فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was predicting social skills in single child adolescents based on attachment styles and creativity with mediating role of moral intelligence. Methodology: This was a cross-sectional study from type of correlation. The research population was 3957 single child adolescent students in areas one to three of Tehran city in 2019-2020 academic years. Based on Cochran's formula, the sample size was estimated 350 people who were selected by multi-stage cluster sampling method. To collect data used from the questionnaires of social skills (Inderbitzen & Foster, 1992), attachment styles (Hazan & Shaver, 1987), creativity (Torrance, 1992) and moral intelligence (Lennick & Kiel, 2005). Data were analyzed by structural equation modeling method from type of path analysis in LISREL software version 8.8. Findings: The findings showed that secure attachment and creativity had a direct and significant effect on moral intelligence and social skills, avoidant and ambivalent insecure attachments had a direct and significant effect on moral intelligence and social skills and moral intelligence had a direct and significant effect on social skills. Also, secure, insecure avoidant and insecure ambivalent attachments, avoidant and ambivalent insecure attachments and creativity with mediating role of moral intelligence had an indirect and significant effect on social skills (P<0.05). The model had a good fit and moral intelligence was a good mediator between attachment styles and creativity with social skills. Conclusion: According to the results, to improve social skills can be increased the rate of secure attachment style, creativity and moral intelligence and decreased the rate of avoidant and ambivalent insecure attachment styles.
تحلیل پایگاه اجتماعی نخبگان قدرت سیاسی: مطالعه موردی اعضای هیئت دولت های هفتم تا دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، تحلیل پایگاه اجتماعی نخبگان قدرت سیاسی در دولت هفتم تا دهم است. دستگاه نظری این پژوهش بر تئوری مارکس و بر رویکرد وبری در تحلیل پایگاه اجتماعی استوار است. روش تحقیق، تحلیل تطبیقی-توصیفی با استفاده از داده های اسنادی است. واحد مشاهده در این مطالعه اعضای کابینه دولت های هفتم تا دهم است. تعداد آن ها 168 نفر بوده و از رؤسای جمهور، وزیران، معاونان و رؤسای دفتر رئیس جمهور تشکیل شده است. یافته ها نشان می دهد که95.8 درصد اعضای دولت مرد بوده اند. میانگین سنی اعضای دولت 48 سال بوده است. خاستگاه سکونتی 86.2 درصد اعضای دولت شهری است. تهران با 20.2 درصد، اصفهان با 13.1 درصد و یزد با 11 درصد در کل دولت ها بیشترین سهم از توزیع استانی اعضای دولت را داشته اند. به لحاظ پایگاه اکتسابی، 49.7 درصد اعضای دولت ها دارای تحصیلات دکتری و 29.9 درصد تحصیلات فوق لیسانس داشته اند. داده ها همچنین نشان می دهد اعضای دولت تجربه حضور در سطوح عالیِ مدیریت کشور را در پیشینه شغلی خود داشته اند. بر اساس داده ها، قشر دانشگاهی با 29.8 درصد، نظامی با 25 درصد و روحانی با 18.5 درصد در کابینه حضور داشته اند. .
روایت تروما و امکان بازسازی هویت در مجموعه داستان سیب زمینی خورهای فرهاد پیربال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
64 - 48
حوزههای تخصصی:
بروزاحساسات مردانه در جریان انقلاب 57 با مطالعه عکس های مستند انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مسئله چگونگی بروز احساسات مردان انقلابی در جریان انقلاب 57، ایران می پردازد. جامعه شناسی احساسات و ترکیب آن با پارادایم مطالعات فرهنگی بصری امکان بررسی عکس های مستند از انقلاب 57 برای تحلیل وضعیت چگونه نمایان شدن احساسات مردانه را، در دوران انقلاب، فراهم می آورد . برای این منظور 200 عکس از سری عکس های مستند انقلاب انتخاب و به 82 مورد مطالعاتی تقلیل پیدا کرد. مطالعه عکس ها به روش تحلیل تماتیک بصری است که موقعیت های مشابه در عکس ها دسته بندی می شود و مقوله های تحلیلی را به وجود می آورد. در نتیجه گیری آمده است که مردان انقلابی از طیف های مختلف سیاسی در پیوند احساسی با یکدیگر اَبَر بدن انقلابی را در برابر مردان شاه شکل داده بودند. تقابل دو اردوگاه مردان انقلابی و مردان شاه به موقعیت های احساسی مانند خشونت، عصیان، عشق، و نفرت منجر شده بود.
