فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
133-158
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین معضلات در بازآفرینی بافت تاریخی شهرها، کاهش مستمر جمعیت ساکن و کیفیت زندگی در این گونه بافت ها می باشد. مهم ترین راهبرد در طرح های توسعه شهری توجه به ابعاد کالبدی و اجتماعی کیفیت زندگی ساکنان به منظور تشویق ساکنان جهت ادامه سکونت در بافت های تاریخی بوده است. در پژوهش حاضر از طریق ارزیابی کیفیت ذهنی ساکنان به نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت زندگی منطقه 12 تهران پرداخته شده است. برای این منظور از طریق روش معادلات ساختاری و توزیع 420 پرسشنامه بین ساکنان محلات تاریخی تهران (محلات حصار صفوی) به ارزیابی ارتباط بین سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی ساکنان پرداخته شده است. روایی پرسشنامه به تأیید 12 نفر از متخصصان عرصه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی رسیده است. نتایج بررسی نشان دهنده وجود ارتباط معنادار بین این دو حوزه مفهومی است. برازش مناسب مدل و ضریب همبستگی 0.59 نشان دهنده ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی ساکنان در سطح محلات تاریخی تهران در سطح اطمینان 99 درصد است. در نتیجه توجه به ارتقاء شاخص هایی چون اعتماد، مشارکت شهروندی، پیوندهای همسایگی و شبکه های اجتماعی بتواند نقش مؤثری در ارتقاء کیفیت زندگی شهری داشته باشد.
طبقه اجتماعی و رتبه کنکور: مطالعه ای انتقادی در دانشگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 67
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با رویکردی انتقادی و با الهام از نظریه بازتولید فرهنگی بوردیو به بررسی رابطه طبقه اجتماعی و موفقیت در کنکور در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینای همدان می پردازد. پژوهش حاضر از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل (12500نفر) و حجم نمونه تعداد 370 دانشجو است که با استفاده از فرمول کوکران برای داده های کمی و روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. بنابر یافته های به دست آمده، بین سرمایه اجتماعیِ شبکه ای و هوش شناختی از یک سو و رتبه کنکور از سوی دیگر رابطه معنادار وجود داشت. یافته های حاصل از آزمون های تفاوت بیانگر عدم وجود تفاوت بین اخلاق کار طبقات بالا و پایین، عدم وجود تفاوت طبقاتی بین دانشجویان رشته های محبوب و کمتر محبوب و نیز عدم وجود تفاوت در میزان امیدواری به آینده بین این دو دسته از دانشجویان، و همچنین وجود تفاوت هوشی بین انان و رابطه معکوس ناامنی غذایی با هوش شناختی بود.
طراحی مدل موانع ازدواج معلولین در ایران با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
85 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به آمار رو به افزایش معلولین بررسی مسائل مربوط به آنان مورد توجه جهانی قرار گرفته است، چرا که توانمندسازی و ارتقاء کیفیت زندگی معلولین می تواند عامل موثری نیز در بهبود شاخصه های رشد و توسعه جوامع باشد. در این میان برخی نیازهای معلولین نیازمند نگاه خاص و برنامه ریزی ویژه است که از آن جمله می توان ازدواج و تشکیل خانواده معلولین را نام برد. هدف: با توجه به ضرورت ازدواج این قشر هدف از تحقیق پیش رو تعیین متغیرهای مؤثر و موانع ازدواج معلولین و دستیابی به مدل این عوامل در جهت برنامه ریزی و اقدام مؤثر در این حوزه است. روش: برای دستیابی به این متغیرها از تحقیقات پیشین و مصاحبه از چهار گروه معلول، خانواده معلول، مسئولین مراکز و متخصصین استفاده شده است، روش مورد استفاده برای تحلیل روابط بین متغیرها، مدلسازی ساختاری تفسیری ISM است که میزان اثرگذاری و اثرپذیری متغیرها بر یکدیگر نیز با استفاده از تحلیل MICMAC در آن مشخص گردید. یافته ها: یافته های حاصل از تحقیق نشان می دهد که عوامل نوع و شدت معلولیت تأثیرگذارترین متغیرهای مدل به دست آمده هستند که پس از آن نوع نگرش جامعه به معلولیت و فقدان سازوکارهای سازمانی و قانونی نیز عامل مهمی در رفع موانع ازدواج معلولین می باشد. نتیجه گیری: بنابر نتایج ضروری است که چالش های حاصل از موانع ذکر شده با اولویت آموزش و پیشگیری و اصلاح نگرش و اقدام در حوزه سیاست گذاری های صحیح رفع گردد.
یررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی و نگرش به هنجار پوشش اسلامی (حجاب)؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که رعایت و متقابلاً عدم رعایت حجاب می تواند از نحوه نگرش افراد ناشی شود، شناخت نگرش افراد نسبت به پوشش اسلامی و عوامل مرتبط در شکل گیری آن ضروری و بااهمیت است. در این مطالعه از رویکرد تلفیقی، از مجموعه نظریه های جامعه پذیری، یادگیری اجتماعی و قضیه ارزش هومنز به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شده است. بر این مبنا، هدف اصلی این مقاله بررسی نگرش دانشجویان نسبت به پوشش اسلامی (حجاب) و عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن می باشد.
این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-1392 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 398 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای و به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند.
بر اساس نتایج تحلیل مسیر، تجربه مثبت گذشته از رعایت حجاب با 65 درصد اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم دارای بیشترین اثر مثبت بر نگرش دانشجویان نسبت به حجاب می باشد. متغیر عملکرد خانواده در ارتباط با حجاب با 0.21، ناهمنوایی با هنجارهای جامعه با 17/0-، نگرش به برابری جنسیتی با 16/0- و شیوه تربیتی استبدادگرایانه با 13/0- در رتبه های بعدی اثرگذاری قرار گرفته اند.
بررسی محتوای موسیقایی رادیو آوا به روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119-148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است به نقد و تحلیل موسیقی های رادیو آوا در یک بازة زمانی مشخص بپردازد. اینکه چه آثاری از آن پخش می شود و هرکدام از آنها چه کارکردی دارند. اصلی ترین تأثیر موسیقی بر روح مخاطب (انسان) است. ماهیت آثار موسیقی متشکل از دو رکن بنیادین ملودی و ریتم است و این هر دو به انضمام شعر آنها (در صورت با کلام بودن) در این مقاله بررسی و تحلیل شده است تا ضمن مقوله بندی مضامین، محتوا و انواع موسیقی پخش شده از این رادیو را مشهود نماید. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. در روش تحلیل محتوای کیفی، جامعة مورد بررسی به صورت تصادفی، در دوازده روز از برنامه های رادیو آوا انتخاب شده که با استفاده از ضبط آنها، درنهایت 40 اثر بررسی و تحلیل شده اند. از رهگذر نقد و تحلیل فوق، ضعف ها و نقایص پخش، کارکرد و اجرای برنامه ها در رادیو آوا؛ تفکیک سیر تأثیرات مطلوب (کمال گرایی) از غیر آن و مقوله بندی مضامین، آواها و نواها در رادیو آوا، ترسیم شده است.
