فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
214 - 233
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر از طریق شناخت ویژگی ها و مؤلفه های مدیریت جهادی، به منظور تبیین استلزامات ارتقای نظام سیاست گذاری توسعه روستایی و عشایری انجام شده است. برای شناخت ویژگی ها و مؤلفه های مذکور، بیانات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در بازه زمانی بین سال های 1358 تا 1397 با استفاده از نظریه پردازی داده بنیاد تحلیل شد. از 160 گزاره کلیدی، تعداد 469 کد باز اولیه، 102 کد باز ثانویه و 35 کد محوری به دست آمد که در قالب پنج بعد «ارزش ها و مبانی فکری و فلسفی سازمان»، «ساختار و فرهنگ سازمانی»، «ارزش های نگرشی کارکنان»، «ارزش های رفتاری کارکنان» و «مأموریت و چشم انداز سازمان»، دسته بندی شدند. ازجمله مهم ترین مؤلفه های مدیریت جهادی پرهیز از ساختار اداری سلسله مراتبی عمودی، سیاست گذاری و برنامه ریزی مبتنی بر شواهد میدانی و نیازهای روستائیان و عشایر، مشارکت محوری و اتخاذ رویکردهای پایین به بالا و چندبعدی نگری است که بر محور دستیابی به اهداف عالیه عدالت گستری و تعالی انسان ها به خصوص اقشار محروم انجام می شود. بر اساس ویژگی های جهادگران و نهاد جهاد سازندگی، پیشنهادهایی برای ارتقاء نظام سیاست گذاری توسعه روستایی و عشایری ایران ارائه شده که از آن جمله می توان به استقرار سیستم اطلاعات مدیریتی از پایین به بالا با استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و تشکیل کمیته هایی در نواحی شهری با استفاده از ظرفیت معتمدان محلی و روحانیان کارآمد، در راستای بسیج جوانان و آحاد جامعه از صنوف و تخصص های مختلف برای مشارکت داوطلبانه در سازندگی و تعالی نواحی روستایی و عشایری اشاره کرد.
شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سلسله» به عنوان الگویی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
286 - 299
حوزههای تخصصی:
«طرح توسعه منطقه ای سیله سیله » با رویکرد درون زا و با هدف توانمندسازی روستاییان شهرستان سیله سیله (الشتر) واقع در شمال استان لرستان، در فاصله سال های 1352 تا 1357 انجام گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام شده است. این پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی- توصیفی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استقرایی است. نمونه گیری به روش هدفمند و کدگذاری اولیه به صورت استقرایی و بر اساس محتویات اسناد «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام گرفت و در نهایت مقوله ها استخراج گردید. از کدهای اولیه و ثانویه اسناد، 47 مفهوم استخراج شده و در سه دسته اصلی نهادها، گروه ها و افراد گروه بندی شدند. در مرحله بعد مبتنی بر کدگذاری محوری سه ساخت: نهادی، اجتماعی و نگرش ها به عنوان بستر و مکانیسم مشارکت شناسایی شدند. مبتنی بر یافته ها، در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» مشارکت روستاییان در دو بخش: الف) بسترسازی مشارکت و ب) سطح مشارکت، افزایش یافته است. افزایش بستر مشارکت روستاییان با استفاده از تأمین کادر محلی، ایجاد مکانیسم مشارکت، تحقیقات و نوآوری، بودجه بندی و آموزش ایجاد شده و افزایش سطح مشارکت روستاییان از طریق تأمین خدمات زیربنایی، امور ارتباطی، امور آب رسانی، امور تعاونی، عمومی و عمران الشتر صورت گرفته است.
تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی در ایران مبتنی بر آرای متخصصان و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاها در بستری طبیعی و با استفاده از مصالح و فناوری محلی طی ده ها و گاه صدها سال به تدریج برپا شده و تکامل یافته اند. با توجه به اینکه در حال حاضر، شاهد تخریب محیط های روستایی و عناصر باارزش آن هستیم، شناسایی و تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی منطبق با موقعیت و شرایط ایران ضرورت دارد. پس از مطالعه اجزا و خصوصیات منظر روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن، معیارهای اولیه بیان کننده پایداری منظر به صورت ترکیبی از دو گروه معیار استخراج و تجمیع شدند. روش شناسی پژوهش به شیوه اکتشافی و تبیینی انجام و در آن نشانگرهای اصلی منظر پایدار طی روندی پیوسته و گزینشی اعتبارسنجی و ازطریق ارزیابی متخصصین- حرفه مندان تبیین شده اند. با توجه به محدود بودن تعداد متخصصین در زمینه منظر روستایی و برای افزایش اعتبار پژوهش، تلاش شده است جامعه آماری دربردارنده طیفی از تخصص های مرتبط با علوم منظر باشد و آرای آن ها در ارزیابی لحاظ شود. به منظور افزایش دقت، صحت و اعتبار، هر نشانگر با سه عامل: میزان ارتباط، میزان اهمیت و قابلیت اندازه گیری ارزش گذاری شده است. تحلیل ها یک بار به صورت تجمعی و یک بار به تفکیک هر نشانگر انجام و نشانگرهای با ارزش تر و مؤثرتر از دیدگاه متخصصین- حرفه مندان حوزه علوم به دست آمده است. نتایج این پژوهش عوامل اصلی شکل دهنده و تأثیرگذار در پایداری منظر پایدار روستایی را مشخص و تبیین می نماید، بنابراین تصمیم گیرندگان را قادر می سازد برنامه ریزی های آتی خود را هم راستا و مبتنی بر حفظ و ارتقای نشانگرهای اصلی منظر پایدار تبیین کنند.
حفر بی رویه چاه ها و بسترسازی ناپایداری فضا در دشت قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال آب های زیرزمینی به سطح زمین از ادوار بسیار دور رایج و متداول بوده است. از جمله روش هایی که با استفاده از آنها اقدام به این امر می کنند حفر قنات، چاه های عمیق و نیمه عمیق و چاه های دستی است. از دهه 1320 در شهرستان قاینات حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق آغاز شد و به تدریج در تمام دشت ها به ویژه دشت قاین به سرعت و بی رویه گسترش یافت. حفر بی رویه چاه ها مشکلات زیست محیطی را برای این دشت ایجاد نمود. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثرات زیست محیطی چاه های عمیق و نیمه عمیق بر سکونت گاه های روستایی دشت قاین بوده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف جزء تحقیقات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان داد که بهره برداری های بی رویه از منابع آب زیرزمینی در دشت قاین با حفرچاه های عمیق و نیمه عمیق باعث به وجود آمدن مشکلات زیست محیطی در سکونت گاه های روستایی در دشت قاین از جمله خشک شدن قنوات قدیمی، افت سطح آبخوان و کاهش کیفیت منابع آب شده است. در حقیقت گسترش چاه ها در دشت قاین منجر گردیده با برهم خوردن تعادل محیط زیست، موج شدید ناپایداری در سکونتگاه های انسانی فضا از جمله نقاط روستایی پدیدار گردد.
سطح بندی میزان توسعه فضاهای روستایی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی مناطق روستایی به لحاظ برخورداری از مولفه های توسعه در راستای تعیین وضعیت موجود و همچنین برنامه ریزی متوازن منطقه ای از اهمیت بالایی برخوردار است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن ترکیبی از روش های اسنادی و تحلیلی می باشد، پایه تجزیه و تحلیل بر اساس اطلاعات آماری مندرج در جداول و ساختارهای اطلاعاتی بوده که به صورت ماتریسی، جهت تجزیه و تحلیل نهایی بر اساس مدل تاپسیس استفاده شده است. تحلیل داده ها در مقیاس هفت شهرستان استان کرمانشاه (سر پل ذهاب، اسلام آباد غرب، گیلان غرب، جوانرود، دالاهو، ثلاث باباجانی و قصرشیرین) می باشد. برای محاسبه توسعه یافتگی روستاهای نمونه تحقیق از شاخص های جمعیتی، بهداشتی، زیرساختی، خدماتی و فرهنگی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که بر اساس شاخص های مورد نظر، دهستان های حمیل، بان زرده، شیان، حومه جنوبی، قلعه شاهین، کلاشی، حومه شمالی ، نصرآباد و گورانی در جایگاه دهستان های بسیار توسعه یافته ، دهستان های حومه سرپل، بشیوه پاطاق، حومه کرند، شروینه، هرسم، دشت ذهاب، حیدریه، منصوری و دیره در جایگاه دهستان های توسعه یافته، دهستان های دشت حر، زمکان، پشت تنگ، چله، پلنگانه، قلخانی، حومه و خانه شور در جایگاه دهستان های کمتر توسعه یافته و دهستان های بازان، فتح آباد، ویژنان، بیونیج، جیگران، گوآور ، ازگله و سرقلعه که بیشتر در فاصله دور از مرکز شهرستان قرار گرفته اند، در جایگاه دهستان های توسعه نیافته قرار می گیرند.
