فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
131 - 103
حوزههای تخصصی:
در ایران، آمارها حاکی از آن است که در بیست سال اخیر مصرف قلیان به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی و به ویژه در بین زنان و دختران (نسبت به مردان) است افزایش چشمگیر داشته است به گونه ای که مصرف قلیان به پدیده یا رفتاری اجتماعی بدل شده است. با توجه به جمعیت حدود سی میلیونی جوانان و نقش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دختران و زنان جوان در روند تحولات عمومی و به ویژه تربیت نسل آینده، و افزایش مصرف قلیان به صورت خانوادگی و دسته جمعی و خلأ پژوهشی در این مسئله، مطالعه حاضر به بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مصرف قلیان در بین دختران و زنان جوان مراجعه کننده به تفرج گاه های شمال تهران می پردازد. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. در این مطالعه با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری، نرم افزار SmartPLS، مدل نظری عوامل مؤثر بر گرایش دختران و زنان جوان به قلیان، در میان 120 نمونه مراجعه کننده به تفرج گاه های شمال تهران آزمون شد؛ نتایج نشان می دهد که رابطه دو متغیر احساس محرومیت نسبی، همچنین فرایند روی آوری به مصرف قلیان با متغیر وابسته گرایش به قلیان در سطح 90 درصد معنادار هستند. به علاوه رابطه دو متغیر نحوه گذران اوقات فراغت و مصرف فرهنگی، همچنین نگرش ها نسبت به قلیان با متغیر وابسته گرایش به قلیان در سطح 95 درصد معنادار هستند.
آسیب شناسی طرح های شهری از منظر حق به شهر (نمونه موردی: طرح شهری نواب - گسترش مترو در محله بریانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
25 - 1
حوزههای تخصصی:
بیش از 4 دهه از زمان تهیه و اجرای طرح های شهری به هدف سامان دهی فضای شهری می گذرد، علی رغم همه تمهیدات صورت گرفته، ارزشیابی ها نشان می دهد که این طرح ها در دست یابی به اهداف خود ناموفق بوده اند. از جمله مشکلات اصلی طرح های شهری عدم توجه به مسئله حق شهری شهروندان است. حق به شهر، یک حق بشری است که شامل تعلق یافتن شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امورشهری است. تعلق یافتن به شهر با حرکت در شهر، حضور در آن، احساس آرامش و داشتن فضاهای مناسب برای خود ممکن می شود. هدف از این مقاله آسیب شناسی طرح های شهری از منظر حق به شهر است بدین منظور محله بریانک که از جمله محلات قدیمی و فرسوده شهر تهران است و طرح شهری نواب و گسترش مترو درمحدوده آن اجرا شده است، انتخاب شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دو طرح های پیاده شده در محله بریانک، نه تنها هیچ تناسبی با مولفه های حق به شهر نداشته ، بلکه مبتنی بر سیاست های غصب و تصاحب فضایی هستند، که در آن به بهانه ارائه خدمات عمومی و نوسازی، زمین را از چنگ جامعه ی محلی درآورده و در قالب فضای باارزش تر در بازار دوباره ادغام می شوند. بهتر است برای چکیده مقاله حداقل کلمه قرار ندهید. در هروصورت این بخش فقط برای این اضافه شده که بتوان به صفحه بعد رفت.
