فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
231 - 258
حوزههای تخصصی:
شجاعت یعنی قوت قلب که یکی ازمهمترین فضایل نفسانی واز اصول چهارگانه فضایل اخلاقی است.تفریط در شجاعت ، جبن و افراط در آن تهور نامیده می شود که از انحراف شجاعت به وجود می آیند. شناخت عوامل شجاعت و حوزه ها و گونه ها آن در سیره وسخنان امیرالمومنین علیه السلام و همچنین بررسی عوامل و گونه های این فضیلت در اندیشه های رهبر معظم انقلاب که شخصیتی عالم و مفسر و مدیر است و حاکمیت جامعه را برعهده دارند اهمیت و ضرورت بیشتری دارد. با توجه به بررسی تطبیقی درسیره و سخنان امیرالمومنین (ع) و همچنین مقام معظم رهبری ،شجاعت دارای عوامل و گونه ها ی متعددی است. برخی عوامل ایجادی شجاعت عبارتند از باورمندی به یاری الهی ، توکل به خدا و شریعت اسلام . در مورد گونه های آن نیز می توان شجاعت در عدالت و ظلم ستیزی، شجاعت در اقدام ، شجاعت در صبر و شجاعت در فهم صحیح را نام برد.روش این تحقیق، توصیفی_تحلیلی بر اساس مطلعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی است .
موانع رفتاری پیشرفت اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
86 - 109
حوزههای تخصصی:
پیشرفت از اصلی ترین دغدغه های اجتماعی بشر می باشد به گونه ای که هر جامعه ای با ترسیم ضوابط، تعیین معیارها، به کارگیری عوامل کارآمد، فراهم سازی شرایط مساعد و شناسایی موانع در صدد پیشرفت اجتماع خویش است، اسلام دینی وحیانی مشتمل بر آموزه های قرآن و احادیث معصومین (ع) می باشد که راهنمای انسان برای کسب سعادت دنیوی و اخروی و از جمله پیشرفت می باشند، پژوهش پیش رو از یک سو با تحلیل نهج البلاغه به عنوان مهمترین منبع شناخت اسلام بعد از قرآن و احادیث نبوی، موانع پیشرفت یک جامعه را بررسی کرده و نشان داده مهمترین موانع کنشی (رفتاری) پیشرفت اجتماعی از منظر نهج البلاغه را برشمرده است: بی عدالتی، عدم الگو دهی مناسب در اجتماع، بی نظمی اجتماعی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، ترک رعایت حقوق متقابل، بزرگ نمایی و بیان رفتار های نا مطلوب اجتماعی، ترک تشویق رفتار های مطلوب اجتماعی، سستی و بی تفاوتی جامعه، شیوع فسق و گناه در جامعه، فشارها و ظلم های اجتماعی، تحقیر، نقص سنت های اجتماعی پسندیده.
تحلیل چگونگی تطبیق روایت های تأویلی داستان ابراهیم (ع) در قرآن بر اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
349 - 380
حوزههای تخصصی:
هنگام مواجهه با روایتهای تفسیری اهلبیت(س) ذیل آیات مربوط به قصه ابراهیم(ع) شاهد تطبیق تأویل آیه به اهلبیت(س) هستیم. این پژوهش برای دستیابی به ارتباط بین ظاهر الفاظ آیه و معانی پنهان آن با استفاده از منابع کتابخانهای به روش توصیفیتحلیلی الفاظ آیه را با تطبیقهای واردشده در روایتهای تأویلی مورد بررسی قرار داده و به این نتایج دست یافته است که: 1. برخی عناصر قصه که مفهوم مفرداتی به آن اشاره دارد ـ مانند اهل، ثمرات، ابن، طائفین و کلمات ـ به دلالت مطابقه بر مصادیق متعددی صدق میکند که مصداق اکمل آن اهلبیت(س) هستند و ارتباط بین معنای ظاهری و باطنی بسیار نزدیک است؛ 2. در مواردی مفهوم ترکیبی ـ مانند شیء پنهان، قضاء تفث و ذبح عظیم ـ در لایههای عمیقتری از معنای باطنی همچنان به دلالت مطابقه بر امام صدق میکند؛ 3. در تأویل نقلشده از بیماری ابراهیم(ع) ابتدا به دلالت التزام به وجود علت پی میبریم و سپس به دلالت مطابقه آن علت را بر مصیبت امام حسین(ع) تطبیق میدهیم. همچنین سرد شدن آتش که بر فرد خارجی تطبیق داده نشده بلکه به یک امر کلی تطبیق داده شده است، نیاز به مقدمات و استدلال دارد؛ درنتیجه از موارد دلالت التزامی غیر بیّن است. این مورد نیز از لایههای عمیقتری از باطن یک امر کلّی خبر میدهد که تأمل عقلی بیشتری نیاز دارد تا فهم کلام معصوم(ع) در رابطه با آیه روشن گردد.
