فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
79 - 94
حوزههای تخصصی:
بی تردید بحث انسان و ابعاد مختلف وجود او، از موضوعات محوری آرای علامه جعفری محسوب می شود. نظرهای علامه جعفری، از آرای متفکران مسلمان تأثیر گرفته اند؛ آنها معتقدند انسان باید با به کمال رساندن خود، مصداقی از انسان کامل، جانشین و خلیفه خدا روی زمین شود؛ البته نظرهای علامه جعفری به مسایل یادشده محدود نمی شود؛ بلکه بر ابعاد دیگر وجود انسان، همچون بُعدهای اجتماعی و روان شناختی نیز تأکید می کند. چنین به نظر می رسد که آشنایی علامه با آرای متفکران غربی در این موضوع تأثیر داشته است. در این میان، فروم ازجمله اندیشمندانی است که علامه جعفری او را واجد تفکر متمایزی می یابد؛ اما وجود چه عناصری در اندیشه فروم موجب این تلقی شده است؟ بررسی آرای علامه و فروم نشان می دهد هر دو با ردِّ تعریف معین برای ماهیت انسان، معتقدند انسان موجودی برخوردار از دو سطح حیات است و نباید خود را در سطح حیات حیوانی محدود سازد؛ بلکه باید با اتکا بر استعدادهای خود، خویشتن را به سطح عالی حیات برساند و به سرشت واقعی خود و تعالی دست یابد؛ البته ممکن است در این سیر، از مسیر خود منحرف و دچار از خودبیگانگی شود. در این مقاله ضمن بررسی آرای دو متفکر، دیدگاههای آنها درباره انسان مقایسه و تحلیل شده اند و نشان داده شد چه عناصری از تفکر اریک فروم در نضج نظریه استاد جعفری درباره تعالی و معنای زندگی او نقش دارد.
تأثیر دین بر گسترش معماری در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد و مدارک موجود، نقشهای تصویر شده بر بدنه غارها و نحوه ساخت خانه های اولیه گویای آن است که رابطه مستقیمی بین اعتقادات انسان های اولیه، نحوه زندگی و محل اسکان بشر و شکل و فرم معماری خانه ها وجود داشته است. با این فرض با ورود اعراب به ایران و به ارمغان آوردن اسلام اثراتی نیز بر زندگی، آداب و رسوم، مذهب، سنت ها و فرهنگ و همچنین بر معماری و به ویژه ساخت بناهای مذهبی ایران مشاهده می شود. به طور کل تأثیر ادیان مختلف بر فرهنگ و زندگی مردم و به ویژه در معماری آن سرزمین تأثیرگذار بوده است. هویت بخشیدن و تغییرات شکلی و فرمی کنیسه ها، کلیساها، معابد بودایی و مساجد متأثر از این گونه اند. گذشته از اثرات اقلیمی و منطقه ای و سنت های شکل گیری و فرم ابنیه و ساختمان ها و تغییرات حاصل شده در معماری مناطق مختلف نتیجه تأثیرپذیری از ادیان مختلف در سرزمین های گوناگون است. این مقاله سعی دارد با بررسی این مسئله به روش کتابخانه ای و استفاده از اسناد و همچنین تصاویر مرتبط با این اماکن این مطلب را به چالش بکشد و امیدوار است در پایان بتواند با بررسی کردن و آوردن نمونه های مختلف به نتیجه گیری برسد و تأثیر ادیان مختلف بر معماری آن سرزمین را بیان کند.
نسبت سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات در نظام معرفت شناسی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام معرفت شناسی صدرا ارتباط معرفت فطری با سایر ادراکات انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری که وی از آن به عنوان سرمایه آغازین و "رأس العلم" یاد کرده است. صدرالمتألهین معرفت فطری را در قلمرو علم حصولی و حضوری با دو معنای نزدیک به هم به کار برده است. در این نظام، علم از سنخ وجود است و احکام وجود بر آن ساری و جاری است. لذا هر معرفتی که از مرتبه وجودی متقدمی برخوردار باشد تقدم وجودی و معرفتی نسبت به سایر ادراکات انسان دارد. معرفت های غیر فطری، به لحاظ معرفت شناختی و وجود شناختی وابستگی حقیقی و عینی با معرفت های فطری دارند. از طرفی بنا بر اتحاد عاقل و معقول، نفس در حرکت جوهری خویش با مدرکات خود اتحاد یافته و استکمال می یابد. بنابراین بر اساس اصول حکمت صدرایی و با بکارگیری روش توصیفی تحلیلی، می توان یافته های پژوهش را در این دانست که نسبت معرفت فطری در هر دو حوزه علم حضوری و حصولی با سایر ادراکات انسان در حرکت اشتدادی نفس تفسیر شده و نسبت آنها به تفاوت مراتب نفس باز می گردد.
