فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
197 - 221
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت باد از دیدگاه مخاطرات و پتانسیل های آن، بررسی این موضوع موردتوجه محققان کشورهای مختلف است. استان آذربایجان شرقی در شرق دریاچه ارومیه و یکی از مناطق بادخیز کشور قرار دارد و به علت هم جواری با بستر نمکی حاصل از خشک شدن دریاچه ارومیه، در معرض مخاطرات زیست محیطی و بهداشتی است. در این تحقیق سرعت، روند تغییرات و جهت باد بیشینه 16 ایستگاه همدیدی واقع در شرق دریاچه ارومیه در دوره 1401-1394 بررسی شد. برای تعیین روند تغییرات سرعت باد از آزمون ناپارامتری من- کندال و تخمین گر شیب سن و برای بررسی جهت باد از نمودار گلباد استفاده شد. مطابق نتایج، تغییرات سرعت باد بیشینه فقط در دو ایستگاه شبستر و سهند به ترتیب با شیب 089/0+ و 070/0+ روند افزایشی معنی دار و در ایستگاه های تبریز، ملکان و مراغه به ترتیب با شیب 058/0، 037/0- و 092/0- روند کاهشی معنی دار داشت و در ایستگاه های کلیبر، میانه، جلفا، بستان آباد، بناب و سراب بدون روند بود. مطابق نمودارهای گلباد، در اکثر ایستگاه ها جهت باد غالب از سمت غرب و جنوب غربی است که این موضوع می تواند در آینده موجب افزایش بیماری های تنفسی در اثر طوفان های نمکی برخاسته از بستر خشک دریاچه ارومیه در استان های شرقی آن شود. به طورکلی علت این امر می تواند مرتبط با گرادیان فشار با توجه به توپوگرافی و وجود ارتفاعات کوه سهند در منطقه، اصطکاک سطحی با توجه به مشخصات جغرافیایی، کاربری اراضی و وجود ساختمان ها در مناطق شهری و دیگر عوامل جغرافیایی مرتبط با این مسئله باشد. فراوانی بادهای شدید در همه ایستگاه ها زیاد بوده و بیش از %50 از بادهای بیشینه در همه ایستگاه ها سرعتی بیش از m/s 11/11 دارند. اگرچه نتایج این تحقیق لزوم توجه به آسیب پذیری مناطق شرقی دریاچه ارومیه از نظر مخاطرات محیطی را نشان می دهد، ولی از دیدگاه انرژی، نشانگر پتانسیل مناسب این منطقه برای تولید انرژی بادی است.
آسیب شناسی گفتمان آمایش در ایران (چرا آمایش در ایران به گفتمان تبدیل نشده است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
76 - 84
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه ۵۰ هجری شمسی که اصطلاح آمایش سرزمین در ادبیات برنامه ریزی ایران مطرح شد، علی رغم گذشت بیش از نیم قرن تاکنون مقوله آمایش نه در سطح نظام تصمیم گیری و اجرا و نه در حوزه عمومی تبدیل به گفتمان نشده است. از این رو علی رغم ضرورت و اهمیت هیچ گاه مطالبه عمومی در زمینه آمایش سرزمین شکل نگرفته و حتی متأسفانه در حوزه های تخصصی نیز مطالبه توجه به رویکرد آمایشی، تقنین قوانین لازم و جریان پیدا کردن تدابیر اجرایی ذیل راهبردهای آمایشی ابراز نشده است. بنابراین در طول این نیم قرن فراز و فرودهای بسیاری در رابطه با آمایش سرزمین و نهادهای مرتبط مشاهده شده است؛ به گونه ای که توقف رویکرد آمایشی و تعطیلی نهادهای مرتبط هیچ انتقادی را برنینگیخته و توجه به راهبردها و تدوین سیاست ها بیشتر معطوف به سلیقه و خواست برخی مدیران و کارشناسان بوده است و نه در پاسخ به مطالبه ای عام یا خاص. توجه به ریشه های این وضعیت و آسیب شناسی و شناخت عوامل فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل در آن می تواند به رقم زدن فضای مطلوب و بسط و تعمیق گفتمان آمایشی به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان پیشرفت در سپهر عمومی و در نظام برنامه ریزی بینجامد. شناسایی گره های موجود در مسیر گفتمان شدن رویکرد آمایش سرزمین و ارائه راهبردها و سیاست ها برای شکل گیری، بسط و تقویت گفتمان آمایشی در ایران و نهایتاً ارائه پیشنهادهای مشخص برای رعایت الزامات آمایش سرزمین در اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف این مقاله است.
