فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم حدیث غدیر که در امامیه به عنوان یکی از مهمترین ادله خلافت امیرالمومنین7 شناخته می شود، سالیان متمادی مورد انکار اهل سنت واقع شده است. ایشان بعد از پذیرش صدور حدیث، معنای «مولا» در متن حدیث را «ناصر» یا «محب» می انگارند. بی شک از مهمترین قرائن برای برداشت صحیح از کلام هر فرد، فهم مخاطبین و معاصرین گوینده از کلام است. چرا که هم از جهت زمان و هم از جهت جمع شواهد و قرائن، ایشان کامل ترین افراد برای تشخیص مراد گوینده هستند. این نوشتار با توصیف و تحلیل شواهدی از برخوردهای اصحاب و معاصرین پیامبر در منابع اهل سنت، می کوشد تا برداشت اصحاب از این واژه را کشف کند. ضمنا نه فقط در خود واقعه غدیر بلکه بعد از آن نیز قضایایی رخ داده که نمایانگر فهم اصحاب از حدیث غدیر است. پس از بررسی منابع بر محور شاهدیابی کشف می شود که واژه مولا برای مخاطبین پیامبر اکرم 9 صریحا معنای «اولویت در تصرف» را رسانده است.
مفهوم تأویلی سبعاً من المثانی در روایات بحاراانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
132 - 152
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در ساختاری ویژه و منحصربه فرد در ذیل آیات و سطور ظاهری _براساس روایات ذوبطن بودن قرآن_ دارای لایه های معنایی است. یکی از این آیات و عبارات، آیه 87 از سوره حجر و عبارت "سبعاً من المثانی" است. نوشتار پیش رو روایات سؤال برانگیزی را که مراد ار سبعاً من المثانی را ائمه علیهم السلام می دانند با محوریت باب 39 از جلد 24 بحارالانوار با عنوان "أنّهم علیهم السلام السّبع المثانی" که شامل ده روایت می باشد، از سه منظر مصدر، سند و متن مورد بررسی قرار داده و مشخص شد که این روایاتِ ده گانه از هر سه جهت دارای مشکلاتی می باشند که نه تنها پذیرش آنها را دشوار می نماید؛ بلکه داعیه جعل آنها را تقویت می نماید.
باز پژوهی دانش واژه عشّار در روایات امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
75-87
حوزههای تخصصی:
واژه «عَشّار» به معنای «گمرکچی»، بارها و به گوناگونی در روایات امامیه به کار رفته است. از همین رو در این مقاله سعی شده در مورد چیستی و ویژگی های آن، حکم شرعی این عمل، راه های مقابله با عشّار و توجیه هایی که امروزه برای گرفتن گمرک انجام می شود، پاسخ دقیقی داده شود. نتایج به دست آمده در این پژوهش که با روش توصیفی- کتابخانه ای انجام شده است این شد که جهنمی بودن، مورد لعن خداوند قرار گرفتن، مستجاب نشدن دعا و شاخص عذاب شدن برای دیگران از ویژگی های چنین افرادی بوده و اجرای اوامر دستگاه جور، ظلم به مردم و ایجاد فشار مالی برمؤمنان از مهم ترین عوامل مورد مذمت قرار گرفتن آن ها و حرمت عملشان است و از این رو مؤمنان می توانند با ندادن زکات و حتی قسم دروغ، خود را از ظلم آنها رهانیده و از اموال خویش محافظت کنند. بنابراین اگر این گمرک از سوی حکومت اهل بیت(علیهم السلام) گرفته شود اشکالی بر آن وارد نمی باشد.