طمأنینه محض: بررسی امکان وجود حالات نفسانی غیر التفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
121 - 136
حوزههای تخصصی:
وجود حالات نفسانی محض و غیر التفاتی به ویژه آگاهی محض از مسائل محل تلاقی فلسفه ذهن و فلسفه عرفان است. غالب احوال و مقامات مطرح از سوی عارفان دارای متعلق هستند. اما در منازل عرفانی گاه سخن از به دست آوردن احوال و مقاماتی است که داشتن متعلق درباره ی آنها بی معناست و لزوماً در موردآن حال و مقام «به از» معنا ندارد. معتقدان به این دیدگاه صرفاً با بررسی حالت آگاهی محض، به عنوان یک حالت نفسانی غیر التفاتی که از سوی عارفان گزارش شده است، در جهت اثبات وجود این نوع حالات استدلال کرده اند. اما به نظر می رسد حالات نفسانی غیرالتفاتی دیگری نیز وجود دارد. یکی از این حالات نفسانی غیر التفاتی مقام عرفانی «طمأنینه محض» است. اما آیا حقیقتی به نام طمأنینه محض و بدون متعلق امکان پذیر و فهم پذیر است یا هر طمأنینه ای لزوماً دارای نسبت است و «به» متعلقی وابسته است؟ می توان گفت که عارف در مرتبه ای از سیر و سلوک در حالتی قرار می گیرد که بی آنکه به چیزی قرار و آرام بیابد در فراخنایی از طمأنینه خواهد بود. روح او صرفاً در اطمینان است نه آنکه مطمئن به چیزی باشد. دو استدلال از منظر عرفانی بر تحقق طمأنینه محض می توان ارائه کرد: تلازم علم و طمأنینه و پیوند طمأنینه با تقدیر عهد الست در عرفان اسلامی.
تبیین حرکت جوهری جبلی و ارادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
61 - 82
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به حرکت جوهری اشتدادی در مورد موجودات عالم ماده از جمله انسان، مبنای مهمی است که ملاصدرا را از سایر فیلسوفان پیش از خود جدا می کند. ملاصدرا در برخی از عبارت های کتب خود نسبت به انسان دو نوع حرکت را مطرح نموده است، یک حرکت جبلی و فطری و دیگری حرکت ارادی. طبق نظر ایشان انسان با سایر موجودات در حرکت اول مشترک است و همان طور که موجودات دیگر همچون جمادات، نباتات و حیوانات با توجه به ظرفیت وجودی شان مشمول حرکت جوهری اشتدادی تکوینی هستند مراحلی از حرکت جوهری انسان نیز تکوینی و اضطراری است، اما انسان نسبت به دیگر موجودات این امت یاز را دارد که پ س از ط ی م راحلی از ح رکت ج وه ری خ ویش که عب ارت از م راحل جمادیت نباتیت و حیوانیت باشد و رسیدن به مرتبه عقل هیولانی، بر اساس انتخاب و اراده خویش مسیرش را ادامه می دهد. ایشان هرچند غایت حقیقی حرکت جوهری انسان را اتحاد با عقل فعال معرفی می کند اما با توجه به وجود حرکت ارادی نسبت به انسان، غایت حرکت جوهری در مورد انسان ها یکسان نخواهد بود و چه بسیار انسان هایی که به خاطر سوء اراده خویش از نیل به این غایت باز می مانند.
