فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۴
471-490
حوزههای تخصصی:
خانواده مهم ترین نقش را در جامعه پذیری و شکل گیری شخصیت فرزندان ایفا می کند. بنابراین با توجه به این واقعیت که هدف اولیه نظام عدالت کیفری اطفال، تربیت و مداخله در فرآیند شکل گیری شخصیت اطفال بزهکار است، حضور و عملکرد خانواده در مرحله پاسخگویی دستیابی به این هدف ارزشمند را میسر می گرداند. افزون بر این، خانواده جایگاه قابل توجهی در حوزه پیشگیری رشدمدار دارد. در نتیجه دخالت خانواده در این مرحله، زمینه ساز اجرای تدابیر رشدمدار در عرصه نظام عدالت کیفری اطفال می گردد و از این حیث بسیار مؤثر خواهد بود. قانون مجازات اسلامی 1392، با درنظر داشتن این مسائل کلیدی، توجه به خانواده را در دستورکار خویش قرار داده و پیش از تعیین هرگونه مجازات دیگری، صحبت از خانواده را به میان آورده است. بدین نحو که در گام نخست و با رعایت مقررات مربوط به حضانت، تسلیم طفل به خانواده را به عنوان یک پاسخ مؤثر مطرح کرده است و در گام بعدی، با نظر داشتن به کارکرد نظارتی، پرورشی و آموزشی این نهاد، خانواده را متعهد به اجرای دستورات بازپرورانه دادگاه در رابطه با اطفال بزهکار نموده است؛ تا از رهگذر چنین پاسخی اهداف بازپرورانه و اصلاحی درمانی نظام دادرسی اطفال مذکور تحقق یابد.
علل خیانت زناشویی از دیدگاه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
165-186
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی علل خیانت از دیدگاه زنان و مردان مراجعه کننده به دادگاه خانواده بود. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 42 نفر از مراجعه کنندگان به دادگاه خانواده، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، بررسی اسناد موجود و مصاحبه با قاضی مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت، داده های حاصل از آن ها با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سه عامل مسائل بین فردی، روابط همسران و جامعه، اصلی ترین علل خیانت از دیدگاه زنان و مردان هستند، در حالی که هیچ یافته ای مبنی بر تصمیم به جدایی، به علت خیانت عاطفی صِرف، مشاهده نشد. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که راهبرد اصلی مردان در مقابل خیانت همسر، خشونت و تصمیم به جدایی است، در حالی که این راهبردها در مورد زنان طیف وسیع تری را در بر می گرفت و آن ها با تکرار خیانت جنسی همسر، بعد از گذشت حداقل شش ماه تصمیم به جدایی می گرفتند. نتایج این پژوهش، با بیان این که می توان با مشاوره پیش از ازدواج گامی در راستای کاهش خیانت برداشت، بر اهمیت جامعه در بروز این پدیده تأکید می کند. بنابراین، انجام اقداماتی از طرف مسئولین در جهت سلامت جامعه ضروری به نظر می رسد.
بررسی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین بر دین داری فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر میزان و ابعاد دین داری فرزندان تدوین، و در آن از روش پیمایش، با جمعیت نمونه 339 نفری از میان دانش آموزانِ مقطع پیش دانشگاهی شهر شیراز استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه توسط اعتبار صوری و آلفای کرونباخ (71/0) مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل و بررسی یافته ها نشان می دهد که میزان دینداری پاسخ گویان در ابعاد مختلف اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، عبادی و تکلیفی متمایز است. میان تحصیلات والدین و میزان دینداری فرزندان رابطة معناداری وجود دارد. با افزایش درآمد والدین، میزان دینداری فرزندان کاهش می یابد. نوع دینداری فرزندان در پایگاه های اقتصادی- اجتماعی مختلف والدین، متمایز است؛ به این معنا که در هر سطح از پایگاه اقتصادی- اجتماعی، بُعد خاصی از دینداری حاکم است؛ با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین، میزان دینداری فرزندان نیز کاهش می یابد.
