فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to design an effective school model based on the model of learning organization in primary school in Tehran. Methodology: The research method was a combined research method (qualitative and quantitative) by grounded theory method and structural equation model by quantitative method. The research population was in the qualitative section of university professors specializing in primary education and in the quantitative section were experts in the field of education in Tehran in 2009-2010. Twelve people were selected as a sample in the qualitative section by purposeful method from university professors and 196 experts and specialists in education in Tehran were selected by multi-stage cluster sampling. The research tool was a semi-structured interview in the qualitative part of the interview and a researcher-made questionnaire in the quantitative part of the effectiveness of the learning schools. The data were analyzed in the qualitative part by the grounded method of exploratory theory and in the quantitative part by the structural equation model test and factor analysis. Findings: The results showed that the model of confirmatory factor analysis of the first stage and the relevant factor were: empowerment of human resources (with a factor of 0.926), establishment of teaching and learning system (with a factor of 0.910), extracurricular activities (with a factor of 0.914), Competencies of managers (with a factor of 0.910), competencies of teachers (with a factor of 0.978), educational policies (with a factor of 0.934), technological facilities (with a factor of 0.905). Conclusion: Based on the research findings, it can be said that the priority factors of effective schools are: First priority: Empowerment of human resources, Second priority: Establishment of teaching and learning system, Third priority: Extracurricular activities, Fourth priority: Competencies of principals, Fifth priority: Teachers' competencies, Sixth priority: Educational policies, Seventh priority: Technological facilities.
Identify the Effective Factors on Justice-Oriented in Attracting, Retaining and Promoting Human Resources and Provide an Appropriate Pattern(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the factors affecting justice-oriented in attracting, retaining and promoting human resources and provide a favorable model. Methodology: This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation. The study population was all articles related to the role of justice-oriented in attracting, retaining and promoting human resources in the scientific databases of Magiran, Scopus from 1991-1992 (227 articles) and managers and human resources experts in government organizations in Tehran in 2018-19. The research sample consisted of 40 articles and 15 experts who were selected according to the principle of theoretical saturation and purposive sampling. Data were collected by filing methods and interviews with specialists and their psychometric indices. Content analysis method was used to analyze the data. Findings: The results showed that the effective factors in justice-oriented in all three processes of recruitment, retention and promotion of human resources included both external and internal factors. For the external factor in all three processes of recruitment, retention and promotion of manpower, four dimensions including cultural (5 common indicators for all three processes of recruitment, retention and promotion of human resources), economic (5 common indicators for all three processes), social (4 indicators Common to all three processes) and political (1 common indicator for all three processes) and for the internal factor three dimensions including management of ethics, values and culture (6 common indicators for all three processes), individual (indicators were different and 4 indicators to attract , 3 indicators for maintenance and 6 indicators for upgrade) and internal indicators (indicators were different and 5 indicators for absorption, 5 indicators for maintenance and 5 indicators for upgrade) were identified. In total, 2 factors, 7 dimensions and 48 indicators were identified and based on that, an appropriate model of factors affecting justice-oriented in attracting, retaining and promoting human resources was designed. Conclusion: According to the research findings, the effective factors in justice-oriented in all three processes of recruitment, retention and promotion of human resources included both external and internal factors
ساختار خانواده ایرانی در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان نهاد یا گروه اجتماعی دائماً در حال تغییر و تحول است. مطالعه ساختار خانواده و کم وکیف کارکردها در ارتباط با اعضایش و جامعه، مهم ارزیابی می گردد. متاسفانه در تاریخ طولانی ایران تحول خانواده به طور جدی مورد مطالعه قرار نگرفته است. این مقاله تلاشی مقدماتی برای شناخت ساختار و کارکردهای خانواده در دوره ساسانی با روش اسنادی است. یافته های این تحقیق نشان می دهد؛ نوع غالب خانواده در دوره ساسانی «خانواده گسترده» بوده که با دو نهاد سیاسی و دینی دیگر، جامعه آن روز ایران را می ساخته است. ساختار خانواده در این دوره مردسالار بوده و تعدد زوجات رواج داشته و ازدواجهای درون گروهی تجویز می شده است. دین رسمی زرتشتی خانواده را نهادی مقدس و نقش اصلی آن را فرزندآوری می دانسته است. کارکردهای اصلی دیگر خانواده تولید و تامین اقتصادی خانواده و اجتماعی کردن و آموزش فرزندان بوده که باید شغل پدر و مادر را به ارث برده و ادامه می دادند. در این دوره خویشاوندان پدری جایگاه برتری نسبت به خویشاوندان مادری داشته اند، و پسر ارشد با همسر و فرزندانش با پدر و مادر زندگی می کرده است.
