فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
156 - 188
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در مقابل مؤمنان واقعی از گروه هایی مانند مشرکان، کافران، اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و مجوسیان)، منافقان و... نام می برد. یکی از این گروه ها که قرآن از آنها یاد می کند کسانی اند که «فی قلوبهم مرض» (بیماردلان) هستند. این عبارت در 11 آیه به کار رفته است که در 8 مورد همراه با موصول «الذین» است و 2 مورد بدون اسم موصول «الذین» است و در یک آیه به شکل «الذی فی قلبه مرض» آمده است. در بعضی از موارد، قرآن این گروه را در کنار منافقان به کار می برد و صفاتی را به هر دو گروه نسبت می دهد. همین کاربرد موجب شده که برخی مفسران، این گروه را همان منافقان بدانند، در حالی که این دو گروه در عین حال که اشتراکاتی دارند، از یکدیگر متفاوت هستند. عبارت «فی قلوبهم مرض» هم در سوره های مکی و هم در سوره های مدنی کاربرد دارد، اما بیشتر در سوره های مدنی دیده می شود. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، مشخصه های دقیق بیماردلان براساس آیات قرآن و نظرات مفسران، شناسایی می شود، و نیز روشن می شود این گروه، گروهی جدا از منافقان هستند؛ اگرچه در برخی صفات با آن ها مشترک هستند، اما انگیزه و اهداف آن ها متفاوت است. در مورد این عبارت، سه دیدگاه در میان مفسران وجود دارد. یک. این عبارت به منافقان اشاره دارد وتعبیر دیگری از منافقان است؛ دو. این افراد جزء دسته منافقان هستند با این تفاوت که شدت نفاق میان آنها و منافقان متفاوت است؛ سه. این افراد منافق نیستند و در واقع مسلمانان ضعیف الایمان و سست ایمان هستند. دیدگاه راجح همین دیدگاه سوم است
بررسی تطبیقی آرای علامه محمدحسین طباطبایی و دکتر محمود البستانی در تفسیر ساختاری سوره غافر از سوَر حوامیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
168 - 191
حوزههای تخصصی:
تفسیر ساختاری قرآن، روش و شیوه فهم متن آسمانی ازجمله حوزه های نوین و جذاب در عرصه مطالعات دانشگاهی معاصر بوده و در چند دهه اخیر فراوانی چشمگیری داشته و مفسران و محققان بسیاری در این حوزه پا به عرصه نهاده اند. این روش در پی کشف مقصد نص الهی بوده و آن را مرهون شناخت عمیق غرض و موضوع سوره می داند. بخشی از بررسی های علمی یک روش از گذر مقایسه و تطبیق آن با دیگر روش های علمی صورت می پذیرد. بدین لحاظ، این پژوهش و روش تحقیق نوآورانه ملاک محور و پرسش نهاد «استنطاقی»، با هم سنجی و تطبیق روش ها، تکمله ای کاربردی بر بررسی تطبیقی روش تفسیری مفسّران است و در نحوه انجام کار از گذر فرو گرفت اندیشه ها، مبانی، منابع، ابزار، قواعد و معیارهای رویکردی تفاسیر جامع و ساختاری آثار دو دیدگاه کمابیش مشابه و مشترک، تفسیر جامع المیزان علامه طباطبایی و تفسیر ساختاری و البنائی دکتر محمود بستانی به بررسی تطبیقی آرای آنان پرداخته و با در نظر گرفتن ضرورت کشف اشتراکات و افتراقات عملکردی، بعنوان ملاک بنیادین و کارگشا در تفسیر تطبیقی، قواعد نظری و عملی ایشان در مناسبات، تنسیقات، کشف اغراض آیات و موضوعات حاکم بر مقاطع و فصول سوره غافر، بعنوان یک مصداق از سوره های حوامیم معلوم نموده، و در جهت تولید و توسعه مفاهیم نوین و ایجاد یک روش ترکیبی از اقسام روشها و گرایش های تفسیری، با ساخت زبان و ادبیات مشترک و نوین جامع ساختاری، به کشف و فهم صحیح و مؤثر در معانی و اسرار تفسیری سوره بیانجامد و الگوی جدید و دستاورد کامل خویش را به عرضه نمایش و اشتراک گذارد.