بررسی علل و عوامل طلاق در جامعه و تأثیر مخرب آن بر بانوان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « بررسی علل و عوامل طلاق در جامعه و تأثیر مخرب آن بر بانوان» میباشد که به بررسی عوامل طلاق در جامعه و تأثیر آن بر بانوان می پردازد. چرا که طلاق شوم ترین سرنوشتی است که ممکن است برای یک خانواده رقم بخورد. با این وجود گاه گریزی از آن باقی نمی ماند. با طلاق رشته ازدواج میان زن و شوهر قطع می شود و از آن پس برای باز کردن گروه علقه میان آن دو باید برخی اقدامات انجام شود. این پدیده یکی از مسائل اجتماعی عصر ماست که امروزه کمتر کسی در مورد مشکل و معضل بودن آن شک می ورزد. میزان بالای طلاق در جوامع امروزی جامعه شناسان را به کنکاش در مورد عوامل موثر بر آن داشته تا مکشوف گردد که چه چیزی موجب چنین تغییری در نرخ طلاق گردیده است. این پدیده جنبه های متعددی از زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. پدیده طلاق یک پدیده روان شناختی است و علل متفاوت روانی، اجتماعی و ... دارد و می بایست روحیه طلاق زدگی در افراد وجود داشته باشد.
سئوالات اصلی که این مقاله در پی پاسخگویی به آنهاست عبارتند از اینکه چه عواملی در جامعه منجر به طلاق می شود؟ و اینکه طلاق چه تأثیری بر بانوان در جامعه و خانواده می گذارد؟ می باشد. موضوع این مقاله، بررسی و شناخت علل یا عواملی است که در وقوع طلاق موثر می باشد و می خواهیم ببینیم، چه عواملی موجب می شود که طلاق صورت بگیرد اما اهمیت پژوهش حاضر در این است که بعد از وقوع طلاق، این پدیده چه تأثیری بر فرد و جامعه خواهد داشت. اما یافته ها حاکی از آن است که به وقوع پیوستن هر پدیده ای، روی تمام اعضای خانواده تأثیر می گذارد و طلاق به عنوان یکی از تلخ ترین حوادث زندگی، بر افکار، واکنش ها، خواستها، نیاز ها و به طور کلی شخصیت تمام اعضای خانواده، هم والدین و هم فرزندان تأثیر سوء و مخربی باقی می گذارد.\
تحلیل جامعه شناختی تأثیر بی نظمی در خانواده بر خشونت خانگی زنان علیه مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت خانوادگی یکی از آسیب های مهم اجتماعی است که با وجود پیشرفت فکری و فرهنگی همچنان در جامعه خودنمایی می کند. در بین انواع خشونت های خانگی به خشونت زنان علیه مردان کمتر توجه شده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیر بی نظمی در سطح خانواده بر خشونت خانگی زنان علیه مردان است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسش نامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه مردان متأهل شهر بابلسر است. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر بابلسر جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد متغیرهای زمینه ای سن، سن همسر، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزند و تعداد ازدواج زن با خشونت علیه مردان رابطه معنادار دارد. متغیرهای اصلی تحقیق (عدم همفکری، عدم همگامی، عدم همبختی و عدم همدلی) نیز بر خشونت علیه مردان تأثیر مستقیم دارد. همچنین با توجه به مدل ساختاری (MIMIC) ارائه شده همه این متغیرها 33 درصد از تغییرات متغیر وابسته (خشونت زنان علیه مردان) را تبیین کرده اند.
بررسی شهر دوستدار کودک واحساس شادی کودکان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق درحوزه شهرهای دوستدارکودک، به طور خاص در اروپا، از سال 1980 مورد توجه قرارگرفته که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون آن ها بوده است. مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی مفهوم شهردوستدار کودک و ارتباط آن با احساس شادی و نشاط آن ها است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری، کودکان 9 الی 12 سال شهر مشهد بوده است و نمونه ای با حجم 250 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف و با دقت احتمالی مطلوب (d=0.05) و ضریب اطمینان 0.95 انتخاب شده است. ابزار سنجش متغیر مستقل تحقیق، محقق ساخته و برای متغیر وابسته تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 50 درصد از کودکان از فضای شهر مشهد رضایت داشته و آن را مورد پسند خود دانسته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که (0.36) از تغییرات موجود در احساس شادی کودکان، تابع متغیرهای مستقل است. این متغیرها که به ترتیب، بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس شادی کودکان داشته اند؛ عبارت اند از: متغیرهای مشارکت اجتماعی کودکان 0.41 درصد، احساس تعلق به شهر مشهد 0.24درصد، متغیر احساس امنیت 0.11 درصد و برخورداری از خدمات و امکانات شهری 0.12 درصد. در این مدل مشارکت اجتماعی کودک، احساس تعلق به شهر مشهد، متغیر احساس امنیت، برخورداری از امکانات و خدمات شهری، احساس شادی را تقویت می کند.
