فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
77-104
حوزههای تخصصی:
طوسی در کتاب رجال خویش در ذیل اصحاب امام کاظم افرادی را به عنوان واقفی معرفی کرده است؛ اما نسبت به این افراد در کتب سایر رجالیان و از جمله خود شیخ در فهرست اختلاف نظرهایی وجود دارد. پرسشی که مطرح می شود این است که گزارش های ایشان درباره واقفه تا چه میزان صحیح است؟ همچنین با توجه به مبانی مختلف حجیت قول رجالی آیا می توان به این گزارش ها اعتماد کرد یا خیر؟ از آنجا که طبق برخی مبانی در حجیت خبر واحد، مذهب راوی در حجیت خبر او تأثیرگذار است و همچنین در بحث تعارض، امامی بودن به عنوان یکی از مرحجات مطرح است، مشخص بودن مذهب راوی اهمیت فراوانی دارد. نسبت به پرسش نخست با مراجعه به سایر گزارش های رجالی و مقایسه آنها با گزارش طوسی، نادرستی گزارش ایشان در برخی موارد اختلافی، آشکار می شود و در برخی موارد صحت آن مورد تردید جدی است. نسبت به پرسش دوم نیز باید گفت اعتماد به قول شیخ به تنهایی بنابر هیچ یک از اقوال در حجیت آرای رجالی قابل اثبات نیست.
انعطاف پذیری مؤمنانه در مواجهه با ابتلائات (تحلیل فقه الحدیثی روایت «خامه الزرع»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
67 - 92
حوزههای تخصصی:
بر اساس آموزه های قرآنی و روایی از جمله مسائلی که همواره بشر را با چالش روبرو می کند تنوع ابتلائات و شیوه رویارویی با این سنت الهی است. در منابع روایی شیعی و سنی، در تشبیهی زیبا، خامه الزرع بودن مومن و یا به عبارتی انعطاف مومنانه به عنوان راهکار رویارویی پیروزمندانه در برابر حوادث خطیر و امتحانات الهی ارائه شده است. این مقاله با شیوه توصیفی-تحلیلی، با تاکید بر روایت خامه الزرع، انعطاف پذیری مومنانه را به عنوان یک نوع کنش رفتاری مطلوب از سوی انسان در موقعیت های ناخوشایند ابتلاء به نقمت پیشنهاد می کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ایمان که نقش اساسی در سامان یافتن معرفت و عمل مومن دارد و او را در مسیر بندگی الهی نگه می دارد، در همین راستا عامل اصلی در انعطاف پذیری او در مواجهه با حوادث و ابتلائات است تا مومن در صحنه های خطیر آزمون ها نشکند و پیروزمندانه به حیات معنوی خویش ادامه دهد.
بررسی سندی و دلالی حدیث «من رآنی فی المنام فقد رآنی...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
257-280
حوزههای تخصصی:
در میان اندیشمندان علوم اسلامی، به اعتبارهای مختلف، حالات و تقسیمات متنوعی برای رؤیا ذکر شده است که از جمله آن ها، تقسیم رؤیا به اعتبار شخصی است که در رؤیا دیده شده است؛ با این توضیح که مطابق روایت مشهور «من رآنی...»، «رؤیت معصوم در خواب» به دلیل ویژگی خاصی که دارد، با رؤیت دیگران یا دیگر چیزها متفاوت شمرده شده و ثمرات ویژه ای بر آن مترتب شده است. با وجود این، بسیاری از علما با تشکیک در سند یا مضمون روایت و یا با بیان معارضات عقلی و نقلی، از پذیرش آن امتناع کرده اند. در این جستار سعی شده است به بررسی و نقد نظریات مخالفان حجیت یا مقبولیت این گونه خاص از رؤیا پرداخته شود. مطابق یافته های این پژوهش، مجموعه روایات رؤیت معصوم در رؤیا یا در حد تواتر معنوی است و یا دست کم متظافر است؛ توجیهاتی که برای تأویل محتوا گفته شده، ضعیف و غیرقابل پذیرش است؛ و سرانجام، برخی تعارض های ادعایی واقعی نیست و برخی دیگر، قابل جمع هستند و نوبت به تساقط روایات نمی رسد. روشن است که در مباحثی از این دست، نقد ادله مخالفان، به معنی کاستی و ناکارآمدی ادله است و نه لزوماً به معنای پذیرش قول مقابل.
