فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
93 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه الگوی بهره گی ری از ظرفیت رسانه ها در توسعه نوآوری های آموزشی در برنامه درس تربیت بدنی بوده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و رویکرد آن، کیفی بوده و از روش تحلیل تم (مضمون) استفاده شده است. برای انجام مصاحبه، مشارکت کنندگان پژوهش از میان اعضای هیئت علمی رشته مدیریت ورزشی انتخاب شده اند و از دیدگاه های مدیران تربیت بدنی آموزش وپرورش، مدیران مدارس، معلمان و دبیران تربیت بدنی مدارس و دانش آموزان نیز بهره برده شده است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند، از نوع معیاری (معیار داشتن پژوهش برای استادان و تجربه بیش از 10 سال برای مدیران تربیت بدنی آموزش وپرورش، مدیران، معلمان و دبیران تربیت بدنی و کسب مدال های قهرمانی ورزشی برای دانش آموزان) تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته و تعداد نمونه ها شامل 18 نفر بوده است. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای بهره برده شده و نتایج تحلیل مضمون نشان داده است که 4 مضمون سازمان دهنده آموزشی، سرگرمی، انگیزشی و فرهنگ سازی و 21 مضمون پایه به عنوان ابعاد نقش رسانه ها در توسعه برنامه درسی نوآورانه درس تربیت بدنی وجود دارند. باتوجه به تأثیر نقش رسانه ها در توسعه برنامه درسی نوآورانه درس تربیت بدنی مدارس، توصیه می شود که از نتایج پژوهش حاضر به منظور توسعه برنامه درسی نوآورانه درس تربیت بدنی مدارس استفاده شود.
بررسی رابطه استفاده از رسانه ها با هویت اجتماعی و سبک زندگی زنان ( مورد مطالعه: کارمندان زن شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۰)
167 - 188
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از فناوری های جدید (شبکه های اینترنتی و ماهواره ها) منجر به تحول های اساسی در هویت اجتماعی و سبک زندگی در شهرها شده است. تحقیق پیش رو، در تلاش است تا رابطه استفاده از رسانه ها را با سبک زندگی زنان مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق برابر با کارمندان زن شاغل در سازمان های دولتی شهر جیرفت در سال 1394 (2800 نفر) است و نمونه تحقیق برابر با 400 نفر با دقت 95درصد اطمینان با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران برآورد شده است. شیوه نمونه گیری تلفیق روش های نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده است. در خصوص چارچوب نظری از تلفیق نظریه های وبلن، بوردیو، راش در زمینه تبیین عوامل اجتماعی و نظریه های ماکس وبر و دورکیم در زمینه تبیین عوامل فرهنگی مؤثر بر سبک زندگی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مصرف رسانه ای از بین تمام متغیرهای تحقیق، بیشترین تأثیر مستقیم و مثبت را بر سبک زندگی دارد، این تأثیر برابر با 198/0 است. پس از آن متغیرهای هویت گروهی، با تأثیری برابر با 155/0 و مصرف فرهنگی با تأثیری برابر با 186/0 بیشترین تأثیر را بر سبک زندگی دارند. تأثیر مستقیم متغیرهای دیگر در مدل سازی معادلات ساختاری معنادار نبوده و در اصلاحات پیشنهادی مدل حذف شده است. متغیرهای دیگر تحقیق از طریق تأثیری که بر هویت گروهی دارند، بر سبک زندگی تأثیرگذارند.
مخاطب محوری رسانه ملی در فضای مجازی(با رویکرد آینده پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
153 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مخاطب محوری فضای مجازی در آینده پژوهی رسانه ملی با استفاده از روش ترکیبی فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی بوده است. نمونه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه رسانه بوده که تعداد 15 نفر اعضای پنل دلفی نمونه را تشکیل داده اند. بر اساس یافته های پژوهش،16 عامل شناسایی شده اند. رتبه بندی این معیارها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داده است که معیارهای اعتبار منبع پیام و خود پیام، تبدیل شدن به رسانه مرجع در حوزه اطلاع رسانی در فضای مجازی، پرهیز از نگاه جانبدارانه و کاستن از مقررات سختگیرانه و ممیزی ها در حوزه تولید محتوا در فضای مجازی به ترتیب، رتبه اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند و در نهایت، معیارهایی مانند استفاده حداکثری از جذابیت های بصری، امکان دسترسی بیشتر به آرشیو برنامه ها در سایت های رسانه ملی و ایجاد پادکست های رادیویی و تلویزیونی از کمترین اهمیت برخوردار بوده اند.
