فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه شهری پایدار، شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری مطلوب است. در همین زمینه، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری، مقوله شهر پایدار و در قالب آن، شهر فشرده را در دستور کار قرار دادند. امروزه اکثر محققان، شهر فشرده را پایدارترین فرم شهری دانسته و اهداف توسعه پایدار را در فشردگی شهری متجلی می دانند. هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش کالبدی کلان شهرهای ایران (مشهد، شیراز، اصفهان و تبریز) در دوره زمانی ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ است. روش اصلی مورد استفاده در پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی و برای سنجش فرم، از روش های پیشنهادی تسای (درجه تجمع، تراکم و اندازه متروپل همچنین از شاخص های هندرسون، هرفیندال، آنتروپی مطلق و مدل هلدرن استفاده شده است. برای محاسبه درجه تجمع شاخص جمعیت در سطح کلان شهرها، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد که از میان کلان شهرهای مورد مطالعه، کلانشهرهای مشهد، اصفهان و شیراز از نظر رشد و گسترش فضایی در گذشته از رشد آرام و فشردگی نسبی برخوردار بوده که با شروع شهرنشینی سریع، رشد مساحت آن سریع می شود و رشد پراکنده اتفاق می افتد؛ اما در سال های اخیر از میزان پراکنش آنها کاسته شده و گرایش به تمرکز و فشردگی در آنها مشاهده می گردد؛ اما کلان شهر تبریز، وضعیتی متفاوت از سایر کلان شهرهای مورد مطالعه دارد؛ به طوری که تا دهه ۱۳۷۵، رشد مساحت و جمعیت تقریباً متعادلی را دارد؛ ولی از این دهه به بعد است که مساحت آن رشد بسیار بیشتری از جمعیت آن داشته و گسترش افقی زیادی را یافته است.
ارزیابی سطح رضایت شهروندان از کیفیت محیط شهری (نمونه موردی: مناطق شهری ده گانه کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می توان دغدغه دستیابی به فرم خوب شهری را از زمان شکل گیری اولین شهرها سراغ گرفت و تلاش برای بهبود زندگی شهری را هم سن تاریخ شهرنشینی تخمین زد. تمایل بیش از پیش جمعیت های انسانی به زندگی در محیط های شهری و رشد شهرنشینی اهمیت کیفیت زندگی شهری و محیط های سکونتی در شهرها را بیش از پیش آشکار ساخته است. بر این اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است تا با توجه به مطالعه مبانی نظری مربوط به کیفیت محیط زندگی، چارچوب مفهومی متشکل از عوامل شانزده گانه ای برای بررسی و سطح بندی مناطق ده گانه کلانشهر تبریز در نظر گرفته شود.
تحقیق حاضر به لحاظ روش انجام مطالعه، تحقیقی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که نتایج حاصل از آن جنبه کاربردی و توسعه ای دارد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خانوارهای ساکن کلانشهر تبریز تشکیل می دهند. با توجه به حجم بالای جامعه آماری، جهت گردآوری اطلاعات، از روش نمونه گیری استفاده گردید. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس روش کوکران 384 خانوار برآورد گردید. اعضای نمونه مورد بررسی نیز به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با حجم جمعیتی زیر جامعه های مورد بررسی(مناطق دهگانه کلانشهر تبریز) انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده نیز از روش های تصمیم گیری چند معیاره فازی و تحلیل خوشه ای بهره گرفته شد.
در نهایت براساس میزان رضایت شهروندان از محیط سکونتی خود و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای، مناطق ده گانه کلانشهر تبریز در سه سطح مناطق دارای محیط سکونتی با کیفیت بالا، متوسط و ضعیف سطح بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه شهروندان کلان شهر تبریز، مناطق شهری دو، پنج و سه این کلان شهر دارای محیط سکونتی با کیفیت بالا، مناطق شش، هشت، هفت و چهار دارای محیطی زندگی با کیفیت متوسط و نهایتاً مناطق یک و ده این کلانشهر نیز دارای محیطی سکونتی با کیفیت ضعیف هستند.