سه اپیزود انقلاب فرهنگی: از پیدایی تا نهادینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب فرهنگی بیشتر به یکی از نتایج ناگزیر انقلاب اسلامی فروکاسته شده و پیامد تحمیل اراده ی حاکمیت بر نظم دانشگاهی دانسته شده است. حال آنکه چیستی این رخداد تنها با درنظرگرفتن شرایطی که آن را امکان پذیر کردند، ارتباطش با جامعه و توصیف فربه ی رخدادهای گوناگون قابل درک است. افزون بر این، مشکل اصلی پژوهش های موجود این است که بر لحظه ی پدیداری انقلاب فرهنگی تمرکز دارند. از این رو، در این مقاله، کوشش شد با تکیه بر تحلیل هم آیند توصیفی عمیق تر ارائه شود، و سپس به این موضوع مهم پرداخته شود، چگونه انقلاب فرهنگی به امری پروبلماتیک در سال های پس از انقلاب بدل شد. با تکیه بر تحلیل تاریخیِ مجموعه عوامل هم آیند، سه اپیزود پیدایی، نهادینگی، و بازگشایی دانشگاه ها شناسایی شدند. افزون بر این، مجموعه ای از رویدادها ردیابی شدند، از قدرت یافتن اسلام گرایان، ضعف دولت، تسخیر سفارت آمریکا، و ناآرامی های مرزی تا پاکسازی های گسترده، انتخابات نخستین مجلس، و بمب گذاری ها (در دفتر حزب جمهوری اسلامی و ساختمان نخست وزیری)، که در مرحله پیدایش اثرگذار بودند. وانگهی مجموعه رخدادهای درهم تنیده ای در متن مقاله گزارش شدند، مانند: ویژگی دانشگاه پساانقلابی، گستره ی انقلاب فرهنگی، و مسئله ی مقام مسئول در حوادث دانشگاه. توضیح همه ی این فرآیندها نشان می دهد چگونه چهره ی تازه ای از اداره ی جامعه در سال های پس از انقلاب ذیل پروبلماتیک فرهنگ ممکن شد. در این مقاله به هم آمیزی مؤلفه های گوناگون این پروبلماتیک یعنی برآمدن عقلانیت دینی، نهادهای متمایز، تکنیک ها و رویه های تازه ای برای اداره جامعه جایگزین شیوه های پیشین و از این مهم تر، توصیفی ژرف از کشمکش های نیروهای گوناگون پرداخته شد
بررسی حالت ایستایی در دوران پیش از تاریخ سرزمین ما(بر بنیاد نظریه تمدنی توینبی و تطبیق با شواهد باستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تفکر توینبی (۱۸۸۹-۱۹۷5)، دوران ایستایی جامعه را می توان دوره نا پویایی، سکون و بی تحرکی دانست. اعضای چنین جامعه ای پاسخی در برابر چالش های پیش رو نداشته، حالتی منفعل به خود گرفته و تسلیم شرایط موجود می شوند. به عبارتی، جامعه ایستایی همچون ماد، جامعه ای است که در حالت کلی تا حدودی فاقد مکانیسم های اساسی دگرگون بخش بوده و نوعی راکد بودن و بی حرکتی از شاخصه های آن تلقی می شود. طبق چنین نظریه ای، پیدایش تمدن در ایران باستان نتیجه یک انقلاب و همچنین حرکت جامعه از گذشته ای ایستا به سوی آینده ای پویا تلقی می شود. درهرحال، این مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی در پی این هدف است که مشخصه های جامعه ماد را پیش از مرحله پویایی با استناد به شواهد موجود موردبررسی قرار داده و تحلیل نماید. رهاورد این پژوهش نشان دادن چگونگی تطبیق یا احتمالاً عدم تطبیق نظریات تمدنی توینبی با بخشی از تاریخ ایران باستان است. درعین حال، تجزیه وتحلیل مشخصات کلی جامعه ایستای ماد با استناد بر حقایق و شواهد تاریخی و این که هرگز جامعه ای همچون ماد به رغم ایستایی به طور مطلق فاقد دگرگونی درونی نبوده، از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است.
