فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شیخ اشراق حرکت استکمالی انسان را هم به زبان علم، هم به زبان نماد، مورد توجه قرار داده و در قالب داستان های متعدد روایت کرده یا بدون قالب داستانی، به نمادسازی در این مسئله پرداخته است. تحلیل و رمزگشایی از نمادهایی که سهروردی در رساله های خویش برای تصویرسازی سیر نفس به سوی سعادت به کار برده، نشان دهنده عوامل و اسباب کمال و سعادت انسان، در دیدگاه او است. اساسی ترین مراحل سیر استکمالی نفس عبارت اند از: یک؛ چیرگی بر قوای نفسانی، به ویژه حواس ده گانه ظاهری و باطنی؛ دو؛ اتصال به نفوس ناطقه فلکی؛ سه؛ اتصال به عقل فعال و دیگر عقول ده گانه.
زیبایی و شأن وجودی آن نزد سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهروردی برای حُسن که معادل زیبایی است، شأنی وجودی، یعنی مکانتی در نظام جهان شناسی خویش در نظر می گیرد. این موضع او می تواند مدخلی برای ورود به مباحث زیبایی شناسی گردد. نوشتاری که در پی می آید، جستجویی است برای یافتن معنای زیبایی و ویژگی های آن، چنان که از سخنان سهروردی می توان استفاده کرد. در این راه ابتدا مفهوم زیبایی و سپس شأن وجودی حسن و عشق مورد تدقیق قرار می گیرد که از این تأمل خصایص عینیت، تشکیک و همبستگی با معرفت به دست می آید. این ویژگی ها می تواند مفهومی به نام هنر اشراقی را پدید آورد که نتیجة پیوند روح هنرمند با عوالم بالاتر و عشق و شوق او به مبدأ اعلی است و دستاوردهای آن روگرفت و تقلید جهان برین است. چنین هنری که زاییدة عشق هنرمند به حسن و زیبایی است، والاترین هنرمندان را عاشقان خیر اعلی معرفی می کند و نفس هنرمند و مخاطبش را از رکود باز می دارد.
باور دینى و اعتبار آن از منظر آلوین پلنتینگا
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۲
حوزههای تخصصی:
رؤیا از منظر ملاصدرا و روانکاوی فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیگموند فروید رؤیا را محصول امیال سرکوب شدة انسان می داند که تا ضمیر ناخودآگاه پس رانده شده اند، ولی در رؤیا مجال ظهور پیدا می کنند. در جهان اسلام، فلاسفة اسلامی، از جمله ملاصدرا، نیز کم وبیش به رؤیا پرداخته و دربارة آن بحث کرده اند. هر چند نگاه فروید به رؤیا با نگاه ملاصدرا تفاوت بسیار دارد، برخی تشابهات میان دیدگاه این دو متفکر قابل ردیابی است. در این مقاله نشان داده شده است که فروید و ملاصدرا از این حیث که معتقدند رؤیا امری است واجد اهمیت فراوان و معرفت بخش، که با ضعف حواس قوت می گیرد و با درجة عقلانیت شخص نسبت مستقیم دارد، اتفاق نظر دارند، اما در تبیین نسبت میان رؤیا و مرگ، رؤیا و روح، رؤیا و غیب و نهایتاً وجود احلام دو نگرش متضاد اتخاذ می کنند.