تأثیر رسانه های نوین بر انسجام اجتماعی در مناطق کمتر برخوردار شهر تهران (مورد مطالعه: واتساپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه رسانه های نوین به ویژه شبکه های اجتماعی تعاملی را می توان یکی از پدیده های ارتباطی دهه های اخیر در ایران و جهان دانست؛ رسانه هایی که با پررنگ نمودن نقش کاربران در روابط اجتماعی توانسته تغییرات محسوسی در حوزه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنان ایجاد نماید. اما اینکه در کنار پررنگ شدن نقش کاربران، این شبکه ها در مناطق کمتر برخوردار که با شکاف های اجتماعی زیادی مواجهند می توانند بر انسجام اجتماعی نیز تاثیرگذار باشند مسئله ای است که پژوهش حاضر با هدف پاسخ به آن انجام شده است. با گردآوری نظرات جوانان کاربر واتساپ در مناطق کمتر برخوردار شهر تهران به روش گلوله برفی و تحلیل آماری داده ها با آزمون آماری پیرسون این نتیجه حاصل شد که استفاده از واتساپ با هر دو مولفه انسجام اجتماعی (پایبندی اجتماعی و برابری اجتماعی) رابطه مثبت و معناداری دارد و می تواند بر آنها اثرگذار باشد. البته در این بین در مولفه احساس برابری بیشتری رابطه را با احساس مشارکت و در مولفه پایبندی اجتماعی بیشترین رابطه را با احساس پذیرش دارد و نتوانسته بر احساس هم سطحی در این مناطق نیز تاثیری بگذارد. بنابراین در کنار تقویت نقش آفرینی فردی لازم است آثار انسجام بخشی این شبکه نیز در سیاستگذاری های عمومی مورد توجه قرار گرفته و از این ظرفیت برای کاهش هزینه اجرای سیاست های فرهنگی- اجتماعی بهره لازم برده شود.
ارتباط بازی های رایانه ای با هوش چندگانه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
121 - 137
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مطالعه ای از نوع توصیفی تحلیلی به منظور بررسی رابطه انجام بازی های رایانه ای با مولفه های هوش هشتگانه گاردنر است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان سال آخر دانشگاه هنر اسلامی تبریز بودند که از بین آنها 100 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی و طبقه بندی شده در هفت رشته تحصیلی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه گاردنر و پرسشنامه شامل متغیرهای مربوط به بازی های رایانه ای بود. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، خی دو، آنالیز واریانس یکطرفه و تی مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد نوع بازی های انجامی با هوش منطقی و فضایی رابطه معنادار دارد. همچنین میزان ساعات انجام بازی های رایانه ای در طول روز با هوش فضایی رابطه خطی مثبت معناداری داشت ولی با سایر مولفه های هوش رابطه ای نداشت. بین نحوه انجام بازی های رایانه ای و مولفه های هوش هشتگانه رابطه ای مشاهده نشد. نتایج نشان داد ساعات و نوع باری های انجامی با جنسیت رابطه دارد و میانگین ساعات شبانه روزی انجام بازی های رایانه ای در بین پسران بیش از دختران است. ضمنا دختران بیشتر به تنهایی و به انجام بازی های سرگرم کننده و پسران بیشتر با دوستان و به انجام بازی های جنگی می پردازند. بین میزان ساعات روزانه صرف شده برای انجام بازی های رایانه ای و عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز رابطه خطی منفی موجود بود.
هوش مصنوعی و الگوی بهینه مدیریت پخش تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات در عرصه های مختلف رسانه ای، به ویژه گسترش پرشتاب هوش مصنوعی مدیریت پخش تلویزیون را در وضعیت چالش برانگیزی قرار داده است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، با اتکا به هوش مصنوعی است و به این پرسش پاسخ می دهد که الگوی نوین مدیریت پخش در پاسخ به تحولات نوین فنّاورانه چگونه باید باشد. روش تحقیق، با استفاده از روش دلفی و بهره گیری از آرای 20 تن از صاحب نظران (با انتخاب هدفمند) و طی دو مرحله انجام شد و داده های کیفی از نظر خبرگان (تا رسیدن به اشباع نظری) به دست آمده است. در گام نخست، شیوه و مؤلفه های مدیریت بهینه پخش تلویزیون، استخراج و الگوی اولیه پیشنهاد شده و سپس از نتایج استخراج شده از پرسش نامه ها، در راستای تأیید داده های کمّی نتایج و تأیید الگوی نهایی بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد ابعاد الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، شامل: تنظیم هوشمند داده های برنامه، مدیریت منابع، کاربرد سامانه همسان یاب برنامه تولیدی و آرشیوی، برنامه ریزی هوشمند، پیش بینی، تخصیص بهینه منابع، تصمیم گیری هوشمند و ارزیابی هوشمند است؛ در همین راستا هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، با بهره گیری از الگوریتم های نظارت، یادگیری تقویتی و سامانه توصیه گر پالایش گروهی، داده ها را تنظیم می نماید؛ علاوه بر این سامانه هوشمند، انتخاب برنامه ها و تناسب برنامه مجاور را شناسایی و تنظیم نموده و نحوه چینش برنامه ها، شیوه قرارگیری پی درپی برنامه ها و راهبردهای توالی و تسلسل برنامه به صورت خودکار مدیریت می شود. در ارزیابی هوشمند، از تجربیات مدیران و بازخورد صریح و ضمنی مخاطب نیز به منظور اصلاح هوشمند جدول پخش مورداستفاده قرار می گیرد.