پژوهشی بر شاخص ترین نقوش نمادین گیاهی در گچبری های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر دوران باستان نقوش و نشا ن های نمادین علاوه بر جنبه های تزئینی بیانگر مسائلی مهم در باب فرهنگ، هنر و حتی ساختارهای اجتماعی یک حکومت و کشور است. در دوره ساسانی نیز نقوش نمادین با توجه به درهم آمیختگی دین و سیاست رونق بیشتری گرفته است، به نحوی که در اکثر آثار هنری به جای مانده از دوره ساسانی می توان نمونه ای از آن ها را مشاهده نمود. هنر گچبری در دوره ساسانی ازجمله هنرهای توسعه یافته ای است که نسبت به دوره های قبل به اوج پختگی خود رسیده و شاهد کاربرد وسیع آن به صورت اشکال متنوع نمادین در بناها و کاخ های ساسانی هستیم. بررسی نقوش گیاهی نمادین گچبری های دوره ساسانی، ضرورتی است که متأسفانه تاکنون به طور مستقل و مبسوط به آن پرداخته نشده است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی به شمار می رود. نتیجه این بررسی نشان می دهد که غالب نقوش نمادین موجود در گچبری های دوره ساسانی ریشه مذهبی دارند، این نقوش هرچند در قالب نقوش متعدد و متنوع گیاهی به نمایش درآمده اند، لیکن هر یک از آن ها به عنوان یک سمبل از باورهای دینی و اعتقادی است. انگور و درخت زندگی ازجمله نمادهایی است که در ایران نمادی از باروری و برکت و جاودانگی هستند و همواره در این دوره این نقوش در آثار گچبری قابل مشاهده است، همچنین نقش نیلوفر معرف یکی ایزدان دین مزدیسنا است.
تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان با تأکید بر باغ بانوان های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
103-129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان طراحی شده است. ایده اصلی تحقیق از نظریه گیدنز استخراج شده که استفاده از مکان های جدید را بر گروه های مختلف جامعه مؤثر می داند. با توجه به این که باغ های زنان به تازگی در برخی از شهرهای ایران ازجمله اصفهان تأسیس شده اند به نظر می رسد که این فضاها می توانند بر بازاندیشی و هویت نوین زنان مؤثر باشند. در این پژوهش 330 نفر از زنان شهر اصفهان که طی یک دوره زمانی 120 روزه به باغ های این شهر مراجعه کرده اند به عنوان نمونه آماری از جامعه آماری شهر اصفهان انتخاب شده اند. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی چندمرحله ای بوده و از میان باغ های واقع در محله های مختلف، 6 باغ انتخاب شده و پاسخگویان سپس از میان این باغ ها برگزیده شده اند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ای بوده که توسط محقق طراحی شده و به وسیله شیوه های علمی، ارزیابی شدند که داده های نهایی حاکی از معناداری گویه ها و صحیح بودن نهایی پرسشنامه بوده است. داده های به دست آمده سپس با استفاده از آزمون های آماری مختلف از جمله معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داده اند که فضاهای نوین شهری تأثیرات مؤثری بر تغییر دیدگاه و بازاندیشی هویتی زنان داشته اند اگرچه این تغییرات به دلیل تازگی تأسیس باغ ها غالباً در حوزه نظری صورت گرفته و هنوز تا بروز تغییرات عملی ناشی از فضاهای نوین، راه زیادی در پیش است.
رابطه بین مصرف گرایی و جهت گیری های ارزشی با شهروندی زیست محیطی در بین شهروندان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندی زیست محیطی، مفهومی است چندبعدی از تکالیف و وظایف(فردی و اجتماعی) که شهروندان را به مسائل زیست محیطی در ابعاد مختلف(آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، رفتار زیست محیطی، مصرف مسئولانه و پایدار، نگرانی زیست محیطی و اخلاق زیست محیطی) حساس تر کرده و به گسترش مطالبات شهروندی زیست محیطی و رفتارهای مطلوب زیست محیطی در ابعاد فردی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و مادی و فرامادی منجر شده است. تحقیق مطالعه حاضر با هدف مطالعه رابطه بین مصرف گرایی و جهت گیری های ارزشی با شهروندی زیست محیطی در بین شهروندان تبریزی انجام یافته است. روش مورد استفاده در تحقیق حاضر پیمایشی است. از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جهت جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان بین 64-15 سال کلان شهر تبریز به تعداد 407 نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران تعیین و به روش نمونه گیری خوشه ای، برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که بین میزان مصرف گرایی و شهروندی زیست محیطی همبستگی معنی دار و منفی(48/0-) وجود دارد و نیز بین میزان جهت گیری ارزشی با شهروندی زیست محیطی همبستگی معنی دار و منفی(54/0-) وجود دارد.
