فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمرد از فرمان پلیس طبق ماده 607 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) جرم محسوب می شود و مجموعه قوانین، مقررات و شرایط موجود تاکنون نتوانسته اند بازدارنده مناسبی برای جرم تمرد شهروندان از فرمان پلیس باشند. برای شناسایی بهتر شرایط موجود، این نوشتار با رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، دلایل تمرد شهروندان از فرمان پلیس در استان خراسان شمالی را بررسی کرده است. در این پژوهش از روش نظریه زمینه ای برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته بهره گرفته شده است. برای انتخاب نمونه از جامعه آماری (شامل ترکیبی از شهروندان، مأموران پلیس و کارشناسان و صاحب نظران)، دو نوع نمونه گیری هدفمند و نظری به طور همزمان به کار گرفته شد. نمونه ها به شیوه در دسترس با ملاک حداکثر تنوع انتخاب و بر پایه اشباع نظری نمونه گیری پایان یافت؛ پس از استخراج مفاهیم اساسی (85 مفهوم)، مقوله های فرعی (28 مقوله) و مقوله های عمده (10 مقوله)، همه مقوله های عمده برحسب جنبه های شرایطی، تعاملی و پیامدی با همدیگر تلفیق شدند و الگویی تلفیقی، همگرا و دارای سطح انتزاعی بالاتر - که بیان کننده سؤال اصلی پژوهش است - استخراج شد. بر این اساس تمرد از فرمان پلیس به منزله پدیده محوری شامل چهار نوع ابزاری، اعتراضی، خاص گرا و نمایشی، شرایط علّی تمرد از فرمان پلیس شامل سه مقوله عمده قانون نارسا و آموزش ناکارا، اجتماع تسهیلگر تمرد و فرسایش سرمایه اجتماعی، شرایط زمینه ای شامل دو مقوله عمده برزخ زندگی و نارسایی زیرساخت ها و تجهیزات، شرایط مداخله گر شامل مقوله عمده مدیریت ضعیف صحنه تعامل، شرایط تعاملی شامل راهبردهای تمرد کلامی و غیرکلامی و پیامد تمرد از فرمان پلیس شامل دو مقوله عمده کاهش مشروعیت قانون و کاهش اقتدار پلیس اند که از متن مصاحبه ها استخراج شده اند.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به دموکراسی در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
3 - 28
حوزههای تخصصی:
دموکراسی از موضوع های اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصر است. در همین راستا تحقیق موجود به تحلیل جامعه شناختی گرایش شهروندان تهرانی به دموکراسی پرداخته است. گرایش به دموکراسی با توجه به ابعاد فرصت های برابر اجتماعی- سیاسی، آزادی های اجتماعی- سیاسی و سکولاریسم مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق پیمایش است و برای انجام نمونه گیری از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بر حسب محلات شهر تهران استفاده شده است. حجم نمونه ای به تعداد 604 نفر به کمک فرمول نمونه گیری کوکران، از بین شهروندان تهرانی بالای 20 سال در سال 1396 انتخاب شد. نتایج تحقیق حاکی از گرایش مثبت یا نسبتاً مثبت افراد به دموکراسی است. بررسی عوامل اجتماعی اثرگذار بر گرایش به دموکراسی نشان داد که بین متغیرهای مستقل سن، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی و متغیر گرایش به دموکراسی رابطه ای معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که مدل رگرسیونی تحقیق مرکب از 3 متغیر مستقل و یک متغیر وابسته، مدل مناسبی است و مجموع متغیرهای مستقل قادرند تغییرات متغیر گرایش به دموکراسی را پیش بینی کنند.
واکاوی آیین نامه ارتقاء اعضای هیات علمی: چالش ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کیفی اکتشافی بررسی دیدگاه های اعضای هیات علمی درباره آیین نامه ارتقاء و بررسی پیامدهای ماده های آیین نامه بر فعالیت های حرفه ای اعضای هیات علمی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با آنها مصاحبه شده است. تعداد اعضای هیات علمی شرکت کننده در پژوهش 26 نفر بودند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد ایراد کلی آیین نامه این است که برای همه دانشگاه ها و همه رشته ها یک آیین نامه نوشته شده است در حالی که روش ارتقای اعضای هیات علمی در رشته های مختلف علوم انسانی، فنی و ریاضی، هنر و پزشکی نمی تواند یکسان باشد. علاوه بر این، تاکید بر فعالیت های پژوهشی به ویژه انتشار مقالات ISI و علمی- پژوهشی نسبت به فعالیت های آموزشی از مهم ترین انتقاداتی است که به آیین نامه ارتقاء اعضای هیات علمی وارد شده است.