بازشناسی مسند ربیع بن حبیب؛ از متون حدیثی اباضیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۳
129 - 146
حوزههای تخصصی:
کتاب ربیع بن حبیب مهم ترین کتاب حدیثی مذهب اباضیه است که برخی از باب های گوناگون فقهی، اعتقادی و تفسیری را در بر دارد. هدف این مقاله، شناخت و بررسی مسند ربیع بن حبیب بوده که بسیار کم به آن پرداخته شده است. احتمال جعلی بودن آن یکی از مسائل مهم درباره این مسند می باشد که بیشتر از سوی برخی معاصران اهل تسنن مانند محمدناصرالدین البانی و خالد بن عبدالرحمن بن زکی مصری مطرح شده است. روش ما در این مقاله، در کنار مرور اسانید و محتوای کتاب، بررسی منابع پیشین، پسین و تحقیقات جدید به زبان های مختلف بوده که درباره این مسند انجام شده است؛ به علاوه به معرفی مؤلف و بررسی حیات علمی وی نیز پرداخته می شود. یافته ها نشان می دهد که مسند ربیع بن حبیب مهم ترین متن حدیثی اباضیه بوده و اثبات جعلی و بی اساس بودن آن دشوار است. این کتاب به احتمال فراوان تدوین شاگرد یکی از شاگردان ربیع بوده و به دست وی گردآوری نشده است.
اصالت نقل به لفظ در روایات شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۳
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات علم اصول و موضوع دلالت الفاظ، حجیت ظواهر الفاظ است که در فرایند استنباط فقهی، بیشترین اهمیت را داراست. اصالت نقل به الفاظ در روایات ائمه معصومین (ع) از مبانی حدیثی این مسئله اصولی است. بر اساس نصوص فراوانی، نقل به معنا در روایات شیعه جایز بوده و تحقق آن در روایات منقوله از ائمه شیعه (ع) امری غیر قابل انکار است. آنچه می تواند مبنای حجیت ظواهر الفاظ روایات را متزلزل سازد، عدم تعیین حدود و ثغور مسئله نقل به معنا و تعمیم آن به شکلی که تبدیل به اصلی در نقل روایات گردد. بنابراین اثبات اصالت نقل به الفاظ در روایات، مبتنی بر منهج روایی راویان و کیفیت تعامل فقهای شیعه با روایات، امری ضروری است. در این پژوهش با مطالعه تطبیقی آثار فقهی و حدیثی و با رویکرد تاریخی و کاربرد شناسی، به موضوع اصالت نقل به الفاظ پرداخته می شود و با استفاده از قرائنی مانند: تبیین فرایند نقل روایت، منهج روایی راویان شیعه، آثار عملی این اصل در فرایند استنباط فقهی مانند؛ اصل عدم نقیصه، اطلاق روایات، دلالت التزامی، مسئله اصالت نقل به الفاظ در روایات اثبات می گردد.
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی در منابع عامه عناوین، مشایخ و روایات موازی
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
105-164
حوزههای تخصصی:
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی، یکی از راویانِ پرکارِ امام صادق در قرن دوم است. با وجود حجم نسبتاً بالای احادیث سکونی، شناخت ما از وی ناچیز بوده است. علی رغم عامی بودن سکونی، منابع حدیثی دست اول عامه، تقریباً خالی از روایات او هستند. آشنایی محققان معاصر با شخصیت سکونی، بیشتر از دریچه کتب رجال متأخر اهل سنت بوده، که ناکافی، و با اشکالاتی مواجه است. در این مقاله با بررسی منابع جدیدی از میراث عامه، احادیث متعددی از سکونی به دست آمده است، که به شناخت بیشتر و دقیق تر از او کمک می کند. در گام اول، کشف عناوین سکونی در اسانید اهل سنت و تمییز عناوین مشترک بررسی می شود. در گام دوم، به شناسایی عناوین متحد با یکدیگر در اسانید اهل سنت می پردازیم. در این مسیر، به روایات موازی سکونی در شیعه و اهل سنت نیز توجه می شود. در گام آخر، با مرور تاریخی تمامی داده های رجالیِ مرتبط با سکونی در عامه، تلاش می شود تا شناخت بهتری از وی به دست آید و در این مسیر اتحاد عناوینی مثل «إسماعیل بن أبی زیاد» و «إسماعیل بن مسلم» با سکونی نیز معین گردد. در نهایت این مقاله، فهرستی تفصیلی از عناوین مختلف سکونی و مشایخ او در عامه به دست می دهد که راه را برای پژوهش های بعدی هموار می سازد.