تحلیل پدیده طلاق در بستر وضعیت فرهنگی -اقتصادی استان فارس طی سالهای ۱۳۹۰ - ۱۳۹۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
147 - 132
حوزههای تخصصی:
طلاق یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و جمعیتی امروز کشور به شمار می آید. در دو دهه اخیر میزان های طلاق در کشور روند صعودی داشته است. در مطالعه حاضر تلاش شد که وضعیت و روند تغییرات طلاق در استان فارس بررسی شود. برای این هدف اطلاعات سرشماری ها و نیز داده های ثبت احوال طی سال های 1390 تا 1398 تحلیل شد. رویکردهای عقلانی اقتصادی و گذار دوم جمعیت شناختی به عنوان مبانی نظری تحقیق حاضر در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که نسبت طلاق به ازدواج طی سال های مورد بررسی روند صعودی داشته است. بیشتر طلاق ها در فاصله پنج تا ده سال بعد از ازدواج و در سنین اوج فرزندآوری اتفاق می افتند. یافته ها همچنین نشان داد که بین میزان بیکاری مردان و نسبت طلاق همبستگی مثبت و در مقابل بین میزان بیکاری زنان و نسبت طلاق همبستگی منفی وجود دارد. بین نسبت جمعیت با تحصیلات دانشگاهی و نسبت طلاق همبستگی مثبت وجود دارد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که کاهش میزان بیکاری مردان و برگزاری کلاس های آموزشی برای زوجینی که پنج سال از زندگی مشترک آنها گذشته است می تواند شمار و نسبت طلاق را کاهش دهد.
دلالت های فرهنگی زندگی مرزنشینی: مطالعه موردی شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
41 - 64
حوزههای تخصصی:
همواره اندیشه های ناسیونالیستی و نابرابری های اقتصادی-فضایی سعی کردند سویه هایی از جهان مرزنشینی را آشکار کنند؛ اما این نوع «آشکارگی» برای جهان مرزنشینی هستی مستقلی قائل نیستند و آن را در تقابل با جهان مرکزنشینان بیان می نمایند، درنتیجه این نظریات، آن گونه که باید به ذات و معنای در جهان مرز بودن دست نیافته اند. ضمن اهمیتی که این نظریات در آشکار نمودن سویه هایی از در جهان مرز بودن دارند، این پژوهش درصدد است تا با در نظر گرفتن هستی مستقل برای مرز، چیستی این جهان را از جنبه ای دیگر آشکار نماید در نظر گرفتن هستی مستقل برای مرز بدین معناست که یک پیش زمینه تاریخی آشکارگی مرز را برایمان فهم پذیر می سازد و به نوبه خود نیز مرز مسبب آشگارگی هستنده ها و جهان پیرامون خودش، در معنای انتیک و انتولوژیک به گونه ای خاص می-شود. روش این تحقیق تلفیقی از روش اسنادی- تحلیلی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی ون مانن است. یافته های این پژوهش بیانگر این است که اندیشه «برساخت» ملت شرایط آشکارگی مرزها را فراهم ساخت اما مرزها بعد از شکل گیری، به نوبه خود بر نحوه ی آشکارگی هستنده های جهان پیرامونشان اثر گذاشتند. مرزها مسبب آشکارگی جهان پیرامونشان نه در ذات و چیستی خویش بلکه به صورتی دیگر می شوند. «ناپایداری»، «ناامنی»، «دلهره آور بودن» ساختارهای وجودی هستنده های جهان مرز هستند. هم چنانکه مرزها جهان پیرامونشان را به شیوه ای خاص آشکار می کنند، بر «دازاین» مرزنشینان نیز اثر گذاشته و مرزنشینان را به عنوان مردمانی «نگران و اقامت نا گزین» آشکار می کنند.
