فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
219 - 242
حوزههای تخصصی:
شرح صدر موهبتی الهی و نوعی بسط وجودی، معرفتی و افزایش ظرفیتی است که قابلیت درک معارف و حقایق را ایجاد می کند و زمینه پذیرش نور ایمان را فراهم می آورد . لذا تحقیقی سنت پژوهی، درباره چیستی و کارکرد شرح صدر حائز اهمیت است زیرا در روایات بسیاری به آن اشاره شده است . این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی کیفی است . با استقراء روایات شرح صدر، دسته بندی موضوعی و در نهایت تحلیل و تبیین، ارتباط میان روایات را ترسیم می نماید . در این پژوهش ابتدا گونه شناسی روایات شرح صدر و سپس تبیین و تحلیل عوامل زمینه ساز، خصایص و نتایج شرح صدر، مورد مداقه قرار گرفت . شرح صدر فضل و منتی بر پیامبر 2 و امری فراتر از مقام نبوت است که در صورت تحقق عبودیت و بندگی از جانب خداوند متعال اعطا و مقدمه ای است تا فرد به وسیله آن به هدایت رهنمون گردد . از آنجا که امام حاق شرح صدر، معدن علم و نورانیت قرآن است، معیت و شناخت امام بالنورانیه و پذیرش قلبی فضایل او، شرح صدر است . این پژوهش به شناخت مصادیق و راه دستیابی به شرح صدر می پردازد .
عرضه حدیث «وصیت» بر احادیث متواتر «اثناعشر»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
129 - 146
حوزههای تخصصی:
روایات بسیاری در باب اثبات و وجود دوازده امام بعد از پیامبر گرا می اسلام در کتب معتبر شیعی و اهل سنّت گزارش شده است. این احادیث به احادیث «اثناعشر» معروفند که با قیودی همچون «اثناعشر اماما»، «اثناعشر خلیفه»، «اثناعشر امیرا» و... و اوصافی چون «من اهل بیتی»، «کلهم من قریش»، «کلهم من بنی هاشم» و... وارد شده اند از طرفی، امروزه جریانی نوظهوری بنام جریان یمانی به رهبری شخصی به نام احمد اسماعیل بصری معروف به احمدالحسن، مدعی است که مطابق حدیث وصیت که از پیامبرa نقل شده، بعد از پیامبرa بیست وچهار امام و وصی خواهند آمد و بعد از امام دوازدهم، دوازده امام دیگر (با وصف مهدی) خواهند آمد و احمد بصری امام سیزدهم است. نوشتار پیش رو با بررسی حدیث «وصیت» از حیث سند و دلالت و تطبیق روایات اثناعشر با آن، عدم صحت ادعای مورد نظر را به اثبات می رساند؛ روش کار در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی است.
بررسی و نقد حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
141 - 162
حوزههای تخصصی:
حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه» در برخی منابع روایی شیعه و اهل سنّت نقل شده است. این حدیث در منابع شیعی به صورت مرسل نقل شده و در منابع اهل سنّت به جهت قرارگیری افراد غیر موثق و ضعیف در سلسله راویان، ضعیف به شمار رفته است. حدیث از جهت محتوا نیز دچار ضعف است. محتوای حدیث با برخی آیات قرآن کریم، مانند آیاتی که هر کس را مسؤل کارهای خود معرفی می کنند و آیاتی که عوامل ورود به بهشت و جهنم را بیان می کنند، ناساگار است. همچنین در مقابل این حدیث روایاتی با سند قوی تر وجود دارند که ولد الزنا را بی گناه معرفی می کنند. این حدیث به گونه ای ظلم نیز به شمار می رود و با حکم عقل به قبح ظلم نیز سازگاری ندارد. نقل حدیث در کتب موضوعات نیز نشانه ای بر ضعف آن است. با توجه به این که توجیهات ارائه شده برای آن نیز استحکام و استناد لازم را برای حل مشکلات ندارند، باید گفت که در صدور آن از پیامبر اکرم ۹ تردید جدی وجود خواهد داشت.
