فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۹۶ مورد.
منبع:
سراج منیر سال هفتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
7 - 26
حوزههای تخصصی:
شناخت سرشت و فطرت انسانی یکی از مباحث بسیار اساسی قرآن مجید، سنت مأثور، عرفان و فلسفه اسلامی است. با توجه به شناخت فطرت، حقیقت و ماهیت انسان از دیگر انواع حیوانات متمایز می گردد. نویسنده مقاله، در این جستار کوشیده تا ماهیّت «سرشت» انسان و چگونگی «سرنوشت» آدمی را از دیدگاه علامه طباطبائی ارائه نماید. علامه در آثار گوناگون خویش، به ویژه در تفسیر المیزان، در باب سرشت و سرنوشت انسانی مباحث ژرفی دارد. به طور کلّی، از نظر علامه، شناخت سرشت و فطرت انسان موجبشناخت سر نوشت ویمی گردد، چون آدمی موجودی است که از حیث نوع خلقت، نامتناهی ظلّی و در عین حال، دین گراست. بدیهی است که چنین موجودی، انتخاب گر و مختار است که خود سرنوشت خویش را رقم می زند وکمال مطلوب خود را در گزینش دین می یابد؛ به بیان دیگر، انتخاب گری و دین گرایی انسان، لازمه نوع خلقت و سرشت اوست و کمال نهایی وی در پیروی از دستورهای دین است.
پژوهشی در باب ولایت تکوینی انسان از دیدگاه قرآن
حوزههای تخصصی:
روح انسان توانایی آن را دارد که از طریق یک سلسله ریاضتها، دست به اعمال خارقالعادهای بزند که به هیچوجه نمیتوان آنها را با علوم تجربی متداول توجیه و تفسیر نمود. به چنین توانایی، ولایت تکوینی گویند. ریاضتها از نظر اسلام به دو دسته قابل تقسیماند: ریاضتهای غیرمشروع مرتاضان و دراویش، و ریاضتهای مشروع اولیاءالله؛ اولیاء الهی از طریق عبودیت و بندگی خدا به تکامل روحی و معنوی نایل میشوند که نتیجه آن تسلط بر جهان طبیعت است. چنین ولایتی ولایت تکوینی است که راه کسب آن بر روی همگان باز است. بندگی خدا موجب مهار نفس و کسب بینش خاص و نیز سیطره بر جهان طبیعت میگردد. قرآن نمونههایی از ولایت تکوینی انبیاء و اولیای الهی را گزارش میکند که بر اثر عبودیت خالصانه برای آنان حاصل شده است. البته یادآوری میشود که ولایت تکوینی، منافاتی با توحید افعالی ندارد زیرا چنین اموری به اذن و قوه الهی صورت میگیرد.
احقاف، نمونه ای از افزایش وضوح در روند تاریخی تفسیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تاویل قرآن و حکمت معنوی اسلام
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر تفسیر آیات تاریخی با تأکید بر قاعده العبرة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد تفسیری رایج در تفسیر آیات تاریخی که سبب نزول مشخصی دارند و ناظر به زمان و مکان خاصی هستند، قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص السبب» است. مجرای این قاعده، آیاتی است که لفظ عام و سبب خاص داشته باشند. مدلول قاعده نیز نوعی تعمیم در تفسیر آیه مبنی بر لزوم خروج از مورد نزول است. شاخصه های این قاعده عبارتند از: تمایز مفاد قاعده از مفاد اصاله الاطلاق، نسبی بودن خاص و عام و تعمیم در سطح تفسیر توسعه ای. این قاعده نسبت به «لفظ عام و سبب عام» و «لفظ خاص و سبب خاص» که تعمیم در مورد آنها بی معنا است، جریان ندارد. از آنجایی که تعمیم به معنای تعمیم حکم است و در نقل تاریخ در آیات تاریخی، حکمی وجود ندارد، این قاعده در این دسته از آیات نیز، جاری نمی گردد. زمینه هایی که موجب شده است تا این قاعده به تفسیر قرآن اختصاص یابد، عبارتند از: عدم تطابق غالبی لفظ و سبب در قرآن و جدایی حداکثری متن از فضای متن در قرآن.
