فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۱۲۷-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر، رویکرد زبان شناسی شناختی (cognitive linguistics) به طور خاص مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. در این رویکرد ساختارهای اطلاعاتی ذهن، نقش اساسی در تعامل با جهان دارد و سازمان دهی،پردازش و انتقال اطلاعات توسط زبان صورت می گیرد. از این منظر، استعاره و تصاویر ذهنی از مهم ترین مقوله های ساختاری زبان به شمار آمده اند. همچنین استعاره نه تنها ابزار زیبایی شناسی، بلکه ابزاری فرازبانی شمرده شده که نظام مفهومی انسان را شکل و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می دهد. ایوانز و گرین نیز طرح واره های تصوری را زیرمجموعه ای از «تجسم و ساختار مفهومی» معرفی کرده اند. در جستار حاضر، پس از تعریف استعاره و برشمردن تفاوت های دو نگاه سنّتی و نوین به این مقوله، به تعریف طرح واره های تصوری پرداخته شد و طرح واره های تصوری دنیا در پیکره خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه در چهارچوب معناشناسی شناختی بر اساس مدل انتخابی «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آنکه بر اساس انواع کلی طرح واره های ارائه شده در این الگو، طرح واره های حرکتی، ظرف بودگی، نیرو، اتحاد، فضا، تعادل، همسانی و شیء(موجودیت) در بافت متنی خطب و حِکَم نهج البلاغه وجود دارد. از این میان، بیشترین بسامد طرح واره ها، مربوط به طرح واره حرکتی است؛ همچنین بیشترین کاربست طرح واره ها، مربوط به دنیای مذموم بوده است.
کاوشی در اعتبارسنجی حدیث «شَرُّ الْعُلَمَاءِ مَنْ جَالَسَ الْأُمَرَاءَ وَ خَیرُ الْأُمَرَاءِ مَنْ جَالَسَ الْعُلَمَاء»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۲۲۳-۲۴۶
حوزههای تخصصی:
در مقام بررسی هر حدیثی می بایست زمینه صدور آن حدیث از معصوم محرز گردد و متن آن نیز یک اصل معرفتی یا عقیده ای درست یا راهکاری عملی و اخلاقی را بیان کند. حدیث مورد نظر که بیانگر صورت خاصی از ارتباط عالمان با حاکمان است، تقریباً از اواخر قرن اول هجری در قالب یک گفتمان روایی اجتماعی ظهور و به طور خاص در نزد طبقاتی از صوفیان و زهاد و وعاظ معروفی چون فضیل بن عیاض و سلمه بن دینار رواج داشت. با روش تحلیل تاریخی مشخص شد که حدیث بدون سند در منابع قرن چهارم و پنجم هجری نقل شده و در منابع اولیه حدیث فریقین اشاره ای به آن نشده است، فقط احادیثی نزدیک به مضمون آن را آورده اند. احتمال می رود این عدم نقل تحت تأثیر مخالفت های شدید فقها با صوفیان بوده باشد و اینکه برای فقیهان مسلمان، حضور و مراجعه عالمان به دربار حاکمان می تواند زمینه ساز احقاق حقوق مردم، ردّ مظالم و اقامه حدود شرعی و مانند آن باشد.
اعتبارسنجی روایات تفسیری ناظر بر قطع رسالت از نسل حضرت یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۱۹۷-۲۲۲
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم حوادث پرفراز و نشیب سرگذشت یوسفR را با زیباترین شیوه داستان سرایی به منظور عبرت بشریت بیان کرده است. اما روایات ساختگی فراوانی با هدف کمرنگ ساختن صبغه هدایتی قرآن، ذیل برخی آیات سوره یوسفR وارد شده که در این پژوهش، روایات ناظر بر قطع رسالت از نسل آن حضرت از نظر سندی و محتوایی نقد شده است. رهیافت اصلی این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته، این است که پنج روایت موجود، هیچ کدام از نظر سندی معتبر نیستند. از حیث محتوا نیز علاوه بر مغایرتی که در متنشان وجود دارد، با نصّ و ظاهر آیات قرآن کریم مخالفت آشکار داشته و با سیاق آیات سوره همخوانی ندارند. همچنین با موازین عقلی و اعتقادی سازگار نیستند؛ زیرا مقام عصمت این پیامبر بزرگ را دچار خدشه ساخته اند که نسبتی ناروا و نامقبول بوده و به وضوح نشان از دستبرد جاعلان حدیث در این قصه نیکوی قرآنی دارد.