تحلیل المؤشرات السیمیوطیقیه لخطاب الاستفهام فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
31 - 45
حوزههای تخصصی:
یتکوّن الخطابُ الأدبی من مجموعهٍ من العناصرِ الخطابیهِ التی تدور دورًا کبیرًا فی اِنتقال دوافع الکاتب. أمّا الآلیات التی تسهم فی عملیه الخطاب الأدبی فتحتوی علی جمالیات النص الأدبی، دوافع الکاتب ومدی تلقّی القارئ من النص المقروء. إنَّ الإمام علی (ع) یستخدم فی کلامه شتّی الأسالیب البلاغیه فی غایه الجمال والفصاحه. الاستفهام أحد الأسالیب البلاغیه الذی یؤدّی إلی تطویر العملیه الخطابیه. لکلّ حرف من حروف الاستفهام خصائص لفظیّه ومعنویّه تمتاز بها دون أخواتها، فثمّه خصائص استعمالیّه تشترک فیها تلک الأحرف جمیعًا، وخصائص أخری یشترک فیها بعضها دون بعض، تهدف هذه الدراسه إلى الوقوف على الأبعاد العاطفیه لآلیات الاستفهام وبیان أهمّ الخصائص السیمیوطیقیه التی تمیّز بها، واستعمل هذا المقال المنهج الوصفیّ – التحلیلی – الإحصائیّ القائم على إحصاء عدد المرّات التی استعمل فیها الإمام علی کلّ حرف من حروف الاستفهام معتمدًا علی مؤشرات تحلیل الخطاب السیمیوطیقی فی أنماط الاستخدام لهذه الأحرف وتحلیل السّیاقات اللغویّه التی وردت فیها؛ للکشف عن معانیها ضمن الخطاب الذی ورد فیه کلّ حرف من حروف الاستفهام. علاوه على ذلک؛ نقوم بتحلیل الخطاب السیمیوطیقی للاستفهام من منظور مؤشرات سیمیوطیقیه منها: عملیتا القبض والبسط الخطابی ومؤشرتا الاتّصال والانفصال. خلصت الدّراسه إلى بعض النتائج منها: أنّه وَرَدَ الاستفهام بالحروف فی خطب نهج البلاغه ثمانی وسبعینَ (78) مَرّه، وأنّ "الهمزه" أکثر الأدوات تواترًا فی استفهامات خُطَب نهج البلاغه، حیث بلغَت خمسًا وستّین (۶۵) مره. جاء ترکیب الجمله الاستفهامیّه متنوّعًا فی الخُطب على اختلاف حروف الاستفهام التی استعملها واتّضح من البحث أنّه جاء کثیرٌ من أغراض الاستفهام عند الإمام (ع) للإنکار(التوبیخ والتکذیب)، والتقریر، والعرض. و أمّا من الناحیه السیمیوطیقیه فإنَّ الاستفهام یدلّ علی التنبیه والتقریر والتحضیض عندما ترتفع عملیتا القبض والبسط فی الخطاب الأدبی معًا بینما دلالات التوبیخ والنفی تقتضی ارتفاع القبض وانخفاض البسط فی عملیه الخطاب.
حضرت علی (ع) محور اتحاد مسلمانان از منظر روایات تفسیری فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
147 - 166
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن تبیین ضرورت و وجوب اتحاد مؤمنان، رهنمودها و راهکارهایی برای دستیابی به آن بیان فرموده که مهم ترین آن معرفی محوری به نام «صراط مستقیم» است که حرکت انسان ها را یکپارچه و متحد می کند. «صراط مستقیم» در کلام الهی که به صورت مفرد به کار رفته، به عنوان محور وحدت معرفی شده و گزارش های روایی یکی از مصادیق این اصطلاح را حضرت علیg بیان کرده اند. چگونگی و تبیین محوریت «صراط مستقیم» به عنوان محور قرآنی وحدت امت اسلا می و تطبیق آن بر حضرت علیg ازمنظر روایات فریقین هدف نگاشته پیشِ رو بوده و این پژوهش از روش نقلی وحیانی و پردازش داده ها با شیوه توصیفی و تحلیلی بهره گرفته است. وجود جنگ های تفرقه افکن بین مسلمانان و طراحی توطئه دشمنان اسلام جهت هجمه به صفوف وحدت آفرین مسلمین، ضرورت پرداختن علمی به این گونه مسائل را روشن تر می سازد. محوریت صراط مستقیم برای هم گرایی و وحدت امت اسلا می و انحصار تطبیق آن بر شخص معصوم از مهم ترین یافته های این تحقیق است.