بررسی نقش عوامل اقتصادی در رونق تولید از منظر روایات فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کاستی تولید و بهره نبردن از منابع اقتصادی، یکی از مشکلات اقتصادی در کشورهای گوناگون به ویژه کشورهای اسلامی است. برای بر طرف نمودن این مشکل تا کنون بیشتر به نظریات و راهکارهای اقتصاددانان و متخصصان عرصه تولید که مبتنی بر علوم انسانی است تکیه شده و کمتر به مبانی و آراء و برنامه های اقتصادی اسلام توجه شده است. با مروری بر آموزه های قرآنی و روایی ، می توان به راهکارهای رفع موانع و رشد و رونق تولید دست یافت. در این نوشتار عوامل اقتصادی رونق تولید در منابع روایی فریقین مورد توجه قرار گرفته و به این پرسش پاسخ می دهد که « نقش عوامل اقتصادی در رونق تولید از منظر فریقین چیست؟». در بررسی صورت گرفته می توان گفت« اهتمام به کار و تلاش»؛ «توجه به فراهم سازی سرمایه»؛ «بهره گیری از زمین» و «توجه به زراعت و معدن» از عوامل مهم و تأثیرگذار در رونق تولید است. نوشتار حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و با استناد به آیات قرآنی و منابع روایی فریقین گردآوری شده است هدف از تدوین این نوشتار نیز بازخوانی و تبیین نقش عوامل اقتصادی رونق تولید در منابع فریقین است.
بررسی شخصیت حواریون از نگاه مفسران فریقین
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
21 - 47
حوزههای تخصصی:
در آموزه های اسلامی، شاگردان حضرت عیسی(ع) با عنوان «حواریون» شناخته می شوند. قرآن کریم پنج بار از آنان نام برده و دست کم در شش آیه به آنان اشاره کرده است. با توجه به جایگاه محوری حواریون در دین مسیحیت، بررسی دیدگاه اسلام درباره آنان می تواند در تعاملات بینادینی و نقد کتاب مقدس نقش بسزایی داشته باشد. ازآنجاکه قرآن منبع اصلی آموزه های اسلامی است و فهم آن متکی بر تفاسیر مفسران می باشد، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی، پس از مروری کوتاه بر شخصیت دوازده شاگرد مسیح در کتاب مقدس، به بررسی دیدگاه های مفسران قرآن درباره حواریون می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اتفاق نظری واحد در این زمینه وجود ندارد؛ برخی مفسران احتمال نبوت آنان را مطرح کرده اند، درحالی که برخی دیگر در اصل ایمان آنان تردید نموده اند. بااین حال، دیدگاه غالب، نگاهی مثبت به حواریون است؛ آنان اگرچه به مقام نبوت و عصمت نرسیده اند، اما به عنوان برگزیدگان از میان پیروان حضرت عیسی(ع) مورد پذیرش قرار گرفته اند.
