فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
59 - 81
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به چرایی اهمیت یافتن هویت ملی در دولت پهلوی، برجسته شدن عناصر باستانی هویت ایران و به حاشیه راندن عناصر اسلامی هویت ایرانی در دوره پهلوی اول با رویکردی تاریخی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که ادغام ایران در نظام جهانی و ضرورت دولت سازی به شیوه مدرن و در نتیجه اهمیت یافتن هویت ملی در این شکل از دولت، موجب توجه کانونی به مقوله هویت ملی در این دوره شد. اما از آن جا که نیروهای اجتماعی مهمی قدرت دولت را در این برهه تاریخی به چالش می کشیدند، سیاست های هویتی دولت به گونه ای سامان یافت تا در برساخت هویت ملی عناصری از هویت سراسری تاریخی ایرانی که نشانگر هویتی نیروهای اجتماعی یاد شده بود، کنارگذاشته و عناصری انتخاب شود که به نوعی در تضاد با نشانگان هویتی نیروهای یاد شده بود. از این رو، سیاست های هویتی دولت در این دوره بیشتر از آن که منطق ایدئولوژیک داشته و ناشی از ایدئولوژی دولت باشد، در راستای منافع دولت و به ضرر نیروهای اجتماعی رقیب، خصوصاً روحانیت و سران ایلات و عشایر، تدوین شده است.
بازتاب اعتراض های اجتماعی در فیلم های دهه ی 1350 (مطالعه ی موردی: اسرار گنج دره ی جنی (1352)، تنگسیر (1353)، سفر سنگ (1356).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای ایران در دوره ی پهلوی دوم، رونق گرفت و ساخت فیلم های سینمایی افزایش یافت. تا قبل از آن نمایش فیلم های وارداتی هندی، عربی و غربی بسیار بود. در ادامه با توجه به سلیقه ی جامعه و فروش گیشه، روند تولید فیلم های ایرانی به سمت «فیلمفارسی»، جریان داشت. فیلمفارسی در سطح نازل و برای مخاطب عام ساخته می شد؛ مخاطبانی که از روند نوسازی ناکامل اقتصادی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی به سوی مدرنیته ناتمام، معترض بودند. در دهه ی 50 ش. و در میان موج فیلمفارسی، فیلم های انتقادی هم نسبت به اوضاع جامعه ساخته شد. فیلم هایی چون؛ اسرار گنج دره ی جنی (1352) ابراهیم گلستان، تنگسیر (1353) امیر نادری و سفر سنگ (1356) مسعود کیمیایی. در این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمان، سه نمونه ی انتخابی از فیلم های انتقادی در دهه ی 50 ش . بررسی شده است. یافته ی پژوهش نشان می دهد، فیلم های انتقادی انتخاب شده از دهه ی 50، بیانگر انتقاد به نوسازی، تعارض سنت و مدرنیته، بحران و تعارض های هویتی و اجتماعی است. بازتاب این تعارض ها در قالب اسلام گرایی، دعوت و تحریک به طغیان های مردمی علیه ظلم و ستم بود. محتوا و عناصر داستانی و تصویرگری در این فیلم ها، گویی به قیام و عصیان اجتماعی توصیه می کردند که چند سالی بعد اتفاق افتاد.
مسایل جامعه روستایی ایران در آغاز سده 20/14(نمونه محال ثلاث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بررسی در باب تاریخ اجتماعی روستا در ایران و جهت شناسایی و مقوله بندی مسایل اجتماعی در روستاهای منطقه ثلاث،مربوط به سال 1325ق،صورت گرفت. با وجود اهمیت جامعه روستایی در تاریخ ایران و نیز آستانه انقلاب مشروطیت،اندک مطالعات موجود بر موضوعات جنبش دهقانی و مسائل ارضی متمرکز و با تکیه برگزارش ناظران،کنش گران و اندک بازتاب های مسایل روستاییان در رسانه های وقت،است. درحالی که شناخت جامعه روستایی نیازمند درک عمیق و گسترده مناسبات اجتماعی مبتنی بر وصف جامع واقعیت جامعه مزبور در هر دوره است. در پژوهش حاضر بر اساس داده های مجموعه اسنادحقوقی(دفتر اجرای احکام،سال1325ق) مربوط به یک ولایت نمونه(محال ثلاث و شقاقی)،که جامعه ای همگون از روستاهای میانه،گرمرود و سراب را در بر می گرفت،انجام گرفت، تا به این پرسش بپردازد که چالش ها و مسائل اجتماعی جوامع روستایی مزبور،چه بودند؟ بنا به ماهیت سوال،باروش تحقیق کیفی، از طریق بررسی مستندات مربوط،اطلاعات مورد نظر شناسایی و استخراج گردد، با پردازش مضامین آن ها،تحلیل صورت گرفته و در نهایت در چارچوب های مفهومی و مقوله های کیفی سازماندهی شد. نتیجه تحقیق نشان داد مهم ترین چالش ها و مسایل اجتماعی جامعه روستایی مورد نظر بنا به اولویت چنین بودند: چالش های مالی،اعمال خشونت و ستیزه های اجتماعی، سرقت،ستیزه گری رعیت با ارباب و امتناع از تعهدات مالی،چالش های خانوادگی، نپرداختن مالیات های دیوانی، ایراد خسارت به اموال غیر، تصرف ملکی و موارد دیگر.
