فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم متنی قدسی است که بر پیامبر اکرم(ص) وحی شد تا آیاتش برای مردم تبیین و تفسیر شود. یکی از روش های تبیین آیات و شناخت و دستیابی به مراد جدی الهی از مفاد استعمالی، شناخت واژگان قرآن است. معنا شناسی واژه های قرآنی، یکی از روش های نوین پژوهش در قرآن است که در فهم دقیق کلمات و تفسیر آیات تأثیرگذار است بطوری که بررسی علمی معانی واژگان، مفسر را در کشف لایه های معنایی و رسیدن به مراد الهی یاری می کند. یکی از واژگانی که نیاز به شناخت معنایی در قرآن دارد و با تبیین آن معرفت و شناخت انسان نسبت به ذات باری تعالی بیشتر می شود، اسماء و صفات الهی است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین و تحلیل معانی اسامی و صفات ذات تک کاربردی الهی در قرآن کریم است. این نگاشت پس از بیان مفهوم اسمای الهی و تفاوت شناسی صفات ذات و فعل الهی، اسمای ذات الهی تک کاربردی اول، آخر، ظاهر، باطن، صمد، سلام، مومن، مهیمن، جبار، متکبر و نور را از نگاه مفسران بررسی کرد و مشخص شد که بین مفسران در معنای صفت ذات یا فعل بودن برخی از اسمای تک کاربردی اختلاف نظر وجود دارد و وحدت نظری در معناشناسی تفاسیر دیده نمی شود.
معناشناسی تعبیر «لعلکم+فعل» در آیات قرآن کریم بر اساس نظریه لنگاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
339 - 363
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی بر این باور است که زبان به طور مستقیم مفهوم سازی گوینده را از موقعیت ها نشان می دهد. لنگاکر به عنوان یکی از نظریه پردازان زبان شناسی شناختی، بیان می کند که بر اساس سه اصل، اهمیت، دقت و چشم انداز می توان تعبیرهای گوناگون گوینده را مورد پردازش قرار داد. در قرآن کریم نیز اینگونه تعابیر بسیار هستند. در واقع تعابیر گوناگونی که در آیات قرآن به کار رفته اند، از لحاظ شناختی نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند و معناسازی خاصی دارند. یکی از آن تعابیر، تعبیر«لعل+فعل» است. در واقع این تعبیر به ما می گوید که کدام یک از عنصرهای زبانی آن آیات، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو این مقاله بر آن است تا با کمک این نظریه و بر اساس منهج توصیفی- تحلیلی آیاتی که دربردارنده این تعبیر هستند، را مورد بررسی قرار دهد. نتایج این بررسی نشان داد که افعال موجود در تعبیر «لعل+فعل» در نزد خداوند اهمیت بیش تری نسبت به دیگر عنصرها داشته است و از بین دیگر عناصر زبانی، برجسته شده اند تا توجه خواننده را به سمت خود جلب کنند.
فمینیسم و تأثیر آن بر تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
161 - 184
حوزههای تخصصی:
تأثیر جنسیت در فهم متون یکی از مباحثی است که در دهه های اخیر در حوزه فهم متون دینی مطرح شده است. با ورود دانش های فمینیستی، این نظریه حتی تا خوانش زنانه متون دینی و اسلامی پیش رفته است. هدف این پژوهش ترسیم جایگاه و شخصیت اجتماعی زن در بر تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد در قرآن کریم است، موضوعی که موجب اتهامات ناروایی علی الخصوص در جوامع غربی به دین مبین اسلام شده است تا با تبیین و جمع عرفی میان روایاتِ به ظاهر معارض مربوط به زن و تشخیص احادیث صحیح از سقیم به رفع شبهات اقدام کند. در این پژوهش سعی گردیده است با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای مفاهیم تفاسیر با رویکرد عقلی- اجتهادی، از قرن سوم هجری تا قرن پانزدهم ذیل این آیات اختلافی و از دیدگاه مفسران فمینیسم، میزان اثرگذاری این جریان فکری در آثار تفسیری مفسران در تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد، مورد مطالعه قرار گیرد.