شبکه های مجازی و شکل گیری هویت مدرن (مطالعه موردی: جوانان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش جوانان 18 تا 30 ساله به هویت مدرن است. روش تحقیق، کمی؛ ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته؛ و حجم نمونه برابر با 384 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در سال 1401 جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی (0.399=r)، فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی (0.328=r) و خودابرازی در شبکه های اجتماعی مجازی (0.532=r) و گرایش به هویت، رابطه معناداری وجود دارد. در واقع حضور مستمر، وابستگی و تعلق به این فضا و تولید محتوا و خودابرازی در این فضا منطبق با الگوها و فرهنگ جهانی منجر به پذیرش هویت و ارزش های مدرن (عقل گرایی، مادی گرایی، فردگرایی، غرب گرایی و جهانی سازی و نفی تقدیرگرایی و ترویج زندگی نمایشی و لوکس ) شده است.کلیدواژه ها: هویت مدرن، شبکه های اجتماعی مجازی، جوانان.
مقررات گذاری برای اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی با مداقه بر حوزه تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور رسانه های دیجیتال موجب رشد پدیدهای تحت عنوان اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی در دهه ی گذشته گردیده که توجه زیادی را در محیط های آکادمیک و سطوح قانونگذاری به خود جلب نموده است. مقاله ی حاضر مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که چه الزامات قانونی برای تنظیم این نوعِ جدید از کار باید ارائه نمود که به نوعی بتوان به تنظیم گری آنان پرداخت؟ به عبارتی چه محدودیت های قانونی می تواند برای تبلیغات از طریق اینفلوئنسرا اعمال شود تا تضمین کند که حقوق مصرف کنندگان و کاربران و به طور کلی مردم محافظت میشود؟ ضرورت مقررات گذاری در این حوزه، بررسی تحولات اخیر در حوزه ی قوانین و مقررات مربوطه را می طلبد که در این نوشتار ضمن پرداختن به مفهوم اینفلوئنسر، بهترین شیوه و روشهایی را که در خصوص تنظیم گری اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی به ویژه در حوزه ی تبلیغات در کشورهای مختلف در نظر گرفته شده، ارائه میگردد. نتایج حاکی است با وجود برخی مقررات و کدهای اخلاقی جهت تنظیم مسائل مربوط به اینفلوئنسرها در حوزه ی تبلیغات، نظام های حقوقی موجود در این خصوص هنوز راه طولانی در پیش داشته، چرا که مسائل مربوط به اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی تنها
الگوی ارتباطی مطلوب جمهوری اسلامی ایران در قبال جمهوری فدراتیو برزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته روابط کشورها اغلب متمرکز بر دیپلماسی رسمی بود اما با گسترش ارتباطات، تحولی ژرف در جوامع انسانی، ساختارهای سنتی، دولت ها و رفتارهای آنان در عرصه بین المللی ایجاد شد و ابعاد دیگری از اثرگذاری اجتماعی و روابط بین دولت-ملت ها ظهور و بروز یافت. در این میان، دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدراتیو برزیل سیاست مستقلی را در پیش گرفته و خواهان تثبیت جایگاه بین المللی خود هستند؛ لذا ضرورت دارد با عنایت به 120 سالگی روابط دیپلماتیک دو کشور، نگاه مثبت ج.ا.ایران و ج.ف.برزیل به همکاری متقابل، متوازن سازی، تنوع بخشی و تعمیق روابط فی مابین، هدف راهبردی تقویت روابط چندجانبه دو کشور محقق شود. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی ارتباطی ج.ا.ایران در ج.ف.برزیل چگونه باید باشد تا بتوان ارتباط قوی، موثر و سازنده ای با این کشور برقرار کرد؟ ادبیات مفهومی این کاوش، ارتباطات توسعه، الگوی ارتباطی و قدرت های نوظهور است. در این پژوهش به صورت ترکیبی از روش مطالعه اسنادی و نظریه زمینه ای استفاده شده و با مراجعه به کتب، مقالات و گزارش های معتبر سازمان های بین المللی و همچنین انجام مصاحبه عمیق با 12 نفر از نخبگان، یافته ها احصاء شد. براساس نتایج، الگوی رفتاری برزیل در نظام بین الملل بسیار محتاطانه و اقتصاد محور است؛ لذا ضرورت دارد جمهوری اسلامی ایران راهبرد ثابت با تاکتیک متغیرِ متناسب با تغییرات جامعه هدف را در مواجهه با دولت، جامعه، نهادهای مدنی و رسانه های اجتماعی برزیل به کار بگیرد. همچنین با توجه به فضای گفتمانی و رسانه ای این کشور، ج.ا.ایران باید ظرفیت های چند بعدی دیپلماسی عمومی را با تمرکز بر دیپلماسی رسانه ای، دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی مبادله فعال کند.
بررسی چالش های ترسیم الگوی سیاستی حکمرانی رسانه ای در کشور؛ با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
77 - 95
حوزههای تخصصی:
ایده حکمرانی رسانه ای با وجود رشد و گسترش رسانه ها در ابعاد جمعی و اجتماعی تا جایی تقویت شده است که گفته می شود در آینده نزدیک، رسانه ها و حکمرانی در این حوزه، چالشی ترین موضوع کشور محسوب خواهد شد. از این رو لازمه ترسیم شاکله سیاستی موثر برای حکمرانی پویای رسانه ای مورد تاکید است. ضرورت طرح این مسئله نیز به این دلیل است که بدانیم چالش های رسانه ای از جانب دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران نیز روز به روز بیشتر می شود و از این رو در کشور نیازمند حکمرانی رسانه ای پویا و سیاستگذاری در این عرصه می باشیم. این موضوع با توجه به ایده بازدارندگی رسانه ای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو هدف این نوشتار تاکید بر ضرورت و توجه بر حکمرانی رسانه ای و بررسی تهدیدات، الزامات و چالش هایی است که باید در مسیر سیاستی مدنظر قرار بگیرد. بنابراین، در این مقاله سعی شده است به این سوال اصلی پاسخ داده شود که چالش های مورد بررسی در طراحی الگوی سیاستی حکمرانی رسانه ای در کشور چیست؟ در این راستا برای پیش برد پژوهش از روش کیفی مصاحبه عمیق و نظریه داده بنیاد بهره گرفته می شود. براساس یافته های این نوشتار، مولفه های گفتمانی، سیاسی، نهادی، فرهنگی و نخبگانی، حقوقی و پدیده های نوظهور از جمله محورهای چالش زا در حیطه مورد بررسی می باشند.
روایت پدیدارشناسانه فقرای نامرئی از فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقرای نامرئی حکایت زندگی قشری از افراد تحصیلکرده در محیط های شهری است که معمولاً فقیر به نظر نمی رسند. فقرای نامرئی، افرادی هستند که درآمد دارند اما پس انداز ندارند، بقای اقتصادی آن ها سه تا چهار ماه بیشتر نیست؛ این قشر شغل رسمی با حقوق اولیه دارند و ممکن است بیش از یک شغل داشته باشند، آن ها ازنظر جغرافیایی شهرنشین هستند، اما در محله های فقیرنشین شهر زندگی نمی کنند. هدف این مطالعه کیفی دستیابی به فهم معنا و برداشت ذهنی مشارکت کنندگان از پدیده فقر بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش پیش رو، کارمندان دانشگاه بوده، راهبرد نمونه گیری، نظری و شیوه نمونه گیری هدفمند بوده است. داده ها با فن کدگذاری نظری، تجزیه وتحلیل و درنهایت، پنج مقوله اصلی؛ دفن آرزوها، شرم ساری، داغ ننگ جغرافیایی، رنج مزمن بدنی و فقر در قامت احساس ناتوانی؛ تولید بدن های رام و مطیع به عنوان معنا و مفاهیم فقر ساخته شدند. همچنین درخصوص علل زمینه ای کلان چهار مقوله مفهومی همچون خانواده و شکستن بال پرواز، جامعه پذیری فقر، فقر شبکه ای در حاشیه شهری، دیده نشدن نهادی و درخصوص علل خرد نیز دو مقوله اصلی قفس فولادین فرهنگ فقر و همرنگی با دوستان برساخته شدند.
