فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیر شهرک های صنعتی البرز در استان قزوین بر میزان پایداری روستاهای پیرامونی آن و همچنین، ارزیابی تأثیر فاصله از شهرک صنعتی بر پایداری شاخص های توسعه روستایی می باشد.
روش: این تحقیق از نوع علّی-هم بستگی و روش تحقیق نیز توصیفی– تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل روستاهای بخش مرکزی شهرستان البرز می باشد که طبق سرشماری ۱۳۹۰ در مجموع دارای ۱۵۹۰۷ نفر است و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران ۳۱۷ نفر برآورد شده است. انتخاب جامعه نمونه جهت تکمیل پرسش نامه های میدانی به روش تصادفی سیستماتیک بوده است و تعداد نمونه ها نیز به روش طبقه ای و بر مبنای نسبت جمعیت توزیع شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد تأثیرات شهرک صنعتی بر روستاهای پیرامونی خود در سطح متوسطی قرار دارد و این پیامدها در ابعاد مختلف با هم هم سو نیستند. همچنین، با فاصله از شهرک صنعتی البرز از میزان پایداری روستاها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی کاسته و بر میزان پایداری های زیست محیطی افزوده می شود.
محدودیت ها: عدم امکان دسترسی به داده های اقتصادی و زیست محیطی، عدم همکاری مدیریت شهرک صنعتی البرز
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج تحقیق تهیه طرح های لازم در چهارچوب طرح های سامان دهی زیست محیطی و کالبدی، استقرار صنایع مرتبط با تولیدات روستاهای منطقه در شهرک صنعتی البرز و جذب نیروهای متخصص بومی می تواند بر تأثیرات مثبت این شهرک در روستاهای پیرامونی بیفزاید.
اصالت و ارزش: شهرک های صنعتی ذاتاً دارای صنایع شهری هستند؛ اما پیامدهای قابل توجهی بر تحولات توسعه نواحی روستایی پیرامونی خود می گذارند. از این رو، واجد بررسی و اهمیت هستند؛ علاوه بر آن، به کارگیری روش سنجش پایداری پرسکات آلن برای ارزیابی میزان تأثیرات شهرک صنعتی در شاخص های توسعه روستایی نیز جزء نوآوری های این مقاله می باشد.
نقش طبیعت گردی در توسعه پایدار روستای دره مرادبیگ همدان با استفاده از مدل تحلیل سوات (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش بسیار مهمی از فعالیت های جهانگردی مبتنی بر طبیعت بوده و از این رو، برای بهبود شرایط زندگی روستاییان و بهره مندی از زیبایی های طبیعی، توجه به گردشگری روستایی حائز اهمیت است. روستای دره مرادبیگ همدان با بهره مندی از توان های طبیعی، فرهنگی و تاریخی از زمینه برنامه ریزی بر پایه مطالعات طبیعت گردی برخوردار است. در مطالعه حاضر، با استفاده از روش ماتریس تحلیلی سوات ( SWOT )، توسعه گردشگری روستای دره مرادبیگ بررسی شد و بر پایه نتایج پژوهش، چشم انداز بی نظیر دو طرف دره مرادبیگ و جاذبه های طبیعی آن مهم ترین نقاط قوت، برخورداری از چشم اندازهای طبیعی مهم ترین فرصت بیرونی، نبود برنامه ریزی و امکانات اردو و اقامت موقت مهم ترین نقاط ضعف داخلی و تخریب باغ ها و فضاهای بکر و تغییر کاربری آنها مهم ترین تهدیدهای این روستا شناخته شدند.