واکاوی زمان و مکان انگشتربخشی امام علی(ع)و نزول آیه ولایت در روایات فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
331 - 358
حوزههای تخصصی:
آیه 55 سوره مائده، مشهور به آیه ولایت در شأن امام علی (ع)و ناظر به انگشتربخشی ایشان در حال رکوع نازل شد. پس از آن نیز، و بنابر آیه 67 همین سوره، پیامبر اکرم(ص)در جریان غدیرخم مأموریت یافت تا چیستی ولایت و کیستی ولیّ را نیز برای مردم بیان کند. ازاین رو، شناخت دقیق زمان و مکان نزول آیه ولایت ضروری می نماید. مسئله اصلی در این پژوهش، واکاوی روایات فریقین در خصوص زمان و مکان جریان انگشتربخشی امام علی(ع)و نزول آیه ولایت با روش گردآوری کتابخانه ای روایات فریقین و پردازش آن ها با شیوه توصیفی - تحلیلی، در دو بخش: روایات شیعه و اهل سنت است. یافته های تحقیق نشان می دهد که زمان خاتم بخشی امیرمؤمنان(ع)و نزول آیه ولایت، سال پایانی عمر پیامبر اکرم (ص)و در جریان حجهالوداع و پس از بازگشت امام علی (ع)از یمن و در شامگاه روز عرفه بود. همچنین مکان خاتم بخشی آن حضرت، مکه و مسجدالحرام بود. بر این اساس، مقصود از « ما انزل » در آیه تبلیغ که پیامبر اکرم(ص)را به ابلاغ آن در غدیرخم مأمور ساخت، همان مسئله جانشینی امام علی (ع)در آیه ولایت است که اندکی پیش تر، در شامگاه عرفه و در مسجدالحرام نازل شده بود.
پاسخ های نامتعارف معصومان؛ گونه ها ،کارکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
3 - 22
حوزههای تخصصی:
وظیفه هدایت گری امامان علیهم السلام در نظام آفرینش اقتضا می کند که گاه از شیوه ها و پاسخ های نامتعارف استفاده کنند. ممکن است برخی از پاسخ ها با آموزه های دینی و یا داشته های علمی قطعی تنافی داشته باشند از این منظر داخل در عنوان مشکل الحدیث هستند. تتبع در پاسخ های امامان نشان می دهد شمار پاسخهای نامتعارف آنان در مقایسه با پاسخ های متعارف، بسیار اندک است و مبتنی بر نظام هدایت تحلیل می شود. مواردی همچون نهی از پرسش گری، اجمال گویی، تقیه، توریه، توجه به باورهای رایج، استفاده از روش جدل و پاسخ های اقناعی از گونه های پاسخ نامتعارف است.
واکاوی تطبیقی علل و عوامل خوانش متفاوت فقهای مکتب نجف وقم از احادیث ولایت فقیه. با تاکید بر اندیشه امام خمینی و آیت الله خوئی(رحمه الله علیهما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
128 - 148
حوزههای تخصصی:
In a comparative analysis of the causes and contexts of different readings of the jurists of Najaf and Qom schools from the hadiths of Velayat-e-Faqih, four main factors are obtained, which are: 1. Textualism 2. Customary explanation of texts 3. Concrete ijtihad 4. Criteria of Sharia intentions in Qom school. 1. Central industry 2. Rational realization and multiplication of probabilities 3. Mathematical division 4. Lack of criterion of Sharia intentions in Najaf school. A case study of the hadiths of Velayat-e-Faqih shows that in the thought of Ayatollah Khoei school, these hadiths fail to prove the absolute authority of Velayat-e-Faqih.But the same narrations in the school of jurisprudence of Qom prove the leadership of the leadership for the jurist
معرفت فطری توحیدی ولهیِ خداوند متعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۱۸-۸۶
حوزههای تخصصی:
در نوشتار معرفت فطری توحیدی خداوند متعال از دیدگاه تبیین " عدم عینیّت اسماء و صفات با ذات" بر مبنای تذکر به واقعیّت " غیریّت "و نیز اشاره به جایگاه اسماء و صفات دراین نوع از معرفت بالآیه ، به معرفتی توحیدی با ویژگی " ولهی " اشاره گردید . در آنجا اشاره شد که نتیجه این معرفت توحیدی با این ویژگی خاص" ولهی " از طریق آیات و اسماء و صفات علی رغم لحاظ واقعیّت مخلوقات و از جمله صفات و اسماء بعنوان " اغیار" ، تسبیح و تنزیه صرف و نفی تشبیه می باشد . در این نوشتار به این ویژگی خاص معرفت توحیدی یعنی " ولهی " بودن آن از طریق تحلیل لغوی لفظ جلاله " الله " و نیز از دیدگاه هماهنگی این تحلیل لغوی با مستندات روائی در تعریف " توحید " اشاره می گردد . ضمن این تبیین به مغایرت " توحید اطلاقی " یا " توحید ذاتی " با "توحید حقیقی" از طریق تمایز آن با این ویژگی " ولهی " تذکر داده می شود . در نهایت آشکار می گردد که نظریه " تنزیه بهمراه تشبیه " در معرفت توحیدی از دیدگاه شاخه عرفان علوم بشری اولاً یک تناقض آشکار است که این تناقض آشکار شهادتی بر ابطال " توحید اطلاقی " محسوب می گردد . دوّم آنکه این نظریه تنها " تشبیه صرف " است که با " نفی تشبیه " و " تنزیه صرف " در " توحید حقیقی " شرع کاملاً مغایرت دارد .
