فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
گزارش ها نشان می دهد بیکاری گسترده و مداوم جوانان، در شهر کرمانشاه شایع است، در بسیاری از محلات کم برخوردار، جوانان برای تأمین معاش از حمایت خانواده برخوردار نیستند. این مطالعه به بررسی راهبردهای معیشت و بقا در میان جوانان فرودست محلات محروم شهر کرمانشاه می پردازد. داده های پژوهش از طریق روش کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده اند، حجم نمونه 30 نفر از جوانان ساکن در محلات محروم شهر کرمانشاه می باشد، از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک به عنوان استراتژی تحلیل داده ها استفاده شده است. در این تحقیق استراتژی های بقای جوانان ساکن در محلات محروم کرمانشاه در چند دسته مهم بررسی شده است: راهبرد تامین مسکن، ازدواج، تحصیل،خوراک، استقراض و معیشت سیال. برخی از مهمترین مقولات پژوهش حاضر عبارتند از : نگاه منفعت گرایانه و کارکردگرایانه به مقوله ازدواج، بی کارکرد شدگی تحصیل در بازار کار، سرپناه محقر و بی کیفیت و اتخاذ راهبردهایی برای حفظ وضعیت موجود، فقر غذایی و خارج شدن خوراک باکیفیت از سفره جوانان، توسل به قرض در رویارویی با مشکلات، پنداشت منفی از قرض و بدهی و عدم قرض از اقوام و ترجیح قرض از دوستان و در نهایت معیشت سیال و ناایمن که موجب شده جوانان مورد مطالعه وضعیت زندگی بی ثباتی داشته باشند. جوانان ساکن در محلات محروم عموما نه تنها درگیر فقر همه جانبه خود هستند، بلکه می بایست به رفع چالش های مرتبط به اعضای خانواده خود نیز بپردازند.
سبک زندگی مدرن، نگرش به حجاب و برخی باورهای اجتماعی بانوان باحجاب بالای 18 سال شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
91 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سه مقوله اصلی «نگرش به حجاب»، «سبک زندگی مدرن» و «برخی باورهای اجتماعی و سیاسی» را در بین 1200 نفر از بانوان باحجاب مناطق 22گانه شهر تهران بررسی کرده است. این تحقیق که در بهمن ماه 1402 با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه ای که محقق طراحی کرده، انجام شده است، تأثیر عوامل مختلف بر انتخاب حجاب را نشان می دهد. بر اساس داده ها، مهم ترین دلایل این بانوان انتخاب حجاب به ترتیب، احساس امنیت (68٫8 درصد)، محیط خانوادگی (57٫8 درصد)، مسائل شرعی و دینی (57٫8 درصد) و احساس شخصیت (54٫4 درصد) است. نتایج نشان می دهند که بسیاری از بانوان باحجاب در برابر پدیده کشف حجاب در ایران از احساس انفعال و ترس از کنشگری رنج می برند. در حالی که آنان از مزایای حجاب آگاه و از خطرات کشف حجاب نگران اند، به نظر می رسد که در انجام اقدام مؤثر برای مقابله با این پدیده احساس ناتوانی دارند. به طور خاص، 76٫3 درصد از بانوان معتقدند که «تذکر دادن به افرادی که کشف حجاب کرده اند باعث دعوا و درگیری می شود» و 56 درصد نیز باور دارند که «تذکر دادن به خانم های کشف حجاب کرده بی فایده است». 57٫4 درصد از بانوان باحجاب اذعان دارند که بسیاری از رفتارهای مرتبط با سبک زندگی مدرن را نمی پذیرند و از آنها اجتناب می کنند. همچنین 37٫4 درصد از مشارکت کنندگان موافق ادامه مذاکره با امریکا هستند و 31٫9 درصد بر این باورند که حمایت از غزه باید ادامه یابد، حتی اگر به جنگ با اسرائیل منجر شود.
بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
152 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: پس از وقوع شبکه جهانی وب، اینترنت اشیا با توجه به افزایش چشمگیر اینترنت میتواند انقلاب بعدی باشد و این سازه به دنبال ایجاد پلی بین دنیای واقعی و مجازی است که توانمندی ایجاد شبکه ای یکپارچه از میلیاردها اشیاء با قابلیت اتصال بیسیم به یکدیگر جهت تبادل اطلاعات را دارد لذا با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس امروزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کمّی بود. جامعه پژوهش مدیران و برنامه ریزان آموزش وپرورش و مسئولان دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 281 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی با 26 گویه بود که داده های آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی دارای 26 گویه در 7 مولفه حذف محدودیت زمان (با سه گویه اتصال در هر ساعت، استفاده بدون محدودیت و بهره گیری آفلاین)، حذف محدودیت مکان (با چهار گویه استفاده در هر مکان، استفاده در مدرسه و خانه، بهره گیری بدون تجهیزات خاص و قابلیت استفاده با رایانه)، کاهش هزینه های زیرساختی (با چهار گویه اشتراک گذاری آموزش ها، انتقال بی واسطه آموزش، حذف امکانات زیرساختی ویژه و اتصال بی واسطه به سیستم)، مدیریت دانش (با سه گویه خلق دانش، انتقال دانش و توزیع دانش)، صلاحیت حرفه ای (با سه گویه صلاحیت شناختی، صلاحیت دانشی و صلاحیت مهارتی)، فناوری اطلاعات (با سه گویه خودکارسازی جریان اطلاعات، دسترسی راحت به اطلاعات و تغییر شکل سازمان) و اثربخشی نظام آموزشی (با شش گویه آموزش کارآمد، الگوهای رفتاری متناسب با زمان، استعدادمحوری متناسب با نیاز آینده، تطابق درون داد مدارس با انتظارهای آینده، رضایت بخشی فرآیند آموزشی و ارائه خدمات آموزشی رضایت بخش متناسب با نیاز آینده) بود. در این مطالعه، بار عاملی هر 26 گویه بالاتر از 40/0، بار عاملی هر 7 مولفه بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، یافته های آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که میانگین هر 7 مولفه به طورمعناداری بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود (P<0.001). نتیجه گیری: با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس و از آنجایی که میزان همه مولفه های آن اندکی بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود، پیشنهاد می شود که بر اساس پرسشنامه پژوهش حاضر برنامه های کارآمد و کاربردی برای توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی طراحی و اجرا شود.
طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگِ دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر و با گذر از عصر صنعت و ورود به عصر اطلاعات، منابع انسانی دانشی به عنوان ارزشمندترین دارایی و مهمترین عامل مزیت رقابتی سازمانها معرفی شدند.لذا ابعاد سنتی مدیریت منابع انسانی و وظایف آنان، دچار دگرگونی شده و تلاش مدیریت برای حفظ، نگهداری و پرورش این دسته از منابع انسانی، اهمیت بیشتری یافته است. بنابراین پژوهش حاضر در همین راستا و با هدف، طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگ دانش محور انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ هدف، توسعه ای - کاربردی و از لحاظ ماهیت روش، توصیفی– اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از ابزار مصاحبه و جهت ارائه این مدل از استراتژی گراندد تئوری با رهیافت استراوس و کوربین استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی، 20 نفر از مسئولان و خبرگان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و در بخش کمی، 150 نفر از منابع انسانی دانشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند که در انجام این تحقیق مشارکت داشتند. نتایج حاصل از کدگذاری سه مرحله ای، در نرم افزار مکس کیودا، با 253 کد اولیه،34 مفهوم و 5 مقوله اصلیِ علی، زمینه ای ، موانع(مداخله گر)، راهبردها و پیامدها حول پدیده محوری(توسعه منابع انسانی دانشی) در قالب مدل پارادایمی نشان داده شده است. همچنین نتایج آزمون مدل سازی معادلات ساختاری، از طریق نرم افزاراسمارت پی.ال.اس، نشان داد که روابط میان مقوله های مدل توسعه منابع انسانی دانشی و تاثیر مقوله ها بر روی یکدیگر قابل تایید است.