بررسی تأثیر ابعاد اخلاق حرفه ای اساتید بر انگیزش دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای اساتید بر انگیزش دانشجویان بود.روش: تحقیق حاضر بصورت کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 1398-99 بود که تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و این پرسشنامه ها بصورت در دسترس، در بین آنها توزیع و جمع آوری گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عباسی و دیگران (1396) برای سنجش اخلاق حرفه ای و از پرسشنامه مهدیه (1397) برای سنجش انگیزش استفاده شد که روایی محتوا و پایایی آن (به روش آلفا) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS (از طریق تحلیل مسیر) در سطح معناداری 05/0 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه معنی داری بین مؤلفه های اخلاق حرفه ای و انگیزش وجود داشت. همچنین اخلاق حرفه ای تأثیر مثبت و معنی داری بر ایجاد انگیزش در دانشجویان داشت. ویژگی های فردی و تعاملی تأثیر مستقیمی بر انگیزش داشتند ولی تأثیر مستقیم کیفیت کار حرفه ای بر انگیزش معنی دار نبود. کیفیت کار حرفه ای نقش میانجی را در رابطه بین ویژگی های فردی و تعاملی و انگیزش ایفا کرد. همچنین ویژگی های تعاملی نقش میانجی را در رابطه بین کیفیت کار حرفه ای و انگیزش ایفا کرد (P < /span><0.005).نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت صرفاً توجه به جنبه های فنی تدریس نمی تواند کافی باشد بلکه رعایت اخلاق حرفه ای مشتمل بر ویژگی هایی از قبیل عدالت محوری، مسئولیت پذیری و قانون مداری می تواند مکمل کیفیت کار حرفه ای یا همان تدریس خوب باشد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس خودتفسیری : ساختار عاملی، پایایی و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس خودتفسیری، شامل بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی، به منظورآماده سازی آزمون برای پژوهش های روانشناختی و جامعه شناختی انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تم امی دانش آموزان دخت ر و پس ر در رشته های ریاضی- فیزیک و علوم تجربی در پایه های دوم و سوم متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 97-96 بود؛ نمونه پژوهش شامل 400 دانش آموز (148پسر و 252 دختر) دوره ی متوسطه در رشته های ریاضی – فیزیک و تجربی بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با مقیاس خودتفسیری ( هاردین، لئونگ و باگوت، 2004) مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار R، لیزرل (نسخه 80/8) و SPSS (نسخه 23) در سطح معناداری 0.05 انجام شد.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد در تحلیل عاملی تاییدی، ساختار مقیاس برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش، مدل را تایید می کنند. پایایی مقیاس با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی در مورد گروه نمونه محاسبه و تایید شد. به گونه کلی یافته های تحلیل عاملی تقریبا مشابه تحقیقات انجام گرفته در فرهنگ اصلی و ضرایب روایی و پایایی نیز به نتایج تحقیقات پیشین نزدیک بود (P < /span><0.005).نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که این مقیاس در جامعه دانش آموزان ایرانی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می توان جهت سنجش سطوح خودتفسیری از آن استفاده کرد.
بررسی رابطه ادراکات فعالیت های مدرسه ای و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراکات ادراکات فعالیت های کلاسی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه اماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1397-98 بود که با استفاده از فرمول کوکران و با روش خوشه ای، تعداد اد 322 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی( MSLQ ) پینتریچ و دی گروت (1990)، پرسشنامه سنجش ادراکات فعالیت های کلاسی جنتری و همکاران (2002) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی مک اینرنی (ISM) (1992) بود. تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و مدل یابی معادله ی ساختاری برای بررسی برازش الگوی معادله ی ساختاری با داده های جمع آوری شده، وبا استفاده از نرم افزار Spss نسخه 21 و AMOS نسخه 18 در سظح معناداری 0.05 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که ادراکات فعالیت های مدرسه ای و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر عملکرد تحصیلی در بین دانش آموزان دبیرستان شهر سبزوار رابطه مثبت و معنی داری داشتند (P < /span><0.005).نتیجه گیری: براساس یافته ها آموزش خودتنظیمی در افزایش راهبردهای یادگیری و عملکرد تأثیر داشته است و میزان استفاده از راهبردهای شناختی، راهبرد فراشناختی و راهبردهای مدیریت منابع را بیشتر گزارش کرده بودند و همچنین عملکرد تحصیلی بالایی داشتند.