نگرش به سرمایه گذاری در رمزارزها از دیدگاه کنشگران اقتصادی ایرانی در شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
28 - 42
حوزههای تخصصی:
ماهیت پول بر اساس مفاهیم اقتصاد دیجیتال و تجارت الکترونیک از حالت فیزیکی به دیجیتال تبدیل شده و واحدهای جدید ارزهای دیجیتال مدل های تجارت را دگرگون و تغییرات بنیادی را ایجاد نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال سنجش عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال در بین فعالین اقتصادی ایرانی می باشد. واحد مطالعه این پژوهش شامل متخصصان، اساتید، فعالان و سرمایه گذاران حوزه رمزارزها با تعداد نامعلوم است که با روش نمونه گیری کوکران 283 نفر انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که رمز ارز به علت سرعت و کارایی بالا در پرداخت، بخصوص پرداخت های برون کشوری، امنیت تبادلات ارزی و همچنین حذف هزینه های عملیاتی اضافی که توسط نهادهای واسط دریافت می شود، اهمیت زیادی در مبادلات اقتصادی در سطح خرد و کلان دارد. طبق مدل معادلات ساختاری، بیشترین ارتباط علّی سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال با شاخص اجتماعی با ضریب بتای استاندارد 077/6 و شاخص فنی با ضریب بتای استاندارد 754/5 است. آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد که شاخص اجتماعی با اثر مستقیم 334/0، بیشترین ارتباط را با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال دارد. در رتبه بعدی مؤلفه سیاسی با 331/0 و اقتصادی با ضریب 305/0 قرار دارند. علاوه براین، با مداخله یک عامل واسطه ای در اثرگذاری شاخص ها بر سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، مؤلفه های مدیریتی با اثر کل 441/0 بیشترین اثرگذاری را بر سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال دارند.
مطالعه تطبیقی تاب آوری اقتصادی در قبل و بعد از شیوع بیماری کووید 19 در روستاهای گردشگرپذیرشهرستان بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
64 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی تاب آوری اقتصادی در روستاهای گردشگرپذیر بندر انزلی در قبل و بعد از شیوع بیماری کووید-19 انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت، کمی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار هایSPSS ، GIS و مدل ویکور مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته شدند. جامعه آماری در پژوهش حاضر خانوارهای روستاهای گردشگرپذیر شهرستان بندر انزلی می باشند که به منظور تعیین حجم نمونه از نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان داد میزان تاب آوری اقتصادی روستاییان در برابر بحران کووید-19 در دوره بعد از کرونا، در حد متوسط و یا حد مطلوبیت بوده و با دوره قبل از کرونا تفاوت قابل ملاحظه ای از لحاظ تاب آوری دارد؛ سپس بر اساس مدل ویکور، میزان تاب آوری در بین روستاهای گردشگرپذیر متفاوت بوده، به طوری که به ترتیب روستاییان ساکن در روستاهای سنگاچین، آب کنار، بشمن، طالب آباد، لیچارکی حسن رود، حسن رود، کپورچال، جفرود پایین، گلشن، کچلک، سیاه وزان و علی آباد از سطح تاب آوری بالاتری برخوردار می باشند. در نهایت روستاهای با سطح تاب آوری بالا از اولویت پایینی برای افزایش در تاب آوری اقتصادی برخوردار هستند و برعکس روستاهایی با سطح تاب آوری پایین از اولویت بالایی برای افزایش در تاب آوری در بین جامعه آن ها برخوردار هستند.