بررسی رابطه مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان: مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از نظریه کنترل اجتماعی تراویس هیرشی به عنوان چارچوب نظری پژوهش به بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان پرداخته است. بر مبنای روش پیمایشی، داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه از تعداد 600 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله شهر شیراز به روش نمونه گیری چندمرحله ای مختلط گردآوری شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد بین درآمد، دلبستگی به خانواده و دوستان، تعهد به هنجارها، مشارکت، باور به اصول اخلاقی، مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، به لحاظ رفتارهای پرخطر، بین جنس، وضعیت تأهل، طبقه اجتماعی، ساختار خانواده تفاوت معناداری وجود داشت. اما بین سن، تحصیلات و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری مشاهده نشد. معادله رگرسیونی مربوط به تحلیل چند متغیره متغیرهای مستقل برای پیش بینی متغیر وابسته رفتارهای پرخطر نیز نشان داد که در مجموع، چهار متغیر تعهد به هنجارها، جنس (مرد)، باور به اصول اخلاقی و مهارت های اجتماعی توانستند 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
عزت نفس به مثابه میانجی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت روانی مورد مطالعه زنان و مردان متأهل شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با سلامت، تفکیک دو نوع سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی و توجه به آن دو مهم است. بعلاوه، اکثر نظریه پردازان و محققان معتقدند سرمایه اجتماعی نه تنها به صورت مستقیم، بلکه بیشتر به واسطه متغیرهای روان شناختی مانند افزایش عزت نفس، بر احساس سلامت افراد تأثیر می گذارد. هدف مقاله حاضر با اتکای به موارد فوق، بررسی رابطه هر دو نوع سرمایه اجتماعی (ساختاری و شناختی) و عزت نفس با احساس سلامت افراد متأهل شهر یاسوج بوده است. روش انجام پژوهش کمّی – پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای دستیابی به داده ها استفاده شده است. برای اندازه گیری احساس سلامت، از پرسشنامه سلامت خودسنج ( PHQ ) اسپیتزور و دیگران [1] استفاده شد. بر اساس فرمول لین، تعداد 400 نفر از زنان و مردان متأهل شهر یاسوج به عنوان نمونه تعیین شدند. روش نمونه گیری تحقیق، طبقه ای – سهمیه ای و تصادفی بوده است. نتایج تحقیق نشان داده اند متغیرهای رضایت اجتماعی، عزت نفس، حمایت اجتماعی، مشارکت در امور مذهبی، تعامل با خویشاوندان، رابطه با دوستان و دید و بازدیدهای دوره ای با آشنایان، به ترتیب، بالاترین همبستگی مثبت و معنی دار را با احساس سلامت پاسخگویان داشته اند؛ سه متغیر رضایت اجتماعی، عزت نفس و رابطه با دوستان توانسته اند 17درصد از واریانس احساس سلامت پاسخگویان را تبیین کنند. در مورد چگونگی سازوکار تأثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر احساس سلامت می توان گفت بعد ساختاری سرمایه اجتماعی به واسطه تأثیرگذاری بر بعد شناختی آن و هر دو، به واسطه ارتقای عزت نفس افراد بر احساس سلامت آنان تأثیر می گذارند.
سنجش و سنخ شناسی طلاق عاطفی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقالة حاضر سنخ شناسی طلاق عاطفی در شهر مشهد است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و با تکنیک تحلیل خوشه ای انجام شده است. این پژوهش در سطح توصیفی و طبقه بندی با استفاده از ابزار ترکیبی متشکل از سه پرسش نامة نیمه استاندارد انجام شده است. جامعة آماری پژوهش را 30 زوج متأهل تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. بر اساس تکنیک مذکور، نمرات نمونه در ابعاد پنج گانة (توازن من ما، فعالیت های مشترک، نزدیکی، استقلال وابستگی و وفاداری) طلاق عاطفی در چهار دسته طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که 35% نمونه از حالت توازن خارج شده و در دو سر طیف قرار دارند و سایر اعضای نمونه در دو دستة «بیش تر متصل» و «بیش تر منسجم» قرار دارند. نمرات طلاق عاطفی برای زنان در همة ابعاد پنج گانه از مردان بالاتر است.