تبیین دلالی احادیث عرضه بر قرآن و کارکرد مصداقی آن در شناخت مجعولات حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
90 - 111
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر - که با روش تحلیلی - توصیفی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به نگارش در آمده است - گستره بهره برداری از احادیث عرض را در تشخیص صدور، دلالت و جهت روایات می کاود و پس از آن امکان و ضرورت عرضه احادیث به قرآن را از دیدگاه قرآن تبیین می نماید. نتیجه آن شد که فرایند عرضه از تضمین صدور روایت از معصوم ناتوان است، ولی می تواند عدم صدور را تضمین نماید و یکی از راه های مهم در احراز قطعی جهت روایت و دریافت مراد اصلی گوینده آن باشد. الگوبرداری از روش معصومان: در عرضه حدیث بر کتاب الهی، سوق دهنده تعریف مفهومی به نام «حیطه های فرایند عرضه حدیث بر قرآن» است که محقق می تواند از این حیطه ها در فرایند عرضه حدیث بر قرآن کریم بهره گیرد. بنا بر استقرای پژوهش، این حیطه ها عبارت اند از: «کتابت مصحف کنونی»، «قرائت مصحف»، «شأن و فضای نزول»، «زمان و ترتیب نزول»، «سباق آیه»، «سیاق آیه» و «دلالات قرآنی». سه حیطه آخر، پرکاربردترین حیطه ها برای فرایند عرضه بر قرآن هستند.
کارکردهای تربیتی شکر از منظر قرآن و صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
207 - 224
حوزههای تخصصی:
«شکر» از مفاهیم پربار قرآنی و حدیثی و از اهداف تربیتی و صفات معنوی بوده و روحیه سپاسگزاری از بارزترین ویژگی های انسان در مسیر خودسازی و رسیدن به کمال است. به فرموده قرآن کریم خداوند متعال شکور بوده و بندگانی که در مسیر طاعت او قدم برمی دارند مورد لطف و موهبت خود قرار داده و تشکر می کند. در این کتاب الهی به اهمیت شکر و کارکردهای آن پرداخته شده که الگوی مناسبی برای بهره گیری انسان هاست. از طرف دیگر در کلام اهل بیتb نیز درباره این واژه و کارکردهای آن بسیار توجه شده و مورد تأکید قرار گرفته است. امام سجادg در دعاهای متعدد به مباحث مربوط به شکر و کارکردهای آن پرداخته که به عنوان اسوه عملی و نمونه عینی به حساب می آید. از آنجا که کارکردهای تربیتی شکر در دعاهای امام سجادg می تواند مبیّن، مفسّر و تفصیل دهنده الگوی ارائه شده در قرآن باشد ضرورت دارد این گزاره اخلاقی و معنوی از منظر کتاب خدا و صحیفه سجادیه بررسی گردد. ازاین رو مقاله پیشِ رو به دیدگاه های قرآن و صحیفه سجادیه درباره کارکردهای تربیتی شکر پرداخته و به روش توصیفی تحلیلی مباحث خود را ارائه داده است. برخی از یافته های پژوهش حاضر عبارت اند از: نیل به مقام رضا، پیشگیری از عذاب ها و بلاها، استحقاق ثواب اخروی، دستیابی به رستگاری و... .