تجربه زیسته سوء مصرف مواد مخدر در میان جوانان کرد (مطالعه موردی: استان سلیمانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
58 - 33
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضرجهت مطالعه تجربه زیسته ى جوانان معتاد به مواد مخدر در استان سلیمانیه کردستان عراق انجام گرفته است. در سال هاى اخیر، سوء مصرف مواد مخدر در جهان افزایش یافته است و کشورهاى در حال توسعه، هزینه هاى قابل توجهى در نتیجه ى خسارت هاى ناشى از سوء مصرف مواد مخدر متقبل مى شوند. در کردستان عراق که جنگ و آوارگى در شرایط سیاسى و اجتماعى این منطقه بسیار تاثیر داشته است و از لحاظ جغرافیایى در مجاورت کشورهاى هم چون ایران و ترکیه مى باشد، در سال هایى اخیر رشد قابل توجهى را در شیوع سوء استعمال مواد مخدر داشته است. تحقیق حاضر از نوع تفسیری بوده و با استفاده از روش کیفى و رویکرد پدیدار شناسى انجام شده است به صورتی که اعتیاد به عنوان پدیده اى اجتماعى مورد مطالعه و فهم واقع گردیده است. براى گردآورى داده ها از تکنیک مصاحبه استفاد گردیده و با 15 جوان معتاد از دو زندان «معسگر سلام» و «بازپروری بزرگسالان» مصاحبه انجام شده است. براى تفسیر و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتواى کیفى استفاده شده با استفاده از کدگذارى متن مصاحبه ها، به دسته-بندى داده ها پرداخته شده است. شش مقوله از کدگذارى ها استخراج گردید که شامل «خانواده نابسامان و خویشاوندان»، «آوارگی و مهاجرت»، «وضعیت اقتصادی نا مناسب»، «نا آگاهی و سهل انگاری نسبت به مواد مخدر و عدم اطلاع رسانی مناسب»، «شیوع سیگار و مشروبات الکلی» و «دوستان ناباب» مى باشند. کلیدواژگان: جوانان، اعتیاد ، مواد مخدر ، معتاد، کردستان عراق، سلیمانیه
دیوارهایی که ترک می خورند: پیش روی آرام عاملیت زنان، مطالعه ی موردی زنان ترکیه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاملیت ، در بسیاری از مطالعات با طبقات متوسط بالا گره خورده است، در مقابل، برای طبقات متوسط پایین و فرودست بیشتر در مفهوم انقیاد و اطاعت به کار می رود. مقاله ی مورد نظر، با کاوش در زندگی زنان طبقات متوسط به پایین در خاورمیانه مسلمان با تأکید بر زنان مذهبی- سنتی آنکارا و تهران، می کوشد مسیر خلاف نظریه های جاری را نشان دهد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، از نوع تحلیل تماتیک و مصاحبه های شناختی و نیمه ساخت یافته با 50 زن در تهران و آنکارا، توانست نشان دهد که دانش کافی در مورد معانی عاملیت زنان برای افرادی که در مناطق محافظه کار غیر غربی به ویژه خاورمیانه زندگی می کنند ، وجود ندارد. نتایج نشان داد که پیش روی زنان مذهبی – سنتی در زندگی روزمره شان ممکن است خاموش، پنهان و کند باشد؛ اما این زنان با تحصیلات و اقتصاد پایین، توانسته اند عاملیت خود را به نمایش بگذارند. نه تنها این زنان ؛اغلب با توجه به انتظارات اجتماعی، فرهنگی، سنتی و مذهبی به عنوان شخصیتی مطیع، منفعل و مطیع فکر و رفتار نمی کردند؛ بلکه در عین آگاهی به دنبال توزیع مجدد امکانات و فرصت های خود و همچنین کسب استقلال درونی -آنچه در وضعیت فعلی آنها- می گذرد، هستند
سنخ شناسی دین داری در میان جوانان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به سنخ شناسی دین داری در میان گروهی از جوانان 21 تا 36 ساله ی شهر رشت می پردازد. رویکرد پژوهش ،کیفی و با روشِ تحلیلِ روایت و با ابزار مصاحبه نامه از نوع روایی انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش، تلفیقی از آرای جامعه شناسان دین در خصوص وضعیت دین داری در جهان مدرن و حجم به دست آمده از نمونه های پژوهش، 16 تن بوده است. مهم ترین نتایج پژوهش عبارتند از: 1) تمام مصاحبه شونده ها از فرهنگ دینی خانوادگی فاصله گرفته بودند و از دین داری خانواده ی خاستگاهی به نحو قابل توجهی دور شده اند؛ 2) آنان از الگوی دین داری رسمی که شریعت مدارانه و همچنین الگوی دین داری حوزوی که فقه مدارانه است، نه تنها به نحو اساسی فاصله دارند؛ بلکه منتقد آن نیز هستند؛ 3) الگوی مسلط دین داری، دین داری عاطفی است؛ 4) تأثیرگذاری تجربه هایِ زیسته و نظام های شناختیِ در دسترس آنان، در شکل گیری مسیر حرکت دین داری شان مشهود و مشخص است، که با دیدگاه نظریه پردازان در چارچوب نظری نیز سازگار است.