ویژگی های معرفت اجتماعی در اندیشه مارکس و مانهایم
منبع:
الهیات سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
75-102
حوزههای تخصصی:
مطالعه مناسبات جامعه و معرفت از کارکردهای جامعه شناسی معرفت است. در این زمینه بررسی تاثیرات جامعه بر نحوه تکون معرفت، منجر به مطالعه ویژگی های معرفت اجتماعی می گردد. کارل مارکس و مانهایم از متفکرانی هستند که بواسطه تاکیدات و اولویت های خاص بر نقش متغیرهای اجتماعی در شکل گیری معرفت اجتماعی در این تحقیق مورد نظرند. مارکس ضمن اعتقاد به تقدم عین بر ذهن، و تنزل واقعیت به هستی مادی، برای اقتصاد و عوامل تولیدی و نهایتا طبقه سرمایه دار در تولید اندیشه و معرفت اجتماعی نقش فزاینده ای قائل است. مانهایم نیز ضمن باور به اینکه ذهن انسان محصول شرایط اجتماعی است همه ساختارهای معرفتی انسان را وابسته به شرایط اجتماعی می کند. هردو از ظهور طبقه ای سرمایه دار و حاکم سخن می گویند که برای حفظ موقعیت و قدرت خود به تولید جهان بینی و ایدئولوژی و تداوم سلطه خود بر طبقه کارگر تلاش دارند. در این تحقیق، با مقایسه دیدگاه های مارکس و مانهایم، ضمن استخراج تشابهات و تفاوت های نظرات آنان، لوازم و نتایج دیدگاه هایشان نیز بررسی می گردد.
نقش مسئله بساطت یا ترکب مشتق در شکل گیری استدلال شیخ اشراق بر اعتباریت وجود و پاسخ های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
151 - 172
حوزههای تخصصی:
شیخ اشراق از مدافعان اعتباریت وجود به حساب می آید. سه استدلالی که او برای اثبات این نکته به کار می گیرد، بر پایه دوگانه بساطت یا ترکب مشتق استوار است. صدرالمتألهین با ارائه تحلیلی نو از ترکب مشتق و جداسازی مرز خصوصیات مفهومی از ویژگی های مصداقی، خود را از همه اشکالات سهروردی می رهاند. مظفر سعی دارد با مبنی قرار دادن بساطت مشتق به استدلال سهروردی اشکال کند؛ اما جدا از اشکالات عدیده ای که بر نظریه بساطت مشتق وارد است، سهروردی در فرض بساطت مشتق نیز اشکالاتی را بر تحقق خارجی وجود وارد نموده که باید به آن ها پاسخ گفت. علامه طباطبایی اصل استدلال سهروردی را غلط می شمرد و در نتیجه هر گونه تلاش برای پاسخ گویی به آن را تأیید نوعی استدلال اشتباه در سنت فلسفی می انگارد. استدلال مزبور و هر گونه استدلال زبان بنیاد ما را به ورطه خلط حقیقت و اعتبار خواهد انداخت و به کلی نمی توان از مباحث اعتباری، تعهدات متافیزیکی انتظار داشت.
تبیین و تحلیل کارکرد اندیشه موعودگرایی در فرآیند فرهنگی- تمدّنی دولت صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
257 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر مطالعه اندیشه موعودگرایی و مهدویت عصر صفویه با توجه ویژه به جایگاه این اندیشه در ظرفیت و فرآیند تمدّنی آن روزگار است. اهمیت این موضوع ناشی از آن است که با آغاز عصر صفویه و همزمان با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، بحث مهدویت بهعنوان رکن اصلی تشیع، با خردمندانه عملکردن دولتمردان وارد مرحله جدیدی شد که با مراحل قبل از خود دارای تفاوتهای آشکاری بود. اندیشه مهدویت در ابعاد مختلفی همانند تئوری اتصال حکومت صفویه به حکومت امام زمان؟عج؟، نیابت صاحبالزمان؟عج؟، فرهنگ انتظار منجی و نظایر آن موجب ایجاد تحولاتی بنیادین در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران شده است که تا به امروز نیز تداوم داشته است. این پژوهش درصدد است براساس الگوی نظری ماکس وبر و با روش توصیفی _ تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعهشناختی در تحلیل پدیدههای تاریخی و بر پایه منابع کتابخانهای، سیر تحولات اجتماعی و فرهنگی دولت شیعی صفویه را با تأکید بر اندیشه موعودگرایی در چشمانداز حیات تمدّنی جامعه بهعنوان پایه و زیربنایی برای دورههای بعد بررسی و تحلیل نماید. نتایج نشان میدهد فرهنگ تشیع با ارائه عناصر تمدّنسازی همچون رهبری عالمانه، شریعتمحوری، خردگرایی و عقلانیت، پویاییبخشی و تحقق جامعه آرمانی در قالب فرهنگ انتظار، میتواند نقش بسزایی در فرایند تمدّنسازی جامعه عصر صفوی ایفا کند.