رفتارشناسی اخلاقی و علمی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۸۱-۱۶۰
حوزههای تخصصی:
شناخت ابعاد و زوایای شخصیت حضرت رضا(ع) با عنایت به نگرش رفتارگرایانه به گونه ای است که هرانسان آزاده واندیشمندی را تحت تأثیر قرارخواهد داد. امام (ع) در جهت ارتقاء علمی و ثبات روابط فردی و اجتماعی، جایگاه رفیعی برای اخلاق و علم قائل شده اند و در این دو مقوله ، تصویر روشنی از بکارگیری روشهای اصلاحی مبتنی برمؤلفه های اخلاقی و نشر و ترویج علم ارائه کرده اند. پاسخ به شبهات و شرکت درمناظرات ، جدال احسن ، با وصف جامعیت علم و سعه صدر ، آموزش باورها و جهان بینی و نیز موعظه های اخلاقی ، بیانگرهمت والای آن حضرت(ع) درنشرعلوم و معارف و شاخص های اخلاقی است. این نوشتار درصدد است به روش توصیفی تحلیلی اولا به روشنگری گوشه ای از ابعاد شخصیت آن حضرت و ارائه الگویی تمام عیار در سلوک رفتاری و عملی ، به تشنگان حقیقت و فرهیختگان معرفت بپردازد. و همچنین با توجه به ظرفیت فرازمانی سخنان امام رضا (ع) تلاش می کند در پژوهشی نوین به واکاوی و معرفی رفتاراخلاقی و علمی ایشان ذیل مناظرات پرداخته ، و نهایتا در پرتو معرفت افزایی در این زمینه و با توجه به آنچه از حقیقت رفتار و عمل و تفکیک لایه های آن بدست می آید ، رفتاردرست و عملکرد صحیح در جامعه بطورکلی و بالاخص در جوامع اسلامی گسترش یابد .
استخراج روش های نقد متن حدیث در آراء فیض کاشانی در کتاب المحجه البیضاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملا محسن فیض کاشانی چند قرن بعد از تألیف کتاب «احیاء علوم الدین» محمد غزالی تصمیم گرفت تا این کتاب را با آراء کلامی و روایات مأثور شیعی درآمیخته و آن را احیا و تهذیب کند. علوم شرعی متکی و مستند بر وحی الهی یعنی قرآن کریم و سنت معصومین می باشد و لازمه اعتقاد به علوم نقلی صحت منقولاتی است که این علوم بدانها مستندند. قرآن به دلیل تواتر نیاز به نقد و بررسی ندارد، اما در سنت و احادیث گاهی علیرغم صحت سند؛ صدور آن از ناحیه معصوم متصور نیست و در عین صحت سند مستغنی از نقد متن نیست. در این مقاله سعی شده است با مراجعه به کتاب «المحجه البیضاء»، به این سوال پاسخ داده شود که ملا محسن فیض کاشانی از چه روش هایی برای نقد متون حدیث استفاده کرده است. روش انجام پژوهش روش کیفی است و اطلاعات به شکل کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که فیض کاشانی با اتکا به دیدگاه اعتقادی و کلامی خود از روش هایی چون مخالفت حدیث با قرآن، سنت، تاریخ قطعی و مخالفت باعقل در رد احادیث ناصحیح استفاده نموده است.