اثربخشی انزوای اجتماعی، تنهایی و هویت دینی سالمندی بر از خود بیگانگی اجتماعی آنها (مورد مطالعه: آسایشگاه های سالمندی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
106 - 134
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مدل نظری رابطه تنهایی ، هویت دینی و انزوای اجتماعی سالمندی بر ابعاد مفهومی از خود بیگانگی اجتماعی آنها در جامعه آماری مربوط به آسایشگاه های شهر رشت در سال 1398 انجام گرفته است.روش آماری بر مبنای مدل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل شش آسایشگاه بود که عبارتند از: معلولین، کوثر، شالیزار، مریم، رنگین کمان زندگی و ماندگارکه بصورت شبانه روزی اداره می شد.بطور کلی تعداد 603 سالمند در آن آسایشگاه ها ساکن بودند که بر اساس جدول نمونه گیری مورگان و کریسی تعداد 235 انتخاب شدند. در نتیجه متغیر انزوای اجتماعی دارای بیشترین تأثیر در گرایش سالمندان به طرف از خود بیگانگی اجتماعی بود و شاخص هویت دینی دارای کمترین تأثیر بود. درنتیجه سالمندان به دلیل تمایل اندک به دو شاخص تنهایی و انزوای اجتماعی بیشتر به طرف متغیر تابع از خود بیگانگی اجتماعی میل داشتند بر عکس تأثیر هویت دینی سالمندان که عمیق و اساسی بود.
بررسی خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی (بررسی سه مصداق جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلقیات ایرانیان از جمله موضوعاتی است که طی دهه های اخیر به آن پرداخته شده است؛ اما در همه ی پژوهش های انجام شده، با رویکرد صفر و یکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله تلاش نمودیم ، نشان دهیم که خلقیات ایرانیان امری فازی است و نمی توان با رویکرد صفر و یکی به آن پرداخت. ازاین رو، در این پژوهش با استفاده از روش فازی به خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی پرداختیم. نتایج پژوهش نشان داد که مردم در واقعه ی رژی نمرات عضویتی را در ویژگی هایی چون جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی به خود اختصاص دادند. در مصداق جمع گرایی، مشارکت مردم در اعتراض به قرارداد رژی (92/0) نمره ی عضویت فازی، در استبدادستیزی، شاخص مبارزه تا دستیابی به هدف (81/0) نمره ی عضویت فازی و در قانون گریزی، تهدید جانی مسلمانان و بیگانگان (06/0) نمره ی عضویت فازی را به خود اختصاص داد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که رویکرد فازی به خلقیات ایرانیان می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد دوارزشی صفر و یکی به دست دهد.
The Relationship between Organizational Knowledge and Alavi Meritocracy with the Mediating Role of Human Resource Management: Universities of the Eastern of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to investigate the mediating role of human resource management in the relationship Alavi meritocracy and organizational knowledge. Methodoloy: This descriptive-correlational study was applied in terms of purpose. The statistical population consisted of 1050 employees of public, Payam-e-Noor and Islamic Azad universities in eastern Iran in academic year 2018-2019, of whom 275 were selected as a sample size by a multi-stage (cluster) sampling according to Krejcie and Morgan's table. Research instruments included Naghipurfar's (2013) Meritocracy Questionnaire and Knowledge Management Questionnaire, and Martin's (2011) Human Resource Management Questionnaire. The validity of the questionnaire was assessed by formal validity and its reliability was measured by Cronbach's alpha as 0.81. Also, Data were analyzed by correlation tests and structural equations using the SPSS 22 and Amos 20. Findings: Data analysis showed that there was a significant relationship between organizational knowledge and human resource management with the Alavi meritocracy of the staff (r = 0.61 and r = 0.5, respectively; P <0.01). The results of structural equations also revealed that the effect of organizational knowledge of the staff on Alavi meritocracy was indirectly significant. On the other hand, there was a positive and significant relationship between organizational knowledge and the mediating variable (human resource management) (r = 0.58, P <0.01). Moreover, human resource management directly affected Alavi meritocracy (r = 0.57, P <0.01). Conclusion: Organizational knowledge and human resource management of the staff affect Alavi meritocracy and Alavi meritocracy can be improved by promoting organizational knowledge and human resource management.