تحليل الاستعارات المفاهيمية لنهج البلاغة في مجال الهوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن نظریه الاستعاره المفاهیمیه فی اللسانیات المعرفیه لیست مجرد کلام أدبی ومتمیز، بل هی فهم لمفهوم مجرد من خلال مفهوم عینی وملموس،ولها خصائص تفصِّلُها عن الاستعاره التقلیدیه، منها أنّ جذورها فی التفکیر والإدراک ولیس فی الأدب واللغه،وللتعبیر عنها وفهمها لا حاجه إلى قدره خاصه غیر التفکیر،وأن التشابه لیس شرطًا فیها کما هو الحال فی الاستعاره التقلیدیه. بناءً على ذلک، کان الهدف من هذا البحث هو فهم وإدراک أحد الأسباب المرکزیه لارتکاب الذنوب والرذائل واتباع الهوی فی نهج البلاغه،وذلک باستخدام المنهج الوصفی - التحلیلی والاعتماد على النظریه الاستعاره المفاهیمیه. یسعى هذا البحث للإجابه على هذین السؤالین: ما هو نوع الاستعاره المفاهیمیه التی استخدمها الإمام علی علیه السلام لتصویر الهوی؟ وما هی السمات التی أُخِذَت بعین الاعتبار فی المبدأ لتقدیم المقصد؟ لتحقیق هذا الغرض،تم استخلاص الجملات المتعلقه بالهوی وتحلیلها باستخدام نظریه الاستعاره المفاهیمیه وفی النهایه تم تقدیم مفهوم الکلام. أهم نتائج البحث هی کما یلی: فی هذا المقال فإن المفاهیم المبدئیه المتعلقه بالاستعاره الانطولوجیه لتصور هوی النفس، إما أنه مظنون أو منافس أو یلبس زی إنسان یجب حرمانه من کثیر من ملذاته.والاستعاره المفاهیمیه للأتقیاء یُصَوَّرُ کشخص میت أو کحصان متمرد، وفی هذه الأثناء تکون استعاره الوجود أکثر شیوعا. کما أن المفاهیم المبدئیه فی الاستعاره البنیویه للوصول إلى المجال المفاهیمی للمقصد، أی هوی النفس، إما أنه شجار دائم أو بناء منزل على حافه الهاویه أو یتم تصوره على أنه دلو. وفی هذا الکلام لم نجد مباشره المفاهیم المبدئیه فیما یتعلق بالاستعاره الاتجاهیه لتصور هوی النفس،لکن کاتبه المقال وجدت استعارات اتجاهیه تتماشى من ناحیه المعنی والمفهوم مع محاربه النفس،مثل قبول الإسلام، والإیمان، والعمل الصالح
تحقیق و بررسی صحت انتساب فرقه مفضّلیه خطّابیه به مفضّل بن عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
80 - 97
حوزههای تخصصی:
مفضّل بن عمر یکی از راویان مهم عصر امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) و از اصحاب و یاران ایشان است که اختلاف رجالیان متقدم و متاخر در توثیق و تضعیف او، وی را به یکی از روات بحث برانگیز و مورد اختلاف در تاریخ حدیث شیعه تبدیل کرده است. ادعای گرایش و تمایل مفضّل به ابوالخطّاب و رهبری فرقه ای منشعب شده از جریان خطّابیه به نام مفضّلیه خطّابیه، از جمله علل اصلی جرح و تضعیف او به شمار می آید. مقاله پیش رو صحت و سقم این ادعا را مورد بررسی قرار داده و با واکاوی و تحلیل برخی از روایات، اقوال متکلمان و ملل نویسان فریقین درباره مفضّل و فرق منسوب به او یعنی مفضّلیه خطّابیه و مفضّلیه موسویه، ابوالخطّاب و جریان خطّابیه به این نتیجه رهنمون شده است که این ادعا و اتهام از جهات گوناگون تاریخی و حدیثی غیر قابل پذیرش و مورد خدشه است.
خلوت گزینیِ انتخابی در آموزه های قرآن، حدیث و روا ن شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
271 - 292
حوزههای تخصصی:
خلوت گزینی به معنای انقطاع از خلق و اشتغال به خود می باشد که در نهاد انسان با مقایسه و ارزیابی تعاملش با دیگران صورت می پذیرد؛ ازاین رو زمانی که فرد روابط خانوادگی و اجتماعی خاصی نداشته باشد، خلوت را برگزیده است. روان شناسان موضوع خلوت گزینی را در دو نوع مثبت و منفی جای داده اند. شکل مثبت خلوت گزینی که به صورت انتخابی صورت می پذیرد، در آموزه های قرآن، حدیث و روان شناسی از فواید بسیاری برخوردار است. جستار پیشِ رو با روش توصیفی- تطبیقی، نظرات برخی روان شناسان را بر اساس آموزه های قرآن و حدیث، مورد ارزیابی قرار داده است. مطابق یافته های این پژوهه، برای خلوت گزینیِ انتخابی شش فایده توصیف شده است که عبارت اند از: خودآگاهی عمیق تر، ارتباطی ژرف تر با خداوند، تأمّل در طبیعت، یادگیری و سرعت بیشتر برای انجام امور، افزایش خلّاقیت و احساس آزادی کامل تر. با بررسی صورت گرفته می توان هم راستا و هم جهتی برخی نظرات روان شناسی و آموزه های قرآن و حدیث را تأیید نمود و بر عدم تهافت، بلکه هم سویی و مکمّل یکدیگر بودن آنها تأکید ورزید. گفتنی است در آیات و روایات معصومانb آثار اخروی خلوت گزینی تبیین شده و زمان، اعمال، برنامه و محتواهای خاصی برای آن، ذکر گردیده که در روان شناسی معاصر، کمتر به آن پرداخته شده است.