فقه الحدیث «السکوت ذهب»
حوزههای تخصصی:
از آنجا که احادیث منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام، مفسِّر آیات قرآن و سرلوحه زندگی افراد بشر است، به دست آوردن مراد آن بسیار بایسته است؛ زیرا هر کدام از این احادیث در شرایط و بنا به علل خاصی و به منظور معینی از ایشان صادر شده است. یکی از این احادیث که می تواند در زندگی هر شخص، نقش مهمی ایفا کند، حدیث «السکوت من الذهب» است.
این مقاله با تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای، به این نتیجه رسیده است که سکوت و سخن گفتن هریک جایگاهی دارند و همانطور که سکوت مانند طلا ارزشمند است، سخن گفتن نیز در مواقعی با گرفتن حق و براندازی باطل برابری می کند.
تحلیل سیر اندیشه مفسّران در تفسیر «وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْماءَ کُلَّها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
7-26
حوزههای تخصصی:
در آیه 31 سوره بقره، موضوع تعلیم اسماء به آدم مطرح شده است و مفسّران طی قرون متمادی، آراء مختلفی را ذیل آیه ارائه کرده اند که نیازمند تحلیل و بررسی است. این پژوهش با مطالعه تاریخ مند دیدگاه های تفسیری از قرن نخست تا قرن پانزدهم بر آن است تا سیر اندیشه مفسّران را ذیل آیه مورد شناسایی و ارزیابی قرار دهد و نشان دهد که تفسیر صحابه و تابعان ذیل آیه اغلب با نوعی ساده انگاری همراه بوده است و این نگاه در تفاسیر قرن دوم و سوم ادامه یافته است تا اینکه طبری در قرن چهارم، نگاه نقادانه و موشکافانه ای را در تفسیر این آیه به کار برده است و مسیر را برای مفسّران پس از خود گشوده است تا کم وبیش ابعاد جدیدی از فهم آیه را شناسایی کنند. اوج این ژرف کاوی در قرن 14 و 15 قابل مشاهده است که دیدگاه ها دقیق تر و هماهنگ تر با سیاق آیات شده و با تفسیر اهل بیت ^ نیز قرابت بیشتری یافته است.
تحلیل لایه های معنایی- اخلاقی محبت در قرآن کریم با توجه به سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
واژه «محبت» یکی از کلیدی ترین واژه های اخلاقی قرآن کریم است. در این مقاله کوشش شده است لایه های معنایی محبت با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس کارکرد انواع سیاق مشخص شود و به این پرسش پاسخ داده شود که حوزه مفهوم محبت در قرآن چیست و شناخت لایه های معنایی چگونه در تبیین مفهوم محبت کمک می کند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای آیات قرآن و قرینه های لفظی و حالی موجود در آیه (سیاق و روابط هم نشینی)، لایه های مختلف محبّت را تحلیل کرده است. بر اساس قراین لفظی و حالی آیات مرتبط با محبت و توجه به مراتب معنایی آن، روشن می شود که از دیدگاه قرآن اساس آفرینش بر پایه محبت است و محبت رابطه ای دو طرفه بین خدا و بنده است که آغازگر آن خداوند است و انسان ها نیز به فراخور ظرفیت مختلفشان از محبت الهی به صورت های گوناگون بهره مند می شوند. پیامبران بهره بالاتری از این محبت برده اند و مؤمنان زمانی می توانند محبت الهی را در خود افزایش دهند که دریابند غیر از خداوند معبود دیگری وجود ندارد و روح اخلاص در تمامی اعمال آنان حکم فرما شود و از فرستادگانش تبعیت کنند؛ چون ایشان مظهر اسمای الهی بر زمین اند، در مقابل، خداوند نیز لغزش های احتمالی آنها را می بخشد و آنها را غریق رحمت و مغفرت خویش می کند؛ اما کافرین به علت تعلق خاطر به دنیا و اختصاص ندادن محبت خود به خدا، خویشتن را از هدایت و رحمت الهی دور کرده اند و در دنیا و آخرت خسران زده هستند.