زمانه پسااستعماری و بازاندیشی در هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۳
239 - 263
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رهیافت پسااستعماری و ظرفیت سنجی امکانات نظری آن برای بازاندیشی و تأمل در هویت ایرانی در دوران معاصر است. روش مطالعه: مطالعه حاضر از نوع کیفی و بر اساس تحلیل انتقادی و مقایسه ای نظریه پسااستعماری با تأکید بر هویت و در خصوص مسائلی که در دوران متأخر هویت ایرانی را همپای دیگر جوامع به موضوعی مسأله ساز تبدیل کرده، است. گستره مطالعه نیز با نگاهی به مهم ترین ابعاد نظریه پسااستعماری، بخشی از آرا و نظریات مهم در حوزه هویت معاصر در ایران را که از حیث دغدغه های مشترک قابل تطبیق و مقایسه هستند، دربرمی گیرد. یافته ها: با آنکه ایران جزو معدود کشورهایی است که به طور مستقیم مستعمره نشده، فارغ از معضلات دوران استعمار نبوده و در هویت یابی دوران اخیر کمابیش با همان معضلاتی مواجه بوده که در رهیافت پسااستعماری مطرح شده اند. نظر به هویت چندلایه و نسبت همواره بغرنج ارتباط آن ها، موضوع مهم در این مطالعه، کیفیت برقراری نسبتی بین اجزای هویت ایرانی با یکدیگر از یک سو و در عین حال، مواجهه با دیگری در وضعیت جدید است. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد پسااستعماری، بازتعریف هویت ایرانی مستلزم بازاندیشی نوینی در اقتضائات هویتی نوظهوری است که از سویی نیازمند اتخاذ موضعی نقادانه در قبال سیطره مفروضات گفتمان شرق شناسی و تمایل منفعلانه نسبت بدان بوده و در عین حال، باید تلاش نماید از گرایش به قطب سلبی محتمل در این خصوص یعنی بومی گرایی واکنشی و منفعلانه نیز اجتناب ورزد. بدین ترتیب در متن زمانه و زمینه پسااستعماری به دور از دوگانه سازی های ذاتی معرفتیِ، امکان طرح تأسیس نظام دانایی جدیدی بر اساس باور به برساخته بودن و نیز ترکیبی و به اصطلاح هیبریدی بودن هویت مسأله مهم بازتعریف هویت ایرانیان در دوران جدید است به ویژه اینکه چنین بازاندیشی جدیدی برای تعامل فعالانه در جهان کنونی و اتخاذ موضعی فراتر از حبّ و بغض های تاریخی ضرورت دارد.
تحلیل نتنوگرافیک- نشانه شناختی فضای جنسیتی در شبکه های اجتماعی مجازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
17 - 40
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی ایرانی بر روابط گفتمانی میان دو جنس تأثیراتی گذاشته است. هدف این پژوهش بررسی فضای جنسیتی حاکم بر فضای مجازی ایرانی شامل تعاریف و معانی، رابطه گفتمانی قدرت و صورت های نمادین رابطه میان دو جنس، از طریق قوم نگاری مجازی و تحلیل نشانه شناختی و مضمونی است. یافته ها نشانگر اهمیت وجوه جنسی و اروتیک میان دو جنس و نیز پدید آمدن صمیمیت عمومیت یافته هستند. روابط میان دو جنس در سطح گفتمانی قدرت نابرابر است. مردان در برابر بحران مردانگی مکانیزم های گوناگونی دارند که شامل نفی صورت های جدید و تثبیت زنان در شکل موجودات احساس زده، ایجاد صورت جدیدی از مردانگی و نیز به کار بردن مکانیزم های قبلی دون ژوانیسم و غیرت ورزی است. زنان گرچه مقاومت هایی به صورت خودیابی های زنانه دارند اما در نهایت با پناه بردن به تجدد/مستورگی، عشق پروری و احساس زدگی، منفعلانه خود را در صورت های کلیشه ای قبلی تثبیت می کنند. در نشانه شناسی فضا نیز نه تنها زنان در شیء واره ترین صورت، و در کنار سایر عناصر بریکولاژ هدونیستی و از طریق انطباق با امر لاکچری و در کنار سایر موضوعات لذت تبدیل به امری هدونیستی شده اند، بلکه در فانتزی های خود نیز علیرغم برخی مقاومت ها به دنبال همگرا شدن با مردان از نظر بی پروایی و لذت گرایی، و نیز مصرفی سازی و رمانتیک سازی روابط هستند که در نهایت به تثبیت روابط گفتمانی قبلی می انجامد.
مطالعه جامعه شناختی نگرش شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
129 - 160
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از یک تحقیق می باشد، که با هدف بررسی مطالعه جامعه شناختی نگرش شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز انجام شده است. این تحقیق از نوع مطالعه ای توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را شهروندان شهر شیراز در سال 1402 تشکیل داده اند. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 26 سوالی، جهت ارزیابی نگرش شهروندان شیرازی نسبت به مهاجران افغانستانی در ایران است. محققان در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش می باشند که آیا رابطه معناداری بین سطح سواد، قومیت، نوع مذهب (شیعه و سنی)، وضعیت اقتصادی، احساس امنیت شهروندان و نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانی وجود دارد؟ نتایج آماری حاصل آزمون همبستگی پیرسون، به وسیله نرم افزار spss بیانگر آن است که، رابطه معناداری (همبستگی معناداری) بین سطح سواد ، قومیت، نوع مذهب (شیعه و سنی)، وضعیت اقتصادی و احساس امنیت شهروندان و نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانی وجود دارد.