دلائل چند زنی در نظام معنایی زن دوم ( مطالعه موردی شهرستان ملکشاهی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
89 - 108
حوزههای تخصصی:
ازدواج را نیز به لحاظ ساختی میتوان به ازدواج تکهمسر و چندهمسر تقسیم کرد که در بین جوامع مختلف، جایگاههای متفاوتی دارند(عارف نظری و مظاهری، 1384). هرچند نظام تکهمسری همواره به عنوان معمولترین و مطلوبترین سبک زندگی مشترک بوده است(جاوید،1389). اما چندهمسری در بین بعضی از جوامع مرسوم و گاهی امری رایج محسوب میشده است. پژوهش حاضر درصدد است دلائل چند زنی را در نظام معنایی زن دوم بازیابد. معمولا در جامعه دید منفی نسبت به زنانی که همسر دوم می شوند، وجود دارد و آن هم به این دلیل است که همگی بر این عقیده اند که آنها کانون گرم خانواده ای را با ورود خود به تباهی می کشانند. اما هیج گاه از خود نمی پرسند که چرا یک زن حاضر می شود خود را در این موضع اتهام که برای خود او نیز دشواری های را به همراه دارد، قرار دهد. روش پژوهش حاضر، روش شناسی کیفی است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای یا بنیادی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری مورد استفاده در این پژوهش، مصاحبه عمیق بوده است. مشارکت کنندگان شامل 23 نفر از زنانی بود که همسر دوم بودند و در شهرستان ملکشاهی استان ایلام زندگی می کردند. نتایج پژوهش شامل 6 مفهوم ( سن بالا، اجبار، بیوه بودن، تقدیر و سرنوشت، فقر مالی و داشتن علاقه به مرد ) بود. براساس این مفاهیم به سه مقوله عمده (زمینه های اجتماعی، جامعه پذیری و کلیشه های فرهنگی) دست یافتیم. در انتها نیز «مردسالاری» به عنوان مقوله هسته شناسایی گردید...
مسیرهای دین دار شدن و ارتباط آن با میزان دین داری شهروندان (مورد مطالعه: ساکنان شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مستخرج از پژوهشی تجربی درباره مسیرهای شکل گیری دین داری افراد و ارتباط آن با میزان دین داری آنها می باشد که بر روی نمونه ای 293 نفری از ساکنان قائم شهر در استان مازندران به انجام رسیده است. یافته ها نشان دادند که در جامعه مورد بررسی، مسیر "تقاضای منفعلانه" رایج ترین و مسیر "تقاضای فعالانه" نامتداول ترین طریق برای دین دارشدن می باشند. این در حالی است که تحلیل های رگرسیونی نشان داد از میان چهار مسیر اصلی برای دین داری، مسیر "تقاضای فعالانه" دارای قوی ترین و "تقاضای منفعلانه" واجد ضعیف ترین ضریب تأثیر بر میزان دین داری افراد هستند. در یک نگاه دقیق تر مشخص شد پنج مسیر از شش مسیر فرعی که دارای ضرایب رگرسیونی معنادار برای توضیح واریانس میزان دین داری هستند تقاضامحورند و تنها یک مسیر (جامعه پذیری دینی) عرضه محور است. از طرفی، شدت ضرایب تأثیر مسیرهای فعالانه به نحو مشهودی از ضرایب تأثیر مسیرهای منفعلانه بیشتر است. لذا مقایسه میان محورهای دین داری نشان می دهد مسیرهای متفرع از محورهای فعالانه بیش از منفعلانه و مسیرهای تقاضامحور بیش از عرضه محور بر میزان دین داری افراد، تأثیرگذارند. به عبارت دیگر، بهترین مسیرهای دین دار شدن، از تقاطع طلب (تقاضا) و اراده (فعال بودن) عبور می کنند (تقاضای فعالانه). در مجموع، حدود 62 درصد از تغییرات در میزان دین داری توسط نه متغیر (مسیرهای فرعی) مذکور تبیین شده است.
واکاوی جامعه شناختی بسترهای فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های ایران برمبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلات زدگی شغلی، به معنی ارتقانداشتن و نبود تنوع و چالش در شغل، وضعیتی عینی - ذهنی است که میزان و نوع آن بین گروه های مختلف درون جامعه متفاوت است و از توانایی های فردی، ویژگی های سازمانی، امتیازات و فرصت های عینی در دسترس افراد و تصورات ذهنی آنان از این فرصت ها تأثیر می گیرد. هدف مقاله حاضر، تحلیل جامعه شناختیِ پتانسیلِ فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های ایران است. بدین منظور براساس روش های نمونه گیری حداکثر تنوع و هدفمند با 17 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های یاسوج، اهواز و تهران مصاحبه عمیق انجام شد. نتیجه تحلیل و کدگذاری داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، استخراجِ 135 مفهوم، 23 خرده مقوله، 9 مقوله محوریِ برجستگی ملاک سیاسی - جناحی تصدی پست های مدیریتی، ناامنی فضای دانشگاه، ویژگی ها و ضعف های مدیریتی، سیاست گذاری های نامناسب دانشگاهی، ارتقای علمی محور دغدغه ها، احساس تبعیض همه جانبه، ویژگی های فردی اعضا، دغدغه های مالی و اجتماعی و کمبود امکانات زیرساختی و مقوله هسته ساختاری - عاملیتی بودن پتانسیل فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی بوده است. مقوله هسته بیان کننده این است که عوامل ساختاری کلان (سیاست زدگی، ناامنی، ابهام سیاست گذاری و ...) و ویژگی های عاملیتی خرد (سطح انگیزش، داشتن مهارت ها و توانایی ها و ...) در تأثیر متقابل با یکدیگر، تعیین کننده وضعیت فلات زدگی اعضای هیئت علمی اند؛ درنهایت، مهم ترین دغدغه اعضای هیئت علمی مشارکت کننده، بحث ارتقا به منزله مهم ترین عامل ساختاری مرتبط با فلات زدگی و عامل سیاسی به منزله مهم ترین زمینه ایجادکننده فلات زدگی بوده است.