تحلیل انتقادی روش فقه الحدیثی سیوطی در تنویر الحوالک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
197 - 224
حوزههای تخصصی:
تنویر الحوالک شرح مختصر سیوطی بر موطأ مالک است. سیوطی به طور عمده در این اثر به شرح و بسط مفهوم متن احادیث پرداخته است؛ ازاین رو می توان نوشته مذکور را مجموعه ای فقه الحدیثی به حساب آورد. شناخت فقه الحدیث ثمره سایر علوم حدیث بوده و آگاهی از شیوه پیشینیان به خصوص شارحان جامع نگاری همچون سیوطی در فهم احادیث می تواند به تصحیح یا تعمیق فهم ما بینجامد. لذا این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به واکاوی انتقادی روش فقه الحدیثی سیوطی در تنویر الحوالک بپردازد. به رغم آنکه سیوطی تلاش کرده تا روایات موطأ را در زمره روایات صحیح جلوه دهد، توجه به اوضاع نابسامان نقل و نگارش حدیث و شکل گیری روایات جعلی فراوان در زمانه مالک و تجدیدنظرهای مکرر وی، نمایانگر آن است که حتی آخرین نسخه موطأ نیز انتخاب نهایی و قطعی مالک نبوده است. اشتمال موطأ بر روایات موقوف و مقطوع و عنایت به عدم حجیت آراء و فتاوای صحابه و تابعین، دلیل دیگری بر بطلان دیدگاه سیوطی است. وی پس از طرح مباحث سندی، از طرق گوناگون به شرح احادیث پرداخته است. طرح مباحث بلاغی و توجه به مفاهیم حقیقت و مجاز و دوری از تجسیم و ظاهری گری، جمع میان احادیث متعارض تا حد امکان و اندک شمردن مصادیق وقوع نسخ، عدم رعایت انصاف در تبیین مسائل کلامی مانند مسئله ارث گذاشتن انبیا و بهره نیافتن کافی و وافی از آیات قرآن در شرح احادیث از جمله محاسن و معایب روش فقه الحدیثی سیوطی است.
حکمی زاده و نقد دیدگاه او در انکار حجیت احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
267 - 290
حوزههای تخصصی:
علی اکبر حکمی زاده قائل به دیدگاه قرآن بسندگی در دین است؛ طبق نظر وی قرآن تنها منبع قابل استفاده در استنباط معارف و احکام دینی است و برای تمام مسائل و امور دینی فقط باید از قرآن بهره گیری کرد. قائلان این دیدگاه حجیت احادیث را منکر شده اند. حکمی زاده نیز حجیت تمام احادیث را در استنباط احکام و معارف دینی منکر شده است. وی در کتاب اسرار هزارساله به این دیدگاه پرداخته و با ذکر ادله ای مدعیِ انکار حجیت احادیث شده است. طبق نظر برگزیده دیدگاه قرآن بسندگی در دین باطل است و ادله انکار حجیت تمام احادیث مردود است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی در صدد تحلیل، نقد و ردّ مطالب علی اکبر حکمی زاده در مورد دیدگاه قرآن بسندگی در دین و انکار حجیت احادیث است. گرچه برخی از علما از جمله امام خمینی، مطالب مطروحه در اثر اسرار هزارساله را مورد بررسی و نقد قرار داده اند، به نظر می رسد نقد دیدگاه حکمی زاده درباره انکار حجیت احادیث، نیازمند پژوهشی گسترده تر است.