سربلندی حضرت سلیمان در آزمایش مرگ فرزند (آیه 34 سوره ص) با محوریت سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
269 - 293
حوزههای تخصصی:
ازجمله آیاتی که معرکه آراء مفسران گشته و تفاسیر متضادی از آن ارائه شده، آیات 34 و 35 سوره ص درباره حضرت سلیمان (ع) است. تکیه بر روایات تفسیری ساختگی و غفلت از سیاق موجب شده برخی از مفسران نسبت های نادرست و ناپسندی که مغایر با عصمت انبیاء است به آن حضرت روا دارند و ایشان را مستوجب عقوبت الهی بدانند و برخی دیگر از مفسران، با اعتقاد به ترک اولی و غفلت آن حضرت از خداوند ایشان را مستوجب آزمایش های بسیار سخت و حوادث ناگواری بدانند. وجه مشترک هر دو تفسیر، عدم پاسخگویی و توانایی در برقراری ارتباط فراز های آیات مذکور با یکدیگر است. این پژوهش توصیفی تحلیلی که بر اساس منابع کتابخانه ای انجام گرفته، باهدف دفاع از ساحت حضرت سلیمان، ضمن بررسی و نقد دیدگاه مفسران با تکیه بر مفاهیم واژگان «فتنه»، «اناب»، «اوّاب» و «غفران» و سیاق آیات 30 تا 40 سوره شریفه ص، به بیان ارتباط بین اوصاف «نعم العبد» و «اوّاب» با مواجهه آن حضرت با جسد و همچنین ارتباط مواجهه مذکور با استغفار آن حضرت و درخواست «ملکا لا ینبغی ...»، پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، حضرت سلیمان (ع) در مواجهه با جسد فرزندش، به خداوند رجوع نموده و از خداوند به جهت اینکه آرزویش با حکمت خداوند تطبیق نداشته طلب آمرزش نمود و از خداوند خواست تا در مقابل از دست دادن فرزندی که سرمایه او جهت تداوم حکومت الهی اش بود، حکومتی ویژه به او عنایت فرماید تا موانع سر راه او ازجمله کارشکنی شیاطین، در اهداف آن خللی ایجاد ننماید.
تبیین ویژگی های ارزش اخلاقی از منظر قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
7 - 34
حوزههای تخصصی:
یکی از علومی که قرآن کریم بر آن تأثیرگذار است، دانش فلسفه اخلاق و مسائل ذیل آن است و یکی از این مسائل، که مکتب های گوناگون اخلاقی دیدگاه های متفاوتی درباره آن، عرضه کردند، ویژگی های ارزش اخلاقی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی با تمرکز بر آیات قرآن، به این پرسش پاسخ داده است که از دیدگاه قرآن، ارزش اخلاقی چه ویژگی هایی دارد؟ یافته های پژوهش بیان نگر آن است که از نگاه قرآن، ارزش های اخلاقی مبتنی بر واقعیت هستند، قابلیت تبیین عقلانی دارند، دارای انسجام درونی هستند و دارای مراتب می باشند. معیار ارزش اخلاقی واحد است و ارزش های اخلاقی، ارزش های مطلقی هستند که دارای ملاک حقیقی اند و نسبیت ارزش اخلاقی مردود است.