«الرساله الزاهره» نوشته اثیرالدین ابهری: نسخه شناسی، متن شناسی، تصحیح، و تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثیرالدین ابهری یکی از برجسته ترین منطق دانان دوره اسلامی است که کمتر شناخته شده است. جستار پیش رو، از یکسو، با تصحیح الرساله الزاهره، یکی از منطق نوشته های ارزشمند وی را از پستوی فراموشی به پیشخوان چاپ و انتشار درمی آورد و، از دیگرسو، با شرح و واشکافی و تحلیل آن از دریچه منطق جدید، بر گوشهای از اندیشه های منطقی ابهری پرتو می افکند. مهمترین دستآوردهای این جستار در مقام بازشناسی اندیشه های منطقی ابهری بدین قرارند: 1. ابهری قاعده تعدّی استلزام را منتجِ شرطی متّصل نمی داند. 2. ابهری قاعده دلیل شرطی را می شناخته است؛ 3. ابهری قاعده عکس نقیض شرطی را به چالش می کشد. 4. ابهری بر آن است که در گزاره های حملی، عکس نقیض موافق اعتبار منطقی ندارد. 5. ابهری، همچون منطق دانان ربط، استلزام ربطی را معتبر می داند، درحالیکه جدلیان رقیب وی، همانند رواقیان و پیروان منطق فرگهـراسلی، استلزام مادّی را. الرساله الزاهره بر پایه نسخه های خطّی دانشگاه تهران، مجلس، و کتابخانه آیتاللّه مرعشی، به شیوه گزینشی تصحیح شده است.
تربیت عقلانى(2)
تحلیل انتقادی دیدگاه مکتب تفکیک در مورد رهیافت عقل گرایانه فلسفی به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب تفکیک به کارگیری عقل و استدل های فلسفی را در فهم گزاره ها، مدعیات و باورهای دینی به طور جدی رد کرده است. پیروان این مکتب رهیافت عقل گرایانه فلسفی در باب فهم دین را کاملاً متضاد با دینداری و ایمان معرفی و معرفت صحیح دینی را به راه وحیانی منحصر می کنند. هدف این نوشتار بازخوانی روش تفکیکی و نقد و بررسی ادعاها و استدل های مربوط به آن است. این مقاله با روش کتابخانه ای و از طریق بررسی آثار مکتوب این جریان به توصیف و تحلیل این نظریه می پردازد. سپس، با نگرشی انتقادی ادعاها و استدل های نظریه تفکیک را بررسی می کند. در این پژوهش استدلال خواهد شد که نه تنها استدل های مدافعان مکتب تفکیک استحکام کافی ندارد، بلکه بر این رهیافت نقدهایی جدی وارد است و ادعای این مکتب بر ناکارآمدی روش فلسفی و تأکید بر نوعی ایمان گروی قابل دفاع نیست. در پایان نشان داده خواهد شد که با وجود محدودیت شناخت عقلی در فهم کامل دین، رهیافت معرفت شناختی فلسفی در تقابل با معارف دینی قرار ندارد. هرچند عقل گرایی افراطی نیز قابل دفاع نیست. درنتیجه، می توان فهم فلسفی از دین را دارای اعتبار معرفت شناختی دانست.
عروج حضرت عیسی (ع)؛ دیدگاه ها، چالش ها و رویکرد نو به مسأله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم موضوع وفات و رفع عیسی (ع) را در پنج آیه مطرح کرده است. اطلاق کلمه «توفی» در قرآن بر مرگ و خواب موجب شده است که مفسران در تبیین وفات عیسی (ع) و کیفیت آن دچار اختلاف شوند. این مقاله بعد از گردآوری و نظام بخشی دیدگاه های تمام مفسران شیعه و اهل تسنن در این باره، با روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی تحلیلی)، به تجزیه و تحلیل و نقد استدلال های مفسران پرداخته و سرانجام با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، به این نتیجه دست یافته است که اقتضای جمع میان آیات قرآن این است که حضرت عیسی (ع) به صورت زنده، توأمان با جسم و روح به آسمان رفع و توفی شده است و دیدگاه های دیگر از جمله احتمال مرگ طبیعی و عادی حضرت عیسی (ع) پیش از عروج جسم او به آسمان که در عرض احتمال های دیگر در ضمن دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر شیعه (علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) مطرح شده است، غیر قابل پذیرش می باشد.