روش های عاطفی در تربیت اصلاحی از دیدگاه احادیث(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت اصلاحی، غالباً برای تربیت آن دسته از متربیانی است که به هر دلیل از تربیت صحیح برخوردار نبوده و مربی برای اصلاح و تغییر در صفات و رفتار ناپسند آنان در ساحت های اجتماعی، عبادی، اعتقادی و سیاسی فعالیت می کند. روش های تربیتی در عرصه اصلاح متربی در سه محور شناختی، عاطفی، و رفتاری قابل بررسی است. این پژوهش با مطالعه احادیث و سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)، روش های تربیتی عاطفی مؤثر در اصلاح را معرفی و تبیین می کند؛ مراد از روش های تربیتی عاطفی، شیوه هایی است که مربّی برای تحت تأثیر قراردادن عاطفه در جهت اصلاح اندیشه و اخلاق و رفتار متربّی به کار می گیرد و عبارت اند از: مهر ورزی و محبت، موعظه، تشویق و ترغیب، ایجاد خوف و رجاء، توجه دادن به نعمت ها، عذرپذیری، توجه دادن به عوامل معنوی بازدارنده از گناه، برانگیختن احساسات و عواطف، توجه دادن به عواقب دنیوی و اخروی امور و تکریم شخصیت که از نظر عاطفی می توانند در اصلاح تربیت و رفتار متربی مؤثر باشند.
شخصیت شناسی خزیمه بن ثابت و بررسی ماجرای ذوالشهادتین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
240 - 262
حوزههای تخصصی:
پژوهشبا هدف شخصیت شناسی خزیمه بن ثابت و بررسی ذوالشهادتین انجام شده است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی با رجوع به روایات و منابع به شخصیت شناسی خزیمه بن ثابت و طرح منقولاتی در خصوص تخریب شخصیت این صحابی، و در نهایت نقد ماجرای ذوالشهادتین پرداخته شده است.منابع رجالی و روائی خبر از وثاقت و جلالت شأن و مخالفت خزیمه با سقیفه دارند. همین سبب شده تا معاندان به تضعیف جایگاه و شک در حقانیت حضرت علی در جنگها، و برساختن شخصیتی دروغین همنام ایشان، به تخریب وجهه این صحابی روی آورند. در این مقاله ضمن نقد و شناساندن این نیرنگ، به نقد روایت ذوالشهادتین، هم پرداخته شده. این روایت هر چند در کتب شیعه و سنی نقل شده، اما با توجه به بررسیهای متنی و سندی، از نظر سند روایت مقطوع و مرسل بوده و برخی از راویان آن در شمار ضعفا قرار داشته و مجهول بوده و توثیق نشده اند. با آیات قرآن و شأن پیامبر نیز در تعارض است. بررسی استفاده از ذوالشهادتین بودن خزیمه در جریانات تاریخی این احتمال را تقویت مینماید که این ماجرا جعلی از سوی دستگاه خلافت جهت اعتبار بخشیدن به ماجرای جمعآوری قرآن توسط خلفا باشد.