ریشه های اجتماعی تحول مفهوم عشق در شعر ایران: بررسی جامعه شناختی تحول مفهومی عشق در نُه دفتر عاشقانه دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا مفهوم عشق در اشعار شاعران جوان امروز ایران با مفهوم عشق در اشعار شاعران کلاسیک این مرز و بوم تفاوت دارد؟ در این تحقیق، به این پرسش پرداخته شده و کوشش به عمل آمده است تا به تبیین آن پرداخته شود. به دیگر سخن، این تحقیق مواجهه ای است ادبی و جامعه شناختی با یکی از مهم ترین مضامین شعر ایران در ادوار گذشته و امروز. در پژوهشِ حاضر از روش مطالعه اسنادی و تکنیک تحلیل محتوای کیفی برای پاسخ دادن به مسأله تحقیق استفاده کرده ایم. جامعه ی آماری این پژوهش، 9 کتابِ شعرِ جوانِ دهه 80 بوده است که به روش هدفمند انتخاب شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مفهوم عشق در شعر کلاسیک و به ویژه غزل فارسی و شعر شاعران جوان امروز ایران، تنها لفظی مشترک است و کاربرد مفهوم عشق در هر یک از آن ها محتوای متفاوتی را منعکس می سازد . هم چنین می توان گفت که چرخش معنایی مفهوم عشق در شعر شاعران جوان امروز ایران، ناشی از زیست شاعر ایرانی در جهانی مدرن است. انسان مدرن تجربه های وجودی مشترک بشری را به نحو جدیدی تجربه و تعبیر می کند و با آن متناسب با وضع زیستی و اجتماعی خاص خود مواجه می شود.
بازنمایی نقش مادران شهدای مفقودالاثر در سینمای دفاع مقدس (مورد مطالعه: فیلم های شیار 143 و بوسیدن روی ماه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین پژوهش کیفی به بازنمایی نقش مادران شهدای مفقود الاثر در فیلم های شیار 143 و بوسیدن روی ماه پرداخته است. در همین راستا تلاش بر این بوده است با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، دو فیلم مطرح شده تجزیه و تحلیل شوند. نتایج این تحلیل نشان می دهد نقش مادران شهدای مفقودالاثر در دو فیلم شیار 143 و بوسیدن روی ماه را می توان به 5 نقش اصلی (حمایتی، اخلاقی، دینی، عاطفی، آموزشی و سیاسی) تقسیم و طبقه بندی نمود. در حیطه نقش حمایتی مباحثی مانند تامین نیازهای زیستی، حفظ از خطر و مراقبت های پیشگیرانه، در بعد نقش اخلاقی محورهایی مانند هدایت عملی، توجه به موانع رشد، توجه به ارزشهای اعتقادی، در حیطه نقش دینی موضوعاتی مانند ایجاد عادات مذهبی، تمرین مضامین مذهبی- ارزشی، آیین ها و اعتقادات ایرانی-اسلامی، در بعد نقش آموزشی دیدگاههایی مانند علم آموزی و پاسخ دهی درست به سوالات و در مقوله ی نقش سیاسی مباحثی مانند جهت گیری سیاسی و ارزشگذاری به نظام از جمله مولفه ها و حیطه های فرعی حاصل از پژوهش می باشد که در مجموع معرف مولفه های مفهومی نقش مادران شهدای مفقودالاثر در فیلم های مذکور می باشد.
بررسی اثرات انتشار بیماری مسری و ایمن سازی جمعیت بر رفاه اجتماعی با استفاده از مدل سازی مبتنی بر عامل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۲۰۸-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه:صاحبنظران بر این باورند که انتشار بیماریهای مسری و ایمن سازی جمعیت تأثیرات بسیار زیادی در سلامت و اقتصاد جوامع دارد و واکسیناسیون یکی از مؤثرترین روشهای مداخله پیشگیرانه است. هدف از مطالعه بررسی و تحلیل اثرات انتشار بیماری مسری و ایمن سازی جمعیت بر رفاه اجتماعی با رویکرد محاسباتی مدل سازی مبتنی بر عامل بود. در پژوهش سعی شد تا انتشار بیماری مسری و ایمن سازی در جامعه ای از عاملها شبیه سازی شود و اثرات آنها روی برخی از شاخصهای رفاهی نظیر ضریب جینی، میانگین ثروت و میزان مرگ ومیر ناشی از گرسنگی عاملها موردبررسی قرار گیرد. روش: روش مدنظر در تحقیق، مدل سازی و شبیه سازی مبتنی بر عامل همراه با انجام مطالعات کتابخانه ای و ابزار مورداستفاده نرم افزار NetLogo بود. بنابراین مدلی گسترش و توسعه یافت و جامعه یکبار در شرایط عدم وجود عامل بیمار و آلودگی در محیط شبیه سازی شد. عوامل با توجه به سطح دید و یا میدان حرکتی که داشتند شروع به جمع آوری قند از محیط می کردند. شبیه سازی بعدی، جامعه ای شامل عوامل بیمار و یا آلوده و انتقال بیماری در بین جمعیت بود و همچنین عوامل به جمع آوری و مصرف منبع محیط (قند) اقدام می کردند. در شبیه سازی سوم ایمن سازی جمعیت (از طریق واکسیناسیون) اعمال شد تا آلودگی و انتشار بیماری کنترل شود. بدین ترتیب آزمایشهایی صورت گرفت و مشاهدات و یافته ها، ثبت شدند تا درنهایت مقایسه و تحلیل صورت گیرد. یافته ها: وجود و انتشار بیماری مسری در جمعیت می تواند منجر به کاهش میانگین ثروت عاملها و افزایش