فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۴۶۱ تا ۱۳٬۴۸۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
7 - 20
حوزههای تخصصی:
توحید، به عنوان اساسی ترین اصل و مبنای تعالیم الهی، دارای اقسام متعددی است که در میان آن ها، توحید ذاتی شالوده و بنیاد سایر اقسام و عالی ترین مرتبه توحید محسوب می شود. آیات مرتبط با توحید ذاتی ازجمله مباحث تأمل برانگیز و مورد اختلاف میان مفسران به شمار می آید. در این زمینه، این پرسش مطرح می شود که دیدگاه زمخشری و آیت الله جوادی آملی درباره دلالت آیه چهارم از سوره زمر: «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَىٰ مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی چیست؟ پژوهش حاضر، با روش تحلیلی تطبیقی، به بررسی دیدگاه های زمخشری و آیت الله جوادی آملی در این زمینه پرداخته است. نتیجه حاصل از این تحقیق آن است که آیت الله جوادی آملی، در رد نظریه تبنّی و امتناع آن که از سوی زمخشری نیز مورد توجه قرار گرفته است بر این باور است که مقوله اصطفاء و تبنّی از سوی خداوند، امری محال و در تعارض با وحدت ذاتی اوست؛ زیرا خداوند متعال واحدی بی همتاست که هیچ همتایی ندارد. وحدت ذاتی او، قاهریت بر هر گونه کثرت را دربر دارد؛ ازاین رو، هیچ موجودی شایستگی آن را ندارد که به فرزندخواندگی الهی منصوب شود تا کارها و نیازهای او را برطرف سازد.
تحلیل کاربست مؤلفه های وحی و سنت در گشایش مسائل وحی در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
139 - 162
حوزههای تخصصی:
وحی در نظر ملاصدرا ، اتصال و اتحاد روح نبی با عالم عقل و خیال است. برای اینکه این اتصال صورت گیرد، انسان باید ضمن بی توجهّی به امیال حیوانی و نباتی، به ادراک های عقلی روی بیاورد و عقل را بر امیال حیوانی حاکم نماید. ملاصدرا برای اثبات این مسأله، از مبانی فلسفی خود مانند اتحاد عقل و عاقل و معقول و مراتب وجودی عقل، خیال و حس استفاده می کند و بدین ترتیب نواقص نظریه مشّایین را برطرف می نماید. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی شیوه برخورد و مواجهه ملاصدرا با مؤلفه وحی(آیات) و سنت(روایات) در حل مسائل فسلفی است.
مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی از منظر قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
139 - 155
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی واجد مؤلفه ها و الگوهای دقیق و جامع فرهنگی برای تربیت و هدایت انسان ها است. این تحقیق، مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی قرآن را مورد احصاء و بررسی قرار داده است. نگارنده از روش تحقیق کتابخانه ای و توصیفی برای تشریح بحث، بهره گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که این مؤلفه ها در سه حوزه باورها، ارزش ها و رفتار قرار دارد. باورهای اساسی، ایمان به مبدأ و معاد، رسالت انبیاء، کتب آسمانی، ملائکه و غیب است. ارزش ها در چهار محور اخلاق، تعلیم و تربیت، عدالت و جهاد قرار دارد و در حوزه رفتار، تکالیف واجب شرعی محوریت دارد. هم چنین الگوهای فرهنگی در منطق قرآنی، پیامبران اولوالعزم (عل) (رسول اکرم(ص)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع)) معرفی شده و وجوه الگوبودن آنان تقریر و تبیین شده است. بی تردید احصاء این مؤلفه ها و الگوها، ضمن آن که قابلیت های متعدد و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگ اسلامی، اصالت و حقیقی بودن، قابلیت تمدن سازی، برتری این فرهنگ بر سایر فرهنگ ها، انطباق آن با همه نیازهای بشری و نیل انسان ها به سعادت واقعی در همه ابعاد را به تصویر می کشد، می تواند به عنوان الگویی اصیل و واقعی به دیگر مکاتب نیز معرفی شود.
