فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلقی نشان دهنده آن هستند که هوش بر گرایشات و رفتارهای سیاسی افراد و گروه ها تاثیر گذار است. مطالعه اثرگذاری هوش های فرهنگی و هیجانی بعنوان توانمندی هائی ذهنی و رفتاری بر گرایش افراد به ارزش های دموکراتیک می تواند در راستای این دسته از مطالعات در نظر گرفته شود. این مطالعه در شهر ارومیه انجام شده است که یکی از شهرهای چند فرهنگی و چند قومیتی ایران به شمار می رود. در راستای اجرای این پژوهش، پیمایشی در بین 600 نفر از شهروندان این شهر به اجر درآمده است و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای این تعداد از افراد از نواحی 5 گانه شهر ارومیه انتخاب شده و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج، نشان دهنده اثرگذاری هوش های فرهنگی و هیجانی بر گرایش به ارزش های دموکراتیک در میان شهروندان شهر ارومیه هستند. هر چند این ارتباط در بین دو متغیر مستقل هوش فرهنگی و هیجانی متفاوت بوده و هوش هیجانی دارای اثرگذاری قوی تری بر گرایش شهروندان به ارزش های دموکراتیک است.
بررسی رابطه ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان زن مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین رابطه بین ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بود. طرح این پژوهش از نوع غیر آزمایشی، توصیفی و همبستگی است. جمعیت پژوهش را دانشجویان زن کارشناسی ارشد دانشگاه علوم و تحقیقات تشکیل دادند. تعداد نمونه 120 نفر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه پژوهش را به منظور جمع آوری داده های خام به شرح زیر تکمیل نمودند. پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی(KIMS) (2004)، پرسشنامه رائو(1986) (RSMS) و پرسشنامه سبک های مقابله با استرس بیلنگز و موس (1981) (CRI). داده های خام پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و تحلیل های آماری توصیفی و فرضیه های پژوهش با استفاده از آمار استنباطی رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. یافته های این پژوهش بیانگر وجود رابطه معکوس و معنی دار میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس شناختی، هیجانی و حمایتی و عدم رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی و بلوغ اجتماعی و همچنین میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس حل مسئله و سبک مقابله با استرس جسمانی بود.
مطالعه جامعه شناختی عاملیت زنان: مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد توجه اندیشمندان جامعه شناسی، توجه به عاملیت و فاعل بودن زنان در کنش های روزمره اجتماعی و به طور کلی در رفتارهای اجتماعی می باشد. هدف اصلی این مطالعه جامعه شناختی عاملیت زنان با تأکید بر شهر کرمانشاه می باشد. این مطالعه با روش توصیفی و تکنیک پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه روی 400 نفر از زنان شهر کرمانشاه انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از آزمون های مقایسه میانگین ها و ضریب همبستگی استفاده به عمل آمد. در این مطالعه مسائلی مانند قدرت تصمیم گیریبعد از ازدواج، استقلال و آزادی، مالکیت و توانایی رفتن به اماکن مختلف برای زنان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آن نشان می دهد که متغیرهایی مثل سن (26/0=r) میزان آرایش (31/0- =r)، میزان استفاده از رسانه های جمعی (33/0 =r)، وضعیت شغلی همسر (13/5 =f)، محل تولد (512/5 =f)، اوقات فراغت (31/0- =r) بر روی عاملیت زنان تأثیر معناداری دارد. اجرای استراتژی هایی مثل استراتژی ارائه خدمات مالی، استراتژی اشتغال و استراتژی مهارت های زندگی و حمایت اجتماعی می تواند عاملیت زنان را در جامعه تقویت نماید.