دوازده امامی بودن، اصل مشترک مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
7 - 42
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به وجود دوازده خلیفه به عنوان جانشینان پیامبر؟ص؟ و رهبران امّت اسلامی، پس از آن حضرت، جزء اصولی است که پیروان همه مذاهب اسلامی، اعم از شیعه و اهلسنت، بر آن اتّفاقنظر دارند. این اصل مهم اعتقادی، نشأت گرفته از روایات متواتری است که محدّثان و دیگر عالمان مذاهب اسلامی به نقل از رسول خدا؟ص؟ در منابع معتبر دینی و مذهبی خود ثبت کردهاند. دوازده امامی بودن شیعه امری است روشن، چون نام پیروان این مذهب «شیعه امامی اثناعشری» است. این اعتقاد در میان دانشمندان اهلسنّت نیز مسئلهای ریشهدار است، چنانکه عالمان اهلسنّت، اعم از عالمانی که قبل از پیدایش و رسمیت یافتن مذاهب چهارگانه فعلی میزیستهاند، و عالمانی که از یکی از مذاهب چهارگانه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی پیروی میکردهاند، این روایات را با اسناد صحیح و به نشانه قبول در آثار خود ثبت کردهاند. هر چند در مقام عمل تنها مذهبی که به این روایات پایبند میباشد مذهب شیعه امامیه است، و پیروان دیگر مذاهب اسلامی در عین حال که در مقام اعتقاد و نظر، این اصل را پذیرفته، و شماری از روایات خلفای اثناعشر را دهها سال زودتر از محدّثان شیعه امامیه در آثار خود ثبت کردهاند، امّا در مقام عمل خود را به این اصل ملتزم ندانستهاند. آن دسته از عالمان اهلسنّت که روایات اثناعشر را توجیه کردهاند نیز کوشیدهاند تا مصادیقی غیر از آنچه شیعه به آن معتقد است برای روایات ارائه دهند، اما این اختلاف مصداقی، زیانی به اعتبار این اصل مشترک وارد نمیسازد. به باور ما در متن روایات اثناعشر ویژگیهایی وجود دارد که دیدگاه عالمان شیعه را تأیید و نظر دانشمندان اهلسنّت را ردّ میکند.
بررسی گزارشات چالشبرانگیز کتاب سلیم بن قیس هلالی پیرامون حضرت مهدی (عج)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
369 - 386
حوزههای تخصصی:
کتاب سلیم بن قیس هلالی از قدیمیترین کتب برجا مانده از صدر اسلام است. این کتاب عمدتاً به بیان حوادث پس از رحلت رسول خدا؟ص؟ و ظلمهای وارده بر خاندان رسالت پرداخته است. علیرغم اهمیت مسئله مهدویت و نیز گزارشات ضدّ و نقیضی که در این کتاب در رابطه با این موضوع وجود دارد، اما این مسئله از جمله مواردی است که تاکنون مورد توجه پژوهشگران نبوده است. مصداقیابی «مهدی موعود4» در کتاب سلیم با چالشی جدّی مواجه است، زیرا تناقضات چندی در روایات مهدوی کتاب سلیم وجود دارد. در این نوشتار نشان داده شد که در کتاب سلیم، تنها بنیامیه چهرهای منفی دارند و هیچیک از امامان ضلالتی که در این کتاب معرفی شدهاند، از بنیالعباس نیستند! بنابر روایات این کتاب، مهدی موعود4 حکومت را از بنیامیه خواهد گرفت و آنرا به صاحبان اصلیش بازخواهد گرداند. در مجموع به نظر میرسد نویسنده این کتاب _ یا بخشهایی از آن_ به احتمال زیاد، در دوره پایانی حکومت بنیامیه زندگی میکرده و در نتیجه امامان جور را فقط در میان آنان _ و سه خلیفه نخستین_ جستجو نموده و انتظار برچیده شدن این حکومت توسط امام زمان؟عج؟ را داشته است. اشکالات متعددی بر کتاب سلیم وارد است که مانع از قبول همه مطالب کتاب بهطور مطلق است و حتی انتساب همه گزارشات موجود در کتاب به سلیم بن قیس و یا ابان بن ابی عیاش با اشکال مواجه خواهد بود.