میزان مرگ ومیر ناشی از گرسنگی و افزایش ضریب جینی (توزیع نابرابرتر ثروت) شود. لذا می تواند منجر به کاهش رفاه عاملها در یک جامعه مصنوعی شود. همچنین ایمن سازی جمعیت و کنترل بیماری با انجام واکسیناسیون می تواند موجب افزایش میانگین ثروت عاملها و کاهش میزان مرگ ومیر ناشی از گرسنگی و کاهش ضریب جینی شود. لذا می تواند منجر به بهبود وضعیت رفاهی عاملها در یک جامعه مصنوعی شود. بحث: با بهره گیری از مدل سازی مبتنی بر عامل، انتشار بیماری مسری در جمعیت و ایمن سازی جمعیت (از طریق واکسیناسیون) شبیه سازی شد و در قالب آزمایشهای مختلف موردبررسی قرار گرفت و تأثیرات آنها روی توزیع ثروت، مرگ ومیر ناشی از گرسنگی و میانگین ثروت عاملها مشخص شد. نگاشت نتایج حاصل از محیط مصنوعی به جهان واقعی حکایت از آن دارد که انتشار بیماری مسری در جمعیت می تواند منجر به کاهش رفاه اجتماعی در یک جامعه شود. ایمن سازی جمعیت و کنترل بیماری می تواند منجر به بهبود رفاه در جامعه شود. مطالعات کتابخانه ای انجام شده نیز اعتبار نتایج نشات گرفته از مدل را تأیید می کند. مطالعات حکایت از آن دارد که واکسیناسیون قادر است تا حد قابل ملاحظه ای مرگ ومیر و نابرابری را کاهش دهد. مطالعات نشان می دهد که بیماریهای مسری بخصوص در کشورهای کم درآمد، هنوز بخش قابل توجهی از مرگ ومیر را تشکیل می دهند. واکسیناسیون می تواند بار ناشی از بیماریهای مسری و هزینه های تحمیلی ناشی از آنها را کاهش دهد، از اختلافات در ثروت بکاهد و به توسعه اجتماعی و رشد اقتصادی نیز کمک کند. علاوه بر این، مطالعات نشان می دهد که کنترل بیماریهای مسری می تواند باعث ذخیره شدن ثروت برای جوامع و کشورها شود و مزایای اجتماعی و اقتصادی را به دنبال داشته باشد.
مقایسه مهارت اجتماعی، مهارت مثبت اندیشی و سبک های حل مسئله در دانش آموزان دختر و پسر مقطع سوم متوسطه شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه مهارت اجتماعی، مهارت مثبت اندیشی و سبک های حل مسئله در دانش آموزان دختر و پسر مقطع سوم متوسطه شهر زاهدان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر و پسر شهرستان زاهدان که در سال تحصیلی 1397- 1396 در دوره سوم دبیرستان مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه پژوهش حاضر که تعداد 152 دانش آموز (76 دختر و 76 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی، مقیاس شیوه های حل مسئله (PSS)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی نوجوان (TISS) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات دختران و پسران در مؤلفه های پرسشنامه مهارت های اجتماعی وجود دارد و بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در پرسشنامه مهارت مثبت اندیشی تفاوت معنادار در سطح 95% وجود دارد. همچنین بین میانگین نمرات دختران و پسران در مؤلفه های اعتماد در حل مسئله و سبک اجتناب در سطح اطمینان 95% تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی در نمره کل پرسشنامه و مؤلفه های درماندگی در حل مسئله، مهار گری حل مسئله، سبک خلاقیت و سبک گرایش تفاوت معنادار وجود دارد.
رویکردهای نظری در مطالعه بوروکراسی دولتی و ارائه مدلی برای بررسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
3 - 35
حوزههای تخصصی:
از زمان شکل گیری دولت های مدرن، بوروکراسی ها به ابزار اصلی دولت ها برای نیل به اهداف توسعه ای بدل شده اند. وجود یک بوروکراسیِ کارآمد، لازمه تحقق اهداف قلمداد شده است. با این حال در ادبیات جامعه شناسی، به ویژه پس از کلاسیک ها، بوروکراسی دولتی مورد غفلت واقع شده و نوعی خلاء و آشفتگی مفهومی درباره آن وجود دارد. این مقاله می کوشد تا ضمن بررسی انتقادی آرای تاثیرگذار درباره بوروکراسیِ دولتی[در دو سطح کلاسیک و مدرن] و بررسیِ تقلیل گرایی های آن ها، صورت بندی روشنی از آن ارائه کند و در نهایت مدلی مفهومی برای مطالعه تجربی آن به دست دهد. این مدل کیفیت بوروکراسی دولتی در هر کشور را وابسته به آرایش ساختاری و نهادی خاص آن کشور می داند؛ در واقع زمینه نهادی اصلی ترین عامل تعیین کننده کیفیت بوروکراسی است. در این منطق نهادی چند متغیر برجسته می شوند: آرایش قدرت و ویژگی های ساختار سیاسی، الگوی استحصال منابع و نظام روابط اقتصادی، نوع رابطه دولت و جامعه و در نهایت مسئله قدرت و عاملیت نخبگان. هر کدام از این متغیرها و ابعاد مختلف آن ها، با ارجاع به برخی موارد تجربی توضیح داده می شوند و دلالت های آن ها برای بوروکراسی های دولتی معرفی می شوند.