بررسی و اولویت بندی توان ها و زیرساخت های توسعه گردشگری با روش های تصمیم گیری چند معیاره (مورد مطالعه: شهرستان های استان کردستان)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
17 - 31
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، صنعت گردشگری توسعه فراوانی پیدا کرده است. بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه جهان توانسته اند وضعیت گردشگری و توریسم خود را بهبود بخشند و با ایجاد مشاغل خدماتی برای گردشگران ، بسیاری از مشکلات شهری، از قبیل بیکاری و پایین بودن سطح درآمد را رفع کنند. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری و وجود پتانسیل های گردشگری در استان کردستان، اولویت بندی مناطق مختلف این استان جهت برنامه ریزی های مناسب و کارا به منظور خدمات رسانی بهتر و عدالت اجتماعی و اقتصادی در سطوح مناطق مختلف ضروری می نماید. روش پژوهش توصیفی مقایسه ای و نوع آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای اسنادی است. در این پژوهش، با استفاده از مدل Topsis و Vikor به اولویت بندی شهرستان های استان کردستان بر اساس 12 معیار اصلی در 4 سطح (فرابرخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار، فرو برخوردار) پرداخته ایم. با توجه به نتایج به دست آمده، شهرستان سنندج در سطح فرابرخوردار و شهرستان های دهگلان و دیواندره در سطح فرو برخوردار (محروم) به لحاظ شاخص های زیرساختی گردشگری قرار گرفته اند. همچنین، طبق نتایج روش ضریب پراکندگی نیز معیارهای: تعداد فروشگاه های صنایع دستی و تعداد دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و شرکت های حمل و نقل و مسافرتی به طور نابرابری در میان شهرستان های این استان توزیع شده است که توجه مسئولان و مدیران شهرها جهت تقویت و احداث این اماکن در شهرستان های این استان و پیشرفت این صنعت ارزشمند را می طلبد.
تحلیل نابرابری اجتماعی براساس متغیرهای منتخب در شهر اهواز (نمونه موردی: شهرک نفت، گلستان، حصیرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری اجتماعی به تفاوت های موجود در دسترسی به منابع مورد تقاضا در جامعه اشاره دارد. شهر اهواز در دهه های اخیر شاهد تحولات گوناگونی بوده و به یکی از کلانشهرهای مهم کشور تبدیل شده است. پژوهش حاضر در پی بررسی وضعیت نابرابری اجتماعی در محله های این شهر است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی از ابزار پرسش نامه بهره برده شده است. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق، از آنجایی که ساکنان محله حصیرآباد از سطح پایین تر پایگاه اجتماعی و اقتصادی بهره مند هستند، شیوه زندگی متفاوتی را نیز تجربه کنند و از مزایای اجتماعی کمتری برخوردارند. همچنین خدمات رسانی به محلاتی که سطوح پایین جامعه در آنها ساکن هستند کیفیت پایین تری دارد و در نتیجه افراد دسترسی کمتری نسبت به محله های مرفه تر به خدمات شهری دارند.
سازماندهی سیاسی فضا و چالش های ناحیه ای در ایران (مطالعه موردی: استان های ایلام و آذربایجان غربی).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل چندی در حکمرانی خوب و دستیابی به اهداف آن موثرند که یکی از مهمترین آنها سازماندهی سیاسی فضا می باشد. هر حکومتی سعی می کند تا بر اساس یک تصویر شناختی مشخص از فضای قلمرو خود اقدام به سازماندهی سیاسی فضا کرده و موفق به ساختن یک خود، درونی سازی و وابستگی به حس مکان گردد. اما سازماندهی سیاسی فضا در ایران در برخی مناطق نامناسب انجام گرفته است. به عنوان نمونه در استان های آذربایجان غربی و ایلام، چالش های ناحیه ای ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی نگارش یافته است، بررسی چالش های ناحیه ای در این دو استان می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سازماندهی نامناسب سیاسی فضا بخصوص شکل طویل و دنباله دار این استان ها، چالش های زیادی را برای اداره امور آنها بوجود آورده که از مهمترین آنها می توان به عدم ایجاد وحدت ساختاری و کارکردی، مرزهای طولانی و آسیب پذیری بیشتر، رقابت های قومی و ایلی، عدم شکل گیری حس تعلق، توسعه نامتوازن، عدم شکل گیری یک شبکه ارتباطی منظم، عدم شکل گیری قطب رشد، تداخل حوزه های انتخاباتی با حوزه های قومی و ایلی، قوم گرایی، ایل گرایی و .. اشاره کرد.
ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر مشهد با تأکید بر شاخص های فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفکران علوم انسانی، علوم زیستی و... ، همواره به سالمندی، به عنوان آخرین دورة زندگی انسان توجه کرده اند. تعداد افراد سالخورده جوامع روبه ازدیاد است و جمعیت ها به پیری می گرایند. درحال حاضر، جمعیت ایران از نظر ساختاری سالخورده نیست، اما با توجه به عوامل مختلفی چون کاهش میزان موالید و افزایش امید به زندگی، به نظر می رسد که در آینده ای نزدیک، جمعیت سالمندان در ایران، بخش شایان توجهی از ساختار جمعیتی کشور را تشکیل خواهد داد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شهر مشهد در راستای شاخص های شهر دوستدار سالمند با تأکید بر شاخص های اجتماعی، فرهنگی- تفریحی و بهداشتی- درمانی است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی است. در آزمون فرضیه ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها و از آزمون t برای مقایسة میانگین شاخص ها استفاده شده است. با توجه به میدانی بودن پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی استفاده شد و بنابراین، روایی آن مورد تأیید است. در سنجش پایایی، ضریب آلفای کرونباخ 78 درصد به دست آمد که میزانی مورد قبول است. جامعه آماری، شامل تمامی ساکنان 65 سال به بالای شهر مشهد هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که تمامی شاخص های اجتماعی، فرهنگی و تفریحی در شهر مشهد، وضعیتی نسبتاً مناسب و تقریباً مطابق استاندارد دارند؛ البته شاخص های بهداشتی- درمانی، تا حدودی با وضعیت ایده آل فاصله دارند.
ارائه مدلی برای ناحیه بندی پهنه های شهری به کمک الگوریتم ناحیه بندی خودکار (AZP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو مسئله اساسی در منطقه بندی شهرها مطرح است. به دلیل پیچیدگی های محیط های شهری، روش های مرسوم راهگشای این مسائل نیستند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوریتم AZP به ارائه راهکاری برای این مسائل و پیاده سازی آن در یک منطقة شهری (زنجان) پرداخته می شود. روش های خوشه بندی فضایی (مانند AZP) در سال های طولانی توسعه یافته اند و با ترکیب و معاوضة واحدهای پایه فضایی (مانند محله های شهری، همسایگی ها، واحدهای مصنوعی چهارگوشه و...)، به همراه بهینه سازی توابع هدف، همگنی نواحی و فشردگی شکل فیزیکی، ناحیه یا منطقه را شکل می دهند. برای آزمودن بهینگی منطقه بندی حاصل، از لحاظ همگنی و فشردگی، پارامترهای فشردگی و همگنی برای چندین شاخص، به عنوان نمونه یک بار برای منطقه بندی حاصل از الگوریتم AZP و یک بار برای منطقه بندی طرح تفصیلی شهر زنجان محاسبه شدند. برای ارزیابی همگنی در سطح سراسری، از آماره موران I و برای ارزیابی شکل فیزیکی ناحیه بندی ها از پارامتر فشردگی استفاده شد. مطابق نتایج، از 13 شاخص مورد استفاده، 12 مورد دارای الگوی توزیع تصادفی اند و تنها یک شاخص، الگوی اولیه را حفظ کرده است. همچنین ناحیه بندی از لحاظ ایجاد مناطق همگن، کارایی مناسبی دارد؛ علاوه بر این ها، نواحی ایجادشده، بسیار فشرده تر از نواحی منطقه بندی شده در طرح تفصیلی شهر زنجان است.