ارتباط الگوی رفتاری غالب و سبک یادگیری ترجیحی با مؤلفه های کارآفرینانه فردی به منظور ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
98 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی سبک یادگیری ترجیحی و الگوهای رفتاری غالب دانشجویان و بررسی رابطه بین این دو با مؤلفه های کارآفرینانه بود.روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. روش مطالعه حاضر مبتنی بر روش تحقیق کیفی گراندد تئوری بود که از طریق مصاحبه با تعداد 12 نفر از خبرگان شامل اعضای هیات علمی دانشگاه ها و اعضای شاغل در حرفه شامل رده های مختلف حرفه ای به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب گردید. طبقه بندی داده ها، مصاحبه ها، بر اساس دو مرحله اول از نظام سه مرحله ای استراوس و کوربین یعنی کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفت و خرده مقولات به دست آمد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی فنی و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 1397-98 بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 245 نفر تعیین و پاسخگویان به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند داده ها از طریق دو پرسشنامه استاندارد سبک های یادگیری کلب ساخته شده توسط کلب در سال میلادی1984 و الگوی رفتاری دیسک ساخته شده توسط دکتر ویلیام مولتون مارستون در سال 1928 میلادی و پرسش نامه محقق ساخته مولفه های کارآفرینانه فردی ،گردآوری و با نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که بیشتر دانشجویان مورد مطالعه الگوی رفتاری نتیجه محور را دارا بودند و در رشته فنی و مهندسی بیشتر دانشجویان دارای مدل رفتاری برونگرا و وظیفه محور با سبک یادگیری غالب همگرا؛ در رشته علوم پایه بیشتر دانشجویان دارای مدل رفتاری درونگرا و وظیفه محور با سبک یادگیری ترجیحی انطباق یابنده و در رشته علوم انسانی بیشتر دانشجویان دارای مدل رفتاری برونگرا و مردم محور با سبک یادگیری ترجیحی واگرا را دارا بودند.نتیجه گیری: براساس یافته ها یک رابطه معناداری بین سبک یادگیری با الگوی رفتاری دانشجویان رابطه معنی دار وجود داشت. یافته ها می تواند امور شناخت فردی و تحصیلی و شغلی هر چه مؤثرتر و کاراتر در مسیر فراشناخت افراد را بهبود بخشد.
گویاوری کلاس های یک دانشگاه در دیوان نشانه شناسی: دلالت های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله در چارچوب مطالعات نفسیری، نشانه شناسی کلاس های درس یک دانشگاه برای ایجاد آگاهی انتقادی درباره معانی و نحوه عمل کردن نشانه های موجود در متن آلایه های فیزیکی آن به پیوست آموزه های مدیریتی منبعث از آن بود. برای تحقق این هدف، پس از گرفتن عکس از عناصر ساختاری کلاس های درس دانشگاه مورد مطالعه، تعداد 7 عکس به عنوان نمونه برای تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. معیار غربال گری عکس ها، ضابطه قابلیت یادگیری بیشتر از متون دیداری بود. در ادامه، داده ها با استفاده از روش های نشانه شناسی سوسور و بارت مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. یافته های پژوهش ما را به کشف 5 اسطوره دلالت نمودند: اسطوره استاد-شاگردی (لزوم تبعیت محض شاگرد از استاد در مقام آموزش و تکیه بر آراء و اندیشه های مطرح شده توسط او در عوض مواجهه منتقدانه و یا شالوده شکنانه با آن اندیشه ها یا هم آموزی)، اسطوره نظم-نسق (القای معنایی مستحسن به رعایت نظم در سازمان برای سامان مندی امور)، اسطوره مهتری-کهتری/ ارباب-رعیتی (ایجاد ناگزیر نظام طبقاتی در سازمان)، اسطوره دارندگی-برازندگی (عدم اهتمام بایسته نسبت به کاربست و نگه داشت اموال و امکانات عمومی سازمان) و اسطوره پت-مت (عدم همه جانبه نگری در برنامه ریزی و بسیج منابع و امکانات سازمان).