نقش عوامل انسان شناختی بر هدایت و ضلالت در پاسخ به شبهه جبر الاهی از منظر قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
101 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل و شبهاتی که به طور معمول در مورد هدایت و ضلالت انسان مطرح می شود، این است که انسان در هدایت و سرنوشت خود هیچ گونه اختیار و نقشی ندارد و خداوند متعال هرکس را بخواهد هدایت یا گمراه می کند. این شبهه که از ظاهر آیاتی از قرآن استفاده شده است، با قرائنی در خود این آیات و نیز آیات دیگری که از زاویه عوامل انسان شناختی به مفهوم هدایت و ضلالت توجه کرده اند، قابل دفع است. بر این اساس، هدف مقاله حاضر، تبیین عوامل انسان شناختی هدایت و ضلالت به منظور پاسخ به این شبهه که خداوند انسان را در مسیر هدایت و گمراهی مجبور کرده، خواهد بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بر پایه آثار مرتبط با هدف مقاله است. طبق آیات قرآن، ایمان، رضایت خداوند، جهاد و توبه از عوامل انسان شناختی هدایت و کفر، ظلم، فسق و دروغ به عنوان عوامل انسان شناختی ضلالتند. بر اساس این نوع آیات، با آن که عوامل دیگری نظیر اراده خداوند در هدایت و ضلالت انسان دخالت دارند، ولی تحقق نهایی این دو امر، در گرو اراده خود اوست. بر این اساس، انسان از ابتدا با اختیار خودش، یکی از عوامل هدایت یا گمراهی مثل ایمان یا کفر را برمی گزیند و آن گاه، بقیه مراتب هدایت و گمراهی اش، متأثر از همان عوامل، تحقق می یابد. بنابراین، هدایت و ضلالت نهایی انسان، متأثر از اراده خود اوست و نقش عوامل دیگر مثل اراده خداوند، به معنای زمینه چینی برای هدایت و ضلالت انسان است.
Re-examining the Perception of Blessings in Islamic Culture and Its Impact on Mental Peace and Well-being(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
155 - 172
حوزههای تخصصی:
The sense of success or failure is contingent on an individual's attitude toward themselves and their circumstances. One of the primary reasons for feelings of failure is comparing oneself to others without considering distinguishing factors. Happiness is a subjective concept and is primarily achieved through focusing on one's own possessions. In the Quranic culture, God advises humans to perceive the blessings and divine favors bestowed upon them. Undoubtedly, recognizing successes and opportunities fosters a sense of achievement. Accordingly, this research, employing a descriptive-analytical approach and content analysis, seeks to identify the relationship between recognizing blessings and mental well-being. The findings indicate that appreciating blessings and reinforcing this perception facilitates the attainment of serenity, which is a key component of mental health. Factors such as contemplation and reasoning, lack of sadness, self-esteem, an elevated lifestyle, realistic perspectives, absence of pride, and being devoted to remembrance are impacts of recognizing blessings on mental well-being.
یونس در تفاسیر قرآن: مطالعه تطبیقی با روایت عهدین
حوزههای تخصصی:
در تفاسیر فریقین دو گزارش مختلف پیرامون ماجرایی که بر یونس نبی گذشته، نقل شده است. معنا و دلیل خشم یونس، متعلَّق گمان او، مفهوم حقیقیِ قدرت خداوند و چیستی خطای یونس از مباحث مهمی است که محمل ارائه آراء گوناگون مفسران شده است. بسته به اینکه مفسّر کدام گزارش را ترجیح داده باشد، پاسخی که به مباحث پیش گفته ارائه می دهد متفاوت است. هر کدام از این دو گزارش مشترکات و اختلافاتی با روایت کتاب مقدس از ماجرای یونس دارد. عناصر اصلی و تا اندازه زیادی ترتیب وقایع نقل شده در قرآن و کتاب مقدس از ماجرای یونس مشابهت دارد. برخلاف نقل مشهور از ماجرای یونس در تفاسیر، ترتیب نقل داستان در قرآن با آنچه در کتاب یونس نبی در عهد عتیق آمده مشابهت دارد. به نظر می رسد به جهت اجمال قرآن در روایت داستان یونس و همچنین فقدان احادیث معتبر، مفسران از گزارش کتاب مقدس در ارائه مطالب تفسیری خود تأثیر پذیرفته اند. بلعیده شدن یونس در عهد عتیق با گزارش دوم و دلیل خشم یونس با گزارش اول موجود در تفاسیر هم خوانی دارد در حالی که قرآن در این دو مورد ساکت است. پژوهش حاضر به نقد و بررسی تطبیقی منقولات تفسیری فریقین با گزارش کتاب مقدس از ماجرای یونس نبی پرداخته است.
