فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
انیمیشن ها با محتوا و مضمون مثبت و پسندیده، می توانند آینده ای مطلوب برای نسل های بعدی رقم زنند و با محتوا و مضمون نامناسب، نسلی ناپسند تربیت کنند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مضامین متناسب و مغایر با فرهنگ ایرانی اسلامی، گفت وگوها، شخصیت ها و صحنه های پرمخاطب ترین انیمیشن های گروه سنی «ج» است. این پژوهش با رویکرد کیفی و توصیفی، از نوع پیمایشی و تحلیل محتوای عرفی و تلخیصی است. جامعه آماری آن نیز دانش آموزان دختر پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی (گروه سنی ج) در سال تحصیلی 1401-1400 مدارس دولتی ناحیه 2 شهر یزد است.براساس جدول مورگان و کرجسی، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 502 دانش آموز برای گروه نمونه انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته و مشاهده انیمیشن ها بوده است. واحد تحلیل انیمیشن ها «صحنه» انتخاب و از بین پانزده انیمیشن پرمخاطب ، چهار مورد بررسی شده است. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار Excel2019 و کدگذاری مشاهدات، مبتنی بر تحلیل محتوای عرفی و تلخیصی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که از میان پانزده انیمیشن پرمخاطب، دوازده مورد، خارجی و تنها سه مورد، داخلی هستند. با این حال، انیمیشن داخلی «مهارت های زندگی» با 180 فراوانی، بیشترین مخاطب را داشته است. گفت وگوها، شخصیت ها و صحنه های مثبت، بیش از موارد و مضامین منفی است. مضامینی مانند اهمیت جایگاه خانواده، تلاش و استمرار در کسب مهارت، اهمیت کتاب و کتاب خوانی، راستی و صداقت، صله رحم، ایثار و فداکاری، همکاری و همیاری و... دیده می شود که مثبت و متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی است و مضامینی مانند بی احترامی، خودبرتربینی، عدم رعایت قوانین و مقررات، توسّل به جادو و... نیز دیده می شود که منفی و مغایر با فرهنگ ایرانی اسلامی است.
تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم؛ نگاهی به مسئولیت اجتماعی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
139 - 159
حوزههای تخصصی:
بحران کرونا با ابعاد گسترده خود جامعه ایران را همچون سایر جوامع در تنگناهای مهلک کمتر شناخته و تجربه شده ای گرفتار کرد. پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم دریابد پیام ها به عنوان ابزاری ارتباطی، حاوی چه ویژگیهای فرهنگی اجتماعی بوده و برای القای کدام پیام به مخاطب بکاررفته اند؟ کرونا با چه ویژگی هایی معرفی شده؟ پیام ها، مسئولیت اجتماعی افراد را چه می دانند؟ و در نشان دادن موضوع خطر و ترغیب مخاطبان به اتخاذ عملکرد مسئولانه در قبال آن چگونه بوده اند؟در فاصله زمانی پنج ماه، کلیه پیام ها با موضوع مذکور گردآوری و در مجموع ۱۰۶پیام به شیوه تمام-شماری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد پیام ها حول دال مرکزی ماندن در خانه بعنوان مهمترین شیوه مقابله، آرایش یافته اند. سهم مضامین رعایت بهداشت در پیام های نوشتاری و نیز تصویری بسیار اندک است. نیمی از پیام ها در القای ابعاد واقعی خطر، تصویری از کرونا نشان نداده و به پیام نوشتاری بسنده کرده اند. به فاصله گیری فیزیکی به ویژه درخصوص اعضای مسن و نیز در معرض آسیب خانواده اشاره نشده و مسئولیت اجتماعی ترویج شده تنها در موارد معدودی ماندن در خانه دانسته شده است. لذا پیام ها در بازنمایی خطر و بالتبع ترغیب کنشگران به درک عقلانی وضعیت و تصمیم گیری مبتنی بر استقلال فکری و مسئولیت اجتماعی مشترک چندان موفق نبوده و نتوانسته اند مخاطبان را از سردرگمی در بزنگاه های کنش و یا تقلید و پیروی از دیگری رهانیده، بهره گیری از توانایی ارزیابی و داوری عقلانی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی اخلاقی را در این خصوص ترویج سازند.