توفیق ادب
منبع:
بشارت ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
رهیافتی به تعریف «وجوه» و «نظائر» از دیدگاه قرآن پژوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وجوه» و «نظائر» یکی از شاخه های علوم قرآن است که نخست به گونه پراکنده در میان تفاسیر می آمد و پس از چندی نگاشته هایی ویژه این رشته سامان گرفت. نویسندگان در این نگاشته ها که کمابیش آن را وجوه و نظائر می نامیدند، الفاظ دارای چند معنا و معانی آن ها، و الفاظ هم معنا را گرد می آوردند؛ اما هیچ یک مراد خود را از وجوه و نظائر روشن نکردند یا اگر چنین کردند، آیندگان بدان راه نبردند. بدین روی آیندگان درباره مراد این نگارندگان از وجوه و نظائر، دچار دودستگی شدند و باز از آنجا که تعریف دسته دوم که سیوطی نامورترین چهره آن هاست، درست برداشت نشد، این دودستگی به چنددستگی تبدیل شد. اینک خواننده امروزین با شماری از تعریف ها و برداشت های گونه گون و ناساز روبه روست و برایش روشن نیست که کدام درست است و کدام نادرست. این جستار به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی به روشنگری در این باره پرداخته و تعریف درست وجوه و نظائر را روشن ساخته است و آن، این است که وجوه، معانیِ قرآنیِ لفظ دارای بیش از یک معناست و نظائر، الفاظ هم معنا در قرآن.
مطالعه مورد پژوهانه در تاثیر قرآن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد تقی بهار ( 1265-1330 ش) مشهور به ملک الشعرا در آثار خود به ویژه اشعار دوران جوانیش متاثر از محتوا و شیوه بیانی قران کریم است وی در اشعار خود هفت گونه از آیات و مفاهیم قران اسفتاده می کند در مواردی از مفاهیم قران بدون استفاده از لفظ اقتباس می کند در بخشی از ابیات از یک کلمه قرانی یا بخشی از یک آیه برای افاده مفهوم آیه و در بسیاری از ابیات به جای کلمات فارسی الفاظ و اصطلاحات ویژه قرانی را به کار می برد در پاره ای از ابیات یک آیه کامل (یک مفهوم کامل ) را برای افاده لفظ و معنی می آورد و در موارد دیگری تغییرات جزئی در آیات به وجود آورده تا مناسب با قالب و وزن شعر گردد و از اشاره های تلمیحی استفاده بسیار می کند آیات موجود در دیوان او اغلب دارای مفاهیم اعتقادی و اخلاقی است در بخش تلمیح به پیامبران کاربرد آیات بیشتر برای توصیف امور عادی زندگی و غالبا تشبیه و تمئیل است تحولات فکری در طی دوران زندگی او را به تدریج از افکار دینی و قرانی به سوی وطن پرستی مبارزه با استبداد و تجدد سوق می دهد به گونه ای که تاثیر قران در اشعار او کاهش یافته در خدمت توصیف امور زندگی قرار می گیرد
معناشناسی تطبیقی واژه علقه در قرآن و طب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم که «تبیاناً لکلِّ شئ» است به همه علوم و فنون به شکل موجز و مختصر اشاره نموده است. یکی از مباحثی مهمی که در این کتاب آسمانی وجود دارد، مباحث مربوط به علم جنین شناسی است که قرآن کریم با ظرافت خاصی از 1400 سال پیش از آن سخن به میان آورده است. رسیدن به معنای اصلی واژگان و دلالات آ ن ها نیاز به مباحث معناشناسی دارد که با مراجعه به کتاب های لغوی اصیل از یکسو و از طرف دیگر قرآن کریم و بررسی سیر تطورات آن میسر می شود. در این مقاله سعی خواهیم کرد مباحث تفسیری و دلالی را که مفسران، لغت شناسان و محققان معناشناسی و نیز کسانی که دستی در علوم و تحولات زیستی بدن انسان و چگونگی خلقت او دارند را مورد بحث قرار داده تا از این رهگذر در معناشناسی واژه «عَلَقَه» نتایج سودمندی عاید تشنگان وحی گردد.