الگوی امضایی قرآن کریم؛ بررسی موردی: انگاره «مالکیت پدر بر فرزند»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
181 - 202
حوزههای تخصصی:
اگر بپذیریم که «مالکیت پدر بر فرزند» انگاره حقوقی شناخته شده و اثرگذاری در محیط قانونی قرآن بوده است، الگوی برخورد قرآن کریم با چنین هنجار ریشه داری چگونه بوده است؟ پاسخ به این پرسش می تواند پرتوی بر مسئله چالشیِ چگونگی مواجهه قرآن کریم با نظام های قانونی پیش از خود بیفکند. ازاین رو نوشتار فرارو فرضیه «پیش فرض امضایی» قرآن در تشریع را در چارچوب انگاره «مالکیت پدر» به آزمون گذاشته است. نتیجه آن که قرآن در همان گام نخست نزول، با سکوت خود انگاره مالکیت پدر را «امضا» کرده و در ادامه، تنها برای اصلاح برخی پیامدهای مردود آن، بیان هایی تأسیسی داشته است. حق تزویج فرزند، قصاص نشدن پدر در قتل فرزند، حلیت ربای پدر و فرزند، تقدم ولایت جد بر پدر، آزاد شدن قهری پدر، جاری نشدن حد سرقت بر پدر و برخی دیگر از این دست احکام، همگی برآمده از انگاره مالکیت پدر است که با سکوت قرآن امضا شده اند. در سایه این سکوت امضایی قرآن، چنین می نماید که «سنت»، تنها وظیفه تبیین و تفصیل الگوی تشریعی قرآن درباره این انگاره را بر عهده داشته و در عرض کتاب الهی تشریعی نکرده است.
The Effusion of Unseen (Ghaybī) Sciences in Various Spheres of Human Life, Centered on the Verse "Alastu"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
AbstractThe verse "Alastu" is among the verses of the Quran that has brought valuable horizons to scholars in the fields of ontology, anthropology, and even epistemology. In this regard, it not only unveils the depth of human sciences in the realms prior to the realization of individual souls, but also, with the aid of interpretive narrations, proves multiple levels of the effusion of sciences beyond the material world for humanity. The present fundamental study, by content analysis method, aims to discover and analyze the quantity and quality of unseen (Ghaybī) sciences before and after birth for humankind. The findings of this article indicate that, based on intra-religious evidence, unseen (Ghaybī) sciences are generally effused four times for humankind: "Before birth and in the realm of Alastu", "During earthly life", "In sleep", and "After death". Essentially, apart from the first instance, in the other three instances, there are differences depending on the existential capacity of each human being, in terms of being acquired or non-acquired, as well as in terms of being sudden or gradual. Another finding is that the ranking of human beings depends on the second effusion, that is, after birth and throughout earthly life, and is dependent on the path of perfection-seeking and voluntary sciences in the course of earthly life. Furthermore, some effusions, according to divine expediency, are accompanied by unawareness and become unconscious, such as the first and third presentations. Also, the fourth presentation is a matter of degree and depends on the cognitive development of each person in earthly life
چالش ها و موانع فردی و اجتماعی مؤثر در عدم پیشبرد جهاد علمی بر اساس آموزه های قرآنی و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
136 - 169
حوزههای تخصصی:
جهاد علمی جهت دادن به علم و علم آموزی در راستای کسب رضایت و تعالی ارزش های الهی و تلاش مضاعف همراه باتحمل دشواری برای کشف مجهولات و حقایق علمی است یکی از راه های پیشبرد اهداف جهاد علمی، آسیب شناسی و آفت زدایی، چالش ها و موانع مؤثر در عدم پیشبرد آن است که در آموزه های دینی به طرح و تبیین آن ها پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از آیات و روایات، به تحلیل و بررسی این چالش ها و موانع فردی و اجتماعی پرداخته است. چالش های فردی را می توان تعصّب بی جا در عدم پذیرش آراء و نظریات علمی و معقول، پیش داوری بدون تعمّق، غرور علمی، فردگرایی، اتلاف وقت یا سرگرم شدن و تلاش در امور بیهوده، تأخیر در انجام کار، یأس و نامیدی از شکست دانست. چالش های اجتماعی را نیز می توان پس ران های اجتماعی در بستر جهاد علمی و ازخودبیگانگی دانست. شناخت این چالش ها و مانع زدایی از آن ها می تواند گامی مؤثر در جهت پیشرفت و اقتدار و تعالی جوامع اسلامی در رسیدن به خودکفایی علمی باشد.