زنان در جامعه ی مصرفی: مطالعه ی موردی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
235 - 259
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش شده تا به چگونگی سوژه شدن زنان ایلام در جامعه مصرفی و نحوه ی تولید سوبژکتیویته های زنانه در این جامعه پرداخته شود. چارچوب نظری اتخاذ شده برای پاسخ به این پرسش ها ریشه در آرای ژان بودریار و زیگمونت باومن دارد. روش انجام پژوهش از نوع کیفی و به شیوه ی موردپژوهی ابزاری است، به نحوی که چارچوب نظری مشخص کننده و تعیین کننده موارد تحقیق است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و با 20 نفر از زنان در دو طیف همنوا و ناهمنوا در جامعه مصرفی شهر ایلام مصاحبه به عمل آمده است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت جامعه ی مصرفی، با فشار به زنان شهر ایلام برای همنوایی با جامعه ی مذکور، تنهایی و در حاشیه ماندن را برای زنان رقم زده است. به نظر می رسد چنین نظامی با سرکوب زنان ناهمنوا و اغوای زنان همنوا، سوژه هایی مصرف گرا و همنوا تولید و خلق می کند و همزمان آن ها را در یک نظام رؤیت پذیری ادغام می کند.
واکاوی جامعه شناختی زمینه ها و عوامل اجتماعی و فردی خشونت خانگی (مورد مطالعه قربانیان خشونت خانگی شهرهای زلزله زده تازه آباد و جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی یک رفتار عامدانه و نوعی فرافکنی نادرست احساسات درونی است که ممکن است همه افراد در شرایط و موقعیت های مختلف، مرتکب آن شوند. رفتارهای خشونت آمیز به ویژه در چارچوب خانه، همواره قربانیانی داشته که بنا به دلایلی ترجیح به سکوت و تحمل شرایط خشونت آمیز را داشته اند. این پژوهش با هدف بررسی علل به وجود آورنده و پیامدهای ناشی از آن، در میان قربانیان خشونت خانگی در شهرهای تازه آباد و جوانرود بعد از زلزله سال 1397، می باشد. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های موردنیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافت با 15 نفر از مشارکت کنندگانی که سابقه قربانی بودن خشونت خانگی را داشتند، به دست آمده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردید. از مجموع 468 داده ی خام، 298 مفهوم، 39 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم محوری "ناسازگاری خانوادگی"، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین عوامل به وجود آوردن خشونت خانگی در مشارکت کنندگان، نارضایتی ناشی از مقایسه؛ ارتباطات منفی و پرخاشگری بیمارگونه می باشد. شرایط مداخله گر این پدیده عبارت است از خشونت ناشی از احساس محرومیت نسبی و سرکوبگری مردانه می باشد. استراتژی های مشارکت کنندگان، مبارزه و انتقام جویی یا انزواگزینی بود که پیامدهای آن گسست در روابط عادی خانواده و اثرات منفی روانی و ارتباطی می باشد.
شیوه تعامل مبلمان، معماری و سبک زندگی در خانه ها و کاخ های سنتی ایران (با تأکید بر دوره قاجار و شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا مؤلفه های مؤثر در خوانش مبلمان در کالبد معماری ایران (با تأکید بر خانه ها و کاخ های سنتی تهران در دوره قاجار)، را به عنوان یک متن، شناسایی کند. از این رو ضمن شناسایی و معرفی مبلمان ایرانی در دوره قاجار، به بررسی نسبت میان مبلمان، معماری و سبک زندگی در خانه ها و کاخ های سنتی ایران، دوره قاجار و شهر تهران، پرداخته است. در راستای این بررسی این سؤال ها مطرح می شود: شیوه استفاده از مبلمان و فضاهای داخلی در خانه ها و کاخ های شهر تهران در دور ه قاجار چگونه بوده است؟ مبلمان و معماری داخلی خانه ها و کاخ های شهر تهران در دور ه قاجار، چه تأثیری در شیوه زندگی مردم و اشراف داشت؟ شیوه تعامل سبک زندگی، مبلمان و معماری سنتی خانه ها و کاخ های شهر تهران در دوره قاجار چگونه بود؟ در بررسی های انجام شده در چهارده خانه و کاخ شهر تهران در دوره قاجار که بر اساس سنتی بودن و وجود داده های کافی پیرامون مبلمان و نحوه استفاده از فضا در دوره قاجار انتخاب شده اند، انواع مبلمان در ارتباط با این فضاها تقسیم بندی، و ویژگی ها و نحوه تعاملشان با سبک زندگی و معماری تحلیل شد. این پژوهش از لحاظ هدف یا کاربرد پژوهشی، بنیادی است و با رویکرد تاریخ گرایی، با استدلال استقرایی، مبتنی بر اجرای غیر تجربی و راهبرد اکتشافی، با محوریت پژوهش پیش از نظریه، با آزمون نظریه متغیرهای کیفی، با روش تحلیل تاریخی - تفسیری، با رویه پژوهش اسنادی و میدانی با روش اجرای تحلیل محتوا در مقطعی از زمان با رویکرد ژرفانگر و وسعتی میانه انجام گرفته است.