بسترهای فقهی اخلاق در روابط همسرانه پس از طلاق از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
39 - 66
حوزههای تخصصی:
از نگاه قرآن کریم طلاق راهی برای گریز از بن بست های خانوادگی است؛ به همین دلیل نباید خودش موجب مشکلات جدیدی شود. این پیش فرض باعث شده است قرآن کریم برای زندگی پس از طلاق الگویی اخلاقی طراحی کند تا زن و مرد را از رفتارهای غیراخلاقی مشکل آفرین حفظ کند. منطبق بر این الگو رفتارهای اخلاقی در مقطع پس از طلاق در بسترها و زمینه هایی از باورها و رفتارهای قانونی پدید می آیند. اطلاع از این الگو و ابعاد مختلف آن می تواند نگاه کنشگران فقهی و اخلاقی را به طلاق و نوع بهره برداری از آن تغییر دهد. مقاله حاضر با احساس این ضرورت، درصدد برآمده با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به قرآن کریم و منابع تفسیری، بسترهای فقهی رفتار اخلاقی در زندگی پس از طلاق را تبیین کن و درنهایت تحقیق به این نتیجه دست یافته است که از نگاه قرآن کریم همه رفتارهای اخلاقی چه از جانب زن و چه از جانب مرد در دو زمینه معروف و احسان رخ می دهد.
بررسی روش تفسیری ابوبکر أصم معتزلی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
177 - 198
حوزههای تخصصی:
آرای مفسران متقدم، به دلیل نزدیکی آنها به عصر رسالت، همواره مورد توجه مفسران متأخر بوده است. در این میان، بسیاری از آرای تفسیری متقدم، به دلیل اختلاف های عقیدتی کلامی و نزاع هایی که جهان اسلام با آن درگیر بوده، از میان رفته است و صرفاً بخش هایی از آنها در میان سایر آثار، بر جای مانده است. یکی از مفسران متقدم که آثار وی چنین وضعیتی پیدا کرده است، ابوبکر أصم، مفسر معتزلی قرن سوم هجری است. با وجود آنکه وی تفسیری درباره قرآن داشته است، اما مجموعه مکتوبِ مدوّن و مستقلی از او، در دسترس نیست. با این حال، آرای تفسیری این عالِم معتزلی، در برخی کتب تفسیری، مانند مفاتیح الغیب، تبیان و مجمع البیان، به صورت پراکنده نقل و گزارش شده است. شناخت این تفسیر، از آن جهت ضروری است که نمایان گر پایه تفکر معتزلی و بیان گر سیر تکاملی تفسیر قرآن کریم است؛ لذا این نوشتار در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تبیین روش تفسیری او بپردازد. بر اساس آثار بر جای مانده از تفسیر ابوبکر أصم، وی مفسری معتزلی و عقل گراست که در تفسیرش از روش های عقلی و جدلی و نیز توجه به سیاق آیات، اسباب نزول، ادبیات عرب و نیز مسائل فقهی بهره گرفته است.
تحلیلی بر محاسبه سرعت نور در قرآن از دیدگاه محمد دودح
حوزههای تخصصی:
مقاله ای با عنوان «سرعة الضوء فی القرآن الکریم» به نویسندگی د. محمد دودح در کتاب «الکون و الاعجاز العلمی فی القرآن» و چندین منبع دیگر به زبان های مختلف منتشر شده است. وی بر اساس تعبیری از آیه پنجم سوره مبارکه سجده و انجام محاسبات ریاضی، عددی بسیار نزدیک به سرعت نور km/s 299792.5 به دست آورده است. در این مقاله ایرادهای محاسباتی روش دودح را که شامل: خطا در محاسبه طول مدار سیاره ی ماه، خطا در برابر فرض کردن هزار سال با دوازده هزار ماه نجومی و اشتباه در تصحیح سرعت متوسط سیاره ی ماه، بیان شده است. همچنین خطاهای مبنایی او شامل تعبیر اشتباه از آیه شریفه، وابستگی کمیّت های محاسباتی استفاده شده در محاسبات دودح به زمان و در مقابل، مستقل از زمان بودن مقدار سرعت نور و همچنین حساسیت بالای مقدار نهایی به خطاهای موجود در محاسبات وی، بررسی شده است. علاوه بر بررسی خطاهای موجود در روش وی، صحت داده های نجومی به کار برده شده توسط وی با مراجعه به منابع معتبر بررسی شد.