تبیین ژئواکونومیک امکان سنجی خام فروشی منابع نفت و گاز در حکمرانی پیشرفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
240 - 267
حوزههای تخصصی:
خام فروشی در کشورهای نفت خیز از مسائل اساسی آنهاست. در این میان، ایران یکی از کشورهایی است که از این مساله رنج می برد. به نحوی که در اسناد بالادستی بر توقف صادرات نفت خام تاکید دارد. در پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم به عنوان سند فرادستی کلیه اسناد سیاست گذاری کشور به کاهش مستمر صادرات مواد خام و جایگزینی آن با زنجیره ای از تولید ارزش افزوده تاکید شده است. با این فرض به بررسی این موضوع با بهره گیری از تجربیات جهانی به روش اسنادی پرداخته شده است تا با برگزیدن رویکردی مناسب برای تحقق تدبیر سند الگو نائل آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و قابلیت های ژئواکونومیک انرژی کشور، رویکرد توسعه و تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز، رویکردی ضروری، راهبردی و آینده نگرانه برای حکمرانی پیشرفت کشور است که تحقق این مهم، مستلزم برگزیدن رویکرد تلفیقی و ساخت پتروپالایشگاه هاست که با اتکاء فناوری های پیشرفته، می تواند زمینه کاهش مستمر خام فروشی را فراهم کند
مقایسه مدل های RUSLE و EPM در برآورد فرسایش و تولید رسوب با استفاده از GIS (مطالعه موردی: حوضه چم گردلان استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
339 - 371
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفی و کمی فرسایش با استفاده از مدل های تجربی برآورد فرسایش و رسوب، یکی از راهکارهایی است که از طریق آن می توان فرسایش خاک را تا حدودی کنترل و مقدار آن را به حداقل رساند. پژوهش حاضر به منظور مقایسه دو مدل EPM و RUSLE در برآورد فرسایش و رسوب در حوضه چم گردلان استان ایلام انجام شده است. در این راستا، از عوامل مؤثر بر فرسایش شامل فرسایندگی باران، فرسایش پذیری خاک، توپوگرافی، پوشش گیاهی و عملیات حفاظت خاک و همچنین ضرایب فرسایش مشاهده ای، حساسیت سنگ و خاک به فرسایش، استفاده از زمین یا کاربری زمین، شیب متوسط زمین به درصد مورد استفاده در مدل های یاد شده استفاده شده و درنهایت مقدار فرسایش و رسوب تولید شده با توجه به مدل های ارائه شده محاسبه و با مقدار مشاهده شده در ایستگاه رسوب سنجی حوضه چم گردلان مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد میزان رسوب برآوردی مدل RUSLE، 37/16 تن در هکتار در سال و در روش EPM، 49/21 تن در هکتار در سال برآورد گردید که با توجه به نزدیک تر بودن مقدار برآوردی RUSLE به مقدار رسوب مشاهده ای 58/16 تن در هکتار در سال، کارایی مدل RUSLE در برآورد رسوب منطقه موردمطالعه بیش تر است. درنهایت توصیه می شود، برای فازهای اولیه مطالعات توجیهی، اجمالی و شناسایی از مدل EPM و برای مطالعات تفصیلی و دقیق تر برآورد فرسایش و رسوب حوضه از روش RUSLE بهره گرفت.
رفتارشناسی فضایی – زمانی فعالیت مجدد زمین لغزش قدیمی روستای حسین آباد کالپوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
314 - 343
حوزههای تخصصی:
لغزش های قدیمی یکی از عوامل شکست دامنه ها و وقوع لغزش های جدید در جهان هستند که با فعالیت مجدد خود، تهدید بزرگی را برای زندگی بشر، زیرساخت ها و سازه های مسکونی در مناطق شهری و روستایی به وجود می آورند. در این پژوهش، فعالیت لغزش قدیمی روستای حسین آباد در شمال استان سمنان، با استفاده از تصاویر سنتینل 1 و تکنیک تداخل سنجی راداری PSI در بازه زمانی 2018-2020 ارزیابی شد. سپس با استفاده از مشاهدات میدانی، ارزیابی آسیب پذیری ساختمان ها (BVA) و ارتباط مکانی آسیب آن ها با ژئومورفولوژی لغزش، رفتار فضایی- زمانی فعالیت لغزش قدیمی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تکنیک PSI نشان می دهد میانگین نرخ جابه جایی به ترتیب در مدار صعودی و نزولی 19-12- و 16-22- میلی متر در سال است. این لغزش در تابستان حرکت خود را آغاز نموده و در دوره پربارش باران با 35- میلی متر بیشترین نشست را در بدنه اصلی و پای لغزش تجربه کرده است. مشاهدات الگوی ترک و ارزیابی آسیب پذیری ساختمان ها نیز نتایج تداخل سنجی راداری را تأیید می نماید. بیش از 70 درصد ساختمان ها به دلیل بالاآمدگی و نشست خاک در بدنه اصلی و پای لغزش تخریب شده اند. همچنین در پنجه لغزش و مرزهای جانبی خسارت کمتری به ساختمان ها وارد شده است. این امر نشان از افزایش تغییرات در داخل توده اصلی لغزش قدیمی و حرکت مجدد آن به صورت لغزش چرخشی در دوره پربارش سال 2019 دارد.