دراسه سیمیائیه فی بعض المفردات والتعابیر المختاره من نهج البلاغه ونقد ترجماتها فی ضوء نظریه أومبرتو إیکو (ترجمات دشتی وشهیدی وفقیهی أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
107 - 118
حوزههای تخصصی:
السیمیائیه علم یبحث عن الرموز والدلالات اللغویه واللفظیه. وقد أدى توسع هذا العلم فی دراسه النصوص، وخاصه نهج البلاغه، إلى الکشف عن المعانی الجدیده وعن المستویات الضمنیه للکلام. إضافه إلى ذلک، فإن العثور على معانی ألفاظ نهج البلاغه وتعابیره فی سیاق الاتجاهات اللغویه کان موضع اهتمام الکتّاب والباحثین. وفی هذا الصدد یحاول أومبرتو إیکو بوصفه منظرا من منظری السیمیائیه، توظّف الظواهر الدلالیه وتطبیقها فی سیاق السیمیائیه، ولذلک ینصبّ أکثر ترکیزه فی هذا المنهج على دراسه المعنى. وعلى رأیه، تقوم السیمیائیه على الدلاله المباشره والضمنیه. فی هذا المقال، وبالاعتماد على المنهج الوصفی– التحلیلی، قد تمّت دراسه سیمیائیه فی بعض الکلمات والتعابیر المختاره من نهج البلاغه وکذلک نقد ترجمات دشتی وشهیدی وفقیهی لها فی ضوء نظریه إیکو. وتشیر نتائج البحث إلى أن الألفاظ والمعانی فی نهج البلاغه تظهر على شکل مدلولات تتجاوز عن الزمان والمکان، وأن لها أیضا دلالات ضمنیه إلى جانب معانیها المباشره یمکن أن تکون مهمه ومفیده فی فهم المفاهیم الکامنه وراء النص بأکبر قدر ممکن من الدقه.
واکاوی مبانی رجالی شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
171 - 189
حوزههای تخصصی:
دانش رجال، بر پاره ای از قواعد و اصول بنا شده که هر حدیث پژوهی پیش از ورود به ارزیابی اسناد روایات (نقد سندی) باید موضع خود را نسبت به آن ها مشخص کند. شیخ انصاری در تراث فقهی و اصولی خود بر طبق مبانی خود روایاتی را به لحاظ سند ارزیابی نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به مبانی رجالی شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: شیخ انصاری در مقام عمل نشان داده که یک فقیه و حدیث پژوه به علم رجال نیاز دارد. ایشان به وثاقت اصحاب اجماع باور دارد و مبنای مشایخ ثقات را پذیرفته و روایت قمی ها از راوی را دلیل بر وثاقت وی می داند. شیخ انصاری کثرت نقل بزرگان از راوی، ترحّم و ترضّی، نقل شیخ مفید از راوی را دلیل بر توثیق راوی دانسته و بر این باور است که اگر راوی از مشایخ صدوق باشد، ثقه است.
نسخه شناسی «کتاب الحجّ» معاویه بن عمار در پرتوی بخش هایی تازه یاب از آن
منبع:
پژوهش های رجالی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
69-110
حوزههای تخصصی:
معاویه بن عمار از روات معتمد امامیه است که در طریق روایات فراوانی قرار دارد. کتب متعددی به وی منسوب است؛ از جمله کتاب الحج او مورد توجه محدثان امامی است. به نظر می رسد بخش هایی از کتاب نوادر اشعری و نیز نسخه فقه رضوی موجود نزد علامه مجلسی، در اصل، خود کتاب معاویه بن عمار یا برگرفته از آن بوده است. نوشتار پیش رو، با مقایسه میان متن عبارات، با روایات مصادر شیعه از معاویه بن عمار، و دقت در دیگر قرائن، روشن می نماید که تمام آنچه در کتاب الحج آمده است عین روایت نیست؛ بلکه گاهی برداشت معاویه بن عمار از روایات است که در قالب فتاوای او نمود یافته است؛ همچنین بسیاری از روایات او که در ظاهر توهم نقل مباشری از امام دارد، برگرفته از روایات مشایخ اوست.