بررسی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی (مورد مطالعه: بخش دهدز شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، دو نهاد دهیاری و شورای اسلامی، نهادهای محلی مشارکت کننده در مدیریت و توسعه روستایی بوده اند. نکته مهم در این زمینه، تعاملات این دو نهاد با یکدیگر در راستای توسعه نواحی روستایی است؛ زیرا دهیاری، نهادی اجرایی است که در راستای تصمیمات و مشارکت شورای اسلامی اقدام می کند؛ بنابراین، ارزیابی تعاملات دهیاران و شورای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی برای مشخص کردن مسائل و مشکلات در این زمینه و بهبود شرایط کنونی اهمیت دارد. پژوهش حاضر، بررسی کمّی و از نوع توصیفی - تحلیلی است. روش پژوهش نیز پیمایشی (میدانی) است. جامعه بررسی شده شامل افراد ساکن در روستاهای دارای دهیاری و شورای اسلامی در بخش دهدز شهرستان ایذه، بالغ بر 13021 نفر است. براساس رابطه کوکران، حجم نمونه بالغ بر 373 نفر محاسبه شد. نتایج نشان دادند به طور کلی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی چندان مطلوب نیستند. بررسی آزمون تی تک نمونه ای و الگوی معادلات ساختاری، بیان می کند شاخص اجتماعی، از نظر تعاملات دهیاران و شوراهای اسلامی وضعیتی مناسب، اما از نظر شاخص های اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی وضعیت ضعیف تری داشته اند و تعاملات و روابط، نامطلوب بوده اند. نوع روابط دهیاران و شوراهای اسلامی بایستی زمینه ساز توسعه پایدار شود؛ درحالی که نتایج، چنین وضعیتی را نشان نمی دهند؛ بنابراین، دهیاران و شوراهای اسلامی باید همه شاخص های توسعه را به صورت یکپارچه دنبال کنند و با ایجاد تعاملات در همه شاخص ها، مدیریت و توسعه روستاها را محقق کنند.
تحلیل جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی (مطالعة موردی: مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد حکمروایی خوب روستایی با تأکید بر سه رکن اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعة مدنی به حضور فعّال و اثرگذار این ارکان در سایة مشارکت، شفافیّت، پاسخ گویی، قانون مندی، عدالت، اجماع گرایی، مسؤولیت پذیری،کارآیی و توسعة انسانی تأکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی «مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات» است.
روش: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعة آماری؛ شامل خانوارهای روستایی دو منطقة مورد مطالعه با ۲۷ روستای نمونه و ۲۸۰ خانوار است. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه بوده که به صورت تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز از مدل ویکور و آزمون های آنوا توکی و رگرسیون چند متغیّره استفاده شده است.
یافته ها: مطابق یافته های مدل ویکور، مدیریت مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب و سطح پایداری سکونت گاه ها در دو منطقة مورد مطالعه از وضعیّت بسیار متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که در هر دو منطقه، روستاهایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، پایداری بهتری نیز دارند. هم چنین، تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نشان دهندة تأثیر و ارتباط معنی دار بین مؤلفه های حکمروایی خوب و توسعة پایدار روستایی است.
محدودیّت ها: محدودیّت های این پژوهش شامل وسیع بودن حجم نمونه و جامعة مورد مطالعه و تطابق مدل نظری پژوهش با مدل تجربی آن بود.
راه کارهای عملی: درنظرگرفتن رویکرد حکمروایی خوب در نظام مدیریت روستایی می تواند موجب سرعت بخشی روند توسعة پایدار روستایی شده و از ناپایداری سکونت گاه ها جلوگیری کند.
اصالت و ارزش: این مقاله ضمن مقایسة تطبیقی دو منطقه با نظام مدیریت، سطح حکمروایی و پایداری متفاوت، می تواند کاستی های موجود در ساختار مدیریت یک پارچة کنونی روستاهای کشور را واضح تر نشان دهد.
ارزیاب ی فعالیت ها و کارک رد خان ه های ت رویج روستای ی (م طالع ه م وردی: شه رستان زاب ل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت روزافزون به کارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و فنی در فرایند اشاعة نوآوری ها و ترویج روستایی، این پرسش مطرح است که خانه های ترویج به عنوان مرکز تعامل بین کشاورزان و کارشناسان ترویجی، تا چه حد در راستای تحقق این اهداف نقش دارند؟ در این پژوهش، با توجه به عامل ارزشیابی اثربخشی به توزیع جغرافیایی خانه های ترویج روستایی، حیطة وظایف و کارکردهای ترویجی آن ها ارزیابی شده است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی مروجان و کشاورزان منطقه است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی 120 مروج و 306 کشاورز شهرستان زابل انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش، از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در خانه های ترویج و کشاورزان جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل نتایج آن با نرم افزار SPSS.Ver 19.0صورت گرفت. نتایج کمی این پژوهش نشان می دهد حدود 72/42 درصد مروجان در حد قوی، 33/22 درصد در حد نسبتاً قوی، 27/24 درصد در حد متوسط و 68/10 در حد ضعیف با کشاورزان روستاها فعالیت داشته اند. برآوردهای آماری این مطالعه، با توجه به گرایش بیشتر کارشناسان ترویج به همکاری با اهالی روستاها، فعالیت های مشارکتی آنان را در حد نسبتاً مثبت و مثبت نشان می دهد. بررسی های علمی، نشانگر ارتباطات غیرمستمر و کم بودن انگیزة آنان برای برقراری ارتباط تعاملی و مؤثر با مروجان است. همچنین بررسی وضعیت ارتباط میان مروجان و کشاورزان نشان می دهد این ارتباط، بیشتر از طریق برگزاری کلاس های آموزشی و در موارد بسیار محدودی برخی فعالیت های مشارکتی انجام شده است.