تجربه زیسته دختران فراری از «خانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۴
513-530
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم خانه نزد دختران فراری پرداخته و با مطالعه تجربه زیسته این گروه تلاش شده تا به درکی مناسب از «خانه» نایل گردد و در گسترش دانش پایه موجود در خصوص پدیده دختران فراری نقشی درخور ایفا نماید. مطالعه حاضر به روش پدیدارشناختی و با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفته است. داده ها از طریق مصاحبه با 10 دختر در سن 15 تا 20 سال که مدت زمان زیادی از فرارشان نمی گذشت، جمع آوری گردیده است. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از خانه توسط شرکت کنندگان بود. در اصل، معانی خانه برای آن ها با «نبود» آن مرتبط بوده و هم زمان خانه ایده آل، واقعی، بی خانمانی و خانه جایگزین در ذهن این دختران لانه گزیده و در رفتارهایشان تجلی آن دیده می شود. بودن یا نبودن در این چارچوب، خود منشاء قضاوت هایی در خصوص آنان و شخصیت شان می باشد. در واقع درک معنای خانه به عنوان ساختی ذهنی، بخشی از شخصیت دختران را تشکیل داده و متأثر از هنجارها و ساختارهای غالب اجتماعی است. دخترانی که خارج از «خانه» باقی می مانند به عنوان منحرفان، ناقضان نظم اجتماعی و روسپی برچسب زده می شوند که از تصاویر اجتماعی «زن»، «دختر خوب» و «طبیعی» خارج شده و جامعه آن ها را به عنوان ساختار غیرزنانه و غیرخانگی برساخت می کند. خارج از خانه بودن، خود جواز چنین برچسبی را به تنهایی فراهم می آورد و منشاء مشکلات روانی، جسمانی و اجتماعی دختران فراری خواهد بود.
تحلیل عاملی تأییدی مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
87-101
حوزههای تخصصی:
هدف عمده این تحقیق، بررسی ساختار عاملی تأییدی و ویژگی های روان سنجی مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده (FEICS) در دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود. بدین منظور 204 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز در سال تحصیلی 1391-1390 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی روایی سازه مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده، از روش تحلیل عاملی تأییدی (CFA) استفاده شد. معادله ساختاری مدل 2 عاملی، بهترین برازندگی را با داده ها نشان داد. هم چنین ضریب پایایی عوامل مقیاس، برای خرده مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده، به ترتیب 0/60 و 0/65 به دست آمد. جهت تعیین روایی هم زمان نیز از رابطه نمرات مؤلفه انتقاد و درگیری عاطفی خانواده با نمرات حاصل از پرسش نامه فهرست تجدید نظر شده نشانه های مرضی (فرم کوتاه) SCL.25R، استفاده شد که ضرایبی به ترتیب برابر 0/31-و 0/37- به دست آمد. هم خوانی شاخص های روان سنجی به دست آمده در این پژوهش، با نتایج سایر پژوهش ها، گویای مناسب بودن مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده، به منظور استفاده در پژوهش ها در جامعه ایران است.
رابطه ابعاد الگوی ارتباطی خانواده با فراوانی و شدت تعارضات والدین نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
219-235
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان پیش بینی مؤلفه های تعارض، شامل "شدت" و "فراوانی" تعارض توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، شامل "جهت گیری گفت و شنود" و "جهت گیری هم نوایی" است. مشارکت کنندگان در پژوهش، 189 دانش آموز (73 دختر و 116 پسر) مقطع متوسطه شهر بیرجند بودند، که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش مؤلفه های تعارض، از پرسش نامه اندازه گیری تعارض والد نوجوان و برای سنجش ابع اد الگ وی ارتب اطی خ انواده، از نس خ ه فرزندان، ابزار تجدید نظر شده الگوی ارتباطی خانواده (RFCP) استفاده شد. پایایی ابزار، به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج، بیان گر پایایی مطلوب مقیاس ها بود، با استفاده از تحلیل رگرسیون به روش هم زمان، قدرت هر یک از ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری هم نوایی) در پیش بینی فراوانی و شدت تعارض، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد، جهت گیری گفت و شنود، پیش بینی کننده منفی و معنادار شدت تعارض در هر دو گروه از دختران و پسران بود. جهت گیری هم نوایی، پیش بینی کننده مثبت و معنادار شدت تعارض در گروه پسران بود. بنابراین لزوم توجه و آموزش در زمینه نحوه رفتار و تعامل والدین با نوجوان و ارتقای کیفیت مهارت های ارتباطی در خانواده، می تواند عامل بازدارنده در کاهش تعارضات والدین و نوجوانان باشد.
بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده های شهر تبریز می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر تبریز است که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب و روش نمونه گیری طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار تحقیق پرسش نامه و از نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داده است که بین متغیرهای میزان تحصیلات زنان، میزان تحصیلات مردان، درآمد زنان و درآمد مردان با ساختار قدرت در خانواده در سطح خطای کوچکتر از 01/0 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، متغیرهای تعداد سال های زندگی مشترک، تعداد افراد خانواده و فاصه سنی زوجین به صورت معکوس، رابطه معناداری با جایگاه زنان در ساختار قدرت خانواده دارند. نتایج رگرسیون نیز نشان داده است که از بین متغیرهای مستقل، سه متغیر تحصیلات مردان، وضعیت اشتغال زنان و میزان درآمد مردان مهم ترین تبیین کننده های دموکراتیک تر شدن ساختار قدرت خانواده هستند..
ویژگی های فراغتی و کارکردی خانواده و تأثیر آن بر رضایت از زندگی خانوادگی (مورد مطالعه: خانواده های شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت از زندگی مبین نگرش مثبت فرد به زندگی است و معمولاً از طریق یافتن علایق و درک مشترک افراد از یکدیگر حاصل می شود. مقاله حاضر با هدف بررسی رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن در بین خانواده های شهر کرمان، نگاشته شده است. برای تبیین رابطه اوقات فراغت با رضایت از زندگی از مدل زابرسکی و مدل کارکردی خانواده از تئوری السون استفاده شد. بر اساس فرمول کوکران، 386 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. نتایج نشان داد: رضایت از زندگی خانوادگی افراد کمتر از حد متوسط است. بین میزان گذراندن اوقات فراغت با خانواده، مشارکت در فعالیت های فراغتی هسته ای خانواده، مشارکت در فعالیت های فراغتی تعادلی خانواده، میزان انسجام و سازگاری اعضای خانواده و میزان روابط اعضای خانواده با رضایت از زندگی خانوادگی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین 61 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از زندگی خانوادگی) توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است.
مقایسه ابعاد خودکارامدی و اضطراب و روند تغییرات هر یک در سه گروه سنی 11 9، 14 12 و 17 15 ساله دختران کار و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی روند تغییرات و تفاوت ابعاد خودکارامدی (هیجانی، اجتماعی، تحصیلی و جسمانی) و اضطراب در سه گروه سنی مختلف دختران کار و عادی، پژوهشی توصیفی از نوع مقطعی صورت پذیرفته است. 111 کودک و نوجوان کار 17-9 ساله به صورت نمونه گیری در دسترس و 124 دانش آموز دختر از سه دوره تحصیلی مختلف به صورت تصادفی ساده انتخاب، و بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های خودکارامدی کودکان، خودکارامدی جسمانی و سیاهه اضطراب حالت صفت بوده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل واریانس بین آزمودنی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در هر سه گروه سنی، اضطراب حالت صفت دختران کار به طور معناداری از دختران عادی بیشتر است درحالی که خودکارامدی و ابعاد آن در دختران عادی به طور معناداری از دختران کار بیشتر است. با افزایش سن در دختران عادی اضطراب حالت و اضطراب صفت افزایش می یابد، درحالی که در مورد دختران کار با افزایش سن از دوره سنی 11-9 به دوره سنی 14-12 سال افزایش اضطراب حالت، و با افزایش سن تا دوره سنی 17-15 سال کاهش اضطراب حالت وجود دارد و با افزایش سن در دختران کار، اضطراب صفت افزایش می یابد. هم چنین با افزایش سن، میزان خودکارامدی تحصیلی (بجز در دختران کار 17- 15 ساله)، و خودکارامدی اجتماعی و هیجانی در هر دو گروه کاهش، و خودکارامدی جسمانی در دختران کار تا حدی افزایش، و در دختران عادی کاهش می یابد. بنابراین، خودکارامدی در دوران اواسط کودکی و نوجوانی می تواند به عنوان عامل تأثیرگذار مهمی در بروز و تداوم اضطراب نقش داشته باشد.