از ارتقاء تا سقوط آزاد: سهم پژوهشگران ایرانی در بازار مجلات علمی نامعتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاپ مقالات علمی-پژوهشی از چنان اهمیتی نزد سیاستگذار آموزش عالی در ایران برخوردار است که در آئین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی برای این فعالیت سقف امتیاز در نظر گرفته نشده است. عدم قیمت گذاری (امتیازگذاری) مناسب با مقالات چاپ شده در مجلات معتبر بین المللی و تاکید ضمنی فراوان بر چاپ مقالات در مجلات بین المللی در کنار عدم مکانیسم مناسب معرفی، شناخت و نظارت بر آنها، بازار مجلات بین المللی جعلی، کم اعتبار و بدون اعتبار را در محافل دانشگاهی ایران گرم کرده است. در این مقاله با استناد به آرشیو مجلات علمی غیرمعتبر و کم اعتبار نشان داده شد که پژوهشگران ایرانی سهم قابل توجهی در این بازار دارند. پیمایش مقالات چاپ شده در 10 مجله غیرمعتبر طی دهه اخیر حاکی از آن است که پژوهشگران ایرانی به دلیل ساختار انگیزشی ناشی از فرآیند ارتقاء، مشارکتی فعال در این مجلات داشته اند و حتی حاضر بوده اند برای چاپ مقاله در این مجلات بی اعتبار هزینه ای نیز بپردازند. به طور متوسط از هر 3 مقاله منتشر شده در این مجلات نامعتبر، یکی توسط پژوهشگران ایرانی چاپ شده است و طی دهه اخیر تنها همین 10 مجله حدود 3 میلیون دلار ارز از کشور خارج کرده اند. این امر یکی از نتایج ناخواسته فرآیند ارتقاء در ایران است که به صورت مشارکت فعال پژوهشگران ایرانی در مجلات نامعتبر و خروج ارز از کشور به مثابه ظهور رسیده است. به نظر می رسد اصلاح فرآیند ارتقاء در دانشگاه های کشور بیش از هر زمان دیگری اجتناب ناپذیر است.
رابطه بهزیستی ذهنی با کیفیت زندگی تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
۲۲۹-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه:دانشجویان یکی از ذی نفعان کلیدی نظام آموزش عالی بوده و پائین بودن کیفیت زندگی یا رضایت از زندگی آنان می تواند نقطه آغازی بر انحراف از رسالت، آرمانها و راهبردهای توسعه آموزش عالی و یادگیری باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت کیفیت زندگی تحصیلی و بهزیستی ذهنی و رابطه بین آن دو در بین دانشجویان کلیه مقاطع تحصیلی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی در سال تحصیلی 96-95 طراحی شد. روش: در مطالعه حاضر که از نوع مطالعات همبستگی است، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی 96-95 بود. حجم نمونه نهایی برابر 213 نفر محاسبه شد و نمونه ها به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت بررسی وضعیت کیفیت زندگی تحصیلی از ابزار سنجش کیفیت زندگی دانشگاهی مهدی و جهت سنجش وضعیت بهزیستی ذهنی از پرسشنامه بهزیستی ذهنی گلستانی بخت استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شد. یافته ها: به طورکلی 1/17 درصد زنان، 1/23 درصد مردان، 23 درصد دانشجویان مقطع کارشناسی، 9/15 درصد دانشجویان کارشناسی ارشد و 1/16 درصد از دانشجویان مقطع دکتری رضایتی در سطح زیاد تا خیلی زیاد از کیفیت زندگی تحصیلی داشتند. همچنین 4/19 درصد زنان، 2/19 درصد مردان، 20 درصد دانشجویان مقطع کارشناسی، 3/19 درصد دانشجویان مقطع ارشد، 4/19 درصد دانشجویان مقطع دکتری و به طورکلی 6/19 درصد از نمونه موردبررسی رضایتی در سطح کم تا خیلی کم داشتند. بر اساس یافته های به دست آمده وضعیت رضایت از کیفیت زندگی تحصیلی در سطح متوسط قرار داشت. بیشترین رضایت دانشجویان ابتدا در بعد معاشرت با دوستان و بعدازآن در ابعاد رضایت از تنوع فرهنگی دانشگاه، رضایت از کتابخانه دانشگاه، رضایت از چشم انداز و آینده شغلی رشته بود. همچنین کمترین میزان رضایت مختص ابعاد رضایت از خدمات ارتباطی دانشگاه، خدمات ورزشی، رفاهی و تفریحی دانشگاه، امکانات حمل ونقل دانشگاه و امکانات درمانی بود. با توجه به میانگین نمرات به دست آمده در هر مؤلفه و نمره کل، وضعیت بهزیستی ذهنی در کل نمونه (56/180=M) و به تفکیک گروه زنان (14/180=M) و مردان (42/181=M) به طور معناداری بالاتر از عدد معیار (156=M) قرار داشت. به عبارتی دیگر، بهزیستی ذهنی نمونه موردبررسی در سطح مطلوبی قرار داشت. بر اساس نتایج مدل رگرسیون برازش یافته (925/0=GFI، 919/0=CFI، 082/0=RMSEA) حدود 15 درصد از تغییرات کیفیت زندگی تحصیلی توسط ابعاد بهزیستی ذهنی تبیین شد. بحث: کیفیت زندگی تحصیلی سازه ای چندبعدی بوده و تحت تأثیر عوامل متعددی تنزل یا ارتقاء می یابد. دانشجویان می بایستی علاوه بر مهیا بودن امکانات تحصیلی در دانشگاه به امکانات تفریحی، فرهنگی، ورزشی و سایر موارد مرتبط نیز دسترسی داشته باشند تا بتوانند انرژی اضافه حاصل از تحصیل و مطالعه را از طریق این امکانات تخلیه نمایند. این امر علاوه بر اینکه موجب تخلیه انرژی اضافه و خستگی دانشجویان خواهد شد، از طرفی دیگر موجب ایجاد انگیزه لازم برای مطالعه و فعالیت علمی آنها خواهد شد
نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه ی محله ای مطالعه ی تطبیقی: محله های نیار و سبلان، شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
166-198
