مرور انتقادی پایان نامه ها و رساله های حوزه سبک زندگی: از اختلال پارادایمی تا سوءگیری روش شناختی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این مقاله ، مروری تحلیلی-انتقادی بر پایان نامه ها و رساله های (پارساها) انجام شده در حوزه ی سبک زندگی طی سال های 1385 تا 1400 است. هدف اصلی پاسخ به سؤالاتی از این دست است که آیا اهداف تعریف شده برای پارساهای اجرا شده در حوزه ی سبک زندگی با مبانی نظری و روش شناسی استفاده شده در این پژوهش ها سازگارند؟ نظریه های استفاده شده در چهارچوب نظری این مطالعات چقدر دارای خاستگاه معرفت شناختی و هستی شناختی مشترکی هستند؟ و آیا در چهارچوب نظری این مطالعات می توان سازگاری پارادایمی را مشاهده نمود؟ نتایج نشان داد اختلال پارادایمی یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که در پژوهش های مرور شده در حوزه سبک زندگی وجود داشته است. به طوری که عمده این پژوهش ها به نوعی گرفتار ناسازگاری نظری و روشی در بیان اهداف، تدوین چارچوب نظری و روش شناسی شده اند. همچنین غلبه روش های کمی بر بخش روش شناسی این مطالعات منجر به شکل گیری نوعی سوءگیری روش شناختی در آنها شده است. توجه به مبانی معرفت شناختی و روش شناختی نظریه های اجتماعی می تواند در فراهم شدن زمینه ی دستیابی به درک عمیق و واقعی از تغییرات سبک زندگی در جامعه ایران اثرگذار باشد. همچنین با اجتناب از اختلال پارادایمی و سوءگیری روش شناختی در پژوهش های اجتماعی است که می توان پیشنهادات واقع بینانه و کاربردی به نهادهای برنامه ریز و سیاست گذار ارائه داد.A critical review of dissertations on lifestyle From paradigmatic disorder to methodological bias
The aim of this article is the systematically review of dissertations in the field of lifestyle during the years 2006 to 2016. Here the main purpose is to answer the following questions: Are the purposes defined for reviewed theses in the field of lifestyle consistent with the theoretical basics and methodology used in these studies. How much used theories in the theoretical framework of reviewed studies has similar regarding epistemology and ontology roots? Is it possible to see paradigm compatibility in these theoretical frameworks? The present study is a descriptive-analytical study that has collected the required information using a documentary method. Finding shows that paradigm disorder is the basic and essential defects, which is visible in the reviewed studies. So that most of these studies have been somewhat involved with theoretical incompatibility and methodology in the expressing of purpose, formulating a theoretical framework, and methodology. Also, the domination of quantitative methods on the methodology of these studies has led to the formation of a kind of methodological bias.