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
بررسی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند خانگی مورد شناسی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر مشارکت شهروندان در امور شهری تا حدودی به دلیل ضعف قوانین مدیریتی و عدم آشنایی مردم در اداره امور شهرها هنوز نتوانسته چندان خودنمایی نماید. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندهای خانگی است. در راستای اجرای این هدف، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی استفاده و اطلاعات به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر مشهد در سال 1392 تشکیل می دهند که از میان آن ها و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، نمونه ای به حجم 322 نفر سرپرست خانوار به روش تصادفی ساده انتخاب و با توجه به تعداد خانوارها در هر یک از نواحی شش گانه، اقدام به توزیع پرسشنامه شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بین پایگاه اجتماعی– اقتصادی شهروندان و میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین نواحی مختلف شهر از نظر میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که بیشترین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند خانگی در تمامی مؤلفه ها مربوط به ناحیه دو از منطقه یک و کمترین میزان مشارکت مربوط به ناحیه دو از منطقه پنج است. نتایج بررسی ها به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت نشان داد که عواملی از جمله رضایت، اعتماد، آگاهی، تعلق خاطر به مکان باعث تفاوت ناحیه دو منطقه یک با سایر نواحی مورد مطالعه از نظر میزان مشارکت شده است. نتایج نشان می دهد که بین متغیرهایی مانند نوع شغل، سطح تحصیلات، میزان هزینه خانوارها، جنسیت و نوع مالکیت با میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین رابطه گروه های سنی با میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندهای خانگی با استفاده از آزمون اسپیرمن معنادار نشد.
Economic and social evaluation of Atriplex Lentiformis Plantation and its Effect on the Rural Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۰۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
This paper sought to evaluate cultivation social and economic of Atriplex lentifomis in Golestan rangelands (case study: Chapar Quymeh and Baharmeydan). the present research is conducted in a survey, descriptive and explanatory manner (hypothesis testing) in which field and library researches were used. research population is a number of ranchers in plan region of Chapar Quymeh (93 people) and a number of ranchers in plan region of Baharmeydan (37 people), research sample size for Chapar Quymeh and Baharmeydan was estimated to be 75 and 37 stakeholders according to Krejcie and Morgan formula. Sampling was carried out in systematic random way and tools used in research include researcher made 25-item inventory with Likert scale. The results of factor analysis test and ranking social and economic indices showed that factors affecting Atriplex cultivation in Baharmeydan area are as follow: production, income and capital, entrepreneurship, social welfare, recreational value, hygiene, sense of belonging to place, institution and education respectively. As for Chapar Quymeh this prioritization is: production, income and capital, entrepreneurship, institutional, social welfare, sense of belonging to place, recreational value, hygiene and education. Using one-sample T test, it was found that the outcomes of social and economic indices affected by bush planting are positive in study areas
مکان یابی فضایی سبز شهری در شهرداری منطقه ١٥ کلان شهر تهران در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در کنار سیستم های اطلاعات جغرافیایی، سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره به طور گسترده ای برای حل مسائل فضایی به کار گرفته می شوند. در این مقاله با ترکیب دو روش FAHP و TOPSIS، روش جدیدی برای انتخاب مکان بهینه با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شده است. در این زمینه، معیارهای انتخاب مکان بهینه، برای ایجاد فضای سبز شهری در مدل FAHP وارد و مقایسه شدند و سپس خروجی مدل FAHP به عنوان وزن معیارها در مدل TOPSIS به کار گرفته شد. طبقه بندی فضاهای مکانی در سطح منطقة ۱٥ کلان شهر تهران به منظور احداث یا پهنه بندی فضاهای سبز با استفاده از تکنیک ترکیبی مدل های FAHPو TOPSIS به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف انجام گرفت. زمین هایی که درجة تناسب خیلی خوب و خوب دارند، برای ایجاد فضای سبز شهری انتخاب می شوند. نتایج نشان می دهد که استفاده از مجموعه های فازی در ترکیب با مدل سلسله مراتبی، نه تنها سبب رفع ابهام از مدل ATP می شود، بلکه میزان خطای تورش ناشی از مقایسة دوبه دو لایه ها را نیز کاهش می دهد. درنهایت، ترکیب مدل FAHP با مدل TOPSIS، قابلیت استفادة همزمان از نظرهای مقیاسی کارشناسی را در کنار ایده آل های موجود همچون افزایش دقت و صحت طبقه بندی در لایه های اطلاعاتی، ممکن می سازد.