مفهوم سازی پدیدارشناسانه هسته نهادی برنامه ریزی فضایی راهبردی کیفیت محیطی روستاهای شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
234 - 249
حوزههای تخصصی:
پژوهش کنونی به دنبال مفهوم سازی هسته نهادی با رویکردی استفهامی - قیاسی در برنامه ریزی فضایی کیفیت محیطی روستاهای سُمغان و مُله انبار است. خط مشی های برنامه ریزی در این سکونتگاه ها بدون مشارکت بهره وران و بیشتر از بالا به پایین بوده که پیامدهای اجرای این سیاست ها بی توجهی به بن مایه درونی جریان های فضای زیست (شهروندان، فعالیت و کسب وکارها) با کیفیت محیطی پایین بوده است. همچنین تخصص محوری و بخشی نگری در برنامه ریزی توسعه پایدار فضایی روستاهای مزبور و وجود رویکرد غالب کالبد ی که به جریان های اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و اکولوژیکی توجه لازم نداشته اند. هدف از انجام این پژوهش تدوین فرآیند مفهوم سازی هسته نهادی کیفیت محیطی برنامه ریزی فضایی بر پایه رویکرد مشارکتی و ذی نفعان روستایی است. این پژوهش که به روشی کیفی و رویکردی پدیدارشناسی در دو روستای سُمغان و مُله انبار و با مشارکت 42 تن از ذی نفعان این دو روستا با توجه به تجربه های زیسته آن ها به این موضوع پرداخته است که در طی پژوهش با تمرکز بر گروه های روستایی و آیین و الگوهای رفتاری زندگی روزانه آن ها در قالب کارگاه های مشارکتی و با روش گلوله برفی به مطالعه کیفیت محیطی پرداخته است، افزون بر آن در چهارچوب این دو رویه روش برنامه ریزی از رویکردهای ارزیابی مشارکتی کیفیت محیطی، ارزیابی مشارکتی ارتباطات روستایی به تحلیل مفهوم ها پرداخته شد که با ابزارهایی مانند مصاحبه، بحث گروهی در چهارچوب مفاهیمی با 9 مصاحبه نیمه ساختاریافته و 9 کارگاه مشارکتی به سرانجام رسیده است که هسته نهادی آن از دیدگاه مشارکت کنندگان تعریف روستا، کیفیت ارزش ها، دانش، راهبری، برنامه ریزی راهبردی، یکپارچگی، پیوندهای روستایی شهری و حقوق شهروندی تعیین گردید.
تحلیل گفتمان سیاست های توسعه روستایی ایران در دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد گفتمان دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد در حوزه توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص را تحلیل کرده و با استفاده از آن به تفسیر شکل گیری گفتمان توسعه در سیاست های توسعه روستایی ایران در این دوران دست یابد. در روش تحقیق این مقاله از اصول نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و از روش پیشنهادی تحلیل گفتمان پسابنیادین (PDA)، برای عملیاتی کردن آن استفاده شده است. داده های این مقاله از میان مصاحبه ها، سخنرانی ها و اظهارنظرهای روسای دولت و همچنین مواد و تبصره های مرتبط با حوزه روستایی در متن برنامه های توسعه پنج ساله اول، دوم و پنجم به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان داد که هرچند حوزه روستایی در گفتمان دولت هاشمی به قلمروی گفتمانی دولت وارد شد، اما مجموعه عواملی باعث ایجاد نقص در ارتباط حوزه روستایی با کلیت گفتمانی دولت و درنتیجه بروز ناهماهنگی های زیادی در این حوزه گردید. از سوی دیگر، گفتمان دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت هاشمی رفسنجانی، مناسبات گفتمانی قوی تری را با حوزه روستایی برقرار کرده است. می توان گفت گفتمان دولت احمدی نژاد برای از میدان به در کردن گفتمان دولت هاشمی، با تمرکز بر شرایط فیزیکی و بیرونی کوشید که توزیع این شرایط را بهبود بخشد. اما همان طور که دولت هاشمی از بهبود جنبه های نرم افزاری نظیر حوزه های فرهنگی و اجتماعی غافل شد، گفتمان دولت احمدی نژاد نیز درنهایت توجه چندانی بر این حوزه ها نداشت و عمدتاً بر بهبود توزیع امکانات و تسهیلات فیزیکی تأکید نمود.