نقش سیاق در تحلیل معنایی سور اذائیه اخروی با تاکید بر قرائن پیوسته لفظی (با محوریت تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش و کارکرد مؤلفه سیاق در تحلیل معنایی پنج سوره اذائیه اخروی «الواقعه، التکویر، الانفطار، الانشقاق، الزلزال» به منظور شناخت بیشتر فهم آیات و هشدارهای الهی در آیات این سور در موضوع قطعیت وقوع قیامت و حقانیت حسابرسی اخروی تنظیم شد ه است. بررسی اجمالی از حیث ابعاد معنایی و محتوایی سور مذکور معلوم می دارد که هر پنج سوره، دارای ساختار مشترک در مطلع آیه آغازین با اذای ظرفیه شرطیه، ذکر جواب شرط قطعی الوقوع (به صیغه ماضی) مطابقت مفهومی و مصداقی برخی واژگان مشترک، هماهنگی مضامین هر سوره با اهداف آن، و مشتمل بودن توصیفات مربوط به متعلقات اذا و جزای شرط در این سور، غالباً از حیث مضمون مشابهت دارند. این امر علاوه بر دلالت تناسب آیات این سوره ها، به نوعی ارتباط معنادار محتوایی آنها را دربر میگیرد. نقش سیاق با توجه به دلالت معنایی الفاظ و تعابیر خاص آیات این سوره ها(با تطبیق بر آراء تفسیری علامه طباطبایی و سید قطب)، عموماً مشتمل بر توبیخ و تهدید و انذار منکران قیامت و حسابرسی روز جزاست که گاه با لحن تهدید و انذار و گاه همزمان با لحن تنبه و تأکید و استعمال تعابیر خاص و استفهامات و سوگندهای متناسب و در همراهی با استدلالات محکم در قالب برهان مطرح شده تا هدف مهم معرفتی برگرفته از نزول این دسته از سور که همانا ارشاد الهی در اثبات حقانیت وقوع قیامت و بازگشت منکران بعث و حسابرسی به سوی حق و نیز هشدار نسبت به کیفر و پاداش اخروی است، به طور ثمربخشی متجلّی گردد.
فرهنگ سازی الزامات غیر اقتصادی تمدن سازی در واژگان اقتصادی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
132 - 156
حوزههای تخصصی:
تحقق آرمان شهر قرآنی مبتنی بر درک همه زوایای فرهنگی و تمدنی کتاب وحی است. مسئله این پژوهش آن است که در نگاه موردی به واژگان اقتصادی قرآن کریم، الزامات تمدنی امّت اسلامی در بخش غیراقتصادی با چه مؤلفه هایی فرهنگ سازی می شود؟ براساس یافته های پژوهش به روش تحلیلی، زدایش آسیب های فرهنگی به عنوان حجیم ترین موضوع، هم چنین افزایش تعاون و همیاری اجتماعی و نیز افزایش و ثبات امنیت جانی و سرزمینی، الزاماتی است که در این گونه از واژگان قرآن جانمایی شده است. درنتیجه مشخص گردید قرآن با کاربست واژگان اقتصادی که همه فهم و برای عموم جامعه کاربردی است، می کوشد تا با این مضامین جامعه را به سمت آنچه تمدن تراز اسلامی بدان نیاز دارد، سوق دهد و با ایجاد گفتمانی رایج در فضای امت اسلامی، نسبت به نقش آفرینی تمدنی هرچه بیشتر آحاد مسلمانان هدف گذاری نماید. به علاوه قرآن در کاربست این واژگان، هم به آسیب های اقشار مسلمان توجه می کند و هم آسیب های غیرمسلمانانی را که بر فرهنگ و تمدن امت اسلامی اثر می گذارند، مطمح نظر قرار می دهد.
واکاوی جری و تطبیق آموزه های قرآنی از منظر امام خامنه ای
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
133 - 169
حوزههای تخصصی:
نزول قرآن در زمان و مکان خاص به معنی محدوداندیشی در برابر پیام الهی نیست، بلکه باید فراتر از بسترهای عصر نزول به پیام های قرآن نگریست، و مردم همه اعصار را مخاطبان قرآن دانست، تشکیل جامعه قرآنی مشروط به این است که آموزه های قرآنی در میان جامعه جریان پیدا کند و نهادینه شود. یکی از وظایف اندیشمندان قرآنی جری و تطبیق ضابطه مند آموزه های قرآن است. حضرت آیت الله خامنه ای با عنایت به کارآمدی و جریان قرآن در همه اعصار در این مسیر گام های مؤثری برداشته ، و این مهم را از جامعه نخبگانی مطالبه کرده اند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی به تبیین جریان جاودانه آموزه های قرآنی در اندیشه مقام معظم رهبری پرداخته و با الهام گرفتن از روش های بهره وری ایشان از قرآن در مسائل اجتماعی، تلاش کرده روش جریان معارف قرآن در جامعه را در منظومه فکری ایشان استخراج کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در اندیشه ایشان از مواردی همچون تطبیق عام و مطلق بر مصادیق، استخراج معیار، الغای خصوصیت و تنقیح مناط، مناسبات حکم و موضوع، توجه به ظرفیت واژگان قرآن و توسعه مفهومی در راستای جریان و تطبیق آموزه های قرآنی در جامعه استفاده شده است.