Providing a Curriculum Model with an Entrepreneurial Approach for Top Talented Students in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted with the aim of providing a curriculum model with an entrepreneurial approach for top talented students in Iran. Methodology: Research method in terms of purpose, was basic-applied. In terms of data type, it was mixed (qualitative) of exploratory type; and in terms of data collection time, it was cross-sectional and in terms of data collection method or the nature of the research, it was descriptive survey. The statistical population of the research in the qualitative section included all the heads of the Provincial Elite Foundation and the heads of the talented departments of the General Directorate of Education and the provinces and also 20% of the teachers implementing the Shahab project. Quantitatively, the statistical population includes junior high school students in gifted schools. The number of these students was 7000, using Cochran's formula, 364 people were selected. Sampling method was done through multi-stage cluster sampling. In the qualitative part of this study, the Delphi questionnaire based on CVR and CVI forms was used and in the quantitative part, the questionnaire was used to analyze the data. The validity and reliability of the instruments were evaluated and confirmed. Findings: The results showed that the curriculum with entrepreneurship approach for top talents including environmental components, economics, entrepreneurs, entrepreneurship, factors affecting the implementation of this approach in the curriculum, including components of support, teacher, system policies and influential factors of The curriculum was introduced with an entrepreneurial approach, including talent discovery, improving top talents and self-efficacy. Finally, a model was presented from two parts, quantitative and qualitative, which had a good fit. Conclusion: Recognizing talented students is one of the priorities of education and paying attention to the curriculum with an entrepreneurial approach to top talented students is an issue that has good consequences for students and society.
Conceptual Model of Expectant Psychological Characteristics of Effective First Grade Teachers Based on Expert's Point of View(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to infer the perception of experts about the psychological characteristics of effective teachers to clarify the angles and dimensions of the psychological characteristics of teachers. Methodology: The method of the present research is a qualitative phenomenon of phenomenological type, which has been purposefully selected from among experts in the field of psychology, especially educational psychology, and those who are directly related to the discussion of education, up to 12 people. And interviewed. The interview was first recorded with the permission of the interviewer and then turned into a text and sentences and phrases were analyzed using the Colaizzi method. Findings: According to the findings of interviews with experts in the field of education, the psychological characteristics of an effective teacher included eight themes, which were: 1. Behavior in the classroom including helpful, resilient, committed and motivated, 2. How to interact, including student’s comfort, listening, emotional relationship and having a simple expression, 3. Psychological ability including logical thinking, critical thinking, high emotional intelligence, self-confidence, social personality type and optimism, 4. Expressive skills including appropriate body language characteristics, large vocabulary, persuasive skills, 5. Mental health, 6. Creativity, 7. Ethics and 8. Discipline, including the characteristics of having mental order, regular knowledge, keeping promises and coming to class on time. Conclusion: The results showed that an effective teacher has psychological abilities in the field of thinking, including logical and critical thinking, to improve the teaching process in the classroom by creating challenges and paying attention to details. On the other hand, an effective teacher needs intelligence. It is a high emotion to build a constructive relationship, which in this connection also requires confidence so that an effective teacher can attract students in the classroom with a decisive and confident presentation.