عوامل مؤثر بر فرآیند شبکه ای قابلیت تحرک نقاط روستایی در بخش مرکزی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می شود که به زیرساخت های حمل و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک می تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، به ویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص ها و در مرحله بعد جهت وزن دهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و برنامه ریزی حمل و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرم افزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از دهیاران آنها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخص های قابلیت تحرک، شاخص های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص های مطرح داشته است. به علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. به علاوه بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است.
تحلیل اثرات خشکسالی بر تولید گندم و مهاجرت روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که بر حسب شدت آن، اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت گروه های انسانی دارد. در این مطالعه به تحلیل و بررسی اثرات خشکسالی بر محصول گندم دیم و مهاجرت روستاییان در استان همدان پرداخته شده است. به منظور مطالعه و تحلیل خشکسالی در دهه هشتاد (90-1380) از روش spi استفاده گردید. با توجه به این شاخص، خشکسالی های شدید بیشتر در دشت های شمالی و مرکزی استان رخ داده است. در فصل بهار در اکثر مناطق استان خشکسالی متوسط دیده می شود؛ در زمستان نیز که فصل ریزش های جوی منطقه محسوب می گردد، در مناطق مرکزی و شمالی استان خشکسالی متوسط تا شدید دیده می شود. در بررسی اثرات خشکسالی ها درعملکرد محصول گندم دیم در سطح هشت شهرستان استان همدان، خشکسالی فصل پاییز و بهار (زمان ریزش بارش مؤثر در کشاورزی) بیشترین تأثیر منفی را بر عملکرد گندم دیم دارد. مطالعه اثرات خشکسالی و عملکرد گندم بر مهاجرت های روستایی نشان می دهد در 40 درصد مهاجرت های روستایی بین سال های 85-1380 خشکسالی و پایین بودن عملکرد گندم نقش داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن هستند که متغیر خشکسالی بیشترین تأثیر(64/0) را بر روی مهاجرت ها (روستا به شهر) در این استان داشته است. میزان ضریب همبستگی مهاجرت با عملکرد گندم کمتر از شاخص خشکسالی است یعنی عامل خشکسالی علاوه بر پایین آوردن عملکرد محصول گندم منجر به بروز مواردی از جمله کاهش شدید سفره های آب های زیر زمینی و خشکی چشمه ها در منطقه گشته که تمامی آنها موجب مهاجرت روستایی شده است.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر عملکرد دهیاران نواحی روستایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها و بررسی عملکرد آنها از موضوعات مهم در حوزه مدیریت روستایی است که در قالب یک نهاد مشارکتی و مردمی در سطح روستا، می تواند نقش مهم در فرایند توسعه پایدار روستایی ایفا کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر عملکرد دهیاری ها در روستاهای شهرستان اصفهان انجام گرفت. مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود و جامعه آماری آن را 151 دهیار روستاهای شهرستان اصفهان تشکیل می دادند. پایایی گویه های تحقیق با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شد، که 82/0 به دست آمد. روش های آماری مورد استفاده شامل آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و نیز آمارهای استنباطی بوده که مهم ترین آنها ماتریس میانگین و ماتریس وزنی است. بر اساس یافته های پژوهش، عملکرد دهیاری های در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، عمرانی، زیربنایی و زیست محیطی در سطح متوسط قرار داشتند. همچنین، بُعد اجتماعی و فرهنگی بیشترین و بعد اقتصادی و زیست محیطی کمترین توجه و فعالیت را به خود اختصاص دادند.