ارزیابی تغییرات زمانی-مکانی رطوبت خاک در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیطی ناشی از تغییرات طبیعی و فعالیت های انسانی می تواند در میزان رطوبت خاک تأثیر بگذارد و زمینه کاهش آب خاک را فراهم آورد؛ از این رو در پژوهش حاضر برای ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی رطوبت سطحی (2 تا 5 سانتی متری) خاک در عراق داده های رطوبت حجمی خاک با تفکیک 25/0 درجه ای و بازه زمانی روزانه در یک دوره سی ساله (1991-2020) از پایگاه داده های اقلیمی کوپرنیکوس برداشت شد. در این مطالعه برای ارزیابی روندهای زمانی و مکانی از آزمون های روند رگرسیون خطی و مان-کندال استفاده شد. بررسی ها نشان داد که رطوبت حجمی خاک در ماه های گرم کاهش و در ماه های سرد افزایش یافته است؛ به طوری که مقدار های رطوبت خاک در ماه های سرد بیش از دو برابر ماه های گرم است. ارزیابی روند سری زمانی ماهانه رطوبت حجمی خاک در عراق نشان داد که ماه های دوره سرد روند کاهشی داشته است. میانگین مکانی سالانه رطوبت حجمی خاک در عراق 164/0m3/m-3 برآورد شد. کمترین مقدار رطوبت حجمی خاک در جنوب عراق در مرز کویت (093/0m3/m-3) و بیشترین رطوبت حجمی خاک در منطقه پایکوهی شمال شرق عراق (24/0m3/m-3) است. مقدار رطوبت خاک در عراق از شمال به جنوب کاسته می شود. بررسی نقشه های روند نشان داد که بیشترین روندهای کاهشی به ترتیب در ماه های دی، بهمن و اسفند بوده است که در ماه های دوره گرم سال از وسعت پهنه های با روند کاهشی کاسته می شود. گستره جغرافیایی روندهای کاهشی روند شمال غرب–جنوب شرق داشته است و بیشتر در امتداد رودهای دجله و فرات و در اطراف دریاچه الرزازه و الثرثار مشاهده می شود. استان دیالی، میسان و به ویژه استان واسط در بیشتر ماه ها در معرض روندهای کاهشی رطوبت خاک قرار داشتند که این حکایت از در معرض خطر قرار داشتن این مناطق دارد. مناطقی که در معرض کاهش رطوبت خاک قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر تبدیل شدن به کانون های تولید گرد و غبار هستند. در پایان پژوهش به پژوهشگران پیشنهاد می شود که اقدام های حفاظتی مانند کاشت درختان خشکی پسند (نیاز آبی اندکی دارند) انجام شود تا از کاهش بیشتر رطوبت خاک جلوگیری شود.
From Winter War to Russia-Ukraine War: The Importance of Alliances for Russia's Nordic-Baltic Neighbors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
55 - 85
حوزههای تخصصی:
The significance of having an alliance was defined in the Great War when weak European and strong countries decided to ally to fight the mighty power of the Central Powers. Afterward, fragile countries decided to join strong alliances to overcome threats from their neighbors. The Second World War was another example of being allied with strong countries to cope with threats from Nazi Germany, Fascist Italy, and the Japanese Empire. During the Winter War and Russia-Ukraine War, Finland, and Ukraine, respectively, resemble weak countries with limited military and economic capabilities taking on a dominant and belligerent force. Neorealism is one of the structural theories in International Relations, which states that states intend and follow the balance of power to ensure their security. Neorealism posits that security organizations and alliances are vital tools in the pursuit of balancing threats and ensuring national security. This research aims to highlight the importance of alliances with Russia's neighbors to avoid future conflicts with Russia. The main question of this research is why Russia's neighbors need to form or join alliances to hedge against Russia's aggression and assist member states in reducing the large amount of budget spent on military expenses. This research argues that Finland's position in 1939 and Ukraine's in 2022 are the consequence of self-reliance under an anarchic system without having an alliance and leading to final defeat or territory cession. This paper argues alliances can secure European countries and act as a shield from Russia's threats. This research will employ the explanatory method as its research method.
تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
204 - 224
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری تفسیری انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. داده ها با مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسش نامه مبتنی بر ماتریس تصمیم گردآوری شده است. جامعه مشارکت کنندگان این پژوهش دربردارنده خبرگان نظری (استادان مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری) و خبرگان تجربی (مدیران اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان) است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند انجام شد و درنهایت با دوازده مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. حجم نمونه بخش کمّی با فرمول کوکران برای جوامع بزرگ و نامعین 384 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش در دسترس انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای20 استفاده شد. سپس، روابط میان سازه ها با روش مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار میک مک 0/4 مشخص شد. در پایان، وضعیت سازه ها با آزمون دوجمله ای در نرم افزار اس پی اس اس22 بررسی شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که استراتژی بازاریابی گردشگری سبز در فرهنگ سازی گردشگری و عوامل مدیریتی ساختاری تأثیر دارد. عوامل مذکور در برندسازی گردشگری و مدیریت ارتباط با گردشگران تأثیر دارند و به نوبه خود بر عوامل سیاسی برنامه ریزی اثر می گذارند. عوامل سیاسی برنامه ریزی در عوامل زیرساختی و عوامل آموزشی پژوهشی تأثیر می گذارند. عوامل مذکور نیز در عوامل اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی نهادی اثر می گذارند و درنهایت به توسعه پایدار گردشگری منتهی می شوند.