نقد کهن الگویی روابط اجتماعی در رمان های سیال ذهن ایرانی (مطالعه موردی: این سگ می خواهد رکسانا را بخورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در تلاش است که با تحلیل رمان «این سگ می خواهد رکسانا را بخورد» به عنوان نمونه ای از رمان های سیال ذهن ایرانی دهه نود، به تبیین این مسأله بپردازد که چگونه کهن الگوها می توانند روابط اجتماعی را از پیش تعیین کنند؟ و چگونه می توان با شناخت کهن الگوها در راستای ارتباط فرد با خود، روابط اجتماعی را بهبود بخشد؟ بر این اساس، با کاربست نظریات یونگ و بهره گیری از روش نقد کهن الگویی، کهن الگوهای آنیما و آنیموس، نقاب، سایه، خود، رنگ، نماها و اعداد در راوی رمان تحلیل شده است. داستان با سقوط آنیمای روای (کاوه) اتفاق می افتد و در ادامه آنیمای خود را نه در رکسانا (همسرش) بلکه در سایه رکسانا (راحله) جستجو می کند، در خلال داستان با اعترافات خود، نقاب از صورت افتاده می شود، با سایه اش(مهران بنگی) مواجه می شود. سقوط رکسانا منجر به آشکار شدن سایه کاوه می شود. در واقع، کشف آنیموس رکسانا در سایه کاوه (مهران بنگی) و آنیمای کاوه در راحله (سایه رکسانا) منجر به خودآگاهی کاوه می شود. جسدی که از رکسانا برجای می ماند توسط سگ (سایه راحله) مورد حمله قرار می گیرد. کشف سایه راحله توسط کاوه، او را در توقف زمان (تنهایی به مثابه سقوط) رها می کند. . راوی به عنوان بازنمایی از تجربه جامعه، با شناخت ناخودآگاه جمعی خود ( منطقه ناشناخته شخصیت )، ارتباط با خود که سنگ بنای ارتباط اجتماعی است را از طریق خودگشودگی و گسترش منطقه گشوده شخصیت بهبود می بخشد و می تواند تعاملات اجتماعی مطلوب تری را با دیگری تجربه کند.
مدل اثر بخشی تبلیغات بومی شده در شبکه های اجتماعی با رویکرد تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۳)
53 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه ظهور تبلیغات بومی دورنمای تبلیغات را تغییر داده است. تبلیغات بومی شده جدیدترین روند در محتوای ترکیبی است که ویژگی مشابه با بازرایابی محتوا، روزنامه نگاری بند و محتوای مهم با حمایت مالی شده و در عین حال وابسته به محیط دیجیتال رسانه میزبان است. این پژوهش با هدف طراحی مدل اثربخشی تبلیغات بومی شده در شبکه های اجتماعی صورت گرفته است. جهت پاسخ به پرسش اصلی پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شد. حوزه پژوهش کلیه مقاله های خارجی تبلیغات بومی شده است. در این پژوهش مضامین مرتبط با اثربخشی تبلیغات بومی شده از مقاله ها استخراج و پس از خوشه بندی، تلفیق و حذف کدهای مشترک؛ 61 مضمون کلیدی، 18 مضمون یکپارچه کننده و چهار مضمون کلان به دست آمد. روایی تحقیق با استفاده از رویکرد تحلیل متن تأیید شد. روش هولستی جهت ارزیابی پایایی استفاده شد و میزان آن 85درصد محاسبه شد که از مقدار استاندارد 7/0 بالاتر بود. در نتایج از تحلیل مضامین کلیدی و یکپارچه تبلیغات بومی شده، چهار مضمون کلان به دست آمد که شامل شرایط علّی، شرایط واسطه ای، شرایط تعدیل گر و پیامدهای تبلیغ در تبلیغات بومی شده است. نتایج حاصل در قالب شبکه مضامین، تحلیل و منجر به تدوین مدل نهایی پژوهش شد.
بررسی رابطه میان گزینه های پروفایل کاربران دختر اینستاگرام با باورهای دینی آن ها (مطالعه موردی؛ دختران مراجعه کننده به برخی مراکز روانشناختی شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
505 - 536
حوزههای تخصصی:
با گسترش استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی اینترنتی، لازم به نظر می رسد درمورد این شبکه ها و نوع رفتارهای کاربران و تأثیرات آن بر آن ها، پژوهش انجام پذیرد؛ تا راهگشای استفاده مفیدتر از این تکنولوژی جدید باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان گزینه های پروفایل کاربران دختر(20 تا 24ساله) اینستاگرام، با باورهای دینی آن ها در بین کاربران مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر قم انجام شده است. به این ترتیب که، از میان دختران 20 تا 24 ساله مجردی که اینستاگرام داشتند و به مراکز روانشناختی شهر قم مراجعه کرده بودند، 170 نفر به روش در دسترس انتخاب گردیدند. همچنین به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد اندازه گیری باورهای دینی معبد استفاده شد؛ و داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با روش اینتر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از میان 4مؤلفه باورهای دینی (رفتار مذهبی شخصی، رفتار مذهبی جمعی، رفتار عملی مذهبی، رفتار دینی) و نیز سازه باورهای دینی، هیچ مؤلفه ای با خودافشایی نمونه مورد مطالعه از طریق اسم و بیو در پروفایل اینستاگرام، رابطه معنی داری نداشت. از میان این 4 مؤلفه باورهای دینی و سازه باورهای دینی، همگی با خودافشایی کاربران اینستاگرام از طریق ارائه عکس، رابطه ای منفی و معنی دار داشتند. همچنین از نتایج حاصله چنین استنباط می شود که، افرادی که به هر نحو، باورهای مذهبی و دینی بالاتری داشتند، خودافشایی کم تری از طریق ارائه عکس در اینستاگرام داشتند.