Investigating the Status of Organizational Structure at Farhangian University in Integration Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to investigate the status of organizational structure in Farhangian University according to the integration approach. Methodology: The present study was a survey research approach in terms of applied purpose and in terms of data collection approach. The statistical population of this study included managers and staff of Farhangian University. According to the latest statistics and information available in the Vice Chancellor for Planning and Information Technology of Farhangian University in the academic year 2017-18, a total of 890 staff and managers of Farhangian University in Tehran (all campuses with Headquarters) were working. In order to determine the sample size, Morgan table was used. According to Morgan table, 270 samples had to be selected. Also, due to the presence of the researcher in Kermanshah, Kermanshah city campuses were used and a total of 328 people were selected. The instrument used in this study was Robbins (1989) Organizational Structure Questionnaire which examines three dimensions of complexity, formality and focus in the organization, the reliability of which was calculated using Cronbach’s alpha of 0.85. Data analysis was used at two descriptive levels (mean and standard deviation) and at the inferential level; one-sample t-test was used. Findings: The results showed that the organizational structure of Farhangian University was moderate in complexity, low in formality and high in concentration. In other words, the sub-component of complexity (3.04) is moderate, the sub-component of formality (2.44) is lower and the sub-component of concentration (3.10) is higher than the average. All these results are calculated according to t And were statistically significant at the level of 0.05. Conclusion: Organizations are known through their manpower and structure, so an organization that has a proper structure and decent manpower is ready for its effectiveness
Analyze the Appropriateness of the Content of the Educational Network - Information Growth with the Needs and Educational Interests of Users(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to investigate the appropriateness of the content of the educational network - growth information with the educational needs and interests of its users. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and descriptive in terms of implementation method. The research community of students and teachers of the second-high school of Nazarabad city were in the academic year of 2018-19. The sample size was calculated according to the Cochran's formula of 345 students and 105 teachers, who were selected by multi-stage cluster sampling. The research instrument of the researcher-made questionnaire had two forms of student (41 items) and teacher (34 items). Their formal and content validity was confirmed by 10 experts and its reliability by Cronbach's alpha method for both student and teacher forms were 0.98. Was obtained. At the descriptive level, data analysis of central orientation and scattering indicators including mean, standard deviation, frequency and frequency percentage were used, and at the inferential level, t-test was used to test statistical hypotheses. Findings: The findings of the present study showed that the average content of the educational network - growth information in terms of needs and interests of students and teachers and their five dimensions in both groups including knowledge needs, skill needs, attitude needs, interests and thinking ability and problem solving below It was moderate (P <0.05). Conclusion: Due to the incompatibility of the content of the educational network - growth information with the educational needs and interests of students and teachers, it is necessary to design and prepare appropriate content after proper and comprehensive educational needs assessment.
Presenting Human Resource Selection Model in Education with Tricycle Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to Presenting Human Resource Selection Model in Education with Tricycle Model. Methodology: This study was applied in terms of purpose and exploratory in terms of data type. The statistical population of the qualitative part of the research included university experts and senior managers of education and training of the whole country in the academic year of 2018-2019. Using the principle of theoretical saturation, 23 experts were selected based on purposeful sampling method. And the deputies of the Education Organization in the whole country were 900 people in 1397-98, and using the Cochran's formula, 270 people were selected based on the relative class sampling method. In order to collect the data, two interview tools and a researcher-made questionnaire including 87 items were used. Its validity was examined in three formal, content and structural methods and its reliability (Cronbach's alpha and hybrid reliability) was above 0.7. The data analysis method in the qualitative part of the theoretical coding was based on the method of basic data processing theory and in the quantitative part the methods of confirmatory factor analysis and modeling of structural equations were used using Lisrel-v8 software. Findings: According to the findings, the factors influencing the selection of human resources, including the behavior of the professional citizen, job performance and innovation, and the constituent components of human resource selection included, contextual, structural and behavioral components. Also, all the components identified in the current situation were evaluated as desirable. In addition, in this study, the mechanisms, contexts and barriers to human resource selection were identified. Conclusion: Strategies for developing an operational plan to improve human resource development in the education organization; Paying attention to meritocracy in delegating work responsibilities; Continuous evaluation of employee performance; The removal of infrastructure and credit barriers to staff access to Internet and scientific networks. Finally, it is possible to improve the choice of human resources according to the amount of components of the behavior of a professional citizen, job performance and innovation.