واکاوی فولکلور مادی رنگ بر بستر فرهنگ عصر صفوی، مطالعه موردی: مکتب کتاب آرایی مشهد، نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای، با توجه به نوع باورها و فرهنگ آن، رنگ در زوایای گوناگون زندگی و فعالیت های روزمره مردم با رویکردی متفاوت به کار رفته و بازتاب روحیه هر دوره است. همچون ادیبان و نگارگران چیره دست ایرانی که از رنگ به مثابه ابزاری کارآمد در تصویرسازی، خیال پردازی و انتقال مفاهیم بهره جسته اند و آثار ادبی هنری بی نظیری را در تاریخ ایران خلق کرده اند که عناصر آن قابلیت خوانش و درک فرهنگ عامه آن دوران را فراهم می سازد، از آن جمله نسخه هفت اورنگ جامی است که در مکتب کتاب آرایی مشهد دوره صفویه به تصویر درآمده و به هفت اورنگ ابراهیم میرزا معروف است. علی رغم اهمیت بازشناسی فرهنگ عامه ایرانیان از آثار برجای مانده ادبی و هنری که دارای اهمیت ملی و جهانی اند ، به نظر می رسد تا کنون پژوهشی که کاربرد رنگ را بر بستر فرهنگ ایرانی در نگاره های هفت اورنگ جامی بررسی کرده باشد، انجام نپذیرفته است. مسئله این است که: عنصر رنگ در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا بازتاب چه عناصری از فرهنگ عامه و زندگی روزمره ایرانیان در نیمه قرن دهم هجری در دوره صفویه است؟ و کاربرد رنگ در نگاره ها، چه رابطه ای با فرهنگ عامه و زندگی روزمره درباریان، شهریان، روستاییان، کاروانیان و عشایر در آن روزگار دارد؟ روش این پژوهش مبتنی بر تحلیل انسان شناختی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای-اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد رنگ در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا، علاوه بر نمایش کیفیت عناصر مادی از قبیل پوشاک، ابزار(ادوات و دست بافته ها) و بنا، منطبق با فرهنگ عامه و زندگی روزمره مردمان دوره صفویهدوره صفویه، برخی سنت های رفتاری و گفتاری فرهنگ عامه و زندگی روزمره ایرانیان مربوط به طبقات درباری، شهری، روستایی و عشایری را با استفاده از تمایز رنگ متناسب با فضای نگاره نشان داده اما این تمایز رنگ در نمایش زندگی کاروانیان دیده نمی شود.
تجربه زیسته فرزندان طلاق در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
206-167
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی پیامدهای اجتماعی، عاطفی، اقتصادی زیادی برای فرزندان به همراه دارد اما تاکنون این مسائل از نظرگاه فرزندان موردتوجه قرار نگرفته است. اگرچه در سایر کشورها نیز تعداد کمی از تحقیقات به آن پرداخته اند اما نتایج آنها نشان دهنده تجربیاتی بیان نشده و شناخته نشده از سوی جامعه علمی است و این واقعیت خود منجر به تحمیل فشارهای بیشتر به کودکان شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است اولین گام برای حل مشکلات فرزندان طلاق که همانا شناخت آنهاست، برداشته شود. روش: این پژوهش به روش گرانددتئوری (نظریه مبنایی) و با مصاحبه عمیق با 24 نفر از فرزندان خانواده های طلاق در گروه سنی 13 تا 18 ساکن شهر تهران، در سال 1395 انجام شد. یافته ها: تجربه مشترک فرزندان طلاق در مقوله ای با عنوان «معلق بودگی رانشی» قابل توصیف و تشریح است که ماحصل نابسامانی در فضای اجتماعی، خانواده بازسازی شده و سایر فضاهای زندگی فرد است و علی رغم به کارگیری استراتژیهای انطباقی مختلف توسط کودک، در بسیاری از مواقع قادر به سازگار شدن با شرایط نیست و این امر پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی را برای او به همراه دارد. بحث: هرچقدر محیطی که کودک در آن زندگی می کند، طلاق را انگ آلودتر بداند، هرچه تغییرات ایجادشده در زندگی کودک بیشتر به عنوان استرس واره عمل کند و هرچه تاب آوری فضای زندگی کودک شکننده تر باشد و هرچقدر توانایی کودک در به کارگیری استراتژیهای کارآمد کمتر باشد، پیامدهایی که از طلاق نصیبش می شود، سخت تر و آسیب زننده تر خواهد بود. بر این اساس در کنار تلاشهایی که برای کاهش طلاق در جامعه صورت می گیرد پیشنهاد می شود به «طلاق کم آسیب» نیز توجه شود. برچسب زدایی از طلاق و کودکان طلاق اولین گام برای رسیدن به جامعه ای امن برای این گروه از کودکان است.