فرآیند تمییز مشترکات و توحید مختلفات و تطبیق آن بر تعبیرهای به کار رفته برای ابوالمفضل شیبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
139 - 159
حوزههای تخصصی:
ابوالمفضل شیبانی از محدثان فعالی است که نام وی در انبوهی از سندهای احادیث فریقین آمده است. یکی از مسئله های مهم در رابطه با وی، مسئله "تمییز مشترکات" و "توحید مختلفات" است؛ زیرا تعبیرهای بسیار گوناگونی برای نام بردن از او به کار رفته است، به گونه ای که اگر دقت نشود، بخشی از آنها مجهول می مانند و به اتحاد آنها با ابوالمفضل پی برده نخواهد شد. در این مقاله، با واکاوی نام و نَسَبِ ابوالمفضل، توجه به سنّت اختصارگویی در ذکر نَسَبِ اشخاص، توجه به راوی و مروی عنه و تحلیل تصحیف های انجام شده در نام وی، شمار قابل توجهی از این تعبیرها از جهالت به درآمده اند و هم زمان، محدثانی که شباهت های بسیاری با ابوالمفضل داشته و ممکن است با وی اشتباه گرفته شوند، مشخص شده اند و قرینه هایی برای تشخیص آنها بیان شده است.
بررسی سندی و دلالی حدیث «قلب المؤمن بین الاصبعین...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
53 - 70
حوزههای تخصصی:
در میان روایات فریقین عبارات خاصی وجود دارد که در بیشتر آن ها بی آنکه سندی برای آن ها ذکر شود به عنوان یک قاعده و اصل پذیرفته شده و همچون ضرب المثلی رایج مورد استناد قرار گرفته است. از این دست روایات، حدیث «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَینَ الْإِصْبَعَینِ مِنْ أَصَابِعِ الرَّحْمَنِ یقَلِّبُهُ کَیفَ یَشَاءُ» منسوب به پیامبر 2 است. این سخن در کتب روایی، اخلاقی، تفسیری، کلامی، فلسفی و عرفانی به صورت مرسل و مسند، به شکل های مختلف با الفاظی همسان و غیرهمسان، مورد استناد بسیاری از بزرگان این علوم قرار گرفته است؛ چنان که برخی از متکلمان از این سخن برداشت جبر نموده اند، برخی با برچسب ضعف سندی، آن را نفی کرده اند، کسانی با پذیرش ضمنی حدیث در پاسخ به شبهه جبر درصدد تأویل آن برآمده اند و گروهی دیگر ضمن حقیقت دانستن الفاظ آن، با اصول خاص فلسفی و عرفانی، محتوای حدیث را بر معنای واقعی حمل نموده و به شرح آن پرداخته اند. این مقال به روش توصیفی تحلیلی روشن خواهد کرد که حدیث اصابع، از احادیث معتبر است و به عنوان اصلی مسلم و قطعی مورد استناد ائمه معصومین k و عالمان فریقین قرار گرفته و همچنان که همه چیز تحت سلطه و تصرف حق تعالی است، قلوب افراد بشر نیز با تصرف او، هر لحظه بین شادی و غم، متغیر است.
بازشناسی روایاتِ منسوب به طبری در دلائل الإمامه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
90 - 130
حوزههای تخصصی:
کتابِ دلائل الإمامه، از جمله کتاب هایی است که درباره فضائل و کراماتِ معصومین ع نگاشته شده و تأثیر قابل توجهی در منابعِ پس از خود داشته است. یک دسته از روایاتِ این کتاب، با نام ابو جعفر محمد بن جریر طبری آغاز شده و به همین دلیل برخی این کتاب را به محمد بن جریر بن رستم طبری امامی نسبت داده اند. با توجه به مشایخ نامبرده در این اسانیدِ به نظر می رسد مقصود از طبری در آن ها، همان محمد بن جریر بن یزید طبری، تاریخ نگار و مفسّر مشهور اهل سنّت است. احتمالاً نقل این معجزات شگفت، با رویکردی جدلی به طبری نسبت داده شده است. حضور نامِ برخی دیگر از رجال عامه در این اسانید، مؤید این رویکرد است. قرائنی مانندِ زمان پریشی، درهم ریختگی طبقات، ناشناس و منفرد بودن بیشتر افراد نام برده، و عدم تناسب متن روایات با شخصیت راویان، اصالت این اسانید را با اشکال جدّی مواجه می سازد. از سوی دیگر متن بسیاری از این روایات نیز با داده های تاریخی یا گزاره های عقلی و اعتقادی در تضادّ است یا نشانه هایی ادبی بر ساختگی بودن آن یافت می شود.