بررسی عوامل مؤثر بر مصرف انرژی (برق) خانوار شهری با رهیافت نظریه بنیانی (مورد مطالعه: منطقه ۵ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی، همواره نقش اساسی در زندگی بشر ایفا نموده است. در شرایط کنونی با توجه به مسائلی هم چون افزایش تعداد مصرف کنندگان و تغییر سبک های زندگی افراد و لزوم دسترسی سریع تر به نیازهای مصرفی به جهت محدودیت های زمانی، همواره خطر اتلاف و کاهش منابع و دغدغه اصلاح و بهینه سازی الگوهای مصرفی افراد جامعه وجود داشته است. در میان حامل های انرژی، برق به دلیل داشتن مزایای زیاد و تقاضای روزافزون نسبت به سایر منابع انرژی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و بر اساس رهیافت نظریه بنیانی به مطالعه عادات مصرف انرژی برق خانوار شهری می پردازد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و با ملاک اشباع نظری با ۵۶ نفر از ساکنان منطقه ۵ تهران مصاحبه صورت گرفت. طی فرآیند کدگذاری داده ها از میان ۶۳۱ داده، ۱۷۳ مفهوم، ۲۴ مقوله جزء ۶ مقوله عمده ساخته شد و در نهایت مقوله محوری «عادت واره مصرف انرژی خانوار شهری» استخراج شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در سطح فردی عواملی نظیر راحت طلبی، ضعف مسئولیت پذیری فردی، بی اعتمادی، آگاهی پایین و در سطح میانه نیروی عادات و روزمرگی و در سطح کلان، تحولات تکنولوژی و سیاست های انرژی بر شیوه های عمل مصرف ناپایدار انرژی و تداوم آن در قالب عادات واره مصرفی در خانواده ها اثر گذار است.
ارزیابی وضعیت زیست پذیری مناطق کلان شهر شیراز از منظر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
124 - 154
حوزههای تخصصی:
امروزه کلان شهرها با مشکلات بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی همچون کاهش زیست پذیری و کمرنگ تر شدن اهمیت اکولوژی شهری در ساختار زندگی شهری مواجه هستند. بنابراین ضرورت و اهمیت توجه به نظریه توسعه پایدار و رویکردهای منتج از آن همچون رویکرد زیست پذیری، باعث ایجاد شهری به دور از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی خواهد شد. نوشتار حاضر با هدف سنجش متغیرهای مؤثر بر رضایت مندی شهروندان از وضعیت عوامل زیست پذیری کلان شهر شیراز، به دنبال تبیین علمی تر و نگاه کارشناسانه تر بر عوامل زیست پذیری است. بر این اساس با توجه به مطالعه ادبیات نظری مربوط به زیست پذیری، چارچوب مفهومی متشکل از عوامل هشت گانه، برای بررسی تدوین و مبانی تحقیق و تحلیل در نظر گرفته شده است. این پژوهش از نظر هدف گذاری کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. ویژگی های جنس، سن، سطح تحصیلات و رضایت اقتصادی به عنوان ویژگی های فردی و مستقل در این راستا شناسایی شده اند، تا تأثیرشان بر رضایتمندی از وضعیت زیست پذیری و هریک از عوامل هشت گانه آن به عنوان متغیرهای وابسته مورد تحلیل قرار گیرد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با در نظر گرفتن فرضیه حداکثر ناهمگنی، برای مناطق 11 گانه شهر شیراز، 384 نفر محاسبه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از روش های آماری توزیع فراوانی، آزمون تک نمونه ای T، ضریب همبستگی اسپیرمن، فی و کرامر به کار رفت که بدین منظور از نرم افزار SPSS استفاده شد، همچنین برای شناخت جایگاه زیست پذیری مناطق از روش های چند معیاره فازی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان رضایت مندی شهروندان از وضعیت زیست پذیری در حد مطلوبی قرار ندارد و مناطق یک و دو با سطح رضایت بالا و متوسط، بهترین مناطق از نظر زیست پذیری می باشند. علت این نتیجه در برخورداری از خدمات و امکانات شهری مناطق مورد نظر است.