نقش نظام تغذیه قرآن بر سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
77 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین نقش نظام تغذیه قرآن بر سلامت معنوی و روش آن توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش سعی شده است مفاهیم اصلی موردنظر شامل نقش های معرفتی نظام تغذیه قرآن، نقش های رفتاری نظام تغذیه قرآن و سلامت معنوی به صورت دقیق ارزیابی شود. این روش تجزیه و تحلیل به ما این امکان را می دهد تا با شناخت بیشتری نقش های معرفتی و رفتاری نظام تغذیه قرآن را بر سلامت معنوی بررسی کنیم. یافته های تحقیق نشان می دهد نظام تغذیه قرآن با سه عنصر مرتبط و منسجمِ اهداف و مبانی و اصول، با نقش های معرفتی و رفتاری بر سلامت معنوی تأثیرگذار است. آگاهی بخشی انسان نسبت به طعامش و انذار به پیامدهای ارتزاق به حرام، توجّه انسان به رزاقیت خدا، مختار بودن انسان در انتخاب غذا و طعام، گرایش فطری او به غذاهای پاک و برخورداری انسان از دو کرامت ذاتی و اکتسابی از نقش های معرفتی نظام تغذیه قرآن در سلامت معنوی است. نیز التزام انسان ها به بهره مندی از غذاهای حلال و طیب، پرهیز ار غذاهای حرام و خبیث، شکرگزاری، کم خوری و روزه داری از نقش های رفتاری نظام تغذیه قرآن کریم در سلامت معنوی است.
خاستگاه قرآنی استعاره «رحمت» در نیایش های صحیفه سجادیه از منظر معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه شناختی زبان یکی از رویکردهای نوظهور در عرصه زبان شناسی است. در این رویکرد، افزون بر مطالعه جنبه های نظری زبان، تعامل زبان با مقوله های دیگر، چون ذهن، قوّه تعقل، رابطه با محیط و تجارب اجتماعی بررسی می شود. یکی از مباحث مهم معنا شناسی شناختی، مقوله «استعاره مفهومی» است. استعاره در این نگرش، صرفا یک مبحث بلاغی نیست؛ بلکه ابزار اندیشه به شمار می آید؛ پدیده ای که بر اساس آن یک حوزه مفهومی بر اساس مقوله مفهومی دیگر بیان می گردد. متون دینی و دعایی از عرصه های پُرظهور استعاره های شناختی ست؛ زیرا بسیاری از حوزه های انتزاعی و تجربه ناپذیر، در این نوع از متون به مدد نظام های استعاری دیگر سامان می یابند. در جستار حاضر تلاش گردید با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، مفهوم استعاری «رحمت» در صحیفه سجادیه و خاستگاه قرآنی آن بررسی شود؛ چه آن که بسیاری از گزاره های قرآنی در تار و پود نیایش های صحیفه بازتاب دارد. این پژوهش، نشان می دهد مفهوم انتزاعی «رحمت» در نظام معرفتی صحیفه سجادیه، در بستر شناخت تجربی و استعاره های مفهومی تعیّن یافته است که این نظام یافتگی و تجسم در صحیفه سجادیه با آیات قرآن تطابق فراوانی دارد. بیش ترین راهکار در عینی سازی مفهوم رحمت در صحیفه سجادیه به مانند آیات قرآن، استفاده از استعاره مفهومی وجودی از نوع «ماده» و «ظرف» است. «رحمت» در این مجموعه با حوزه هایی چون پناهگاه، مقصد، باران، گنجینه، طعم و مزه و غیره مفهوم سازی شده است. گاه نیز بر مبنای جهت گیری فیزیکی این مفهوم به تصویر درآمده است.