بررسی رابطه بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز است . روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها در شهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شده اند . برای سنجش از پرسشنامه های کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) ، پرسشنامه محقق ساخته تماشای فیلم های تلویزیونی و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که بین تماشای فیلم های اکشن و وحشتناک از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد؛ اما بین تماشای فیلم های خانوادگی و رمانتیک و همچنین، فیلم های سیاسی، تاریخی و مذهبی از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی معنا داری مشاهده نگردید . همچنین، طبق یافته های این پژوهش بین متغیر عزت نفس والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیر تماشای فیلم های وحشتناک از سوی والدین ، بیشترین تأثیر را در تبیین خشونت خانگی نسبت به فرزندان داشته است. با توجه به یافته های موجود، این مسأله نیازمند توجه هرچه بیشتر خانواده ها و مسؤولان برای برنامه ریزی و آموزش در سطح خانواده و جامعه است.
بررسی تجارب زیسته زنان روسپی (مورد مطالعه: شهرهای یزد و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسپیگری پدیده ای بسیار پیچیده، چندبعدی، ناآشکارو تودرتوست که در جامعه ما به لایه های زیرین خزیده و به صورت گسترده در زیر لایه های عمیق نفس می کشد و به زیست خود ادامه می دهد. بدین گونه است که به ویژه در سال های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف نموده و سازمان ها و نهاده
بررسی فرهنگی- حقوقی زیان های معنوی ناشی از رسانه ها بر نهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی در برابر سایر پدیده های اجتماعی از جمله رسانه از حقوقی برخوردار است. برخی از حقوق معنوی خانواده در قوانین و برخی هم در منابع اسلامی ذکر شده است. تبیین کامل این حقوق در برابر رسانه و تعیین کردن مواردی که رسانه ها این حقوق را نادیده می گیرند و منجر به ورود ضرر معنوی به نهاد خانواده و اعضای آن می شوند، ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش تلاش شده است که از بین ارکان مسئولیت مدنی و رژیم جبران خسارات معنوی به مطالعه عنصر ضرر و زیان پرداخته شود و زیان های معنوی ناشی از رسانه ها بر نهاد خانواده و اعضای آن بررسی و تحلیل گردد. این پژوهش مقدمه ای است برای اینکه در آینده با طراحی رژیم جبران خسارات معنوی ناشی از رسانه ها در نظام حقوقی ایران، قاضیان عادل بتوانند در پرونده های حقوقیِ رسانه ای، با اثبات استقرار ارکان سببیت به لزوم جبران آن حکم کنند و هیچ ضرر معنوی رسانه ای بدون جبران باقی نماند.
نقض حقوق کودکان در ایالات متحده امریکا؛ هشدار دیده با حقوق بشر درباره وضعیت بد کودکا در امریکا
حوزههای تخصصی:
کودکان به جهت ضعف قوای جسمی، روحی و عدم استقلال، نیازهای ویژه خود را دارند که رفع آنها محتاج مراقبت و حمایت خاص خانواده و جامعه است. در این راه قرن نوزدهم آغاز حرکتی به سوی تدوین مقرراتی جهت حمایت از حقوق کودکان بود. ولی ایالات متحده آمریکا هیچ تعهدی به این قوانین و مقررات ندارد و همواره حقوق کودکان نقض می شود. در این مقاله سعی می شود که موارد نقض حقوق کودکان در آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. فقر نسبی کودکان، حبس ابد برای کودکان، آزار جنسی و تجارت کودکان، قتل کودکان، مجازات کودکان در دادگاه های بزرگسالان از جمله اقداماتی است که در این کشور علیه کودکان صورت می گیرد.