ارزیابی تأثیرات ویروس کرونا در به تعویق افتادن المپیک توکیو
حوزههای تخصصی:
به تعویق افتادن المپیک، با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا، جهان ورزش را با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی تأثیرات ویروس کرونا در به تعویق افتادن المپیک توکیو است. این تحقیق، از نوع تحقیقات ثانویه است که با استفاده از روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است. منابع بر اساس ارتباط مفهومی با موضوع، جمعآوری شدهاند. مطالعات نشان می دهد که بیشترین ضرر و آسیب به تعویق افتادن المپیک توکیو برای ورزشکاران بوده است. با توجه به عدم اطمینان از برگزاری مسابقات در تقویم جدید المپیک، تمامی ذی نفعان نیز با شرایطی غیر قابل پیش بینی مواجه شده اند. در این میان استفاده بهینه از فناوری و مقابله با دوپینگ بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از این رو پیشنهاد می گردد، سازمان های ذی نفع با برنامه ریزی انعطاف پذیر، زمینه ای فراهم آورند تا ورزشکاران در شرایطی بهتر به فعالیت بپردازند و آمادگی خود را برای رقابت در بازی های المپیک، به دست آورند.
بازنمایی تطبیقی چشم انداز و سیاست های نهاد آموزش عالی در هفت کشور جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی تجارب هفت کشور جهان در زمینه ی چشم انداز و سیاست های نهاد آموزش عالی این کشورها بود. این مطالعه، از نوع کیفی بوده و با روش مطالعه ی تطبیقی جورج بردی انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه، به شکل هدفمند و با نظر خبرگان این قلمرو با در نظر گرفتن پراکندگی جغرافیایی و متفاوت بودن سیستم آموزش عالی، هفت کشو؛ آمریکا، ایران، آلمان، انگلستان، روسیه، ژاپن و چین هستند. ابزار پژوهش برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز، فیش برداری از اسناد و گزارش های بین المللی، مقالات و کلیه ی مدارک موجود بود. مراحل این پژوهش به دو مرحله؛ توصیف و تفسیر، همجواری و مقایسه تقسیم بندی می شود..این مطالعه نشان داد جریانهای قوی چون ؛ بین المللی شدن، تضمین کیفیت، ارتباط با صنعت، استقلال فزاینده ی دانشگاهها وتحول درشیوه های سنتی حکمرانی دانشگاهی؛ اکنون فقط مخصوص کشورهای توسعه یافته نیست. این جریانات غالب درنظام های شرقی چون؛ چین و ژاپن و کشورهای درحال گذاری چون ایران و روسیه نیز مشهودند. تمایزهایی نیز که به چشم می خورد؛ علاوه براینکه از بافتار تاریخی وفرهنگی اثر می گیرد، به فاز و مرحله ی توسعه و توان علم و فناوری کشورها مرتبط است.