شخصیتِ رجالی فزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
147 - 171
حوزههای تخصصی:
فزاری، محدث سده ی سوم بغداد، جایگاه قابل اعتنایی در انتقال میراث حدیثی امامیه به سایر مدارس آن دوران، در مباحثِ کلامی، به ویژه در مساله مهدویت و غیبت دارد. وی از سوی پاره ای از رجالیانِ متقدم به کذب و غلو متهم شده و استثنای او از أسانید نوادر الحکمه، در کنار معضلات دیگر، قول به ضعف او را شهرت بخشیده است. این امر در حالی است که او از توثیقات عام و خاصِ قابل اعتنایی نیز بهره مند است. همین تشتت آراء درباره ی او، و اهمیت گزارش هایِ فزاری در مباحث کلامی، شناختِ دقیق ترِ شخصیتِ رجالی او را ضرورت می بخشد. ناتمامی قریب به اتفاق ادله ی ضعف او، در کنار شواهد دردسترس از صحت مذهب و حُسن حال وی، قول به ضعف او را با انصراف جدی همراه می کند. کثرت روایت اجلای امامیه از او در کنارِ توثیقِ مباشران وی و آگاهی معدّل از تضعیفات مربوط به او، قول به وثاقت او را رجحان می دهد.
دیدگاه و واکنش کلینی در خصوص رخداد غیبت با توجه به فضای گفتمانی عصر وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
177-198
حوزههای تخصصی:
شیخ کلینی که در دوران غیبت صغرا می زیسته است، به سبب نوع نگاهش به امامت و در مواجهه با رخداد غیبت، برخوردی عادی و همراه با آرامش از خود بروز می دهد که آن، هم در تألیف کتاب کافی بازتاب یافته است و هم در عدم مراجعه کلینی به نواب امام زمان Z . کلینی که در عقل گرایی و اعتقاد به همراهی امام با کتاب و سنت و عدم تجاوز امام از آن دو، با جریان هشام بن حکم قرابت دارد، عدم دسترسی تعلیمی به امام، برای او ایجاد بحران و اضطراب نمی کرده است. وی با تبیین مفهومی عام با نام حجت که جامع مفهوم پیامبر 2 و امام R بوده و همچنین با بیان جایگاه تکوینی حجت، این اعتقاد را بیان می کند که وجود امام(حجت) تکویناً ضرورت دارد و نه لزوماً تعلیماً و لازمه این ضرورت، دسترسی مستقیم به امام نیست که بدین وسیله، بحران عدم دسترسی به امام را که برای بسیاری از شیعیان آن دوران مطرح بوده، مدیریت کرده و پاسخ می دهد.
موانع اخلاقی کمال معنوی انسان در قرآن و روایات
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
85 - 108
حوزههای تخصصی:
رسیدن به کمال و سعادت، مهم ترین هدف پیش روی انسان است. هر مکتبی بر اساس دیدگاه خود کمال را تعریف می کند. در این میان، منابع دینی و اخلاقی اسلامی در تعریف کمال، عوامل رشد و موانع آن، نظر به آموزه های وحیانی دارند که از منظر این آموزه ها، کمال انسان در گرو پیوستن به خداست و این خود حاصل برقراری عدالت در بین قوای وجودی انسان و اعتدال و استوای او در بعد نظر و عمل می باشد، هدف از تحقیق حاضر ارایه اطلاعات دستبندی شده ، جامع و هدفمند با محوریت قرآن و حدیث پیرامون موضوع یاد شده تا جویاندگان از آن بهره ببرند و با موانع اخلاقی کمال معنوی انسان آشنا گردیده و با دوری از آنها به کمال معنوی دست یابند، یافته های تحقیق حاضر که به روش علمیِ توصیفی- تحلیلی و با گرد آوری کتابخانه ای مطالب صورت گرفته است نشان می دهد، مهم ترین موانع اخلاقی کمال معنوی انسان شامل نفس اماره، شیطان و دنیا دوستی می باشد زیرا این عوامل خود موجبات شکل گیری موانع دیگری را فراهم ساخته و ریشه ی موانع دیگری نیز به شمار می آیند، همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که حسد، غفلت، عُجب، تکبر و ریا از دیگر موانع اخلاقی کمال معنوی انسان هستند و در رأس آنها از دیگر موانع هم در کمال معنوی انسان، ابلیس است که قسم یاد کرده همه ی بندگان الهی را، بجز افراد مخلص، گمراه سازد.