The Relationship Between Ethical Leadership with the Organizational Citizenship Behavior and the School Principals’ Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to investigate the relationship between the ethical leadership with organizational citizenship behavior and the school principals’ performance (Case study: elementary schools in Tehran) in the academic year of 2017-2018. Methodology: The research method was applied in terms of purpose and descriptive-correlation in terms of the data collection. The population consisted of all 1353 elementary school principals in Tehran; 298 people (159 female principals and 139 male principals), were used as sample size using Morgan table and a stratified random sampling. The method of data collection was based on three questionnaires: Ethical Leadership Standard Questionnaire by De Hoogh & Den Hartog (2008), Organizational Citizenship Behavior Standard Questionnaire by Podsakoff et al. (1990), and Principals’ Performance Questionnaire by Patterson (1992; translated by Shekarshekan & Arsهادی, 2007). The reliability of this questionnaire was calculated more than 0.7 using Cronbach's alpha method for all dimensions of the questionnaire, which indicates the reliability of the research instrument. Content validity and construct validity were used to calculate the validity. The results indicated the validity of the research instrument. The data analysis was performed using SPSS-22 software in a significant level of 0.05 and in two descriptive and inferential parts (Pearson correlation coefficient test and single-variable and multiple-variable regression analysis). Findings: The results of data analysis showed that there was a positive and significant relationship between ethical leadership with the organizational citizenship behavior and principals’ performance; in other words, the principals’ performance increased with the increase of organizational citizenship behavior; also, the principals’ performance increased with the increase of ethical leadership. Conclusion: The predictive components of "fairness", "transparency of role" and "power sharing" have the potential to predict the organizational citizenship behavior and the principals’ performance.
شناسایی فرصت های کارآفرینانه در علوم اجتماعی و تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش بی سابقه میزان بیکاری بین دانش آموختگان دانشگاهی از یک سو و توانایی نداشتن دولت در استخدام آنها ازسوی دیگر، نشان دهنده این است که باید به طور جدی تری به کارآفرینی توجه شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی فرصت های کارآفرینانه در علوم اجتماعی و تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت هاست. در فرایند انجام این پژوهش از روش کیفی و کمی استفاده شده است. در چارچوب روش کیفی، تعدادی از استادان و کارشناسان اجرایی باتجربه علوم اجتماعی شناسایی و پس از انجام مصاحبه های عمیق با آنان، برخی از مهم ترین فرصت های کارآفرینی در علوم اجتماعی ایران شناسایی شدند. پس از تنظیم فهرستی از فرصت های مدنظر، فرایند کمی در قالب روش پیمایشی آغاز شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره دکتری جامعه شناسی در سراسر کشور است که 121 نفر از آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای سنجش متغیرهای مستقل سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و روحیه کارآفرینی، پرسش نامه های محقق ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا و اعتبار سازه، تعیین اعتبار و با استفاده از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ تعیین پایایی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند سرمایه فرهنگی و روحیه کارآفرینی به ترتیب با ضریب 54/0 و 36/0 بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه تأثیر معنادار دارند؛ ولی سرمایه اقتصادی تأثیر معناداری ندارد. همچنین ضریب همبستگی چندگانه الگوی معادله ساختاری نشان می دهد متغیرهای مستقل قادرند 33/0 تغییرات بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه را تبیین کنند. نتیجه به دست آمده چنین است که برای ایجاد زمینه های کار و اشتغال در علوم اجتماعی باید ابتدا فرصت های مختلف کار و کارآفرینی شناسایی شوند؛ سپس سرمایه فرهنگی و روحیه کارآفرینی دانشجویان ارتقا داده شود.
توسعه منابع انسانی مرتبط با دانشجویان بین المللی در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای توسعه دیپلماسی علم و فناوری و تولید قدرت نرم، در دهه های اخیر بین المللی کردن نهادهای آموزش عالی موردتوجه متخصصان و رهبران دانشگاهی قرارگرفته است. آموزش عالی بین المللی نه تنها به مثابه نماد اعتبار آموزش عالی، بلکه به عنوان نماد توسعه ملی به سیاست قطعی توسعه آموزش عالی کشورهای مترقی و خواهان ترقی تبدیل شده است. در ایران نیز آموزش عالی بین المللی به عنوان یکی از سیاست های نظام علم و فناوری در دوره پسابرجام، انتخاب شده است. در این افق، تلاش می شود فعالیت های بین المللی نظام آموزش عالی ایران با تمرکز بر کشورهای خاص به ویژه همسایگان و جهان اسلام، گسترش یابد. آموزش عالی بین المللی دارای ابعاد مختلفی است که تحرک دانشجویی و جذب دانشجویان خارجی یکی از سنتی ترین و مهم ترین شاخص های آن است. در این مقاله، با رویکرد ترکیبی در چارچوب روش فرا تحلیل کیفی، ضرورت و سازوکار توسعه کارکنان دانشگاه های دارای راهبرد جذب دانشجوی بین المللی در ابعاد نگرشی، دانشی و مهارتی باهدف تأمین رضایت دانشجویان و افزایش احتمال ماندگاری و وفاداری آن ها به صورت کل نگر مطالعه شده است. کارکنان مرتبط با دانشجویان بین المللی نیاز به آموزش و توسعه در بعد نگرشی نظیر فهم ارزش فعالیت های بین المللی، بلندنظری و درک تفاوت های فرهنگی و مشتری گرایی، در بعد دانشی نظیر شناخت نظام آموزش عالی و رشته های تحصیلی، آگاهی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی کشورها و میهمان نوازی، بعد مهارتی نظیر زبان ارتباطی مناسب، تعامل بین فردی متناسب بافرهنگ عمومی و دانشگاهی، توانمندی و شایستگی در انجام دقیق وظایف و نقش های آموزشی- دانشجویی و پاسخگویی، دارند. دانشگاه های دارای راهبرد جذب دانشجوی بین المللی می توانند همسو با اولویت های شناسایی شده در این پژوهش، بسته آموزش و توسعه ویژه ای برای کارکنان مرتبط با دانشجویان بین المللی، به روش علمی و به کمک متخصصان توسعه منابع انسانی، طراحی و عملیاتی کنند.