سیمای جنایی قتل های عمدی در شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
49 - 76
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در قتل عمد علاوه بر صدمات جدی به قربانیان مستقیم، نزدیکان، دوستان، گسترش شایعه یا پخش آن از طریق وسایل ارتباط جمعی، امنیت و سلامت روانی جامعه را به خطر می اندازد و نظم اجتماعی را تضعیف و موجب هراس جامعه می شود. لذا هدف این پژوهش ترسیم سیمای جنایی قتل های عمد در شهرستان ساوجبلاغ می باشد. روش شناسی : ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با روش توصیفی از میان پرونده های قتل که در خلال سال های 1385 تا 1395 در شهرستان ساوجبلاغ رخ داده اند، 82 پرونده، به شیوه تمام شمار مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: مسایل ناموسی، ارتکاب سرقت، عصبانیت دفعی، مسائل مالی، اقدامات تحریک کننده، خصومت شخصی و درگیری های لفظی به ترتیب بیشترین نقش را در وقوع قتل های شهرستان ساوجبلاغ را دارند. همچنین شیوع ارتکاب قتل در بین مردان مجرد با سطح تحصیلات پایین و در محدوده سنی 20 تا 30 سال، استفاده از طناب به عنوان شایع ترین آلت قتاله و کاهش ارتکاب قتل با افزایش تعداد فرزندان در قاتلین و مقتولین؛ اشاره نمود و در نهایت شایع ترین قتل عمد قتل های بدون برنامه ریزی می باشند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که هر یک متغیرهای مورد مطالعه بر ارتکاب قتل های عمدی شهرستان ساوجبلاغ تأثیر دارند اما میزان این تأثیر متفاوت بوده است.
پدیدارشناسی سرمایه جنسی: بررسی کیفی در تجربه زیسته زنان جوان قشر متوسط در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه جنسی همچون دیگر انواع سرمایه، ابزاری برای مبادله یا هدفی برای انباشت دارایی های مطلوب انگاشته شده است. به طور خاص انتظار می رود سرمایه جنسی برای زنان که تبعیض ها و محدودیت هایی برای دست یابی به انواع دیگر سرمایه دارند، قدرت چانه زنی در زندگی اجتماعی شان را فراهم آورد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا مبتنی بر رویکردی پدیدارشناسی، برساخت سرمایه جنسی در تجربه زیسته زنان جوان را واکاوی کند. بدین منظور با 15 نفر از زنان جوان در شهر مشهد که تجربه های متنوعی از انواع مختلف رسیدگی و مداخله در مدیریت بدنشان داشته اند و به صورت هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند سرمایه جنسی در فضای بین الاذهانی عاملان اجتماعی مدنظر، مشتمل بر مجموعه ای از ویژگی ها ازجمله جذابیت جنسی به منزله بنیان ارزش گذاری، جریان یابی بر محمل بدن، قابلیت تبدیل شوندگی به صور دیگر سرمایه، مبادله پذیری، استهلاک و فرسایش، پیروی از پدیده عرضه و تقاضا، خردشوندگی، تجمیع پذیری و استانداردیابی نسبی و بازآفرینی (مجدد و مضاعف) ازطریق سرمایه گذاری است. افتراق در تجربه عاملان اجتماعی از شکل گیری، انباشت و مبادله سرمایه جنسی، محصول ترکیب بندی ها با شدت و حدت متفاوت از ویژگی های ذکرشده است.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس سبک شنیداری زوجین در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
25-38