وثاقت ابو هریره از منظر رجال شناسان اهل سنت
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
68 - 87
حوزههای تخصصی:
یکی از راویان کثیر الروایه اهل سنت ابو هریره است. احادیث وی از نظر کثرت از اکثر صحابه بیشتر است. ابن حجر تعداد احادیث وی 5374-حدیث گزارش می کند. و به سبب این تعداد از روایات ابوهریره از سوی برخی از اصحاب و نزدیکان رسول الله (ص) مورد اتهام به کذب واقع شده است ؛ با این حال رجال شناسان اهل سنت وی را فردی ثقه و مورد اعتماد می دانند و روایات ایشان را در مباحث علم حدیث و قرآن و تفسیر و کلام مورد استناد قرار می دهند. به رغم اینکه الفاظ تعدیل به کار برده شده در باره توثیق ایشان در کتب رجالی از منظر علمای حدیث اهل سنت بر وثاقت راوی دلالت نمی کند, بلکه فقط بر مدح راوی دلالت می کند. ولی با این حال علمای رجال از وی به عنوان راوی معتبر یاد می کنند. این نوشتار در صدد تبیین و بررسی دیدگاه های رجال شناسان اهل سنت در باره ابوهریره و بررسی دلالت این الفاظ بر وثاقت وی است.
مبانی و قواعد توثیق راویان در کتاب «رجال تفسیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
33 - 66
حوزههای تخصصی:
علم رجال در پی آن است که با شناخت هویت دقیق راویان، میزان اعتماد به آنان در حوزه روایت گری را نشان دهد و به توثیق یا تضعیفشان رهنمون شود. آرای رجالیان، چه توثیق و چه تضعیف، بر بنیادهایی نهاده شده و تابع قواعد و ضوابطی است و روشن داشتِ آن ها می تواند بر منظومه فکری ایشان پرتویی افکند و راه را بر ارزیابی دقیق تر آن هموار سازد. پژوهش پیش رو بر آن است تا مبانی و قواعد توثیق را در کتاب رجال تفسیری بررسی کند. از بررسی کتاب چنین بر می آید که نویسندگان بر آن اند که هر گاه با احراز شرایط و ضوابط از دیدگاهی رجالی اطمینان حاصل شود، می توان آن را برای توثیق خاصّ راوی به کار بست. بدین سان توثیق خاصّ معصوم، توثیقات رجالیان متقدم و متأخر شیعی و حتّی آرای رجالیان اهل سنّت کارآمد است. به باور ایشان نیک عقیدگی، حسن عمل و پای بندی به دین، جایگاه و منزلت راوی نزد امام و شیعیان، عملکردهای روایی راوی و تعامل مثبت انگارانه جامعه شیعه نسبت به راوی از عوامل و اسباب حسن اوست. توثیق راویان کتاب کامل الزیارات و تفسیر القمی، توثیق اساتید راویان جلیل القدر، ثقات سه گانه، عالمان قم و به ویژه احمد بن محمد بن عیسی، نجاشی، جعفر بن بشیر، توثیق راویانی که محدّثان بزرگ بر آن ها اعتماد کرده اند، توثیق راویان کتاب های معتبر شیعه، توثیق مشایخ اجازه و مستجیزان ایشان، توثیق وکلای ائمه:، توثیق راویانی که مورد ترحّم و ترضّی قرار گرفته اند، توثیق راویان واقع در اسناد محکوم به صحِت، توثیق مصاحبان معصوم، راویان کثیر الروایه، معاریف و صاحبان اصل از جمله توثیقات عامّی است که در استنتاج حسن حال راویان در این کتاب از آن ها بهره برده اند.