بررسی فرایندهای فاصله گزینی مردم از مطبوعات و راهکارهای کاهش آن: ارائه یک مدل پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
71 - 110
حوزههای تخصصی:
مطبوعات در سال های اخیر و تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند مجازی شدن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از یک طرف و محدودیت های موجود از طرف دیگر، با ریزش مخاطب مواجه بوده اند. نتیجه این فرآیند فاصله گزینی مردم از مطبوعات بوده است. پژوهش حاضر دلایل، فرآیندها، راهبردها و پیامدهای این مسئله را بررسی کرده است. این پژوهش با روش تحقیق نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، متخصصان ارتباطات و رسانه های ارتباطی و افرادی بودند که حداقل 7 سال سابقه فعالیت در زمینه مطبوعات داشتند. بر این اساس و با روش نمونه گیری هدفمند 29 نفر انتخاب شده و با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها مصاحبه انجام گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که شرایط علی تأثیرگذار بر فاصله گزینی مطبوعات را می توان در سه بخش تقسیم بندی نمود: عوامل فرهنگی-اجتماعی (سنت شفاهی ایرانی، دیجیتالیزه شدن فرهنگ، مینیمالیستی شدن زندگی و بی اعتمادی نهادی)، عوامل سیاسی (محدودیت های سیاسی و سیاست زدگی رفتاری) و عوامل اقتصادی (فقر اقتصادی، تورم و گرانی). شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر فاصله گزینی مردم از مطبوعات عبارت اند از: اقتصاد سیاسی و مجازی سازی. همچنین شرایط مداخله گر تأثیرگذار بر فاصله گزینی مردم از مطبوعات شامل دو مورد بود: ضعف محتوایی و ضعف ساختاری. راهبردها و استراتژی های مواجه با فاصله گزینی مردم از مطبوعات عبارت اند از: نوسازی محتوایی، نوسازی ارتباطی و نوسازی ساختاری. در صورت تحقق این راهبردها، مهم ترین پیامد برای مطبوعات، کاهش فاصله گزینی مردم از مطبوعات و نزولی شدن روند کاهش مخاطبان مطبوعات است.
آسیب شناسی جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران؛ مبتنی بر مورد کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
207 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی آسیب های برگزاری جایزه کتاب سال به منظور بهبود سیاست ها، شیوه برگزاری، ارتقاء فرایند داوری و تأثیرگذاری بیشتر آن در جامعه نشر است. پژوهش از نظر رویکرد از نوع کیفی و از نظر روش اجرا از نوع موردکاوی است. جامعه مورد مطالعه، نوشته های مرتبط با جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، اساتید دانشگاه، متخصصان و ذی نفعان درگیر در برگزاری و اجرای جشنواره و ناقدان و متخصصان مطلع در حوزه کتاب سال است که از تکنیک نمونه گیری متخصص برای انتخاب نمونه استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از بررسی نوشته ها، مصاحبه و گروه کانونی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در دو مرحله انجام شده است؛ دور اول کدگذاری و دور دوم الگویابی. در دور اول کدگذاری، سعی شد به هر تکه ای از داده یک برچسب (همان کد) داده شود؛ در دور دوم، الگوهایی از این کدها استخراج شد. برای پیشبرد فرایند کدگذاری ابزارهای گوناگونی ازجمله انجام فرایند با مداد و کاغذ گرفته تا استفاده از برنامه های رایانه مکس کیو.دی. ای (ویرایش 11) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مسائل و مشکلات کتاب سال را می توان در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی، روندهای اجرایی و داوری دسته بندی کرد. همپوشانی جایزه کتاب سال با جوایز دیگر و مشخص نبودن جایگاه آن نسبت به جوایز دیگر، سبب کاهش شأن کتاب سال شده است. وابستگی بیش از حد جایزه به بدنه دولت هم از نظر مادی و هم از نظر سیاست گذاری، انتخاب دبیر علمی، داوران و... سبب شده تا در دوره های محدودی، شاهد دخالت های مسئولان فرهنگی در رأی و نظر داوران و همچنین معرفی برگزیدگان باشیم. اعتماد به جشنواره ها و جوایز مهم ترین اتفاقی است که می تواند در رشد و بالندگی و تأثیرگذاری آن ها مؤثر باشد و ضمن اقبال مردم و متولیان امر به جوایز، در ارتقا صنعت نشر تأثیرگذار باشد و مسئولان نهاد کتاب سال باید در این خصوص برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب تری داشته باشند.