Linking Emotional and Social Competencies to Career Readiness Among Senior Undergraduates(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
198 - 204
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study examines the influence of emotional intelligence (EI) and social competence (SC) on career readiness among senior undergraduate students. With the evolving demands of the professional world, understanding these attributes provides essential insights into preparing students for successful career integration.
Methodology: A cross-sectional design was utilized involving 330 senior undergraduate students selected based on the Morgan and Krejcie table for appropriate sample size. The Career Readiness Scale (CRS), Social Competence Inventory (SCI), and Emotional Competence Inventory (ECI) were employed to measure the respective constructs. Data analysis included descriptive statistics, Pearson correlation, and linear regression analyses performed using SPSS version 27.
Findings: Descriptive statistics indicated average scores of 3.45 (SD = 0.88) for career readiness, 4.12 (SD = 0.75) for social competence, and 3.98 (SD = 0.81) for emotional intelligence. Pearson correlation results revealed significant positive relationships between career readiness and social competence (r = 0.61, p < 0.01), and between career readiness and emotional intelligence (r = 0.56, p < 0.01). Linear regression analysis demonstrated that these variables collectively accounted for 38% of the variance in career readiness (R² adjusted = 0.38, F = 14.36, p < 0.01).
Conclusion: The findings highlight the significant predictive power of both emotional intelligence and social competence on career readiness in undergraduate students. These competencies are crucial for educational and professional development programs aiming to enhance students' transition into the workforce.
The Effects of School Size on Student Participation and Sense of Community(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
205 - 211
حوزههای تخصصی:
Purpose: The size of a school is a crucial factor influencing educational outcomes, yet its impact on student participation and the sense of community remains complex and multifaceted. This study aims to explore how different school sizes affect these dimensions, focusing on qualitative aspects of student experiences and institutional dynamics to provide a deeper understanding of the educational landscape.
Methodology: A qualitative research design was adopted, utilizing semi-structured interviews to collect data from 29 participants, including students, teachers, and school administrators from various sized schools. Theoretical saturation was reached to ensure a comprehensive exploration of the themes. Data were analyzed using NVivo software to facilitate thematic analysis and ensure systematic handling of the interview transcripts.
Findings: Five main themes were identified: Student Engagement, Sense of Community, Learning Environment, Administrative Influence, and Challenges and Barriers. Sub-themes such as Academic Participation, Support Networks, Classroom Dynamics, and Policy Making illustrated the specific ways in which school size impacts educational practices and student perceptions. Smaller schools were generally found to foster a stronger sense of community and engagement, whereas larger schools provided more diverse opportunities but faced challenges in maintaining a personalized learning environment.
Conclusion: The study concludes that school size significantly influences the educational environment, affecting everything from student engagement to administrative strategies. While smaller schools excel in creating a cohesive community, they often struggle with resource limitations and opportunity diversity. Larger schools, on the other hand, offer extensive resources and opportunities but may lack the close-knit community feel that enhances student engagement and sense of belonging.
Identifying Dimensions and Components for the Enhancement of Virtual Educational Leadership in the Islamic Azad University Branches of Tehran Province Using Thematic Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this article is to identify the dimensions and components for the enhancement of virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province using thematic analysis.
Methodology: The research method employed is mixed (qualitative-quantitative). In addition to document analysis, the thematic analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify factors and components. The study population included all faculty members with at least an assistant professorship in educational management, higher education management, and educational technology, as well as administrators of Islamic Azad Universities, with theoretical saturation achieved after 15 interviews. Ultimately, base, organizing, and comprehensive themes were extracted, and in the quantitative section, structural equation modeling was used to determine the impact and ranking of the dimensions and components.
