فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                آیه میثاق (اعراف/172) بیان کننده عهد خداوند با بندگان خویش است که موجب ابراز نظرات مختلف مفسران، از جمله وجود عالم ذر برگرفته از روایات، فطرت، تمثیل، دو نشئه ملکوتی و ملکی انسان، عالم عقل و وحی و ... شده است. در این پژوهش پس از ذکر همه این نظرات و بیان نقاط ضعف و قوت هر نظریه، بررسی روایات ذیل آیه بیان خواهد شد که به ظاهر تواتر معنوی دارند، اما پس از حذف مشترکات در طرق و روایات مکرر از یک فرد خاص و بیان اضطراب در متن روایات و ضعف سندی آنها، نه تنها تواتر معنوی، بلکه اعتبار این احادیث زیر سؤال می رود. سپس به تبین نظریه مختار بر این مبنا که شهود حضوری برای انسان در طول عمر وی است، می پردازد؛ بر این اساس که اگر انسان با دست خویش برای خود حجاب ایجاد نکند، قطعاً این عهد و شهود را درک خواهد نمود.            
            بررسی تحلیلی ترجمه پذیری اسماء الهی در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» با استناد به ترجمة آندره شوراکی و کازیمیرسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                برگردان اسماء الهی از زبانی به زبان دیگر، بسیار دشوار و به باور شماری از نظریّه پردازان معاصر عرصة ترجمه، کاری نشدنی است. ولی از آنجا که یکی از راه های آشنایی با پروردگار، قرآن است و او از طریق صفات خود به معرّفی خویش در این کتاب مقدّس می پردازد، ترجمة آن لازم و واجب است. امّا در عین حال، ترجمه ای نادرست از اسماء الهی می تواند ذهن خواننده را تحت تأثیر قرار دهد و تصوّری غلط و مبهم از خداوند در او ایجاد نماید. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی تحلیلی مقایسه ای ترجمة اسماء خداوند در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» از سوی آندره شوراکی و کازیمیرسکی، به ترجمه پذیری ویا ترجمه ناپذیری آن بپردازیم. به منظور نیل به این مقصود، با استناد به کتب لغت، تفسیر و لغت شناسی، و با عنایت به تفاوت های ظریف معنایی واژگان از منظر ریشه شناسی و زبانشناسی، برآنیم تا به بررسی و تحلیل معادل های انتخابی این دو مترجم بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که در بیشتر معادل گزینی ها، توجّه کافی به ریشه و معنای صحیح اسماء الهی صورت نگرفته است و ترجمة تفسیری و یا اضافه کردن یک قید و یا صفت تأکیدی به معادل انتخابی در زبان مقصد، می تواند به عنوان راهگشایی در درک ترجمه دقیق اسماء الهی پیشنهاد شود.            
            مبانی تاریخمندی قرآن و تحلیل و نقد مبنای وحی شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تاریخمندی قرآن مبانی و ادله مختلفی دارد؛ در این مقاله ضمن برشمردن کل مبانی به یک مبنا به تفصیل پرداخته خواهد شد و آن مبنای وحی شناختی تاریخمندی قرآن است. رابطه وحی با واقعیت های عینی زمان نزول و تأثیرپذیری یا عدم تأثیر پذیری وحی از آنها، از جمله موضوعات مهمی است که در سده اخیر مجادلات و شبهات زیادی را سبب شده است. پذیرش تأثر قرآن از واقعیات زمانه بدون شک یکی از مبانی نظریه تاریخمندی قرآن است؛ نظریه ای که بشری شدن و قابل نقد و رد بودن قرآن یا برخی از آموزه های آن را به دنبال داشته و تنها منبع غیرمحرف آسمانی را از جهات دیگری زیر سؤال می برد. مطابق این مبنا وحی حیث دیالکتیک با واقعیت های زمان نزول دارد و به تبع آنها نازل شده است؛ به نحوی که اگر آن واقعیت ها دگرگون بود وحی هم متفاوت می شد؛ محور نقدها در این مقاله بر نفی حیثیت دیالکتیکی وحی است و در ادامه نحوه تعامل وحی با واقعیت های زمان نزول تبیین شده است.            