تحلیل و بررسی متنی و سندی حدیث «لا تناجشوا»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
123 - 144
حوزههای تخصصی:
« نجش » عنوانی فقهی است به معنای تقلب و فریب که از حدیث « لا تناجشوا » اخذ شده است. این واژه به خاطر بار معنایی عامی که دارد، از واژگان به کار رفته در یکی از احادیث راهبردی ناظر به مباحث سبک زندگی است و تمامی عرصه های زندگی را شامل می گردد. نوشتار حاضر از یک سو، به بررسی سندی در کتب فریقین به روش توصیفی تحلیلی با رویکرد حدیثی پرداخته است که در منابع رجالی شیعه و اهل سنّت با سلسله سندهای متفاوت به فراوانی آمده و به لحاظ سند، صحیح می باشد. از سوی دیگر، از منظر تحلیل و تبیین متن روایت، این واژه با مشتقاتش در ادبیات عرب پیش از اسلام وجود داشته و مورد استفاده شعراء و ادیبان بوده است و ممکن است یکی از واژگان دخیل از زبان حبشی به عربی باشد. مشتقات این واژه در قرآن نیامده؛ اما در حدیث، در مقام های بیانی مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. واژه پژوهان و لغت شناسان اختلاف نظرهای زیادی درباره معنی و مصداق این واژه داشته اند. در بررسی متن این روایت، معنای «قیمت افزایی دروغین اجناس بدون قصد خرید» برای این واژه برجسته تر از بقیه معانی بوده؛ اما معنای اشتراکی آن در استفاده های مختلف حدیث، «فریب دادن» است که در احادیث «کاری ناپسند، مذموم و حرام» تلقی شده است. لازم به ذکر است که علما به خاطر کاربرد فراوان فقهی این حدیث، در منابع فقهی خود، استناد فراوانی به آن نموده اند که نتیجه بحث آن ها به صورت جامع و مفید در این نوشتار جمع آوری شده است.
بررسی سندی و متنی روایات اسباب نزول آیات «إفک» در تفاسیر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۳
169 - 200
حوزههای تخصصی:
بررسی روایاتِ شأن و سبب نزول آیات قرآن، یکی از مباحثی است که در تفسیر و تبیین برخی از آیه ها، بهره برده می شود. در منابع تفسیری شیعه و اهل سنت درباره آیات «إفک» در سوره نور، دو شأن نزول نقل شده است که در بیان مصداق آن ها اختلاف نظرِ جدی وجود دارد. در روایت نقل شده تفاسیر شیعی، افترازننده، عایشه و موردِ اتهام، ماریه قبطیه معرفی شده است؛ اما در گزارش تفاسیر عامه، عایشه موردِ اتهام و منافقان، افترازننده هستند. بر اساس فرایند مباحث حدیث شناسی و اعتبارسنجی روایات، دو روایت مزبور در شأن نزول آیات، به تحلیل متنی و سندی نیازمندند. این مقاله به بررسی اعتبارسنجی سندی و متنی روایاتِ سبب نزول در ذیل آیات «إفک» پرداخته و اشکالات وارده و نیز میزان کارکرد و تأثیرگذاری آن ها در تبیین و هدف آیات مربوطه در تفاسیر شیعه و سنی را بیان می کند. یافته های پژوهش بر اساس روش تحلیلی، توصیفی و انتقادی، نشان می دهد که روایات منقول به ویژه آنچه در منابع اهل تسنن آمده، از اعتبار بالایی برخوردار نیستند و محتوای آن ها با اشکالات فراوانی مواجه است و بیان آن ها نه تنها در اهداف تفسیری ضرورتی ندارد؛ بلکه موجب اختلافات بیشتر بین فریقین نیز می گردد.
السیاحه الدینیه فی السیره العلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
129 - 139
حوزههای تخصصی:
تم استخدام السیاحه فی المصطلحات القرآنیه بمعنی التجول والسفر حیث اعتبرت السیاحه أمرًا جدیر بالثناء وممدوح شریطه أن تکون هادفه وأن تکون ضمن إطار الکمال البشری. والإمام علی (ع) کمفسر القرآن الکریم لقد أدلى بتصریحات قیمه فی تعزیز وتطویر السیاحه. ففی هذا المقال نحاول جمع بعض هذه التصریحات. فاهتم الإمام علی (ع) بالتجول والسفر ودعوه آخرین باستمرار للاستکشاف والسفر بشکل هادف ومفید حیث وصفه الرسول الکریم (ص) کسائح الأمه الإسلامیه. أن فلسفه وأسباب السیاحه من وجهه نظر الإمام علی (ع) هی البصیره وزیاده المعرفه، التی ورد ذکرها فی عده کلمات. فإن التعلم والعقاب والاقتراب من الله والتخلص من الحزن وزیاده المعرفه ونشر الثقافه الدینیه والوحده والتضامن والصحه والرفاهیه والازدهار الاقتصادی هی من الإنجازات التی یمکن ملاحظتها فی کتاب نهج البلاغه باستخدام کلمات والمواضیع الطویله والجیده والعمیقه. وفی هذا الموجز، سنحاول شرح الأبعاد المختلفه للسیاحه الدینیه بالاعتماد علی آراء أمیر البیان، أمیرالمؤمنین (ع).