Findings: Based on semi-structured interviews, four dimensions (knowledge of educational leadership in virtual environments, performance management and coaching in virtual environments, team leadership ability in virtual environments, ethical behaviors in virtual environments) and 24 components (organizing themes) were identified for virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province. Subsequently, based on a researcher-made questionnaire, it was determined that the dimension of ethical behaviors in virtual environments with a coefficient of 0.905, team leadership ability in virtual environments with a coefficient of 0.879, performance management and coaching in virtual environments with a coefficient of 0.877, and knowledge of educational leadership in virtual environments with a coefficient of 0.805 are prioritized from first to fourth, respectively.
Conclusion: The findings underscore the significance of adaptability, digital proficiency, and effective communication as pivotal traits for successful virtual leaders. Notably, the study also sheds light on the potential for gender to influence leadership effectiveness in virtual environments, with female leaders possibly having an edge in fostering collaboration and inclusivity.
Identifying Contextual and Moderating Components Affecting the Implementation of the Primary Mathematics Curriculum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
106 - 113
حوزههای تخصصی:
Purpose: Given the importance of proper implementation of the primary mathematics curriculum, this study aimed to identify the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum.
Methodology: This study was applied in purpose and qualitative in approach. The research population consisted of expert teachers in the field of primary mathematics curriculum in Tehran during the academic year 2020-2021, from whom 16 were selected based on theoretical saturation using purposive and snowball sampling methods. The research tool was a semi-structured interview, the face validity of which was confirmed by experts, and its reliability was obtained with a Cohen’s Kappa coefficient of 0.86. The data were analyzed using thematic analysis in MAXQDA-2020 software.
Findings: The findings revealed that in the model of effective components in the implementation of the primary mathematics curriculum, for contextual components, 17 basic themes were identified under 4 organizing themes including social, cultural, economic, and structural, and for moderating components, 20 basic themes were identified under 3 organizing themes including advantages of learning mathematics, barriers to learning mathematics, and facilitators of learning mathematics. Ultimately, a model of effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum was illustrated.
Conclusion: According to the results of this study and considering the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum, it is necessary for specialists and curriculum planners to utilize strategies compatible with the identified components to improve the educational system.
مستند شناسی نظریه بطلان کودک همسری مطابق با فتوای آیت الله مکارم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
51 - 70
حوزههای تخصصی:
مساله ی تزویج ولایی از فروعات فقهی پر دغدغه ای است که بازخوانی دیدگاه های فقهی را ضرورت می بخشد. آیت الله مکارم شیرازی در کتاب انوار الفقاهیه که نظر متقدّم ایشان می باشد ، همسو با نظر مشهور فقها و حقوق دانان ، قائل به عدم نفوذ تزویج ولایی مستلزم مفسده یا عدم مصلحت هستند؛ امّا در استفتای متاخّر از ایشان ، نظریّه ی بطلان نکاح زیر سنّ 13 سال مطرح شده که این مقاله به بررسی این دیدگاه اختصاص یافته است. گردآوری داده های اصیل از منابع فقهی و حقوقی با روش توصیفی تحلیلی به این یافته ها منتج شده که محوری ترین گزاره ی نظریّه ی مذکور، بطلان مطلق تزویج ولایی به شمار می آید؛ که به نظر نگارنده برخی از ملاک های احتمالی آن همچون: «مبنا قرار دادن قاعده ی وجود مجیز صالح حین العقد»،« مصلحت صغار، موضوعِ حکم جواز تزویج زیر سنّ 13 سال»، و «حکم حکومتی دانستن استفتای مذکور » مبانی معتبری به شمار نمی آیند و با دقّت نظر در استفتاء و تحلیل آن، می توان دو مبنای «تاثیر مقتضیّات زمانی و مکانی» و «قاعده ی مقتضی و مانع» را استخراج کرد که نظریّه ی بطلان کودک همسری با این دو مبنا سازگار بوده و عناصر آن قابل تطبیق بر استفتای معظّم له مبنی بر «بطلان کودک همسری» می باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
411 - 451
عملکرد حرفه ای راهنمایان، عامل کلیدی موفقیت تجربیه گردشگری است؛ لذا، بهبود عملکرد راهنمایان، یکی از دغدغه های سازمان های گردشگری محسوب می گردد که آنها می توانند با شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد، توجه ویژه ای به آن عوامل مبذول نموده و در نتیجه عملکرد راهنمایان گردشگری را ارتقا دهند. پژوهش پیش رو، با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شهر تهران انجام پذیرفت. نوع پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت توصیفی دارد. با توجه به نوع داده های گردآوری شده و دیدگاه استقرایی-قیاسی مورداستفاده، رویکرد پژوهش، ترکیبی (کیفی-کمی) محسوب می گردد. جامعیه آماری، شامل خبرگان در حوزیه راهنمایی گردشگری در انجمن صنفی راهنمایان تور شهر تهران می گردد که 15 نفر خبره شناسایی و با توجه به تعداد کم آنها به صورت سرشماری برگزیده شده اند. با استفاده از ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان، 15 عامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شناسایی شدند. عوامل شناسایی شده، در قالب پرسش نامیه سلسله مراتبی تدوین گردیدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، تکنیک سلسله مراتبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که عوامل سازمانی به مثابیه مهم ترین عوامل اصلی، آموزش به عنوان مهم ترین عامل سازمانی، رضایت شغلی به منزلیه مهم ترین عامل فردی و عوامل قانونی به عنوان مهم ترین عوامل محیطی مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شهر تهران تلقی گردیدند. در پی شناسایی عوامل براساس دیدگاهی یکپارچه و با اولویت بندی انجام شده، عوامل دارای اهمیت و اولویت بیشتری آشکار شدند که برای بهبود عملکرد راهنمایان، مورد توجه ویژه ای قرار خواهند گرفت.
بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
16 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی می باشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته یعنی کیفی و کمّی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش خبرگان آموزش وپرورش و آموزش عالی استان آذربایجان غربی بودند که 15 نفر آنان بر اساس اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه پژوهش همه کارکنان آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی بودند که 384 نفر آنان بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند.
یافته ها: الگوی مطلوب جهت استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی بر اساس یافته های حاصل شده دارای مولفه های تشویق (مادی و معنوی) معلمان، تغییر در باورهای فرهنگی جامعه، هماهنگ کردن محتوی کتب درسی با نیاز دانش آموزان، توجه به روش های نوین تدریس، بهبود ساختار تشکیلاتی نظام آموزشی، توجه به نیروی انسانی متخصص و کار آزموده، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، تقویت زیرساخت تکنولوزی و مجازی و اینترنت میباشد. بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته، با افراد خبره می توان نتیجه گرفت که عدم استفاده از تئوری های علمی آموزش و یادگیری و عدم آگاهی و استفاده از اینترنت و فضای مجازی به عنوان الویت های اول تهدیدات نوین آموزشی می باشد و در مدل نهایی متغیر بهبود ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش حذف شد.
نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده در این مطالعه می تواند به متخصصان و برنامه ریزان آموزش و پرورش در شناخت بهتر وضع موجود و برنامه ریزی برای ارتقای آن کمک نماید.
مرور انتقادی پایان نامه ها و رساله های حوزه سبک زندگی: از اختلال پارادایمی تا سوءگیری روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
43-64
حوزههای تخصصی:
این مقاله ، مروری تحلیلی-انتقادی بر پایان نامه ها و رساله های (پارساها) انجام شده در حوزه ی سبک زندگی طی سال های 1385 تا 1400 است. هدف اصلی پاسخ به سؤالاتی از این دست است که آیا اهداف تعریف شده برای پارساهای اجرا شده در حوزه ی سبک زندگی با مبانی نظری و روش شناسی استفاده شده در این پژوهش ها سازگارند؟ نظریه های استفاده شده در چهارچوب نظری این مطالعات چقدر دارای خاستگاه معرفت شناختی و هستی شناختی مشترکی هستند؟ و آیا در چهارچوب نظری این مطالعات می توان سازگاری پارادایمی را مشاهده نمود؟ نتایج نشان داد اختلال پارادایمی یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که در پژوهش های مرور شده در حوزه سبک زندگی وجود داشته است. به طوری که عمده این پژوهش ها به نوعی گرفتار ناسازگاری نظری و روشی در بیان اهداف، تدوین چارچوب نظری و روش شناسی شده اند. همچنین غلبه روش های کمی بر بخش روش شناسی این مطالعات منجر به شکل گیری نوعی سوءگیری روش شناختی در آنها شده است. توجه به مبانی معرفت شناختی و روش شناختی نظریه های اجتماعی می تواند در فراهم شدن زمینه ی دستیابی به درک عمیق و واقعی از تغییرات سبک زندگی در جامعه ایران اثرگذار باشد. همچنین با اجتناب از اختلال پارادایمی و سوءگیری روش شناختی در پژوهش های اجتماعی است که می توان پیشنهادات واقع بینانه و کاربردی به نهادهای برنامه ریز و سیاست گذار ارائه داد.