دراسه مکونات ووظائف لغه العیون غیر اللفظیه فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
119 - 130
حوزههای تخصصی:
یعتبر التواصل غیر اللفظی أو لغه الجسد من أهم قنوات المراسله فی حیاه الإنسان وهی من المصادر الأولى لتصورات الناس لبعضهم البعض، ویتم تبادل نسبه کبیره من مفاهیم الاتصال فی التفاعلات الفردیه والعامه من خلال الوقفات والنظرات والإیماءات وتعبیرات الوجه وما إلى ذلک. من بین العناصر المختلفه للغه الجسد، یعتبر سلوک العین أکثر عناصر الاتصال تعبیراً فی الاتصال غیر اللفظی وله وضوح خاص مقارنه بالأعضاء الآخری. ومن النصوص التی تستحق الدراسه بلغه الجسد غیر اللفظیه، خطب نهج البلاغه. قد استفاد الإمام علی(ع) من التواصل غیر اللفظی فی کثیر من خطبه. ومن العلاقات غیر اللفظیه التی یتم التعبیر عنها على نطاق واسع فی خطب نهج البلاغه، هی العلاقات غیر اللفظیه للعیون. تحاول هذه المقاله تحلیل خطب نهج البلاغه من منظور وظائف الاتصال غیر اللفظی بالمنهج الوصفی-التحلیلی ومن منظور الدراسات البینیه. تظهر نتائج البحث أن أهم أنواع وظائف العین فی خطب نهج البلاغه تشمل: غض البصر وشخوص البصر(التحدیق) والنظره الخفیه والنظره الخائنه والنظره السعیده والنظره الحسیره والنظره الدامعه والنظره الخاشعه والنظره الخائفه والنظره الرامزه والنظره الغاضبه والنظره القلقه. الرساله الرئیسیه التی یمکن تلقیها من انعکاس الوظائف غیر اللفظیه للعیون فی خطب نهج البلاغه تتعلق بالمفاهیم العاطفیه والمشاعر الداخلیه، بما فی ذلک البکاء، والخوف، والذعر، والإحراج، والعار، والتواضع، والفرح والغضب والعار وهناک الکثیر من هذه الرسائل.
رفع توهم وضع از احادیث نسخه خطی «سلم درجات الجنه» با رویکردی بر شواهد و متابعات فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
67 - 96
حوزههای تخصصی:
وجود احادیث موضوعه از اصلی ترین آسیب ها، در منابع روایی فریقین می باشد. نسخه خطی «سلم درجات الجنّه» ابن مشهدی (م1125ق)، محدّث و مفسر بزرگ شیعه و صاحب تفسیر «کنز الدقایق»، از جمله منابع ارزشمند حدیثی در باب فضائل و مناقب حضرت علی (ع) می باشد. از مجموع چهل حدیثی که در این نسخه جمع آوری شده، نسبت به برخی از احادیث آن در باب رستگاری محبیّن ابی الائمه (ع) اتهام وضع زده شده است. با توجه به شواهد و متابعات فریقین و اعتبار سنجی سندی و متنی این روایات، صحت و سقم آنها به روش کتابخانه ای مورد تحلیل قرار گرفت و محرز گردید که وثاقت سندی برخی از اسناد احادیث مورد اجماع علمای فریقین نمی باشد؛ ولی با بیان دلایل عقلی و نقلی اثبات گردید که مضمون همه روایات از تواتر اجمالی برخوردار بوده، و دارای وثاقت صدوری می باشد. و بدین ترتیب پرده از تشکیک و تردیدها برداشته و صحت احادیث اثبات شد، و توهم وضع احادیث مذکور رفع گردید.