            وثاقت معرفت عقلانى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            - حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
                قرآن کریم با دعوت به خردورزى، از انسان ایمان به خدا، جهان غیب و زندگى مؤمنانه را طلب مى کند. اما وثاقت عقل حتى در باب جهان مشهود سخت مورد مناقشه است. در این صورت، چگونه مى توان به دعوت قرآن پاسخ مثبت داد؟! در تفسیر المیزان چه راه حلى ارائه مى شود؟ در این تحقیق، با هدف یافتن پاسخ براى پرسش هاى فوق و تأمین اعتماد نسبت به عقل و یافته هاى آن، با روش کتابخانه اى و استناد به مطالب علامه طباطبائى در المیزان و به تناسب، آثار دیگر ایشان و نیز با تحلیل منطقى روشن مى شود که استاد در عین تأکید بر بداهت مفهوم علم و تحقق مصداق آن، ضمن پاسخ به شکاکان و حس گرایان، وثاقت معرفت عقلى را اثبات مى کند و بدین ترتیب، مخاطب ایشان نسبت به اعتبار کاربست عقل براى تأمل در آیات تکوینى و تشریعى اطمینان خاطر مى یابد.            
            دستان ابولهب، تحلیل انتقادی نظریه اُری رُبین درباره آیه نخست سوره «المسد»(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                اُری رُبین، از اسلام پژوهان غربی، با طرح سؤالاتی، ارتباط داشتنِ اسباب نزول مطرح شده از سوی مفسران مسلمان را با آیه نخست سوره «المسد»، رد می کند. او به این نتیجه شگفت انگیز دست می یابد که این آیه مربوط به سرقت غزال طلایی کعبه است که ابولهب پیش از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم انجام داده است و مفسران مسلمان که تربیت یافته فرهنگ بت شکنی رایج در قرن نخست هجری بودند و نمی توانستند مذمت شدن ابولهب برای نابود کردن چنین غزالی را بپذیرند، تفسیر این آیه را تغییر دادند و آن را با دشمنی ابولهب نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پیوند زدند. در مقاله حاضر نویسندگان برآنند که ضمن گزارش دیدگاه رُبین دراین باره، با استفاده از منابع علمی به نقد دیدگاه او پرداخته و مواضع ضعف و نارسایی استدلال وی را نشان دهند. حقایقی از تاریخ اسلام، ظرایف ادبی قرآن کریم و ناکارآمدی منابع و نااستواری روش وی در ارائه نظریه اش، ازجمله دلایلی است که در روند این مقاله بر عدم صحت دیدگاه رُبین اقامه شده اند.            
            معانی ثانویه باب های افعال و تفعیل و تأثیر آن بر ترجمه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات قرآنی سال هفتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷                                    
                        137 - 158                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در این پژوهش با محوریت نظرات عالمانی چون استرآبادی ، ابن هشام انصاری و سیبویه به بررسی معانی جدید باب های افعال و تفعیل پرداخته شده است. هم چنین ضمن آگاهی از ضرورت توجه و دقت در ترجمه قرآن کریم و انتخاب معادل برای کلمات، با ارائه نمونه هایی از ترجمه مرحوم الهی قمشه ای نحوه ترجمه این گونه افعال را مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت فراوان فعل در زبان عربی و نقش بی بدیل آن در ترجمه متن عربی(از جمله کتاب مقدس قرآن) به زبان دیگر، لازم است کلیه مسائل مربوط به فعل نیز مورد بررسی دقیق و کامل قرار گیرد. از جمله این مسائل نحوه ترجمه ابواب ثلاثی مزید به فارسی است.            