رابطه بین فقر قابلیتی و سلامت روان د ر سکونتگاه غیررسمی ارد بیل و مقایسه آن با انواع بافتهای شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۸
۲۹۲-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
مقد مه: فقر قابلیتی و سلامت روان از جمله موضوعاتی هستند که به نظر می رسد از مسائل مهم شهرها و به ویژه سکونتگاههای غیررسمی هستند . از همین رو، هد ف پژوهش حاضر، سنجش وضعیت مؤلفه های فقر قابلیتی و سلامت روانی و رابطه بین آنها د ر سکونتگاههای غیررسمی شهر ارد بیل و مقایسه وضعیت این سکونتگاه با سایر سکونتگاهها یا بافتهای شهری موجود د ر شهر ارد بیل است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هد ف، کاربرد ی و از حیث ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شهروند ان شهر ارد بیل بود ند که با کمک فرمول ریاضی کوکران، تعد اد 384 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین حجم شد ه و به روش تصاد فی طبقه بند ی شد ه از شهروند ان ساکن د ر انواع بافتهای شهری ارد بیل نمونه گیری شد ه و با استفاد ه از ابزار تحقیق (پرسشنامه طیف لیکرت) از آنها د اد ه جمع آوری شد ه است. د ر همین خصوص جهت بررسی وضعیت مؤلفه های فقر قابلیتی و سلامت روان و رابطه بین آنها از آزمونهای آماری t تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون د ر قالب نرم افزار SPSS و جهت مقایسه سکونتگاههای غیررسمی با سایر سکونتگاههای موجود د ر شهری از مد ل رتبه بند ی KOPRAS و برای سطح بند ی آنها از روش تحلیل خوشه ای استفاد ه شد ه است. یافته ها: سکونتگاههای غیررسمی شهر ارد بیل ازنظر فقر قابلیتی و سلامت روان د ر وضعیت نامناسبی قرار د ارند . همچنین رابطه معناد ار و معکوسی بین فقر قابلیتی و سلامت روان وجود د ارد و اینکه سکونتگاههای غیررسمی شهر ارد بیل ازنظر فقر قابلیتی و سلامت روان نسبت به سایر بافتهای شهری د ر رتبه آخر و د ر سطح بسیار نامناسب قرار د ارد . بحث: نتایج تحقیق بیانگر این امر است که پایگاه اجتماعی و اقتصاد ی بافتهای شهری نقش مهمی د ر فقر قابلیتی و سلامت روان آنها د ارد و باید توجه خاصی به مسئله ی فقر قابلیتی د ر سکونتگاههای غیررسمی و بافتهای فرود ست شهری شود . د ر این خصوص لازم است تا محرومیتهای مربوط به قابلیتهای اساسی فرد ی و اجتماعی از میان برد اشته شود تا میزان سلامت روان شهروند ان بهبود یابد .
ادراک تجربه حبس در میان زنان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و با تکنیک مصاحبه عمیق، به انعکاس تجربیه زیستیه 25 نفر از زنانی پرداخته است که تجربیه گذراندن حبس در یکی از زندان های زنان را داشته اند. بر این اساس، نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع است. سؤالات اصلی پژوهش در ارتباط با ادراک تجربیه فرایندهای دوران حبس از نگاه زنان زندانی و ملاحظات جنسیتی بر اساس تجربیات زیستیه این افراد بوده است. این یافته های کیفی با پشتوانیه رویکردهای فایده گرایی، جرم شناسی فمینیستی و پاسخ به نیازهای جنسیتی زنان تحلیل شده است. ادراک تجربیه مشارکت کنندگان در حوزه های پاسخ به جلوگیری از انفصال زندانی با خانواده در بخش نزدیکی به محل سکونت، تسهیل سازگاری زندانیان در بخش قرنطینه، تحکیم پیوند با خانواده در بخش تعاملات، حفاظت از زندانیان بدون سابقه و مادران زندانی در بخش طبقه بندی زندانیان، توجه به وضعیت جسمانی و روحی زنان در بخش خدمات، آگاهی بخشی و عزتِ نفس در حوزیه برنامه های زندان تفسیر کرده اند. یافته های پژوهش، تجربیه زیستیه زنان از ملاحظات جنسیتی را شامل حفظ و بازسازی پیوندهای خانوادگی، حفظ و بازسازی زنانگی در زندان، توجه به توانمندسازی جنسیت محور و سرگرمی و اوقات فراغت زنانه بیان می کند که بر اثر پرتکرارترین مقوله ها و در جهت پاسخگویی به نیازهای جنسیتی زنان تفسیر شده است.