واکاوی رابطل طغیانگری و غنا با تکیه بر روایات امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
161 - 192
حوزههای تخصصی:
براساس برخی روایات رسیده از امام علی(ع) غنا عامل طغیانگری معرفی شده که نقطه مقابل احادیثی دیگر، با مضمون مدح غناست. سخن امام علی(ع) درخصوص طغیانگری مال با توجه به آیه شریفه «کلّا إنَّ الإنْسانَ لِیَطْغی» در سوره علق قابل توجه است. در نگاه اول، این قبیل روایات دارای تعارض ظاهریاند. این پژوهش با روش توصیفیتحلیلی، چالش پیش رو را بررسی کرده است. مبتنیبر این روش پژوهش، «احساس بینیازی از خداوند» و «خود و مال خویش را مستقل از خدا دیدن»، عامل طغیان است؛ یعنی مادام که این احساس، ثمره عملی داشته و آدمی در زندگی دنیوی خویش، ثروت را که بهمثابه نعمت الهی است، به نقمت تبدیل کرده، عامل سرکشی و طغیان او خواهد بود. شایان ذکر است این مسئله در مورد افراد مختلف و با تواناییهای مختلف مالی متفاوت است و چهبسا فردی با مال اندک طغیان نماید و فرد دیگری با مال فراوان هم طغیان نکند. چنین نگاهی مبتنیبر تعریفی از فقر و غناست که ماهیتی روانشناختی دارد. به این نکته نیز باید توجه نمود که براساس روایتی دیگر مال، سکرآور است و غنا بهعنوان عامل طغیانگری رابطه معناداری با میزان تربیت نفس انسان دارد. در متون روایی به راههای پیشگیری از طغیان نیز اشاره شده که ازجمله آن، شکر و ادای حق است؛ یعنی مال را ازسوی خدا دیدن و نه ازسوی خویش. بدینسان در بررسی و تحلیل چنین روایاتی عامل روانشناختی در انسان هم قابل توجه است.
آوازخوانی زن در روایات شیعی: تحلیل صدوری و فقه الحدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
23 - 39
حوزههای تخصصی:
از دیرباز محققان، محدثان و فقیهان برای تشخیص احادیث سره از ناسره با استفاده از مطالعات رجالی و صدوری و تحلیل متن به پالایش روایات مبادرت ورزیده و با پژوهش های فقه الحدیثی به تنقیح مراد و مقصود احادیث همت گماشته اند. با این همه تا کنون پژوهش مستقلی در روایات مرتبط با آواز خوانی زنان صورت نگرفته است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی احادیثی را که فقها مستند صدور حکم نهی یا جواز آوازخوانی زنان قرار داده اند دسته بندی کرده و آنها را از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی مورد تحلیل قرار داده ایم تا پاسخ گوی این سؤال اصلی تحقیق باشد: روایات شیعی در باب آوازخوانی زنان از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی چگونه است؟نتیجهٔ این تحقیق نشان می دهد اولاً در میان دو دسته روایت های دلالت کننده بر جواز و عدم جواز احادیث معتبر کم نیست و ثانیاً در میان این دو دسته تعارض مفهومی وجود ندارد و ثالثاً این احادیث بر حکم آوازخوانی صرف نظر از امور دیگر دلالتی ندارد.
واکاوی لزوم بررسی طرق شیخ طوسی به صاحبان کتب در مشیخه تهذیبین
منبع:
پژوهش های رجالی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
151 - 168
حوزههای تخصصی:
در اعتبارسنجی روایات، همیشه نیاز به بررسی همه رجال واسطه در سند نیست. دست کم در برخی منابع، با تکیه بر قراینی، ثقه بودن راویان هیچ تأثیری در اعتبار حدیث نخواهد داشت. از مواردی که احتمال چنین قاعده ای درباره آن مطرح شده، واسطه های بین شیخ طوسی و صاحبان کتب در تهذیبین است. دراین باره برخی بررسی وثاقت راویان را لازم دانسته اند؛ برخی بین کتب مشهور و غیرمشهور تفصیل داده، و برخی هم مطلقاً این کار را لازم ندانسته اند. با توجه به شواهدی از مقدمه تهذیب الاحکام، سخن شیخ طوسی در سرآغاز مشیخه، روش تعامل شیخ طوسی با روایات و نیز اختلاف نسخ کتب، این نتیجه به دست می آید که بررسی رجالی واسطه ها بین شیخ طوسی تا صاحبان کتب لزومی ندارد و فرقی بین کتب مشهور و غیرمشهور نیست؛ ازاین رو وثاقت راویان بین شیخ طوسی و صاحبان کتب تأثیری در اعتبار روایت ندارد.