تأمل في أسباب تسجيل بعض الأسانيد في نهج البلاغه رغم إزاله الأسانيد على نطاق واسع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه یکی از مهم ترین منابع حدیثی شیعه است که به دلیل فقدان سند روایاتش، همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. سید رضی 93 درصد روایت نهج البلاغه را بدون سند آورده است. منتقدان این امر را متوجه او دانسته اند، زیرا او به اهمیت جایگاه سند در پذیرش روایت آگاه بوده است. پرسش این است که با توجه به اهمیت ذکر سند در روایات و آگاهی مؤلف از اهمیت آن، دلایل سید رضی در حذف سند روایات نهج البلاغه چیست؟ از سوی دیگر سید رضی در نزدیک به 7 درصد روایات نهج البلاغه نام یک یا چند راوی را آورده است که این امر با رویکرد کلی وی در این کتاب متعارض است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه پرداخته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه عبارتند از: «رویکرد ادبی»، «وثوق الصدور» و «منابع فاقد سند». بررسی روایات دارای سند- تک راوی یا بیشتر- نشان دهنده «عمق دقتهای رجالی»، «تمایز راویان شیعه از دیگر راویان»، «استفاده از آثار مکتوب» و «اهمیت انتساب سخن به امام علی (ع)» است.
دراسه الحكم الصالح من وجهه نظر الإمام علي (ع) والمؤسساتيه الجديده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
"الحکم الرشید" هو نموذج جدید للتنمیه ، یتکون من مؤسسیین جدد ، وخاصه دوغلاس نورث.الهدف من هذا المقال هو فحص مکونات الحکم الرشید من وجهه النظر المؤسسیه لدوغلاس الشمال والإسلام فی نهج البلاغه وأیضًا لاستخراج الاختلافات والقواسم المشترکه بین هاتین النظرتین.طریقه المقال تحلیلی وصفی. نظریات المؤسسیین الجدد ، وخاصه الشمال ، لها أوجه تشابه واختلاف مع حکم نهج البلاغه : والاختلاف فی الأهداف والنتائج ، والحکم الصالح مقابل الحکم الصالح ، وأولویه الجهاد من أجل العداله مقابل الاستقرار السیاسی واللاعنف ، وأولویه حکم الله على جمیع القوانین ، وأولویه العدل. وتشمل النقاط المشترکه: أهمیه السیطره على الفساد وحل مشکله الریع ، وأهمیه سیاده القانون والنظام القضائی ، والشفافیه والمساءله ، وتأمین حقوق الملکیه فی القطاعات الإنتاجیه. الاستقرار السیاسی والأمن مکونان مشترکان فی کلتا النظریتین ، وکانت أولویه الإمام هی خلق الاستقرار السیاسی والأمن. لکن من وجهه نظر الإمام علی ، یجب على الحکومه أن تسعى جاهده لضمان الاستقرار الأمنی والسیاسی منخل المراعاهمبدأ عدم الاستبداد واللجوء إلىالقوه و مبدأ الشور ىوعد متقریرالمصیر،و التعامل معال تشویهالمفروض. کما تختلف أهداف ونتائج الحکومه من منظور المؤسساتیه والإمام علی وإقامه العدل وإقامه العدل والتعلیم والتمیز الروحی للمجتمع هی أهداف ونتائج الحکومه من منظور. للإمام علی
مقاربه لوظائف الأسلوب في الخطبه ال 205 من نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
157 - 171
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه فرع من فروع العلوم اللغویه تبحث فی الوسائل اللغویه التی تمنح الخطاب خصائص تمیّزه عن الخطاب المبتذل. والناقد الأسلوبی بدوره یدرس الخطاب فی الغالب من خلال ثلاث نوافذ یتصدرها المستوی الصوتی الذی یضم الموسیقی الخارجیه والداخلیه ثم المستوی الترکیبی الذی یشتمل علی ما یتعلق بالنظم اللغوی فی التراکیب المستخدمه. وأخیرا تبحث عن المستوی الدلالی (البلاغی) لیدرس مجموعه من الأسالیب والصور کالاستعاره والمجاز والطباق للکشف عن دلالات الأسالیب فی النص. وکثیرا ما یعتمد الناقد علی الإحصائیات لتحلیل دلالات الأسلوب