چگونگی دگردیسی ارزش های خانواده در بین زوجین دو نسل شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
141 - 165
تحلیل جوامع امروزی بدون لحاظ کردن مدرنیته ناممکن است. زیست جهان های انسانی در عرصه های گوناگون هنوز کمابیش در حال تجربیه مدرنیته هستند. یکی از نهادهایی که از مدرنیته متأثر شده خانواده است. هدف این پژوهش مطالعیه چگونگی تکوین ارزش های خانواده در شهر ایلام است. رویکرد مطالعیه حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. برای نیل به این هدف با 32 نفر از زوجین دو دهه (1365-1375 و 1385-1395) ساکن شهر ایلام بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، مصاحبیه نیمه ساخت یافته به عمل آمد، داده های موردِ نظر جمع آوری و سپس با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی)، 110 مفهوم، 23 مقوله جزء و 27 مقولیه عمده و در نهایت دو مقولیه هسته ای استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد تفاوت در ارزش های خانواده میان دو نسل در شیویه همسرگزینی، سبک زندگی، تغییر در سنت های خانوادگی، فرزندمحوری و ... است. خانواده، به سمت خانوادیه مدرن و شکننده در حرکت است. درنتیجه تغییر ارزش ها در خانواده وجود دارد که در چند دهیه اخیر در ایلام تحت تأثیر فرایند مدرنیته و پیامدهای آن قرار گرفته است. در این فرایند دگردیسی ارزش ها با محوریت کمرنگ شدن سنت ها اتفاق افتاده است. ارزش های سنتی (نسل گذشته) به حاشیه رفته و به جای آن ها ارزش های مدرن در خانواده ها جایگزین شده است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر نشانگان بالینی نوجوانان دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
245 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با سه روش فنون شناختی ، تجربی و رفتاری بر کاهش نشانگان بالینی نوجوانان دختر دارای اختلال شخصیت مرزی بود.روش: پژوهش از نوع طرح عاملی آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران نوجوان دختر در بازه سنی 15 تا 17 سال و مبتلا به اختلال نشانگان مرزی کلینیک درمانی پیوند بخش عمومی شهر بجنورد در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر از آنان انتخاب و در 3 گروه آزمایش(هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت 20 جلسه ۹۰ دقیقه ای طرحواره درمانی با فنون شناختی، تجربی و رفتاری قرار گرفتند؛ گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس ویژگی های شخصیت مرزی برای کودکان(BPFS-C) کریگ و همکاران(2005) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت.یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی با فنون سه گانه ی شناختی ، تجربی و رفتاری در کاهش بی ثباتی عاطفی (F=30/635;P=0/001) ، مشکلات هویتی0/001) (F=35/302 ; P=، روابط منفی (F=19/359 ; P=0.001) و خود جرحی (F=9/723 ; P=0.001) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (P<0.05).نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک شیوه ی درمانی برای کاهش نشانگان بالینی شخصیت مرزی دختران نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مراکز درمانی به کار برده شود.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری الگوی ارتباطی بیمار بیماران مبتلا به سرطان، مغز و اعصاب و قلب و عروق در بیمارستان های شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های فراوانی موضوع رابطه پزشک – بیمار و اثر آن بر رضایت بیماران از درمان و کمک به بهبود بیماران را بررسی کرده اند؛ اما به رابطه سرمایه اجتماعی، به منزله متغیر مهم اجتماعی، با نوع رابطه بیماران با پزشکان توجه چندانی نشده است. به همین منظور در این پژوهش این رابطه با استفاده از روش پیمایش از نوع توصیفی – مقطعی بررسی می شود. در این پژوهش با استفاده از نظریه های سرمایه اجتماعی چلبی (1393)، بوردیو (1986)، کلمن (1377) و پاتنام (1995)، سرمایه اجتماعی شبکه ای و ترکیب آن با الگو های رابطه پزشک – بیمار، چارچوب نظری مناسبی برای بررسی موضوع پژوهش فراهم شد. جامعه آماری پژوهش را همه بیمارانی (سرطان، مغز و اعصاب و قلب و عروق) تشکیل می دهد که در طول دوره پژوهش به بیمارستان های شهر رشت مراجعه می کردند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده و درنهایت، 372 پرسش نامه توزیع و جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان دادند بین متغیرهای طبقه اجتماعی، سرمایه اجتماعی و ابعاد سرمایه اجتماعی یعنی شبکه تعاملات، مشارکت در جامعه محلی، تعاملات شغلی و ارزش زندگی با متغیر الگوی رابطه بیمار، رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهند متغیرهای ارزش زندگی، عاملیت اجتماعی، مشارکت در جامعه محلی، طبقه اجتماعی و تعاملات شغلی 4/82 درصد متغیر رابطه بیمار را تبیین می کنند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان دادند متغیر مشارکت در جامعه محلی، بالاترین اثر مستقیم (520/0) را بر الگوی رابطه بیمار دارد؛ اما متغیر ارزش زندگی در مجموع با اثر مستقیم و غیرمستقیم (824/0)، بالاترین سهم را در تبیین واریانس الگوی رابطه بیمار دارد.