در جستجوی اطلاق جامعیت بر مشیخه ابن محبوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
جامع نویسی از جمله شیوه های رایج تدوین حدیث از طریق گردآوری و تبویب احادیث است که سابقه آن به قرون نخستین باز می گردد. در طول تاریخ می توان کتاب های حدیثی را یافت که لفظِ "جامع" را در عنوان خود دارند و برخی دیگر بدون اینکه لفظ "جامع" در عنوان بیاید به لحاظ محتوا و ویژگی های کتاب، جامع حدیثی تلقّی شده اند. "مشیخه ابن محبوب" از جمله کتاب هایی است که نجاشی آن را جامع نامیده است. سوگمندانه این کتاب به دست ما نرسیده است، ولی با وجود عدم دسترسی به نسخه اصلی این کتاب، با چنین ادعایی مواجه شده است که مشیخه ابن محبوب جزء کتاب های جامع یعنی با توجه به ویژگی هایی که در محتوا داشته یکی از جوامع حدیثی شیعه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، بر آن است تا با شناخت ماهیت مشیخه ابن محبوب، صحّت ادّعای مطرح شده درباره جامعیت کتاب را مورد بررسی قرار دهد. هر یک از نسخ تصحیح شده این اثر یک مجموعه مستقل به شمار می آید. مقاله پیشِ رو درنهایت بیان می کند که با توجه به معیارهای ساختاری و محتوایی در تعریف جوامع حدیثی و همچنین نظر به شیوه مشیخه نویسی محدّثان شیعه، نمی توان کتاب ابن محبوب را جامع حدیثی به شمار آورد.
بایسته های تطبیقی جدایی ناپذیری قرآن و عترت با ابتناء بر حدیث ثقلین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث ثقلین از احادیث مورد اتفاق امت اسلامی است که به صورت متواتر از پیامبر اکرمk نقل شده است. بر اساس این حدیث، پیامبر بزرگوار اسلامk در نبود خود از وجود دو گوهر گران بها گزارش می دهد که در میان امت باقی می مانند. این حدیث از زمان صدور تاکنون همواره مورد توجه محدثان، متکلمان، مفسران و مورخان بوده است. دانشمندان اسلام بارها در شرح و تبیین آن و بررسی اسناد و مدارک مربوط به آن سخن گفته اند. بی تردید این حدیث، همانند سایر کلمات حکیمانه پیامبرk، دارای معانی عمیق و دلالت هایی است که می تواند حقایق بزرگی را آشکار سازد. در این مقاله، با نگاهی نو و تطبیقی به الزامات و بایسته های جدایی ناپذیری این دو گوهر از منظر بزرگان فریقین پرداخته می شود. جانشینی این دو از پیامبرk در هدایت امت، همسانی و هم رتبگی آنها در قدر و منزلت، لزوم تبعیت از هر دو، بقاء و حجیت هر دو، و عصمت و مصونیت آنها از خطا، از جمله استلزامات این حدیث است که دانشمندان فریقین به آن تصریح کرده اند.