جستاری در فهم آنتروپولوژیک آیات جنسی قرآن کریم
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
225 - 253
حوزههای تخصصی:
به گفته دین شناسان، دین جزء اساسی وجود انسان است. ازطریق دین، انسان به دنبال تحلیل جهان و زندگی، منشأ و پایان هستی است؛ این مساله، موضوع اصلی جامعه شناسی و مردم شناسی است، تا آنجا که یک جایگزین فکری و فرهنگی برای تفسیرهای سکولار ازمبدأ وجود و رابطه انسان با جهان و زندگی قلمداد می شود. ازنظر برخی، تفکر افسانه ای به تفکر دینی و سپس به تفکر علمی و عینی تبدیل شده است. رابطه جنسی اساس بیولوژیکی وجود انسان است. اما با این حال، به ظاهر، دین و جنسیت ازحیث فرهنگی با هم ناسازوارند. دراین تحقیق که با رویکرد توصیفی –تحلیلی صورت گرفته بدین پرداخته ایم که نص قرآنی به موضوع رابطه جنسی به این اعتبار که اساس وجود انسان و راه ادامه حیات هستی است، با زبانی وحیانی و به دور ازپستی و با عباراتی لطیف و الفاظی برگزیده پرداخته است. تفسیر جنسی برخی آیات، تابع فرهنگ مفسر درپارادایم تحلیل های اجتماعی و آنتروپولوژیک است که این موارد را درزمره تلاش های بشری قرار داده و ازاین رو دلالت حقیقی نص قرآنی را ۱۰۰% بازتاب نمی دهد و این موضوع، مجال را برای خوانش دوباره نص قرآنی و تاویل دوباره آن مطابق با قُدسیتش، بازمی گذارد.
تحلیلی انتقادی بر شبهات خاورشناسان درباره جهاد در قرآن
حوزههای تخصصی:
اسلام، آخرین شریعت آسمانی و قرآن کریم، آخرین کتابی است که از جانب خداوند بر خاتم پیامبران نازلشده است و گروهی از مستشرقان، شبهاتی به صورت گسترده پیرامون آیات ناظر بر جهاد در قرآن مطرحکردهاند. هر چند از مستشرقان کسانی هستند که قرآن و پیروانش را مبرّا از این شبهات دانسته و در تَنزُّه آن از این سخنان نادرست، نکات قابل توجهی ذکرنمودهاند. این نوشتار به روش کتابخانهای کوشیدهاست پارهای شبهات مستشرقان پیرامون جهاد در اسلام را با رویکردی نقادانه، واکاویکند. البته دستمایه شبهات مستشرقان، اقدامات وحشیانه و خشونت آمیز گروه های سلفی و تکفیری سازماندهی شده توسط برخی دولت های غربی است که با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از آنان، این گروه ها را در جهت ایجاد رعب و وحشت در جهان به نام اسلام در سراسر جهان پراکنده اند. نتایج تحقیق نشانگر الهی و عقلانی بودن فرامین اسلام درخصوص جهاد و بیپایه بودن شبهات مستشرقان در این راستا بوده و اینکه گروههای خشن و قسیالقلب، نظیر القاعده، داعش، سلفیون، گروههای تکفیری دیگر مانند وهابیت و...، هیچگونه ارتباط معناداری با اسلام حقیقی ندارند.
بررسی میزان توجه به سبک زندگی مثبت اندیشی در متون اسلامی و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
327 - 353
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی میزان توجه به سبک زندگی مثبت اندیشی در متون اسلامی و قرآن بوده است. مثبت اندیشی شکلی از فکر کردن است که بر حسب عادت در پی بدست آوردن بهترین نتیجه از بدترین شرایط می باشد روش استفاده شده، توصیفی- تحلیلی بوده، و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش اسنادی است که با استفاده از فیش برداری از کتب و مقاله های معتبر و با جست وجو در نرم افزارها انجام گرفته است. مهم ترین دستاورد این پژوهش، آشنایی با نگرش مثبت و تأثیر آن، به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در زندگی دینی خواهد بود. این امر با داشتن گمان نیک به خداوند و مردم امکانپذیر بوده و این رویکرد سبب افزایش ظرفیت وجودی، روحیه شکرگزاری و نشاط خواهد شد. همچنین نتایج حاصل از مطالعه نشان دادکه افکار و نگرش مثبت باعث افزایش سطح دفاعی بدن می شود و بدن را قوی تر می کند. همچنین مثبت اندیشی بهترین راه مبارزه با استرس است.