الگوی ارتباطات میان فرهنگی مسلمانان با مسیحیان در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباطات میان فرهنگی که به عنوان فرایند مبادله اندیشه ها، معانی و کالاهای فرهنگی میان مردمانی از فرهنگ های مختلف، تعریف شده است، توسل به الگویی که بتواند زندگی اجتماعی انسان ها را برای رسیدن به مفاهیم مشترک و زندگی مسالمت آمیز همراه با احترام متقابل هموار سازد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش گردید با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل آیاتی از قرآن کریم پرداخته شود که ناظر به ارتباط با مسیحیان بوده و روند تعامل با آن ها را بیان می کند. یافته ها و نتایج تحقیق بیان کننده آن است که می توان الگویی هفت مرحله ای شامل تأیید برخی از مبانی اعتقادی مسیحیان، دعوت به وحدت، بشارت به مسیحیان حقیقی، هشدار و تهدید، دعوت به تفکر، بیان ویژگی های مسیحیان کافر و وعده عذاب و در نهایت دستور به مباهله و جنگ با آن ها را از قرآن کریم استخراج نمود. بنیان و محور اصلی در این الگو یگانگی خداوند است. از این رو، براساس قرآن کریم هر زمان که مسیحیان به این اصل نزدیک شوند با بشارت و احترام و هرجا که از آن دور شوند هشدار، تهدید، نفرین و مباهله را مبنای ارتباط مسلمانان با آن ها قرار داده است.
آیه 81 سوره زخرف: از استثناء تا اولویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه 81 سوره زخرف چنین می خوانیم که «قُلْ إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدینَ: اگر خدا فرزند داشت، من نخستین عابدم». بیشتر مفسران بر این باورند که این آیه حاوی استدلالی است که می توان آن را در قالب یک قیاس استثنایی بیان نمود. اما علی رغم پیشنهادهای مختلف ایشان در خصوص صورت این استدلال در قالب این قیاس، تقریباً هیچیک از صوری سازی های مزبور تصویر کاملی از مفاد آیه به دست نداده، صدق و اعتبار را تأمین نمی کنند. دشواری این آیه و کثرت و تنوع تفاسیر ذیل آن، بی شک، در ارتباطی مستقیم و محوری با واژه «اوّل» در آیه مزبور قرار دارد. در این تحقیق، پس از نقد و بررسی هر یک از تفاسیر مزبور، قالب قیاس اولویت یا طریق اولایی پیشنهاد شده، ادعا می گردد که این شکل از استدلال، به جهت بهره مندی از یک حدّ اضافه، می تواند به خوبی مفاد آیه مزبور را به نمایش بگذارد.
نگاهی گذرا به ترجمه متون مقدس و ترجمه های قرآن
منبع:
معارف ۱۳۸۴ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سندی و متنی روایات آغاز نزول قرآن
حوزههای تخصصی:
در بیشتر منابع حدیثی وتاریخی اهل سنت از جمله صحیح بخاری، صحیح مسلم،تفسیر طبری، الدر المنثور،تاریخ طبری و... روایاتی در باب آغاز نزول قرآن نقل شده است که ماهل سنت به آنها استناد می کنند. نگارنده ابتداء به نقل این روایات پرداخته و سپس آن را ازجهات سندی و متنی مورد ارزیابی قرارداده است و در نهایت به این نتیجه رسیده است که از جهت سندی، روایات فوق مرسل تلقی شده وقابل اعتماد نیست؛ زیرا سند هیچ یک از این روایات به پیامبر صلی الله علیه و آله ختم نمی شود و راویانی غیر ثقه در سند آن وجود دارد که به هنگام نزول نخستین آیات قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله به دنیا نیامده بودند و نیز شاهد نقل آن واقعه از آن حضرت نبوده اند. همچنین نگارنده، روایات فوق را ازجهت متنی به دلیل اختلاف نقلها در ساختار روایات مذکور ونیز وجود مطالبی همچون: تعبیر از نخستین وحی نازله با عنوان رویای صالحه، ترس واضطراب پیامبر صلی الله علیه و آله به هنگام دریافت نخستین وحی نازله وافسانه ورقه بن نوفل ( رجوع آن حضرت به یک راهب مسیحی برای رفع ترس و اضطرابش از نخستین وحی نازله) دراین روایات، مورد نقد قرارداده وتمام روایات فوق را ساختگی وجعلی دانسته است و در پایان به ذکر روایاتی از شیعه در مورد آغاز نزول قرآن پرداخته که هم از جهت سندی مورد اعتماد است وهم از نظر متنی متقن و قوی هستند.