بررسی رابطه همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدین با بحران هویت نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدین با بحران هویت نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی، و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 99-1398 در حال تحصیل بودند می باشد و شامل 1100 نفر می باشند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد حجم نمونه برابر 285 با روش نمونه گیری در دسترس استفاده شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه ارزیابی همبستگی خانواده السون و لاوی (1985)، پرسشنامه تجدید نظر شده الگوی ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994)، و پرسشنامه بحران هویت احمدی (1376) بوده اند. داده ها با فرمول همبستگی پیرسون و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین همبستگی خانواده و جهت گیری گفت و شنود با بحران هویت رابطه منفی و معنی دار، و بین جهت گیری همنوایی با بحران هویت رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین همبستگی خانواده و الگوی ارتباطی والدینمی توانند بحران هویت را پیش بینی کنند.
پیش بینی توانمند سازی دبیران، مبتنی بر مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی : مورد مطالعه دبیران مقطع متوسطه اول شهر پردیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی توانمند سازی دبیران، مبتنی بر مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی انجام گرفت. از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران مقطع متوسطه اول شهر پردیس در سال تحصیلی 99-98 است و با استفاده از جدول مورگان تعداد 108نفر به عنوان نمونه برآورد شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت دانش لاوسون(2003) ، فرهنگ سازمانی کویین ،کامرون(1986) ، توانمندسازی توماس ولت هاس(1996) استفاده شد . پایایی داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که از لحاظ آماری معنادار بود . برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مولفه های مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی و توانمندی سازی دبیران رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مؤلفه مدیریت دانش و مؤلفه فرهنگ سازمانی به ترتیب بیشترین تا کمترین سهم را در پیش بینی توانمند سازی دبیران داشتند. مؤلفه جذب دانش ، مؤلفه ی انتشار دانش به ترتیب بیشترین تا کمترین سهم را در پیش بینی توانمندی سازی دبیران داشتند. مؤلفه فرهنگ سلسله مراتبی ، مؤلفه ی فرهنگ مشارکتی به ترتیب بیشترین تا کمترین سهم را در پیش بینی توانمندی سازی دبیران داشتند.
بررسی رابطه عوامل فرهنگی و اجتماعی با قانون گریزی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
141 - 162
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگر در جامعه ای از قوانین اطاعت نشود، منجر به ایجاد بی نظمی و هرج و مرج در ارکان مختلف آن جامعه شده و امنیت اجتماعی نیز به خطر می افتد. در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی رابطه عوامل فرهنگی و اجتماعی با قانون گریزی پرداخته است. روش شناسی: تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی است که از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ساکنین شهر سمنان هستند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 248 نفر انتخاب شده اند. میزان آلفای کرونباخ برای متغیر قانون گریزی 9/0 به دست آمد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد میزان قانون گریزی در بین 5/36 درصد پاسخگویان کم، 8/52 درصد تا حدودی و 7/10 درصد زیاد است. میانگین میزان قانون گریزی در بین پاسخگویان 3/1 (دامنه میانگین بین 1 تا 3) است که میزان کمی را نشان می دهد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین میزان اعتماد اجتماعی، میزان رضایت از زندگی با میزان قانون گریزی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. همچنین بین میزان احساس آنومی با قانون گریزی پاسخگویان رابطه معنادار مستقیم وجود دارد. بین احساس تبعیض و جمع گرایی با میزان قانون گریزی پاسخگویان رابطه معنادار ملاحظه نگردید