ملاحظات رویکرد بی طرفی در تقنین مقررات مرتبط با نهاد خانواده در ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
385 - 398
حوزههای تخصصی:
نظریه بی طرفی در فلسفه سیاسی در دهه 1970 میلادی، با انتشار نظریه عدالت جان رالز به شکل جدی تر مدنظر قرار گرفت؛ اگرچه جان رالز در این کتاب، به صراحت اشاره ای به اصطلاح «بی طرفی» نداشته است. رویکرد بی طرفی دولت در نهاد خانواده، از نظریه پردازی جان رالز و رونالد دورکین اتخاذ شده و از پشتوانه ای غنی برخوردار بوده است (نظریه جان لاک، کانت و استوارت میل). مطابق رویکرد بی طرفی (مقابل رویکرد کمال گرایی)، دولت باید در قبال برداشت های خانواده از تحقق الگوی مطلوب مداخله، بی طرف بماند و نباید هیچ برداشت خاصی از خیر را بر دیگر برداشت ها رجحان دهد. بر همین اساس و با ملاحظه مطالب فوق، این پژوهش با هدف اینکه نهاد خانواده به عنوان نهادی خصوصی، تا چه حد تابعِ قلمرو عمومی است: نخست؛ به تبیین مفهوم، انواع، گستره و سطوح بی طرفی دولت در نهاد خانواده، و دوم؛ به تبیین برخی مصادیق تنظیم گری، با رویکرد بی طرف گرایانه، ذیل مبانی نظری تضمین حقوق و آزادی های نهاد خانواده (الف) و اِعمال اصل ضرر در تقنین مقررات مرتبط با نهاد خانواده (ب)، با رویکرد تطبیقی با نظام حقوقی فرانسه و روش استدلال استقرایی می پردازد.
آسیب شناسی ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی (مطالعه در میان اساتید دانشگاه های دولتی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات علمی در بین دانشمندان نقش بسیار مهمی دارد. برای نمونه، حجم انبوهی از اطلاعات از طریق دیدارها و یا سایر روش های ارتباطی میان دانشمندان به دست می آید و یا منتقل می شود. نتایج برخی پژوهش ها در مورد این ارتباطات و تعاملات نشان می دهد که ارتباطات در بین اساتید دچار ضعف شده است و سطح نازل ارتباطات باعث فقدان بهره وری علمی و عدم تولید اندیشه های جدید می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آسیب شناسانه ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه های (دولتی) استان ایلام بر اساس نظریه کالینز بود که مواردی همچون مناسک تعامل، سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی را مدنظر قرار داده است. روش مطالعه، کمّی و پیمایش بود و داده ها با کمک پرسشنامه محقق ساخته از اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام (دولتی) گردآوری شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۷۰ نفر محاسبه شده و روش نمونه گیری، طبقه بندی (متناسب) بود. نتایج نشان داد در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام، مناسک تعامل در سطح متوسط، انرژی عاطفی زیاد و فضای توجه نمادین ضعیف است. همچنین بین «مناسک تعامل» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش سرمایه فرهنگی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش انرژی عاطفی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور» و همچنین بین «خلاقیت» از طریق «فضای توجه نمادین» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور» رابطه معنادار وجود دارد.
