فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                عذاب استیصال به مجازات هایی گفته می شود که برای نابودی اقوام سرکش به هنگامی که هیچ وسیلة بیداری در آن ها مؤثر واقع نگردد، نازل می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی عذاب استیصال در قرآنمی پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد مطابق قرآن، اقوام گذشته همچون عاد، ثمود و لوط در اثر ستم و ظلم کردن، کفران نعمت و بت پرستی، فسق، تکذیب آیات الهی و انبیاء، کم فروشی، جلوگیری از دعوت انبیاء به صراط مستقیم، مقابله با دین الهی، گمراه کردن مردم از ایمان آوردن و گرویدن به انبیاء به این عذاب مبتلا شدند. برای رهایی از این عذاب، باید تقوای الهی پیشه کرد، استغفار و توبه نمود، از بت پرستی و اعمال ناشایست دست برداشت، به اعمال صالح پرداخت، نعمات الهی را به یاد آورد و شکر نمود. هر قومی در صورتی که مبتلا به این گناهان شوند و آن گناه در میان آنان فراگیر و عمومی شود و استغفار نکنند، قطعاً مبتلا به عذاب استیصال خواهند شد. وجود پیامبر (ص)و استغفار مداوم، مانع از نزول این عذاب در میان قوم پیامبر (ص)شده است. مطابق آیة 33 سورة انفال، با وجود پیامبر و استغفار، امت اسلام عذاب نمی شوند، لیکن مطابق آیة 34، آنان مستحق عذاب اَند. لذا ظاهر این دو آیه متنافی به نظر می رسد. علامه طباطبائی در حلّ تعارض آیات با توجه به سیاق بر آن است که آیات 32 و 33 سورة انفال همزمان نازل نشده است. وی آیة 32 را ناظر به عذاب استیصال و آیة 33 ناظر به عذاب کشته شدن می داند. علامه طباطبائی معتقد است که عذاب استیصال زمانی فرامی رسد که امت اسلام استغفار را ترک می کند و عذاب بر آنان محقق می شود.            
            تحلیل فطرت خداخواهانة انسان از منظر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                قرآن کریمبرخی از ویژگی های انسان را فطری و غیراکتسابی و مقتضای ذات و درون انسان معرفی می کند. یکی از این ویژگی ها، «فطرت خداخواهی انسان» است. در قرآن کریم، ساختار وجودی انسان، خداآشنا و خداخواه است و این مسئله به هیچ وجه ناشی از یک سلسله عوامل بیرون از ذات و مسائل اجتماعی، تربیتی و جغرافیایی نیست. البته برای شکوفایی این ویژگی درونی باید هر انسانی سطحی از رشد شخصیتی را از سر بگذراند و به لحاظ رفتاری در وضعیتی سالم و اخلاقی باشد. در غیر این صورت، فطرت به شکوفایی نمی رسد و دچار انحراف می شود، هرچند در مواقع اضطرار و در بن بست ها، این ویژگی خود را نشان می دهد، اما اگر وضعیت روحی و رفتاری مطلوب نباشد، پنهان می شود و آدمی دچار حیرت و سردرگمی می گردد. برای این ویژگی فطری، البته یک سلسله دلایل عقلی نیز وجود دارد که مفسران به آن ها اشاره کرده اند. این ویژگی فطری هم با آموزه های وحیانی نسبت دارد و هم با عوالم پیشین که در این زمینه، اختلاف جدی میان مفسران وجود دارد.            
            بررسی دیدگاه نابیا آبوت در مقاله «وضعیت زن در صدر اسلام» با تکیه بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مواجهه قرآن کریم و پیامبر اکرم (ص) با حضور زنان در عرصه های مذهبی- اجتماعی و سیاسی از موضوعات مهم و مورد توجه خاورشناسان است که نابیا آبوت آن را در مقاله ای با عنوان «وضعیت زن در صدر اسلام» بررسی کرده است. چگونگی دیدگاه وی با توجه به اطلاعات گسترده وی از قرآن و سنت پیامبر (ص) جای تأمل دارد. مقاله حاضر با بررسی آن به روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر قرآن و سنت پیامبر (ص) خصوصاً از منابع اهل سنت سامان یافته و به این نتایج دست یافته که او علیرغم آگاهی های گسترده و قابل تحسین، در برخی موارد مثل جایگاه زن نسبت به مرد، به منابع مورد استناد خویش نسبت تبعیض داده و در بررسی مسایل امامت جماعت زنان و احراز پست های کلان سیاسی توسط زنان، به دلیل عدم بررسی همه جانبه در منابع، به درستی از پس استنباط جامع و صحیح از آن ها برنیامده است و ناگزیر قائل به تبعیض و تغییر نگرش پیامبر (ص) نسبت به زنان به دلیل مشکلات خانوادگی شده است.            