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی روان ﺳﻨﺠﯽ (رواﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ) ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بود که از این تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک شنیداری زوجین (دوئل، 2003) و نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1984) پاسخ دادند. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ مقیاس از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی، ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ و همبستگی با پرسشنامه نیاز به شناخت و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻣﻘﯿﺎس نیز ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یاﻓﺘﻪ ﻫﺎی پژوهش نشان داد ﻣﺪل ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی ﺣﺎﮐﯽ از ﺑﺮازش ﻣﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ روش ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ ﻣﻘﯿﺎس اﺳﺖ. ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺛﺒﺎت اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. همچنین ضریب همبستگی بین سبک شنیداری درک کردن و نیاز به شناخت در سطح 01/0 و با سبک شنیداری پاسخ دادن به صورت معکوس و در سطح 05/0 معنادار به دست آمد. ﺑﺮ اساس اﯾﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﯽ توان ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری دوئل را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﺑﺰار اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زوجین ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار داد.
جامعه شناسی گذار به سیاست سوژه در عصر جهانی شدن؛ با نگاهی کوتاه به وضعیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سیاست سوژه» اصطلاحی است که نخستین بار رابرت فریس طرح و آلن تورن تئوریزه کرد. این سیاست برآیند مدرنیته متأخر است و همگام با دگرگونی پارادایمی به بازنمایی جدیدی از امر سیاسی می انجامد. سیاست سوژه عبارت است از جایابی سوژه انسانی در کانون امر سیاسی به نحوی که هدف غایی تمامی سیاستها تحقق وجود سوژه و ابراز آن در سطوح مختلف سازمان اجتماعی باشد. ویژگی کانونی این دوره «بازاندیشگی» و نزاع کانونی آن «بازشناسی» است. فردی شدنِ تجربه امر جمعی با صورت بندی نوینی از «جامعه» همراه است که لایه نخست یا قاعده هرم زندگی جمعی را دستخوش دگردیسی کرده است. در لایه میانی یعنی در جامعه مدنی نیز با فرهنگی شدن جنبش های اجتماعی جدید و تمرکز بر حقوق فرهنگی روبرو هستیم. در لایه سوم یعنی در ساحت سیاست ورزی نیز شاهد طرح «سیاست سوژه» هستیم؛ «سیاست زندگی» جایگزین «سیاست رهایی» می شود. جهانی شدن به معنای عام گرایی فزاینده در تجربه زیسته بشر است که به واسطه فشردگی فضا و زمان ممکن می شود و افزون بر بایسته ساختن مواجهه ای نوین با امر مدرن، ضرورت گذار به سیاست سوژه را دوچندان می کند. در پایان مقاله ضمن اشاره ای کوتاه به موقعیت ایران در فرایند گذار جهانی، تحلیلی مختصر از مواجهه با این وضعیت نوپدید ارائه می شود.