معناشناسی واژه «حُکم» در قرآن کریم و امکان سنجی دلالت آن بر حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «حُکم» سی بار در قرآن کریم به کار رفته است. باوجود کاربردهای پربسامد این واژه و سایر مشتقات آن در قرآن کریم که تفاوت های معنایی روشن یا مبهمی را در این متن مقدّس به نمایش می گذارد، لغت شناسان و صاحبان کتب وجوه و نظائر در عمل معانی کلّی و محدودی را برای آن گزارش کرده اند. این پژوهش سعی دارد علاوه بر پیجویی همزادهای این واژه در زبان های سامی، با توجه به هم نشین های این واژه و بافت کاربرد آن در قرآن کریم، برخی معانی را معرفی کند که لغت شناسان به آن توجه نکرده اند. براساس این، علاوه بر داوری که قطعی ترین و پرکاربردترین معنای این واژه در عربی قرآنی است، معانی توانایی داوریِ صحیح، فرمان و دستور، مسئولیت و مأموریت و احتمالاً فرمانروایی از معانی دیگر این واژه در قرآن کریم است. همچنین، کاربرد «حُکم» در معنای حکومت و فرمانروایی که در عربی کلاسیک و معاصر گسترش آن را شاهدیم، در قرآن کریم محدود و غیرقطعی به نظر می رسد و دالّ اصلی این معنا در قرآن کریم «مُلک» و مشتقات آن است.
بررسی تطبیقی عدم سجده ابلیس با استناد به دیدگاه علامه طباطبایی، شبستری و حلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
173-190
حوزههای تخصصی:
آفرینش انسان و بیان جایگاه و دستور به سجده بر او یکی از مهم ترین موضوعاتی است که در قرآن کریم به آن پرداخته شده و به تبع آن اندیشمندان نیز به آن اهتمام داشته اند. ظاهر آیات شریفه درباره علت اصلی عدم سجده شیطان بر آدم (ع) استکبار وی بوده است. از آنجایی که شیطان در دیدگاه برخی عرفا و صوفیه از جمله حلاج به عنوان تنها موحد معرفی شده است، درواقع از فرمان الهی سرپیچی نکرده و عدم سجده وی از روی استکبار نمی باشد. لذا در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی ضمن تبیین و دلایل عدم سجده ابلیس بر حضرت آدم (علیه السلام) بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی، شیخ محمود شبستری و منصور حلاج به دلایلی چون: استکبار، حسادت، قیاس کردن، قایل بودن به شرافت ذاتی، محبت و عضق به خدا و جبر موجود برای شیطان اشاره شده و در پایان دیدگاه ایشان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
حجّیت خبر واحد در تفسیر: بازخوانی دیدگاه سیدعبدالاعلی موسوی سبزواری در مواهب الرحمن
حوزههای تخصصی:
حدیث پس از قرآن کریم عمده ترین منبع معرفت دینی است که دسترسی به آن تنها از طریق اخبار آحاد و متواتر امکان پذیر است. خبر متواتر و خبر واحدِ هم راه با قرائن قطعی در تمامی حوزه های دین معتبر است و در این امر اختلافی نیست؛ اما اعتبار خبر واحد معتبرِ بی قرائن در تفسیر اختلافی است. ش یخ م فید و شیخ طوسی و طباطبایی، تمسّک به خبر واحد در حوزه عقاید و تفسیر و تاریخ را معتبر نمی دانند. پرس ش اصلی پژوهش این است که آیا از منظر سبزواری، خبر واحدِ بی قرینه در تفسیر حجت است یا نه. سبزاوری، مراجعه به اخبار معتبر و ثقه را از ضروریات مذهب دانسته، و مهم ترین دلیل حجیت خبر واحد را سیره عقلاء می داند و بر این باور است که خبر موثَّق، همه جا اعتبار دارد. فرقی میان احکام فرعی و تفسیر و تاریخ و اعتقادات نیست. به زعم نگارنده این مدّعا بسامان نیست و خبر واحد در تفسیر معتبر نیست؛ اما مراجعه به آن ها به عنوان یک روش علمی جاری و به عنوان فحص از قرائن و رسیدن به علم عرفی ضروری است. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی تحلیلی است و نگارنده درصدد است تا حجیت و جایگاه خبر واحد در تفسیر مواهب الرحمن را بازکاود.