بررسی میزان تأثیر قدرت انسان در افعال با تأکید بر آیه 125 انعام از منظر فخررازی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
43-58
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار ازجمله موضوعات مورد بحث میان مفسران است. این نوشتار با توجه به تعریف و نقشی که قدرت انسان در تعیین جبری یا اختیاری بودن افعال دارد، با استفاده از روش عرضه تفسیر قرآن بر مبانی کلامی متقن دینی برگرفته از آیات و روایات، به نقش قدرت انسان در افعال از منظر فخررازی و علامه طباطبایی با اهتمام به آیه 125 انعام پرداخته است. از نظر فخررازی، افزون بر اراده، قدرت انسان به هنگام صدور و همراه فعل از سوی خدا ایجاد می شود پس تأثیری در حصول فعل نداشته، شرح صدر و ضیق صدر، همان داعی بوده که اعطایی خداست. از منظر علامه طباطبایی آثار وجود قدرت و اراده از انسان بوده و در حصول فعل مؤثرند، اما چون وجود انسان در ذات و عمل وابسته به خداست، این تأثیر مستند تام به خدا نیز می باشد. آیه 125 انعام با مدعای فخررازی کاملاً بیگانه است. نتیجه نظر فخررازی جبر و نظر علامه طباطبایی امر بین الامرین است .
بررسی دیدگاه مفسران درباره چگونگی زمین اخروی در مقایسه با زمین دنیوی با تأکید بر آیه 48 إبراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره چگونگی زمین أخروی در مقایسه با زمین دنیوی ابهام هایی وجود دارد. آیه 48 إبراهیم: « یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» به صراحت از تفاوت زمین دنیوی و أخروی سخن به میان آمده است. مفسران، تفاسیر و تأویل های مختلفی را درباره این آیه داشته اند. برخی تبدّل یادشده در قرآن را از جنس تبدّل در صفات و أعراض و گروهی آن را تبدل ذاتی و جوهری دانسته و برخی نیز از فهم ناپذیری نوع تبدّل مورد بحث سخن گفته اند. تلاش این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین أقوال گوناگون موجود، با عنایت به ریشه مشترک اختلاف آراء راهکاریی جهت حل اختلاف ها و برون رفت از ابهام ها ارائه نماید؛ ازاین رو با بیان مطالبی از تفسیر ملاصدرا و حرکت جوهری این احتمال می رود که این تبدل باید به صورتی باشد که در عین حالی که ویژگی های ماده را ندارد و ذاتاً عوض می شود، به صورتی نباشد که یک نظامی جمع شود و نظام جدیدی جایگزین آن گردد.
بررسی ایرادهای زکریا بطرس بر اعجاز بیانی قرآن
حوزههای تخصصی:
ااعجاز لفظی یا ادبی از مهم ترین جنبه های اعجاز قرآن محسوب می گردد که علاوه بر قرآن پژوهان، توجه غیر مسلمانان و مستشرقان را نیز به خود جلب نموده است. آقای زکریا بطرس، کشیش مصری تباری که به رویکرد انتقادی تند، نسبت به اسلام و قرآن شناخته می شود، در مقاله ای، با ذکر چند آیه که مدعی انطباق نداشتن آنها با قواعد مدون ادبیات عرب است، اعجاز بیانی قرآن را انکار نموده است. انکار اعجاز بیانی قرآن مبتنی بر شبهۀ ناسازگاری آیات قرآن با قواعد مدون ادبیات عرب و شبهۀ مرجعیت قواعد مدون، برای ارزیابی آیات قرآن می باشد که در جستار حاضر، هر دو شبهه به روش تحلیلی-انتقادی بررسی شده اند. رهاورد پژوهش حاضر این است که هیچ گونه ناهماهنگی بین قواعد مدون نحو عربی و آیات قرآن وجود ندارد و شبهۀ ناسازگاری بین آندو، زائیده عدم اطلاع دقیق بر قواعد نحو است. همچنین قواعد ادبیات عرب بعد از تدوین قرآن کریم و با مراجعه به آیات این کتاب آسمانی، برای جلوگیری از اشتباه در قرائت و فهم آن تدوین شده اند؛ از این رو، اعتبار قواعد مدون در گرو هماهنگی با آیات قرآن است. بنابراین شبهۀ مرجعیت قواعد مدون برای ارزیابی قرآن کریم بر خلاف واقعیت های بدیهی تاریخی می باشد و شناخت و توجه جایگاه حقیقی قرآن کریم و قواعد مدون ادبیات عرب، بطلان شبهه را آشکار می نماید.