ارزیابی کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی (مطالعه موردی: محور قلعه رودخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام کشورها، هدف اصلی، دستیابی به توسعه پایدار است. در این زمینه استراتژی توسعه گردشگری می تواند در دستیابی به این هدف مفید باشد. توجه به سطوح مختلف توسعه جامع یعنی توسعه منطقه ای، از پیش شرط های موفقیت توسعه ملی است. یکی از بخش های اقتصادی که در توسعه روستایی کمتر به آن توجه شده است، گردشگری روستایی می باشد. در این میان، آنچه حائز اهمیت قابل توجهی است کیفیت محیط هایی است که گردشگری در آن ها رخ می دهد. بحث های مربوط به کیفیت محیطی امروزه به یکی از مهم ترین مباحث در تحقیقات روانشناسان، اکولوژیست های گردشگری و جغرافیدانان تبدیل شده است. فراهم نمودن تسهیلات یا خدمات با کیفیت برای گردشگران، بخش اساسی و مهمی برای توسعه یک محصول پایدار است. کیفیت محیط سکونتگاه های انسانی و به ویژه نواحی روستایی، گردشگری، بستگی زیادی به کیفیت زیرساخت ها و مدیریت مناسب آن دارد. این وضع می تواند در تصویر ذهنی و رضایتمندی ساکنان محلی و گردشگران مؤثر باشد. با توجه به اهمیت کیفیت محیط و مؤلفه های مختلف مربوط به آن در توسعه گردشگری روستایی، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی در محور قلعه رودخان شهرستان فومن انجام شده است.
تحلیل روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرش دست باف نقش مهمی در صادرات غیرنفتی، اشتغال و معیشت خانوارهای بافنده، به ویژه خانوارهای روستایی کشور دارد؛ ولی با چالش بهبود کیفیت و کارآیی در روش های مختلف تولید روبه رو است. این پژوهش با هدف بررسی روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در مناطق روستایی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت فرش تولیدی، از یک روش شناسی ترکیبی مطالعه موردی و پیمایشی استفاده کرده است.
روش: داده های کیفی با استفاده از فنون گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۹۰ نفر خانوار روستایی و کنش گران بازار فرش و دادههای پیمایش از طریق مصاحبه ساختارمند با یک نمونه ۲۶۵ خانوار بافنده که به تصادف از جوامع روستایی بافنده فرش شهرستان زنجان انتخاب شدند، گردآوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بافندگان روستایی از طریق شیوه های کارفرمایی مزدی، کارفرمایی سهم بری و خویش فرمایی فرش تولید می کردند. در شیوه ها ی کارفرمایی نسبت به شیوه خویش فرمایی، کیفیت نهاده های کلیدی تولید از جمله نخ، نقشه و رجشمار فرش بالاتر بود و فرش های تولیدشده بازارپسندی بیشتر و قیمت بالاتری داشتند؛ ولی ارزش افزوده کمتری به بافنده فرش تعلق می گرفت. سود بالا در روش کارفرمایی مزدی به دلیل برخورداری کارفرما از منابع بالای اطلاعاتی، مالی و نهاده ای است. آن ها از کانال های وسیع ارتباطی برای شناخت بازار و کیفیت نهاده ها برخوردار بوده، همچنین، از منابع مالی کافی برای خرید نهاده های با کیفیت و مرغوب و سرمایه گذاری بیشتر در تولید فرش برخوردار هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: فرضیه برتری شیوه کارفرمایی مزدی نسبت به دیگر شیوه ها را نمی توان تأیید کرد؛ به طوری که بافندگان روستایی خویش فرما نیز در صورت برخورداری از منابع اطلاعاتی، مالی و نهاده ای کافی، همچنین، تأثیرگذاری بر شبکه بازار از طریق تشکل های خود، می توانند حاشیه بازار را کاهش دهند و ارزش افزوده بیشتری را در زنجیره ارزش فرش ابریشم به دست آورند.
تحلیل موانع و محدودیت های اشتغال زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق، شناسایی و تحلیل موانع و محدودیت های اشتغال زنان روستایی در شهرستان تویسرکان به عنوان هدف اصلی مدّ نظر قرار گرفته و با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی، به شناسایی و تحلیل مهم ترین موانع و محدودیت های ایجاد و توسعه اشتغال توسّط زنان روستایی پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر، نوعی تحقیق توصیفی و کاربردی است که به شیوه مطالعات پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان روستایی شاغل در شهرستان تویسرکان تشکیل دادند که به طور تصادفی، تعداد ۱۵۰ نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و دیدگاه های آن ها در مورد موانع و محدودیت-های اشتغال زنان در جامعه روستایی مورد بررسی قرار گرفت. پرسش نامه مهم ترین ابزار جمع آوری اطّلاعات تحقیق بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسّط گروهی از متخصّصان موضوع، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و برای ارزیابی میزان پایایی پرسش نامه نیز ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که رقم ۸۱/۰ به دست آمد. هم چنین، برای بررسی اعتبار سازه ای پرسش نامه و برازش الگوی اندازه گیری سازه «موانع اشتغال زنان روستایی» داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار LISREL از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شاخص های نیکویی برازش (RMSEA=۰.۰۶۳، AGFI=۰.۸۵ و GFI=۰.۹۳) تناسب کامل الگو با داده های مشاهده شده را تأیید کرد.