نقش قاعده زرین اخلاق در تعامل با غیر هم کیشان بر پایه روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
208 - 224
حوزههای تخصصی:
قاعده زرینِ اخلاقی، از جمله قواعدی است که در میان همه ادیان - به ویژه ادیانِ ابراهیمی - حضور دارد. این قاعده، به شکل گیریِ گونه ای از ارتباطات و تعاملات بین پیروانِ ادیان مختلف و حتی بینِ افرادِ مختلفی که در دین و مذهب و اندیشه و ملیّت و زبان و ... یکسان نیستند کمک کرده است.در این پژوهش دنبال این هستیم در کنار اشاره به برخی از آیات قرآن کریم به بررسی احادیث و روایاتی که می تواند این نظریه را تأیید کند پرداخته ایم و بدین نتیجه رسیدیم که قاعده زرین به عنوان یک قاعده کلی برای سلوک و تعامل با دیگران، معتبر است و با همراهیِ دیگر قواعدِ اخلاقی، نشان می دهد که اسلام، از پیروانِ خویش می خواهد تا با غیرِ هم کیشانِ خود، به گونه ای تعامل کنند که دوست دارند آنان با پیروان اسلام، تعامل نمایند. این قاعده می تواند موجبِ بهره مندیِ اقلیاتِ دینی و مذهبی از حقوق سیاسی شان گردد. همچنین برای خروج از این قاعده، نیازمندِ دلیل و استثنائاتی هستیم که مستند به ارزشهای مورد اهتمام اسلام است.
تبیین العناصر الجمالیه فی الخطبه ۱۸ من نهج البلاغه وفق المقوّمات الشکلانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
11 - 21
حوزههای تخصصی:
یحتوی النقد الشکلانی علی أسالیب، تبیّن لغه النص و مفهومه للمتلقی برؤیه جدیده. تتطرق هذه المدرسه إلی النصوص النثریه والشعریه بمنهج جدید وتسعی لتحلیل تلک المعالم والعناصر التی تعتمد على علم البلاغه وفن الخطابه وتمیّز النصوص الأدبیه من غیرها. لهذا السبب قد درسنا الخطبه الثامن عشره وفق مقومات المدرسه الشکلانیه وعلی أساس المنهج الوصفی- التحلیلی وسعینا أن نتوصل إلی فکر المؤلف من خلال تحلیل نسج الخطبه وزوایاها الخفیه. بناءً على هذا، تمّ تحلیل الخطبه بأسلوبی الانحراف وزیاده القواعد کما تمّ تحلیل الجمالیات الأدبیه المُستخدمه فی النص أیضًا واستنتجنا من خلال هذا البحث أنّ النص المدروس یتصدر أعلى المراتب من حیث عناصر الجمال، والتضامن والموجود فی الجمل والتعابیر قد أوصل التنسیق والترابط فی ظاهر النص وباطنه إلى درجه الکمال.
بازنگرشی به اثربخشی « خوش خلقی- تندخلقی»، هدایت گر اخلاقی در متقاعدسازی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
62 - 87
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با بررسی یکی از ویژگی های منشی هدایت گر اخلاقی که درصدد راهنمایی دیگران به انجام کار خوب و ترک کار بد است؛ یعنی خوش خلقی- تندخلقی، به تحلیل نقش آن ها در متقاعدسازی مخاطب پرداخته شده است. بررسی متون نقلی و تحلیل منطقی، این نتیجه را به دست داده است که هر یک از منش خوش خلقی و تندخلقی، در متقاعدسازی مخاطب نقش دارند. برای خوش خلقی طبق اطلاعات به دست آمده از متون و مشارکت کنندگان در تحقیق، 25 کد رفتاری متقاعدکننده برشمرده شده و در میان مصادیق متعدد تندخلقی، پنج رفتار «واکنش اعراضی» ، «عبوست» ، «عدم مدارا» ، «عتاب» و «مهار خشم»، از منظر آیات و روایات مورد تحقیق قرار گرفته است. این تحقیق بیان گر آن است که خوش خلقی و تندخلقی - هر یک - از دو مسیر مرکزی و پیرامونی، به متقاعدسازی مخاطب منجر می شوند.
