واژه «استکبار» از مهمترین واژگان کلیدى در قرآن است و نقش برجستهاى در نظام اخلاقى قرآن، با بار معنایى منفى دارد، و براى نشان دادن یکى از صفات بارز کافران به کار مىرود.
در زبان قرآن، واژههاى کلیدى دیگرى مانند بغى، بطر، عتو، استغناء و طغیان در حوزه کانونى واژه «استکبار» مورد بحث قرار مىگیرند.
هدف این نوشتار، تبیین واژه «استکبار» از لحاظ معناشناسى و ارائه الگویى است که در آن، مفاهیم کلیدى گزارههاى اخلاقى معانى شخصترى یابند.
این تحقیق با رویکردى معناشناسى به تبیین مباحث اخلاقى ـ دینى در حوزه واژه «استکبار» مىپردازد. این روش و شیوه داراى دستاوردها و تأویلهاى استوار است. چنین روشى همان چیزى است که آن را «تفسیر قرآن به قرآن» مىنامیم، با این تفاوت که از نظریه حوزه معنایى که شاخهاى از حوزه زبانشناسى است بهره گرفته مىشود.
اجماع مسلمانان بر این است که قرآن، کلام خدا و مشتمل بر 114 سوره می باشد که هریک، متشکل از آیات، کلمات و حروف هستند. با نهضت ترجمه در جهان اسلام و سرایت اندیشه های کلامی از فرهنگ های مختلف به حوزه اندیشه اسلامی، این تفکر پدید آمد که حقیقت قرآن، چیزی غیر از این حروف و کلمات است و آنچه قرائت می شود، عبارت و حکایت آن حقیقت است. این نظریه برای حل مشکل ارتباط حادث و قدیم مطرح شد و برای نخستین بار، ابن کلاب آن را مطرح کرد که با تلاش اشعری تکامل یافت. برخی از معاصران نیز این نظریه را نه برای حل مشکل پیشگفته که براساس تشکیک در برخی از معارف قرآن مطرح کرده اند که به تعبیر آنان، مبتنی بر فرهنگ زمانه و دانش اندک پیامبر(ص) بوده است. در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول این نظریه، دلایل آن نیز نقد و بررسی شده است.
شناخت معانی واژگان قرآن و تبیین میدان معنایی آنها از دیرباز توجه مفسران و قرآن پژوهان را جلب کرده است. واژه ضلال و مشتقات آن از جمله واژه هایی است که در قرآن از بسامد نسبتاً بالایی برخوردار است. این واژه در بافت قرآنی با اوصاف مبین، بعید، کبیر و قدیم آمده است. در این پژوهش کوشش شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر ساختارهای مختلف صرفی و ترکیب نحوی آیات مشتمل بر واژه ضلال، معانی این واژه و کاربرد آن با اوصاف یادشده، تبیین شود. برآیند پژوهش نشان می دهد که صفت مبین بیشترین و کبیر و قدیم کمترین کاربرد را دارند. صفت مبین هم برای ضلال به معنای گمراهی حقیقی و دینی و هم برای گمراهی غیردینی آمده است؛ درحالی که صفت بعید تنها برای گمراهی حقیقی و صفت های کبیر و قدیم برای گمراهی غیرحقیقی به کار رفته اند. کارکردهای واژه ضلال با صفت های یادشده از نظر معنا و ساختار صرفی و نحوی تفاوت های آشکاری دارند؛ به گونه ای که از نظر صرفی به دو صورت نکره و معرفه و از نظر نحوی در نقش های مجرور به حرف جر، مفعول مطلق و خبر به کار رفته اند.
خمس، یکی از واجباتی است که مسلمانان در وجوب آن تردید ندارند؛ از این روی، منکران آن، منکر ضروری دین تلقی می شوند و مسلمان به شمار نمی روند. پس از عصر پیامبر(ص)، جز در همین دریافت مشترک اولیه، در مرحله های بعدی، اختلاف هایی میان فریقین بروز کرده است. در این مقاله، دیدگاه های مختلف دو فرقه امامیه و اهل تسنّن را درباره خمس بررسی کرده و اختلاف در اصل خمس و متعلقات آن و نیز اختلاف در موارد مصرف خمس را تحلیل کرده ایم.