            گونه شناسی تفاسیر عرفانی در موضوع حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                موضوع این مقاله طبقه بندی نظرات مندرج در تفاسیر عرفانی درباره ماهیت حروف مقطعه و انواع معنایابی از این حروف است. در این مقاله آرای ده مفسر عارف و صوفی [سهل تستری، سلمی، قشیری، میبدی، روزبهان بقلی، عبدالرزاق کاشانی، ملاصدرا، اسماعیل حقی، صفی علی شاه، و گنابادی] از قرون مختلف، درباره حروف مقطعه قرآن بررسی و یافته ها در دو سطح طبقه بندی شده است. در سطح نخست انواع یافته های آنان درباره ماهیت حروف مقطعه و در سطح دوم درباره روش و انواع این معنایابی از نظر محتوایی بحث شده است. در سطح نخست هفت نظر طبقه بندی شد: تشابه حروف مقطعه؛ از اسرار بودن این حروف؛ داشتن جنبه بلاغی؛ سوگند خداوند بودن همه یا برخی از این حروف؛ اسامی سوره های قرآن کریم بودن برخی از این حروف؛ اسامی پیامبر بودن برخی از حروف، و اسامی خداوند بودن حروف و نهاده شدن اسم اعظم الهی در آنها. هریک از این نظرات با تفاسیر جامعی مانند جامع البیان طبری، روض الجنان رازی و مجمع البیان طبرسی مقایسه و نشان داده شد که سخنان عرفا درباره ماهیت حروف مقطعه عموماً در تفاسیر رسمی انعکاس داشته است.  در سطح دوم معنایابی بر اساس مشابهت و مشاکلت حروف با مفاهیم عرفانی توضیح داده شده است. در این نوع از معنایابی، چهار نوع محتوا مد نظر مفسران عارف بوده است که عبارتند از: معنایابی ناظر به حق و اسماء و صفات او؛ معنایابی ناظر به پیامبر و جامعیت حقیقت و مراتب او؛ معنایابی ناظر به سلوک سالکانه و مواجید عارفانه؛ و معنایابی ناظر به مراتب عالم و مراتب تنزلات وجود.            
            بررسی تطبیقی معنای واژه های قرآنی در روایات امامیه و فرهنگ های واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                قرآن پژوهان همواره برای دریافت معانی واژگان قرآن از منابع گوناگونی مانند احادیث معصومین(ع)، روایات صحابه و معاجم لغوی بهره جسته اند. لغویان نیز احادیث معصومین(ع) را منبع گرانقدری برای واژگان عصر نزول دانسته و بعضاً برای اثبات مدعای خویش به همین احادیث استناد کرده اند. هرچند بهره گیری از آیات قرآن و احادیث سبب تقویت و غنای فرهنگ های واژگانی می شود لیکن ممکن است موهم این باور شود که این دسته از فرهنگ ها به تنهایی می توانند نیازمندی رجوع به روایات تفسیری را نیز مرتفع سازند. به همین جهت ضرورت دارد وضعیت فرهنگ های واژگانی نسبت به روایات تفسیری به درستی تبیین شود. ارائه نمونه ها و شواهدی که پیش از این ذکری از آنها در پژوهش های قرآنی به میان نیامده می تواند در جهت تحقق این هدف راهگشا باشد. اهمیت این تحلیل در این است که از یک طرف، روایات تفسیری را به عنوان یک منبع قابل اعتماد معرفی می کند و از طرف دیگر، بر ناکافی بودن مراجعه صرف به فرهنگ های واژگانی تأکید می نماید. در تأیید این مدعا شواهد عدیده ای به صورت توصیفی تحلیلی ارائه شده است تا در راستای تبیین نسبت بین فرهنگ ها و روایات معصومین(ع) در خصوص معانی واژه های قرآن کریم روشنگری نماید.            