Polygamy in Islam: Reasons, Benefits and Corruptions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Polygamy has been one of the rules of Islam and a common tradition among Muslims; this rule has been challenged by some Muslims, and it is one pretext with which the opposition attacks Islam. The purpose of this study is to investigate the advantages and disadvantages of polygamy and to examine the reasons for and against it in an analytical and deductive manner.Findings: The reasons for permission for polygamy arethe Holy Quran, Sunna, manners of Muslims. The reasons for opponents are incompatibility with human nature, non-observance of justice by men, being unjust and masculine rule, a factor for men's voluptuousness, and the tradition of Prophet and Imam Ali when Hazrat Khadija and Fatima were alive. If we consider the rulings as subject to interests and corruption, the ruling on polygamy can be considered a function of time.It is permissible if its expedience is more than its corruption. If moral laws of Islam are implemented, the individual interests of polygamy are as follows: meeting the needs of women, personality development, upbreeding the orphans, the existence of male and female behavior models for orphans, maintaining the nobility of women and engaging men in a special commitment. If the moral laws of Islam are not observed, some of the evils of polygamy include inciting jealousy among women and enmity among children, as well as the prevalence of lust in men.Conclusion: The rules in Shiite jurisprudence are subject to interests and corruptions, and polygamy requires moral education in the society.
مقایسه برخی تأویل های متفاوت مولوی از آیات قرآن در «فیه مافیه» و «مثنوی معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1-19
حوزههای تخصصی:
مولوی جلال الدین از شاعران بزرگ قرن هفتم هجری است که آثار او مملو از گنجینه هایی گران بها از معارف الهی، آیات و احادیث است. مولوی درآثار خویش گاهی برداشت های دیگرگونه ای از آیات و احادیث ارائه می کند که حاکی از احاطه عمیق شاعر به علوم اسلامی به ویژه علوم قرآنی است. فهم کلام ایشان در بسیاری از موارد بدون اشراف و آگاهی داشتن از این برداشت های دیگرگونه امکان پذیرنیست؛ زیرا در برخی موارد شاعر از یک آیه در دو متن یا دو موقعیت خاص، دو برداشت متفاوت ارائه می کند. فهم این نوع آیات و احادیث در سخنان مولوی گاهی مستلزم درک معانی مجازی برخی کلمات و عبارات است که به نمایندگی از اشخاص و اشیا و نظایر آن ها چهارچوب ظاهری کلام را شکل می بخشند. این عبارات وکلمات به منزله رموزی هستند که راه بردن به آن ها و دست یافتن به حقیقت مفهوم آن ها، جز از طریق گشودنشان ممکن نیست. هدف پژوهندگان در این مقاله این است که نشان دهند مولوی به تناسب موقعیت-های متفاوت و بسته به مقتضای شرایط و هم چنین رویکرد متفاوت تربیتی، تأویل های گوناگونی از یک آیه قرآن انجام می دهد. در این مقاله با مقایسه برداشت های دیگرگونه مولوی در فیه مافیه و مثنوی شریف از یک آیه، می کوشیم خوانندگان را در فهم سخن مولوی یاری دهیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولوی از یک آیه در شرایط خاص تربیتی برداشت ها و تأویل های متفاوتی داشته است.