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، موجب بروز ناپایداری توسعه ی محلات شهری شده است. رویارویی با ریشه های این ناپایداری در مدیریت شهری، بدون مشارکت شهروندان و بهره گیری از سرمایه ی اجتماعی، امری دشوار است. هدف پژوهش، شناخت میزان تأثیرگذاری سرمایه ی اجتماعی بر توسعه ی محله ای است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی (پرسشنامه ) استفاده شده است. از 21 نماگر در بُعد سرمایه ی اجتماعی و 15 معیار در بُعد توسعه ی محله ای برای سنجش روابط، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری پیرسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و T مستقل، در نرم افزار SPSS، استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل ساکنان محل های نیار و سبلان در شهر اردبیل هستند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکردان و برای نمونه گیری از روش تصادفی سیستماتیک منظم، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در هر دو محله، بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی محله ای رابطه ی قوی وجود دارد. از نظر شاخص های مشارکت، پیوند همسایگی، شبکه ی اجتماعی و کیفیت کالبدی بین دو محله، تفاوت معنادار است و از نظر میزان رضایتمندی عمومی، تفاوت معنا دار نیست. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارایه شده است.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با سلامت سازمانی با میانجی گری عزت نفس سازمانی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه کارکنان اداری ادارات آموزش وپرورش شهرستان ارومیه به تعداد 380 نفر است که 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی (Nahapiet & Ghoshal, 1998)، عزت نفس سازمانی (Pierce et al., 1989) و سلامت سازمانی (Hoy & Feldman, 1996) استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه ها از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 76/0، 92/0، و 91/0 بود. نتایج به دست آمده از اجرای الگو های تحلیل مسیر خروجی نرم افزار، نشان دهنده مناسب بودن برازش الگوی معادلات ساختاری است. نتایج آزمون فرضیه ها به روش الگوسازی معادلات ساختاری نشان دادند بین سرمایه اجتماعی با عزت نفس سازمانی و سلامت سازمانی، روابط معناداری وجود دارد. درکل نتایج نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین عزت نفس سازمانی و سلامت سازمانی است؛ همچنین نتایج تحلیل آماری نشان دادند اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی بر سلامت سازمانی با میانجی گری عزت نفس سازمانی کارکنان، 21/0 است که در سطح 001/0 مثبت و معنی دار است؛ بنابراین عزت نفس سازمانی در روابط بین سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی نقش میانجی را دارد.
بررسی تأثیر برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بر ازهم گسیختگی خانواده. (مورد مطالعه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
158 - 195
حوزههای تخصصی:
گرایش به تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای، تأسیس شبکه ها و پخش برنامه هایی به زبان فارسی از طریق این شبکه ها طی سال های اخیر موجی از نگرانی ها را در خصوص افزایش آسیب های اجتماعی، به ویژه آسیب های مرتبط با خانواده ها در سطح مسئولان نظام به همراه داشته است. بر همین اساس بررسی و تحلیل اجتماعی تأثیرات این برنامه ها بر ازهم گسیختگی خانواده ها در شهر تهران (فارغ از تمام عوامل مؤثر دیگر بر ازهم گسیختگی خانواده)، هدف اساسی مقاله حاضر است. چارچوب نظری مورد استفاده شامل نظریه وابستگی، نظریه استفاده و رضامندی و در نهایت نظریه کاشت در حوزه ارتباطات و رسانه می باشد. روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی از نوع پیمایش بوده است. روش گردآوری اطلاعات میدانی و ابزار آن پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه آماری آن 137 نفر از مخاطبان برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان است که به روش تصادفی از میان کسانی که به نوعی درگیر موضوع اختلافات، تنش ها و شکایات مرتبط با خانواده بوده و برخی از آن ها به همین سبب به دادگاه مراجعه کرده و تشکیل پرونده داده اند، انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه با استفاده از روش منطقی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ (ضریب آلفا کل 894/0) به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تماشای برنامه های فارسی زبان شبکه های ماهواره ای و از هم گسیختگی خانواده ها در تهران رابطه وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که برنامه های ماهواره ای فارسی زبانی که در آن ها به ترویج روابط نامشروع می پردازند، مانند: نمایش سریال هایی که روابط آزاد جنسی را به طور مستقیم و غیرمستقیم ترویج می کنند و نیز برنامه های دیگری ازاین دست بیش از سایر برنامه ها در ازهم گسیختگی خانواده ها تاثیردارند. واژه های کلیدی: خانواده، ماهواره فارسی زبان، ازهم گسیختگی خانواده، هویت فردی، سبک زندگی غربی.