الموظف فی النصّ الأدبی وکشف قیمته وسماته الجمالیه. تهدف هذه الدراسه من خلال الاعتماد علی المنهج الوصفی- التحلیلی إلی المعالجه الأسلوبیه فی الخطبه ال (205) من نهج البلاغه. واتضح أنه فی المستوی الصوتی یوجد تلاؤم کبیر بین صنعه السجع والتکرار ودلالتهما. الترادف فی هذه الخطبه بنوعیه یعکس نفسیه بعض الشخصیات ومواقفها فی الأحداث. وفی المستوی الترکیبی تم استخدام الجمله الفعلیه بنسبه (76.5) بینما الجمله الاسمیه بنسبه (23.5) وهذا التفوق للجمله الفعلیه قد خلق دینامیکیه وتفاعلا أکبر مع العالم الخارجی، ولایعدل إلی الجمله الإسمیه إلا فیما یتعلق بالقضایا والأحکام الثابته التی لا تتبدل بمرو الزمان. الاستفهام فی هذه الخطبه خرج عن معناه الحقیقی واستخدم فی معنی الاستغراب والإنکار والرد. وفی المستوی الدلالی نظرا إلی أن الاستعاره انحراف عن التعبیر العادی فقد تم توظیفها کثیرا لطرد الرتابه عن أجواء النص. تم استخدام المجاز للانتقال من التصویر المألوف إلی تصویر فنی یعتمد علی التأمل والفکر للوصول إلی معان جدیده.
حدیث حوزه در سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
3 - 23
حوزههای تخصصی:
دانش حدیث اسلامی در صد ساله گذشته نمود مترقی و پیشبرد جدی دانشی را در حوزه علمیه قم نمودار ساخته است. تحولات چشمگیری که تمامی عرصه های آموزش، پژوهش و ترویج دانش را پوشش می دهد. بازیابی و احیای تلاش های پیشین، جمع نگاری های دانشی، پژوهش های میان رشته ای، ساماندهی به آموزش و پژوهش در عرصه تلاش های جامع و هدف مند و تأسیس مراکز، نهادها و مجلات علمی، ورود به عرصه های گوناگون معرفتی، مقارن پژوهی، ترجمه و ترویج منابع و یافته های حدیث پژوهی به زبان های گوناگون و ایجاد مراکز و تربیت دانش آموختگان توانمند در عرصه دفع شبهات و اشکالات مرتبط با دانش حدیث و معارف حدیث؛ همه نمودهایی است که تحول وارتقای دانش حدیث در صد سال گذشته را نمایان می سازد. این مسیر ترقی در این دوره تابع دو عامل اثرگذار : حضور آیت الله بروجردی (ره) در قم و انقلاب اسلامی ایران تقویت شده و تکامل یافته است
بررسی تطبیقی مسائل مربوط به راهنماشناسی در آراء کلامی شیخ صدوق و شیخ مفید (با محوریت دو کتاب «الإعتقادات» و «تصحیح اعتقادات الإمامیّة»)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
115-132
حوزههای تخصصی:
علما و محدّثان شیعه در دوران غیبت امام عصر (علیه السلام) نقش بسزایی در حفظ و صیانت از معارف اهل بیت (علیهم السلام) و خنثی ساختن تهمت ها و شبهات وارد بر شیعیان ایفا کرده اند. از این میان تلاش شیخ صدوق در تبیین دیدگاه اعتقادی و کلامی شیعیان در نگارش الإعتقادات با استناد به آیات و روایات ستودنی است. به دلیل جایگاه بلند این کتاب، شیخ مفید آن را مورد بازنگری قرار داده و سعی نموده که در تصحیح اعتقادات الإمامیّه با افزودن استدلال و استنباط های عقلی بر استدلال های صرفاً نقلی بر غنای این کتاب بیافزاید. از جمله اصول عقاید، مسائل مربوط به نبوت و امامت (راهنماشناسی) است که شیخ صدوق در الإعتقادات به آن پرداخته است و دیدگاه های شیخ مفید ذیل برخی از مباحث همچون نزول یک باره قرآن در شب قدر، مقتول یا مسموم شدن پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام)، سهوالنبی (ص) و ... با او متفاوت است و به صراحت مخالفت خود را با آراء شیخ صدوق بیان می دارد و از مواردی که اتفاق نظر دارند می توان به عدم تحریف قرآن به زیاده و نقصان، نزول تدریجی قرآن کریم، پذیرفتن فضائل پیامبر و خاندانش، شمار انبیای الهی و افضل بودن ایشان از ملائکه اشاره کرد.