            مسئله توحید ذاتی و ارتباط آن با کاشفیت وحدت مفهوم از وحدت مصداق(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در این مقاله، ضمن اثبات حکایت و کاشفیت مفهوم واحد از مصداق واحد و ابطال جواز انتزاع مفهوم واحد از مصادیق کثیر، شبهه ابن کمونه بر برهان توحید رد و توحید ذاتی حق تعالی تبیین میشود. شبهه ابن کمونه بر مبنای اصالت و تباین وجودها و به مسلک اصالت ماهیت، وارد است و بر مبنای اصالت و تشکیک خاصی وجود، دفع میشود. روش این پژوهش، توصیفی تحلیلی با رویکرد انتقادی است. مهمترین نتایجی که این تحقیق به آنها دست یافته عبارتند از: 1. مفهوم و مصداق ذاتاً واحد هستند 2. انتزاع مفهوم واحد از مصادیق کثیر از حیث کثرت، ممتنع است 3. حقیقت مشترک، مبدأ انتزاع مفهوم واحد است 4. وحدت مفهوم از وحدت مصداق کاشفیت دارد 5. نسبت عنوان وجوب وجود به حقیقت وجود، نسبت ذاتی به صاحب ذاتی است و مفهوم وجوب وجود، از حاق وجود واجب، بدون حیثیت تقییدی و تعلیلی، انتزاع میشود 6. شبهه ابن کمونه بر برهان توحید واجب الوجود بر مبنای امتناع انتزاع مفهوم واحد از مصادیق کثیر دفع میشود 7. در فرضی که واجب الوجود، وجود صرف یا بسیط دانسته شود، شبهه طرح نمیشود.            
            بررسی نظم در سوره های قرآن: کوششی در جهت کشف نظم در سوره یاسین(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                نظم (سازمان دهی/ترتیب/چینش) آیات در قرآن کریم با رویکردها، مدل ها و روش های گوناگون بررسی شده است. در این بررسی ها نظم، بیشتر به چینش الفاظ در یک آیه توجه دارد و برای پاسخ به این پرسش است که چرا این چینش واژگان در آیه، بهترین چینش است و طبیعتی اعجازگون دارد. هم چنین  گاه به چرایی چینش یک آیه پس از آیه ای دیگر، پرداخته شده است. نوشتار حاضر الگویی نوین را به منظور تحول مطالعه نظم قرآن پیشنهاد می کند. این الگو مستلزم تحول در سه ضلع مطالعه نظم در قرآن است. ابتدا به تحول در «سطح مطالعه نظم» پرداخته و بر این باور است که باید سطح مطالعه نظم در قرآن را از «محوریت آیات» به «محوریت سوره ها» ارتقا داد. در گام بعد به تحول در مطالعه «نوع مطالعه نظم» پرداخته و کوشش نموده تا مدلی از «نظم پیچیده» را به جای یک نوع «نظم ساده» پیشنهاد نماید؛ و سومین تحول در «روش مطالعه نظم» است و در آن واحدهای لفظی و محتوایی را که پیش از این  برمبنای «واژگان و آیه» بوده را به سطح «پاره متن» ارتقا دهد. در این راستا، به جهت تبیین کارآمدی الگوی پیشنهادی در مطالعه نظم در قرآن، نظم در سوره یاسین با این الگو نمایانده شده است.            
            عشق به خدا در لایه های وجودی انسان؛ بازخوانی آیه میثاق(مقاله پژوهشی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                سریان عشق به خدا در لایه های وجودی انسان سخنی است که آیه میثاق بر آن گواهی می دهد. این آیه نه از باب تمثیل است و نه از اقرار عقل بر یگانگی خدا خبر می دهد و نه اخباری است از آنچه در عالم ارواح رخ داده است. بلکه بیان حال درونی انسان است که عقربه وجودی اش همواره رو به خدا دارد، هرچند زنگارهای طبیعت مانع از این سلوک معنوی و فطری باشند. نوشتار پیش رو، پس از مفهوم شناسی فطرت و میثاق، با بیان آرای هم تراز و نقد و بررسی آنها، خواننده را با چهره واقعی آیه از دیدگاه نویسنده مواجه می کند و حقیقت فوق را تقریر می نماید.            