دراسه فی العلاقات بین الدین والحکومه بناء على تحلیل مصدر الشرعیه من منظور نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
36 - 25
حوزههای تخصصی:
من أکثر القضایا إثاره للجدل بین المفکرین المسلمین، خاصه فی العقود الأخیره، کانت شرعیه الحکومه وعلاقتها بالدین. ورداً على ذلک ، یعتقد البعض أن الدین ، على الرغم من انخراطه فی السیاسه ، لا علاقه له بالحکومه وأن شرعیه الحکومه لیست قضیه استجاب لها الدین. على عکس العلماء الآخرین الذین یعتقدون أن للدین أیضًا رأیًا فی الحکومه وهو یتناول أیضًا قضیه شرعیه الحکومه. تسعى هذه المقاله ، من خلال تحلیل أصل شرعیه الحکومه باعتبارها التقاطع الرئیسی بین الدین والحکومه ، إلى إثبات الفرضیه القائله بأن مشارکه الدین فی هذه المرحله لیست کامله وأن العلاقه بین الدین والحکومه فی هذه المرحله هی عامه وخاصه، إذ یسود الجانب اللادینی على الجانب الدینی. لهذا السبب ، من خلال الترکیز على نهج البلاغه کأفضل مصدر روایه للبحث فی هذا المجال ومن خلال منهج فقه الحدیث واستخدام الأدله التاریخیه وافتراض انخراط الدین فی السیاسه، یستشهد هذا البحث بأصدق الأدله المستخرجه من نهج البلاغه ویشیر إلى أن السیره الذاتیه المحدده لأمیر المؤمنین تدل على الشرعیه المزدوجه الإلهیه الشعبیه المقترنه بهیمنه الوجه الشعبی.
الاستعارات المفهومیه عن الحیاه بعد الموت فی نهج البلاغه دراسه وتحلیلیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
110 - 95
حوزههای تخصصی:
الملخص تعتبر الحیاه الأخرویه و المفاهیم المرتبطه با لقیامه من الأمور المعقده التی یمکن فهمها من خلال الاستعارات المفاهیمیه و بمساعده التجارب الملموسه و المتکرره ؛ و تم استخدام مثل هذه القضایا على نطاق واسع فی نهج البلاغه . نبحث فی هذا المقال الموضوع المذکور أعلاه باستخدام اللغویات المعرفیه و نهج لیکوف و جونسون فی الاستعارات. وفقًا لنتائج هذه الدراسه، فإن أکثر مجالات المبدأ المفاهیمیه التی تم تضمینها فی رسم الحیاه بعد الموت هی : السفر (67) ، الإنسان و خصائص البشریه (43) ، التجاره (13) ، الحرب (7) ، و أخیراً خصائص الموجودات الأخری و الحیوانات (4). بالإضافه إلى هذه المجالات المفاهیمیه الواسعه، هناک أیضًا شبکه من المفاهیم الاستعاریه الجزئیه التی تسلط الضوء على میزات محدده لمفهوم المقصد حیث یتم تقدیمها للجمهور. یتم استخدام کل من هذه الاستعارات بما یتناسب مع ظروف الجمهور ومایقتضیه ، و بالتالی ، فقد تم عرض مجموعه متنوعه من مناظر الحیاه الأخرویه .