جامعه ستیزی؛ فصل مشترک نظم واقعی لاکان و سپهر ایمانی سورن کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
31 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، به دست دادن خوانشی مبتنی بر روانکاوی ژاک لاکان از سپهر ایمانی سورن کی یرکگور که ملازم با نوعی جامعه ستیزیاست، می باشد. در راستای نیل به این هدف در بادی امر با توشه گیری از روش توصیفی- تحلیلی، سپهرهای سه گانه حیات به نزد کیرکگور با تأکید بر سپهر ایمانی مورد واکاوی و مداقه قرار می گیرد. سپس نظم سه گانه لاکان با تمرکز بر نظم واقعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و در ادامه با بهره جستن از روش مطالعه تطبیقی، بر این یافته بنیادین پژوهش انگشت تأکید گذاشته می شود که اگرچه لاکان و کیرکگور به ظاهر متعلق به دو اقلیم متفاوت نظام اندیشگی هستند؛ ولی با بررسی دقیق و موشکافانه آراء این دو متفکر به این امر اشعار پیدا خواهیم کرد که نظم واقعی لاکان که مضمن مخالفت با هنجارهای اجتماعی و نظم نمادین است، شباهت بسیاری به جهش ایمانی کیرکگور که آن نیز متضمن مخالفت با هنجارهای اجتماعی است دارد؛ از طرفی در این پژوهش بر این امر تکیه و تأکید می شود که دیالکتیک و دیالوگ میان نظم واقعی و نظم نمادین(جامعه) در اندیشه لاکان، ترجمانی روانکاوانه از ایمان ورزی متناقض کیرکگور که متضمن سنتز و آشتی میان امر نامتناهی و امر متناهی اس
کارزار زنان برای بسیج منابع در جنبش مشروطه خواهانه تأسیس بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با تمرکز بر جنبش مردمی جمع آوری اعانه برایتأسیس بانک ملی پس از انقلاب مشروطه، کارزار زنان در این بسیج گری را بررسی کرده است. پرسش محوری درباره چگونگی فرایند بسیج زنان برای تأسیس بانک ملی است. رهیافت کلی پژوهش جامعه شناسی تاریخی است که با استناد به مدل بسیج تیلی میسر شده است.در گام نخست، مفاهیم و متغیرهای نظریه تیلی معرفی و تعریف شده است و در گام بعد و با ارجاع به متون تاریخی، اعم از کتب، مطبوعات و نیز متون و مکتوبات زن نوشته به روش تحلیل اسنادی، مصادیق روشنی از مؤلفه های کارزار زنان در جمع آوری اعانه برایتأسیس بانک ملی ارائه شده است.منافع گروه های زنان در قالب انگیزه های استقلال طلبانه ملی و قطع وابستگی به دول استعماری خارجی در شکل تاسیس نهاد مدرن و مستقل مالی، سازمان؛ مشتمل بر انجمن ها، هیئت ها و گردهمایی های زنانه و بسیج منابع فایده مندانه و هنجاری در تحلیل چگونگی فرایند بسیج معرفی و تحلیل و در نهایت پژوهش به توضیح فرصت ها و تهدیدات و نیز نوع بسیج در این خصوص می پردازد.گردآوری داده های معتبر و البته بی سابقه از عاملیت زنان در تاریخ معاصر ایران از جمله نوآوری های این پژوهش است. کارزار زنان برای تأسیس بانک ملی نشان از سطح بالای آگاهی شان از ماوقع سیاسی-اجتماعی روز، توان بسیج گری و نیز عاملیت ایشان در کنش های جمعی دارد که تاریخ معاصر ایران بسیار به خود دیده است.
مطالعه جامعه شناختی عملکرد نخبگان سیاسی و تأثیر آن بر سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان (مورد مطالعه استان اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
115 - 167
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی کنش هدفمندی است برای تأثیرگذاری بر تصمیم گیری ها و عملکردهای نخبگان سیاسی در اداره ی امور جامعه که از سوی مردم انجام می گیرد. هدف این پژوهش، مطالعه جامعه شناختی سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان، بررسی عملکرد نخبگان سیاسی حاکم و تجزیه و تحلیل متغیرهایی که بر سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان استان اردبیل موثر بوده اند، می باشد. جامعه آماری پژوهش، فرهنگیان استان اردبیل و به تعداد 16300 نفر و حجم نمونه ی آن طبق فرمول کوکران 380 نفر برآورد گردید. در این پژوهش از روش های نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای نسبی استفاده شد. چارچوب نظری پژوهش، از نظریات هانتیگتون، نلسون و لیپست اقتباس گردید. برای پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی آن از روایی صوری استفاده گردید. پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و فرضیات آن با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و پیش بینی متغیر وابسته از روی متغیرهای مستقل از رگرسیون خطی و برای سنجش روابط متغیرها در یک مدل علّی از روش آماری مبتنی بر تحلیل رگرسیون چند متغیرى یا همان تحلیل مسیر[1] از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت سیاسی فرهنگیان مورد مطالعه در سطح پایین می باشد، به طوری که 20/61 درصد پاسخگویان از مشارکت سیاسی پایین برخوردارند. بین متغیرهای شفافیت عملکرد مسئولان ، پاسخگو بودن مسئولان وترجیح منافع ملی بر منافع فردی از سوی مسئولان و اقدامات نخبگان سیاسی برای توسعه ی سیاسی با مشارکت سیاسی فرهنگیان ارتباط معناداری وجود دارد .