سنجش کیفیت زندگی مردم شهر تهران بر اساس پرسشنامه استاندارد سازمان جهانی سلامت WHOQOL-BREF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر از نوع توصیفی است و هدف آن سنجش و بررسی میزان کیفیت زندگی مردم در شهر تهران بر اساس پرسشنامه استاندارد سازمان جهانی سلامت WHOQOL-BREF است. این پرسشنامه توسط گروه کیفیت زندگی سازمان جهانی سلامت در چهار حیطه (سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و وضعیت محیط) و با 26 گویه تدوین شده و در کشورهای مختلف جهان اعتبار و روایی آن مورد سنجش قرار گرفته است. در مطالعه حاضر جامعه آماری شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق 22 گانه شهر تهران در زمان اجرای پژوهش (1393)، هستند. شیوه نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای است و حجم نمونه برابر 1515 می باشد. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد امتیاز کل کیفیت زندگی در بازه (100-0) برابر با 54.5 و در بازه (20-4) برابر 12.7 می باشد که می توان گفت پاسخگویان میزان کیفیت زندگی خویش را متوسط ارزیابی نموده اند. بین متغیر کیفیت زندگی و متغیرهای جنس و وضعیت تأهل در شهر تهران تفاوت معناداری وجود ندارد. بین تحصیلات و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ افراد با تحصیلات دانشگاهی نسبت به افراد با تحصیلات غیردانشگاهی از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند. همچنین بین گروه های مختلف سنی و میزان کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد؛ افراد 21 تا 30 سال در شهر تهران دارای بالاترین میزان کیفیت زندگی نسبت به سایر گروه های سنی هستند.
سیاستهای اجتماعی پیشنهادی در حوزه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۱۰۴-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از وظایف دولتها اتخاذ سیاستهای مناسب برای ارتقاء شاخصهای سلامت اجتماعی و کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی است. در شرایط فعلی کشور شاهد روند افزایشی آمار آسیبهای اجتماعی، تنوع آنها و کاهش سن افراد آسیب دیده اجتماعی هستیم. تحقیق حاضر با هدف تدوین سیاستهای پیشنهادی در حوزه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی در ایران انجام شده است. روش: تحقیق از نوع تحقیقات کیفی و به روش دلفی بوده و طی آن، نظرات تعداد 20 نفر از نخبگان و صاحبنظران برجسته کشور در این حوزه استخراج گردید. یافته ها: یافته های تحقیق در چهار مرحله شامل یک پیش راند و سه راند به دست آمده است. در مرحله پیش راند که به صورت یک سؤال باز بود 52 سیاست توسط نخبگان پیشنهاد شد. پس از تحلیل اطلاعات در مرحله اول 48 سیاست، در مرحله دوم 31 سیاست و در مرحله سوم 32 سیاست پیشنهادی حاصل شد که اولویت دارترین آنها رصد مستمر آسیبهای اجتماعی، توجه به رویکردهای اجتماع محور، توجه ویژه به مسائل اقتصادی، توجه به راهکارهای قضازدایی، گسترش روحیه نشاط و امید، همکاری بین بخشی، توجه به ارزشها، آینده پژوهی، توجه به نقاط آسیب خیز اجتماعی، حذف ساختارهای موازی و ناکارآمد، سنجش سلامت اجتماعی، تهیه پیوستهای اجتماعی و فرهنگی بودند. بحث: با وجود اقدامات انجام شده، جای سیاستهای اجتماعی مشخص در سطح کلان در جامعه (به جز در حوزه اعتیاد به مواد مخدر) درزمینه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی خالی است تا از این طریق برای ترسیم نقشه راه برای مدیریت آسیبهای اجتماعی، پرهیز از سیاستگذاریهای سلیقه ای، بهره گیری از همه ظرفیتها در بخش دولتی و غیردولتی، هماهنگیهای بین بخشی و فرابخشی، مدیریت بهینه منابع، اولویت دهی سیاستگذاریهای اجتماعی، افزایش فراگیری، جامعیت و کفایت برنامه های اجرایی و تقسیم کار بهتری بین دستگاههای مرتبط اقدام شود.