«بنیادگرایی» اسلامی و بدیل های مفهومی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
3 - 30
حوزههای تخصصی:
گاه برخی مفاهیم از فرط استفاده در حوزه های مختلف، کشسان شده و قدرت توضیح دهندگی خود را از دست می دهند و به جای توضیح واقعیت، خود به حجاب واقعیت تبدیل می شوند. درباره مفهوم بنیادگرایی چه می توان گفت؟ آیا این مفهوم، توضیح دهنده آن چه که بنیادگرایی خوانده می شود، است یا باید از مفاهیم جایگزین استفاده نمود؟ آیا مفهوم بنیادگرایی را خارج از خاستگاه آن که آمریکای پروتستانِ قرن بیستم است می توان به کار برد؟ در پاسخ به این سوالات، دو گروه موافق (قائلان به کفایت مفهوم بنیادگرایی) و مخالف (قائلان به عدم کفایت) وجود دارند. لارنس، ریزبروت، آلتمیر، سامرز، شوارتز و لیندلی جزء دسته اول و از معتقدان به تعریف بنیادگرایی بر اساس تشابهات در ادیان و فرهنگ های مختلف هستند. در مقابل، قائلان به عدم کفایت مانند روتون، هانتر، سعید، بروینسن و فریدمن منتقد استفاده از بنیادگرایی در سایر فرهنگ ها و ادیان بوده و به دنبال جعل معادل برای این مفهوم هستند. یکی از این فرهنگ ها و ادیان، جهان اسلام و دین اسلام است. کاربرد اصطلاح بنیادگرایی در زمینه اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟ و چه معادل هایی را برای بنیادگرایی در جهان اسلام می توان پیشنهاد داد؟ جهت پاسخ به این سوال با 18 متخصص ، مصاحبه به عمل آمده و از خلال تحلیل محتوای این مصاحبه ها مفاهیم نص گرایی، افراط گرایی، اصول گرایی، اسلامیسم، رادیکالیسم و جزم گرایی به عنوان معادل های بنیادگرایی اسلامی به دست آمده که پس از نقد و بررسی آن ها سه مفهوم «سلفی جهادی»، «نص گرایی جهادی» و «نص گرایی تکفیری» به عنوان معادل های کم و بیش نزدیک به بنیادگرایی اسلامی، پیشنهاد گردیده اند.
تبیین جامعه شناختی نقش تغذیه سنتی در خانواده بر سلامت روانی و سلامت اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط ارتقای سلامت روانی و اجتماعی در جامعه، داشتن تغذیه سالم و فرهنگ مصرف آن است که هدف اساسی آن، فراهم آوردن شرایط جسمی و روانی لازم ازنظر رشد و تکوین ارگانیسم، تحرک و کارایی انسان ها در زندگی اجتماعی است. فرایند تغذیه انسان ها به شرایط محیطی و جغرافیایی و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی آنها بستگی دارد؛ به گونه ای که تغذیه صحیح و مصرف درست باعث سلامت پایدار جامعه می شود. پژوهش حاضر در پی بررسی تبیین جامعه شناختی نقش تغذیه سنتی در خانواده بر سلامت روانی و سلامت اجتماعی نوجوانان است. پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی بود و جامعه آماری آن، همه مادران دو شهر راز و جرگلان (خراسان شمالی) بودند که فرزند دانش آموز دبیرستانی دوره دوم (1139 نفر) داشتند. حجم نمونه با جدول مورگان، 290 نفر به دست آمد. یافته ها نشان داد بین تغذیه مادر در منزل و میزان سلامت روانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی، مشارکت، انسجام، پذیرش و شکوفایی و انطباق اجتماعی فرزندان، رابطه معنی دار وجود دارد. 19 درصد تغییرات در میزان سلامت روانی و 25 درصد تغییرات در میزان سلامت اجتماعی با تغذیه تبیین می شود. در مدل معادله ساختاری نیز تأثیر متغیر تغذیه در مؤلفه های سلامت روانی و اجتماعی تأیید شد؛ درنتیجه، انتخاب سبد غذایی توسط مادر خانواده، نقش بسزایی در کاهش نابسامانی های روانی و اجتماعی در جامعه مورد مطالعه داشته است.
رابطه توانمند سازی زنان از طریق شبکه های اجتماعی مجازی مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۴
37 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش استفاده از شبکه های اجتماعی در توانمندسازی زنان است. مطالعه حاضر روش کمی از راهبرد پیمایش بوده است که بر روی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام شده است. زنان جامعه مورد مطالعه در سطح زیاد (34.66 درصد) از استفاده از شبکه های اجتماعی برخوردارند؛ که در این میان بالاترین مقدار میانگین از آن مولفه ارتقای حضور زنان در جوامع مجازی و مشارکت های اجتماعی (65/3)است. همبستگی کل و شدت رابطه نیز بین متغیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و مولفه های توانمند ّسازی در زنان، 677/0 به دست آمد و در سطح معناداری 05/0 تایید شد که نشان می دهد، رابطه ی معنادار قوی بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی توسط زنان و توانمند سازی آنها وجود دارد همچنین استفاده از شبکه های اجتماعی، به واسطه ی افزایش دانش زنان، کاهش انزوای آنها و افزایش مشارکت اجتماعی، موجب بهبود توانمند سازی آنان می گردد. مقدار ضریب همبستگی (R) بین متغیرها نیز، 797/0 بدست آمده است که نشان دهنده ی رابطه ی قوی بین متغیرهای مستقل و وابسته برقرار بوده است. در مجموع یافته های تحقیق حاکی از آن است که شبکه های اجتماعی، یکی از موثرترین روش ها در توانمند سازی زنان در عصر حاضر است و اثرات آن در ایجاد تغییرات اجتماعی در زنان، قابل اثبات است.