تأثیر رسانه های نوین بر انسجام اجتماعی در مناطق کمتر برخوردار شهر تهران (مورد مطالعه: واتساپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه رسانه های نوین به ویژه شبکه های اجتماعی تعاملی را می توان یکی از پدیده های ارتباطی دهه های اخیر در ایران و جهان دانست؛ رسانه هایی که با پررنگ نمودن نقش کاربران در روابط اجتماعی توانسته تغییرات محسوسی در حوزه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنان ایجاد نماید. اما اینکه در کنار پررنگ شدن نقش کاربران، این شبکه ها در مناطق کمتر برخوردار که با شکاف های اجتماعی زیادی مواجهند می توانند بر انسجام اجتماعی نیز تاثیرگذار باشند مسئله ای است که پژوهش حاضر با هدف پاسخ به آن انجام شده است. با گردآوری نظرات جوانان کاربر واتساپ در مناطق کمتر برخوردار شهر تهران به روش گلوله برفی و تحلیل آماری داده ها با آزمون آماری پیرسون این نتیجه حاصل شد که استفاده از واتساپ با هر دو مولفه انسجام اجتماعی (پایبندی اجتماعی و برابری اجتماعی) رابطه مثبت و معناداری دارد و می تواند بر آنها اثرگذار باشد. البته در این بین در مولفه احساس برابری بیشتری رابطه را با احساس مشارکت و در مولفه پایبندی اجتماعی بیشترین رابطه را با احساس پذیرش دارد و نتوانسته بر احساس هم سطحی در این مناطق نیز تاثیری بگذارد. بنابراین در کنار تقویت نقش آفرینی فردی لازم است آثار انسجام بخشی این شبکه نیز در سیاستگذاری های عمومی مورد توجه قرار گرفته و از این ظرفیت برای کاهش هزینه اجرای سیاست های فرهنگی- اجتماعی بهره لازم برده شود.
جایگاه، رسالت و مسئولیت اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه دست اندرکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۰)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
محققان در این تحقیق، با نگاه دیگری به شیوه های برنامه سازی و استفاده از روش کیو، پنج ذهنیت متفاوت دست اندرکاران را درباره جایگاه، رسالت و مسئولیت اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران شناسایی کرده اند. ذهنیت یک؛ با تأکید بر جایگاه مهم عوامل درون سازمانی در دروازه بانی مطالب و اعتقاد به عینی گرایی نسبی بیشتر متمایل به ملت، مسئولیت اجتماعی صدای جمهوری اسلامی را اجتناب از عوام فریبی، مبارزه با فرهنگ استعماری غرب و انحراف های دینی و مذهبی در جامعه می داند. ذهنیت دو؛ با تأکید بر جایگاه مهم عوامل برون سازمانی در دروازه بانی مطالب و اعتقاد به عینی گرایی نسبی بیشتر متمایل به حکومت، مسئولیت اجتماعی صدای جمهوری اسلامی را حمایت بدون استثنا از سیاست ها و برنامه های ارکان آن می داند. ذهنیت سه؛ با اعتقاد به عینی گرایی مطلق، شیوه عینی تشریحی انتقادی را بر سایر شیوه ها ترجیح می دهد و مسئولیت اجتماعی صدای جمهوری اسلامی را انعکاس بی کم وکاست واقعیت ها و تشریح و تحلیل رویدادها، در استقلال کامل از خواست دیگران (چه حکومت و ملت) می داند. ذهنیت چهار؛ گرچه به ظاهر شیوه عینی توسعه ای را ترجیح می دهد، اما به دلیل اینکه به داشتن روحیه انتقادگری به عنوان یک الزام بی توجه است، به شیوه عینی شبه توسعه ای اعتقاد دارد و مسئولیت اجتماعی صدای جمهوری اسلامی را از زاویه آن می بیند و ذهنیت پنج نیز گرچه به ظاهر شیوه توسعه ای را ترجیح می دهد، اما به خاطر بی توجهی به الزام های آن، مانند تأمین استقلال حرفه ای و امنیت شغلی برنامه سازان و همچنین، برنامه سازی بر مبنای نظریه رسانه های توسعه بخش، به شیوه شبه توسعه ای اعتقاد دارد و مسئولیت اجتماعی صدای جمهوری اسلامی را چیزی فراتر از آن نمی داند.