شناسایی عوامل ایستایی– پویایی نظام آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت نظام آموزش عالی، همچنان ابعاد و مؤلفه های مختلف ایستایی و پویایی آن به خوبی روشن نیست.لذا هدف اصلی این مقاله شناسایی ابعاد و مؤلفه های پویایی و ایستایی نظام آموزش عالی و مشخص کردن مؤلفه های تأثیرگذار و تأثیرپذیر در دانشگاه های آزاد و دولتی است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مؤلفه ها استفاده شده است. در ضمن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاه در سال 1397 به صورت کدهای باز و محوری و گزینشی انجام شده و برای تعیین مؤلفه ها اثرگذار و اثرپذیر از معادلات ساختاری تفسیری(ISM) استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختاریافته، 401 کدباز و 102 کد محوری برای پویایی و ایستایی استخراج گردید، که درنهایت 13 مؤلفه اصلی برای آموزش عالی مشخص شد. پس ازآن با توجه به پرسشنامه ماتریسی معادلات ساختاری تفسیری، مؤلفه های استاد، رویکرد آموزشی، عوامل اقتصادی،عوامل فرهنگی - اجتماعی، محتوای برنامه ریزی درسی - آموزشی و عوامل سیاسی از عوامل اثرگذار و دانشجو، اهداف سازمانی، استانداردها، ساختار،رهبری - مدیریت، کارکنان و نوع سازمان از عوامل اثرپذیر شناسایی شدند.همچنین مؤلفه ها و زیر مؤلفه های بیان شده در این پژوهش بیانگر عوامل کاربردی در نظام آموزش عالی پویا و مؤلفه های ایستایی نشان دهنده وضع موجود در جامعه دانشگاهی است. ازنظر خبرگان مؤلفه رویکردهای آموزشی از تأثیرگذارترین عوامل در پویایی نظام دانشگاهی بیان شده است.
تدوین مدل بومی عوامل جامعه شناختی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد کشور ایران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۱۸۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در فاصله دو سرشماری 1390-1385 میزان زنان سرپرست خانوار از 6.5 به 12.1 درصد جمعیت خانوارهای کشور رسیده است. از طرفی میزان ازدواج مجدد زنان مطلقه ایرانی 25 درصد کمتر از نرخ جهانی شده و اکثر این زنان به دلیل عدم ازدواج مجدد و فقر مالی تا پایان عمر تحت حمایت نهادهای حمایتی باقی می مانند. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی( کیفی-کمی) است. قلمرو پژوهش در مرحله کیفی تمامی زنان سرپرست خانوار(60-15 ساله) مددجوی کمیته امداد در سال 1395 و متخصصان صاحبنظر و مقالات و متون مرتبط با ازدواج مجدد زنان بود که نمونه گیری به صورت هدفمند متوالی از زنان تا سرحد اشباع (12 نفر) و دو منبع دیگر تا سرحد کفایت (متخصصان 20نفر و منابع 62 مورد) انجام پذیرفت و با روش مصاحبه اکتشافی از زنان و متخصصان و مطالعه متون عوامل مؤثر بر آمادگی زنان سرپرست خانوار برای ازدواج مجدد شناسایی و داده های هر سه منبع به روش کدگذاری سیستمیک (باز، محوری، انتخابی) نظریه برخاسته از داده تحلیل و به طور مجزا و ترکیبی (مثلثی) دسته بندی شد. مرحله دوم (کمی) از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و در حیطه پژوهشهای رگرسیونی و با کمک نرم افزار Amos22 و SPSSver.24 و با روشهای تحلیل معادلات مدل ساختاری، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t مستقل، ماتریکس همبستگی، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. جامعه هدف زنان سرپرست خانوار مشابه مرحله کیفی بود و حجم نمونه برای دو گروه مستقل زنان مطلقه و بیوه (740 نفر) تعیین و با روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به صورت تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با روایی همگرا، روایی تشخیصی (0/90 p>) و پایایی (ضریب آلفای کرنباخ ، 0/70 α >) مناسب بود. یافته ها: با کدگذاری باز اطلاعات سه سویه سازی شده به 148 مقوله که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 7 مقوله اصلی و در کدگذاری انتخابی در یک مقوله اصلی دسته بندی شد و مدل بومی عوامل بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بر اساس نتایج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصین ذی ربط تدوین شد و پرسشنامه ای جهت سنجش برازش مدل ساخته شد. همچنین، تحلیل داده های کمی و میدانی نشان داد که مدل مفهومی بومی تدوین شده در مرحله کیفی برازش داشت و مورد تأیید قرار گرفت (ضریب تعیین 0/73). و بین متغیرهای عوامل اجتماعی پژوهش با متغیر میزان آمادگی برای ازدواج مجدد رابطه معنادار معکوس (کاهنده) وجود دارد. بحث: میانگین میزان بازدارندگی ازدواج مجدد برای عوامل اجتماعی پایین تر از متوسط و مقولات عدم تعادل بازار عرضه و تقاضای ازدواج مجدد و روابط آزاد بین دو جنس به ترتیب بیشترین بازدارندگی را بر میزان آمادگی ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دارند و میزان آمادگی برای ازدواج مجدد در گروه زنان مطلقه به طور معناداری بالاتر از گروه زنان بیوه بود. با افزایش سن زنان، افزایش تعداد فرزندان و داشتن فرزند دختر، میزان آمادگی برای ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار کاهش می یابد، ولی تنوع محل سکونت، قومیت، تأثیری بر آن ندارد.