سنجش و مقایسه سرمایه اجتماعی در گونه های متفاوت محلات شهری (نمونه موردی: محله سلطان میر احمد و فین کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتماع محلّی، مناسب ترین بستر برای دستیابی به غنای اجتماعی است، به گونه ای که ارزش بافت های محلات شهری با الگوهای اجتماعی قابل سنجش است. در جریان گذر از مفهوم سنتی برنامه ریزی شهری، مفاهیم جدیدی شکل گرفته که ماهیتاً از تبار علومی چون جامعه شناسی نشایت گرفته و تبیین مشکلات مربوط به نقصان هویت و دلبستگی به محلات از سیر پالایش مفاهیمی چون سرمایه اجتماعی می گذرد. هدف پژوهش جاری، بررسی میزان و مقایسه ابعاد سرمایه اجتماعی در محلات، بخصوص در گونه های متفاوت نظیر دو محله سلطان میر احمد و فین کاشان است که بعد از نتیجه گیری بتوان به عنوان چارچوب سیاست گذاری برای توسعه شهری مورد استفاده قلمداد کرد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر چندمرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت پرسشنامه بوده که اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. فرضیات به روش آزمون تفاوت میانگین دو نمونه مستقل (آزمون t) و آزمون کا اسکوئر (chi-square) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که تفاوت معنی داری در اندازه شبکه روابط اجتماعی در دو گونه محله وجود داشته که روابط گروهی بیشترین نقش را داشته و میزان اعتماد اجتماعی با توجه به ناهمگونی جمعیتی در گونه محله قدیمی در سطح پایین تری قرار داشته است. در چارچوب سیاست گذاری می توان از سازوکار کیفی روابط، اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در محلات، با تأکید بر روابط و اعتماد اجتماعی بهره جست.
تبیین نقش تعدیل کننده منبع کنترل: سنجش رابطه میان نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
231 - 249
در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﺪﯾﻞﮐﻨﻨﺪه منبع کنترل در رابطه ﺑﯿﻦ نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد (سیگار، قلیان و مشروبات الکلی) در ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ دانشجویی در شهر تهران ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. 460 دانشجوی ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ساکن شهر تهران از رﺷﺘﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ در سال 96-1395 در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮدﻧﺪ. از دانشجویان ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺷﺪ ﺗﺎ سؤالات مربوط به نحوه نظارت والدین در پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد (فرم تجدیدنظر شده)، مقیاس وضعیت مصرف مواد از پرسشنامه رفتارهای پرخطر و پرسشنامه منبع کنترل راتر (RLCS) را ﺗﮑﻤﯿﻞ ﮐﻨﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ منبع کنترل و رفتار پرخطر مصرف مواد همبستگی ﻣﻌﻨﺎدار وﺟﻮد دارد. نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد نیز ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﻌﻨﺎدار داﺷﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ رﮔﺮﺳﯿﻮن ﺗﻌﺪﯾﻠﯽ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ منبع کنترل ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ راﺑﻄﻪ نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد در دانشجویان را ﺗﻌﺪﯾﻞ ﮐﻨﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﯽﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ راﺑﻄﻪ بین نحوه نظارت والدین و رفتار پرخطر مصرف مواد، ﯾﮏ راﺑﻄﻪ ﺧﻄﯽ ﺳﺎده ﻧﯿﺴﺖ و منبع کنترل ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ اﯾﻦ راﺑﻄﻪ را تحت تأثیر قرار دهد.
تبیین جامعه شناختی چالش ها و فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
مدارای اجتماعی مفهوم بنیادینی در حوزه تعاملات اجتماعی بشمار می آید و چنانکه برخی متفکرین تأکید کرده اند، تعاملات سازنده و مثبت، شالوده فرایندهای اجتماعی است که در صورت نبود آن، جامعه با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد و افراد، تنها راه مقابله با تفاوت ها را خشونت خواهند دانست. به همین دلیل مدارای اجتماعی در شهر تهران که اکثر قومیت های کشور با مذاهب و سلیقه های متفاوت در آن سکونت دارند، مورد بررسی قرار می گیرد.