شناسایی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه مردان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقریباً این اعتقاد رایج گشته است که خشونت خانگی صرف محدود به آسیب و صدمه فیزیکی اعضای خانواده علیه یکدیگر نمی باشد، بلکه می تواند رفتارهایی نظیر تهدید، تحقیر، تمسخر و فحاشی علیه مردان را نیز شامل شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه مردان می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر نوع روش پژوهش اکتشافی محسوب می گردد. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش دلفی، صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تعداد 25 نفر انتخاب شدند. همچنین جامعه آماری در مرحله مصاحبه، شامل کلیه مردانی است که در سال 99 برای مشاوره به مراکز مشاوره خانواده زنجان مراجعه می کردند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 25 نفر انتخاب شدند. در ابتدا با استفاده تحلیل تم 59 کد باز در ذیل 7 کد محوری جای گرفتند. در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی فازی 20 شاخص نهایی شدند. کدهای محوری شامل عدم رعایت حقوق زنان، مدیریت ضعیف مرد در خانواده، مشکلات تربیتی قبل از ازدواج، مشکلات جسمی و روحی، مشکلات رفتاری زوجین، مشکلات روانی مردان و مشکلات معیشتی بوده و علی رغم اینکه در راند اول دلفی تمامی موارد امتیاز بیشتر از 7 کسب کردند، اما در این مرحله برخی از مفاهیم بر اساس نظر خبرگان با هم ادغام شدند و عنوان جدیدی به خود اختصاص دادند. در راند دوم بر اساس نتایج مشخص شده که تمام شاخص ها امتیازی بیشتر از 7 کسب کردند. بر اساس نتایج تحقیق حاضر می توان گفت: بخش مهمی از خشونت علیه مردان، نتیجه عدم رعایت حقوق زنان در خانواده و اجتماع است. بر این اساس با رعایت حقوق زنان، می توان به کاهش خشونت علیه مردان امیدوار شد.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی با تمایل جوانان به خرده فرهنگ گروه های منحرف خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 72
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : پیوندهای اجتماعی جوانان، آنان را در موقعیت هایی قرار می دهند و سبک زندگی خاصی را به آنان پیشنهاد می کنند. بنابراین بررسی چگونگی این روابط اجتماعی و نیز گرایش آنان به خرده فرهنگ های خاص در نوع زندگی آینده آنان جزو عوامل تعیین کننده خواهد بود. هدف این پژوهش تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی با تمایل جوانان به خرده فرهنگ گروه های منحرف خارجی می باشد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع تحقیق، کمی است که از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری انجام، و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (سرمایه اجتماعی 0/81 و تمایل به عضویت در گروه های منحرف 0/89) مورد تأیید قرار گرفت. داده ها توسط آزمون های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیری با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که میان سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن (اعتماد، انسجام، مشارکت و تعهد) با تمایل به خرده فرهنگ گروه های منحرف رابطه معناداری وجود ندارد. میان پایبندی به تعهدات دینی (0/375-) و شناخت و تمایل به عضویت در گروه های منحرف (0/351) با تمایل به خرده فرهنگ گروه های منحرف رابطه معنادار معکوس مشاهده شد. نتیجه گیری : با توجه به رابطه معکوس پایبندی به تعهدات دینی با تمایل به خرده فرهنگ گروه های منحرف می توان نتیجه گرفت که با افزایش پایبندی به تعهدات دینی در میان جوانان می توان از تمایل آنان به گروه های انحرافی کاست.