            پژوهشی در تحلیل مصداقی «إل یاسین» در آیه 130 سوره صافات(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                عبارت «ال یاسین» بخشی از یک آیة قرآنیاست که فقط یک بار و در آیة 130 سورة مبارکة صافات به کار رفته است. مجال تفسیر این آیه با توجه به شرایط ویژة آن، معرکة ارائه و تقابل آرای متفاوت تفسیری است. گروهی از مفسران شیعه بر اساس روایات تفسیری ذیل آیه و اینکه یکی از اسامی پیامبر (ص)«یس» است و احتمالاً برای اثبات فضیلتی برای اهل بیت (ع)، قرائت صحیح آیه را «سلام علی آل یاسین» و مراد از این عبارت را اهل بیت پیامبر (ع)دانسته اند که طبیعتاً با این فرض، سلام و درود موجود در آیه، مختصّ ایشان خواهد بود. اما گروهی دیگر از مفسران شیعه و اکثر مفسران اهل سنت با توجه به قرینه هایی مانند قرائت مشهور، شکل ساختاری کلمه و سیاق و سباق، این واژه را شکل دیگری از واژة الیاس و مراد اصلی از آن را خود حضرت الیاس دانسته اند. از آنجا که مهم ترین دلیل طرفداران صحّت قرائت به آل یاسین که مراد از آن اهل بیت (ع)است، روایات تفسیری ذیل آیه می باشد که به صورت جامع بررسی و نقد نشده اند، در پژوهش پیش رو برای تبیین و دستیابی به مفهوم و مصداق اصلی عبارت «ال یاسین»، با بهره گیری از برخی شواهد قرآنی، لغوی و دیدگاه های تفسیری، به بررسی و نقد روایات تفسیری ذیل آیه و برخی دیدگاه تفسیری برخی موافقان پرداخته می شود و در نهایت، به ضعف و غیر قابل استناد بودن روایات تفسیری و صحّت قرائت آیه به صورت ال یاسین که مراد از آن خود حضرت الیاس است، دست خواهیم یافت. در اینکه مفهوم آیه، سلام بر حضرت الیاس باشد، هیچ نفی فضیلتی از اهل بیت (ع)نشده است و «آل یس» بودن اهل بیت (به معنی اهل بیت پیامبر بودن و جایگاه والای ایشان در نزد خداوند) با استناد به برخی دیگر از آیات قرآنی و شواهد روایی به راحتی اثبات می شود.            
            اشارات قرآنی(تضمین و تلمیح) در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات قرآنی سال هفتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸                                    
                        133 - 145                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یکی از قرینه ها، عرضه ادعیه صحیفه سجادیه به قرآن است. بر این اساس این پژوهش در صدد بررسی «درونمایه های مشترک قرآن و صحیفه» بوده تا به درستی متن کتاب دست یابد. رابطه قرآن و صحیفه، رابطه محتوایی است. با عرضه صحیفه سجادیه به قرآن کریم، اشارات، تلمیح ها، تضمین های قرآنی آن حضرت فراوان به چشم می خورد و اشتراکات بین آن دو کتاب اعتبار صحیفه را می افزاید. به هم تنیدگی قرآن و صحیفه در حد گسترده است که در این پژوهش به موارد اندکی از آن اشاره می شود. در این نوشتار، گزارشی از تضمین ها، تلمیح ها و رابطه محتوایی صحیفه با قرآن ارائه می شود تا پژوهشگران بر پایه آن بتوانند به موضوعات دیگری مانند تفسیر قرآن و استنادات قرآنی هم بپردازند.            