پاسخ به شبهه «نه به دین اجباری» با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی
حوزههای تخصصی:
برداشت های متعددی از آزادی در دین و میزان پایبندی به اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی در جامعه وجود دارد که عمدتاً به جمله «هیچ اجباری در دین نیست» استناد می شود. هر چند در منابع دینی به شبهات ناشی از این عبارت پاسخ داده شده است اما عده ای با شعار «نه به دین اجباری» سعی در انحراف عقاید دیگران دارند که بازترجمه «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» برای کاهش برداشت های ناقص و متناقض ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، هدف این نگارش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پاسخ به شبهه نه به دین اجباری با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی می باشد. سه جنبه یافته های این پژوهش عبارتند از: سوء برداشت ها، معادل یابی و پیامدهای تربیتی. به اتکای ترجمه تفسیری، معادل یابی این عبارت قرآنی عبارتست از: «اعتقاد به اصول دین، انجام اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی، بدون شوق و رغبت درونی، بی اعتبار است». بررسی آیات و روایات نشان می دهد که هرگونه سستی، ول انگاری، سهل انگاری و ریاکاری در چهارچوب دین، مذموم و وجه مشترک این عوامل، عدم رغبت است. از جمله نتایج این پژوهش این است که بی رغبتی در عرصه تعلیم و تربیت، کاهش ارزش دینیِ علم محسوب می شود و هر گونه موفقیت علمی اگر برای کسب منفعت مادّی، تثبیت موقعیت اجتماعی، فریفتن و یا تسلّط بر دیگران باشد، نزد پروردگار بی ارزش خواهد بود.
مدلول عبارت «ما کان لهم الخیرة» (قصص/ 68)
حوزههای تخصصی:
در تفسیر عبارت «ما کانَ لَهُمُ الخِیَرَه» در آیه 68 سوره قصص آرائی ارائه شده که شماری ناظر به مباحث کلامیِ مربوط به اعمالِ انسان، برخی بیانگر امرِ گزینش پیامبر یا امام، و پاره ای نیز ناظر به مواردی دیگر اند. ازآن جاکه آراءِ متعدد و مختلف درباره این عبارت با سیاق تأیید نشده اند و آیاتی نیز که به عنوان مؤید ارائه شده اند هم مضمون و شاهدِ دِلالی برای تأیید این آراء نیستند، و نیز، با توجه به این که این آراء و از جمله آراء متکلمانه به فضای نزول توجه نداشته اند، در این مطالعه کوشش خواهد شد با روشی توصیفی تحلیلی ضمن نقد آراء مزبور، مدلولِ آیه مذکور و ارائه تفسیر صحیح از آن به نحوی ضابطه مند بررسی شود. فرضیه این مطالعه آن است که این آیه، اولاً، بر هیچ یک از معناهایی که مفسران پیشین بازگفته اند دلالت ندارد و به ویژه سیاقش مؤید نظر آن ها نیست؛ ثانیاً، تعیین نادرست مرجع ضمیر در عبارت مذکور موجبِ اجمال در دلالتِ عبارت، و بالتَّبَع، پیداییِ آراءِ تفسیری مختلف گردیده است؛ ثالثاً، با توجهِ دقیق به سیاق و کشف مرجع صحیح برای ضمیر هُم در عبارت یادشده و بهره گیری از شواهد دیگری از قرآن می توان دریافت که این آیه بر توحید ربوبی دلالت دارد و شرک ربوبی را به مثابه مهم ترین چالش در خداشناسی مشرکان نفی می کند و ازاین رو آیه درباره نفی اراده شریکان خدا ست.
قرآن و تفاوت های فرهنگ پوشش کنیزان با زنان آزاد؛ از جاهلیت تا صدر اسلام
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
۳۴۶-۳۱۵
حوزههای تخصصی:
در فقه فریقین یک وفاق نسبی وجود دارد که کنیزان از حکم وجوب پوشش سر و صورت، مستثنا شده اند. در قرآن کریم به مستثنا شدن کنیزان تصریح نشده است. پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام به عنوان معلمان و مفسران قرآن، نادیده انگاشته شد. از طرف دیگر، صحابه نیز دانش و تسلّط کافی برای گره گشایی از معانی قرآن کریم نداشتند. این عوامل موجب شد جامعه پس از پیامبر صلی الله علیه و آله تعداد قابل توجهی از آیات قرآن کریم را با سوء برداشت یا اجتهادات مصلحت محور نقض کند. نقض آیات قرآن کریم توسط جامعه پس از پیامبر صلی الله علیه و آله این احتمال را به وجود می آورد که «مستثنا شدن کنیزان از حکم قرآنی حجاب شرعی» نیز سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نباشد؛ بلکه از قبیل همین موارد باشد. این مقاله برای بررسی همین احتمال تدوین شده است. هرچند مسئله پوشش کنیزان، امروزه مسئله مورد ابتلایی نیست؛ اما درک مسائلی مانند مقاصد شارع، علل تشریع احکام، نظام جنسیتی مورد نظر اسلام به تحلیلی که از پوشش آنان داریم وابستگی دارد. واژگان کلیدی: پوشش، کنیزان، حجاب، فقه، خلافت، جاهلیت، پیامبر.