Free Trade as a Force of Political Stability: The Case of Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
61 - 86
حوزههای تخصصی:
Free trade can influence political stability by fostering economic growth, reducing poverty, and increasing employment opportunities, leading to a more content and stable society, while also potentially reducing tensions by creating interdependencies with other countries. While free trade offers many benefits, free trade also brings monopolization and corporate Power. It can be seen in favor of large multinational corporations that have the resources to dominate markets. The objective of the article is to examine how Malaysia's free trade agreements work with Pakistan, New Zealand, India, and Australia that have influenced political stability. While free trade is often touted as a mechanism for economic growth and political cooperation, its impact on political stability remains complex. So, this article will analyze whether these trade agreements have effectively contributed to Malaysia's political stability, considering both positive outcomes and potential risks. The methodology employs a mixed-method approach, including a qualitative, doctrinal and socio-legal approach. The results shows that Malaysia's free trade agreements with Pakistan, New Zealand, India, and Australia have impacted economic growth, more foreign investment, and stronger diplomatic relations, created a more stable political environment and making Malaysia more resilient to economic shocks. The article also suggests for strengthening the bilateral agreement between all countries for boosting economic market.
ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کووید ۱۹ در مناطق روستایی کشور به دلیل فرهنگ های رایج روستایی خطرات بیشتری را در پی داشته و ناآگاهی و نبود مدیریت کارآمد این بحران در روستاها تبعات جبران ناپذیری را برای این مناطق وارد نموده است. در چنین مواقعی وجود سرمایه اجتماعی می تواند درایجاد وفاق ملی و سیاست گذاری های موفق برای عبور از این مرحله حساس بسیار حیاتی باشد. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با استفاده از فرمول کوکران از مجموع ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه، تعداد ۳۶۲ خانوار به عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسش نامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات اثرات سرمایه اجتماعی بر شاخص های اقتصادی- اجتماعی موثر بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای مرزی سیستان ، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید و از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس مدل رگرسیونی برای سنجش میزان ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی بر شاخص های اقتصادی- اجتماعی موثر بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای مرزی سیستان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هرچه میزان مشارکت مردم و اعتماد آنان نسبت به یکدیگر ،مسئولیت پذیری و دانش افراد در سطح بالاتری قرار دشته است دارای نقش و اثر مثبت بر شاخص های اجتماعی و اقتصادی در راستای کاهش آسیب پذیری از شیوع بیماری کووید ۱۹ داشته است.
ارتقای فرم های ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای ساختمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
131 - 150
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، با استفاده از شناخت نقاط ضعف سازه و مصالح مصرفی با هدف اولویت بندی پروژه های مقاوم سازی حائز اهمیت بسیاری است و در صورتی که این ارزیابی با دقت و ظرافت خاصی صورت نپذیرد، خسارات مالی زیادی را برجا خواهد گذاشت. بررسی ها به وضوح نشان می دهند که برخی از معیارهای تاثیرگذار در تصمیم گیری در راستای اولویت بندی ساختمان ها در ایران نامناسب هستند. با توجه به اهمیت این موضوع در مقاله حاضر سعی شده است با شناسایی نقاط ضعف فرم های ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های موجود در ایران به خصوص فرم های ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های مدارس، معیارهای موثرتری در تصمیم گیری در راستای اولویت بندی مدارس شناسایی شوند. بدین منظور با بررسی دستورالعمل های ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های موجود و سایر منابع مرتبط و همچنین نظرسنجی از اساتید و مهندسین سازه ای مجرب، معیارهای موثرتری به منظور ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های مدارس، شناسایی و وزن دهی شدند. به منظور بررسی دقت معیارهای وزن دهی شده بیش از ۱۰۰ مدرسه مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فرم های طراحی شده نواقص کارشناسی شده فرم های مدارس موجود را برطرف نموده است.