تحلیل نگرش توحیدی به بیماری ها براساس دعای پانزدهم صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
225 - 244
حوزههای تخصصی:
انسان ها در هنگام شدت گرفتن بیماری ها و قطع امید از اسباب عادی، به طور فطری به استمداد از خدا متمایل گردیده و متضرّعانه او را می خوانند. یکی از پیشامدهایی که به صورت ناگهانی و فزاینده، جهان پیرامون ما را مورد تهدید قرار داده و با به خطر انداختن سلامتی افراد، امنیت روانی آنان را سلب نموده، بحران کرونا است. دعای پانزدهم صحیفه سجادیه از مهم ترین ادعیه موجود با پتانسیلی عظیم برای ایجاد سلامت روانی است. از آنجا که تحلیل آن می تواند؛ ایدئولوژی انسان ها را در نگرش به بیماری ها تغییر دهد؛ مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین نگرش توحیدی این دعا به بیماری ها خواهد پرداخت. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که امام سجاد(ع)به دنبال بیان دو نکته کلیدی است؛ نیاز بنده و بی نیازی خدا. ایشان برای ایجاد نگرش توحیدی به بیماری در پی آگاهی بخشی و تصحیح خطاهای شناختی انسان به بیماری است. رضایت انسان از فعل الهی، داشتن آرامش و امید در مدت بیماری و بالا رفتن آستانه تحمل و اصلاح رابطه انسان با خدا و اعتماد به او از پیامدهای مثبت آن است. این همان چیزی است که فقدان آن به خصوص در بحران کرونا، انسان ها را مضطر کرده است.
گونه شناسی رویکردها به حدیث در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
24 - 65
حوزههای تخصصی:
بررسی رویکردهایِ به حدیث در جهان اسلام، ما را با دو رویکردِ کلیِ تقابلی و تعاملی، از سوی مخالفان و موافقان حدیث آشنا می کند. این پژوهشِ توصیفی تحلیلی، بر این است رویکردهای به حدیث را در حوزه علمیه قم، مشخصاً در سده اخیر، احصاء، برشماری و تحلیل نماید. در رویکرد تعاملی با سه گرایش افراطی، تفریطی و اعتدالی گونه ها و نمونه های متنوعِ در هر یک، شناسایی و تحلیل می شوند. در گرایش اعتدالی، ضمن دو نگره تعاملِ متعادل و هوشمندانه «قرآن محوری و حدیث مداریِ» و «دوگانه محوری» که اولی بر جامعیت قرآن و دومی بر اصالت و استقلالِ حدیث در جنب قرآن تأکید دارد، نقش های تقریری و تبیینی و به ویژه نوگستریِ سنّت مورد تأمل است. این نوشتار مدعی است، جریان رو به رشد شکوفایی روشمند حدیث از یک/دو دهه گذشته به این سوی، ریشه در نگاه اخیر دارد. در رویکرد تعاملِ حداکثری، جریان ها و خرده جریان هایی که به نحو افراطی یا به جذب حداکثری از حدیث می اندیشند، مورد تحلیل قرار می گیرند؛ یعنی: فرهنگستان علوم اسلامی، دغدغه مندانِ احیای نهج البلاغه، گروه باطنی عرفانیِ متساهل، نصّ گرایان معاصر، نونصّ گرایانِ تفکیکی، و مدعیان طبّ اسلامی. جریان قرآن بسندگانِ در تفسیر یا خرده جریان هایِ عرضه به قرآن،
نقش تسرّی اِسناد در انتساب های اشتباه منابع متقدّم شیعی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
193-225