ارزیابی خدمات منظر در عرصه پیراشهری صالح آباد شرقی، جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
440 - 453
حوزههای تخصصی:
خدمات منظر بیانگر رابطه بین ساختار، عملکرد و ارزش های اکولوژیک است. این رویکرد ازگزینه هایی است که می تواند در تحلیل محیط پیراشهری استفاده شود. این روش با تمرکز برگروه های اجتماعی هدف، آن را تبدیل به بدیلی برای خدمات اکوسیستم می سازد. مقاله حاضر در پی تحلیل خدمات منظر در محیط پیراشهری صالح آباد در جنوب تهران است. به این منظور شاخص های خدمات منظر مبتنی از ادبیات موضوعی در سه محور تولیدی، تنظیمی و فرهنگی استخراج شد. در ادامه وضعیت آن ها در منطقه موردمطالعه بر اساس پیمایش میدانی و مصاحبه با ساکنان تولید گردید. نتیجه به شکل نقشه های قابلیت و مطلوبیت پردازش شد. خروجی مذکور با استفاده از وزن دهی مبنی بر چهارچوب تحلیل سلسله مراتبی با هم تلفیق و در نهایت پهنه بندی کیفیت خدمات منظر در منطقه به دست آمده است. درنهایت راهبردهای چهارگانه حفاظتی، تدافعی، تهاجمی و سودجویانه مبتنی بر تفاوت قابلیت و مطلوبیت هر پهنه و در تناسب با ویژگی های محیطی آن ها، تدوین شد. نتایج نهایی نشان می دهد ناهمگنی در بهره برداری از فضا مشهود است، ضمن اینکه محدوده مورد بررسی در معرض تغییر قرار داشته و از قابلیت های فضا به درستی استفاده نمی شود. به کارگیری خدمات منظر بستری مناسبی را تدوین الگوی راهبردی متناسب با توان عرصه فراهم می سازد که در صورت به کارگیری اصولی آن می تواند تضمین کننده توسعه یکپارچه عرصه پیراشهری باشد. البته پیوند میان این خدمات و نظام برنامه ریزی رسمی موضوع مطالعات گسترده تری است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی روستایی با استفاده از رویکرد ترکیبی در شهرستان سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
158 - 169
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بخش تعاون در اقتصاد ایران، عوامل مؤثر بر این ظرفیت بیش ازپیش اهمیت یافته است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی روستایی بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد ترکیبی (کیفی به کمی) استفاده شد. به این ترتیب، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه با مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت های تعاونی شهرستان سراب و نیز خبرگان و استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد، عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی شناسایی شدند. برای انتخاب نمونه ها در این مرحله از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله دوم پرسشنامه ای که شامل شاخص های شناسایی شده بود، بین نمونه ای از مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره تعاونی های روستایی شهرستان سراب به روش نمونه گیری تصادفی توزیع و در این مرحله نیز حجم نمونه درنهایت 86 مورد شد. در ادامه جهت اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه و ارتقای شرکت های تعاونی روستایی با استفاده از روش AHP فازی چانگ ایجاد و عوامل شناسایی شده در مرحله قبل، اولویت بندی گردیدند. با توجه به نتایج به دست آمده عوامل مدیریتی، سازمانی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، قانونی، بازاریابی و آموزشی بر توسعه تعاونی های روستایی مؤثر است. همچنین اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های روستایی نشان داد که عوامل سازمانی با امتیاز 235/0 دارای بالاترین اهمیت و معیارهای مدیریتی، اقتصادی، قانونی، فرهنگی و اجتماعی، بازاریابی و عوامل آموزشی به ترتیب در اولویت های بعد قرار دارند. با توجه به نتایج این پژوهش، شرکت های تعاونی روستایی برای توسعه بایستی عوامل شناسایی شده در این پژوهش را موردتوجه قرار دهند.