پدیداری شعور و معرفت عامه، به مثابه مقدمه استقرار حکمرانی عدل معصوم (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
231 - 256
حوزههای تخصصی:
واضح است که ظهور امام عصر؟عج؟، صرفاً ظهور یک رهبر نیست؛ بلکه ظهور کمال ارزشهای اخلاقی در میان جامعه منتظران است. به عبارت بهتر، ظهور موعود دارای ابعادی است که از آن جمله میتوان به بارز شدن شعور یا به تعبیری، ظهورِ شعور، در میان جامعه منتظران اشاره کرد. این مهم، لازمه ظهور و استقرار حکمرانی حقمدار و عدلمحور امام زمان؟عج؟ به حساب میآید؛ چرا که ظهور، به معنای آشکار شدن و نمایان شدن است و ظهورِ شعور، یعنی بارز شدن شعور، فهم و درک عمیق پیروان از منطق رفتاری و سیره عملی امام معصوم؟ع؟. در همین امتداد است که تأکید میشود: حکمت خداوند متعال و اتمام حجت او بر ابناء بشر، در برخورداری از نعمت حاکمیت معصوم؟ع؟، منوط به «قیام جامعه منتظر برای ارتقاء میانگین سطح شعور و آگاهی اجتماعی» است؛ تا از این طریق، با شکلگیریجامعه صالحان، شرایطی فراهم آید که مردمسالاری در آن جامعه، منتج به واگذاری حکومت به ولایت حقمدار معصوم؟ع؟ گردد. این مطالعه، با تأمل بر سؤالاتی درباره عوامل موثر بر استقرار حکومت عدل معصوم؟ع؟ «و شرایط ضروری برای حفظ و پایداری آن» انجام شده است و در این بین، به ثبات سنت معصوم؟ع؟ و عدم وجود تفاوت میان سیره معصومین؟عهم؟، تأکید میشود که اگر در گذشته شرایطی فراهم شده است که موجب اهتمام پیامبر اکرم؟ص؟ به استقرار حکومت عدل گردیده، تکرار این شرایط، سبب بروز رفتار مشابهی در میان سایر معصومین؟عهم؟ خواهد شد. وجود دلالتهای صریح در کلام و سیره معصومین؟عهم؟ نشان از ضرورت وجود یارانی ذیشعور و صالح و جامعهای همراه، به منظور تشکیل حکومت عدل دارد؛ وجود یارانی آگاه و مخلص که شایستگی ملازمت و همراهی با معصوم را داشته باشند. بنابراین، سکوت امام علی؟ع؟ و سپس قیام ایشان برای اجرای عدالت، صلح امام حسن؟ع؟ و قیام امام حسین؟ع؟ و سنت سایر ائمه اطهار؟عهم؟، همگی بر یک منطق واحد استوار است؛ مبنی بر اینکه، شعور پیروان، شرط ضروری برای استقرار و پایداری حکومت عدل معصوم؟ع؟ است. در این میان، نقش محوری علماء ربانی به منزله پیروان خاص معصوم؟ع؟، در ارتقاء سطح بلوغ اجتماعی و شعور و آگاهی آحاد جامعه، قابل توجه است.
رابطه علم و دین از دیدگاه نیشیتانی کیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی کرده ایم رابطه علم و دین را از دیدگاه یکی از فیلسوفان سرشناس مکتب کیوتو ژاپنی به نام نیشیتانی کیجی بررسی نماییم. نیشیتانی از شاگردان نیشیدا کیتارو، بنیانگذار مکتب کیوتو، تحت تأثیر اندیشه های انتقادی نیچه نسبت به فرهنگ غربی می کوشد با طرح مساله نیهیلیسم نیچه در فلسفه خویش به حل مساله رابطه علم و دین بپردازد. او بر این باور است که تنها راه برای غلبه بر نیهیلیسم این است که این دو ساحت را به نحو اگزیستانسیال به هم پیوند دهیم تا معضل بی معنایی بشر امروز درمان شود. نیشیتانی تحت تأثیر اگزیستانسیالیسم هایدگر رویکردی اگزیستانسیالیستی به مساله رابطه علم و دین دارد. طبق نظر این فیلسوف، مساله نیهیلیسم و شونیاتا (sunyata) هم مساله وجودی (اگزیستانسیال) است و هم مساله تاریخی که هر کس در وهله اول با آن مواجه می شود. در این نوشته سعی خواهیم کرد ابتدا با طرح نیهیلیسم در اندیشه او و نشان دادن جایگاه این مفهوم، به سراغ مساله رابطه علم و دین برویم تا نشان دهیم که چگونه این رابطه با این مفهوم گره خورده است.