تأثیر اقدامات ترمیمی پلیس در پیشگیری اجتماعی از جرم با نقش میانجی اعتمادسازی (مورد مطالعه: کلانتری های استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 74
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدالت ترمیمی پاسخ و واکنشی است به بزه که بر ترمیم و جبران خسارت های بزه دیده تأکید و تمرکز داشته و بزهکار را نسبت به آسیب و خساراتی که بوجود آورده مسئولیت پذیر می نماید. برای تحقق چنین رویکردی، توجه به متغیر های تأثیرگذار بر ارتقاء اقدامات ترمیمی پلیس ضروری است. لذا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر اقدامات ترمیمی پلیس بر پیشگیری اجتماعی از جرم با نقش میانجی اعتمادسازی می باشد. روش شناسی: روش تحقیق حاضر از نظر داده ها کمی و از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه ی همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را مدیران فرماندهی انتظامی استان قم تشکیل می دهند. حجم نمونه و روش نمونه گیری بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 110 نفر تعیین گردید. برای اندازه گیری شاخص ها از پرسش نامه 61 سوالی محقق ساخته بر اساس مبانی نظری استفاده شد. اعتبار ابزار به وسیله ی آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه و برای بررسی روایی کل مؤلفه های این پرسش نامه ابتدا از روش صوری و سپس از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های میانگین و مدل معادلات ساختاری در بسته ی نرم افزاری spss و Lizrel استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که اقدامات ترمیمی پلیس بر پیشگیری اجتماعی از جرم به طور مستقیم 63/. درصد تأثیر مستقیم و 42/. درصد از طریق اعتمادسازی اثر غیرمستقیم دارد. ضمن این که اعتمادسازی 71/. درصد تأثیر مستقیم بر اثر اقدامات پلیس در پیشگیری اجتماعی از جرم دارد. همچنین اقدامات ترمیمی پلیس75/. درصد تغییرات اعتمادسازی را می تواند پیش بینی نماید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، میزان تأثیر مستقیم و غیرمستقیم اقدامات ترمیمی پلیس بر پیشگیری اجتماعی از جرم، مبین این مطلب است که برای ارتقاء اقدامات پلیسی ناظر بر پیشگیری اجتماعی از جرم، نه تنها مؤلفه ها و شاخص های اقدامات ترمیمی پلیس را باید تقویت نمود، بلکه تقویت متغیرهایی مانند اعتمادسازی که در این مطالعه به عنوان متغیر میانجی وارد گردید، مورد توجه، بازنگری و تقویت قرار گیرند.
Iranian Women, Inside or Outside of the Stadium? An Anthropological Study on Female Representation of National Identity in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A controversial and comprehensive debate that has resulted in numerous discursive clashes in Iran pertains to the presence of women at stadiums during male soccer matches. Different discourse systems have expressed their own contradictory and opposite stances in terms of whether Iranian women have the right to attend such events inside or outside the stadium, ranging from different notions of ritual pollution and moral threats to gender equality and women rights in public spheres and spaces. When the debate is considered more in depth, a question arises about the female representation of national identity in Iran: What is the status and role of the female body in symbolic demonstration of the national body of Iranian society as a kind of social body? It seems that there is a discursive debate about the symbolic representation of female body in public sphere in Iran. To provide further insight into this question, ethnographic methods, participant observations and different models of interviews (focus and nominal interviews) were employed in the fields and cultural areas under study. The purpose of this article is to examine the systems of discourses about the allowance or prohibition of the presence of women at soccer stadiums and the cultural foundations and backgrounds that have given shape to these discourses over recent decades.