Examination of the Performance of Social-Cultural Deputy of Municipality in terms of the Indexes of Training Professional Citizens(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was aimed to examine the performance of social-cultural deputy of municipality in terms of the indexes of training professional citizens. Methodology: Research method was descriptive (survey) in terms of data collection method; and in terms of objective, it was practical. The statistical population consisted of all citizens (379962 people) residing in Tehran's region 1. Sample size included 384 individuals selected using a Morgan Table and a cluster random sampling method. Data collection method was a made questionnaire which was designed based on a 5-point Likert scale. Face and content validity of the questionnaire was approved; and its reliability was calculated to be 0.79, using Cronbach's alpha coefficient. In order to analyze data, a single-sample "t" test was used. Findings: Obtained results showed that the performance of social-cultural deputy of municipality was in a medium level in terms of teaching three components of wisdom, participation, and civil behavior. Discussion: The result also indicated that it was in a lower than medium level in terms of teaching six components of lawfulness, identity, responsibility, ethics, self-esteem, and dependency
تحلیل جامعه شناختی چالش های بقا و پایداری سازمان های مردم نهادِ فعال در حوزه آسیب های اجتماعی؛ با تأکید بر رابطه آنها با دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی چالش های بقا و پایداری سازمان های مردم نهادِ فعال در حوزه آسیب های اجتماعی؛ با تأکید بر رابطه آنها با دولت می پردازد. داده های این پژوهش با روش گراندد تیوری و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 25 نفر از فعالان و مؤسسان سمن های فعال در حوزه آسیب های اجتماعی به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد فقدان روندهای پایدار برای تولید منابع مالی،چالش های جذب و مدیریت منابع انسانی، کمبود سرمایه اجتماعی و نبود انگیزه های مشترک واقعی، چالش های برنامه ریزی و نظارت، نگاه حداقلی و نبود دید کلان و جامع نسبت به مسایل اجتماعی از مهمترین چالش های درونی سمن ها بوده است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد مقوله های رابطه با جامعه و شهروندان، رابطه با سایر سمن ها، و رابطه با دولت از چالش های برون سازمانی سمن ها بوده است. نتایج پژوهش نشان داد پیامد ضعف قوانین تأسیس سمن و ناهماهنگی دستگاه های دولتی متولی، وابستگی مالی و عدم استقلال از دولت، بی اعتمادی دوطرفه میان دولت و سمن ها، فقدان رویکرد منسجم و یکدست سمن ها به دولت، عدم گشودگی نهادهای دولتی و ضعف سیستم اداری و مشخص نبودن معیارها و سازوکار نظارتی دولت منجر به چالش در رابطه بین سمن ها با دولت شده است.
جستجوی اطلاعات شغلی در یک شبکه همکاری علمی؛ یک نمونه از تحلیل پویایی های شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های همکاری علمی فرصتی مهیا می سازند تا اعضا با ارائه مهارت از فرصت های شغلی مرتبط مطلع گردند. مسأله اصلی شرایطی است که تحت آن اطلاعات مربوط به فرصت های شغلی منتشر می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن دسته از پویایی های شبکه همکاری علمی که سبب دسترسی به اطلاعات شغلی می گردد، انجام شده و ازحیث نظریه، روش و تکنیک مبتنی بر رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی است. شبکه موردمطالعه شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد (60 نفر) است. داده ها از نوع رابطه ای- طولی بوده و بوسیله پرسشنامه مولّدنام، گردآوری و با تکنیک مدل سازی تصادفی کنشگرگرا در نرم افزار R تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد شبکه ازنظر دسترسی به اطلاعات شغلی مشابه شبکه بدون مقیاس است؛ افرادی که تخصصشان را بیشتر منتشر می سازند، هم از اطلاعات شغلی بیشتری برخوردار می شوند (اثر همکاران کنشگر)، و هم اطلاعات شغلی بیشتری را منتشر (اثر کنشگر). مزیت اطلاع رسانی در این شبکه آنست که اطلاع رسانان متقابلاً اطلاعات شغلی دریافت می کنند (اثر دوسویگی پیوندها). افرادی که از ابتدا درمعرض اطلاعات شغلی قرار دارند درخلال زمان نیز اطلاعات شغلی بیشتری دریافت می نمایند (اثر مرکزیت درجه ورودی). اثر دسترسی به اطلاعات شغلی بواسطه 2 همکار نیز در این شبکه معنادار است (اثر واسطه ها).
تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه اجتماعی تلگرام به مثابه حوزه عمومی درانتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران، مطالعه موردی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه عمومی، عرصه ای از زندگی اجتماعی است که مردم می توانند گرد هم آیند و آزادانه با یکدیگر گفتگو نموده و مشکلات اجتماعی شان را بشناسند و از طریق این مباحث بر کنش سیاسی موجود تأثیر بگذارند. به لطف گسترش فناوری های ارتباطی، رسانه های اجتماعی می توانند با احیا و گسترش حوزه عمومی، کنش ارتباطی و عقل ارتباطی مورد نظر هابرماس را به صحنه آورند و از زوال آن جلوگیری کنند. یکی از مهم ترین کنش های سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأی دهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر رسانه های اجتماعی نوپدید قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار و نمونه گیری هدفمند به تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه اجتماعی تلگرام به مثابه حوزه عمومی در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران مطالعه موردی تهران پرداختیم. جامعه آماری این تحقیق کانال های تلگرام در ایام انتخابات است. مطالعه مقولات حوزه عمومی پژوهش نشان داد که رسانه اجتماعی (تلگرام)، با تقویت حوزه عمومی سیاسی، رفتار و مشارکت سیاسی مردم در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است.
مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی (پیمایش شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
27 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساس امنیت اجتماعی از جمله مقولات مهم در هر جامعه ای به شمار می رود و مقدمه ای لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است. احساس امنیت، پدیده ای روان شناختی- اجتماعی است که دارای ابعاد گوناگونی می باشد.<br /> روش شناسی: پژوهش حاضر به بررسی ارتیاط سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در شهر کرج می پردازد. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را کلیه افراد بالای 15 سال سن را تشکیل می دهند. برای تعیین حجم نمونه آماری تحقیق از فرمول کوکران استفاده شده و بر این اساس 315 بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیر احساس امنیت اجتماعی در شهر کرج پایین تر از حد متوسط است. نتایج جدول همبستگی دو متغیره همچنین بیانگر آن است که بین اعتماد فردی و مشارکت عینی و احساس امنیت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل 13 درصد از متغیر وابسته را تبیین می کنند.
نقش آینده پژوهی در پیشگیری از سرقت منزل و خودرو (با تأکید بر روش سناریو نگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
173 - 206
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرعت تغییرات در تمامی زمینه ها آنچنان سرسام آور است که دیگر نمی توان با روش های سنتی پدیده ها و روش ها جدید برخورد کرد، این تغییرات در روش های ارتکاب جرایم نیز به وضوح دیده می شود، لذا برای برخورد با آنها نیازمند روش های جدید هستیم. بنابراین این پژوهش با هدف، بررسی نقش آینده پژوهی در پیشگیری از سرقت خودرو و منزل انجام شده است.<br /> روش شناسی: پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 40 نفر از افسران پلیس آگاهی شهرستان میامی و شاهرود می باشد که به صورت تمام شمار مورد بررسی قرار گرفته است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و پیمایشی است که از ابزارهای فیش نویسی، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده در زمینه عوامل امنیتی؛ توجه به امنیت سایت ها و محیط های مجازی و سایبری، در زمینه عوامل اقتصادی؛ فقر و بیکاری، در زمینه عامل جغرافیایی و محیطی؛ نصب دوربین و دزدگیر و سپس کنترل حاشیه نشین ها و ساخت وسازهای استاندارد، در عوامل اجتماعی و فرهنگی؛ دسترسی به مواد مخدر و الکلی و سپس توجه همسایگان و افراد محل به حضور افراد غریبه و بعد از آن، توجه به خانه های مجردنشین به ترتیب به عنوان عوامل مهم پیشگیری از سرقت انتخاب شدند و در نهایت براساس نتایج تحقیق، عامل اقتصادی مهم ترین عامل سرقت است و برای پیشگیری از سرقت ها باید به معیارهای اقتصادی توجه بیشتری شود.
تصویر مخدوش واقعیت اجتماعی در پوزیتیویسمِ استقراییِ نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 125
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم تا با تکیه بر رئوس انتقادات کارل پوپر از پوزیتیویسم و استقراگرایی، این دو مبنایِ پوزیتیویستی و استقراییِ نظریه زمینه ای را مورد انتقاد قرار دهیم: اول، تهی کردن ذهن از هرگونه پیشداوری و ارزشگ ذاریِ اخلاقی در فرآیند تحقیق؛ و دوم، تقدم مشاهده بر نظریه، گرد آوریِ اطلاعات از طریق آن، مقایسه این اطلاعات بر مبنای تفاوت ها و شباهت هایشان، و نهایتاً استنتاج نتیجه ای کلی از این قیاس در قالب مفاهیمی انتزاعی. طبق ادعای نظریه زمینه ای، می توان با عمل به این مبانی واقعیت اجتماعی را «همان گونه که هست» اظهار کرد. استدلال می کنیم که در عمل این ادعا نه تنها محقق نمی شود، بلکه تصویری مخدوش و ای بسا تحریف شده از واقعیت اجتماعی اظهار می شود. همچنین عمل به این دو مبنا، محقق را به جای اینکه تبیین گر منتقد واقعیت اجتماعی باشد، به توصیف گری خنثی، یا به تعبیر ما به «کارگر اطلاعات» و «عمله داده ها» بدل می کند، و این به معنی از بین رفتن خصیصه ذاتیِ علم جامعه شناسی، یعنی جنبه نقادانه آن است.