            وسیله در قرآن
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            حقوق اقلیت های دینی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                برقراری اتحاد، برادری و صلح یکی از ویژگی های دین مبین اسلام است. از آن رو، همزیستی مسالمت آمیز به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های زندگی در جوامع اسلامی مطرح است. در این رابطه، تعاملی که بین مسلمانان با اقلیّت های دینی بر مبنای قرارداد ذمّه شکل گرفته، از مصادیق مهم صلح جویی دین مبین اسلام است. بی گمان اثبات ادعای عدالت جویی و صلح طلبی دین اسلام در برخورد با هم پیمانان خود، تنها با اثبات حقوق مسلّم اقلیت های دینی در جامعة اسلامی میسّر است. با این رویکرد، مقالة حاضر بر آن است تا با کنکاش در سخنان امام علی (ع)در نهج البلاغه به ارزیابی حقوق اقلیّت های دینی در جامعة اسلامی بپردازد و اثبات کند کههمزیستی مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان و رعایت حقّ حیات جانی و مالی، آزادی اندیشه و بیان، برابری با رعایت اصل ابراز محبت به همة مردم، اصل تساوی در برابر قانون و حقوق اجتماعی و اصل احترام به سنّت ها و قوانین دیگر ادیان، یک اندیشة اصیل اسلامی در سیرة آن بزرگوار است و در گفتار و کردار آن حضرت نمایان و مشهود است که این حسن سلوک و رفتار احترام آمیز در ارتباط با همة اقلیت ها به خوبی تحقق یافته است .            
            هنرهای چهارگانه سبک زندگی مؤمنانه با تکیه بر آموزه های رضوی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                سبک زندگی را روش زندگی اشخاص، گروه ها یا جوامعی دانسته اند که در مواجهه با روابط فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی روزانه خود می باشد. این سبک را چه روش زندگی بدانیم و چه منش برخاسته از بینش، اما نمی توان از هنر بودن آن چشم پوشید، البته مجموعه ای از هنرها که یک سبک و الگوی کلان را شکل می دهد. اما مساله فراروی مقاله، هنرهای کمی و کیفی در سبک زندگی مومنانه است که جوهره این سبک همان ایمان به خداست. در این مقاله به تبیین چهار هنر تفکر، توکل، تودد و تلذذ پرداخته شده است. بطوریکه هنرتفکر، هنر پردازش و ویرایش معلومات در پرتو قوه عقل است که نوعی تعامل خردمندانه انسان با خویش است. توکل هنر اعتماد در واگذاری امور به خداست، اعتماد به خدایی که منشاء اعتماد به نفس است.در واقع توکل نوعی تعامل واقع بینانه با خداست. تودد نیز هنر دوست داشتن و محبت ورزیدن به دیگران است که عامل و شاخصی مهم برای سبک زندگی مومنانه و تعاملی نوع دوستانه با خلق خداست. و در نهایت تلذذ، که آن هم یک هنر است؛ هنر لذت بردن از زندگی و بهره مندی هدفمند از دنیاست که نوعی تعامل هوشمندانه با دنیا و پدیده ها و مواهب آن قلمداد می گردد.شایان ذکر است روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بر اساس گردآوری فیشهای به اصطلاح کتابخانه ای است که در سه مرحله طرح، اجرا و گزارش مقاله را به سامان رسانده است.            
            بررسی و تحلیل داستان حضرت یوسف در قرآن کریم در چارچوب الگوی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                داستان یوسف علیه السلام در قرآن کریم، دارای چنان جوهری است که هربار به شکل جدیدی می توان آن را شرح و تفسیر نمود. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبان شناختی دیدگاه داستان حضرت یوسف علیه السلام با روش توصیفی-تحلیلی و براساس مدل پیشنهادی سیمپسون است. نتایج نشان از آن دارد که راوی از نوع مقوله ب حالت روایی است که افکار، عقاید و احساسات شخصیت اول داستان را بیان می کند. در این داستان از کلام نقل قول آزاد برای بیان حالات و عقاید شخصیت ها استفاده شده است. براساس محور دوم تقسیم بندی سیمپسون، وجهیت غالب در متن، مثبت است که نشان دهنده دیدگاه قاطع راوی، بر حقانیت خداوند و امدادهای غیبی او برای مؤمنان حقیقی است. ابزار زبانی به کار رفته در این وجه، عبارتند از: فعل های امری، فعل های وجهی واژگانی، جملات تعمیم دهنده، جملات بیان کننده عقاید، قیود و صفات ارزیابانه، کلمات احساسی و افعال گزارشی که گزارشگر افکار، ادراکات و واکنش ها هستند و یا کلمات حزن، خوف، شکوی و بث، که در این داستان برای تحقق ترس و اندوه و حزن به کار برده شده است و بر وجهیت مثبت داستان یوسف علیه السلام صحه می گذارد. تفکر غالب در زبان متن روایتی: عدم رستگاری ستمگران، عدم غفلت خداوند در امداد به مؤمنان حقیقی، ناامید نشدن از رحمت الهی و... است. با این حال در پاره ای از موارد از وجهیت منفی برای نشان دادن شک و تردید شخصیت ها نسبت به یکدیگر و مهم تر از آن برای ترسیم نحوه رخ دادن سوء تفاهم ها و ارزیابی طرفین از یکدیگر، استفاده کرده است.            