نقش سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی با میانجیگری کار تیمی (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه بوعلی سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی با میانجیگری کار تیمی بود. روش پژوهش، کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کوواریانس محور است. جامعه پژوهش، کلیّه کارکنان دانشگاه بوعلی سینا بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم 254 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، پرسش نامه کار تیمی لنچیونی (2004) و پرسش نامه عملکرد شغلی پاترسون (1963) استفاده شد. پایایی و روایی ابزار با تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر تأییدی با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی و کار تیمی، اثر مثبت بر عملکرد شغلی کارکنان در سطح 05/0 دارد. سرمایه اجتماعی به واسطه کار تیمی، اثر مثبت و معنادار بر متغیر عملکرد شغلی کارکنان در سطح 05/0 دارد. همچنین متغیرهای سرمایه اجتماعی و کار تیمی، 24 درصد واریانس متغیر عملکرد شغلی کارکنان را تبیین می کند.
شیوع رفتارهای سیاسی در انواع ساختارهای سازمانی با واسطه گری منابع قدرت: مطالعه آموزش وپرورش استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای سیاسی، یکی از عناصر تشکیل دهنده سازمان ها محسوب می شود. این نوع رفتارها محیط کاری تفرقه افکن و زیان باری ایجاد می کند که پیامدهای منفی فزاینده ای بر سازمان و کارکنان دارد؛ بنابراین، آگاهی از عوامل مؤثر بر رفتار سیاسی در پیشگیری و محدودکردن چنین رفتاری، نقش مهمی دارد؛ بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی شیوع رفتارهای سیاسی در انواع ساختارهای سازمانی با واسطه گری منابع قدرت؛ مطالعه آموزش وپرورش استان فارس است. در این مطالعه پیمایشی، 203 نفر از کارکنان اداره کل آموزش وپرورش فارس به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های نوع ساختار سازمانی ترک زاده و محترم (1393)، منابع قدرت مدیران ترک زاده و معینی شهرکی (1391) و رفتارهای سیاسی ترک زاده و فریدونی (2015) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS24 وAMOS16 و آزمون های آماری t تک متغیره، t زوجی، تحلیل واریانس درون گروهی، تعقیب بنفرونی و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد نوع ساختار سازمانی تواناساز، پیش بینی کننده رفتارهای سیاسی نیست و متغیر منابع قدرت در این رابطه، سهم واسطه گری ندارد؛ ولی در ساختار بازدارنده، منابع قدرت در رابطه نوع ساختار سازمانی بازدارنده با رفتارهای سیاسی، سهم واسطه گری نسبی دارد.
اثربخشی آموزش بخشایش بر نگرش به خیانت و اعتماد در روابط بین فردی زنان زخم خورده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
413 - 428
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش بخشایش بر نگرش به خیانت و اعتماد در روابط بین فردی زنان زخم خورده از خیانت زناشویی بود.این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. نمونه پژوهش 34 نفر از زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مددکاری شهرستان بیرجند بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گواه (18نفر) قرار گرفتند و پیش و پس از مداخله و سه ماه بعد، پرسشنامه های نگرش به خیانت(ATIS) و اعتماد در روابط بین فردی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss21 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین میانگین نمرات نگرش به خیانت گروه آزمایش و گواه در مراحل قبل و بعد از مداخله و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت. در میانگین نمرات اعتماد در روابط بین فردی و خرده مقیاس پیش بینی پذیری گروه آزمایش در مراحل قبل و بعد از مداخله و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (p<0.01) اما تغییرات گروه گواه معنادار نبود. بنابراین استفاده از بخشایش به عنوان یک رویکرد کارامد و مداخله اثربخش در افزایش اعتماد در روابط بین فردی زنان زخم خورده از خیانت می تواند موثر باشد.واژه های کلیدی: بخشایش، اعتماد در روابط، نگرش به خیانت، خیانت، زنان
Validation and Presenting a Model for Religion and Life lesson Based on Resilient Economy Policies from the Viewpoint of Curriculum Experts and Relevant Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was validation and presenting a model for religion and life lesson based on resilient economy policies from the viewpoint of curriculum experts and relevant teachers. Methodology: Present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (quantitative and qualitative). The research population consisted of curriculum experts (118 people) and teacher of religion and life lesson of second high school (827 people) in Mazandaran province. Based on the Cochran formula, 92 people from the curriculum experts and 232 people from the teachers of religion and life lesson were selected by random sampling method. The research tool was a researcher-made questionnaire (40 items) that its formal and content validity was confirmed by the experts of educational sciences and its reliability was calculated with using Cronbach's alpha 0.924. The data were analyzed with the methods of descriptive (frequency and percent frequency index) and inferential statistics (chi-square test) with using SPSS-20 software. Findings: The results showed that from the viewpoint of curriculum experts and relevant teachers the curriculum of religion and life lesson based on resilient economy policies confirmed and there was no significant difference between the opinions in this two groups (P>0/05). Conclusion: Finally presenting a model for religion and life lesson based on resilient economy policies that curriculum experts and authors can use it to editing the book of religion and life.