یافته ها: در این تحقیق به منظور دست یابی به تحلیل دقیق تری از موانع و مشکلات پیش روی اشتغال زنان روستایی، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد که بر این اساس، موانع و محدودیت های پیش رو در چهار عامل اصلی دسته بندی شد؛ عامل اوّل با توجّه به ماهیت متغیّرهای تشکیل دهنده آن «موانع اجتماعی-فرهنگی» نام گرفت که با تبیین ۰۳/۲۲ درصد از واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد. این عامل هم راه با دیگر موانع نظیر «موانع اقتصادی-محیطی»، «موانع شخصیتی» و «موانع آموزشی-حمایتی» در مجموع، ۳۰/۶۲ درصد از واریانس موانع اشتغال زنان روستایی را تبیین کردند.
راه کارهای عملی: در راستای تسهیل روند اشتغال زنان روستایی، اصلاح و رفع برخی موانع فرهنگی اجتماعی؛ شامل ذهنیت های سنّتی و نادرست نسبت به توان مندی های زنان و ضرورت مشارکت آن ها در فعّالیت های اقتصادی جامعه توصیه می شود. بر مبنای نتایج تحقیق، تأمین فرصت های یادگیری متنوّع برای آحاد جامعه روستایی به ویژه زنان به منظور تغییر و اصلاح نگرش ها و کسب توان مندی های لازم برای ورود به عرصه فعّالیت های اقتصادی اجتماعی ضروری است.
اصالت و ارزش: با توجّه به اهمیت موضوع اشتغال، به ویژه در جامعه روستایی، یافته های تحقیق حاضر می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی در تدوین برنامه های کلان و عملیاتی مناسب برای رفع موانع اشتغال زنان در مناطق روستایی باشد.
ترسیم و تحلیل شبکه های ارتباطی میان ذی نفعان صیادی و نقش آن در توسعه گردشگری روستایی: مطالعه موردی روستای سلخ، جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل شبکه های ارتباطی میان ذی نفعان صیادی اعم از مردمی و دولتی در روستای سلخ به منظور بررسی علل عدم توسعه گردشگری روستایی با رویکرد صیادی انجام شد. بر این اساس، داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه از افراد و ادارات ذی نفع صیادی جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار Visone ، شاخص های مرکزیت درجه درونی، جایگاه و گروه بندی بر اساس هم ارزی ساختاری ترسیم و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در شبکه ارتباطی میان ذی نفعان صیادی، اعم از مردمی و دولتی، نقصی وجود ندارد و علت عدم توسعه گردشگری روستایی با رویکرد صیادی در این روستا عدم شناخت صیادان و ادارات مرتبط با فعالیت صیادی در روستای سلخ در زمینه گردشگری روستایی و نیز به دلیل مشکلات اقتصادی صیادان است، تا جایی که به دلیل وضعیت بد اقتصادی، حدود 67 درصد آنها تمایلی به ادامه فعالیت صیادی ندارند. از این رو، پیشنهاد می شود که بر ای توسعه گردشگری روستایی با رویکرد صیادی در این روستا، فعالیت های صیادان و ادارات مرتبط با بخش صیادی در این راستا هماهنگ شود و معرفی و تبلیغات مناسب در خصوص قابلیت های گردشگری این روستا و جذب گردشگر صورت گیرد.