واکاوی بحران هویت زنان زیر تیغ داعش در رمان الکافره بر پایه نظریه اریکسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت تصویری ذهنی است که شخص در پاسخ به «چه کسی بودن؟» و «چگونه زیستن؟» خود می دهد. این مقوله که توسط جامعه به افراد اطلاق می شود، تدوینی از خویشتن است که نحوه رفتار، اندیشه و احساسات شخص را تبیین می کند. این مسئله روانی- اجتماعی این امکان را به فرد می دهد تا بازخورد خود را نسبت به جهان پیرامون و دیگران مشخص کند. به عبارت دیگر؛ هویت، پدیده ای ثابت نیست، بلکه دارای لایه و ابعادی گوناگون است که همین سیال بودنش، سبب پویایی و قرارگیری اش در معرض خطر می َشود، و در نهایت خطری که وارد لایه های بنیان هویت می شود، بحران آن را به وجود می آورد. اریک اریکسون اولین کسی است که اصطلاح «بحران هویت» را به کار برد و مراحل رشد انسان را به هشت مرحله تقسیم کرد که پنجمین مرحله آن «هویت» نام دارد. رمان الکافره اثر علی بدر ، رمانی اجتماعی با پی رنگی فمنیستی است که مؤلفه اصلی آن را بحران هویت زنانی تشکیل می دهد که زیر تیغ داعش زندگی می کنند و از هویت فردی، اجتماعی و خانوادگی برخودار نیستند. هدف از این پژوهش، آشنایی خوانندگان ایرانی با وضعیت زنان و جامعه تحت سلطه داعش در رمان الکافرهالکافره بر پایه نظریه اریکسون و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی است. یافته این پژوهش بیانگر آن است که نویسنده با یک اثر اجتماعی با رویکردی زنانه، افق های تازه ای را از مسائلی مانند حقوق زنان در چنگال داعش، مردسالاری، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت سلطه داعشیان می گشاید و زخم ها و جراحت هایی را که از رهگذر اشغال عراق بر پیکره زنان جامعه وارد شده است، ترسیم می کند.
مطالعه پیامدهای بیکاری روی زندگی روزمره جوانان شهرکرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
147 - 183
حوزههای تخصصی:
از دست دادن غیرارادی شغل و یا عدم توانایی در به دست آوردن شغل با مشکلات بی شماری برای فرد، خانواده ها و جامعه ارتباط دارد. تجارب افراد از بیکاری با توجه به بستر نهادی هر جامعه در گروه های مختلف اجتماعی می تواند متفاوت باشد. پژوهش حاضر با هدف شناخت پیامدهای بیکاری روی زندگی جوانان با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 19 نفر از مردان و زنان بیکار 34-20 ساله شهر کرمانشاه جمع آوری شده است. شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی است. در این مطالعه تجارب بیکاری در پنج درون مایه اصلی تنش های روانی، اضمحلال هویت فردی و اجتماعی، مشکلات مالی، تضعیف نقش های خانواده و فرسایش سرمایه اجتماعی شناسایی شدند. یافته ها نشان داد بیکاری مهم ترین منبع استرس و نگرانی است. محدودیت مالی ناشی از بیکاری بر تصمیمات ازدواجی و فرزندآوری، کیفیت زندگی، روابط زوجین و تعاملات اجتماعی جوانان سایه افکنده است. تجربه مشترک پاسخگویان این مطالعه نشان داد نداشتن شغل چیزی فراتر از ناتوانی برای تأمین هزینه های زندگی است. افراد بیکار نه تنها شغل خود، بلکه بسیاری از ابعاد هویت فردی و هویت اجتماعی را ازدست رفته و جایگاه خود را در نظام خانوادگی و اجتماعی تضعیف شده می بینند. لذا در کنار سیاست گزاریهای کلان اقتصادی اتخاذ مقررات مربوط به بیمه بیکاری، ارائه آموزش های لازم جهت توانمند سازی افراد و مهارت های کاریابی، آموزش های فنی و مهارتی رایگان یا ارزان قیمت برای هدایت افراد به سمت فعالیت های خوداشتغالی اهمیت دارد.