روش تحقیق پیمایش بوده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان 18 تا 70 ساله شهر تهران در بر می گیرد که تعداد 384 نفر از این جمعیت به شیوه نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و متناسب بر اساس طبقه بندی مناطق شهرداری تهران و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مدارای اجتماعی و پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شده است که با نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی و سطح معنا داری پیرسون نشان داد که هر چند بین متغیرهای دینداری، اعتماد اجتماعی، ارزش های ابراز وجود و احساس امنیت اجتماعی به عنوان فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی رابطه معنا دار و مستقیمی وجود دارد اما بین فردگرایی و جزم اندیشی شهروندان به عنوان چالش های مرتبط با مدارای اجتماعی، رابطه معناداری ملاحظه نگردید که این می تواند مدارای اجتماعی شهروندان را در معرض تهدید قرار دهد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای دینداری با ضریب بتا (169/0)، اعتماد اجتماعی (105/0)، ارزش های ابراز وجود (152/0) و احساس امنیت (123/0)، قوی ترین پیش بینی کننده های مدارای اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران هستند.
تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندی: ارزیابی تجربی نظریه ی سرمایه ی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندی مؤلفه ی اصلی در رسیدن به اهداف توسعه ی مدیریت شهری است و فرایندی است که در آن افراد بی تجربه و معمولی یک اجتماع، قدرت اتخاذ تصمیم در زمینه ی امور معمولی اجتماع خود را تجربه و تمرین می کنند که عوامل بسیاری شدت و میزان آن را تعیین می کند. پژوهش حاضر با عنوان تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندی: ارزیابی تجربی نظریه ی سرمایه ی اجتماعی، به بررسی تأثیر عواملی چون اعتماد به مردم، اعتماد به نهاد مدیریت شهری، عضویت در احزاب و انجمن های محلی و رسانه بر میزان مشارکت شهروندی و گرایش به مشارکت شهروندی پرداخته است. چهارچوب نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریه ی سرمایه ی اجتماعی است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن پیمایش است، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که پس از سنجش روایی و پایایی آن، بر طبق فرمول کوکران جمعیت نمونه 881 نفر از شهروندان مناطق 22 گانه ی تهران از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعیین و پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه ی سرمایه ی اجتماعی به صورت مستقیم توانسته 59 درصد از تغییرات مشارکت شهروندی را تبیین و پیش بینی کند و پس از ورود عامل گرایش به مشارکت شهروندی درون مدل، این سازه به همراه تمام ابعاد خود و عامل گرایش به مشارکت، توانست 62 درصد از تغییرات مشارکت شهروندی را تبیین و پیش بینی کند که اعتماد به نهاد مدیریت شهری در مدل اول و عضویت در احزاب و انجمن های محلی در مدل دوم بیشترین تأثیر و رسانه کمترین تأثیر را در هر دو مدل در تبیین سازه ی سرمایه ی اجتماعی داشته است و در نهایت تحلیل یافته ها نشان از مشارکت متوسط رو به پایین شهروندان در امور شهر و محله دارد.
اقدامات پلیس در پیشگیری از وقوع جرایم کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
149 - 172
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش آمار جرایم مربوط به کودکان و نوجوانان بین جوامع مختلف در سال های اخیر یکی از آسیب های جدی است که جوامع را تهدید می کند به گونه ای که کشورهای جهان نیز به عنوان یک چالش جدی از آن یاد می کنند. از طرفی با توجه به نوع مأموریت و نقش پلیس در این بین، بایستی توجه جدی به این مهم داشته و درکنار سایر نهادهای مسئول نقش مهمی ایفا نماید. این پژوهش به جایگاه پلیس در پیشگیری از این جرایم می پردازد.
روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است و با توجه به اهمیتی که جرایم اطفال و نوجوانان از نظر امنیتی دارد، سعی شده که به تبیین و تشریح پیشگیری این جرایم توسط پلیس پرداخته شود.
یافته ها و نتایج: با توجه به این که پیشگیری از وقوع جرایم یکی از اهداف اصلی پلیس می باشد به همین منظور بایستی علاوه بر مداخله های سنتی اقدامات جدید و مبتنی بر روش های نوین پیشگیری از قبیل اجتماعی و موقعیت مدار و... را در این زمینه بعمل آورد. پلیس می تواند با تعامل و همکاری با سازمان ها، نهادها، مدارس، خانواده ها، کودکان و نوجوانان با هدف جامعه پذیری و همچنین اقدام در زمینه آموزش و آگاه سازی اطفال و نوجوانان به منظور تقویت حس کنترل درونی از وقوع جرایم توسط کودکان و نوجوانان به مقابله جرم اطفال و نوجوانان بپردازد.