حوزههای تخصصی:
عوامل گوناگونی در انتساب اشتباه برخی آثار متقدّم مؤثر بوده است. از جمله عواملی که تاکنون به صورت مستقل بدان پرداخته نشده، پدیده «تسرّی اِسناد» است که در آن تمام یا بخشی از روایات یک اثر، اشتباهاً به سندی غیر از سند خود، منسوب می شود. بدین صورت که اطلاعات برخی اَسناد معنعن یا عناوین کتب، ناقص بوده اند و اشتباهاً با اَسناد یا اطلاعات مجاور تکمیل شده اند. این پژوهش در پی پاسخ به دو سؤال است؛ اول اینکه ریشه تسرّی اِسناد در انتساب های اشتباه منابع متقدّم شیعی چیست؟ و دیگر اینکه چنین اشتباهاتی اساساً چه پیامدهایی به همراه داشته است؟ در این پژوهش پس از تبیین این پدیده مغفول، مثال های گسترده ای از آن به ویژه از آثار کهن امامیه، بررسی و گونه شناسی شده اند. بر اساس این مطالعه، از مهم ترین عوامل در این زمینه: ضبط نشدنِ دقیق عناوین مؤلّفان و بدفهمی اسانید اول کتب، پایان نایافتگی آثار و امکان افزودن استدراکات و حواشی به نسخ بوده و هریک سهوهای زیادی را رقم زده است. هم چنین، این باور که دلیل کم رنگیِ نقل شفاهی و سماع برای کتب طبقات نخستین این بوده که نسخ اصول متقدّم، کاملاً سامان یافته بودند، مورد نقد قرار گرفته است.
بازخوانی انتقادات متأخران بر ابن غضائری در جرح غالیان
منبع:
پژوهش های رجالی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
33-68
حوزههای تخصصی:
تا سده یازدهم، استناد به تضعیفات رجالیان قدیم، میان عالمان امامی رایج بود. اما از زمان محمدتقی مجلسی، نگاهی منفی به تضعیفات و شخص ابن غضائری شکل گرفت. بیش از همه، نوه مجلسی، وحید بهبهانی تخطئه تضعیفات مرتبط با غلو را رواج داد. آنان بیشترِ تضعیفات، و حتی بسیاری از تضعیفات غیراختلافی متقدمان را نتیجه سستیِ باورهای خودِ تضعیف گران و کم تحملی شان نسبت به معارف امامان دانسته اند. پرسش مقاله این است که آیا منتقدان تضعیفات، شواهد مقبولی بر این نسبت عقیدتی به متقدمان و تأثیر آن در تضعیفات دارند؟ در این راستا دلایل منتقدان، و کلمات ابن غضائری تحلیل، و با اطلاعات منابع شیعه و غالیان، درباره متهمانی که متقدمان درباره شان اختلاف نکرده اند، مقایسه شده است. بنا بر کلام رجالیان قدیم، تضعیفات، دلایل تاریخی، جریان شناسی و کلامی دیگری داشته اند. متأخران از ادله گسترده غلو پیشوایان غالی، مانند ابن مهران، اسحاق بصری و خصیبی آگاه نبوده، و بی توجه به منابع غلو و پیچیدگی های آن، بر ابن غضائری تاخته اند. همچنین، ابن غضائری با دسترسی به منابع سری خطابیه، به ناشناختگی برخی راویان مختص به منابع غالی اشاره کرده که کتب نویافته نصیریه نیز غالیانه ترین مضامین را از الوهیت و بابیت تا تکفیر امامیان، از همین راویان نقل می کنند. اما در مکتب وحید بهبهانی، این ناشناختگان را با تکلف، بر راویان برخی اسانید نادر در منابع امامی تطبیق داده اند. بر پایه این شواهد، قضاوت ابن غضائری واقع بینانه و حتی محتاطانه است.