« تجربه اندوزی ناهمگون در بستر موافق »: فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگرانِ غیرآکادمیکِ تئاتر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری در گروه های حرفه ای یکی از انواع جامعه پذیری است که به فرایند یادگیری نقش ها، ارزش ها، هنجارها و مهارت های مربوط به حرفه یا گروه اجتماعی اشاره دارد. هدف این مطالعه، کشف فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگران غیرآکادمیکِ تئاتر در شهر تهران، به مثابه یک گروه حرفه ای است؛ کشف و شناسایی فرایندهایی که طی آن، فرد مبتدی، به عضوِ حرفه ایِ گروهِ بازیگرانِ تئاتر تبدیل می شود. تحقق این هدف از طریق فهم و شناسایی «داستان بازیگر شدن» مصاحبه شوندگان تحت هدایتِ روشِ گرانددتئوری دنبال شده است. از مجموعهمقولات بستری/شرایطی، «بستر موافق» به عنوان مقولههسته انتزاع، و از میان مقولات فرایندی/تعاملی، مقوله«تجربه اندوزی ناهمگون» به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. از ترکیب این دو مقوله، مقولهمرکزی نهایی به دست آمد: «تجربه اندوزی ناهمگون در بستر موافق». این مقوله نمایان گر یک جامعه پذیری غیرمنسجم و غیرنیت مند است که یک حرکت اُفتان وخیزان تا حرفه ای شدن را نشان می دهد. عملکرد این فرایند عمدتاً از طریق یادگیری های پراکنده از دانش و مهارتِ افراد باتجربه تر، و مواجهه با پدیده های حاوی ظرفیت آموزشی است که بر سر راه بازیگران غیرآکادمیک قرار گرفته است.
سینما، نئولیبرالیسم و طبقات فرودست: تحلیل اجتماعی فیلم «من، دنیل بلیک» اثر کن لوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم «من، دنیل بلیک» اثر کن لوچ، فیلم ساز چپ گرای انگلیسی است که نخل طلای جشنواره کن را از آن خود کرده است. کن لوچ در این فیلم، اگرچه بوروکراسی فرسایشی نظام خدمات اجتماعی بریتانیا را به نقد می کشد اما به چیزی بیشتر از بوروکراسی اداری می پردازد؛ او با زبانی بسیار گزنده، در قالب درامی سیاسی و تأثیرگذار، نئولیبرالیسم را به چالش می کشد. در این مطالعه، با استفاده از مفاهیم نئولیبرالیسم و شهروندی، به تحلیل نشانه شناختی آخرین ساخته کن لوچ می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فیلم «من، دنیل بلیک» اگرچه به صورتی اغراق آمیز رنج و محنت طبقه کارگر و فرودست جامعه را در برابر دولتی بی رحم به تصویر می کشد و «بازتاب» دقیقی از جامعه بریتانیا نیست و کژتابی هایی دارد اما کن لوچ در «شکل دهی» افکار عمومی که هدف اصلی او از ساخت این فیلم بوده موفق است. در این تحقیق از روش نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده است.
سالمندی مشقت بار: پیامد سالخوردگی جمعیت در مناطق روستایی شهرستان بدره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۳۵۵-۳۱۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه:در دهه های اخیر جمعیت جهان با چالش عمده ای تحت عنوان «سالخوردگی جمعیت» یا «سونامی سالخوردگی» مواجه شده است که ریشه در عواملی همچون کاهش نرخ رشد جمعیت و مهاجرت جوانان به شهر دارد. مشاهدات میدانی در مناطق روستایی شهرستان بدره نشان می دهد که سالخوردگی روستایی تبدیل به یک مسئله اجتماعی پنهان شده است که تاکنون مطالعه جامعی روی آن انجام نشده است. از همین رو، این پژوهش قصد دارد تا به بررسی ابعاد این پدیده بپردازد. روش: از روش نظریه زمینه ای و تکنیک های آن از جمله مصاحبه به عنوان تکنیک اصلی و مشاهده همراه با مشارکت و داده های آماری به منزله تکنیکهای مکمل جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. با 21 نفر (شامل 12 زن و 9 مرد) از سالمندان 65 ساله و بالاتر ساکن در شهرستان بدره مصاحبه به عمل آمد. یافته ها: سالمندان مناطق روستایی از نوعی سالمندی مشقت بار رنج می برند. روابط اجتماعی اندک، فقدان سواد، وابستگی شدید اقتصادی به دیگران و نهادهای حمایتی، تنزل منزلت اجتماعی، سطح پایین سلامتی، تعلیق زمانی و تداوم شغلی مهم ترین شاخصهای این نوع از سالمندی به شمار می روند. بحث: پدیده سالمندی روستایی در شهرستان بدره با ادعاهای نظریه های غربی همچون نظریه های مشارکت، عدم مشارکت و استمرار همخوانی ندارد. چراکه در این مناطق روستایی اگرچه افراد سالخورده در حد توان خود همچنان به فعالیتهایی می پردازند که استمرار فعالیتهای قبلی آنها به شمار می رود اما این نوع از فعالیت دلالت بر دوران سالمندی موفق ندارد. اکثر این افراد ازلحاظ اقتصادی و اجتماعی وابسته به سایر اعضای خانواده خود بوده و هدف آنها از استمرار فعالیتهای خود نیز تا حد زیادی تسکین این نوع از وابستگی است.