مبانی تاریخی جریان سلفی معاصردر حجیت و اعتبار روایات پیامبر و نقد آن ها با تأکید بر دیدگاه های عبدالماجد الغوری در کتاب المدخل الی دراسه علوم الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
285-316
حوزههای تخصصی:
قرآن و سنّت در زمان پیامبر 2 همدوش با یکدیگر بودند. با وفات پیامبر 2 ، سوزاندن مجموعه های حدیثی و یک قرن تاریخ شفاهی، حدیث ظنّی الصدور گشت و برابری آن با قرآن از بین رفت. مبانی فکری سلفیان در حجیت قرآن و سنّت بدون اجتهاد عقلی، اعتقاد به ظاهرگرایی و مقابله با نوآوری، پذیرفتن نقل الفاظ حدیث و حفظ کامل سنّت پیامبر 2 در میان صحابه و تابعین، انکار جعل حدیث در آن دوره و اعتقاد به حجیت حدیث مرسل، راه استدلال و اجتهاد عقلی را بر پیروان خود مسدود نمود و با غفلت از اقتضای زمانه، در پیِ همسانی کامل با صدر اسلام است. و با تکفیر دیگران ایمان و حقیقت را منحصر به خود می دانند. عبدالماجد الغوری پژوهشگر مطالعات حدیثی به پیروی از عقاید سلفیه، در یکی از تألیفات خود با عنوان المدخل الی دراسه علوم الحدیث به علوم مرتبط با حدیث می پردازد. این پژوهش به بررسی رویکرد سلفی در حجیت روایات با تأکید بر دیدگاه های وی در کتاب مذکور می پردازد.
تأویل در روایات اسماعیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
54 - 77
حوزههای تخصصی:
اسماعیله، به عنوان فرقه پیشرو در تأویل و باطنی گری اهمیت فراوانی برای تأویل قایل است. تاکنون به صورت مستقل به بحث تأویل در روایات اسماعیلی پرداخته نشده است. سؤال این است که: مبانی، ابزارها و روش تأویل و منظور از حدیث اسماعیلی، در روایات اسماعیلیه چیست؟ هدف مقاله، ارتقای سطح مطالعات بین مذاهب دانش پژوهان حوزه و دانشگاه است که به روش توصیفی- تحلیلی به سرانجام رسیده است. بعد از تبیین ماهیت تأویل، به مبانی آن نظیر نظریه مثل و ممثول پرداخته، و علم اللغه و علم الاعداد و ... را از ابزارهای تأویل اسماعیلیه دانسته است. همچنین، روایات اسماعیلی را با استناد به منابع کهن اسماعیلیه، از پیامبر9، علی7 تا امام صادق7، و سپس اسماعیل، محمد بن اسماعیل تا امام آخرشان دانسته است. روش تأویل اسماعیلیه، روش عقلی نقلی است.
روایت «ما منا الا مقتول او مسموم» در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
203 - 228
حوزههای تخصصی:
یکی از روایاتی که در منابع سیره، تراجم و تاریخ امامیه بارها بدان اشاره و استناد شده، روایت «ما منا الا مقتول او مسموم» است. بر پایه این روایت، به شهادت همه امامان معصوم - حتی امامانی که شاهد تاریخی محکمی بر شهادتشان وجود ندارد - حکم شده است؛ در حالی که این روایت تاکنون از مسیر مداقه های سندی و متنی نگذشته و ارزیابی های معمولِ فنی در متن و مدلول آن صورت نگرفته است. این مقاله، ضمن ارزیابی درجه اتقان روایت فوق، میزان مدخلیت آن در اثبات شهادت امامان دوازده گانه را مورد مطالعه قرار داده است. یافته ها حاکی از آن است که این روایت، با وجود برخی اشکالات در بعضی از اسنادش، سندهای بی عیبی نیز دارد و گذشته از این، از نظر متنی نیز چندان غریب نمی نماید و تمامی اشکالات وارد بر متن آن، قابل پاسخ گویی است، اما این روایت به تنهایی در اثبات مسأله شهادت جمیع ائمه: کافی نیست.