نقش شیعه در پیدایش و گسترش مدرسه حدیثی قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
66 - 89
حوزههای تخصصی:
همزمان با آغاز سده سوم هجری، جمعیت یکدست شیعى قم، تعداد نسبتا زیاد عالمان و محدّثان، دور بودن از ستمگرى های حاکمان عبّاسى وپدیدارى روحیه دانش گسترى، باعث شد که فعالیت حدیثی عالمان این شهر روزبه روز پر فایده تر شود به طورى که حرکت رو به کمال خود را تا پایان سده چهارم، در حدود 200 سال، ادامه دهد و در این بازه زمانى به یکى از اصلى ترین حوزه هاى حدیثى مکتب تشیّع تبدیل شود. تعداد راویان و محدثان قمى تا زمان شیخ طوسی و نجاشی نزدیک به 400 نفر است که 36 تن از آنها از مشاهیر و شخصیت هاى بزرگ هستند. این راویان و عالمان پرشمار امّا تألیفات و نگاشته هاى حدیثى بسى فراوان تر داشته اند چرا که گاهى یکى از آنها ده ها کتاب تألیف کرده است. در کتاب رجال نجاشى 67 عالم و محدّث قمى معرفى شده اندکه 537 کتاب را تألیف کرده اند. البته تعداد واقعى نگاشته هاى آنها بیش از این مقدار است. برخى از آن آثار تا زمان ما باقى مانده است و در جهت نشر معارف اهل بیت(ع) نور افشانى مى کند. همچنین تشکیل بیوتات و خاندان های علمی نشانه دیگری بر رونق علم و حدیث در این شهر در آن دوران است.
بررسی نظرات نیومن درباره علل اخراج احمد بن محمد بن خالد برقی از قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
153 - 180
حوزههای تخصصی:
نیومن در کتاب دوره شکل گیری تشیع دوازده امامی؛ گفتمان حدیثی میان قم و بغداد در ضمن مباحث خویش به بررسی موضوع اخراج برقی پرداخته و معتقد است این اقدام ریشه در باورهای مذهبی آن جامعه مبنی بر ظهور زودهنگام امام عصرZ در آینده ای نزدیک داشته و لذا عدم احساس نیاز به نگارش چنین تألیفاتی، آن هم ازطرف یکی از موالی خاندان اشعری را علت اصلی این تصمیم می داند و با ترسیم فضای بوم شناسی جامعه قم، استقبال از بازگشت برقی را پس از عدم تحقق باورهای اعتقادی جامعه و به تبع آن درک اهمیت کار برقی را، از دلایل نظریه خویش می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به شواهد تاریخی و روایات موجود درزمینه آگاهی بخشی مسئله غیبت توسط معصومینk، غیرعلمی بودن نظریه نیومن مشخص خواهد شد و درنتیجه می توان تفاوت های بین مبانی فکری، سیاسی و اقتصادی بین اشعری و برقی را زمینه ساز و از علل اصلی این قضیه دانست؛ عواملی که به زعم اشعری باعث بر هم زدن یکپارچگی جریان اعتقادی و سیاسی جامعه قم بوده که پس از فهم اشتباه خویش، برای جبران آن اقدام نموده است.
اعتبارسنجی داده های رجالی امامیه در پرتو منابع غیر رجالی غیرشیعی: مطالعه موردی إسحاق بن محمّد الأحمر نَخَعی بَصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
90 - 115
حوزههای تخصصی:
بررسی راویان و اَسناد روایات یکی از معیارهای محدثان مسلمان درارزیابی احادیث بوده است که این امر، موجب تولید داده های انبوه رجالی و به تبع شکلگیری دانش رجال درمیان دانش های حدیثی شده است. دردوران معاصر گاه درواقع نمایی ارزیابی های عالمان رجالی درباره راویان تشکیک شده است. این تردیدها زمانی تشدید می شود که میان مضمون روایات برجای مانده از راوی و داده های رجالی تناقض وجود داشته باشد. اسحاق بن محمّد اَحْمَر نَخَعی یکی از راویان شیعی است که از سوی رجالیان متقدم عمدتاً به دلیل فساد مذهب و انتساب او به جریان غُلات تضعیف شده است. بنابر داده های رجالی متقدم، این گرایش های غالیانه به مضمون ومحتوای کتاب های تألیفی او نیز راه یافته بود، تا آنجا که موجب شد روایات او به سبب ناهمگونی با اندیشه های اصیل امامیه، جعلی و خود او کذّاب و دروغگو معرفی شود. این نوشتار می کوشد بااستناد به داده های موجود درمنابع غیررجالی همچون آثار فِرق نگاری و تألیفات مسلمانان غیرشیعی و نیز تحلیل داده های فرارجالی، ایده بهره گیری ازاین منابع درارزیابی میزان واقع نمایی گزارش های رجالیان درباره اسحاق احمر را مورد سنجش قرار دهد. ثمره این مطالعه، تأیید داده های رجالی با واقعیت های تاریخی سده های میانه است. باتوجه به داده های فرارجالی درباره اسحاق، صحّت واعتبار اطلاعات رجالی درکتاب های رجالیان متقدم درباره تضعیف وی و گرایش های غالیانه منسوب به او نتیجه گیری می شود.