نقد نظریه راهیافت خطا در قرآن با عطف توجه به آیه «مس شیطان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهیافت خطا در آموزه های قرآن که پندار شماری از خاورشناسان مغرض است، نخستین بار بر زبان یکی از روشنفکران معاصر به عنوان صاحب نظر مسلمان جاری شد! ازجمله آیاتی که به زعم وی خطا در آن راه یافته، آیه «مس شیطان» است که شیطان در آن مجنون شمرده می شود. وی معتقد است پیامبر(ص) متاثر از فرهنگ عصر رسالت، قرآن را آفریده و از آنجا که اعراب معاصر نزول، چنین عقیده ای داشتند، او این آموزه را در قرآن نهاده است؛ درحالی که این آموزه با دستاوردهای علمی امروز تعارض دارد و از دیدگاه تفسیری زمخشری و آیت الله طالقانی نیز بهره می جوید. ما در این مقاله، ضمن تبیین دیدگاه این دو مفسر و رد این انتساب به آنان و بررسی ایده عموم مفسران درباره این آیه اثبات کرده ایم که چنین تعارضی وجود ندارد؛ زیرا روش علم تجربی، حسی است و علم در حوزه ای فراتر از حس و ماده، قادر به نفی و اثبات نیست و استناد جنون به امور مادی به عنوان علت قریب، منافاتی با استناد آن به امور فرامادی به عنوان علت بعید ندارد.
حکومت ولایی و زمینه سازی ظهور
حوزههای تخصصی:
روایات اسلامی بر ضرورت زمینه سازی امر ظهور و خوش پیمانی با امام عصر تاکید دارند. از این رو باید دید مهم ترین بایسته های نظری و عملی و نافذترین اکسیر در سرعت بخشی به فرایند ظهور و رفع موانع آن چیست.
مقاله این فرضیه را پی می گیرد که نقش و کارکرد جامعه ولایی و حکومت ولایی در این زمینه سازی بی بدیل است، اما کارکرد جامعه ولایی تا حکومت ولایی فاصله بسیاری دارد؛ زیرا هرچند در جامعه ولایی آحاد ملت با پذیرش ولایت و مرجعیت دینی برای زمینه سازی گامی لازم برداشته اند، وجود چالشی چون حاکمیت طاغوت و تعبید مردم، نرخ رشد زمینه سازی را کم رنگ می نماید، در حالی که وضع در حکومت ولایی (جامعه ولایی واجد حکومت ولایی) به گونه دیگری است؛ چرا که حکومت ولایی با شاخصه ها و سازوکارهای درونی و هم چنین قدرت نرم افزاری و سخت افزاری خود، موجبات افزایش نرخ رشد زمینه سازی ظهور را رقم می زند.
به بیان دیگر، دکترین حکومت ولایی می تواند با رشد و گسترش معرفت، معنویت و بیداری در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای و هم چنین به چالش کشاندن استکبار جهانی موعودستیز، جهان را برای پذیرش موعود آخرالزمان مهیا نماید. در واقع، رویش حکومت ولایی را می توان آغازی برای آغاز افول جبهه مستکبر زمینه سوز و پایان مظلومیت جبهه زمینه ساز و در نهایت ظهور منجی معنویت و عدالت دانست
علم کلام (در عصر عباسی اول) (تلخیص و اقتباس از ضحی الاسلام (ج 3))
منبع:
مهرسال پنجم ۱۳۱۶ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
پاسخ به سه پرسش جبرگرایان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیا دین، فقط تجربه دینى و درونى است؟
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
نگارنده پس از مفهومشناسى واژه تجربه به ابعاد تجربه که عبارتند از تجربه اخلاقى، زیبا شناختى، دنیامدارانه و تجربه حسى مىپردازد. بعضى از این تجربهها به علتشباهت آنها با تجربه دینى سبب خلط و اشتباه گردیده است. مؤلف سپس به واژه دینى بودن پرداخته و تجربه را زمانى دینى دانسته که در حوزه و محدوده دین صورت گیرد و فاعل آن در توصیف حالات خود از مفاهیم و تعابیر دینى بهره گیرد. آنگاه تجربه دینى را در گذر زمان به کنکاش نشسته و جنبش تجربه دینى را به شکل پدیدارشناسى تجربه دینى با زمینههایى چون مکتب رمانتیک، نقادى کتاب مقدس، فلسفه کانت، تعارض علم و دین، مخالفتبا الهیات طبیعى مورد بررسى قرار داده و ابعاد تجربه دینى را در قالب روان شناختى، پدیدار شناختى معرفتشناختى و بعد فلسفى مورد مداقه قرار داده است و حوزهاى را که جهان غرب با نگاه تجربى به آنها نگریسته حوزه وحى و دین، دانسته و در پایان نقدهایى بر تجربه دینى وارد نموده است.