رویکرد محمد شحرور به سنّت و گستره حجیت روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد شحرور همچون غالب قرآنیون و نواندیشان معاصر عرب، به تحدید حجیت سنّت پرداخته است و سنّت را به عنوان منبع تشریع(پس از قرآن) نمی داند. وی با نفی عصمت تکوینی، علم به غیب و معجزات نبوی و نیز با بیان اجتهادی بودن کلام پیامبر 2 و عدم اتصال سنّت به وحی، به انکار مبانی اصلی حجیت سنّت اقدام کرده است؛ همچنین با تکیه بر نقد مصداقی و مجموعی موضوعات روایی به بررسی محتوایی روایات در این زمینه پرداخته است، اما در بررسی سندی روایات، فقط به نقد عدالت صحابه به عنوان یکی از مبانی مهم(نزد عامه) توجه کرده است. شحرور با تقسیمی که از روایات با تکیه بر مقام های پیامبر 2 ارائه می دهد، حجم گسترده ای از روایات را شخصی و غیرقابل تبعیت و تبعیت بخشی دیگر را تاریخمند دانسته است و تنها بخش اندکی از روایات که با تواتر عملی و نیز از طریق آیات قرآن به دست ما رسیده اند، قابل تبعیت می داند. در این جستار با توجه به اهمیت موضوع و نیز تفاوت فاحش دیدگاه شحرور با رأی مشهور در این زمینه، دیدگاه وی بررسی شده است.
مبانی استنباط نظریه های علمی احادیث(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فهم احادیث علمی اهل بیتb از مسائلی است که در صورت عدم توجه به مبانی، ضوابط و شیوه های اختصاصی فهم این دسته از احادیث، می تواند منجر به تحمیل نظریه های علمی بر احادیث و موجب برخی آثار منفی هم چون: تفسیر به رأی، تأویل های غیرمجاز و شک در احادیث گردد. مواردی مانند: نبودن تعارض واقعی بین حدیث و علم، هماهنگی بسیاری از مطالب علمی احادیث با نظریه های علمی اثبات شده، قطعی نبودن غالب مطالب علوم تجربی، وجود روایات علمی در احادیث، عدم وجود همه علوم در روایات، به عنوان مبانی و پیش فرض های مواجهه با احادیث علمی، مطرح شده است، که توجه به این مبانی در کنار توجه به ضوابط فهم علمی احادیث، موجب می گردد که پژوهشگر در استنباط نظریه های علمی احادیث دچار خطا و اشتباه نگردد.
نقد تاریخ مندی سنت (تا عصر شافعی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸شماره ۱۰
133 - 166
حوزههای تخصصی:
سخن از مفهوم و اعتبار سنت، پیشینه ای دیرینه دارد و علیرغم آن عموم نظرات متوجه یک دست کردن مفهوم سنت و قدّسی کردن جایگاه و اعتبار آن و متّبع بودن آن چون قرآن است، با این وجود، پیوسته نقدهای جدی نسبت به سنت از حیث احادیث دال بر آن نزد فریقین وجود داشته است، در دوران متأخر توسط برخی از اندیشمندان مسلمان انکار حجیت آن و غیر مقدّس دانستن آن و نیز غیر متّبع بودن آن به اشکال مختلفی مطرح گشته است. یکی از دلایل این گروه، تاریخ مندی این مفهوم و اعتبار آن است. آنان بر اساس رویکردی تاریخ انگاره ای بر آنند که مسلمانان صدر اسلام سنت را به معنای کنونی آن نمی شناختند و مفهوم قدسی سنت از وضع علمای اصول قرن سوم به بعد است. اما تاریخ مندی سنت چگونه است؟ و چگونه بررسی های تاریخ مندی، منجر به چنین نظریه ای گشته و دلایل آن کدام است؟ نوشتار حاضر، در حقیقت، ترجمه ای امین و اما آزاد از مباحث مربوط به تاریخمندی سنت از حیث مفهوم و حجّیّت آن، از کتاب «السنّه بین الاصول و التاریخ» حمادی ذویب [1] یکی از چهره های این رویکرد است که با روش تحلیلی، با تکمله هایی انتقادی همراه شده و تا حدودی بسیاری از پرسش های بالا را پاسخ داده است.