            عقل بسیط انسانی در نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در این نوشتار با بررسی معانی «عقل بسیط» در نگاه ملاصدرا، معنای خاص آن در رابطه با نفس انسانی آشکار میگردد. وحدت و بساطت از جمله ویژگیهای عقل بسیط انسانی نزد ملاصدرا است و حصول اجمالی صور معقول نزد عقل بسیط، وصف خاصی است که آن را از سایر مراتب ادراکی متمایز میسازد. عقل بسیط انسانی، عنوانیست که برای مرتبه «عقل مستفاد» وضع شده است تا اولاً ویژگیهای خاص این مرتبه یعنی بساطت و وحدت را روشن سازد، ثانیاً هماهنگی وجودی عقل مستفاد با «عقل فعال» را که مبدا افاضه صور معقول است و عقل مستفاد با آن اتحاد پیدا میکند، برجسته سازد. ملاصدرا از اصطلاح عقل بسیط در تبیین فرآیند نزول وحی نیز استفاده میکند و نزول قرآن را حاصل اتحاد عقل بسیط نفس انسانی با عقل فعال یا «روح القدس» میداند. با این اتحاد، «قلم الهی» یا همان عقل فعال، صور معقول را در لوح نفس ناطقه نبی نقش میکند.            
            تأملی در قواعد و روش شناسی تأویل در منظومه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                علیرغم برخی مخالفتها، تأویل را میتوان روش ابن عربی برای شناخت واقع دانست. بحث از قواعد و روش شناسی ابن عربی در تأویل، هدف اصلی این مقاله است. أخذ تأویل از حضرت حق، توجه به عقل در عین کافی ندانستن آن، لزوم توجه به معنای الفاظ و قواعد دستوری جملات، توجه به نصوص و ظواهرآیات از جمله اصول و قواعد حاکم بر تأویل پژوهی ابن عربی است. او تأویل را امری ذو مراتب میداند. نزد او معنای تأویلی تنها یکی از وجوه معانی کلام است و با تأویل، متشابه از تشابه خود خارج نمیشود و لذا عارف همیشه در بیان اشارتهای خویش جانب احتمال را رعایت میکند. ابن عربی، روش خود و عرفا را اشارت در مقابل تفسیر مینامد و ضمن منتسب دانستن این شیوه بیان به حضرت حق، دو وجه برای انتخاب این روش ذکر میکند. او تفسیر را از وجهی همان اشاره و از وجهی دیگر مغایر با آن میداند. یکی از اهداف مهم ابن عربی از بیان تأویل، تشویق و تهییج مخاطب برای سفر و سلوک است. بیان مبانی عرفانی و استناد به آیات، احادیث و روایات از مشخصه های دیگر بیانهای تأویلی این عارف بزرگ است.            
            بررسی تطبیقی مفهوم نسخ از دیدگاه مؤلفان «التفسیر الاثری الجامع» و «التفسیر الحدیث»(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵                                    
                        59 - 85                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                وقوع نسخ در قرآن را گروهی پذیرفته و گروهی انکار کرده اند. قرآن پژوهانی هم که به این رخداد معتقدند، در مصادیق و شماره آیات منسوخه با هم اختلاف دارند. البته محققان معاصر تعداد این آیات را بسیار اندک بر شمرده اند؛ در این میان مرحوم محمد هادی معرفت ؛ مؤلف کتاب «التفسیر الاثری الجامع»، نزدیک به بیست آیه را منسوخ دانسته و آن ها را در هشت بخش محدود نموده است. از دیگر قرآن پژوهان معاصر، محمد عزّه دروزه ؛ مؤلف کتاب « التفسیر الحدیث» است که در اکثر آیات وقوع نسخ را نپذیرفته و به جای آن، حکم سابق را تعدیل یافته به شمار آورده است. وی برای پذیرش یا رد نسخ آیات، به ترتیب نزول، محتوا و سیاق، روایات صحاح، سیره نبوی و سیره خلفای راشدین عنایت داشته و در مواردی نسخ با سنت را نیز باور دارد. نوشتار حاضر با مقایسه دیدگاه های این دو محقق، مبنای نظری آن ها را درباره وقوع نسخ در قرآن تبیین کرده است.            