نقش شبکه های روستایی در مدیریت مشارکتی جوامع محلی (مورد مطالعه: دهستان بالا دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه توسعه روستایی، مشارکت مردمی از اهمیت بسزایی برخوردار است. شبکه های اجتماعی می تواند در توسعه مشارکت های مردمی روستاها نقش داشته باشد. در پژوهش حاضر مساله اساسی این است که آیا شبکه های روستایی در مدیریت مشارکتی جوامع روستایی نقش دارد؟ در این تحقیق از روش نیمه آزمایشی و طرح (پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی سرپرستان خانوار روستایی دهستان بالا دربند در شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که عضو شبکه های اجتماعی دایر در کشور هستند. نمونه آماری شامل 40 نفر بود که از طریق نمونه گیری در هدفمند انتخاب می شود و در دو گروه کنترل(20نفر) و آزمایش (20نفر) قرار گرفته اند. نتایج بیانگر آن است که شبکه های روستایی در مدیریت مشارکتی جوامع روستایی اثرگذار بوده است. شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام شبکه ای پرقدرت است که می تواند بر تعاملات اجتماعی تأثیر بسزایی داشته باشد. مشارکت اجتماعی حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی است و دریچه ی تازه ایی را در تحلیل و علت یابی مسائل فرهنگی و اجتماعی روستاها گشوده است. اجرای شبکه های روستایی بر مدیریت مشارکتی جوامع روستایی تأثیر مثبت و معناداری دارد. بر اساس ضریب تأثیر (210/0) تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل در میزان نمرات مربوط به تأثیر اجرای شبکه های روستایی بر مدیریت مشارکتی جوامع روستایی معنادار بوده است.
واکاوی شاخص ها و الگوهای ذهنی غالب متخصصان در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
422 - 439
حوزههای تخصصی:
سیمای محیط به عنوان بخشی از منظر روستایی، تعریف کننده شخصیت عملکردی فضاها است که در ادراک بصری افراد از محیط روستایی نقش موثری دارد. همانطور که در فرآیند شکل گیری منظر، محیط داخلی زندگی انسان بایستی از کیفیت لازم برخوردار باشد محیط بیرونی آن نیز می بایست معیارهای لازم بصری را داشته باشد. لذا به منظور بهبود سیمای روستایی، شناسایی معیارهای مؤثر بر ادارک بصری مردم از محیط روستایی هدف انجام این پژوهش است. این پژوهش دارای روش آمیخته (کمی-کیفی) است که بر حسب هدف بنیادی، به لحاظ ماهیت پژوهش اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 21 متخصص در حوزه معماری، شهرسازی و روستایی است که از طریق پرسشنامه حاصل از تحلیل محتوای اسنادی و پیمایش دلفی به صورت غیرتصادفی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. شاخص های استخراجی مراحل دلفی، با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل عامل کیو و محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد چهار الگوی ذهنی غالب برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل: زیبایی منظره، انسجام ساختاری، وضوح پذیری و خوانش محیط است که بیشترین درصد واریانس تبیین شده، مربوط به عامل زیبایی منظره با 568/35 % بوده که حاکی از اهمیت و ارجعیت این عامل دارد. از میان شاخص های مطرح شده در این الگوهای ذهنی نیز، به ترتیب شاخص های نشانه (619/7)، چشم انداز (476/7) و فرم (381/7) بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر را از دیدگاه جامعه متخصصین در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستا دارد.
ارائه الگوی ارزیابی توزیع فضایی فعالیت(اشتغال و بیکاری) زنان در شهرستان های ایران با استفاده از سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اشتغال از مهم ترین مباحث مورد توجه درکشورها در حال توسعه و توسعه نیافته محس وب می شود و مقوله ای اقتص ادی، اجتماعی و سیاسی است که باید به آن توجه ویژه شود. از آنجا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل تولید محسوب می گردد، از طریق مشارکت در تولید چه به لح اظ فیزیکی(نیروی کار) و چه به لحاظ فکری، مدیریتی و تکنولوژیکی می تواند نقش بسیار برجسته ای را در رون د تولی د ایف ا نماید، بنابراین لازم است که زمینه های اشتغال نیروی انسانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از (شهرستان های )کشور به لحاظ بهرمندی از شاخص های اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینه ی بهره مندی از شاخص های مذکور انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق شهرستان های کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 6 شاخص در قالب 2 مولفه استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از سیستم دانش بنیان با استفاده از منطق فازی و نرم افزار متلب و نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که بین استان ها و شهرستان های کشور از لحاظ بهره مندی از شاخص های اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد به طوری که از یک سو، مشارکت اقتصادی زنان با 21/44 درصد در 168 شهرستان در وضعیت خوب و رو به بهبود قرار دارند و از سوی دیگر، بالابودن نرخ بیکاری زنان در استانهای کشور از نظم خاصی پیروی نکرده و هر جا شرایط برای کار و اشتغال فراهم بوده است از نرخ بالایی برخوردار شده است که بخش هایی از سیستان در درجه پایین مشارکت اقتصادی و لکه هایی از غرب،کرمانشاه، لرستان و جنوب غرب، در درجه دوم قرار دارند. درجه مشارکت اقتصادی در خوش بینانه ترین حالت شامل اصفهان، یزد، خراسان جنوبی و لکه هایی از بوشهر و هرمزگان و جزایر جنوبی از مشارکت بالایی برخوردار بوده که شرایط خاص اقتصادی این مناطق در این امر دخیل است.