بررسی و نقد گمانه های سید محمد بن فلاح و احمد اسماعیل بصری، در پیدایی قائم و مهدی اول قبل از ظهور
حوزههای تخصصی:
اندیشه سترگ مهدویت در طول تاریخ همواره مورد هجمه های جریان های انحرافی و دروغین قرار گرفته است.برخی از آنان با طرح آموزه هایی مانند «مهدی اول» « مهدی قبل از ظهور» «تعدد مهدیین» بستری را جهت جایگزینی خود به جای مهدی موعود ایجاد کرده اند تا حدی که کارکردهای عصر ظهور و امام مهدی4 را به نام خود مصادره کرده اند. سید محمد بن فلاح موسس فرقه مشعشعیان و احمد اسماعیل بصری موسس گروهک یمانی از جمله مدعیانی هستند که با طرح تعدد مهدیین و معرفی خود به عنوان اولین مهدی در صدد مصادره آموزهای مهدویت به نفع خود بوده اند. نوشتار پیش رو که به روش توصیفی –تحلیلی انتقادی سامان یافته است ضمن تبیین دیدگاه این دو فرقه و پیشینه شناسی آن ، استنادات این دو فرقه را مورد واکاوی قرار داده است. فهم اشتباه از واژه مهدی، استفاده از روایت های جعلی و متون غیر معتبر مانند الهدایه الکبری و الفتن ابن حماد، استفاده از تاویل های بدون دلیل از مهمترین ادله واهی آنان است.
مبادی عمل از دیدگاه فارابی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
237 - 256
حوزههای تخصصی:
بحث مبادی عمل، یکی از اصلی ترین مسائل حوزه نظر و عمل است. فارابی و ملاصدرا در ضمن برخی از مباحث فلسفی به این موضوع پرداخته اند. فارابی و ملاصدرا در تبیین فرایند عمل معتقدند که افعال انسان به لحاظ مراحل و فرایند پیدایش، دارای یک سری مبادی است. این مبادی در یک نگاه کلی از بعید به قریب عبارت اند از: قوای مدرکه، قوه شوقیه، اراده و قوه عامله. قوای مدرکه، مبادی بعید و قوه شوقیه و اراده، مبدأ متوسط، و قوه عامله، مبدأ قریب فعالیت عملی انسان هستند. رابطه این سه قوا با یکدیگر به صورت ترتیبی و طولی است؛ به این صورت که قوه مدرکه سبب تحریک قوه شوقیه، و قوه شوقیه سبب اراده، و اراده عامل قوه عامله است. عمل نیز به عنوان یکی از افعال انسان، از مرحله نظر و معرفت تا مرحله عمل و عینیت، مراحل مذکور را می گذراند. با این حال، این دو حکیم در برخی از آراء در این زمینه تفاوت دارند. در این پژوهش ضمن تبیین دیدگاه هر یک از این دو حکیم، به تحلیل و مقایسه آراء آن ها پرداخته می شود.
نقش تطهیر خیال در وصول به مقام توحید الهی از منظر علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
49 - 72
حوزههای تخصصی:
در حکمت متعالیه، قوه خیال از مهم ترین مراتب وجودی انسان به شمار می آید که با حرکت جوهری از قوه حس ارتقا می یابد و قبل از قوه ادراک عقلی قرار می گیرد. در صورتی که آدمی از این قوه تحت کنترل عقل استفاده کند و بدین وسیله، خویش را از توقف در مرتبه ادنی و تکثّر در صور و معانی ماهوی نجات دهد، می تواند از طریق این قوه به تعالی و وصول به مقام توحید الهی برسد. از این قوه به دلیل داشتن برخی از ویژگی های قوه حس و قوه عقل، با عنوان «قوه برزخی» نیز یاد کرده اند. تلاش بر آن است تا با تحلیل آرای علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی، نقش تطهیر خیال را برای وصول به مقام توحید الهی تبیین شود. ایشان بر مبنای یگانگی نفس و قوا و اتحاد علم و عالم و معلوم، معتقدند اگر عقل نظری و عملی متحد شوند، می توان به وسیله قوه خیال به مقام توحید الهی دست یافت؛ زیرا با متمرکز کردن قوه خیال در سیر آفاقی و انفسی، و نیز مراقبه و کنترل آن به وسیله جمع همّت ها تحت قوه عاقله، وصول به مقام حقانی میسور خواهد شد.