باز خوانی و نقد دیدگاه ابن عاشور در مسأله مهدویت با تأکید بر منابع اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
228 - 257
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(ع) از باورهای قطعی و مشهور اهل سنت است . با این وجود برخی از علمای اهل سنت به ویژه در سده های اخیر در صدد تردید یا انکار این آموزه برآمده اند. یکی از این افراد محمد طاهر معروف به ابن عاشور (متوفاى1393) از مفسران بنام اهل سنت در قرن چهارده است. این پژوهش با روش توصیفی انتقادی در صدد آن است که دیدگاه ابن عاشور در مسأله مهدویت را تبیین نماید و با تکیه بر منابع اهل سنت به بررسی و نقد آن بپردازد. از تحلیل دیدگاه ابن عاشور در سه محور کلامی، تاریخی و روایی به دست آمد که از نظر وی مهدویت تنها یک مسأله علمی است و ارتباطی با حوزه اعتقاد و اخلاق و عمل ندارد؛ پایگاه تئوری این بحث نیز شیعه است و روایات وارد شده در این زمینه هم همگی ضعیف و مردود هستند. اما بررسی ها در منابع اهل سنت حاکی از این است که ایمان به مهدویت امری لازم محسوب شده است. شیعی دانستن این مسأله هم اتهامی بدون دلیل و مقلدانه است. در بررسی روایات نیز قواعد تخصصی اعتبار سنجی آنها از سوی ابن عاشور لحاظ نشده است
هویت شناسی چهار «مسعدة» در آرای رجالیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
139 - 158
حوزههای تخصصی:
اشتراک دو یا چند راوی در عنوان از جمله موانعی است که اعتبارسنجی روایات را با چالش هایی روبه رو کرده است. یکی از این موارد اشتراک چهار مسعده با عناوین «مسعده بن صدقه»، «مسعده بن یسع»، «مسعده بن زیاد» و «مسعده بن فرج» است. رجالیون هم در وثاقت و هم در مذهب این چهار نفر دچار اختلاف نظر شده اند.در این مقاله پس از ذکر شرح حال مسعده در منابع رجالی فریقین، فرضیه های مختلف مبنی بر اتحاد و یا تعدد مسعده ها مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به بررسی ادله وثاقت و تضعیف مسعده در منابع امامیه پرداخته شد. با توجه به ادله مذکور از جمله اسناد کافی، یکسان بودن محتوای روایات، انتساب قبیله ای و مشترک بودن کنیه ، اگر نتوان اتحاد تمام مسعده ها را ثابت کرد اما به نظر می رسد حداقل مسعده بن صدقه و مسعده بن یسع یکی باشد که امامی بوده و دارای وثاقت است. با توجه به ذکر نام مسعده بن زیاد در منابع زیدی و محتوای روایات او دال بر زیدی بودنش و اینکه بین رجالیون در مذهب و وثاقت مسعده ها اختلاف است، گمان می رود این اختلاف را بتوان در تمییز بین مسعده بن صدقه و مسعده بن زیاد توجیه کرد.