تحلیل و بررسی نیاز ها و اولویت های جامعة روستایی (مورد شناسی: دهستان شیوه سر، شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک قرن گذشته، فعالیت ها ی نظری و عملی فراوانی در کشورهای مختلف جهان در زمینة توسعه انجام گرفته است. ایران هم در صد سال اخیر برای رسیدن به توسعة ملی و ناحیه ای تلاش های فراوانی کرده که در ابعاد مختلف اثرات مثبت این برنامه ها و قوانین نمایان شده است؛ اما با این وجود، هنوز کمبود ها و نابرابری های فضایی- مکانی آشکاری وجود دارد. علل این مشکلات متعدد است؛ ازجمله شناخت کم و نادرست از نواحی مختلف جغرافیایی و عدم مشارکت یا مشارکت ضعیف مردم در فرایند برنامه ریزی توسعه در سطوح مختلف. هدف از این تحقیق، شناسایی نیازها، خواسته ها و اولویت های جامعة روستایی است که درجهت بررسی دقیق تر، دهستان شیوه سر از توابع شهرستان پاوه مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی و پیمایشی است. داده های مورد نیاز از طریق آمارهای رسمی (اسنادی) و پرسشنامه (میدانی) جمع آوری شد. جامعة آماری روستاهای دهستان شیوه سر از شهرستان پاوه است که از طریق نمونه گیری تصادفی 252 خانوار انتخاب شدند و داده ها با استفاده از آزمون های آماری و نیز نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد اولویت مردم این منطقه در درجة اول، رفع نیازهای معیشتی (مانند غذا، مسکن، پوشاک و بهداشت) است و در بخش های مختلف، این نیاز ها و اولویت ها به قرار زیر است : در بخش نوع آموزش، آموزش فنی و حرفه ای؛ در بخش مراکز آموزشی، مهد کودک ؛ در بخش درمان، پزشک؛ در بخش شیوة آموزش، آموزش از طریق سخنرانی؛ در بخش بهداشت، بهداشت روستا؛ در بخش ورزشی، سالن سرپوشیدة ورزشی؛ در بخش تجاری، نانوایی؛ در بخش نهادها، هیئت حل اختلاف؛ در بخش فرهنگی - مذهبی، کتابخانه؛ در بخش فرهنگی-تفریحی، فضای بازی کودکان؛ در بخش مسکن، وام مسکن؛ در بخش معابر، اصلاح معابر؛ در بخش اشتغال، ایجاد شغل؛ در بخش حمل ونقل، مینی بوس؛ در بخش تأسیسات، گازرسانی و در بخش اجتماعی - عمرانی، اجرای طرح هادی را اولویت اول جامعة روستایی دهستان شیوه سر می دانند .
بررسی عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی بر دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی پایدار، نظامی است که ضمن مدیریت صحیح و استفاده از منابع برای تأمین نیازهای غذایی بشر، کیفیت محیط زیست و ذخایر منابع طبیعی را افزایش می دهد. هدف از این تحقیق بررسی عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی بر دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار در استان اردبیل است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعة آماری مورد ِنظر را کلیة کشاورزان گندم کار استان اردبیل به تعداد 17500 نفر تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 412 نفر به عنوان نمونة آماری تعیین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 71/0 الی 82/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که به جز متغیّرهای مقدار علف کش، مقدار آفت کش، تعداد افراد تحت تکفل، سن و سطح کلّ اراضی زیر ِکشت، بین تمامی متغیّرهای تحقیق با دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار ، رابطة معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیّره نشان داد که متغیّرهای (میزان استفاده از مجرا های ارتباطی، میزان عملکرد، سابقة فعالیت کشاورزی، سواد، سطح مشارکت و فاصله تا نزدیک ترین مرکز خدمات)؛ 63 درصد از تغییرات در متغیّر وابسته را تبیین می کنند. در پایان نیز راهکارهایی برای بهبود دانش کشاورزان و افزایش به کارگیری فعالیت های پایداری ارائه شده است.
تأثیر اسکان عشایر بر میزان مشارکت زنان در تأمین درآمد خانوار (مطالعه موردی: زنان عشایر سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان عشایر همواره در فعالیت های روزمره نقش شایان توجهی داشته اند، اما با اجرای سیاست اسکان و دگرگونی زندگی عشایر کوچنده، و به دنبال آن نقش و کارکرد زنان عشایر نیر تغییر و تحول کرده است. آنچه در عمل اتفاق می افتد، فروپاشی از یک سو و اسکان خودجوش و هدایت شده از سوی دیگر است. در این روند، به طورکلی نه تنها وضعیت کوچندگان، بلکه نقش زنان عشایری به طور خاص، به دلیل ماهیت زندگی شان وخیم تر شده است و نقش زنان در تأمین معاش خانواده نیز به شدت کاهش می یابد. این تحقیق از نوع توسعه ای-کاربردی است. جامعه آماری، شامل پنج سامانه اسکان یافته شهرستان زابل واقع در سیستان با 250 خانوار است. با استفاده از فرمول کوکران از طریق نمونه گیری تصادفی، همسران 141 سرپرست خانوار انتخاب شد، که به دلیل دوری سامانه ها از هم و مشکلات ناشی از دسترسی به آن ها از 124 زن پرسش شده است. برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه اول توسط زنان عشایر و پرسشنامه دوم توسط خبرگان محلی پر شده است.با توجه به بررسی تطبیقی از دو مقطع قبل و بعد اسکان، وضعیت عمومی عشایر اسکان یافته نامناسب است و نقش زنان عشایر در تولید فرآورده های لبنی و صنایع دستی پس از اسکان تضعیف و درآمد خانوار نیز کاهش یافته است. به عبارتی بین تضعیف نقش تولیدی زنان و درآمد خانوار، رابطه معنی داری وجود دارد. براساس یافته ها می توان گفت که سیاست اسکان عشایر در سامانه های مورد مطالعه موفقیت آمیز نبوده است.