تحلیل مضمون «تربیت جهادی و ارادی» بر اساس آیات قرآن کریم؛ مطالعه کیفی
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۶۴-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
جهاد اراده به روح و جسم قدرت می بخشد و از اصول مهم تأثیرگذار در زندگی دنیوی و اخروی انسان مسلمان است. هدف تحقیق، بررسی سؤال اساسی چیستی، چگونگی و چرایی تربیت جهادی و قدرت بخشیدن قوای ارادی از نگاه قرآن و ارائه یک الگوی مفصل در این زمینه است. در این جستار که پژوهشی بنیادی از نوع توصیفی- اکتشافی است، برای کاوش نمونه تربیت جهادی و تقویت قوای ارادی از شیوه تحلیل مضمون استفاده شد. برای جمع آوری و شناخت مفاهیم مرتبط جهاد، ابتدا مبانی نظری، صاحب نظران بازبینی شد. آنگاه با بررسی جامع قرآن کریم، مضمون های مربوط بیرون کشیده و کدگذاری شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد در اسلام تقویت قوای ارادی زمانی ارزشمند است که در جهت نزدیکی به پروردگار و رضای خالق یگانه باشد و با ویژگی هایی مانند باور، امانت داری، پرهیزگاری، علم، عقل همراه باشد. الگوی به دست آمده دارای 5 مفهوم غالب، 18 مضمون فراگیر و سازمان دهنده و 125 مضمون پایه بود.
تحلیل و بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری حبّ و بغض منافقان اعتقادی از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۳۰۸-۲۷۷
حوزههای تخصصی:
نفاق از موضوعاتی است که خداوند در سوره های متعدد و با تأکید خاصی به آن پرداخته است. منافقان از دین به عنوان ابزاری برای رسیدن به منافع دنیوی استفاده می کنند؛ بنابراین نقش مهمی در انحراف حرکت نظام اسلامی ایفا می کنند که توجه به آن ضرورت پرداختن به موضوع را مشخص می کند. جستار فرارو به روش توصیفی – تحلیلی با بررسی گفتمان قرآن درباره ی منافقان به بررسی عوامل مؤثر در سوگیری حب و بغض آن ها و بازتاب آن در عمل و اندیشه ی آن ها همت گماشته است؛ سپس جلوه های دنیاپرستی و هواپرستی ذیل عوامل مؤثر بیرونی و درونی از نگاه قرآن مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش ریشه ی اصلی حب و بغض منافقان را می توان در دو قالب بیرونی و درونی تحت عنوان دنیاپرستی و هواپرستی جستجو کرد؛ که نتایج آن در اندیشه و عمل آن ها با همدلی و همدستی با کافران، خیانت و تضعیف روحیه ی مشارکت در مسائل جامعه ی اسلامی متجلی می شود.