شخصیت رجالی «سهل بن زیاد» در اندیشه آیت الله ری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
146 - 165
حوزههای تخصصی:
سهل بن زیاد آدمی از راویانی است که سهم عظیمی را در تراث شیعی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، اعتبارسنجی شخصیت رجالی وی از جایگاه رفیعی برخوردار است، چرا که با توثیق وی حجم انبوهی از روایات اعتبار یافته و می تواند در عرصه اجتهاد مورد استناد قرار گیرد.نگرشی به آراء اندیشمندان علوم اسلامی نشان از اختلاف نظرهایی در مواجهه با سهل بن زیاد دارد، به گونهای که برخی وی را توثیق و برخی نیز تضعیف کرده اند. عده ای نیز تنها روایات او را پذیرفتهاند، بدون آن که موضع روشنی در قبال وثاقتش اتخاذ نمایند. در این میان آیت الله ری شهری از اندیشمندانی است که کوشیده است تا با اثبات وثاقت این روای پر روایت، قدمی در اعتلای منابع دینی بردارد. نتائج این نوشتار که با روش توصیفی–اسنادی سامان یافته، نشان میدهد که از نظرگاه آیت الله ری شهری تضعیفاتی که متوجه سهل بن زیاد است، بیشتر اجتهادی بوده و از جایگاهی برخوردار نیست و با توجه به قرائن فراوانی همچون؛ توثیق شیخ طوسی، اعتماد اصحاب بر روایات سهل، کثرت نقل روایت، وقوع در اسناد روایات کتاب تفسیر قمی و کتاب کامل الزیارات میتوان وی را مورد اعتماد دانست و بر روایتهایش تکیه نمود.
نقد دیدگاه آیت الله سیستانی در حوزه اعتبار و اعتباربخشی کامل الزیارات
منبع:
پژوهش های رجالی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
5 - 30
حوزههای تخصصی:
گواهی ابن قولویه در مقدمه کتاب کامل الزیارات، ریشه پیدایش سه دیدگاه کلان در توثیق روایان این کتاب شده است: برخی آن را دلیل بر وثاقت تمام راویان دانسته اند؛ برخی دیگر وثاقت مشایخ بی واسطه را با آن اثبات کرده اند؛ و بعضی مثل آیت الله سیستانی نیز معتقدند این مقدمه، دلالتی بر وثاقت مشایخ ابن قولویه ندارد؛ چه مشایخ باواسطه، و چه مشایخ بی واسطه. ازاین رو در این نگاه، شهادت مذکور فایده ای رجالی را به دنبال ندارد. ولی این دیدگاه خلاف ظاهرِ شهادت ابن قولویه است؛ چه اینکه این مقدمه ظهور در وثاقت دارد و دست کم می تواند به عنوانِ قرینه ای قوی، در حوزه اعتباربخشی، نقش آفرین بوده و وثاقت راویان بی واسطه را به اثبات رساند؛ گرچه این مهم، حتی بدون توجه به مقدمه کتاب، با توجه به جایگاه ابن قولویه و فقاهت ایشان نیز قابل اثبات است. از سوی دیگر از آنجا که در باور آیت الله سیستانی افزون بر سند، متن روایت هم باید با روح شریعت هماهنگ باشد، ایشان اعتبار برخی از روایات این کتاب را به لحاظ مضمونی، قابل تأمل دانسته است. ازاین رو ایشان برخی از روایات طولانی درباره ثواب زیارت حضرت سید الشهدا (علیه السلام) را نامعتبر، و مجعول با انگیزه های خیرخواهانه می داند. اما این سخن نیز استواری لازم را ندارد؛ چون نه تنها چنین روایاتی در دیگر کتب نیز آمده است؛ بلکه هیچ گونه غرابتی که موجب عدم اعتبار شود، وجود ندارد.
بررسی دلایل روایی عدم طرح ملکات در دانش فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
65 - 92
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش فقه و اخلاق یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار بر مباحث میان رشته ای این دو دانش است. دیدگاه های متفاوتی در خصوص این نسبت وجود دارد که می توان آن ها را در سه دسته اتحاد، تنافر، و تعامل طبقه بندی کرد. طرفداران تمایز، چه در معتقد به تنافر و چه تعامل، یکی از تفاوت های اساسی میان فقه و اخلاق را در موضوع می دانند: موضوع فقه به رفتار انسانی مربوط می شود، در حالی که اخلاق به ملکات و منش ها می پردازد. این پژوهش به بررسی دلایل روایی که امکان دارد ملکات و منش ها را از حوزه فقه خارج کنند و داخل در علم اخلاق کنند، می پردازد. روش تحقیق به صورت جمع آوری و تحلیل دلالی گزاره های نقلی بوده است. نتایج نشان می دهد که سه دلیل روایی ممکن برای عدم موضوعیت ملکات در فقه، از قوّت کافی برخوردار نیستند. در پایان هم یک دلیل عقلی و انسان شناسانه که دست به تأویل روایاتِ دالِ بر حرمت رذایل اخلاقی زده، بررسی و نقد شده است.