کاربرد روش تقسیم منطقی در شناخت مقصود مفردات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت مفردات قرآن در دستیابی به مقاصد الهی نقش اساسی در فهم آیات دارد . مشکل این مسئله آنجاست که گاهی برخی از واژه های قرآنی به سادگی قابل فهم نیستند تا داوری نمود که است. ازاین رو، « وحی » مقصود الهی را از آن به دست آورده ایم. یکی از این واژه های قرآنی، واژه حتی تعریف های متعدد اندیشمندان چیستی واژه وحی را روشن نکرده است، زیرا تعریف های آنان اولاً، جامع و مانع نیستند؛ ثانیاً، ابهام چیستی وحی در قرآن را مرتفع نساخته اند؛ ثالثآً، گاه متعارض یکدیگرند؛ رابعاً، قرآن این واژه را حدود 79 بار در مورد وحی پیامبران، الهام و امداد انسان های عادی، راه یابی حیوانات و تقدیر جمادات به کار برده است و چیستی وحی در مورد هرکدام آنها به طور کامل، وضوح ندارد و اندیشمندان به همه این موارد نپرداخته اند. بنابراین، جای تحقیق در این زمینه، خالی مانده است و باید این خلأ علمی مرتفع شود . تحقیق حاضر در صدد است این مشکل را با روش تقسیم منطقی حل نماید. این روش در یافتن مقصود الهی از بسیاری از واژه های قرآنی به ویژه واژه وحی می تواند به کار رود و تعریف جامع و مانع و نیز معنای منطبق با قرآن را از آن واژه ارائه نماید. ما توانمندی این روش را در معنایابی واژه های قرآنی با مطالعه واژه وحی نشان خواهیم داد و این مهم ترین یافته تحقیق محسوب می شود.
نظریه سهروردی در باب علیت و تاثیر آن بر محقق دوانی و میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمت اشراق سهروردی دارای اصول و مبانی بدیعی است که نه تنها در حکمت مشا یافت نمی شود، بلکه پایه و اساس تفکرات اندیشمندان بعدی قرار گرفته و نقطه عطفی در تاریخ فلسفه به شمار می آید. نظریه اضافه اشراقیه که در جهت تبیین رابطه علت و معلول از سوی سهروردی مطرح شده است، یکی از اصول بنیادین این فلسفه است. از آنجا که ارتباط میان علت و معلول در نهایت به ارتباط میان خالق و مخلوق می انجامد، فیلسوفان مسلمان پیش از سهروردی با بهره گیری از تعالیم دینی سعی کردند ارتباط عمیق تری میان آن دو اثبات کنند. به عنوان نمونه ابن سینا با درنظر گرفتن ترکیب شی از وجود و ماهیت و امکان ماهوی به عنوان ملاک نیاز شی به علت، معلول را از جنبه وجودی مرتبط به علت و عین الربط به آن درنظر می گرفت. پس از ابن سینا، سهروردی با انکار برخی مبانی مشائین از جمله ترکیب شی از ماده و صورت و نیز وجود و ماهیت و اعتباری دانستن وجود، قائل می شود به اینکه معلول نه از جنبه وجودی بلکه با تمام هویت خود وابسته به علت است. با چنین تفسیری بالطبع رابطه عمیق تری بین علت و معلول ثابت می شود. همین ویژگی و نیز برخی موارد دیگر باعث می شود دیدگاه سهروردی مورد توجه حکمای پس از وی قرار گیرد. دوانی و میرداماد از جمله پیروان این اندیشه به شمار می آیند. آنها به رغم اینکه سعی داشتند برای گریز از اشکالات وارد بر نظر سهروردی تبیین جدیدی از آن ارائه دهند، اما دیدگاه او را بر ابن سینا ترجیح داده و برگزیدند.