توثیق قرآن بر قدرت مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
313 - 335
حوزههای تخصصی:
با تأمل در آیات نورانی قرآن کریم مشخص می گردد که مفهوم قدرت، مانند دیگر مفاهیم موجود در کتاب وحی؛ برای قریب به ذهن گردیدن مخاطبان و منادیان خویش، نیازمند وجود مصادیق عینی است تا تبیین گردد و در این میان قدرت در وجه پسندیده، می تواند نقش خود را برای غایتی که برای آن در نظر گرفته شده به خوبی ایفا نماید. بنابراین لحاظ ساختن نگاه قرآن بر حضرت سلیمان(ع) به عنوان نمونه قدرت پسندیده به منظور آشکار ساختن مفهوم دقیقی از قدرت در کلام وحیانی پروردگار است که نویسنده را بر آن می دارد تا شناختی کافی و وافی از قدرت را منطبق بر سیمایی که قرآن از مصادیق آن در داستان سلیمان نبی(ع) متبلور شده است، به دست دهد. پس از ایجاب این شناخت از قدرت مطلوب است که از قدرت نامطلوب متمایز گردیده و در مقابل آن قرار می گیرد. از این رو؛ آنچه مقاله حاضر در صدد تشریح این موضوع، با عنایت به کلام وحیانی پروردگار و استعانت از روایات مربوطه، و به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای انجام شده است.
زیبایی های معنایی جناس زاید در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
423 - 440
حوزههای تخصصی:
بدون ش ک، یکی از زیباترین آرایه های لفظی، آرایه ج ناس است که نقش مؤثری در تقویت موسیقی درونی کلام دارد. از دیگر سو، یکی از بارزترین جنبه های اعجاز قرآن کریم نیز اعجاز موسیقایی آن است، به گونه ای که از همان ابتدای نزول، تمامی شنوندگان را غرق در اعجاب می کرده است. اما آنچه در موسیقی لفظی قرآن، بیش از هر موضوعی جالب توجه است؛ ارتباط تنگاتنگ لفظ و معنا با یکدیگر است. هرچند این ارتباط دل انگیز، در همه موارد به آسانی قابل کشف و شناسایی نیست. در این پژوهش که به صورت تحقیقی-تحلیلی انجام گرفته، نمونه هایی از انواع جناس زاید در قرآن معرفی شده و به تبیین مواردی از تناسبات زیبای لفظ و معنا در این شاخه از جناس، پرداخته شده است؛ مواردی که ثابت می کند لفظ و معنا در کلام خداوند، به موازات هم و در خدمت یکدیگرند و زیبایی معنایی آرایه های لفظی در قرآن، اگر بیش تر از زیبایی لفظی آن ها نباشد، کم تر از آن نیست.