            بررسی آیات دور کردن شیاطین به وسیله شهاب سنگ(مقاله پژوهشی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                آیات شهاب سنگ قرآن از آیات چالش برانگیز در زمینه قرآن و اخترشناسی است. مفسران در این باره نظرات گوناگونی ارائه داده اند. بیشتر مفسران قدیمی تر معنای ظاهری این آیات را که دربرگیرنده شنود شیاطین و دور کردن آنها به وسیله شهاب سنگ است، مدلول این آیات می دانند، در حالی که مفسران معاصر که با شبهات و سؤالات جدیدتری در این زمینه روبه رو بوده اند، بیشتر راه تأویل را برگزیده، برخی نیز در معنای آن توقف کرده اند. با این حال به نظر می رسد تأویل های ذکر شده گواهی قوی نداشته، درخور استناد نیست. از دیگر سو با ژرف نگری در این آیات، در کنار بهره بردن از بخش دیگری از قرآن و روایات، می توان به نکته های جدیدتری در بازخوانی معنایی آن دست یافت، به گونه ای که برای آسمان و اجرام آن نقشی کارآمد در پراکندن شیطان ها قائل شد. بدین ترتیب در کنار پایبندی به معنای ظاهر قرآن و بی نیازی از تأویل های غیر قابل قبول، همه شبهات مرتبط با این معنا نیز پاسخ می گیرند.            
            بررسی ارتباط تعبیر خواب و تأویل آیات بر مبنای دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            - حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
                ابن سینا و پس از وی شیخ اشراق به رابطة میان تاویل و تعبیر اشاره کرده اند و معتقدند که گاهی نفس در بیان حقیقتی معنوی که در خواب یا کشف و شهود مشاهده کرده است، آن را به مشابه یا ضد آن تغییر می دهد که در این صورت نیازمند تفسیر باطنی هستیم. این تفسیر باطنی در صورتی که در مورد کشف و شهود و الهاماتی باشد که در بیداری دریافت شده اند، تاویل نامیده می شود و در صورتی که در مورد مطالب دریافت شده در خواب باشد، تعبیر نامیده می شود. بدین ترتیب تاویل وحی و تعبیر خواب دارای فرایندی واحد هستند. بر این اساس این فرضیه مطرح می شود که قاعدتا باید میان تاویلات عرفانی و تعبیرات خوابگزاران در مورد مصادیق واحد، تشابه و تناظر وجود داشته باشد. این مقاله با تبیین نظریة ابن سینا و شیخ اشراق و بررسی موارد مشابه میان تاویلات عرفا و تعبیرات خوابگزاران به بررسی این موضوع پرداخته است.            
            بررسی تطبیقی روش تفسیر روایی، در دو تفسیر طبری و ابن کثیر (جامع البیان و القرآن العظیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقایسه تطبیقی بین اندیشه های متفکران در هر علمی یکی از عوامل فتح دریچه های علم به روی آیندگان است و علم تفسیر نیز از این قاعده مستثنی نیست از رهگذر این تطبیق ها، منشأ اصلی یک اندیشه و یا اثر پذیری یک مفسر از مفسر دیگر و هم چنین تحول موضوع های تفسیری آشکار می شود؛ لذا نویسندگان این نوشتار در پی آن هستند تا اثرپذیری روش دو مفسر، طبری و ابن کثیر از اهل سنت که هر دو مورخ و محدث بزرگی بوده اند را نسبت به هم بررسی کرده و تحول و گستردگی این تفسیرها در دو زمان مختلف را با هم مقایسه کنند. در این راستا دو تفسیر جامع البیان طبری و تفسیر قرآن العظیم ابن کثیر به لحاظ روش شناسی بررسی شده و ذیل پنج محور «احکام، اخلاقیات، عقاید، آیات ولایت محور و اسرائیلیات» مواضع آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شده است که در ذیل برخی از این محورها دو مفسر دارای توافق و در بعضی دیگر دارای عدم توافق هستند.            
            دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره نهاد انسان در قرآن (تفسیر آیة فطرت)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ازنظر آیت الله جوادی آملی، انسان متوجه کمال و جمیل مطلق است. این حالت بنی نوع انسان است که خدای تبارک و تعالی جبلی انسان را بر آن مفطور کرد. فطرت انسانی بر کمالات نورانی مخمور است که باارزش ترین سرمایه وجودی اوست و هیچ مخلوقی از آن بهره ندارد؛ ازاین رو، انسان همچون چشمه ای جوشان است که می تواند جوی هایی را سیراب کند. خدای سبحان براساس ارزش وجودی انسان به او امر فرمود که قعود و قیام خویش را متوجه دین قیّم کند تا قوام یابد و توجه خود را سوی دین حنیف کند تا همواره در صراط مستقیم حق بماند. هرچند آیه ابتدا با فعل امر مفرد آمده؛ اما از فعل بعدی که جمع است، تعمیم ثابت می شود.
از فرمان خدا دو نکته به دست می آید: 1) این توجه باید همراه با معرفت باشد؛ 2) قوام امت مرهون توجه آنان به دین قیم است. فطرت انسان و دین الهی هیچ تهافتی ندارند، بلکه سنخ واحدی دارند.
 خلاقیت علامه در تفسیر قرآن به قرآن به کمک روایات مأثور از معصومین(علیهم السلام) در تبیین این آیات تجلی می کند که ایشان بین فطرت پاک و غیرمشوب به باطل با دین حنیف هیچ تنافری نمی بیند و معتقد است شهادت اولیه انسان همان ندای درونی فطرت است؛ بدین ترتیب، بین آیه ذر و آیه فطرت ارتباط برقرار می کند؛ درحالی که بسیاری از مفسران در این کار موفق نبوده اند. در این پژوهش، افزون بر اشاره به نکات بدیع درباره فطرت، اثبات می کنیم دیدگاه استاد شباهت آشکاری با اندیشه علامه دارد و نظر برخی مفسران، مانند فخر رازی را برنمی تابد.            
            تحلیل صورت گرای سوره مبارکه معارج (معناشناسی نحوی و صرفی-تحلیل واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)                                    
                                            
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                صورت گرایی یا فرمالیسم (Formalism) یکی از جدیدترین مکاتب نقد ادبی است که در قرن بیستم ظهور کرد. پیروان این مکتب نوخاسته بر این باورند که زیبایی یک اثر هنری در درجه نخست به فرم و اجزای سازنده آن وابسته است. در مکتب صورت گرایی فرم سخن به خودیِ خود- و نه همچون وسیله ای برای رساندن مضمون- بررسی می شود؛ زیرا صورت گرایان معتقدند که محتوا از چیزی جز کیفیت ساختار جملات و چیدمان واژگان زاده نمی شود. در این پژوهش با تکیه بر مبانی مکتب صورت گرایی و با رویکردی تحلیلی، آیات سوره مبارکه معارج بررسی شد. ساختار و فرم آیات در این جستار از دو منظر نحوی-صرفی و تناسب واژگانی تحلیل شده است. هدف از انجام این پژوهش تبیین میزان انسجام و هماهنگی فرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیرگذاری بر مخاطب است. در ارزیابی نتایج و برایند کلی پژوهش، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که ساختار نحوی و صرفی آیات و کیفیت به کارگیری و چینش واژگان و عبارت ها در سوره معارج به نحو اعجاب برانگیزی با مضمون کلی سوره، تناسب و هم خوانی دارد.            