دراسه تأثیر نهج البلاغه على القصائد المأثوره لناصیف الیازجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
94 - 85
حوزههای تخصصی:
یضم نهج البلاغه مجموعه من أهم الموضوعات والتعالیم الإسلامیه الأساسیه، ویعد من أجمل النصوص المقدسه والمواثیق الإنسانیه ومصدراً موثوقاً فی معرفه الدین، ویشمل کلاماً ومقتطفات من کلام الإمام علی (ع) الذی عبر عنه بأجمل المفردات والتعابیر الفنیه .. وقد لفت أنظار العدید من الأدباء والکتاب والشعراء ومنهم ناصیف الیازجی. تتناول هذه المقاله تأثیر نهج البلاغه على قصائد ناصیف یازجی. یعد یازجی أحد أشهر الشعراء العرب المعاصرین وأحد الرواد الرئیسیین للحرکه الأدبیه العربیه الذین استخدموا نهج البلاغه لإنتاج أعمال جدیده فی العالم. وعلى الرغم من میله إلى المسیحیه، إلا أنه من الشعراء الذین لدیهم معرفه کامله بمفاهیم نهج البلاغه السامیه ومن أولئک الذین استخدموا موضوعاته على نطاق واسع. أجرى البحث الحالی بالمنهج الوصفی التحلیلی واستخراج الشواهد من نهج البلاغه وقصائد الیازجی دیفان ثم التحلیل والمقارنه بینهما. وأظهرت النتائج أن جوهر القصائد المأثوره للشاعر هو نهج البلاغه وقد استفاد منه بشکل واضح، ونتیجه لذلک احتوى دیوان الیازجی على قضایا أخلاقیه وخطب ونصائح وحکم. تأثر الیازجی بشکل کبیر بکلمات الإمام علی (ع) فی نهج البلاغه بحیث اقتبس محتوى کلام الإمام وأعاد صیاغته فی قصائده.
تحلیل گفتمان احادیث «ده دوازده» در فقه معاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
31 - 55
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «ده دوازده» در متون حدیثی، با عنوان روشی در معامله شناخته می شود. این اصطلاح به دلیل فاصله زمانی و ناآگاهی مترجم از ابعاد گفتمان متن، اغلب بدون هیچ تغییر یا توضیحی در متون ترجمه وارد شده و این عدم توجه باعث ایجاد گسست گفتمانی و انتساب دو حکم مغایر به این روش معامله شده است. برخی از ابزارهای گفتمان فرکلاف مانند نظام نقش گرای هلیدی می تواند در تحلیل و شناخت حکم این روش معامله موثر باشد؛ اما از آنجایی که امروزه گفتمان متن در متون دینی برای ما ناشناخته است، ابزارهای دیگری نیز چون شناسایی دال مرکزی، استخراج پیش انگاره، مطالعه همزمانی پویا، بررسی همنشین و جانشین های متن نیز در این پژوهش استفاده شده است. در نتیجه، با بررسی این موارد به نظر می رسد که ائمه اطهار: با تغییر گفتمان این اصطلاح به تغییر کاربرد آن اقدام کرده و آن را از معامله و بیعی فاسد به پیش معامله ای بدون اشکال مبدل ساخته اند.
نوآوری های رجالی محقق اردبیلی در جامع الرواه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
281-300
حوزههای تخصصی:
حدیث، گزارش کننده سنت نبوی و ولوی است و بر پایه ای محکم و متین به نام سند استوار است. نقل حدیث همراه با سند مورد تأکید و توصیه معصومان k بوده است. یکی از طرق ارزشیابی حدیث، ارزیابی سند و راویان آن است. بدین سبب علمی به نام «علم رجال» تأسیس و ده ها اثر رجالی تدوین شده است. در میان کتب رجالی، کتاب جامع الرواه از موقعیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و دارای امتیازات مهم و سودمندی است. مؤلف اندیشور آن با مجاهدت علمی و تلاش بیست ساله خویش توانسته است تحولی درشناخت راویان و شیوه نقد سند به وجود آورد و روش نوینی را ابداع کند که در میان پیشینیان سابقه نداشته است. ایشان با این روش ابتکاری، توانسته است به آسیب شناسی اسناد روایات کتب اربعه حدیثی شیعه بپردازد و به نتیایج بسیار مهم و ارزشمندی درشناخت راویان و اسناد دست یابد؛ از جمله شناسایی تصحیف در نام راویان مانند تصحیف «حسین» به «حسن» و برعکس، شناسایی تصحیف در الفاظ تحدیث مانند تصحیف «عن» به «بن» و برعکس، تمییز راویان مشترک مانند تمییز «احمد بن محمد» که مشترک بین تعدادی از راویان ازجمله «احمد بن محمد بن عیسی اشعری»، «احمد بن محمد بن خالد برقی»، «احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی» است، شناخت مترادفات راوی و یکسان سازی عناوین متعدد مانند ثابت بن دینار، ثابت بن ابی صفیه، ابوحمزه ثمالی، الثمالی که همه آن ها یک شخص می باشند، شناخت تعلیق در اسناد، شناخت افتادگی در اسناد این مقاله به تبیین و توضیح منهج جدید و روش ابتکاری محقق اردبیلی و نتایج به دست آمده آن می پردازد.