نقش هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
1 - 22
حوزههای تخصصی:
با گسترش فناوری و توسعه هوش مصنوعی، صنعت مطبوعات نیز با تحولاتی مواجه شده است. با استفاده از هوش مصنوعی، می توان فرآیندهای مختلفی از جمله جمع آوری، تحلیل و ارائه اطلاعات را بهبود بخشید. در این مقاله، به بررسی نقش هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا می پردازیم. ابتدا، با بررسی مفهوم هوش مصنوعی و نحوه کارکرد آن، به بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات می پردازیم. سپس، با بررسی موارد مختلف در صنعت مطبوعات، نقش هوش مصنوعی در تولید و انتشار محتوا را بررسی می کنیم. در این بخش، به بررسی مواردی مانند تحلیل داده ها، تولید و تنظیم محتوا، اجرای تبلیغات هوشمند و تعامل با مخاطبان با استفاده از هوش مصنوعی می پردازیم. در ادامه، با بررسی نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه، به تأثیر هوش مصنوعی بر روند تولید و انتشار محتوا می پردازیم. با بررسی نتایج پژوهش های انجام شده، می توان به نتیجه گیری هایی در مورد کارآیی و کاربرد هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و همچنین تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا رسید. در پایان، با توجه به نتایج به دست آمده، به بررسی چالش ها و فرصت های شناسایی شده در استفاده از هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات می پردازیم و نتایج نهایی را برای خوانندگان خود به ارمغان می آوریم.
تحلیل جامعه شناختی آینده مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
23 - 34
حوزههای تخصصی:
مطبوعات به عنوان یکی از برجسته ترین عناصر فرهنگی کشور نقش موثری در هدایت، مدیریت و نمایندگی افکار عمومی و شکل گیری وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی جوامع داشته است. امروزه با توجّه به رشد شتابان فناوری های نوین و ظهور پیام رسان های مختلف در بستر فضای مجازی، قالب های متنوّعی برای انتقال پیام و اطلاع رسانی در دسترس عموم قرار گرفته است. این امر موجب شده است که عدّه ای از پایان عصر مطبوعات مکتوب و سیطره فضای مجازی در عرصه ارتباطات سخن بگویند. از سوی دیگر، عدّه ای نیز معتقدند که مطبوعات و فضای مجازی دو قالب متفاوت هستند که حیات آینده یکی در گرو دیگری نیست و هر کدام بنابر اقتضائات و شرایط خاص اجتماعی و تاریخی می توانند بر فضای اجتماعی اثر گذار باشند. در این نوشتار ضمن بررسی ایده های مذکور، به دنبال آن هستیم که با نگاه جامعه شناختی و آینده پژوهانه و بهره گیری از رویکرد اسنادی و تاریخی بر خاص بودن مطبوعات به عنوان یکی از موثرترین رسانه ها از جنبه محتوایی در عصر حاضر و آینده تأکید نموده و نشان دهیم که آنچه در حال تغییر و تحوّل است قالب و ابزار انتقال پیام است و مطبوعات در صورت درک منطقی پیشرفت تکنولوژی و تغییرات روز افزون قالب های انتقال پیام، به عنوان یک منبع اصلی و مهم تولید محتوا همچنان در آینده نیز دارای مرجعیت و هدایتگری در عرصه های اجتماعی به شمار می رود.
دستور زبان تخیل ویتگنشتاین به مثابه روش در گسترش درام (با نگاهی به فیلم نامه «وقت دیگر، شاید»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
112 - 85
حوزههای تخصصی:
در قرن بیستم، چرخش های مطالعات زبانی در حوزه فلسفه زبان، بر بسیاری از شاخه های دیگر فلسفه، همچون مطالعات تخیل در هنر نیز تأثیر گذاشت. لودویک ویتگنشتاین در جایگاه یکی از چهره های فلسفه زبان در قرن بیستم،کوشید فلسفه زبان را از حوزه نظریه برهاند و به روش نزدیک کند. بنابراین گزاره های او- به خصوص در دوره متأخر- راهی است برای شناختن کارکردهای زبان درراستای روش مندی دستورزبان. هدف از نگارش این مقاله، دست یابی به شیوه های بسط زبان نمایشی، با نگاهی به روش دستور زبان تخیل بر پایه آرای ویتگنشتاین است. در این راستا، فیلم نامه «وقت دیگر، شاید» اثر بهرام بیضایی، برگزیده شده که بازی های زبانی تخیل در آن مشهود است. در این پژوهش، به این سؤال پاسخ داده شده که چگونه روش ویتگنشتاین در دستور زبان تخیل، می تواند منجر به بسط زبان دراماتیک شود؟ بر همین اساس، این فرضیه قوت می گیرد: به نظر می رسد بیضائی، عناصر مختلفی را با درهم آمیزی دستور بازی های زبانی متفاوت تخیل درهم آمیخته تا به گسترش زبان نمایشی اثر یاری رساند. این پژوهش، براساس هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، بر پایه روش کیفی و بر مبنای ماهیت توصیفی انجام گرفته است. براساس نتایج، روش تخیل پردازی و شکل گیری دستور بازی زبانی آن در فیلم نامه مورد نظر، دارای شکل های متفاوتی بوده و منجر شده بیضائی روش های متفاوت کلامی را در گفت و گونویسی و تصویرسازی درهم آمیزد و با روش تخیل شبکه ای، به تولید دستور زبانی ویژه دست یابد.