تحليل ومقارنة آراء الإمام علي (ع) وبيير بورديو في رأس المال الثقافي الداخلي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"رأس المال الثقافی" الداخلی هو أحد أنواع رأس المال الثقافی الذی یلعب دورا حاسما فی منهجیه التحلیل الاجتماعی لعالم الاجتماع الفرنسی بییر بوردیو. تتمثل مشکله البحث الحالی فی تحلیل ومقارنه آراء الإمام علی (ع) وبییر بوردیو فیما یتعلق برأس المال الثقافی الداخلی باستخدام المنهج النوعی للتحلیل الموضوعی.التحلیل الموضوعی هو عملیه تحدید الأنماط والبیانات فی النص. إن بدایه أی بحث یتضمن التحلیل الموضوعی یبدأ بالافتراضات ثم یتم إنشاء المفاهیم من الافتراضات، وفی هذا البحث یتم إنشاء الموضوعات من الافتراضات على مستویین منفصلین. أولاً، یتم إنشاء الموضوعات الرئیسیه على النقیض من بعضها البعض، ثم یتم إنشاء الموضوعات الفرعیه على مستوى أصغر. إن الغرض من هذا البحث هو التعرف النقدی على نظریه رأس المال الثقافی وتحقیق رأس المال الثقافی الإسلامی. بناء على ذلک فقد کانت نتائج البحث 8 موضوعات رئیسیه من مقتطفات الطروحات والدراسات و 19 موضوعا فرعیا من قراءه نهج البلاغه لترسیخ المحاور، وأخیرا من شبکه المحاور 4 موضوعات عامه شخصیه وتم الوصول إلى الارتقاء الثقافی ونمط الحیاه الإسلامی والثقافه الأخلاقیه والحیاه المثمره. تُظهِرُ نتائج البحث أن رأس المال الثقافی فی المنظور الغربی یتوافق مع الأغراض الدنیویه، أما فی نظر الإمام علی (ع) فإن رأس المال الثقافی یتوافق مع التمیز الإنسانی، ومن ناحیه أخرى فإن النظره الغربیه لرأس المال الثقافی أکثر تفضیلاً من التحف المصنوعه فی الحداثه. لکن النظره الإسلامیه لرأس المال الثقافی یمتزج بالموضوعات الأخلاقیه والمعرفیه، وأن رأس المال الثقافی عند بوردیو له جانب متجسد، کما أن رأس المال الثقافی له جانب ذاتی ومجرد من وجهه نظر الإمام.
نقد دلایل ناکارآمدی قاعده عرضه حدیث بر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
225 - 248
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های اعتبار یابی متن احادیث، عرضه آنها به قرآن مجید است. این روند که به «قاعده عرضه حدیث به قرآن» نام برده شده بر دلیل های گوناگون عقلی و نقلی استوار است. معروفترین این دلایل دسته ای از روایاتی به عنوان «اخبار عرض» می باشند. با این وجود، اشکالاتی به درستی این قاعده از سوی جریان ظاهر گرایی عامه و برخی از ظاهر گرایان خاصه، وارد شده است. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و بهره از روش توصیفی تحلیلی در پی بازخوانی این دلایل، میزان دلالت آنها بر مقصود و پاسخ گویی به آنهاست. در این جستار، اشکالات مخالفان قاعده در چهار رده: رویکردهای معرفت شناختی، اشکالات سندی، اشکالات مبتنی بر ادله نقلی و لازمه های نادرست اجرای قاعده عرضه تقسیم شده اند. در یک ارزیابی کلی، ریشه دلایل معرفتی و محتوایی پیش گفته به آسیب هایی چون فهم یک سویه از پاره ای اخبار، عدم درک استوار از مفهوم مخالفت در محتوای اخبار عرض و نیز یکسان انگاری مفهوم سنّت با حدیث باز می گردد. پاسخ های فراهم آمده به اشکالات پیش گفته نیز بر درک این آسیب ها استوار است. اشکالات سندی نیز به سبب تمرکز بر شمار محدودی از خانواده اخبار عرض رخ نموده اند که با مراجعه به سایر احادیث و حصول تواتر معنوی یا استفاضه پاسخ داده می شوند. نتیجه اینکه هیچ یک از دلایل را نمی توان در جهت خدشه به اخبار عرض به کار برد.