نیازمندی های روستاییان برای دستیابی به معیشت پایدار (مطالعه موردی: بخش سرفاریاب- شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی نیازمندی های روستاییان در راستای معیشت پایدار در بخش سرفاریاب (شهرستان چرام)، استان کهگیلویه و بویراحمد است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال کلیدی است که: در راستای دستیابی به معیشت پایدار کدام نیازمندی های روستاییان اولویت دارند؟
روش: روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. در این راستا، جامعه آماری این تحقیق، ده روستا بالغ بر ۱۷۲۵ خانوار بوده است که براساس فرمول کوکران و با خطای، ۵/۰، ۲۷۲ پرسش نامه به دست آمده و به صورت تصادفی بین مردم روستاها پخش و توزیع شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل عاملی از دیدگاه های ۲۷۲ نفر از روستاییان به ۱۴ عامل به عنوان عوامل مؤثر در نیازمندی های روستایی به منظور برقراری معیشت پایدار استخراج و نام گذاری شد؛ به طوری که عامل اول و دوم، نیازهای زیرساختی- زیربنایی (تأسیسات و تجهیزات) و عوامل نیازهای بهداشتی و درمانی روستایی هر کدام به ترتیب با تبیین بیش از ۱۳ و ۴ درصد از کل واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد و عامل های ورزشی و تجاری و نیازهای آموزش زیست محیطی، هر کدام با ۳۱/۲ و ۱۷/۲ درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر بر نیازمندی ها در راستایی معیشت پایداری روستایی را تبیین کردند و در سطح پایین ترین عامل ها قرار گرفتند.
تبیین و ارزیابی نقش کارآفرینی در توسعه روستایی با تأکید بر صنایع دستی (مطالعة موردی: روستاهای بخش مرکزی در شهرستان انار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نقش طرح های کارآفرینی در تحولات اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی با تأکید بر صنایع دستی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان انار می باشد.
روش: توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتاب خانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۱۲۰ خانوار است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل یافته ها از طریق آزمونT تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد که استقرار صنایع دستی در متنوع سازی و ایجاد اشتغال و کسب درآمد در زمینه اقتصادی و کاهش مهاجرت روستایی، بهبود زیرساخت ها و افزایش مشارکت و هم کاری در بعد اجتماعی، در مناطق روستایی منطقه مورد مطالعه تأثیرگذار بوده است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که صنایع دستی در توسعه روستایی منطقه مورد نظر به میزان ۷۰/۰اثرگذار می باشد. بر این اساس، از بین ابعاد مطروحه، بعد اقتصادی (۳۳/۳) نسبت به بعد اجتماعی (۲۱/۳) تأثیرگذاری بیش تری در زمینه توسعه روستایی داشته است.
راه بردهای عملی: یکی از راه کارهای عملی در جهت توسعه پایدار روستایی منطقه مورد مطالعه، رشد و توسعه کارآفرینی روستایی از طریق صنایع دستی روستایی است. صنایع دستی در روستاهای بخش مرکزی انار ضمن پرکردن اوقات فراغت و بیکاری روستاییان مانع از مهاجرت های گسترده آن ها می شود.
اصالت وارزش: روستاییان منطقه، قبلاً درآمد قابل توجه ای از کشت و صادرات پسته داشته اند و توجه کم تری به بخش صنایع دستی می کردند؛ اما در چند سال اخیر به سبب خشک سالی های پی در پی و به دنبال آن کاهش درآمد خانوارها، ضرورت دیده می شود که روستاییان را به مشاغل مربوط به صنایع دستی بومی منطقه هدایت کرد تا آثار نامتعادل کننده خشک سالی ها خنثی شود. نتایج این تحقیق برای روستاییان منطقه و متولیان امر توسعه روستایی شهرستان انار کاربرد عملی دارد.