جریان شناسی عرفانی تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در تفاسیر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
99 - 122
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های تفسیری کهن و درخور تحقیق، گونه ای است که در دو دهه اخیر میان تفسیرپژوهان، با عنوان «تفسیر واعظانه» نامبردار شده و البته، همچنان ناشناخته مانده است. از آنجا که مخاطب تفسیر واعظانه، نه تنها نخبگان، بلکه توده مردم هستند، مطالعه پیرامون ابعاد این گونه تفسیری در بازیابی رونق پیشین آن در سده های میانی و کاهش فاصله جوامع اسلامی با تفسیر قرآن، مؤثر است. در تفسیر واعظانه، سه جریان عمده عرفانی (تصوف)، ادبی و روایی تأثیرگذارند که سهم جریان عرفانی بیش از دودیگر به نظر می رسد، اما تاکنون جریان شناسی عرفانی تفاسیر واعظانه در فریقین واکاوی نشده است. ازاین رو پژوهش پیش رو ضمن بررسی سیر تطور تاریخی جریان عرفانی، تأثیر آن بر تفاسیر واعظانه فریقین را تحلیل کرده و به تطبیق نتایج میان دو مکتب عامه و خاصه پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاسیر واعظانه با تحولات جریان عرفانی رابطه ای مستقیم داشته و از تطورات آن جریان متأثر شده است. همچنین افول جریان تصوف فریقین در سده های متأخر، تفاسیر واعظانه شیعی را بیش از نمونه های مشابه در تسنن، دست خوش اضمحلال کرده و همین امر باعث شده تا نسخه های ترمیم یافته تفسیر واعظانه شیعی در دوران معاصر -که با عناوینی همچون تفسیر تربیتی و هدایتی شناخته می شوند- نسبت به نمونه های مشابه در عامه، قوی تر باشند.
چالش های برون متنی کشف گونه ی زبان قرآن در حوزه ی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم حقیقت زبان قرآن، نیازمند اندیشه ورزی تام، در چالش گاه های «درون متنی» و «برون متنی» این کتاب است. این نوشتار، با ورود به عرصه ی «هرمنوتیک»، ضمن بررسی اجمالی این علم، جدّی ترین شبهات و چالش های «هرمنوتیک متن»(به طور خاص: هرمنوتیک فلسفی) را، مورد نقد و ارزیابی علمی و عقلی قرار داده و تلاش نموده است تا با تعدیل نگاه یا رد شبهات، راه را بر هرمنوتیکی ملائم با نگاه سنتی اسلام به مقوله ی فهم و تفسیر، باز نماید. با توجه به اصول ثابت و ماهیت مطلق گرای دین اسلام و شواهد و قرائن متقن عقلی، نقلی که وجود معانی ثابت در مکتوبات را اثبات می دارد؛ نگاه نسبی گرایانه ی افراطی به فهم معنا در دوره ی «مدرن»، و پاره ای از نظرگا ه های متمایل به آن در دوره ی «پسامدرن»، در تعارض کامل با ماهیت ذاتی دین، و منافی حکمت خدا در انزال «متن پیا م مدار قرآن» و «ارسال رسل» می باشد. لذا ابتنای زبان این کتاب، بر اصول غیر صریح و متزلزل تفاهم در این دوره ها، منتفی است. از طرفی تعدیل نگاه بر اساس هرمنوتیک مطلق گرا و دستورمدار در ادوار کلاسیک، نئوکلاسیک، و حتی پیشاکلاسیک، تنها مسیر دست یابی به هرمنوتیکی متناسب با کتاب قرآن است. گرچه تفاوت های ویژ ه ی کتاب قرآن با دیگر کتب، لزوم پایه گذاری «هرمنوتیکی خاص و متناسب با این کتاب» را می طلبد.