واکاوی پدیده طلاق، ریشه ها و پیامد ها در شهر تهران1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
139 - 164
پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل پدیده طلاق و با اتخاذ رویکردی کیفی و با استعانت از روش نظریه مبنایی کوشیده است مدلی پارادایمی از پدیده طلاق، بر اساس برداشت های ذهنی و تفاسیر و تعاریف کنشگران از این مفهوم ارائه دهد. سوژه های این مطالعه با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری شامل 55 نفر از زنان مطلقه و در حال طلاق در شهر تهران در سال 95 می باشند. برای تحلیل داده ها از شیوه معرفی شده توسط استروس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. بر حسب یافته ها شرایط علی طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: نوع و شیوه ازدواج، دلایل ازدواج، اختلالات روحی روانی همسر، عدم خرسندی و تشفی از روابط زناشویی و جنسی، عدم آمادگی زوجین برای ازدواج، عدم تعهد اخلاقی به زندگی زناشویی، ناهمسویی در خلقیات، ذوقیات و سلائق، عوامل خطرآفرین، دغدغه ذهنی نسبت جدایی، ناهمسان همسری و خشونت در خانواده. شرایط زمینه ای طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: بنیه اقتصادی ضعیف خانواده، پایداری دوستی های قبل از ازدواج، کیفیت نازل مهارت های زندگی و ارتباطی زوجین، سابقه طلاق در خانواده و دوستان، پایگاه اقتصادی اجتماعی زن. شرایط میانجی یا مداخله گر طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: عومل محافطت کننده، دخالت اطرافیان، وابستگی شوهر به والدین و انفعال در روابط خانگی، نوع ساختار خانواده ، تفاوت در میزان فردگرایی و مدرنیسم و سبک زندگی، آگاهی زن از وضع نامطلوب موجود، ادب، نزاکت و تربیت اخلاقی پایین همسر، شوهر غیر اجتماعی و غیر معاشرتی و بی تحرک، دخالت فضاهای سایبری در روابط زناشویی. استراتژی های کنش (راهبرد) از نظر سوژها عبارتند از: توانمند سازی خود جهت خروج از فرودستی، استقلال طلبی، ناسزا، تهمت، تهدید، کتک، دعوا، طلاق عاطفی (فاصله گیری، سکوت، قهر)، ترک خانه، مراجعه به مشاوره جهت حل مسائل خانوادگی، مراجعه به دادگاه (مهریه، نفقه) و اقدام به طلاق، اتخاذ رفتار مقابله به مثل، عدم رغبت به برقراری رابطه جنسی. پیامدهای طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: تغییر ساختار خانواده به مثابه پیامد وضع موجود، داغ ننگ، افت تحصیلی و اخلاقی و عاطفی فرزندان، احساس طرد و حاشیه نشینی، احساس خسران از زندگی زناشویی، بروز صور بیگانگی (احساس بیگانگی از خود، زندگی زناشویی و جامعه)، فردگرایی.
بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار به دلیل تجربه فشارهای مداوم و مزمن در معرض مشکلات روان شناختی قرار دارند. هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مرکز خیریه حضرت فاطمه زهرا (س) در سال 1396 بودند که از میان آنان، 30 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند. از فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (ریف، 1989) و مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزایش بهزیستی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری (001/0P<) و همچنین تاب آوری در مراحل پس آزمون (001/0P<) و پیگیری (05/0P<) بود. ذهن آگاهی از طریق پذیرش و تجربه هیجانات، ایجاد خودآگاهی و اجتناب از الگوی تفکر خودکار باعث افزایش بهزیستی روان شناختی و تاب آوری تأثیر می گردد و می تواند به عنوان آموزشی در راستای توان بخشی و ارتقای کیفیت زندگی آنان به کار گرفته شود.