ارزیابی عملکرد مدیریت ناحیه محوری بر کار آمدی حکمروایی مطلوب شهری مطالعه موردی منطقه 4 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهری تهران با آگاهی از نقش موثر برنامه ریزی های محلی در توسعه حکمروایی شهری واستفاده از ظرفیت مشارکت و همکاری شهروندان و توجه به الویت ها و نیازهای محلی رابا توجه به جایگاه ویژه محلات در سازماندهی و شکل دهی امور شهری در قالب اجرای-طرح مدیریت محله از جمله اهداف طرح ناحیه محوری عملیاتی کرده است..با عنایت به اهمیت این موضوع،مقاله حاضر به بررسی وضعیت مدیریت ناحیه محوری منطقه 4 شهرداری تهران از لحاظ شاخص های پنج گانه حکمروایی مطلوب شهری می پردازد و در پی پاسخگویی به این سوالات است که کدام یک از شاخص های مورد مطالعه بر کارآمدی حکمروایی مطلوب شهری در محدوده مورد مطالعه بیشترین تاثیر را دارد. روش پژوهشاز نوع پیمایشی بوده که اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر مصاحبه گردآوری شده و با استفاده از فرمول کوکران در کل 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و در نهایت اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح فرمولهای آمار توصیفی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که طرح ناحیه محوری نقش بسزایی در حکمروایی شهری دارد.بدین ترتیب توجه به مدیریت ناحیه محوری موجود در محلات موجب افزایش میزان مشارکت شهروندان در برنامه های شهری خواهد شد.نتایج حاصل از آزمون آماری نشان می دهد که شاخص های اثر بخشی و پاسخگویی از کارکرد بیشتری در شکل گیری الگوی مطلوب مدیریت محلات نقش داشته اند.آزمون فرضیه ها نشان می دهد که رابطه معنا داری میان مشارکت شورایاری و ابعاد مشارکت شهروندان در اداره شهری و حل مشکلات شهری وجود دارد.در تحلیل مدل رگرسیونی چند متغیره نیز مشخص شد که متغیرهای وارده بر مدل،52 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. یافته ها نشان می دهد که بین متغیر مدیریت محله محوری و بعد مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.نتایج آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان دهنده رابطه دو متغیر و تاثیر مدیریت محله محوری در مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود داشته و این رابطه در سطح آلفای کمتر از 01/0 معنی دار استاین رابطه بین مولفه های عمرانی، رفاه اجتماعی و نظارتی با مدیریت محله در سطح آلفای کمتر از 01/0 معنی دار است.بنابراین ضرورت دارد که این نهاد در راستای تقویت رویکرد اجتماعی خود،با انجام اقدامات گوناگون با تکیه بر نتایج این مطالعه در جلب و ارتقائ مشارکت شهروندان تلاش نماید.
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.
خوشه بندی صنایع در محیط فازی از لحاظ توجه به میزان سبزیت زنجیره تامین جهت مدیریت زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دلیل پیدایش توسعه پایدار، مردم جهان توجه بیشتری به حفاظت از محیط زیست و منابع زیستی دارند. این نگرش مثبت باعث گردیده که مدیران صنایع مختلف در پی رویکرهای عملیاتی جهت ارتقاء عملکرد سازمانی خود با رعایت نکات زیست محیطی به عنوان یک مزیت رقابتی باشند. بدین منظور، هدف این مقاله، ارائه الگویی ترکیبی جهت خوشه بندی صنایع استان بوشهر از لحاظ توجه به میزان سبزیت در زنجیره تامین می باشد. برای این کار، شاخص مؤثر با مطالعه ادبیات موضوعی و مصاحبه با متخصصین شناسایی و سپس با بکارگیری رویکرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، میزان اهمیت هر یک از شاخص های مؤثر بر میزان سبز بودن مدیریت زنجیره تأمین محاسبه گردیدند. سپس با بکارگیری رویکرد فازی سی مینز صنایع موجود در قلمرو مکانی تحقیق خوشه بندی گردیدند. لازم به ذکر است که جامعه آماری این پژوهش را مدیران،کارشناسان صنایع منطقه ویژه پارس جنوبی و نیز اساتید دانشگاهی تشکیل داده اند. جهت اکتساب داده های لازم از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که بسیاری از صنایع بدلیل درجه عضویت بسیار نزدیک هم در خوشه اول و هم در خوشه دوم قرار گرفتند. سپس به منظور تعیین میزان توجه به سبزیت صنایع هر خوشه، آزمون آماری تی استیودنت(t) در سطح معنی داری 0.05 انجام گرفت. نتایج تحلیل بیان می دارد که توجه صنایع عضو خوشه اول به محیط زیست بالاو در خوشه دو متوسط است. لذا، به مدیران صنایع عضو خوشه دو توصیه می گردد که جهت افزایش سطح توجه به محیط زیست، بر شاخص های آموزش و پژوهش، توجه به محیط و هزینه تمرکز بیشتری داشته باشند تا بتوانند علاوه بر افزایش عملکرد، معضلات زیست محیطی را نیز پیشگیری نمایند.