طراحی الگوی مطلوب دعوت بر اساس غرر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
104 - 135
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات فن آورانه رخ داده در جهان، جایگاه «دعوت» نسبت به «امربه معروف» ارتقا یافته است؛ زیرا امربه معروف در جامعه ای قابل تحقق است که مردم بر پیمان های مشترک ملتزم باشند، درحالی که در جوامع امروزی، به دلیل «ازجاکندگی»، فضای اجتماعی برخی از افراد دگرگون شده و تعلق خاطر آن ها به مکان زندگی کمتر شده است. ازاین روی، تراکنش میان چنین افرادی جنبه دعوت به خود می گیرد. باوجود نیاز مبرم به ارائه الگوی مطلوب دعوت، کمتر در این زمینه نظریه پردازی صورت گرفته است. نگارنده در راستای نظریه پردازی اسلامی، با الهام از رویکرد تفسیر موضوعی، قرآن کریم را استنطاق نموده و بر اساس تحلیل «غرر آیات» به الگوی مطلوب کنش دعوتی دست یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در الگوی مطلوب قرآن بنیان، تراکنش آرمانی و تمدن ساز، زمانی تحقق می یابد که انسان ها در جایگاه پیام فرست، «شاهد»؛ یعنی باورمند و عامل به محتوای پیام باشند. در جایگاه مخاطب «مستمع» بوده و بدون محدودیت، ضمن گوش فرادادن به همه صداها گزینشگ. ر باشند و بهترین را انتخاب نمایند. درنهایت، باید دعوت به لحاظ محتوای پیام ازجمله پیام های عاطفی و هنری در چهارچوب اصل «حکمت» قرار گرفته، استدلال پذیر و معطوف به عقل بشری باشد؛ بنابراین با سه کلیدواژه «حکمت»، «شاهد» و «استماع» با محوریت مفهوم «الله» الگوی تراکنش دعوتی طراحی می شود
فرهنگ سازی الزامات غیر اقتصادی تمدن سازی در واژگان اقتصادی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
132 - 156
حوزههای تخصصی:
تحقق آرمان شهر قرآنی مبتنی بر درک همه زوایای فرهنگی و تمدنی کتاب وحی است. مسئله این پژوهش آن است که در نگاه موردی به واژگان اقتصادی قرآن کریم، الزامات تمدنی امّت اسلامی در بخش غیراقتصادی با چه مؤلفه هایی فرهنگ سازی می شود؟ براساس یافته های پژوهش به روش تحلیلی، زدایش آسیب های فرهنگی به عنوان حجیم ترین موضوع، هم چنین افزایش تعاون و همیاری اجتماعی و نیز افزایش و ثبات امنیت جانی و سرزمینی، الزاماتی است که در این گونه از واژگان قرآن جانمایی شده است. درنتیجه مشخص گردید قرآن با کاربست واژگان اقتصادی که همه فهم و برای عموم جامعه کاربردی است، می کوشد تا با این مضامین جامعه را به سمت آنچه تمدن تراز اسلامی بدان نیاز دارد، سوق دهد و با ایجاد گفتمانی رایج در فضای امت اسلامی، نسبت به نقش آفرینی تمدنی هرچه بیشتر آحاد مسلمانان هدف گذاری نماید. به علاوه قرآن در کاربست این واژگان، هم به آسیب های اقشار مسلمان توجه می کند و هم آسیب های غیرمسلمانانی را که بر فرهنگ و تمدن امت اسلامی اثر می گذارند، مطمح نظر قرار می دهد.
Social Identity of Civil Society Based on Historiography Process of Surah Al-Baqarah(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to historiographical evidence, Surah al-Baqarah was the first Surah that was revealed after the Hijrah in Madinah. The variety and extent of the topics in this Surah caused it to be revealed two times during the first and second years of the Hijrah. During its revelation, the society in which the Messenger of God (PBUH) appeared was not uniformed, rather it was formed by scattered tribes, groups, and masses. The lack of a central government and a single religion had caused them not to have a common identity. Therefore, an important part of their political-social life was spending in war with each other. With the efforts of the Messenger of God (PBUH), this scattered society turned into a united form with an Islamic identity. Surah al-Baqarah has advanced the process of building a religious community in Medina step by step, and in this way, there have been suitable platforms for the vulnerability of the prophetic community. Since these platforms could create favorable conditions for the weakening and collapse of the internal cohesion of the prophetic community and as a result of the violation of the collective covenant and the scattering of the believers from around the Prophet (PBUH), in Surah al-Baqarah, through designing an engineering model, God provided the path of integration and cohesion in the prophetic society