تحلیل اثرات احداث آزادراه تهران- شمال بر روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای توسعه راه های جدید می شود. راه ها از عناصر مهم زندگی نوین به شمار می آیند و زمینه های رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازند. در عصر حاضر انسان کاملاً از طبیعت جدا شده و در مسیری ناپایدار قرار گرفته که قطعاً به تخریب کامل محیط زیست و از بین رفتن شرایط زیستی بر کره زمین منتهی خواهد شد. به منظور امکان ارتباط سریع، ایمن و ارزان بین مناطق شمالی و مرکزی کشور و تکمیل کریدور حمل و نقلی شمال- جنوب کشور، نیاز به احداث آزادراه تهران- شمال در منطقه شمال کشور احساس گردید. این پروژه در دست احداث علاوه بر اینکه پیامدهای بالقوه مثبت، پیامدهای منفی را نیز به همراه داشته است. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های میدانی و تحلیل آماری تأثیر آزاد راه تهران- شمال بر اقتصاد روستاهای پیرامونی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه، علی رغم مزایای غیر قابل انکار احداث آزادراه تهران- شمال نظیر کاهش میانگین شیب طولی، افزایش سرعت سفر، کاهش مصرف انرژی، این پروژه دارای اثرات و پیامدهای منفی بر روستاهای پیرامونی می باشد. یافته ها نشان داده است که روستای سینوا واقع در مسیر این با دگرگونی های بنیادین مواجه گردیده است و احداث آزاد راه نه تنها هیچ گونه جنبش و پویایی اقتصادی به وجود نیاورده است بلکه با تصرف و تخریب بافت اصلی روستا باعث از بین بردن زمین های زراعی، باغات، و مراکز دامپروری گردیده و در مجموع هیچ گونه دستاورد اقتصادی و گردشگری نداشته است.
Analysis of the Barriers to Equipping Agricultural Lands with the New Irrigation Technologies (Case study: Shahrabaad Rural District of Bardaskan County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
23 - 39
حوزههای تخصصی:
Purpose- Due to its special geographical location in the arid and semi-arid climate belt of the world, Iran suffers from water scarcity and limited usable water resources, notably considering the population growth and increasing demand for water and food. High water consumption in agriculture as one of the main water use sectors is estimated as 90% of total water, thereby necessitating consideration of water conservation methods. However, there are a number of barriers to use the current water conservation practices. Thus, the present study aims to investigate the barriers to equipping agricultural lands with the new irrigation technologies in Shahrabaad rural district, Bardaskan city. Design/methodology/approach- This is an applied study in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method, carried out using the random sampling method. The sample size was 338 households in the research area which was determined using Cochran's formula. Data were collected based on field and library studies. The validity of the questionnaire was confirmed by university professors and experts. The reliability coefficient of the questionnaire was 0.78 using Cronbach's alpha coefficient. Moreover, the TOPSIS fuzzy model was used to rank the villages in terms of the effect of barriers to using the new irrigation technologies, and SPSS software was used for analyzing the research questions. Findings: Results showed that the economic dimension was the most important barriers to using the new irrigation technologies. In addition, low-socioeconomic status of the farmers and small loans are the most prominent barriers to equipping agricultural lands with the new irrigation technologies in the research rural district. Research limitations/implications - unavailability of statistical information when referring to the agricultural jihad and the governor’s office, and completing the questionnaire, depending on the subject at the village level, is one of the main challenges of the present study. Practical implications - Given the specific research findings, it is necessary for agriculture and water policy-makers take serious measures concerning the incentive (low-interest and long-term loans, micro-land integration and the like) and punitive (imposing restrictions on traditional land users and stipulating other supports to change the irrigation method) instruments, because otherwise water restriction and the consequences of water scarcity will be challenging in many areas and even may lead to a serious crisis. Originality / value: This study is prima facie significant in terms of statement of the reasons for the barriers to equipping agricultural lands with the new irrigation technologies from the users' perspective and then, in terms of a more detailed analysis of the research findings to change the implementation of traditional irrigation methods.