الگوی کنترل ناکامی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
29 - 62
حوزههای تخصصی:
ناکامی به حالتی روحی گفته می شود که هنگام ایجاد مانع و دست نیافتن به هدف یا یک نیاز یا به تأخیر افتادن آن، در فرد پدید می آید. مدیریت نکردن صحیح ناکامی ها ممکن است موجب بروز آسیب های متعدد روانی، اعتقادی و جسمی در افراد شود. قرآن، اصول و راهکارهایی برای مواجهه با سختی ها و موقعیت های ناکام کننده بیان کرده است. این تحقیق در پیِ کشف الگوی قرآن در نحوه کنترل ناکامی هاست. با استخراج مجموعه این اصول و راهکارها و روشن نمودن ارتباط آن ها با مبانی و اهداف کنترل ناکامی، نظام و الگوی کنترل ناکامی در قرآن برای توانمندسازی انسان در موقعیت های ناکام کننده تبیین می شود. روش گردآوری اطلاعات، در این تحقیق، کتابخانه ای و از لحاظ روش پردازش، توصیفی - تحلیلی است. مهم ترین مبانی کنترل ناکامی در قرآن در چهار قسمت مبانی خداشناسی (مثل توحید و برخی صفات الهی)، انسان شناختی (مثل دوبُعدی بودن انسان، فلسفه ناکامی ها، قضا و قدر و اختیار انسان)، جهان شناسی (مثل گذار دنیا بر مدار سختی ها و معاد) و دین شناسی (مثل بر اساس مصلحت بودن قوانین الهی) طرح شده است. اصول کنترل ناکامی، در قرآن در سه دسته اصول شناختی (مثل اصل تنظیم خواسته ها با واقعیت دنیا، اصل معنادار بودن بلاها، اصل مقدر بودن حوادث، اصل کوچک سازی سختی ها...)، اصول رفتاری، و گرایشی - عاطفی (مثل اصل پذیرش ناکامی ها، اصل ارتباط با خداوند، دعا، ذکر و توبه) طرح شده است. طبق اصول مطرح شده نیز روش هایی جزئی تر برای کنترل ناکامی بیان شده است، مثل روش مقایسه و توجه به مصیبت های بزرگ تر دیگران در ذیل اصل کوچک سازی سختی ها.
تبیین چرایی نزول متعاقب دو سوره فر قان و فاطر با تکیه بر مبانی تفسیر تنزیلی از نگاه دروزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
43 - 61
حوزههای تخصصی:
با توجه به روایت های مختلف در خصوص ترتیب نزول سوره ها، شایسته بود که به یک جدولی دست یابیم که تا حدود زیادی اختلافات تفسیری قرآن را در حیطه تاریخی بکاهد و متأثر از آن بتوان به تناسب مفهومی سوره ها دست یافت. در این راستا، جدول ترتیب نزول محمد عزه دروزه یکی از جدول هایی بوده که به مدد سیاق از قوت کافی جهت برقراری تناسب سوره ها برخوردار بود. از این روی، هدف اصلی نوشتار حاضر قرار گرفته و با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی و مراجعه به منابع اصیل و تطبیق و تحلیل آثار موجود، این نتیجه حاصل گشته که مطابق جدول ترتیب نزول دروزه و با توجه به محتوای متسالم این دو سوره، این سوره ها پشت سرهم نازل گردیده اند. در نتیجه در هنگامه نزول سوره فرقان، مشرکان قریش به مدد ارشادات فرهنگی یهود مکه، تمام تلاش خود را معطوف به استهزاء قرآن وترور شخصیت پیامبر (ص) ساختند؛ به صورتی که این سوره در پاسخ به آن ها، با سنخیت بخشی بین نظام پدیدار و تشریع، نازل گردید. به دنبال تشدید لجاجت ها و تمرد مضاعف مشرکان و یهود مکه، سوره فاطر با الگوی گفتاری سخت تر نسبت به سوره فرقان نازل گردید.