الگوی مطلوب ساختار سازمان خبر صداوسیما در آرایش جدید رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۱)
203 - 226
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بخش های خبری رسانه ملی، متأثر از شرایط پویایی رسانه ای به دلیل وجود رسانه های غیر همسو و کاربرمحور، فضای مجازی و شکل گیری جامعه پلتفرمی است. این رسانه برای آنکه همچنان بتواند در سبد مصرف رسانه ای مخاطبانش باقی بماند، ناگزیر است ساختار خبری خود را با توجه به آرایش رسانه ای جدید بازنگری کند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی مؤلفه های مهم و مورد نیاز ساختار سازمان خبر صداوسیما و ارائه الگوی مطلوب ساختار سازمان خبر با توجه به آرایش جدید رسانه ای است. این پژوهش با روش تحقیق کیفی و استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده پس از مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه خبر به شیوه هدفمند و تحلیل محتوا آن ها 81 کد و 21 مفهوم و 8 مقوله اصلی شامل راهبرد فناوری منابع مالی و انسانی، میزان رسمیت، تمرکز، پیچیدگی افقی و عمودی به عنوان مهم ترین زیرمؤلفه های ساختار سازمانی استخراج شد. سپس این مفاهیم به انضمام 15 مفهوم برآمده از مطالعات اسنادی به 36 گویه پرسشنامه برای انجام مراحل دلفی بین 25 نفر از پنل خبرگان تخصیص یافت. نتایج حاصل از سه مرحله دلفی، استخراج 28 گویه با میانگین بالاتر از 70درصد بود که با آزمون های علامت و ویلکاکسون مورد ارزیابی قرار گرفت. <مرجعیت خبری، همگرایی و هم افزایی رسانه ای، ساختار چابک و منعطف، اتاق خبر حرفه ای و تخصصی، راهبرد بازدارنده و تهاجمی و منابع مالی پایدار> از جمله نتایج این پژوهش است که در الگوی مطلوب ساختار سازمان خبر صداوسیمای ج.ا.ایران در فضای کنونی رسانه ای پیشنهاد شده است.
تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم؛ نگاهی به مسئولیت اجتماعی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
139 - 159
حوزههای تخصصی:
بحران کرونا با ابعاد گسترده خود جامعه ایران را همچون سایر جوامع در تنگناهای مهلک کمتر شناخته و تجربه شده ای گرفتار کرد. پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم دریابد پیام ها به عنوان ابزاری ارتباطی، حاوی چه ویژگیهای فرهنگی اجتماعی بوده و برای القای کدام پیام به مخاطب بکاررفته اند؟ کرونا با چه ویژگی هایی معرفی شده؟ پیام ها، مسئولیت اجتماعی افراد را چه می دانند؟ و در نشان دادن موضوع خطر و ترغیب مخاطبان به اتخاذ عملکرد مسئولانه در قبال آن چگونه بوده اند؟در فاصله زمانی پنج ماه، کلیه پیام ها با موضوع مذکور گردآوری و در مجموع ۱۰۶پیام به شیوه تمام-شماری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد پیام ها حول دال مرکزی ماندن در خانه بعنوان مهمترین شیوه مقابله، آرایش یافته اند. سهم مضامین رعایت بهداشت در پیام های نوشتاری و نیز تصویری بسیار اندک است. نیمی از پیام ها در القای ابعاد واقعی خطر، تصویری از کرونا نشان نداده و به پیام نوشتاری بسنده کرده اند. به فاصله گیری فیزیکی به ویژه درخصوص اعضای مسن و نیز در معرض آسیب خانواده اشاره نشده و مسئولیت اجتماعی ترویج شده تنها در موارد معدودی ماندن در خانه دانسته شده است. لذا پیام ها در بازنمایی خطر و بالتبع ترغیب کنشگران به درک عقلانی وضعیت و تصمیم گیری مبتنی بر استقلال فکری و مسئولیت اجتماعی مشترک چندان موفق نبوده و نتوانسته اند مخاطبان را از سردرگمی در بزنگاه های کنش و یا تقلید و پیروی از دیگری رهانیده، بهره گیری از توانایی ارزیابی و داوری عقلانی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی اخلاقی را در این خصوص ترویج سازند.