خلاءهای قانونی پلیس در ایستگاه های بازرسی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
251 - 272
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قانون آیین دادرسی کیفری 1392، نقش بسیار مهمی را در ایجاد توازن بین حقوق فردی و اجتماعی افراد جامعه با حقوق حاکمیتی ایفا می کند. لیکن آنچه مبرهن است؛ تحولات پرشتاب اجتماعی، افزایش دامنه و سرعت انتقال جرایم، تغییر و پیچیدگی شگردهای ارتکاب جرم و نیز ورود جرایم نوظهور به عرصه اجتماعی مسیر اجرای قوانین را با چالش هایی مواجه می سازد که در تدوین از افق فکری دور مانده اند و خلاءهای قانونی ناشی از عدم پیش بینی تمام زوایای دور و نزدیک توسط قانونگذار، پلیس را نیز به عنوان یکی از دستگاه های امنیت ساز و مجری قانون با چالش های عمده ای به خصوص هنگام برخورد با مواردی از جرایم غیرمشهود و مشکوک در بازرسی بدنی اشخاص و نیز بازرسی انتظامی خودرو مواجه می سازد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی خلاءهای قانونی پلیس در ایست و بازرسی انتظامی نفر و خودرو می باشد.
روش: این پژوهش در محدوده مکانی فرماندهی انتظامی استان اردبیل انجام گرفته و جامعه آماری آن به تعداد 68 نفر، شامل کلیه کارکنان محورهای ایست بازرسی استان اردبیل می باشد. به دلیل محدودیت جامعه آماری و به منظور پایایی و روایی پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، کارکنان پلیس های موادمخدر، پلیس آگاهی، کارکنان مبارزه با قاچاق کالا و کارشناسان خبره انتظامی و پلیس پیشگیری استان نیز مورد پرسش واقع گردیده اند.
یافته ها و نتایج: یافته ها نشان می دهد که در بازرسی بدنی اشخاص، وسایل نقلیه و ... خلاء های قانونی در ایستگاه های ایست و بازرسی وجود دارد. هماهنگی قضایی برای انجام بازرسی بدنی هنگام مواجهه با افراد مظنون، وجود برداشت های ناهمگون درباره آمران به معروف و ناهیان از منکر مبنی بر حریم خصوصی بودن یا نبودن داخل خودروهای شخصی، نامعلوم بودن وضعیت اموال مکشوفه غیرمجاز بلاصاحب، مهم ترین چالش های ایست بازرسی در قانون جدید آیین دادرسی کیفری می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرایم خشن و خاص در بین مجرمین در زندان شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
225 - 250
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آنجا که جرایم خشن دارای پیامدها و آسیب های روحی و جسمی گسترده ای برای افراد جامعه هستند و در سال های اخیر این جرابم رو به ازدیاد بوده اند لذا در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرایم خشن در بین زندانیان شهر سیرجان در فاصله سال های 90 تا 95 پرداخته شود.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی – پیمایش می باشد. نمونه این تحقیق کلیه زندانیان مرتکب جرایم خشن، به تعداد 63 نفر در زندان شهر سیرجان است، که در حال تحمل کیفر می باشند. روش به کار رفته در این پژوهش استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز بوده است. از کلیه مرتکبین جرایم خشن ، فقط 51 نفر حاضر به مصاحبه شدند .
یافته ها : بیشتر مجرمین مرد، دارای تحصیلات پایین، بیکار یا دارای مشاغل با درآمد کم می باشند و در گروه سنی کمتر از 35 سال مرتکب چنین جرایمی شده اند، و عواملی چون اعتیاد ، سابقه زندانی شدن، زندگی در مناطق جرم خیز، وضعیت خانوادگی زندانیان با جرایم خشن رابطه معنادار داشت .
نتیجه گیری : رفتار انحرافی آموختنی است و در فرآیند ارتباط با دیگران به ویژه در خانواده آموخته می شود. در مجموع می توان گفت عواملی چون سن ، جنسیت ، تحصیلات ، درآمد، شغل، داشتن اعتیاد، داشتن سابقه زندان، و داشتن خانواده ای با تحصیلات کم والدین و مشاغل کم درآمد و والدین معتاد یا والدین مجرم با سابقه زندان در خانواده، بر مجرم بودن فرد تأثیرگذار بوده اند.
Investigating the Impact of Learning Organization Components on Organizational Innovation (Case Study: Islamic Azad University)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the study is to provide the impact of learning organization components on innovation in the Islamic Azad University. The prediction of the risks and opportunities facing organizations in the future will give us the opportunity to decide, before we get into trouble. Planning for organizational change and improvement through lifelong learning to cope with organizational challenges for sustainable organizational development and survival is a prerequisite. Methodology: This study is descriptive- survey research. The study population were all the faculty members of Islamic Azad University in Shabestar in 2016 (n=271) that 170 members were selected by stratified random on base of Kerjeci and Morgan table. Findings: To collect the data, Goh learning organization questionnaire and Saatchi & et al innovation questionnaire was used. The construct validity of learning organization questionnaire and organizational innovation were confirmed. Learning organization reliability was calculated α = (0.843) and organizational innovation was calculated α = (0.811) using Cronbach's alpha coefficient. Obtained data by SPSS and LISREL software and the calculation of descriptive and inferential statistics (Confirmatory Factor Analysis, structural equations model) were analyzed. Conclusion: The results showed that the components of learning organization had positive and significant impact on organizational innovation and model fitting was confirmed.