اعتبارسنجی اخبار آحاد از منظر اصولی و معرفت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
145 - 168
حوزههای تخصصی:
اخبار آحاد حجم گسترده ای از میراث حدیثی مسلمانان را تشکیل می دهند. چگونگی اعتبارسنجی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اخبار به لحاظ موضوعی به دو دسته فقهی و غیر فقهی قابل تقسیم هستند که در اعتبارسنجی آن ها نیز دو رویکرد متفاوت اصولی و معرفت شناختی مطرح شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی ابتدا به تبیین این دو رویکرد و تشریح معنای اعتبار و ملاک آن از منظر هر یک از آن ها پرداخته و سپس با لحاظ ملاک های مذکور و با هدف دستیابی به دیدگاه روایی در مسئله اعتبارسنجی اخبار آحاد، روایات معصومانb را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته که ملاک اعتبارسنجی مورد اشاره در روایات برای هر دو دسته اخبار فقهی و غیر فقهی، «موافقت با آموزه های قرآن و سنت» است. راست آزمایی نشان می دهد ملاک مزبور در هر دو رویکردِ اصولی و معرفت شناختی، دارای اعتبار بوده و نزد بسیاری از دانشمندان،مبنای اعتبارسنجی روایات قرار گرفته است. این ملاک نسبت به بررسی سندی، مقدم بوده و از آن کفایت می کند.
بررسی تفاوت دیدگاه بخاری و کلینی در منبعیت قرآن و سنت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع کمال شریعت مطلبی مورد اتفاق دانشمندان مسلمان است؛ اما چگونگی کفایت قرآن و سنت، یعنی توانمندی کامل قرآن و سنت برای پاسخگویی به هر نیاز و بی نیازی این دو از هر منبع دیگر مورد اختلاف است؛ ملاحظه جوامع برترِ حدیثیِ فریقین، صحیح بخاری و الکافی کلینی حاکی از آن است که گرچه عموم رویکردها و اخبار این جوامع در ارتباط با کفایت قرآن و سنت همسان بوده، اما با وجود پاره ای از نمایه ها و اخبار در جامع بخاری مانند استفاده صحابه از رأی، مبنای کفایت ثقلین زیر سؤال می رود. پژوهش حاضر با روش مقایسه تطبیقی در پی آن است که ضمن تطبیق این جوامع بزرگ حدیثی و اخبار آن دو، تفاوت دیدگاه بخاری و کلینی در ارتباط با کفایت قرآن و سنت را تبیین نماید. نتیجه حاصل از بررسی تطبیقی دو منبع این است که با آنکه بخاری با بیان اخبار متعدد، اهتمام خاصی به قرآن و سنت نشان داده، اما به سبب پذیرش برخی اخبار، چون، اخبار اجتهاد بی مبنای اصحاب، نقصان قرآن و سنت را پذیرفته است؛ لذا نتوانسته کمال و کفایت قرآن و سنت را نشان دهد؛ اما کلینی به وجود همه احکام در کتاب و سنت تصریح می کند و به توانمندی عترت علیهم السلام بر ارائه هر حکم اشاره دارد و به نفی قاطع بدعت و رأی تأکید می نماید.