            بررسی تطبیقی قوه عملی و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یکی از موضوعات مشترک میان علم النفس فلسفی و روانشناسی جدید، شناخت ابعاد و ساحتهای وجود انسان با روشهای مختلف است. یکی از این ساحتها، بعد غیرشناختی انسان است که در علم النفس فلسفی حکیمان در بحث قوه عملی به آن اشاراتی شده و امروزه ذیل عنوان هوش هیجانی مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. در فلسفه، برخی رویکرد شناختی و برخی رویکرد غیرشناختی به قوه عملی دارند و برخی اساساً وجود قوه یی جداگانه را انکار کرده اند. از بین تفسیرهای بیان شده برای قوه عملی در انسان، تفسیر غیرشناختی آن، دیدگاه صحیحی بنظر میرسد. در روانشناسی نیز مدلهای مبتنی بر توانایی، مدلهای غیرشناختی و مدلهای مبتنی بر شایستگی برای هوش هیجانی ذکر شده است که از این میان، مدل دوم و سوم با تفسیر برگزیده در مورد قوه عملی در فلسفه سازگارتر است. از آنجا که ابعاد غیرشناختی انسان در بسیاری از افعال انسانی مؤثر بوده و حتی گاه ابعاد معرفتی نیز متأثر از جنبه های غیرعقیدتی انسان است، بررسی و مقایسه نگاه روانشناسان جدید تحت عنوان هوش هیجانی با بحثهای علم النفس قدیم تحت عنوان قوه عملی اهمیت می یابد. این نوشتار با مقایسه این بعد در دو قلمروی روانشناسی جدید و علم النفس فلسفی نشان میدهد یکی از ابعاد مهم در جهت تکامل انسان، بعد غیرشناختی است و با شناخت آن میتوان به معرفت کاملتری از انسان دست یافت.            
            نقد و بررسی معادل ترکیبی «حَلالِ طَیّب» در 54 ترجمه فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                کلمات «حَلالاً طَیّباً» و «طَیّبَات» در قرآن مجموعاً، بیش از بیست بار (صراحتاً و یا به عنوان مصداق بارز) درباره غذا به کار رفته است. معانی متفاوتی از این ترکیب در ترجمه ها ارائه شده است. باید دید که معنای دقیق ترکیب «حلال طیب» چیست؟ نویسنده با پیشنهاد معنای «گوارا» و «خوش» برای «طیب»، ادله و شواهدی را در جهت اثبات و تقویت این معنا اقامه نموده است. در همین راستا بیش از پنجاه ترجمه فارسی قرآن کریم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. معنای «پاکیزه» یا «حلال»، معنای دقیقی نبوده و جزو معانی مجازی شمرده شده و بیشتر از این که تحلیل مفهومی «طیب» باشد، به مصداق آن توجه دارد. اکثر مترجمان «طیب» را در معنای دقیق خود ترجمه ننموده اند. البته در این بین مترجمانی وجود دارند که در مواردی «طیب» را «گوارا و لذیذ» معنا کرده اند که متأسفانه آن ها نیز در تمامی آیات این مطلب را مراعات نکرده و از خود وحدت رویه نشان نداده اند. البته برخی از مترجمان در تمامی موارد، «طیب» را به معنای پاکیزه دانسته که هرچند از نظر تحقیق حاضر، ترجمه دقیقی ارائه نکرده اند، اما کارشان به خاطر رعایت وحدت رویه ستودنی است. از دیگر نتایجی که از مقاله حاضر بدست می آید نقش وصفی «طیب» برای «حلال» در ترکیب «حلالاً طیباً» است. اکثر مترجمان به نقش وصفی «طیب» دقت نکرده و آن را با حرف عطف واو به صورت «حلال و طیب» ترجمه کرده اند.