ابعاد حقوقی و قرآنی مبارزه با تروریسم مالی با محوریت حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
185 - 207
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران بارها از واژه تروریسم استفاده شده است اما کاربردهای مذکور در حوزه جرم انگاری و مبارزه حقوقی با تروریسم نبوده بلکه عمدتاً به تبیین مسئولیت های کلی در نیروی انتظامی و وزارت کشور پرداخته شده است. با توجه به اینکه این روزها اسم ایران در لیست سیاه سازمان FATF به چشم می خورد، لازم بود که عضویت ایران در معاهدات متعدد چندجانبه راجع به منع تروریسم بین المللی مورد مطالعه قرار گیرد تا بدین وسیله مشخص شود که حقوق ایران با حقوق بین الملل در زمینه تروریسم بین المللی منافاتی ندارد. در این مقاله ابتدا به تعاریفی از تروریسم در قوانین و قرآن پرداخته شده و سپس به قوانین حقوق داخلی ایران و عضویت در کنوانسیون های مبارزه با تروریسم پرداخته شده است. در آخر به این مهم دست یافته شده است که ایران در مبارزه با تروریسم مالی گام های مؤثری برداشته است و یکی از فعالان مبارزه با این جرم محسوب می شود.
Review and Critique of "Theory of Personal Exegesis" from the Perspective of Shari'at Sanglaji(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, December ۲۰۲۱
177 - 193
حوزههای تخصصی:
Shari’at Sanglaji, as one of the activists of the contemporary Shia Qur'an-Sufficiency attitude, seeks to narrow the scope of personal exegesis with anything other than the interpretation of the Qur'an to the Qur'an. Updating the religion by purifying it from non-Qur'anic teachings is the ideal of the defenders of this movement. This research critiques this religious rethinking approach by a descriptive-analytical method. Shari’at Sanglaji, through understanding the Qur'anic phrases, concludes that the Nubuwwah and Wilayah Sunnah are not original in anything other than Āyāt al-Aḥkām, and emphasizes the need to interpret the Qur'an in the light of other verses, as the best and only source for the correct interpretation of verses. He considers a non-independent role for the Ahl al-Bayt (AS) in explaining the divine verses and considers them as the commentator of the Prophet’s Sunnah (PBUH), and not the commentator of the Qur’an’s verses. Among the contradictions of this approach with Imamiyyah thoughts are incompatibility with the nature of intercession, a shaky position for the intellect in interpreting verses, and the fallacy of referring to the companions in referring to the interpretation of the Qur'an without any explanation regarding accepting the narrations received from them. Most Imamiyyah theologians emphasize the position of the Prophet and the saints in the direct news of God and organizing the spiritual and social life of the people, as well as the authority that God has given to the Holy Prophet (PBUH) and his esteemed saints. And they consider obedience to the Prophet and the saints necessary because of their immunity from sin and error in personal and social actions. From this perspective, intercession is impossible without God's permission, and the authority of intercession is expressed.
درآمدی بر برخی از مهم ترین روش های قرآن پژوهیِ مستشرقان (با تأکید بر حوزه ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
139 - 161
حوزههای تخصصی:
بررسی روش های مورد استفاده قرآن پژوهان غیر مسلمان یا به اصطلاح مستشرقانِ قرآن پژوه، از جدیدترین موضوعات درخور توجه در مطالعات قرآنی است. در این تحقیق تلاش شده تا برخی از مهم ترین روش های قرآن پژوهی مستشرقان، هرچند به صورت مختصر، کشف، تبیین و تحلیل شود. روش های قرآن پژوهی مستشرقان، ضمن تأثیرپذیری از پارادایم های فکری علمیِ رایج در غرب و نقد کتاب مقدس، متنوع است که مهم ترین آن ها، یعنی روش نقد متنی و روش نقد ادبی، از زیر روش های نقد تاریخی به معنای عام آن، روش نقد پدیدارشناسانه و روش نقد تطبیقی مدّنظر این تحقیق است. برونداد آن نیز این بوده که این روش ها غالباً همان نگاه عهدینی را بدون توجه به تفاوت های ماهوی و زمینه ای قرآنِ وحیانی با متون عهدینِ تحریف شده، به قرآن کریم داشته اند و قرآن را به مثابه متنی بشری تلقی کرده و روش های سازگار با جهان بینی مادی و خاصِ متون بشری را بر آن تحمیل کرده اند.