سیاست اجتماعی نامتوازن در ایران (آموزش و اشتغال زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های اجتماعی متوازن در ابعاد و سطوح مختلف، تلاشی برای دستیابی به اهداف و نتایج مطلوب و همسو در سیاست گذاری است. در میان انواع گروه های ذینفع سیاست های اجتماعی، زنان از این جهت که هم ایجادکنندگان و هم دریافت کنندگان خدمات اجتماعی هستند، اهمیت قابل توجهی دارند و سبب شده تا موضوع مستقیم و غیرمستقیم سیاست های اجتماعی قرارگیرند. اما این سیاست ها هیچ گاه بدون چالش نبوده و موقعیت اجتماعی و وضعیت رفاهی آنان را متأثر ساخته است. این سیاست ها از یک سو در جهت «شهروندی جنسیتی» و از سوی دیگر در جهت تحقق «شهروندی فعال» زنان بوده است. حال پرسش این است که: آیا این موقعیت شهروندی دوگانه می تواند ناشی از عدم توازن و ناهماهنگی سیاست های اجتماعی برای زنان باشد؟ این مقاله، با اتخاذ رویکرد نهادگرایی تاریخی و با استفاده از روش تحلیل اسناد نشان خواهد داد، یکی از دلایل ناهمسانی موقعیت شهروندی زنان را بایستی در سیاست های اجتماعی نامتوازن در دو بعد اشتغال و آموزش جستجو کرد. در حالی که، به منظور دستیابی به نتایج مطلوب سیاست گذاری، اتخاذ سیاست هایی که در تدوین و اجرا دارای انسجام و پیوستگی باشند، ضروری است. تحقق این هدف مستلزم تحول نظام نهادی، و همزمان حرکت از ترجیحات فردی سیاست گذار به سوی تصمیم گیری نهادی است.
در امتداد رنج دیرین؛ معنای زمین لرزه سرپل ذهاب در متن تجربه زیسته راویان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
29 - 55
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه، تنها در کتب علمی است که به شیوه ای عینی فهمیده می شود، درحالی که در جامعه انسانی در زمینه ای اجتماعی معنا می یابد و در ادامه تجربیات تاریخی درک می شود. زمین لرزه سرپل ذهاب در زیست روزمره ساکنانش انقطاع نفس گیری ایجاد می کند و بااین حال در ادامه جریانی قرار می گیرد که قدمتی به طول تاریخ دارد. با حضور در محل و انجام مصاحبه های عمیق با روایان فاجعه مشخص شد که تاریخ اجتماعی منطقه (همزیستی مذاهب گوناگون، تجربه جنگ، اسارت، بمباران شیمیایی، کشتارهای داخلی، نسل کشی، فقر، کولبری، اعدام و سوابق مبارزات سیاسی) در فهم فاجعه طبیعی نقش آفرینی می کند. تجربه زمین لرزه در هویت فردی و جمعی بازماندگان ادغام می شود و با دیگر المان های حافظه جمعی آنان رابطه برقرار می کند. نظام معرفتی، تجربه زمین لرزه را در خود سامان می دهد و با تحلیل رنج های جمعی، کنشگری در برابر آن را رقم می زند. نتیجه بررسی نشان می دهد که هراس مشترک مرزنشینان ترس از خیانت، فراموش شدن و نادیده گرفته شدن است. عامل فاجعه، انسانی فهمیده می شود و احساس تعلق به مکان کاهش می یابد. به همین جهت پرورش بستری برای خلق روایات و هویت های جمعی، شنیده شدن آن ها، شناخته شدن آنان توسط یکدیگر و برقراری رابطه معنادار میان آن ها به نظر امری حیاتی می رسد.