رویکرد وحدت گرایانه ملاصدرا به نظریه اتحاد عاقل و معقول بر مبنای بساطت نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
105 - 128
حوزههای تخصصی:
نظریه اتحاد عاقل و معقول جایگاهی ویژه در حکمت متعالیه دارد. برخی از فلاسفه مانند ابن سینا آن را انکار کرده اند؛ لیکن ملاصدرا در موضع قبول آن است. این اختلاف نظر به دلیل اختلاف در مبانی این دو فیلسوف است؛ چنان که می توان گفت این نظریه فقط بر اساس مبانی حکمت متعالیه قابل تصور است. مفاد این نظریه بر اساس دیدگاه های رایج، اتحاد نفس با صور علمیه خود است. مبانی و نظریات ویژه ملاصدرا درباره ماهیت نفس و نیز در معرفت شناسی، امکان ارائه تفسیری خاص را از این قاعده فراهم می کند. نظر رایج درباره فرایند ادراک، تأثر از جهان خارج و صعودی بودن معرفت است، اما ساحتی از معرفت به نحو نزولی وجود دارد. بر مبنای بساطت نفس، هر شیئی در جهان خارج، اصل و حقیقتی در باطن یا مرتبه عقلانی انسان دارد. در صورت ظهور این بساطت، تمام آنچه به عنوان ادراکات عقلی، خیالی و حسی به نفس نسبت داده می شود، ظهور آن اصل در مراتب مادون، از جمله خیال و حس است. ملاصدرا در نظریه اتحاد عالم و معلوم به این ساحت از معرفت نظر دارد، که بهترین تعبیر برای آن، با توجه به وحدت ظاهر و مظهر، وحدت علم و عالم و معلوم است
تبیین رابطه گنبد مسجد و مراتب هستی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنبد مساجد چشم و دل را به بالا هدایت کرده و یادآور تعالی است. مرکز گنبد نماد وحدت و دیوارهای هشت وجهی که بر آن تکیه می زند، نماد نظمی آسمانی و پایه های چهار وجهی نماد جهان خاکی است. در این مقاله کوشش شده است تبیینی از گنبد بر اساس حکمت صدرایی ارائه گردد. در این حکمت عوالم به حس و خیال و عقل تقسیم می شود و گنبد مساجد تداعی کننده این عوالم است. مصالح فناپذیر گنبد که با چشم حس درک می شود یادآور عالم ماده است. دو شکل مکعب و کره در گنبد که از خیال هنرمند معمار پدید آمده شبیه عالم خیال است و حالتی است از جمع شدن که از پایه گنبد (کثرت) شروع می شود و به نوک گنبد (وحدت) می رسد که جمع و ثبات عالم عقل تداعی می شود. همچنان که ذات خداوند مبدأ عوالم هستی است، اگر کل فضای مسجد را همانند عالم در نظر بگیریم که هر جزء از مسجد را همانند مرتبه ای از مراتب در نظر بگیریم، به این نکته دست می یابیم که همانند این عالم، در مسجد نیز مبدایی وجود دارد، یعنی با عبور از در ورودی و حیاط به مبدا یعنی فضای گنبدخانه می رسیم که در گنبدخانه نیز، فضا به گنبد ختم می شود.