سیمای ترسیم شده از روان درمانی و متخصصان حوزه سلامت روان در دو دهه اخیر سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
183 - 205
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به عنوان یکی از ارکان اصلی آگاهی بخشی و فرهنگ سازی در جوامع کنونی، می توانند بر انتظارات افراد جامعه مؤثر باشند. سینما یکی از اثرگذارترین انواع رسانه است که تأثیر بسزایی بر شکل دهی به فرهنگ عمومی جامعه و چارچوب های ذهنی مردم دارد. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر تعیین سیمای ترسیم شده از روان درمانی و متخصصان حوزه سلامت روان، در دو دهه اخیر سینمای ایران است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی بوده و جامعه آماری، از فیلم های سینمایی دهه هشتاد و نود تشکیل شده است. دو مؤلفه اصلی برای انتخاب نمونه، داشتن دست کم یک شخصیت در نقش متخصص حوزه سلامت روان یا وجود شخصیتی با فعالیت حرفه ای در این حوزه و جلسه درمان حضوری بوده و به منظور دستیابی به هدف پژوهش، پس از طرح سه پرسش، در سه بخش مختلف، با بررسی 16 مؤلفه، به آنها پاسخ داده شده است. نتایج نشان می دهد که چهره ترسیم شده از روان درمانی، چهره ای مردانه، منحصر به روان پزشکی و روان شناسی بوده و در اغلب موارد، درمان جنبه فردی داشته است، از طرفی مراجعان، بیشتر زن و جوان بوده اند. داده ها حاکی از بی توجهی فیلم ها به اصول اخلاق حرفه ای در مشاوره و روان شناسی داشته اند. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که چهره ارائه شده از روان درمانی و متخصصان حوزه سلامت روان، چهره ای غیرحرفه ای و به دور از واقعیت است و می تواند مخاطب سینما را تحت تأثیر قرار دهد.
تحلیل اخبار کرونا در ایران مطالعه تطبیقی سایت های خبری صدا و سیما و بی بی سی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
70 - 45
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نحوه بازتاب اخبار مربوط به موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران در دو سایت «صداوسیما» و «بی بی سی فارسی» انجام گرفته است. از دسامبر 2019، واژگان «کرونا» و «کووید-19» ازجمله پرکاربردترین مفاهیم خبری رسانه های سنتی و نوین جهان گردید که برای بازنمایی یک رویداد یا بحران انسانی که اولین موارد ابتلا آن در درمانگاه ها و بیمارستان های شهر ووهان کشور چین مشاهده گردید، مورداستفاده قرار گرفت.»وب سایت» یک رسانه نوین محسوب می شود که تبادل یا انتشار محتوا در آن، تنها به کمک ابزارهای مجهز به پردازشگر دیجیتال امکان پذیر است. مفهوم «خبر» در این پژوهش شامل کلیه اخبار، گزارش ها، مصاحبه ها، یادداشت ها و تحلیل کارشناسان بوده است که در«موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران» در سایت های خبری بی بی سی فارسی و خبرگزاری صداوسیما انتشار یافته است. موج اول کرونا در ایران از تاریخ 1/12/ 1398 (20/2/2020) شروع و در تاریخ 17/03/ 1399 (6/6/2020) پایان می یابد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، محتوای پیام های سایت های موردمطالعه را در 17 مقوله (متغیر) و در 62 زیر مقوله (گویه) کدگذاری نموده است. جامعه آماری شامل 1015 واحد تحلیل بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 278 خبر، گزارش، مصاحبه یا تحلیل به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای (سهمیه ای و تصادفی سیستماتیک)، داده های تحقیق جمع آوری گردیده است. با توجه به چارچوب نظری تحقیق، یافته های پژوهش نشان می دهد که اگرچه ویروس کرونا به عنوان یک بیماری فراگیر انسانی با ارزش های خبری متعدد و مهم، توجه سایت های خبری را به انعکاس ابعاد مختلف آن جلب نموده است، اما التزام هر سایت خبری به چارچوب بندی خاص، باعث گردیده که روح قالب در محتواهایی تولیدی سایت خبری صداوسیما به عنوان رسانه موافق وضع موجود، رویکرد «امیدبخش» را انتخاب نموده و در مقابل سایت خبری بی بی سی به عنوان یک رسانه مخالف وضع موجود، رویکرد «نگرانی» را در رویدادهای خبری کرونا بازتولید نماید.