مطالعه عوامل مؤثر و زمینه ساز اجرای خط مشی های آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل زمینه ساز و مؤثر بر اجرای خط مشی های آموزش عالی ایران صورت گرفته است. پژوهش از نوع آمیخته بوده که در بخش کیفی داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده و با کدگذاری باز، محوری و انتخابی عوامل زمینه ساز و مؤثر بر اجرای خط مشی های آموزش عالی شناسایی شد. در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه ماحصل کار کیفی و بهره گیری از تحلیل سلسله مراتبی ازنظر 5۰ نفر عضو هیئت علمی و متخصصان آموزش عالی به اولویت بندی عوامل زمینه ساز و عوامل مؤثر پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل زمینه ساز اجرای خط مشی های آموزش عالی شامل 6 مفهوم اصلی در قالب 6۰ مقوله است که مفاهیم اصلی به ترتیب بر اساس تحلیل سلسله مراتبی عبارت اند از: عوامل قانونی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی. همچنین عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های آموزش عالی در 8 مفهوم اصلی در قالب 9۰ مقوله دسته بندی شده اند این مفاهیم اصلی به ترتیب بر اساس تحلیل سلسله مراتبی عبارت اند از: عوامل مربوط به تدوین خط مشی، عوامل اداری، ساختاری و بوروکراتیک، عوامل حمایتی، عوامل مربوط به نهادهای اجرایی، تجارب و مهارت های مجری، عوامل پشتیبانی، انتخاب ابزار مناسب اجرای خط مشی، عوامل محیطی و جغرافیایی است.
رویکرد چندبُعدی به اندازهگیری فقر؛ مفاهیم نظری و شواهد تجربی از اقتصاد ایران در طول سالهای 92-1370(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۸
۴۱-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر پدیده ای است چندوجهی که بررسی و تحلیل کلیه وجوه و ابعاد آن، لازمه شناخت دقیق آن است. در گذشته فقر تنها از رویکرد درآمدی اندازه گیری می شد، اما این رویکرد سایر نمودهای فقر را در نظر نمی گیرد. به عنوان مثال ممکن است فردی ازنظر درآمدی فقیر نباشد اما مجبور باشد بخش عمده ای از درآمد خود را صرف بیماری صعب العلاج خود کند. رویکرد چندبعدی به اندازه گیری فقر (به جای رویکرد درآمدی)، ماهیت چندوجهی آن را در نظر می گیرد. راههای متفاوتی برای به حساب آوردن ماهیت چندبعدی فقر در ارائه شاخص فقر تاکنون معرفی شده است که ازجمله آنها می توان به داشبورد متغیرها، شاخصهای ترکیبی، نمودارهای ون، رویکرد تسلط، رویکرد آماری، رویکرد فازی و رویکرد شمارش اشاره کرد. روش: روش الکیر و فوستر، به عنوان یکی از پرکاربردترین روشهای اندازه گیری فقر چندبعدی روشی مبتنی بر شمارش است که توسط سازمان ملل متحد برای تولید شاخص فقر چندبعدی جهانی مورد استفاده قرار می گیرد و در این تحقیق نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برای دست یابی به شاخص فقر چندبعدی، 10 شاخص در سه بُعد آموزش، سلامت و تسهیلات زندگی مورد بررسی قرار گرفت. با در نظر گرفتن وزن یکسان برای هر بعد و وزن یکسان برای هریک از شاخصهای درون هر بعد، خانواری فقیر تشخیص داده شد که در بیش از یک سوم شاخصها محروم باشد (حدثانی). آنگاه پس از شناسایی افراد فقیر توابع تجمیع مرسوم با تعدیلاتی اعمال شده و شاخصهای فقر الکیر و فوستر محاسبه شدند. در این تحقیق روش الکیر و فوستر روی داده های