تحلیل شبهه تأثیر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه از منظر مفسران با تاکید بر موضوع هفت آسمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
78 - 99
حوزههای تخصصی:
شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشخاص و فرهنگ زمانه، قدمتی به درازای عصر نزول آن دارد، در پاره ای از آیات قرآن تصریح گردیده که رسول خدا متهم می شد به این که قرآن محصول ارتباط و تعامل وی با افراد خاصی است و نه وحی الهی و آسمانی. وحیانی بودن الفاظ قرآن کریم از یک سو و بهره گیری از مؤلفه های فرهنگ زمانه در بسیاری از آیات آن از سوی دیگر، همچنین طرح این شبهه از سوی محافل روشنفکری به جهت کم ارزش جلوه دادن قرآن کریم از سوی سوم، ضرورت تبیین و تحلیل شبهه تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول را در ابعاد مختلف دوچندان می نماید. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی انگاره و اقوال مفسران فریقین در باب شبهه یادشده است. در کنار دو دیدگاه اثبات و نفی کلیِ تأثیرپذیری و عدم تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول، می توان از دیدگاه سومی سخن به میان آورد که بر این باور است قرآن، فرهنگ عصر نزول را غربالگری کرد و هر آنچه را در تناسب با آموزه های الهی بود، تأیید و تثبیت کرد و بر آنچه خارج از مدار دین تعریف می شد، خط بطلان کشید یا به تدریج آن را اصلاح نمود. برخی از نتایج پژوهش حاضر عبارت است از: 1. مُستظهَر نبودن ادعای تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه از سوی مفسران اهل سنت به هیچ گونه دلیل عقلی و نقلی؛ 2. عدم صحت ادعای تطبیق آسمان های هفت گانه بر هیئت بطلمیوسی؛ زیرا قرآن هیچ گاه فلک هشتم و نهم هیئت بطلمیوسی را در عِداد آسمان ها به شمار نیاورده است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، کتابخانه ای است. نوشتار حاضر به روش توصیفی، تحلیلی و با استمداد از رهیافت درون دینی به نقد و تحلیل اقوال پاره ای از مفسران مبنی بر تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه مبادرت ورزیده است.کلید واژه ها: فرهنگ زمانه، شبهه تاثیرپذیری، قرآن، هفت آسمان، مفسران فریقین
تبیین معنای آیه «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام » و دلالت آن در مسئله حجیت ادیان توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
109 - 132
حوزههای تخصصی:
بررسی حجیت ادیان ابراهیمی پس از ظهور اسلام همواره در میان مباحث کلامی مسئله ای زنده، پویا و در جریان است. با توجه به اهمیت کشف دیدگاه قرآن در این مسئله، دلایل نقلی محور اصلی جدال های دو طرف را تشکیل می دهد. از جمله موضوعات مرتبط، تعیین کاربست معنایی واژه «اسلام» در قرآن است. از مهم ترین آیات مورد نزاع آیه شریفه «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» (آل عمران/19) است که دین را نزد خداوند، اسلام معرفی می کند. با وجود استناد موافقان و مخالفانِ حجیت ادیان ابراهیمی به این آیه، تحقیق مستقلی که همه شواهد و قراین را جمع آوری و ارزیابی کند انجام نشده است. این تحقیق با تأکید بر روش کتابخانه ای و تحلیلی، افزون بر تمایز دو قرائت اصلی درباره این آیه، شواهد هر یک را مورد ارزیابی قرار داده و قرائت سومی را در این تحقیق ارائه می دهد که بر معنای متفاوتی از «دین» و «اسلام» استوار است و اسلام را به معنای تسلیم و دین را نیز به معنای تدین مؤمنان معرفی می کند. نتیجه این تحقیق آن است که این آیه به لحاظ موضوع، با مسئله «حجیت ادیان» بیگانه است و ازاین رو موافقان و مخالفان حجیت ادیان نمی توانند این آیه را به عنوان سندی مستقل مدعای خود مطرح کنند.
نقد تحلیلی شبهه ابن تیمیه در جهت نفی «خاص بودن» مدلول واژه «مَا أُنْزِلَ» در «آیه تبلیغ»
حوزههای تخصصی:
از نظرگاه شیعه، آیه ی مشهور به «آیه تبلیغ»، یکی از مهمترین دلایل قرآنی، برای مسئله ی «امامت» به شمار می آید. با توجّه به اهمیّت والای این مسئله در منظومه ی اعتقادی شیعه، از دیر باز، مخالفان و منکران ولایت اهل بیت (علیهم-السّلام) کوشیده اند تا با طرح شبهاتی متعدّد، دلالت این آیه بر این امر مهم و کلیدی را مخدوش جلوه دهند؛ کارکردهای ابن تیمیه حرّانی حکایت از این دارد که او از پرکارترین چهره ها در این عرصه محسوب می شود. وی در کتاب «منهاج السنّه»، با طرح چندین شبهه (؛ از جمله: نفی خاص بودن مدلولِ تعبیر «مَا أُنْزِلَ» در آیه ی «تبلیغ»)، کوشیده است تا دلالت این آیه، بر «خلافت» و «امامتِ» امام علی (علیه السّلام) را مورد تردید و انکار قرار دهد. تحقیق حاضر، که با تکیه بر منابع اصیل فریقین، و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین یافته است؛ در پی پاسخ به این پرسش است که: «شبهه ی ابن تیمیه در جهت نفیِ «خاص» بودن مدلول تعبیرِ «مَا أُنْزِلَ» و نقد های وارده بر آن چیست؟» یافته های این تحقیق، حاکی از آن است که اوّلاً: ادّعاءِ عمومیّت مدلولیِ این واژه توسّط ابن تیمیه، با عملکرد و دیدگاه های تفسیری خود او منافات دارد؛ دوّماً: قرائن متعدّد داخلی و خارجی؛ (که در متن مقاله از آن ها یاد خواهد شد) مانع از درستیِ این گفتار ابن تیمیه خواهند بود؛ بدین جهت می گوئیم: دلالت آیه تبلیغ، بر امامت و ولایت حضرت علی (علیه السّلام) و خاص بودن متعلقِ «مَا أُنْزِلَ»، امری قطعی است و هیچ گونه خدشه ای بر ساحت مدلولی آن وارد نمی باشد.