بررسی عناصر اقلیمی موثر بر فعالیت تپه های ماسه ای و تحلیل حساسیت آن با استفاده از شاخص لنکستر (منطقه مورد مطالعه؛ ایرانشهر، استان سیستان وبلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده طوفان گردوغبار و به تبع آن حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از مولفه های اقلیمی در مناطق خشک و نیمه خشک، از مهمترین مشکلات زیست محیطی این مناطق محسوب می شود. تپه های ماسه ای از حساس ترین عوارض طبیعی زمین هستند که متاثر از فرسایش بادی می باشند و میزان فعالیت آن ها تحت تاثیر عوامل متعدد اقلیمی می باشد. ازآنجا که پدیده حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از فرآیندهای مهم تخریب سرزمین و یک چالش جدی در استان سیستان و بلوچستان به شمار می رود و عوامل اقلیمی نیز در این پدیده نقش بسزایی دارند؛ ازاین رو بررسی و شناخت این عوامل از جنبه تأثیر آنها بر بروز و تشدید تحرک پذیری ماسه های روان برای جلوگیری از تشدید بحران های زیست محیطی یک ضرورت انکار ناپذیراست. لذا در این تحقیق میزان فعالیت تپه های ماسه ای بر اساس شاخص لنکستر در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تاثیر شرایط اقلیمی بر میزان تحرک پذیری ماسه های روان شهرستان ایرانشهر می باشد. به این منظور از داده های ساعتی مربوط به رویداد باد در دوره آماری 15 سال (2017-2003) و داده های مربوط به بارندگی و دما در دوره آماری استفاده گردید. همچنین به منظور تحلیل و بررسی رژیم باد و وقوع طوفان گردوغبار از شاخص DSI استفاده شد. در نهایت پیش بینی اثرات تغییر احتمالی عناصر اقلیمی بر تحرک پذیری ماسه های روان انجام گرفت. نتایج همبستگی ها نشان داد رابطه شاخص لنکستر با مقدار بارندگی سالانه، باد و شاخص خشکی معنی دار بوده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان داد که در صورت افزایش فراوانی بادهای فرساینده و تبخیر و تعرق پتانسیل به مقدار 30 درصد، فعالیت تپه های ماسه ای در ایستگاه ایرانشهر به ترتیب 25 و 23 درصد افزایش یافته، از طرفی با افزایش 30 درصدی مقدار بارندگی فعالیت تپه های ماسه ای 30 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به وضعیت تپه های ماسه ای که در وضعیت فعال و کاملاً فعال قرار
آشکارسازی تفاوت های دمایی ناشی از تغییرات کاربری شهری و حومه (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
217 - 242
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان ارومیه و ارتباط آن با دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست طی دوره 1990 تا 2019 نگاشته شد. بدین منظور کاربری های اراضی شهرستان با استفاده از 50 موقعیت نمونه زمینی حاصل از ترکیب مرئی تصاویر لندست با به کارگیری الگوریتم طبقه بندی نظارت شده در محیط GIS طبقه بندی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد اراضی شهری با تغییرات چشمگیری روبرو بوده است. بررسی دمای سطحی کاربری های مختلف با استفاده از الگوریتم دمای درخشندگی نشان داد اراضی فاقد پوشش گیاهی با 5/33 درجه سلسیوس بالاترین دما را داشته اند؛ درحالی که کمترین میانگین دما با 4/25 درجه سلسیوس مربوط به کاربری باغات بوده است. از لحاظ تغییرپذیری دما، پهنه باغات با 5/7 درجه سلسیوس متغیرترین میانگین فضایی دما را داشته اند؛ درحالی که پهنه کشاورزی آبی با 2.1 درجه سلسیوس کمترین میزان انحراف معیار فضایی دما را داشته اند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین تفاوت دمایی و تغییرات کاربری اراضی نشان داد ضریب همبستگی بین تغییرات دمایی و تغییرات پهنه های شهری برابر 86/0 و در پهنه کشاورزی آبی برابر 82/0 بوده است. کاربری باغات، اراضی بایر و پهنه باتلاقی نیز همبستگی بین تغییرات دوره ای کاربری اراضی و تغییرات دما بیش از 8/0 بوده است و در سطح اطمینان 95/0 معنی دار هستند؛ اما در سطح پهنه های مراتع، کشاورزی دیم و پهنه آبی، همبستگی یا ارتباط معنی داری در سطح اطمینان مذکور مشاهده نگردید.