بررسی نقش آموزش در مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی(زلزله) مورد: مناطق روستایی شهرستان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه مناسب مدیریت ریسک زلزله در مناطق روستایی جلوگیری از وقوع، کاهش اثرات و پیامدهای آن ها با تلفیق رویکردهای مختلف ساختاری و غیرساختاری است؛ در این راستا مولفه آموزش از اهمیت اساسی برخوردار است. در پژوهش پیش رو سعی بر این است که وضعیت آموزش زلزله و ارتباط آن با موقعیت مکانی، سطح سواد، مهارت و مشارکت مردم در بین سکونت گاه های روستایی شهرستان قزوین مورد بررسی قرار گیرد. برای ارزیابی گویه های تبیین کننده آموزش در مدیریت ریسک زلزله در سطح 29 روستا، تعداد 386 نفر از سرپرستان خانوارها از بین 27930 خانوار روستایی مورد پرسش قرار گرفته اند. انتخاب روستاهای نمونه به روش خوشه ای و انتخاب سرپرستان خانوارها به روش تصادفی سیستماتیک بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در کنار استفاده از روش های آماری توصیفی جهت مقایسه میانگین ها و تبیین معنی دار بودن تفاوت های موجود بین طبقات یا گروه ها از آزمون T تک نمونه ای و آزمون F و برای تبیین همبستگی و تأثیرگذاری از آزمون آماری پیرسون استفاده شده است. نتایج بدست آمده از یافته های تحقیق نشان از کم، کافی نبودن و متناسب نبودن برنامه های آموزشی در مدارس و رسانه های جمعی در ارتباط با مولفه هایی چون (ساخت و ساز مساکن مقاوم، کمک های اولیه، حفظ جان خود و افراد خانواده، حفظ اموال و دارایی ها) در فرایند مدیریت ریسک زلزله بوده است. همچنین بین مولفه آموزش با موقعیت مکانی و سطح تحصیلات ساکنین منطقه مورد مطالعه ارتباط معنی داری وجود دارد. در این راستا، تقویت آگاهی ها و دانش مدیریت ریسک زلزله و افزایش آموزش های فنی مرتبط با مدیریت ریسک زلزله در بین ساکنان مناطق روستایی و توجه به شیوه های مختلف آموزش به عنوان یک ضرورت اساسی پیشنهاد می شود.
نقش سرمایه روان شناختی در ارتقای کارآفرینی روستایی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. دراین ارتباط، سازوکار سرمایه ی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه ی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان آذربایجان شرقی است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش 2365 کارآفرین روستایی ساکن در 328 روستا بوده که درسال 1395 توسط اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان آذربایجان شرقی شناسایی شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 410 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی (205 نفر کارآفرین و 205 نفر غیر کارآفرین) به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. مطالعه پرسشنامه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 40 پرسشنامه صورت گرفته و در پی آن روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از فرمول کرونباخ آلفا، برای بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 89/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که تمامی متغیرهای تحقیق با تقویت کارآفرینی رابطه ی مثبت و معنی داری دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانه ی خطی متغیرهای امیدواری، اعتمادبه نفس، خودکارآیی، خوش بینی و تاب آوری توانایی تبیین 88/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارد.
بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی (مطالعه موردی: قالی و گبه در شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی به ویژه صنعت قالی ازجمله فعالیت های غیرکشاورزی است که بخش مهمی از اشتغال کشور را به خصوص در بین عشایر و روستاها به خود اختصاص داده است. بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی در شهرستان زرین دشت که یکی از مراکز تولید قالی و گبه در استان فارس است هدف اصلی تحقیق به شمار می رود. این تحقیق به روش کیفی انجام و داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شده است. روستاهای فعال در زمینه قالی بافی و گبه بافی در شهرستان زرین دشت به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 21 نفر از خبرگان صنعت قالی و گبه در سه روستای تولیدکننده عمده قالی و گبه (مزایجان، دره شور، ده نو) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه وتحلیل ارتباط بین کدهای تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد موانع عمده ای تولید دست بافت های شهرستان را تهدید می کند. به منظور حفظ و توسعه دست بافت های شهرستان باید اقداماتی صورت گیرد؛ ازجمله این اقدامات می توان به کوتاه کردن سلطه دلالان بر بازار مواد اولیه و خرید دست بافته ها، پیگیری بیمه قالیبافان، توجه مسئولان شهرستان نسبت به تولیدات دست بافت و ... اشاره کرد.