نقش هدف گذاری اجتماعی، بخش بندی مشتریان و موقعیت یابی فعالیت بدنی در ترویج ورزش سالمندان ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۳۵۵-۳۲۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با پیرشدن جمعیت جهان و شیوع بیماریهای مزمن در این گروه سنی، اهمیت فعالیت جسمانی به عنوان یک عامل کاهنده خطر، بیش از پیش روشن می شود. در این مطالعه با در نظر گرفتن نقش هدف گذاری اجتماعی، به بخش بندی مشتریان و موقعیت یابی فعالیت بدنی در جهت توسعه ورزش در سالمندان ایرانی پرداخته شده است. روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی بوده و با استفاده از روش تحقیق کیفی و تکنیک تحلیل تماتیک انجام شده است. جامعه آماری افراد متخصص رشته های علوم ورزشی، علوم اجتماعی، روانشناسی، حقوق و پزشکی بودند. انتخاب نمونه با روش هدفمند و با معیار اشباع مفهومی بوده که بعد از انجام 11 مصاحبه محقق شده است. یافته ها: یافته ها با توجه به سه مؤلفه مدل بازاریابی راهبردی مبتنی بر هدف، معیارهای بخش بندی شامل ویژگیهای فردی و اجتماعی، شرایط اقتصادی و معیار فعالیت دسته بندی شدند. در هدف گذاری بخشهای شناسایی شده عواملی ازجمله زمینه یابی، تحلیل مشتری، تحلیل سیستم اجتماعی و هماهنگی سیاستی شناسایی شد و در بخش موقعیت یابی تشویق سالمندان از غیرفعال بودن به حرکت به سمت فعالیتهای گروهی و شبکه محور از جمله یافته های پژوهش بود. بحث: برمبنای سه مؤلفه بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی بر ضرورت تأکید مردم، جامعه و مسئولان بر استفاده از فعالیت بدنی جهت ترویج ورزش سالمندی و سلامت فردی و اجتماعی سالمندان اشاره شده است. درنتیجه تلاش برای فعال کردن سالمندان به صورت محله محور و برنامه ریزیهایی در مقیاس کوچک از چندین منظر اثرگذار خواهد بود که بهبود سلامت فردی و اجتماعی آنان و کاهش هزینه های درمان را در پی دارد.
رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
47 - 84
حوزههای تخصصی:
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامت محور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از زنان متاهل شهر یزد را به روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سبک زندگی سلامت محور و خشونت خانگی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سبک زندگی سلامت محور (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روانی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد، پیشگیری از حوادث وسلامت محیطی) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی داری وجود داشت. مدل معادله ساختاری نیز حکایت از تأثیر معکوس سبک زندگی سلامت محور بر خشونت خانگی داشت و شاخصهای برازش مدل نیز بیانگر مطلوبیت حمایت داده ها از مدل بود. نتایج پژوهش نشانگر اهمیت دو بعد از ابعاد سبک زندگی سلامت محور است: یکی کنترل وزن و تغذیه و دیگری ورزش و تندرستی. اساساً زنانی که ورزش می کنند حتی اگر مورد خشونت هم واقع شوند بهتر می توانند روحیه خود را حفظ کرده و همچنان برای جلوگیری از اعمال خشونت به دنبال راه حل های جدید باشند.
طراحی مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این مسئله است که؛ مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران چه مؤلفه هایی دارد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، خوارزمی، الزهراء (س)، علم و صنعت ایران، خواجه نصیرالدین طوسی، صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد آن ها برابر 6042 نفر می باشند. در بخش کیفی حجم نمونه، 8 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و در بخش کمّی تعداد افراد نمونه را با استفاده از فرمول کوکران 361 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری، طبقه ای نسبتی بود. برای جمع آوری داده ها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ در حوزه رویکردهای چابکی برابر با 703/0، در حوزه شایستگی های علمی 753/0 و در حوزه شایستگی های عمومی 889/0 بود. نتایج نشان داد که مدل چابکی فرهنگی شامل 4 شایستگی اصلی می باشد که عبارتند از: رویکردهای چابکی، شایستگی های علمی، شایستگی های عمومی و تجارب بین فرهنگی؛ برای هرکدام از این شایستگی ها چندین مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، شاخص هایی شناسایی شدند.