کنکاشی بر تدابیر محتمل راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
20 - 45
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی نیست که موج چهارم تکنولوژی و شهرهای متاورسی، به عنوان نمادی پرتوان از این موج، کشورها را به تکاپوی آماده شدن در اندیشه و عمل برای راهبری شایسته از شهرهای متاورسی انداخته است. اما مسئله این پژوهش آن است که این تلاش ها در کشور -در حوزه راهبری شایسته، علیرغم تمام دلواپسی ها- مشاهده نمی گردد؛ شاهد آن که در حوزه مطالعات راهبری شهرهای متاورسی، این اولین مقاله علمی می باشد که ارائه گردیده است. لذا این پژوهش به هدف دستیابی به تدابیری به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور به تحقیق پرداخت. این مقاله در زمره پژوهش های بنیادی محسوب می گردد. سوال محور بوده و به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، در زمره پژوهش های کیفی است که به صورت اکتشافی از طریق روش تحلیل محتوای کیفی در پاسخ به سوال های پژوهش و در چارچوب روش گراندد تئوری انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش طیفی از اسناد و مطالعات علمی در ارتباط با موضوع محوری پژوهش بوده است که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق دسته ای از مقولات به صورت خاص و دسته ای از مقولات به صورت عام در تدابیر به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور موثر می باشند که با لحاظ این مقولات و به شرط یکپارچگی در تمام ارکان می توان امید به بهره گیری از پیامدهای مثبت شهرهای متاورسی در آینده کشور داشت. در انتها براساس کنکاش در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پیشنهادهایی نیز در زمینه راهبری شایسته این شهرها ارائه گردید.
پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیلاب ها از جمله مخاطراتی هستند که همیشه احتمال رخ دادن آن ها به عنوان یک مخاطره طبیعی برای انسان ها وجود داشته است. همچنین با توجه به بالا رفتن وقوع سیلاب مخصوصاً در سطح شهرها و به وجود آمدن خطرات جانی، مالی و محیط زیستی ناشی از افزایش آن، پهنه بندی مناطق سیل خیز از اهمیت بالایی برخوردار است. پهنه بندی سیل یکی از بهترین روش ها برای برنامه ریزی و شناسایی مناطق تحت تأثیر سیل می باشد. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر، ضمن شناسایی متغیرهای مؤثر در پهنه بندی خطر سیل؛ پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل است. روش شناسی پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده است. در این پژوهش در ابتدا متغیرهای اثرگذار بر پهنه بندی آسیب پذیری سیل بر اساس مطالعات مختلف شناسایی، سپس با استفاده از روش AHP و نظرات مربوط به 73 کارشناس و متخصص وزن مربوط به هر کدام از متغیرها در محیط Export Choice مشخص شده و در نهایت با استفاده از روش FAHP و در محیط GIS نقشه مربوط به پهنه بندی وضعیت آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل ترسیم شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ایلام مرکز استان ایلام می باشد؛ که از نظر موقعیت جغرافیایی در غرب و جنوب غربی کشور استقرار یافته است. یافته ها: در پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل از 11 متغیر مورد بررسی 3 متغیر فاصله از آبراهه با وزن 244/0؛ فاصله از رودخانه با وزن 126/0 و جهت شیب با وزن 102/0 با اهمیت ترین متغیرها هستند و نقش کلیدی در پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل ایفا می کنند. همچنین محدوده ی وسیعی از شهر ایلام (1687 هکتار) دارای پتانسیل بالای آسیب پذیری از مخاطره سیل می باشد که ناشی از شرایط توپوگرافی و زمین شناسی خاص این محدوده می باشد. نتایج: بررسی وضعیت پهنه بندی میزان آسیب پذیری مخاطره سیل در شهر ایلام بیانگر آن است که قسمت های شمال غربی، غرب و جنوب غربی و جنوب شهر ایلام در وضعیت آسیب پذیری کمتری نسبت به سایر مناطق شهر ایلام قرار دارند. همچنین بیشتر قسمت های مرکزی، شرق و شمال شرق ایلام در وضعیت آسیب پذیری بالا قرار دارند. در ادامه جهت کاهش میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل پیشنهاد هایی ارائه شده است.
تبیین نقش عوامل جغرافیایی سیاسی بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای متکثر قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
49 - 80
حوزههای تخصصی:
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازمان دهی بهینه کشور،به صورت بالقوه و بالفعل شالودهبرنامه ریزی ها در همه سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم مدیریت سیاسی فضا است. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی و تبیین عوامل جغرافیایی سیاسی داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای چند قومیتی پرداخته است. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل جغرافیایی -سیاسی موثر بر مدیریت سیاسی فضا به ویژه در کشورهای چند قومیتی را می توان برحسب منشاء اثر گذاری به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی یا فراملی تقسیم کرد. عوامل داخلی عبارتند از عوامل طبیعی که شامل متغیرهای موقعیت جغرافیایی، وضع توپوگرافی، شبکه آبها، ناهمواری ها و شکل کشور می باشند و همچنین عوامل انسانی که متغیرهای ترکیب جمعیت، فرهنگ ملی، ایدئولوژی حاکم، ساختار سیاسی، نهادهای سیاسی اجتماعی را شکل می دهند. دسته دیگر عوامل با منشأ خارجی هستند که در بین این عوامل سه متغیر وجود آرمان سیاسی مستقل بین مرزنشینان دو کشور،مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت وجود دنباله های قومی در کشور همسایه نقش بیشتری را دارند.