            سبک شناسی لایه واژگانی دعای ابوحمزه ثمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                سراج منیر سال هفتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵                                    
                        53 - 72                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                سبک شناسی علمی است که به تحلیل و بررسی عناصر سخن می پردازد و مختصاتی از متن که متکرر باشد، مدّنظر قرار می دهد و از لایه ها و جنبه های گوناگونی برخوردار است که شناخت نظام واژه گزینی و نوع واژه های متن یکی از لایه های آن است. دعای ابوحمزه ثمالی یکی از دعاهایی است که هم به لحاظ مضمون و محتوا و هم به لحاظ ساختار و ارزش های هنری در جایگاه والایی قرار دارد. این نوشتار بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی دعای ابوحمزه ثمالی را در لایه واژگانی بررسی کند و دلیل گزینش برخی واژگان از جانب امام سجاد(ع) را توضیح می دهد. استفاده از تکرار و مترادف ها لازمه نجوای عاشقانه با محبوب است و دعا نجوای عاشقانه با محبوب است که در این دعا، جملات و کلمات مترادف، به ویژه در باب رحمت و رأفت خداوند زیاد مشاهده می شود و بیشتر واژگان این دعا پیرامون مفاهیم عقلی و انتزاعی است. بررسی معنای واژگان و ذکر تفاوت آن ها با واژه های مشابه می تواند علّت و دلیل گزینش آن ها را از سوی امام(ع) برای ما روشن سازد و به این باور برساند که شکل و موقعیّت واژگان در مناسب ترین وضعیّت خود است. در این مقاله، واژه هایی بررسی می شودکه ممکن است کاربرد آن از سوی امام، در ابتدا برای خواننده و شنونده سؤال برانگیز و مبهم باشد و با بررسی این واژه ها و واژه های مشابه به این نتیجه می رسد که انتخاب واژه مورد نظر، بهترین صورت کاربرد واژه است.            
            تأملات اخلاقی تربیتی پایداری خانواده مبتنی بر آیات و روایات متناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            - حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
                یکی از مقولات بنیادین در روزگار معاصر، چالش های پیشِ روی خانواده ها و چگونگی پیش گیری از فروپاشی نظام خانواده می باشد؛ بی شک قبل از ازدواج عواملی در تشکیل خانواده و بعد از ازدواج در پایداری و ثبات آن نقش دارد که بازشناسی و واکاوی آن با توجه به آموزه های دین اسلام و قرآن کریم، لازم و ضروری به نظر می رسد. از این رو، در پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، تلاش شده با بررسی آیات و روایات متناظر در کنار یکدیگر، مهم ترین راهکارهای تحکیم و پایداری خانواده، بازخوانی شده تا در نهایت حریم خانواده را از تزلزل و فروپاشی زودرس و روزافزون مصون نگه داریم. بررسی ها نشان می دهد که از نگاه قرآن کریم و روایات عواملی همچون «کفو و همتایی زوجین، صداقت و شفاف سازی قبل و بعد از ازدواج، دقت در انتخاب همسر، انتخاب رضایت محور و نظارت مدار، مهریه سبک و مشارکت پذیری زوجین» و البته گذشت متقابل از خطاهای طرفین می تواند جامعه را در عبور از بحران ها و پایداری نظام خانواده یاری رساند.            
            ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقاله حاضر به بررسی ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران در ذیل آیات مختوم به دو اسم «رحمن و رحیم»، «حی و قیوم»، «عزیز و حکیم»، «غفور و رحیم»، «سمیع و علیم»، «عزیز و ذوانتقام» و «واسع و علیم» پرداخته است. با نظرداشتِ توقیفی بودن ترتیب و نظم کلمات در قالب آیات قرآن و نیز تنظیم آیات در درون سوره ها، ارتباط و همخوانی اسماء الهی با مضامین آیات امری انکارناپذیر است. این ارتباط به چند صورت نمود یافته است که عبارتند از: «ارتباط با خود آیه»، «پیوند با آیه قبل یا آیه بعد»، «ارتباط با دو آیه قبل و بعد» و «ارتباط با محتوای کلی چند آیه». در سه مورد نخست، ممکن است ارتباط با صدر، میانه و ذیل آیات برقرار باشد و در مورد «ارتباط با محتوای کلی چند آیه»، نفی الوهیت از غیر خداوند که مهم ترین مسئله دینی است، در سوره آل عمران مطرح شده است و اسماء حیّ، قیوم، عزیز و حکیم با آن پیوند خورده است.            
            تبارشناسی فکری مذهبی نظّام نیشابوری(مقاله پژوهشی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                حق گویی و بیان واقعیات از جمله شاخصه های ارزشمند در تحقیقات علمی است، ولی متأسفانه گاهی به علل گوناگون، مطالبی قابل تأمل و بررسی مطرح می گردد؛ مانند آنچه ذهبی دربارة نظّام نیشابوری، مفسر شهیر، گفته که «هیچ دلیلی بر اثبات تشیع او در تفسیرش وجود ندارد». این پژوهش به بررسی این نظریه پرداخته و میزان حق و باطل بودن آن را در معرض نظر جویندگان حقیقت قرار داده است. در این میان، به یکی از مهم ترین شاخصه های شناخت نامة مفسران، که همانا تبارشناسی فکری و مذهبی آنان است نیز پی ببریم. در این مسیر، تنها به آنچه نظّام فقط در تفسیرگران سنگ خود غرائب القران و رغائب الفرقان دربارة دیدگاه معرفتی و مذهبی خویش بیان نموده اکتفا شده است. نظّام در تفسیرش هرجا مجالی برای ابراز باورهای مذهبی خود دیده، شواهد و دلایل فراوانی بر وابستگی خود به تشیع بیان نموده است.            
            رهیافتی زبان شناختی به برابری جنسیتی در قرآن کریم؛ نقدی بر فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                فمینیسم اسلامی در شاخه هرمنوتیکی خود، ارائه خوانشی جدید از قرآن کریم جهت اثبات «برابری جنسیتی میان مردان و زنان» به عنوان یک آموزه اصیل قرآنی را سرلوحه همّت خویش قرار داده است. از آنجا که یکی از مهمترین پایه های اثبات این مدعا، شواهد زبان شناختی است، فمینیست های مسلمان با استناد به مفاهیم «زوجیت» و «ذکر/أنثی» و کاربرد هریک از آن ها در قرآن کریم، بر برابری جنسیتی زنان و مردان اصرار ورزیده اند. مبتنی بر همین دغدغه این نوشتار نیز با اتخاذ رویکردی زبان شناختی، به نتایج هرمنوتیکی ایشان توجه نموده و پس از بازیابی واژگان متعلق به حوزه معنایی «جنس و جنسیت» در قرآن کریم، امکان اثبات ایده ی «برابری جنسیتی» درتعالیم قرآنی را به قضاوت نشسته است. این مطالعه نشان داد که قرآن کریم علاوه بر تمایزگذاری میان دو حوزه «جنس» و «جنسیت»، رابطه میان مردان و زنان را در دو سطح مجزای خانواده و اجتماع به بحث گذارده و با وجود ارتقای جایگاه بانوان، نقش مردان و زنان را به صورت مکمّلی و نه برابر تبیین نموده است.