پل فایرابند؛ اسطوره ستیز اسطوره ساز از نقد جهان شمولی علم و دین تا پلورالیسم و رأی اکثریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پل کارل فایرابند با نمایش نواقص و کاستی های علم، مطلق بودن آن را زیر سوال می برد و خواستار جدایی جامعه از علم می شود، به همان سان که در دوره ای به مدد خود علم، جامعه از کلیسا جدا شد. فایرابند خواهان استقرار آزادی و پلورالیسم در جامعه است و پلورالیسم مورد نظر خود را از جان استوارت میل الهام گرفته است. پژوهش حاضر قصد دارد نشان دهد پلورالیسم مورد نظر میل با پلورالیسم آرمانی فایرابند یک تفاوت اساسی دارد و آن اینکه پلورالیسم برای میل یک ابزار برای کشف حقیقت است، اما برای فایرابند یک غایت است که در آن توقف می کند و جامعه آرمانی خود-جامعه آزاد- را بر اساس آن بنا می کند. همچنین نشان می دهیم فایرابند که با هر گونه معیار جهانشمول مخالف است و این امر را مبنای نقد علم قرار می دهد، هنگامی که می خواهد درباره بایدها و نبایدها و جهت حرکت جامعه آرمانی خود سخن گوید، یک اسطوره جدید به نام «رای اکثریت» می آفریند.
بررسی نسبت میان «فلسفه تعلیم و تربیت» با تمدن نوین اسلامی و تبیین فلسفه تربیتی مطلوب بر اساس دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
129 - 152
حوزههای تخصصی:
ایجاد تمدن نوین اسلامی به عنوان آرمان نظام جمهوری اسلامی، در سال های اخیر، در محافل علمی جدی تر مورد توجه قرار گرفته است. ماهیت میان رشته ای «تمدن پژوهی» نیز ضرورت پرداختن به این مقوله را از ابعاد گوناگون، تأکیدکرده است. مقام معظم رهبری، در راستای ایجاد تمدن نوین اسلامی بر مؤلفه «پرورش نیروی انسان کارآمد» تأکید نموده، نگاه اجتهادی و عالمانه به نظام تعلیم و تربیت رسمی و تدوین فلسفه تربیتی مناسب را توصیه نموده اند. هدف از انجام این پژوهش، اولاً، تبیین رابطه میان فلسفه تربیتی جامعه و تمدن سازی نوین اسلامی و ثانیاً، تبیین فلسفه تربیتی مطلوب با رویکرد تمدنی( بر اساس دیدگاه های مقام معظم رهبری) است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی- استنتاجی است. ابتدا از طریق توجیه نقش نظام تربیتی در تأمین سرمایه انسانی لازم برای تمدن سازی، پرورش خصوصیات معنوی- اخلاقی لازم، نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی، آماده سازی برای ورود به آموزش عالی و تولید علم و فناوری و پرورش نسل های بعدی نخبگان فکری جامعه ( برای تولید و ارتقای فکری) که برای تمدن سازی لازمند، رابطه میان فلسفه تربیتی و تمدن سازی توجیه شد. سپس مؤلفه های چهارگانه فلسفه تربیتی مطلوب در قالب: اقدامات زمینه ساز، اهداف تربیت، رویکرد تربیتی و ابعاد تربیت تبیین گردید. بر اساس یافته ها، در راستای هدف کلی تربیت ( یعنی پرورش سرمایه انسانی تمدن اسلامی)، ده هدف واسطه ای در هشت بعد: معنوی، روانی- شخصیتی، اخلاقی، علمی، مدنی، فرهنگی- سیاسی، جسمی و حرفه ای- اقتصادی به دست آمد. در نهایت، رویکرد تربیتی مناسب، تحت عنوان «تربیت انسان مؤمن کارآمد» پیشنهاد گردید.
بررسی نشانه های ظهور با تأکید بر فرقه واقفه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
83 - 100
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی، روایاتی دربارهی نشانههای ظهور آمده است، یکی از سرچشمههای ورود این روایات از طریق فرقهی واقفه است، از آنجا که این فرقه در جهت نصرت مذهب خویش، برخی از روایات را نقل به معنا، تقطیع یا تحریف میکردند، بررسی روایات آنها دقت بیشتری را میطلبد. یکی از نشانههای ظهور که در روایات امامیه، بر آن تأکید شده است اختلاف بنیعباس و انقراض آنهاست. این نشانه، محمل آسیبهای جدی و تطبیقات نادرست در مبحث مهدویت است. این نوشتار درصدد است با روش تاریخی و از طریق بررسی سند و متن روایات نشان دهد روایاتی که اختلاف بنیعباس به عنوان نشانه ظهور معرفی میکند، از سوی راویان واقفی برای مشروعیتزدایی از حکومت بنیالعباس، جعل شده و علامت بودن آن برای ظهور نادرست است