Investigating the Relationship of Teachers’ Emotional Maturity and Perception of Teacher Behavior and Students' Academic Buoyancy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was investigating the relationship of teachers’ emotional maturity and perception of teacher behavior and students' academic buoyancy. Methodology: Present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation was descriptive from type of correlation. The research statistical population was all teachers and students of fofth and sixth grade of elementary school (86 teachers and 2576 students) of Neyriz city in 2018-19 academic years. According to Krejcie and Morgan table, the research sample was 70 teachers and 350 students who were selected by cluster sampling method. The research tools were the questionnaires of emotional maturity (Singh & Bhargava, 1990), perception of teacher behavior (شریفی, 1989) and academic buoyancy (DehghaniZadeh & HoseinChari, 2012). Data were analyzed by methods of Pearson correlation coefficients and multivariate regression with enter model in SPSS software version 22. Findings: The findings showed that teachers’ emotional maturity and dimensions of social Incompatibility and lack of independence had a negative and significant relationship with perception of teacher behavior and teachers’ emotional maturity and dimensions of personality collapse and lack of independence had a negative and significant relationship with students' academic buoyancy. Other results showed that the dimensions of teachers’ emotional maturity could significantly explain 7.8% of changes in perception of teacher behavior and 11.7% of changes in students' academic buoyancy (P<0.05). Conclusion: According to the results of the present study, to improve the perception of teacher behavior and students' academic buoyancy can be increased the teacher's emotional maturity and its dimensions.
The Modeling for Improving Organizational Happiness and Environmental Performance of University, using Green Management Implementation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
purpouse: The aim of this study was to improve the organizational vitality and environmental performance of the university by implementing green management in the administrative, educational and research units of the free universities of Mazandaran province in the academic year of 2019-20. Methodology: Method in terms of practical purpose and in terms of data collection among descriptive research was correlational and in terms of method was mixed exploratory research. The statistical population consisted of 21 experts, specialists, experts in the fields of educational management and psychology, which was done using purposive sampling method and using the principle of maximum diversity to achieve theoretical saturation using semi-structured interviews. For validity and validity of the data, two methods of reviewing participants and reviewing non-participating experts in the research were used. The statistical population in the quantitative part included all faculty members, senior, middle and operational managers and officials of administrative, educational and research units of free universities in Mazandaran province in 1950. In the quantitative part, 321 people were selected as a statistical sample by relative random sampling method based on Cochran's formula. Findings: Data in the qualitative part were extracted through the implementation of Delphi technique with a semi-structured questionnaire and in the quantitative part through the implementation of researcher-made questionnaires of green management, organizational vitality and environmental performance on the statistical sample. The validity of the questionnaires was confirmed in terms of content and structure. Reliability was estimated and confirmed by Cronbach's alpha coefficient with 87%. Used. Results: Exploratory and confirmatory factor analysis showed that green management (six dimensions) has an effect on organizational vitality (seven dimensions) and environmental performance (seven dimensions) and organizational vitality has an effect on environmental performance. Also, organizational vitality played a mediating role in the impact of green management on environmental performance. Discussion: The development of economy, industry and green innovation requires culture building and efforts of every committed and responsible citizen of the country and as a matter of governance, all elements of the system must adhere to it.