بررسی نظریه حجیت نسبی روایات تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۱۱
169 - 186
حوزههای تخصصی:
حجیت نسبی، دیدگاهی کم و بیش نوپدید است که می کوشد دیدگاه حجیت مطلق روایات تفسیری را به دیدگاه عدم حجیت این دسته از روایات نزدیک سازد؛ گفتنی است در میان طرفداران هر دو دیدگاه صاحبنظران وزینی به چشم می خورند از جمله خویی، معرفت و فاضل لنکرانی برای دیدگاه حجیت مطلق و افرادی مانند طوسی، نائینی و طباطبایی برای دیدگاه دیگر. حجیت نسبی که در چهارچوب منطق فازی قابل توضیح است، ارزش گذاری میزان حجیت روایات تفسیری را به حجت (ارزش گذاری یک) و غیرحجت (ارزش گذاری صفر) محدود نمی کند بلکه پیوستاری از ارزش گذاری را در نظر می گیرد به نحوی که روایت می تواند در گستره ای بین صفر و یک از حجیتی نسبی برخوردار باشد. به این ترتیب حجم زیادی از روایات تفسیری نه کاملاً کنار گذاشته و نه کاملاً پذیرفته می شوند بلکه «تاحدی» مورد بهره برداری قرار می گیرند. از این رو، این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تبیین دیدگاه قائلان به حجیت نسبی از جمله محمدی ری شهری، مسعودی و مصباح یزدی می پردازد و با تشریح کاربرد منطق فازی بر زیربنای دیدگاه حجیت نسبی متمرکز می شود. به این ترتیب، مشاهده خواهد شد که دو دیدگاه به ظاهر کاملاً متقابل را می توان در قالب یک دیدگاه سوم جمع کرد.
ارزیابی وثاقت مشایخ «محمد بن أحمد بن یحیی» بر پایه توثیق ابن ولید
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
5-30
حوزههای تخصصی:
«محمدبنحسنبنأحمدبنولید» از میان روایتهای «محمدبنأحمدبنیحیی»، مواردی را که از طریق برخی مشایخ او نقل شده است، استثنا کرده و آنها را نامعتبر دانسته است. بررسی دلالت کلام ابنولید بر تضعیف مستثنیات و توثیق سایر مشایخ «محمدبنأحمدبنیحیی» گام نخست مقاله است. گام دوم، اعتبار این توثیق و تضعیف است؛ چه اینکه اگر ابنولید به اصل عدالت معتقد بوده و یا کلام او مبتنی بر حدس باشد، قابل اعتنا نیست. افزون بر این، دایرۀ شمول کلام ابنولید نسبت به مشایخ محمدبنأحمدبنیحیی و روایاتی که این مشایخ نقل کردهاند، در این سطور مورد بررسی قرار گرفته است. در صورتی که دلالت و اعتبار کلام ابنولید تأیید شود، میتواند به عنوان یکی از توثیقات عام، تعدادی از راویان را که در کتب رجالی توثیق خاصّی ندارند، به دایرۀ ثقات وارد و زمینۀ اطمینان به روایات آنان را فراهم کند.
تحلیل انتقادی روایات متعارض کشی در جرح و تعدیل ابن عباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
241-276
حوزههای تخصصی:
عبدالله بن عباس، صحابی مشهور و از سرآمدان حوزه های مختلف علوم اسلامی به ویژه تفسیر است. نگاهی اجمالی به منابع روایی مختلف اعم از تفسیر، تاریخ، لغت و... نشان دهنده کثرت روایات وی است. این مقاله با به کارگیری روش کتابخانه ای، جمع آوری، تجزیه و تحلیل داده ها، ضمن بیان دیدگاه های رجالیان درباره ابن عباس، در صدد تحلیل روایات متعارض رجالیان شیعه در این باره است. در کتاب های رجالی اهل سنت، به تفصیل و در منابع رجالی شیعه، به اجمال درباره وی سخن گفته اند. اگرچه رجالیان اهل سنت، همگی بر مدح و توثیق ابن عباس تأکید کرده اند، در منابع شیعی به دلیل روایات متعارضی که نخستین بار کشی آورده، بحث هایی جدی درگرفته است. تحلیل انتقادی پنج روایتی که کشی در جرح ابن عباس نقل کرده، نشان می دهد که سند آن ها به دلیل ضعف، اتهام و مجهول بودن برخی راویان، و متن آن به دلایلی از جمله ناسازگاری با واقعیت، تزلزل و جعل، غیرقابل اعتماد است. بر مبنای روایات کشی و برخی منابع تاریخی، عده ای با استناد به دلایلی از جمله، خطاب نامه 41 نهج البلاغه ، گزارش های تاریخی و... مدعی سرقت ابن عباس از بیت المال بصره شده اند که این ادعا به دلیل تناقض گزارش های مدعیان، صراحت حضرت علی R در نام بردن از کارگزاران، بررسی حیات تاریخی ابن عباس و موضع او نسبت به ائمه k و... قابل رد است.