مقایسه توسعه اجتماعی در برنامه های پنجگانه عمرانی و توسعه در قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۱۱۷-۵۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توسعه فرایندی چندبعدی است که شامل جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی می شود. برنامه ریزیهایی که تا کنون پیاده شده اند، عمدتاً کانون توجه خود را رشد اقتصادی و توسعه صنعتی قرارداده و عوامل اجتماعی و فرهنگی رشد را تا حد زیادی مورد بی توجهی و غفلت قرار داده اند. در این پژوهش توسعه اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش: در پژوهش حاضر از تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. توسعه اجتماعی با شاخصهای رفاه گرایانه و شاخصهای انسان گرایانه مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، قوانین پنج برنامه عمرانی قبل از انقلاب 1356-1327 و قوانین پنج برنامه توسعه جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی 1394-1368 بودند. به دلیل آن که جامعه آماری تحقیق، تمامی قوانین برنامه های عمرانی و توسعه، بود لذا نمونه گیری در تحقیق وجود ندارد. یافته ها: در قوانین توسعه قبل و بعد انقلاب اسلامی، در بعد توسعه اجتماعی، تأکید بر شاخصهای رفاه گرایانه توسعه اجتماعی بوده است و شاخص انسان گرایانه توسعه اجتماعی در هر دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد کم توجهی زیادی قرار گرفته است به شکلی که به برخی از شاخصهای انسان گرایانه توسعه (تکثر سیاسی و اجتماعی، برابری حقوق) هیچ توجهی نشده است. بحث: چه در برنامه های قبل و چه در برنامه های بعد از انقلاب اسلامی، هر برنامه نسبت به برنامه قبل از رشد و توجه بیشتری به شاخصهای توسعه برخورداری بوده است. ولی آنچه مشخص است اینکه از منظر برنامه ریزان توسعه در ایران، توسعه اجتماعی به معنای پرداختن به یک بعد آن، و آن هم شاخصهای قابل رویت و مادی است در صورتی که توجه نکردن به شاخص های انسانی خود یکی از عوامل بازدارنده توسعه است.
بررسی عوامل مؤثر بر اضطراب و افسردگی حاکم در بین معلمان و تأثیر آن بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر استرس، اضطراب و افسردگی حاکم در بین معلمان مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهر همدان و تأثیر آن بر سلامت روان دانش آموزان بود. روش: روش این مطالعه از نوع علی، مقایسه ای و جامعه آماری آن، شامل کلیه معلمین زن و مرد شاغل در مدارس ابتدایی پسرانه ناحیه 2 شهر همدان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 100 نفر انتخاب شد. داده ها از طریق ابزار پرسشنامه استاندارد DASS (لویبوند و لویبوند، 1995)، به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از ازمون t مستقل در سطح معناداری 0.005 و با استفاده از نرم افزار SPSS.22 انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین میزان افسردگی معلمین زن و مرد (61/0=sig) و میزان استرس و اضطراب آنها (70/0=sig) تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان سابقه تدریس و اضطراب معلمین (08/0=sig) و میزان افسردگی معلمین (09/0=sig) در گروه های سنی مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش میتوان گفت، استرس و افسردگی از جمله عوامل مهم و اساسی هستند که رفتار، روش تدریس، سلامت روانی معلمان را تحت تأثیر قرار می دهد که خروجی آن دانش آموزانی مضطرب، دلسرد، کم سواد و منفعل را تحویل جامعه خواهد داد. تضمین آینده جامعه نیاز به معلمانی توانمند، سالم و با نشاط و دانش آموزانی فعال، پرکار و جدی دارد. این هم ایجاب می کند تا هر جامعه ای جهت پیشبرد اهداف خود برای سلامت روانی معلمان و دانش آموزان اهمیت ویژه ای قائل باشد.