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی –به طور ویژه نقاشی هایی با محور دیداری ِ پهلوانان و حکمای ایران باستان، در این جا کیخسرو- چه امکاناتی دارد؟ به دلیل ارجاعات مهم از سوی متخصصانِ این حوزه به آرای کربن در تفسیر نگارگری ایرانی، هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری او در خوانش، فهم و آشکارگی جهانِ معنایِ پنج نگاره، مربوط به دوره های مختلف تاریخِ نگارگری ایرانی است. رویکردِ پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. بر اساس آرای کربن، نگارگری ایرانی برای بازنمایی تاریخ تمثیلی مناسب است؛ وقتی این نگاره ها تاریخِ تمثیلی و جغرافیای حکمی را بازنمایی می کنند به مثابه ابزار مکاشفه برای ارتقای نفس عمل می کنند. این دو مفهومِ هم پیوندِ طرح شده در آثار کربن، در خوانش برخی نگاره های ایرانی مانند حیاتِ کیخسرو راهگشایند. در نهایت پژوهش حاضر با تمرکز بر مفهوم تاریخ تمثیلی – به عنوان سومین مقاله از یک مجموعه سه گانه- با ارجاع به دو مقاله پیش از خود، از امکانات دستگاه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن برای تفسیر و مواجهه با نگارگری ایرانی استفاده کرده و در عین حال به موانع و محدودیت های آن نیز اشاره کرده است.
تأثیر تجارب عرفانی بر پارادوکس های غزلیات مولوی و حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
367 - 382
حوزههای تخصصی:
تأثیر عرفان اسلامی بر شاعران و نویسندگان باعث گردیده که آنان بتوانند با بهره گیری از امکانات زبانی و بیانی و استفاده از صور خیال، تجارب عرفانی را برجسته نمایند؛ یکی از آرایه های معنوی که مولوی و حافظ شیرازی برای این امر و انتقال مفاهیم پیچیده عرفانی مورداستفاده قرارداده اند، پارادوکس است. در این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است، نگارنده، تأثیر تجارب عرفانی بر پارادوکس های مولوی و حافظ شیرازی را بررسی کرده است؛ نتایج تحقیق حاکی از آن است که به نظر مولوی و حافظ، لفظ در انتقال معنا ناتوان است و تجارب عرفانی، برای نامحرمان درگاه معرفت الهی غیرقابل فهم و غیرقابل توصیف است؛ همین امر باعث گردیده که زبان، رمزی و پارادوکسی شود، همچنین این دو شاعر با بیان پارادوکسی، بر این نکته تأکیددارند که در متناقض نماها نه تنها تضادی وجودندارد، بلکه جمله و یا ترکیبات پارادوکسی، مفاهیم و تجربیات عرفانی را کامل و قابل فهم می نمایند.
تربیت اخلاقی و خودشکوفایی در اندیشه منسیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 83
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسیِ تحلیلیِ تربیت اخلاقی و خودشکوفایی در اندیشه منسیوس، به عنوان یکی از بزرگ ترین فرزانگان چین باستان و از مهم ترین شارحان آیین کنفوسیوس، پرداخته است. اندیشه های منیسوس عمدتاً بر محور شناخت انسان استوار است و افزون بر شناخت طبیعت، توانایی ها و استعدادهای انسان، راه شکوفاسازی آنها جهت تبدیل به فرزانه کامل را می نمایاند. منسیوس طبیعت آدمی را نیک دانسته و اعتقاد دارد که آنچه انسانیتِ انسان در گرو رشد و شکوفایی آن است، چهار احساسِ موسوم به «سرآغاز های چهارگانه » است که به منظور تبدیل انسان اخلاقیِ بالقوه به انسان بالفعل، باید شناخته و شکوفا گردند؛ این چهار سرآغاز عبارت اند از: الف). احساس ترحم که سرآغاز نیک خواهی است؛ ب). احساس شرم و حیا که سرآغاز وظیفه شناسی است؛ ج). احساس فروتنی و نزاکت که سرآغاز التزام به سنّت های آئینی است؛ و د). قوه تشخیص صواب و خطا که سرآغاز خرد است. هر انسانی این چهار بذر وجودی را به سانِ چهار عضو بدن با خود دارد و هر که به انکار آنها اقدام کند، مانند آن است که خود را به دست خویش فلج نماید. اما در مقابل، اگر انسان بتواند این چهار نطفه وجودی را تماماً در خویشتن پرورده و شکوفا سازد، به کمال و فرزانگی دست می یابد. این سرآغازها نه آموختنی و اکتسابی، بلکه به مثابه موهبت هایی هستند که آنها را آسمان (تیآن) در نهاد انسان قرار داده است تا فصل انسان نسبت به سایر موجودات باشند.