مقایسه برنامه های راهبردی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور با رویکرد کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور عموماً با استفاده از الگو های برنامه ریزی راهبردی معرفی شده توسط خبرگان و دانشگاه ها تهیه می شود. این برنامه ها پس از تدوین در قالب اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه انتشار می یابد. این اسناد دارای ویژگی هایی هستند که مانند الگوهای برنامه ریزی مورداستفاده می توانند مشابه یا متمایز باشند. وجود ویژگی های مشابه در اسناد، امکان گروه بندی آن ها را فراهم می کند. در این بررسی سعی می شود با استفاده از روش های کمّی (آماری) اسناد مشابه را در گروه های همگن گروه بندی کنیم. به همین منظور ویژگی های محتوایی و شکلی اسناد برنامه ریزی 8 دانشگاه مختلف شامل 3 دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس و فردوسی، 3 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی غیر دولتی علم و فرهنگ، سوره و اشرفی اصفهانی و 2 دانشگاه خارجی آکسفورد و کورنل موردبررسی قرارگرفته و وجود یا فقدان این ویژگی ها در اسناد مذکور تعیین شده است. با استفاده از روش چند متغیره آماری خوشه بندی، این دانشگاه ها در 4 خوشه ی متفاوت گروه بندی شده اند. به منظور تعیین الگوی مورداستفاده در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه های منتخب، ویژگی های 12 الگوی متفاوت برنامه ریزی راهبردی موردبررسی قرارگرفته و میزان تشابه هر یک از آن ها با اسناد موردبررسی تعیین شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد، در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی که در 4 گروه، گروه بندی شده اند، هر یک از اسناد احتمالاً از یک الگوی مشخص و متمایز با سایر گروه ها استفاده نموده اند. نتیجه ی این بررسی کمّی می تواند به عنوان مقدمه ی تحلیل کیفی اسناد موردبررسی استفاده شود. علاوه بر این، نتایج بررسی نشان می دهد که هیچ یک از دانشگاه های ایرانی بررسی شده، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده اند. به عبارت دیگر، الگو های به کاررفته در برنامه ریزی دانشگاه های موردبررسی، عموماً اقتباسی بوده و رویکرد طراحی خاصی برای آن دانشگاه مورد توجه نبوده است. این امر می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
مصرف گرایی و عوامل جامعه شناختی مؤثر بر آن در بین جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف پدیده ای جدید نیست اما تنها در عصر حاضر در مقیاس وسیعی ظاهر و به امری فراتر از رفع نیاز تبدیل شده است. دراین بین، جوانان به دلیل روحیات منحصربه فرد و تنوع طلب، کارگزاران عمده و مصرف کنندگان فعال جامعه محسوب می شوند. از آنجایی که مصرف گرایی می تواند پیامدهای منفی گسترده ای در پی داشته باشد، با هدف فهم و تبیین این پدیده، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر مصرف گرایی انجام شد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. جامعه آماری جوانان 15 تا 35 ساله شهر تهران و روش نمونه گیری نیز ترکیبی از خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده است. چارچوب نظری، تلفیقی از آراء زیمل، وبلن، کمپل، بودریار، گیدنز و مارکوزه درجهت تبیین مسئله پژوهش انتخاب شد. یافته ها نشان داد متغیرهای مدگرایی (58/0)، خود اظهاری و بیان خود (58/0)، ارزش های لذت جویانه (37/0)، مدیریت بدن (34/0) و تبلیغات رسانه ای (26/0) رابطه مثبت و معناداری با مصرف گرایی دارند. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد متغیرهای مذکور 49 درصد از واریانس مصرف گرایی را تبیین می کنند. مدگرایی با ضریب بتای 32/0 و بیان خود با 27/0 بیشترین سهم را در تبیین واریانس متغیر مصرف گرایی دارند.
بررسی ارتباط بین شوخ طبعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در میان دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطیه شوخ طبعی و رضایت از زندگی با واسطیه حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. 261 نفر (127 مرد و 134 زن) دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 96-95 با روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامیه سبک های شوخ طبعی (مارتین، پولیک دوریس، لارسن، گری و ویر، 2003)، پرسشنامیه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988) ، پرسشنامیه رضایت از زندگی (دینر، امونز، لارسن و گریفین، 1985) را تکمیل کردند. روایی و پایایی ابزار پژوهش به ترتیب از طریق تحلیل مسیر و ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. یافته های آزمون همبستگی وجود رابطیه بین شوخ طبعی با حمایت اجتماعی (161/0= R و 01/0>P)، شوخ طبعی با رضایت از زندگی (180/0= R و 01/0>P) و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی (578/0= R و 01/0>P) را نشان داد. مدل نهایی برازش شده نیز که با استفاده از روش تحلیل مسیر بدست آمد، نشان داد که شوخ طبعی با حمایت اجتماعی رابطیه مستقیم دارد و نیز شوخ طبعی به واسطیه حمایت اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر غیر مستقیم دارد. به این معنا که شوخ طبعی با تقویت حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی را بهبود می بخشد.