بررسی تطبیقی معماری اماکن مذهبی و شهرسازی دوره بیزانس در ترکیه با دوره سلجوقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۹۸-۸۷
حوزههای تخصصی:
همزمانی دوره های تاریخی از یک طرف و مناسبات بین فرهنگی در هر دوره تاریخی، باعث تاثیر و تاثرات فرهنگی و هنری و بالاخص در حوزه معماری می شود که بازنمودهای ویژه ای در هر مقطع زمانی داشته است. این امر در مقایسه تطبیقی دوره بیزانس در ترکیه و دوره سلجوقی ایران دارای اهمیت بیشتری است که دلیل آن را می توان در غنای معماری و شهرسازی دوره سلجوقی جستجو کرد. در این مقاله با روش تحلیلی و مقایسه ای به بررسی تطبیقی معماری دوره بیزانس با دوره سلجوقی در ایران پرداخته شود. در این مقاله در یک دیدگاه تطبیقی مقایسه ای بین معماری ابنیه دوره سلجوقی و بیزانس ترکیه صورت گرفته و نتایجی چند در این رابطه مورد اشاره قرار می گیرد. در پایان به نتایج تحقیق در قالب بیان تفاوتها و شباهتهای احتمالی و تاثیر و تاثر این دوره های زمانی اشاره شده است.
تحلیل تطبیقی تیمچه های با فضای مرکزی غیرمسقف به عنوان فضاهای شهری تجاری در بازار با تاکید بر ویژگی های تیمچه صرافیان در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
تیمچه ها را می توان فضاهای شهری سنتی ایرانی- اسلامی قلمداد نمود. این فضاهای شهری را به طور کلی می توان به دو گونه دارای فضای مرکزی مسقف و غیرمسقف تفکیک کرد. کاربری اصلی اکثر این گونه فضاهای شهری سنتی، تجاری- تخصصی است. این فضاها در زمان های خاص به فعالیت های فرهنگی- مذهبی نیز پاسخگو می باشد؛ در حالی که توسعه فرهنگ این گونه فضاهای شهری در بین جامعه طراحان شهری، کسبه بازار و شهروندان از دیرباز استمرار داشت، عملکرد، فضا و کالبد تیمچه در دوره صفویه و به طور خاص، دوره قاجار در راستای کمال گرایی طراحی شهری به خوبی تجلی و تبلور فیزیکی یافت. بازاریان و تجار ایرانی برای استقبال از مشتریان داخل و خارج خود، تهیه و تدارک ایجاد فضایی عمومی و مجلل را وظیفه خود می دانستند و به راحتی برای طراحی و ساخت و ساز آن مشارکت، همکاری و هزینه می کردند. تیمچه های موجود در سراسر گستره پهناور ایران، همچون تیمچه صرافیان، تیمچه ناسار، تیمچه وکیل و سرباز دلیلی بر این مدعاست. فضای عمومی این تیمچه ها تا حدودی چند عملکردی می باشد، به طوریکه این فضاهای شهری تخصصی تجاری در دهه محرم به راحتی تغییر کاربری داده و برای برنامه های مذهبی- فرهنگی مورد استفاده عموم قرار می گرفته است. تغییر کاربری مربوط به ایام خاص با اراده مردم (به طور خاص تجار) و نه با خواست حکومت و دولت انجام می پذیرفته است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن اشاره به تیمچه های دارای فضای مرکزی غیرسقف ناسار، وکیل، سرباز و صرافیان در کشور ایران و دسته بندی دوگونه تیمچه های مسقف و غیرمسقف، به ویژگی های تیمچه های گونه دوم، بویژه تیمچه صرافیان پرداخته می شود. ویژگی هایی همچون موقعیت این مجموعه، نحوه عملکرد آن، وسعت فضای باز مرکزی و شکل و فرم خاص بنا و نحوه ارتباط تیمچه با راسته اصلی بازار نسبت به دیگر تیمچه ها از یافته های این پژوهش محسوب می شوند. در پایان ضمن معرفی کامل تیمچه صرافیان از لحاظ عملکردی به عنوان نمونه تیمچه ای با فضای مرکزی غیرمسقف و منحصربفرد، به تحلیل کالبدی این مجموعه با ارزش پرداخته می شود.