نگاهی نو به حدیث توریث انبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
239-260
حوزههای تخصصی:
حدیث توریث انبیا یکی از مواضع اختلاف و چالش میان حدیث پژوهان فریقین است. یکی از راویان برجسته حدیث مزبور ابوبکر است که پس از رحلت پیامبر 2 و مطالبه فدک توسط حضرت فاطمه B ، با نقل این روایت از پیامبر 2 ، از برگرداندن فدک به آن حضرت خودداری نمود. علمای شیعه به منظور ابطال احتجاج خلیفه اول، به طور کلی روایت وی و سایر راویان این حدیث را در مجامع عامه مجعول دانسته اند؛ در مقابل، حدیث پژوهان عامه با صحیح خواندن حدیث ابوبکر، نادرستی اجتهاد حضرت فاطمه B را نتیجه گرفته اند. ما در این پژوهه روشن شده است که هر دو گروه در این راه به خطا رفته اند. به نظر می رسد بر اساس برخی شواهد قطعی، روایت توریث انبیاء جعلی نیست و ابوبکر آن را از پیامبر 2 شنیده است و افزوده شدن عبارت «ما ترکناه صدقه» به حدیث، از قبیل ادراج در حدیث و کم شدن عبارت « إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الْأَنْبِیاءِ ...»، معلول بد شنیدن و یا تقطیع حدیث از جانب راوی است؛ اما اجتهاد او به عدم ارث گذاری پیامبران باطل است؛ چون فضای اصلی روایت، بحث از شأن پیامبری است که میراث پیامبری شان، آموزه های معرفتی و احکام دین است و نه مال دنیا.
أسلوب تشجیع العمال وتوبیخهم عند امیرالمؤمنین علی (ع)؛ تأکیدًا على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثانیه ربیع و صیف ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ق) العدد ۲ (المتوالی ۴)
71 - 82
حوزههای تخصصی:
کان الإمام علی (ع) فی عهد حکومته یتعامل مع عماله وولاته بشکل یمثل عبره للمجتمع البشری. یمکن تقییم جزء من هذه المعامله فی مجالین هما التشجیع والتوبیخ. فکان جزء من هذه التشجیعات فی حیاه الوالی وجزء بعد وفاته. وکان یقترن بعناصر مثل التعبیر عن بعض الکفاءات کالشجاعه والولاء والمکانه السامیه لدى الإمام. تجدر الإشاره إلى أنه إلى جانب هذه التشجیعات. فقد حذر أمیر المؤمنین (ع) الولاه وأمرهم بمراعاه الحقوق المدنیه للمواطنین. وکان توبیخ أمیر المؤمنین (ع) لولاته متنوعًا أیضًا من حیث الشده والضعف فی مجموعه متنوعه من الأشکال، وکلها تتضمن نوعًا من التحذیر والإنذار. تحلل هذه المقاله طریقه أمیر المؤمنین علی (ع) فی هذا المجال بالمنهج الوصفی التحلیلی. والغرض من هذه المقاله هو تقدیم معلومات حول أسالیب تعامل الإمام (ع) فیما یتعلق بتشجیع وتوبیخ الولاه والعمال، وذلک من خلال وصف وتحلیل هذه القضیه المهمه فی خطب الإمام ورسائله. تشیر نتائج هذه الدراسه إلى النقطه الأساسیه المتمثله فی أن النهج العام للإمام فی تشجیع الولاه والعمال وتوبیخهم یستند إلى تعالیم القرآن.