تحلیل فیلم سینمایی «روز واقعه» با رویکرد نئوفرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
90 - 59
حوزههای تخصصی:
در میان آثار سینمایی با محوریت واقعه عاشورا، فیلم «روز واقعه» (1373) ساخته شهرام اسدی، یک اثر سینماییِ درخورِ تأمل است. این پژوهش درصدد است نحوه تعامل ساختار روایی[1] و سبک بصری[2] این فیلم را در خلق انواعِ معانی با استفاده از رویکرد نئوفرمالیستی کریستین تامپسون و نظریه های دیوید بوردول در روایت فیلم داستانی تحلیل کند. روش تحقیقِ به کاررفته در پژوهش، تحقیق توصیفیِ تحلیلِ محتواست. بسط روایت در نظام فرمی «روز واقعه»، از الگوی سفر اسطوره یگانه و الگویِ جست وجو تبعیت می کند. استفاده از شگردهای خلاقه سبکی و روایی در فیلم، موجبِ هماهنگی میزانسن ها با اهداف صحنه ای و بافت کلیِ اثر شده است. اصالت در روایت گری و عناصر سبک شناختی فیلم «روز واقعه» در بین آثار سینمایی تاریخیِ دارای بن مایه دینی ایران، ماحصل شگردهای سینمایی به کاررفته در آن است. به کارگیریِ الگوهایِ بسطِ روایی و سبکیِ متناسب با مضمونِ اثر، کاربرد پیرنگ های فرعیِ یکپارچه با پیرنگ اصلی، کارکردهای متعدد نقش مایه های[3] تکرارشونده در بافت عینی و روایی، ریتم هماهنگ و متناسب موسیقی و تصویر و خلق معانیِ ضمنیِ تلویحی و دلالت گر، از مهم ترینِ این شگردهای بکار رفته در این فیلم است. براساس نتایج این تحلیل، در سینمای تاریخی با محوریت مضمونی وقایع دینی، شکل گیری درست موقعیت های نمایشیِ[4] مرتبط با موقعیت های تاریخیِ[5] متناظرِ آن، همچنین پیوستگی و انسجام مفاهیم برآمده از بافت عینی و روایی فیلم با ایدئولوژی های پایه مطرح شده در خود اثر، از اهمیت بسیاری برخوردار است. [1] Narrative form[2] Visual Style[3] Motifes[4] Dramatic Situation[5] Historical Situation
آسیب شناسی برنامه های آموزشی تلویزیونی با نگاهی به مجموعه «مدرسه تلویزیونی ایران» و «فیلیمو مدرسه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
101 - 136
حوزههای تخصصی:
برنامه سازی آموزشی، یکی از مهم ترین حوزه های تولیدات تلویزیونی است که تا زمان همه گیری کرونا کمتر مورد توجه بود و صرفاً برنامه های آموزش محور از شبکه آموزش و آن هم به صورت مستقیم و عیناً شبیه به کلاس درس و مدرسه تولید می شد. حال آن که حوزه برنامه سازی آموزشی، یک حوزه اثرگذار و مهم است که با طراحی درست و به کارگیری بهینه عناصر برنامه سازی، می تواند نقش بسزایی در آموزش و عدالت آموزشی ایفا کند. این پژوهش می کوشد با بررسی و آسیب شناسی مجموعه های تلویزیونی «مدرسه تلویزیونی ایران» و «فیلیمو مدرسه» با روش مطالعه موردی و مطالعه تطبیقی، نقاط قوت و ضعف هر یک را استخراج و با مقایسه هردو مجموعه، اصول و قواعدی را برای تولید و عرضه فیلم های آموزشی مناسب با نیازهای مخاطب پیشنهاد کند؛ براین اساس یافته های پژوهش شامل 15 مؤلفه ساختاری و 5 مؤلفه محتوایی است، که اکثر عوامل و ویژگی ها مربوط به محتوای رویداد است و می تواند در قالب و ساختارهای مختلف و در ترکیب با توانایی ها و استعداد ها مورد بهره برداری قرار گیرد. در پایان نیز علاوه بر پیشنهادهایی برای افزایش کیفیت و اثرگذاری یک برنامه آموزشی، جدول مؤلفه های اساسی و تأثیرگذار در برنامه سازی آموزشی، برای استفاده برنامه سازان ارائه شده است.