ظرفیت ها و چالش های الگوی سینمای ملی- ژانری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
144 - 113
حوزههای تخصصی:
سینمای ملی، متمایز از سینمای «جریان اصلی» یا مترادف با «سینمای هنری» نیست. فیلم های توده پسند نیز بیانگر منش های ملی و حاکی از رابطه درهم تنیده نظام ژانری و سینمای ملی اند. درعین حال، ژانرها و سینمای ملی با چالش های متعددی از حیث تعاریف، مرزبندی ها و کارکردهای گوناگون مواجه اند. ژانرها به مثابه پاره گفتارهای سینمای ملی، روندمحور و همواره در معرض تحول و بازنگری اند. هدف این مقاله، بررسی تبادلات، هم پوشانی ها، ظرفیت ها و چالش های نظریه های ژانر و سینمای ملی، مواجهه با پویش های درونی و بیرونی امر ملی و نقش تأثیرگذار دولت هاست. در این مقاله برای بررسی ظرفیت ها و چالش های سینمای ملی ژانری از روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی بهره گرفته شده و از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، داده های مورد نیاز گردآوری شده اند. یافته ها نشان می دهند که الگوی سینمای ملی ژانری می تواند از ظرفیت ها و امکانات ژانر و امر ملی بهره بگیرد. این الگوی کارآمد می تواند بازتاب تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و واقعیت های چندگانه اجتماع در برهه های گوناگون باشد. لایه های معنایی و نحوی پاره گفتارهای امر ملی حاوی سنت ها، ارزش های اجتماعی و فرهنگی و واقعیت های چندگانه ملی اند. الگوی سینمای ملی ژانری می تواند با اتخاذ راه کاری انعطاف پذیر برای تعریف و بازتعریف مرزهای درونی و بیرونی اش، استمرار یابد.
مقررات گذاری برای اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی با مداقه بر حوزه تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور رسانه های دیجیتال موجب رشد پدیدهای تحت عنوان اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی در دهه ی گذشته گردیده که توجه زیادی را در محیط های آکادمیک و سطوح قانونگذاری به خود جلب نموده است. مقاله ی حاضر مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که چه الزامات قانونی برای تنظیم این نوعِ جدید از کار باید ارائه نمود که به نوعی بتوان به تنظیم گری آنان پرداخت؟ به عبارتی چه محدودیت های قانونی می تواند برای تبلیغات از طریق اینفلوئنسرا اعمال شود تا تضمین کند که حقوق مصرف کنندگان و کاربران و به طور کلی مردم محافظت میشود؟ ضرورت مقررات گذاری در این حوزه، بررسی تحولات اخیر در حوزه ی قوانین و مقررات مربوطه را می طلبد که در این نوشتار ضمن پرداختن به مفهوم اینفلوئنسر، بهترین شیوه و روشهایی را که در خصوص تنظیم گری اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی به ویژه در حوزه ی تبلیغات در کشورهای مختلف در نظر گرفته شده، ارائه میگردد. نتایج حاکی است با وجود برخی مقررات و کدهای اخلاقی جهت تنظیم مسائل مربوط به اینفلوئنسرها در حوزه ی تبلیغات، نظام های حقوقی موجود در این خصوص هنوز راه طولانی در پیش داشته، چرا که مسائل مربوط به اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی تنها
نشانه ها در خدمت تولید معنا در رسانه: عکاسی دفاع مقدس از منظر نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی در جایگاه رسانه ای مؤثر در بیان واقعیات اجتماعی و ارتقا سطح آگاهی جمعی، دارای نقش های روایتی و مفهومی کارآمد است. عکس های جنگ ایران و عراق به عنوان متونی ضمنی از عوامل گفتمانی، مؤلفه های اجتماعی و شناختی، از جمله نظام های ارزشی اجتماعی- فرهنگی هستند. دراین پژوهش نگارندگان تلاش دارند تا با استفاده از مفاهیم نظری موجود در نشانه شناسی گفتمانی به عنوان روشی کارآمد برای بررسی و شناخت چگونگی سازو کار نشانه ها در خدمت تولید معنا و نیز تدوین الگویی منسجم و نظام مند برای استخراج و تفسیر اطلاعات موجود در عکس های دفاع مقدس را مورد بررسی قرار دهد. هدف پژوهش پاسخ به این پرسش ها است که ساختارهای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی عکس های دفاع مقدس از چه الگوهایی تبعیت می کنند و این سه ساختار چگونه نقش عکس ها در بازنمود مفهوم دفاع مقدس را نمایان می سازند؟ عکس های مورد تحلیل از آثار آلفرد یعقوب زاده عکاس جنگ تحمیلی به دلیل ویژگی روایتگری آنها انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد که عکس های مورد پژوهش، مملو از منابع نشانه ای روایتی، مفهومی، دارای ساختارهای گفتمان مدار و ایدئولوژی نهفته ای هستند که نقشی موثر در شکل گیری تعاملات در حوزه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را ایفا می نمایند.