مروری نظام مند بر کاربرد کلان داده ها در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فنّاوری و افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت، حجم تولید داده ها افزایش چشمگیری داشته و بهره گیری از مفهوم «کلان داده ها» نیز به تبع آن، به طور فزاینده ای در پژوهش های علمی مختلف به چشم می خورد؛ اما سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود با محوریت بهره گیری از کلان داده ها در حوزه گردشگری برای شناسایی وضعیت تحقیقات صورت گرفته در این عرصه، خود مسئله ای است که هدف این مطالعه است؛ ازاین رو این پژوهش به بررسی میزان بهره گیری از کلان داده در تحقیقات گردشگری منتشر شده از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲، به شناسایی شکاف های پژوهشی و فرصت های پیشرفت های آتی پرداخته است. ازآنجاکه این پژوهش در پی ارائه تصویری کلی از کارهای انجام شده در مقالات منتشر شده در حوزه گردشگری است، از روش مطالعه نگاشت نظام مند استفاده شده است. مقاله ها براساس این ویژگی ها بررسی شدند: موضوع تحقیق، توصیف مفهومی و نظری، منابع داده، نوع داده و اندازه، روش های جمع آوری داده ها، روش های تجزیه وتحلیل داده ها و گزارش و تجسم داده ها. یافته های این مطالعه حاکی از افزایش تحقیقات انجام شده در حوزه مدیریت مهمان نوازی و گردشگری با استفاده از روش های تحلیلی برای کلان داده هاست. بااین حال، این حوزه پژوهشی از نظر دامنه نسبتاً پراکنده و در روش شناسی محدود است و شکاف های متعددی را نشان می دهد. نتیجه دیگر آن که پژوهش های گردآوری شده نشان می دهند هنوز از پتانسیل کلان داده ها به طور کامل استفاده نشده و فرصت های زیادی پیش روی صنعت گردشگری از بعد پژوهشی وجود دارد. همچنین آشنانبودن کامل پژوهشگران این حوزه با ابزارهای تحلیل و تصمیم گیری داده محور چالشی است که در این پژوهش نمایان شده است.
پهنه بندی پتانسیل شدت بیابان زایی با استفاده از مدل های امتیازی مورا و آراس در زیر حوضه آبخیز یزد- خضر آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی پدیده ها به منظور شناخت و ارزیابی وضع کنونی، به عنوان پایه تصمیم گیری، از ملزومات مدیریت علمی منابع طبیعی می باشد، بنابراین در مدیریت عرصه های بیابانی نیز به منظور پیشگیری از پرداخت هزینه های گزاف تصمیم گیری نادرست نیاز به روش های قوی و مستدلی در شناخت وضع فعلی و روند توسعه می باشیم، براین مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی مناسب جهت پهنه بندی توزیع فضایی خطر بیابان زایی با استفاده از تکنیک های امتیازی مورا، آراس و استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی در زیرحوضه یزد- خضرآباد می باشد. از این رو در ابتدا پس از تعیین واحدهای کاری به روش ژئومرفولوژی، اهمیت شاخص ها در هر واحد بر مبنای روش دلفی به دست آمد و اهمیت شاخص ها نسبت به هم از روش آنتروپی شانون برآورد شد، سپس ماتریس تصمیم شکل گرفت و بعد از موزون سازی، پتانسیل شدت بیابانزایی با محاسبه ضریب مطلوبیت از روش امتیازی مورا و آراس برآورد شد. نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته از هر دو مدل نشان داد که واحد اراضی کشاورزی کوهستانی و کشاورزی دشتی، واجد بیشترین پتانسیل بیابان زایی می باشند که 7135 هکتار (11/9 %) از کل منطقه مطالعاتی را در برگرفته اند. بیشترین اراضی منطقه، تحت تاثیر بیابانزایی با شدت نسبتاً متوسط (III) قرار دارد و ارزش کمی پتانسیل بیابانزایی برای کل منطقه از مجموع شاخص ها در کلاس متوسط (IV) به دست آمد.. بنابراین پیشنهاد می شود که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابان زایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.