مستخرج از طرح هزینه – درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران در سالهای 1370 تا 1392 به کار بسته شده است. یافته ها: نسبت سرشمار تعدیل شده در دوره موردبررسی در مناطق روستایی از 4/35 درصد به 1/10 درصد و در مناطق شهری از 3/13 درصد به 5/9 درصد کاهش یافته است. این کاهشها به واسطه کاهش شیوع و شدت فقر به صورت هم زمان بوده است. استنباط آماری انجام شده روی نسبت سرشمار تعدیل شده حاکی از آن است که اختلاف بین این شاخص در مناطق شهری و روستایی در تمام سالها در سطح اطمینان 95 درصد، معنی دار و اختلاف شاخص با مقادیر سال قبل آن نیز برای اغلب سالها چه در مناطق شهری و چه در مناطق روستایی، معنی دار بوده است. بحث: محاسبه شاخص الکیر فوستر نشان داد که فقر چندبعدی در مناطق شهری و روستایی ایران با کاهش مواجه بوده است که البته شدت این کاهش در مناطق روستایی به شکل قابل توجهی بیشتر است. کاهش شدیدتر مقدار فقر در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری، به واسطه تمام امکانات و تسهیلات زندگی است که در فاصله سالهای 1370 تا 1392 برای خانوارهای روستایی فراهم شده است. در سالهای پس از اتمام جنگ بسیاری از خانوارهای روستایی کشور دسترسی به برق یا آب لوله کشی و یا حمام مستقل در محل سکونت خود نداشته اند. اما اقدامات انجام شده در بازه زمانی مزبور باعث شده است که این امکانات به سطح روستاها رفته و تسهیلات زندگی برای خانوارهای روستایی نیز فراهم شود. این در شرایطی است که تغییر مزبور در خانوارهای شهری چندان محسوس نبوده است؛ چراکه از ابتدای دوره نیز اغلب خانوارهای شهری به امکانات رفاهی موردبررسی دسترسی داشته اند.
استانداردهای زندگی و عوامل اقتصادی - اجتماعی مرتبط با آن در بین سالمندان شهرتهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
206-181
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش رو به رشد جمعیت سالمندان در جهان و ایران، موضوع رفاه اجتماعی و استانداردهای زندگی به عنوان یکی از شاخص های رفاه عینی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش در نظر دارد وضعیت استانداردهای زندگی سالمندان شهر تهران را با معرفی یک ابزار جدید برآورد نموده و ارتباط آن را با تعیین کننده های اقتصادی اجتماعی بررسی نماید. روش: این مطالعه مقطعی به روش پیمایش بر روی 150 سالمند ساکن در شهر تهران انجام گرفته است. داده ها از طریق پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استانداردهای زندگی، جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS22 انجام گرفت. یافته ها: میانگین استانداردهای زندگی 73/6 و انحراف معیار آن 53/2 بود، که این مقدار استانداردهای زندگی در بین سالمندان شهر تهران درسطح پایین می باشد. همچنین نتایج نشان داد که، بین استانداردهای زندگی با متغیر پهنه اقتصادی – اجتماعی و متغیر وضعیت اشتغال تفاوت معنا داری وجود دارد، اما بین متغیر جنسیت و استانداردهای زندگی تفاوت معناداری مشاهده نگردید. بحث: استانداردهای زندگی سالمندان شهر تهران در سطح بسیار پایین می باشد، با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می شود که حوزه ها و نهاد های ذی ربط رفاه اجتماعی در جهت ارتقای استانداردهای زندگی این گروه گام بردارند.