اعتبارسنجی جایگاه نقل و عقل در تفسیر مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تفاسیر قرآن پیوسته از ابعاد متفاوت مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند، کاوش در هر یک از این رویکردها، در بهره گیری صحیح از تفاسیر و اعتبارسنجی مؤلفه های اثرگذار در روش تفسیری سودمند است. در این پژوهش با تأکید بر تقسیم بندی آیت الله معرفت از تفاسیر قرآن، دو مؤلفه مهمِ نقل و عقل در تفسیر«مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی» از مفسران قرن 14 (ق) شیعه، مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اساس این تفسیر مبتنی بر روش تفسیری اجتهادی و روش «قرآن به سنت» است و در تبیین آیات قرآن از روایات معصومین (ع)، اقوال صحابه و تابعین و همچنین آیات دیگر قرآن استفاده شده است. در حوزه نظری، بهره گیری از عقل نیز تبیین شده و در حوزه عملی، گونه های مختلف اجتهادات تفسیری مانند تبیین مفردات، تقیید مطلق، تبیین مباحث صرفی و نحوی و بلاغی، قابل دستیابی است. نظرات حائری در باب علوم قرآنی؛ مانند: قراءات، نسخ، محکم و متشابه، اسباب نزول و مکی و مدنی اکثراً موافق با سایر علما است ولی در برخی موارد نیز نظرات خاص خود را دارد. نحوه تعامل با نظرات سایر مفسرین، استفاده از سیاق و مناقشه با اسرائیلیات در قصص قرآنی، از مهمترین شاخصه های مقتنیات الدرر است که آن را از سایر تفاسیر متمایز می کند.
رهیافتی معناشناسانه به مستضعفین و بازشناخت اجتماعی آن با تأکید بر تقابل های معنایی آن در قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
149 - 188
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم قرآنی در حوزه جامعه شناسی، تحلیل و بررسی ویژگی ها و رفتار گروه های مختلف اجتماع است. یکی از این گروه های اجتماعی، «مستضعفان» هستند که وجود این طبقه اجتماعی در هر زمان، سبب شده آیات متعددی از قرآن، به بیان علل ظهور و عوامل تشکیل این گروه، اقسام و ویژگی های آنها و راهکارهای برون رفت از این وضعیت اجتماعی اختصاص یابد. براساس تحلیل معناشناسانه این واژه، واژگان جانشین مفهومی و همسو با «استضعاف» عبارتنداز: «مُضطرّ، ضرّ، وَهن، فَشل و ذلّ». مهمترین واژگان در تقابل معنایی با «استضعاف» شامل «استکبار، أتراف، ملأ، ظلم، عتوّ، علوّ، غنی، بَغی، بطر، طغیان» است. براساس تقابل های معنایی مذکور مشخص می شود سه گروه اجتماعی «مستکبران، ملأ و مترفین» علت اصلی تشکیل این طبقه ی اجتماعی بوده و آن ها کسانی را که حتی دارای نیروهای بالفعل و بالقوه هستند به استضعاف کشانده و سخت در مضیقه قرار می دهند. عوامل استضعاف گونه گاه توسط «مستکبران» به صورت مستقیم و با تمسک به ظلم، قتل وکشتار ایجاد می شود و گاه توسط «ملأ و مترفین» در قالب های مخفیانه و غیر مستقیم صورت می گیرد. این نوشتار به شیوه توصیف و تحلیل، به بررسی آیات مربوط به استضعاف پرداخته و با بررسی واژه «استضعاف» در کنار واژگان همسو و مقابل آن؛ به مصادیق مستضعف و عوامل و آثار استضعاف، اقسام و ویژگی های جریان های اجتماعی مقابل و راه رهایی از استضعاف پرداخته و در این میان با تحلیلِ برخی مؤلفه های این تقابلِ معنایی، تصویری روشن از واژه «مستضعف» و نمودهای اجتماعیِ آن ارائه می نماید