ارائه مدل رسانه خبری اعتمادساز در شرایط بحران با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل یابی معادلات ساختاری (مورد مطالعه: بحران کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های خبری نقش بسیار مهمی در شکل گیری افکار عمومی در جوامع دارند. اهمیت این نقش نه در مراجعه تعداد زیاد مخاطبان به این رسانه ها، بلکه در میزان اعتماد اجتماعی است که مخاطبان به رسانه خبری پیدا می کنند. لذا هدف کلی تحقیق حاضر، ارائه مدل رسانه خبری اعتمادساز در شرایط بحران کووید 19 است. در تحقیق حاضر با توجه به سؤالات تحقیق و ماهیت اکتشافی بودن آن، جهت گیری پژوهش از نوع آمیخته با رویکرد داده بنیاد و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان حوزه مدیریت رسانه (اساتید دانشگاهی، مسئولین سازمان صدا و سیما) بودند که به روش گلوله برفی و با معیار اشباع نظری انتخاب شدند. در مرحله کمی نیز جامعه آماری شامل مدیران، معاونین و کارشناسان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تعداد 165 نفر بودند که تعداد 116 نفر مطابق فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. در این تحقیق هر یک از متغیرهای شناسایی شده از طریق مصاحبه در قالب متغیرهای علّی، مداخله گر، محوری، زمینه ای، راهبردهای و پیامدهای دسته بندی و تعیین، و بر اساس دسته بندی انجام شده، مدل رسانه خبری اعتمادساز در شرایط بحران کووید 19 ترسیم شد.
بررسی ارزش های عمومی در آگهی های خدمات عمومی(P.S.A) رادیو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربین انواع برنامه های رادیویی، آگهی های خدمات عمومی یا PSA مهمترین وسیله برای انتقال پیامهای اجتماعی رایگان به مخاطبان شناخته می شوند. این مقاله که با هدف مطالعه وضعیت بازنمایی ارزشهای اجتماعی در اینگونه آکهی ها در ایران انجام شده است بر مبنای نظریه «ساختار ارزشی شوارتز» ده بعد انگیزشی برای ارزش ها مشخص شده و 57 ارزش اجتماعی متفاوت را در نظر گرفته است تا بازتاب این ارزش ها در نمونه های بدست امده را برسی کند.این پژوهش با تحلیل محتوای کیفی 10 نمونه از آگهی های اجتماعی پخش شده درشبکه رادیویی ایران انجام شده ونتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که در هر آگهی خدمات عمومی که ساخته و ارائه می شود به صورت خودآگاه و ناخوداگاه برای ارائه پیام از این ارزش ها سود می جویند و به شکل های مختلف و مرتبط باهم این ارزش ها انعکاس می یابند. اما با توجه به رویکرد سازمان وهر شبکه این ارزشهای اجتماعی در سلسله مراتبی از اهمیت قرار می گیرند مثلاً اگر رویکرد سازمان توجه و اهمیت به مسئله سلامت و یا محیط زیست باشد، تهیه کنندگان و برنامه سازان نیز تلاش می کنند که این موضوعات را در برنامه ها و آگهی ها منعکس نمایند.