Self-Control and Cybercultural Transgressions: How Social Media Users Differ
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۱, January ۲۰۲۳
81 - 104
حوزههای تخصصی:
Cyber transgressions (nonnormative behaviors, attitudes and conditions)– both cultural and criminal– have raised social control concerns among different stakeholders. A group comparison research design was adopted to examine the effects of sociodemographic factors and social media use habits of Iranian social media users (n= 989) on their self-control, cybercultural transgressive behaviors, and transgressive content consumption. The study has contributed to the literature by recognizing the impacts of gender, age, relationship status, parental, educational, and occupational status, and household income level on the outcome variables. Altogether, it can be inferred from the results that individuals (especially women) who are older, married, have children, are middle-income, university educated, non-student, have more years of Internet use experience, and less daily internet use, and have a job (also retired individuals and housewives) are less likely than others to commit online transgressive behaviors, or consume transgressive content. The findings of this study can be employed to devise new policies and initiatives to socially control the cybercultural transgressions, without applying coercion.
نقش جنسیت در محدودیت های ادراک شده و انگیزه های مشارکت گیمرهای ایرانی بر اساس مدل پیوستار روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
235 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش جنسیت بر درک محدودیت ها و انگیزه های گیمرهای ایرانی در مدل پیوستار روان شناختی (PCM) است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است که به شکل میدانی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش گیمرهای زیر ۳۰ سالی هستند که حداقل یک ساعت در هفته بازی می کنند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های فانک (۲۰۰۸) برای تشخیص مراحل مختلف مدل پیوستار روان شناختی، کرافورد (۱۹۹۱) برای تعیین محدودیت های فراغت و سیانفرون و همکاران (۲۰۱۱) برای سنجش انگیزه بود که پس از بررسی روایی و پایایی در اختیار نمونه ها قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی با تأکید بر شاخص های آماری گرایش به مرکز و پراکندگی استفاده شد. ابتدا سطوح پیوستار روان شناختی برای هر یک از شرکت کنندگان بر اساس نمراتشان شناسایی شد. از آزمون t مستقل برای بررسی تفاوت محدودیت ها و انگیزه های گیمرهای زن و مرد در سطوح مختلف PCM استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زنان و مردان در درک محدودیت ها و انگیزه های گیمر ها در مراحل مختلف PCM تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس نتایج می توان این گونه نتیجه گیری کرد که جنسیت عامل مهمی در انگیزه های مشارکت و محدودیت های ادراک شده گیمرهای ایرانی است و هرقدر به سطوح بالاتر پیوستار روان شناختی می رویم میزان تأثیرگذاری جنسیت در انگیزه ها و محدودیت ها بیشتر خواهد شد و تعداد گیمرهای مرد در مراحل جذب، دل بستگی و وفاداری بیشتر از گیمرهای زن است.
بررسی و تحلیل بازی های دیجیتال ایرانی و خارجی؛ ایده پردازی جهت طراحی، بومی سازی و ارتقای کیفیت بازی های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
317 - 279
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های بسیار مهم و پرطرفدار فضای مجازی، بازی های دیجیتال یا بازی های مبتنی بر رایانه است. با توجه به جذابیت و فراگیری روزافزون بازی های مبتنی بر رایانه، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، پرداختن به این حوزه از اهمیت فراوانی برخوردار است. در مطالعه پیش رو، اطلاعات معتبر در زمینه ی سبک ها و بازی های پرطرفدار، میزان درآمدهای حاصل از سخت افزار و نرم افزار این صنعت در ایران و جهان و نقاط ضعف و قوت بازی های ایرانی، با روش مرور سیستماتیک، مورد بازبینی و بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که متخصصین حوزه ی بازی های رایانه ای، ازلحاظ منطقی و تجربی، می توانند با تحلیل مهندسی، زیبایی شناختی و روان شناختی بازی های پرطرفدار و ارائه ی ایده های نوآورانه شامل داستان های جدید و جذاب، رعایت جذابیت های دیداری-شنیداری، کاربرد مؤلفه های روان شناختی مثبت و مؤثر در شروع، ادامه و اتمام بازی و چگونگی پیوستگی مراحل و پاداش های مؤثر و به هنگام در طول بازی و نیز موسیقی خوب و متناسب، بازی های با کیفیت بالا و جذاب با استفاده از ظرفیت های داخلی و رعایت جنبه های فرهنگ ایرانی طراحی کنند؛ بنابراین، مشخص شد که بازی سازی یک کار تیمی و تخصصی دقیق و چندجانبه است. هم چنین، در پایان، به تأثیر پاندمی کووید-19 بر بازی ها و تعامل صنعت رمزارزها و صنعت گیم اشاره شد که از این رهگذر تیم های بازی سازی آینده می توانند به شرایط خاص (مانند کووید-19) و صنعت رمزارزها در حوزه بازی سازی توجه داشته باشند.