پردازش علل گرایش و راه های پیشگیری از جرائم و آسیب های تربیتی در منابع درسی «مطالعات اجتماعی» و «تفکر و سبک زندگی» دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
55 - 76
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش و پرورش به عنوان یکی از دستگاه های مهم و بزرگ نظام می تواند سهم بزرگی در تولید امنیت اجتماعی داشته باشد . هدف اصلی این پژوهش بررسی علل گرایش و راه های پیشگیری از جرائم و آسیب های تربیتی در تحلیل محتوای کتب درسی دانش آموزان دوره متوسطه می باشد. روش شناسی: روش پژوهش این مطالعه، روش تحلیل محتوا و واحد تحلیل، «جمله» (عبارت) است. با توجه به این که تاکنون مباحث جرائم و آسیب های اجتماعی فقط در کتاب های درسی «مطالعات اجتماعی» و «تفکر و سبک زندگی» پایه ی هشتم در دوره ی اول متوسطه طرح شده است، و برنامه های آموزشی و تربیتی مدارس بر مباحث مطرح در این کتاب ها متمرکز است، بنابراین جامعه ی آماری این پژوهش کتاب های درسی «مطالعات اجتماعی» و «تفکر و سبک زندگی» پایه ی هشتم دوره ی اول متوسطه در سال تحصیلی 1397 است. یافته ها: از مجموع عبارت های مرتبط با «مؤلفه های آموزش پرداختن به جرائم و آسیب های تربیتی» در کتاب های درسی «مطالعات اجتماعی» و «تفکر و سبک زندگی» پایه ی هشتم دانش آموزان، 3/24% مرتبط با «علل گرایش به جرائم و آسیب های تربیتی» بیشترین شاخص، «اعتیاد» با 35% و کمترین شاخص «مصرف مشروبات مست کننده» با 3% مورد اشاره قرار گرفته است. از مجموع 6/75% مرتبط با «راه های پیشگیری از گرایش به جرائم و آسیب های تربیتی» بیشترین شاخص استفاده شده «خشم، عصبانیت، پرخاشگری، نزاع» با 5/44% و کمترین شاخص «قاچاق» و نیز «مصرف الکل و شراب» هر کدام با 5/3% اشاره گردیده اند. نتیجه گیری: نتیجه کلی پژوهش این است که در کتب درسی دانش آموزان توجه جدی به علل گرایش به جرایم و آسیب های اجتماعی نگردیده است و موارد اشاره شده نیز از یک منطق هدفمند، عقلایی و تدوین شده تبعیت نمی کند.
تأثیر پیشگیری انتظامی از جرم در محیط های شهری بر امنیت اجتماعی(مطالعه موردی شهرستان بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
149 - 172
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، پیشگیری انتظامی از جرم، یکی از عوامل اساسی و بنیادی در بسترسازی امنیت به شمار می رود. احساس امنیت یکی از مهم ترین نیازهای انسانی بوده که توسعه و تعالی را به همراه خواهد داشت. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر پیشگیری انتظامی از جرم در محیط های شهری بر امنیت اجتماعی در بین شهروندان شهر بندرعباس است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظرماهیت داده ها، توصیفی- تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شهروندان مراجعه کننده به کلانتری های شهر بندرعباس در سال 1398 بوده اند که 305 نفر بودند و 170 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روایی ابزار اندازه گیری با استفاده از روش های روایی محتوا (نظرسنجی از خبرگان) و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه پیشگیری انتظامی از جرم 78/0 و پرسشنامه احساس امنیت 85/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل با آمار استنباطی شامل (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و فریدمن) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که، پیشگیری انتظامی از جرم اثر مثبت و معنی داری بر احساس امنیت در بین شهروندان شهر بندرعباس دارد. ((p=0.671 همچنین براساس آزمون فریدمن شناخت مردم از وظایف پلیس باضریب 20/2 دراولویت اول قراردارد، در نتیجه بیشترین اثر را بر احساس امنیت دارد و در ادامه تعامل پلیس با سایر سازمان ها با ضریب 02 /2 دراولویت دوم و ضابطه مندی پلیس با ضریب 78/1 در رتبه سوم و پایانی قرار دارد در نتیجه کم ترین اثر را بر احساس امنیت دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که هر چه قدر پیشگیری انتظامی از جرم بیشتر باشد میزان احساس امنیت شهروندان بیشتر می شود و با افزایش پیشگیری انتظامی از جرم، شهروندان شهر بندرعباس احساس امنیت بیشتری می کنند.