روایت پدیدارشناسانه فقرای نامرئی از فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقرای نامرئی حکایت زندگی قشری از افراد تحصیلکرده در محیط های شهری است که معمولاً فقیر به نظر نمی رسند. فقرای نامرئی، افرادی هستند که درآمد دارند اما پس انداز ندارند، بقای اقتصادی آن ها سه تا چهار ماه بیشتر نیست؛ این قشر شغل رسمی با حقوق اولیه دارند و ممکن است بیش از یک شغل داشته باشند، آن ها ازنظر جغرافیایی شهرنشین هستند، اما در محله های فقیرنشین شهر زندگی نمی کنند. هدف این مطالعه کیفی دستیابی به فهم معنا و برداشت ذهنی مشارکت کنندگان از پدیده فقر بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش پیش رو، کارمندان دانشگاه بوده، راهبرد نمونه گیری، نظری و شیوه نمونه گیری هدفمند بوده است. داده ها با فن کدگذاری نظری، تجزیه وتحلیل و درنهایت، پنج مقوله اصلی؛ دفن آرزوها، شرم ساری، داغ ننگ جغرافیایی، رنج مزمن بدنی و فقر در قامت احساس ناتوانی؛ تولید بدن های رام و مطیع به عنوان معنا و مفاهیم فقر ساخته شدند. همچنین درخصوص علل زمینه ای کلان چهار مقوله مفهومی همچون خانواده و شکستن بال پرواز، جامعه پذیری فقر، فقر شبکه ای در حاشیه شهری، دیده نشدن نهادی و درخصوص علل خرد نیز دو مقوله اصلی قفس فولادین فرهنگ فقر و همرنگی با دوستان برساخته شدند.
تأثیر رسانه ها و شبکه های اجتماعی و مجازی بر خط مشی و تصمیمات سرمایه گذاران بازارهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای مبتنی بر فضای دیجیتال و عصر ارتباطات الکترونیکی و مجازی، رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی ضمن اینکه نقش منابع خبری را برای اکثر اطلاعات و داده های مالی ایفا می کنند، مشکل عدم تقارن اطلاعات بین سرمایه گذاران و بازارهای مالی را تنظیم، تعدیل و توسعه بازارها را تقویت می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر رسانه های جمعی بر خط مشی و تصمیمات سرمایه گذاران بازارهای مالی است. جامعه هدف، بر اساس یک بررسی در سال 1400 بین 420 دانشجوی دارای تجربه سرمایه گذاری بازارهای مالی انجام شد که به روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی انتخاب و پس از جمع آوری، 200 نطرسنجی با استفاده از مدل لوجیت مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: الف) رسانه های جمعی منجر به ایجاد نوسانات در تصمیمات و خط مشی سرمایه گذاران می شود و بر تصمیمات آن ها تأثیر می گذارد؛ ب) در شرایط کسادی و وجود بحران در بازارهای مالی، تأثیر و ضریب نفوذ رسانه های خبری بیشتر از رسانه های اجتماعی و تخصصی است؛ ج) درحالی که در شرایط وجود رونق در بازارهای مالی تنها، برای تعدیل و انجام اصلاحات در بازارهای مالی، تأثیر رسانه های خبری بیشتر از رسانه های اجتماعی و تخصصی است؛ د) گزارش های خبری رسانه ایی اصولاً دارای تأثیر نامتقارن است به این معنا که در شرایط رونق بازار، سرمایه گذاران توجه بیشتری به گزارش های خوش بینانه دارند و از گزارش هایی که دارای سیگنال های منفی هستند، چشم پوشی می کنند. در مقابل، در شرایط کسادی و نبود رونق در بازار، سرمایه گذاران نسبت به گزارش های رسانه ایی بدبینانه آسیب پذیرتر هستند و گزارش هایی با اطلاعات فعال تأثیر قابل توجه و معنی داری بر تصمیمات آنان نمی گذارد با این حال سرمایه گذاران بازارهای مالی لازم است، نسبت به آموختن سواد رسانه ایی در کنار سواد مالی جهت تشخیص اخبار واقعی از اخبار کذب و دروغین اقدام نمایند.
Self-Control and Cybercultural Transgressions: How Social Media Users Differ
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۱, January ۲۰۲۳
81 - 104
حوزههای تخصصی:
Cyber transgressions (nonnormative behaviors, attitudes and conditions)– both cultural and criminal– have raised social control concerns among different stakeholders. A group comparison research design was adopted to examine the effects of sociodemographic factors and social media use habits of Iranian social media users (n= 989) on their self-control, cybercultural transgressive behaviors, and transgressive content consumption. The study has contributed to the literature by recognizing the impacts of gender, age, relationship status, parental, educational, and occupational status, and household income level on the outcome variables. Altogether, it can be inferred from the results that individuals (especially women) who are older, married, have children, are middle-income, university educated, non-student, have more years of Internet use experience, and less daily internet use, and have a job (also retired individuals and housewives) are less likely than others to commit online transgressive behaviors, or consume transgressive content. The findings of this study can be employed to devise new policies and initiatives to socially control the cybercultural transgressions, without applying coercion.