تبیینی غیر امیدبخش از معاد مبتنی بر معادل انگاری رجاء با تصدیق در آیه 7 سوره یونس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
251 - 278
حوزههای تخصصی:
مفسران واژه «رجاء» در عبارت «لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا» (یونس/ 7) را با احتمالات مختلفی چون: خوف، طمع، توقع و تصدیق تبیین کرده اند. در این میان با اینکه «تصدیق» از جمله مدلولاتی است که به دلیل دور بودنش از معنای موضوع له رجاء، تبیین سازوکار ارتباطی بین آن با رجاء ضروری می نماید، مفسران بدان نپرداخته اند و همین مسئله، جواز حمل آن بر آیه را با ابهام و چالش جدی مواجهه کرده است. مشکل دیگری که به نحوی شامل اکثر خوانش های تفسیری پیش گفته از جمله «تصدیق» می شود، عدم توجه به رویکرد انگیزشی آیه در تبلیغ آخرت گروی امیدمحور به جای آخرت باوری استدلال محور است؛ نکته ای که علی رغم دارا بودن مٶیداتی چون گزینش و چینش واژگانی آیه، در تفاسیر مفغول مانده و مورد بی توجهی قرار گرفته است. یعنی با مطالعه تفاسیر، ذهن مخاطب معطوف به معادباوری و تبعات ناگوار معادگریزی به عنوان یک اصل اعتقادی می شود؛ در حالی که آیه سعی دارد پنجره دیگری غیر از آنچه معاد را به عنوان یک باور و اصل اعتقادی لازم الاطاعه می نمایاند، به روی مخاطب بگشاید و قوای ذهنی او را نسبت به ظرفیت امیدبخش معاد تهییج و در یک کلام معادگرایی و نه معادباوری را ترویج نماید. این نوشتار با هدف تقریر و تحلیل دیدگاه ناظر به معادل انگاری رجاء با تصدیق و طرح این ادعا که این آیه به خصوص، با موضوع محوری معاد در صدد ایجاد گرایش و نه بینش نسبت به حیات اخروی است، به سامان رسیده است.
کمینه گرایی / بیشینه گرایی؛ شاخصی اثرگذار در روش تفسیری مفسران قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
221 - 250
حوزههای تخصصی:
در بررسی روش تفسیری مفسران قرآن کریم، بررسی پیش زمینه اولین گام شمرده می شود. یکی از پیش زمینه های معرفتی ازوتریک (باطنی و نهان)، نگاه کمینه گرا یا بیشینه گرا داشتن مفسر نسبت به مسائل مختلف است. مسئله اصلی این نوشتار بررسی زمینه های کمینه گرایی و بیشینه گرایی اثرگذار در روش تفسیری مفسران قرآن کریم است. با توجه به اینکه قرآن در درجه اول از محتوای دینی و مذهبی برخوردار بوده و همچنین به صورت یک متن است، لذا زمینه های کمینه گرایی و بیشینه گرایی مطرح شده در این مقاله هم تابعی از این دو ویژگی- دینی و ادبی- و ناظر به آنها است و به زمینه های دیگر پرداخته نشده است. از این رو در این نوشتار، دین، شریعت، متن (نصوص) و تأویل به عنوان چهار زمینه مهم در کمینه گرا یا بیشینه گرا بودن مفسران، با رویکرد توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و اثرگذاری آن بر نوع فهم و تفسیر از آیات تبیین شده است. همچنین راه های احراز کمینه گرا یا بیشینه گرا بودن مفسر در هر کدام از زمینه ها نیز تبیین شده است.
جایگاه وجدان اخلاقی در قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
29 - 53
حوزههای تخصصی:
وجدان ادراک باطنی است که انسان با آن مسیر کمال را می یابد. او به عنوان خودفرمانی درونی و راهنمای انسان گاهی از سلامت برخوردار است و گاهی به انحراف کشیده شده و به دلیل عدم اعمال تربیت دینی صحیح کارایی لازم را ندارد. وجدان در برخی از مکاتب اخلاقی غربی جایگاه مهمی دارد و زیربنای افعال اخلاقی معرفی شده و به عقیده کانت امری شگفت آور و صاحب قدرت محرک در امر قضاوت است. همچنین در مکتب روسو کارکردهایی برای وجدان تعریف شده که در این پژوهش به صورت خلاصه به آن پرداخته شده است. در این راستا این پژوهش در صدد تعریف جایگاه و تبیین کارکردهای وجدان در قرآن و روایات است. وجدان را کاربردهای گوناگونی است که تمایز نهادن میان آن ها در این مبحث ضروری است.