هنجاریابی و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه ارتقاء فرهنگ شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۰۶-۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق شناسائی مولفه های کلیدی حاصل از تجارب صاحب نظران و شهروندان شهر تهران که امکان ارتقاء فرهنگ شهروندی محلات را از طریق فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات شده اند و ارائه مدل مفهومی آن مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی طراحی مدل بود. این تحقیق به روش آمیخته انجام شد که در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر صاحب نظران حوزه فرهنگی مدیریت شهری، مدیران فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات و شهروندان شهر تهران عضو این فرهنگسراها بودند که با مشارکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند و پس از 24 مصاحبه پیش اشباع شده حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، روایی بیرونی، توصیفی و تفسیری استفاده شد و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری (2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی در قالب 3 گروه مولفه ارتقاء دهنده فرهنگ شهروند، مولفه های تعدیل کننده و پیامدهای حاصل از ارتقاء فرهنگ شهروندی طبقه بندی شدند که عبارت بودند از: مقوله فرهنگ شهروندی، اعتماد اجتماعی، مدیریت آسیبهای اجتماعی، توسعه ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی، تقویت سبک زندگی، بهبود ارتباط شهروندان با دولت، ارتقاء و توسعه فردی شهروندان، مدیریت شکاف بین نسلی اشاره نمود. پس از استخراج مولفه ها بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوائی استفاده گردید. از سوی دیگر قابلیت اعتماد ابزار با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل ارتقاء فرهنگ شهروندی، محیطی، جمعیت شناختی و پیامدهای ارتقاء فرهنگ شهروندی 950/0، 758/0، 773/0 و 962/0 برآورد شد و با روش نمونه گیری طبقه ای 1290 نمونه محاسبه گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی نشان داد که برنامه ریزی امور فرهنگی، آموزش شهروندان، ترویج سمبلها و نمادهای فرهنگی و ارزشهای فرهنگی و مدیریت فرهنگسراها به ترتیب با ضرایب تاثیر 310/0، 338/0، 333/0 و 372/0 بر توسعه اعتماد اجتماعی، تقویت ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی و تقویت ارزشها و هنجارهای اجتماعی تاثیرگذار است. از سوی دیگر نتایج کمی این تحقیق نشان داد که متغیرهای محیطی بیشترین اثر تعدیلی را بر رابطه بین مولفه های ارتقاء فرهنگ شهروندی با توسعه فرهنگ شهروندی و توسعه اعتماد اجتماعی با ضریب تاثیر 130/0 و 124/0 دارند. در نهایت با توجه به مدل استخراج شده و نحوه ارتباط متغیرها در مدل تحقیق راهکارهایی جهت ارتقاء فرهنگ شهروندی ارائه شده است.