پدیدارنگاری تجارب اعضای هیئت علمی از فرایند ارتقاء مرتبه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر عضو هیئت علمی در دانشگاه برای ارتقاء مرتبه علمی باید شرایط و شاخص های آموزشی، پژوهشی و اجرایی مشخصی را دارا باشد و با اخذ امتیازات لازم با ارتقای وی موافقت شود. هدف این پژوهش واکاوی تجارب اعضای هیئت علمی از مفهوم ارتقاء مرتبه علمی بود؛ که با رویکردی تفسیری و راهبرد پدیدارنگاری انجام شد. به این منظور، 18 نفر از اعضای هیئت علمی که دارای تجربه پدیده موردنظر بودند، به صورت هدفمند و با حداکثر تنوع مشارکت کردند. ابزار گرداوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که برای اجرای مراحل پدیدارنگاری از رویه یارونین (2004) استفاده شد. داده ها به روش کدگذاری نظری و با روش تحلیل مقایسه ای مداوم مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل ها نشان داد که پنج مؤلفه شامل غیر حرفه ای گرایی، ثبات شغلی، بالندگی حرفه ای، ساختاری ناموزون، اعتبار بخشی و مسئولیت پذیری قابل احصا است. تحلیل های بیشترشان داد که می توان تجارب اساتید را به دو دسته تجارب مثبت و خوشایند و تجارب منفی و ناخوشایند طبقه بندی کرد. از تجارب خوشایند می توان جهت رشد و بالندگی شغلی و حرفه ای اساتید بهره برد. تجارب ناخوشایند نیز در بحث ارتقاء مشکلاتی برای رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی ایجاد نموده است.
واکاوی تجربه زیسته اعضای هیئت علمی از روند ارتقای مرتبه علمی؛ مطالعه ای به روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
۱۵۷-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
اثربخشی نهادهای آموزشی و پژوهشی در گرو ارتقای علمی نقش آفرینان اصلی این نهادها در انجام کارویژه های خود که همانا آموزش، پژوهش و خدمات اجتماعی است، امکان پذیر است.از این رو، پژوهش حاضربا هدف واکاوی تجربیات اعضای هیات علمی از روند ارتقای مرتبه علمی خود با توجه به بافت آموزش عالی ایران در سپهر فلسفی تفسیر گرایی با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی طراحی و اجرا شد. مشارکت کنندگان 21 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های جامع شهر تهران و موسسات پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودندکه به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق بدون ساختار و جهت تحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته ها نشان داد که تحلیل داده های مصاحبه به ایجادیک مقوله اصلی «ارتقای آکادمیک اعضای هیات علمی»و سه مقوله فرعی که شامل« مشکلات مربوط به کلیت آیین نامه ارتقا»، «مشکلات مربوط به فرایند اداری ارتقا»و«مشکلات مربوط به نهادهای ارزیابی»انجامید. نتایج این مطالعه بر مسایل پیش روی فرایند ارتقا تاکید می کند. تمرکززدایی، استقلال دانشگاهی، آزادی علمی در کنار کیفیت سنجی، همگن سازی فرایندها و به کارگیری نیروی متخصص در نهادهای ارزیابی از عوامل تاثیر گذار بر روند ارتقا است.در پایان، راهکارهای عملیاتی برای بهبود وضعیت موجود، پیشنهاد گردید.
شناسایی عوامل موثر بر ارزش های شوارتز و بررسی وضعیت موجود در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
178 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت شهروندان تهران از نظر ساختار مدور ارزش های شوارتز و ارایه مدل بهبود آن بود.روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته بود. در بخش کیفی جامعه آماری خبرگان و مدیران ارشد معاونت اجتماعی شهرداری تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاونت اجتماعی ناجا و سایر دستگاه های دست اندکار در حوزه مسائل اجتماعی کشور بودند ، که نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع صورت گرفت و در نهایت تعداد 30 نفر از خبرگان در این تحقیق همکاری کردند و داده های تحقیق اشباع شد. جامعه آماری در بخش کمی ، شامل کلیه شهروندان 20 تا 50 سال شهر تهران بودند.برای تعیین حجم نمونه بخش کمی از فرمول کوکران استفاده شد. در این راستا 385 نفر از نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نمونه گیری در بخش کمی، به صورت تصادفی ساده و احتمالی بوده در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و به منظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شدیافته ها: نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. بر اساس نتایج حاصل از بخش کیفی عوامل موثر بر ارزش های شوارتز عبارتند از : عوامل سیاسی ، عوامل آموزشی ، عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی.نتیجه گیری: بر اساس یافته ها نتایج نشان داد که عوامل سیاسی ، عوامل آموزشی ، عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی بر ارزش های شوارتز تاثیر معنادار و مثبت دارند .