تحلیل حدیث شناسانه از روایات آب و عطش در عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
193 - 230
حوزههای تخصصی:
مسئله آب و عطش در واقعه کربلا ازجمله مسائلی است که سبب تحولی شگرف در شیوه عزاداری و نگرش شیعیان شده است. شهرت نبود آب در خیمه های امام حسین(ع) در شب و روز عاشورا، بسته شدن آب در روز هفتم محرّم به عنوان یک رخداد تاریخی در میان مورخان و گزارش غُسل امام و یارانش در شب یا صبح عاشورا در کتب حدیثی و نیز حفر چاهی در کربلا به صورت اعجازگونه توسط امام، در کتب حدیثی و تاریخی، حاکی از ناهمگونی منقولات روایی و حدیثی در موضع آب و عطش در کربلاست. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی، به واکاوی این مهم پرداخته و درنهایت بدین نتیجه رسیده است که منابع متأخر امامیه با رویکرد عاطفه گرایانه نگارش یافته و سخنانی مبنی بر «طلب آب» به امام حسین(ع) نسبت داده شده که با شأن معصوم هم خوانی ندارد و برخی از این روایات، ضمن تعارض با اخبار تاریخی، دارای رکاکت معنا و معارض با سنت معصومان است. روایات مربوط به تشنگی خیمه امام محدود به یک یا دو روایت آن هم به صورت ضمنی است، لکن در دوره های صفویه و قاجار بیشتر پروبال گرفته و هرچه از زمان حادثه عاشورا فاصله گرفته می شود، برداشت عاطفه گرایانه از عاشورا بیشتر شده است. با توجه به روایات موجود و معتبر، بدون تردید تا صبح روز عاشورا، آب در خیمه ها موجود بوده، اما کشاکش و سنگینی نبرد، توان هر رزمنده ای را گرفته و امام حسین(ع) در روز عاشورا با لبان تشنه به شهادت رسیده است. بستن شریعه فرات در هفتم محرّم، دلیل بر نبود آب در خیمه امام نیست، اما اندک آب موجود در صبح عاشورا برای کودکان اختصاص داده شده است. در روایات عاشورایی متقدم و معتبر، اخباری مبنی بر مظلومیتی با تصویر دوران قاجاری یافت نمی شود؛ گرچه مظلومیت امام، فراتر، سنگین تر و دردناک تر از منقولات عاطفه گرایانه است.
ریشه یابی رویگردانی اندیشمندان اهل سنت نسبت به تصحیحات البانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
265 - 296
حوزههای تخصصی:
محمد ناصرالدین البانی از محدثین پرآوازه و پرکار مکتب سلفی است. بیشتر تألیفات او در حوزه حدیث پژوهی است و براساس دیدگاه خود احادیث را تصحیح نموده است؛ اما بسیاری از پژوهشگران اهل سنت از تصحیحات او رویگردان اند که علت این رویگردانی ریشه یابی نشده است. ازاین رو پرسش تحقیق آن است که به چه علت اندیشمندان اهل سنت از تصحیحات البانی رویگردان اند؟ این تحقیق که به صورت توصیفی تحلیلی و با هدف ریشه یابی رویگردانی اندیشمندان اهل سنت از تصحیحات البانی انجام شده است، چنین نتیجه می دهد که البانی درباره قواعد تصحیح، با سایر محدثین دیدگاه تقریباً مشترکی دارد؛ اما روش او در نحوه تطبیق قواعد هنگام تصحیح احادیث، مورد انتقاد جدی علماست و وی متهم به تحریف دیدگاه محدثین، تدلیس، تناقض در تصحیح، تصحیح حدیث ضعیف و... است.