تحلیلی بر سیاست های توسعه روستایی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نظام برنامه ریزی در سطح جهانی به علت پویایی ذاتی جوامع انسانی و ناکارآمدی نظریه ها در حل چالش ها، شاهد تغییر مفهوم اندیشه توسعه بوده است. بازاندیشی فکری توسعه، ارزیابی چارچوب مفهومی نظریه های برنامه ریزی در عرصه توسعه روستایی را اجتناب ناپذیر می نماید. بنابراین در این مقاله سعی شد سیاست های توسعه روستایی برنامه ششم (توسعه) مبتنی بر اندیشه فرانوگرایی مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش، کیفی؛ مبتنی بر روش فراترکیب و تحلیل محتوای جهت دار است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و برای تفهم، مبتنی بر مقوله ها از روش استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد؛ عدم عقلانیت گرایی، نفی عقیده جهان شمول بودن و نفی فراروایت ها سه اصل کلیدی (و بنیانی) و کثرت گرایی، حکمروایی، زمینه گرایی، بوم گرایی و محلی گرایی پنج اصل برنامه ریزی فرانوگرا هستند. بر این اساس، ارزیابی سیاست های توسعه روستایی در برنامه ششم بیانگر آن است که این سیاست ها از جنبه مفهومی در انطباق نسبی با اصول برنامه ریزی فرانوگرایی، لیکن در عمل در انطباق کامل با تفکر برنامه ریزی نوگرا قرار دارد. زیرا، نظام برنامه ریزی مبتنی بر عقلانیت ابزاری و نخبه گرایی نسخه ای از برنامه ریزی فرانوگرا را پایه ریزی کرده است که در عمل هویت خود را از دست داده است و بیشتر جنبه شعارگونه پیدا کرده است. به عبارتی، نظام برنامه ریزی کشور (در تدوین سیاست های توسعه روستایی) در حوزه مفهومی، مرزبندی پارادایمیک را موردتوجه قرار نداده و در برزخ برنامه ریزی نوگرا و فرانوگرا گرفتار شده است.
The Spatial Analysis of the Distribution of Agro-Processing Industries in Rural Areas of Guilan Province, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
131 - 146
حوزههای تخصصی:
Purpose- The growing attention to rural development issues has created a strong trend in related scientific communities, as over the last few years one can see the traces of this thinking in many relevant scientific trends. One of the most important relevant subjects was job creation using the resources available in rural areas in line with their industrialization and the emergence of agro-processing industries. Spatial distribution of rural industries, spatial justice and their fair distribution based on the distribution of rural settlements have been among the most important concerns in this field. Therefore, the present study aimed to investigate the distribution of agro-processing industries with a spatial approach in rural areas of Gilan Province. Design/methodology/approach- This research is an applied one conducted in a descriptive-analytical method. The collected data were analyzed using the average nearest neighbor, multi-distance spatial cluster analysis, mean center and standard deviational ellipse. Results showed that industries in rural areas of Gilan Province have been located in clusters. Finding- That is, their sites were selected with an eye to favorable conditions such as proximity to cities, population centers and markets, access to infrastructure, proximity to political and decision-making centers, access to major roads, access to more raw materials and cheaper agro-processing industries. Such industries are often located in the counties of Rasht, Rudsar, Astar, Talesh, Lahijan, Langrud and Sowmehsara. Therefore, the officials in charge should make plans to establish agro-processing industries in a more scattered and diverse manner in Gilan Province.
Framework for Studying Consequence of Rural Tourism Entrepreneurship Development (Case Study: Shit and Shirin Sou areas of Tarom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
105-120
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this study is to present a framework for studying the consequences of rural tourism entrepreneurship development. Design/methodology/approach- The type of study is applied Research and descriptive-exploratory in essence. Data collection tool was a researcher-made questionnaire and the validity of the questionnaire items was confirmed by experts and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha (.876). Based on statistical population of experts, local managers and owners of tourism complexes in the villages of Darram and Chavarzgh counties that were selected through purposive non-probability sampling method, 277 households were selected from the owners of tourism complexes and practitioners related to tourism activity. The field-library data collection and data analysis were performed using SPSS software and Structural Equation Modeling (SEM) using AMOS software. The relevance of the four factors affecting the outcomes of rural tourism entrepreneurship development is discussed. Finding- The results show that the extent of the impact of independent variables of entrepreneurship on tourism development outcomes in the study area, respectively, are the indicators of the opportunities created by the growth and development of entrepreneurship with 0.98 as the first rank and the most influential, socio-economic value creation index of entrepreneurship with 0.87, which is ranked second, innovation and creativity index is ranked third with 0.43 and finally, environmental entrepreneurship index of tourism entrepreneurship is 0.38 and is ranked fourth. Practical implications- The formulation framework for evaluating the implications of tourism entrepreneurship development presented in this study has a meaningful and acceptable explanation in the study area.
تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامه ها و پروژه های توسعه روستایی است. پیش شرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. به همین خاطر، صاحب نظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامه ریزی، مفهوم زیست پذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامه ریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفته اند. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محقق ساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمام شمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT / COLD SPOT s نشان می دهد که 16 لکه سرد (زیست پذیری پایین « LL »)، و 12 لکه داغ (زیست پذیری بالا « HH ») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمال شرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست پذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته اند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوب غرب شهرستان قرار گرفته است.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر مدیریت ریسک تولید خرما مورد: شهرستان جیرفت و عنبرآباد(استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی کشور، کشاورزان متوسطی هستند که توان مالی محدودی دارند و همه دارایی شان را در هر دوره تولید به کار می گیرند، بنابراین خسارت هر چند اندک، در هر مرحله از فرآیند تولید ضربه های سختی را به زندگی آنان وارد می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده ریسک و مدیریت آن در دو شهرستان جیرفت و عنبرآباد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق روستاهای بالای 50 خانوار بوده و 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. بر اساس فرمول کوکران حجم پرسشنامه های بدست آمده برابر با 350 می باشد. از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی پیمایشی است. از تکنیک همبستگی و آزمون T دو نمونه ای و مدل VIKOR ، نیز جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد بین ویژگی های فردی و مدیریت ریسک رابطه معنادار و مستقیمی وجود و براساس مدل ویکور عوامل ایجاد کننده ریسک تولید خرما در شهرستان جیرفت مهم ترین آن ها، چگونگی وضعیت بازار و عوامل اقتصادی به ترتیب با ضریب 328/0 و 872/0 و در شهرستان عنبرآباد عوامل اجتماعی و وضعیت بازار به ترتیب با ضریب 277/0 و 328/ می باشند. راهبردهای مدیریت و کنترل بازار(ایجاد شرکت های دولتی و حذف واسطه ها، جلوگیری از واردات محصول) مهم ترین راهبرد جهت کاهش عوامل ایجاد کننده ریسک، بیان شده است همچنین راهبردهای دیگری مانند پس انداز و استفاده از اقلام اصلاح شده به ترتیب از استراتژی های مالی و اقتصادی و مدیریت آفات محصول از نظر باغداران مورد توجه قرار گرفته است.
تبیین آثار مؤلفه های پیش برنده توسعه کارآفرینی در مقصدهای گردشگری روستایی (موردمطالعه: بخش سامن شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
350 - 365
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین راهکارهای اقتصادی در توسعه منطقه ای توجه به مقصدهای گردشگری روستایی به عنوان بستری برای توسعه کسب وکارهای کوچک است. به عبارتی، الگوی فضای گردشگری در محیط روستا موزاییک وار در کنار سایر فعالیت ها قرار می گیرد و معمولاً تقاضا برای صنایع دستی، هنرهای سنتی و فعالیت هایی که نیاز به نیروی کار انسانی بیشتری دارند را ارتقاء می دهد و به دنبال آن ذهنیت و تفکر کارآفرینی را در میان روستاییان گسترش می دهد. از این رو، مقاله حاضر با هدف شناخت و تبیین آثار مؤلفه های پیش برنده توسعه کارآفرینی در مقصدهای گردشگری روستایی بخش سامن شهرستان ملایر پرداخت؛ روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی بود. صاحبان کسب وکار مبل و منبت، به تعداد 100 نفر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. برای گرد آوری داده ها از روش های میدانی و پرسشنامه ای استفاده شد که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای 6 مؤلفه روحیه کارآفرینی، فرصت های گردشگری، اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی و زیست محیطی بیش از 95 درصد محاسبه شد. یافته ها نشان داد همبستگی قوی بین برخی مؤلفه های پیش برنده با متغیر کارآفرینی گردشگری روستایی وجود دارد. مؤلفه های فرصت های گردشگری، محیط زیستی، کالبدی - فیزیکی و روحیه کارآفرینی افراد درمجموع 98 درصد از تغییرات متغیر توسعه کارآفرینی در مقصدهای گردشگری روستایی را تبیین می کنند. در این میان بیشترین آثار مستقیم مربوط به فرصت های گردشگری بود و بیشترین اثر غیرمستقیم را مؤلفه زیست محیطی تبیین کرد.