تبارشناسی گردشکری سلامت بر گردشگرپذیری شهری با تاکید بر اصول طراحی مراکز آب درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۱۲-۲۸۵
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری روندی است که از زمان های طولانی با شکل های متفاوت در جوامع انسانی وجود داشته و آنچنان در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها اثرگذار بوده است که اقتصاددانان از آن به عنوان «صادرات نامرئی» نام برده اند. از سویی دیگر، گردشگری سلامت از مفاهیم نوین در عرصه صنعت گردشگری است که با توجه به گسترش فراگیر آن در جهان نیازمند توجه برنامه ریزان و مدیران شهری در این رابطه است. وجود جاذبه های طبیعی و بالاخص منابع گسترده آب درمانی ضرورت پژوهش حاضر را تشکیل داده که با روش توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و مطالعات میدانی صورت گرفته است. در این مقاله بعد از اشاره به مفهوم گردشگری شهری و گردشگری سلامت، به انواع گردشگری آب و در واقع مراکز آب درمانی اشاره شده و ضوابط و اصول طراحی این فضاها بررسی گردیده و در پایان نیز راهکارهایی در راستای بسط و گسترش گردشگری سلامت در شهرها خاصه گردشگری آب درمانی مورد اشاره قرار داده شده است.
بررسی نقش عوامل مؤثر در میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی (مطالعه موردی: بخش لوندویل آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۸۴-۶۷
حوزههای تخصصی:
امروزه در سطح برنامه ریزی های اقتصادی- اجتماعی و توسعه روستایی، میزان مشارکت زنان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام می برند. در حال حاضر نقش حیاتی زنان در بسیاری از امور مربوط به توسعه مانند تأمین امنیت غذایی، پایداری محیط زیست، ریشه کنی فقر، کنترل جمعیت و توسعه اجتماعی برای جامعه جهانی روشن گردیده است، در حالی که خود زنان آن را باور داشته و به حساب آورده اند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و با توزیع پرسشنامه در بین افراد روستاهای بخش لوندویل آستارا، به بررسی مؤلفه های اثرگذار بر میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی پرداخته است. جهت تعیین نمونه آماری از فرمول کوکرن 374 نفر با توجه به حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و با روش نمونه گیری خوشه ای برگزیده شدند. نتایج نشان داد فعالیت زنان در بخش اجتماعی نسبت به فعالیت زنان در بخشهای کشاورزی، صنایع روستایی و خدمات از تاثیر بیشتری در توسعه یافتگی روستایی بخش لوندویل آستارا برخوردار است.
بررسی و نقد گرایش ها و روش های هرمنوتیکی به فهم مندی معماری و شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، بررسی و نقد گرایش ها و روش های هرمنوتیکی به فهم مندی معماری و شهر است. در این مقاله، ضمن مرور مختصر بر تاریخچه هرمنوتیک (پیشامدرن، مدرن و معاصر)، گرایشها و روش مندی هرمنوتیکی معاصر به مقوله فم زیبایی شناسی معماری شهری معاصر به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است. سپس، از خلال روش شناسی هرمنوتیک انتقادی به کاستیها و نارساییهای نظریه ها و روشهای هرمنوتیکی در نقد معماری و شهر اشاره می شود. روش تحقیق این مقاله توصیفی و تحلیلی در مرحله مبانی نظری و روش تحلیل استدلال منطقی در مرحله ارزیابی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرمنوتیک فلسفی با طرح مفاهیم جدیدی چون پیش فهم ها در ادراک معماری، حلقه فهم در مفهوم شناخت شهری، زبان و تاریخ مندی طراحی شهرها، ادغام افقها و متمرکز ساختن هرمنوتیک بر آنها، به مقوله معماری شهری و زیبایی شناسی وابسته به آن نظر داشته است؛ چنانچه به نظر می رسد که دیدگاه های دوره تجدد درباره پیشداوری، حجیت و سنت، کانون انتقادات دوره فراتجدد است. در رویکردهای فراتجدد هرمنوتیک دوره تجدد جریانی محافظه کارانه است، زیرا این هرمنوتیک نمی تواند خود را از اقتدار موجود در سنت رها نماید. در انتها نیز به این مهم اشاره شده است که فهم معماری و معیارهای شناخت شناختی دوران جدید، مقوله پر از اغتشاش مفهومی و سرشار از تناقضهای بنیادی است.