فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
255 - 272
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون جمعیت و ازبین رفتن طبیعت و جایگزینی فضاهای مصنوع به جای آن ها، مشکلات فراوان زیست محیطی برای شهرها ایجاد شده است؛ ازاین رو شهرهایی که بدون توجه به محیط زیست و آثار به جای مانده از فعالیت های انسانی بر آن مدیریت می شوند، آسیب های جبران ناپذیری به مناظر طبیعی وارد می کنند. رویکرد اکولوژیک رویکردی ضروری در بازسازی بافت های شهری موجود و استفاده از جاذبه های طبیعی در زمینه اکوتوریسم است. با توجه به شرایط مذکور، سؤال اصلی پژوهش تحلیل عوامل و زمینه هایی است که موجب تغییرات منفی لبه اکولوژیک منطقه 15 در جنوب شرقی تهران با تأکید بر اکوتوریسم شده است. هدف اصلی پژوهش تحلیل لبه اکولوژیک منطقه 15 در جنوب شرقی تهران با تأکید بر اکوتوریسم است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت تحلیلی و از نظر روش کیفی- کمّی است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. جامعه آماری تحقیق را 80 نفر از کارشناسان شهرداری منطقه 15، دفاتر توسعه محله ای و اساتید شهرسازی تشکیل می دهند و تکنیکی که در این راستا استفاده شده، تکنیک دلفی است. روش نمونه گیری استفاده شده در پژوهش حاضر، احتمالی و از نوع طبقه ای بوده است. ا بزار گردآوری داده ها پرسش نامه از نوع بسته است. برای تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که عوامل محیطی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، گردشگری و عملکردی در جاذبه های طبیعی در لبه جنوب شرقی تهران (منطقه 15) تأثیرگذار است. علاوه براین، تحلیل داده ها نشان می دهد که معیار حفظ فضای سبز و پوشش گیاهی، با کسب امتیاز 504/0 توانسته است در صدر معیارهای بررسی شده قرار بگیرد.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از روش های پردازش شیءگرا و زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
316 - 338
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح تراز آبی دریاچه ارومیه و اثرات آن بر محیط پیرامون دریاچه از موضوعات و چالش های مهم ملی و بین المللی در دو دهه اخیر بوده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته یکی از مهم ترین عامل اثرگذار بر این روند تغییرات اراضی، به ویژه کشاورزی بوده است. بر همین اساس هدف تحقیق حاضر بررسی وضع فعلی و پیش بینی وضعیت آتی کاربری اراضی حوزه آبخیز گدارچای واقع در استان آذربایجان غربی یکی از زیر حوضه های مهم حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. به همین منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ برای سال های میلادی ۲۰۱۶،2020 و ۲۰۲۲ از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. در این محیط با استفاده از روش های مختلف دانش پایه و شی گرا (به ویژه سگمنت سازی و تولید لایه های ضرایب مختلف) روش طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی اجرا و نقشه های کاربری اراضی تولید شد. درنهایت از مدل زنجیره مارکوف به منظور پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی استفاده گردید. برای بررسی صحت مدل CA مارکوف، ابتدا نقشه تغییرات پیش بینی شده سال 2022 با نقشه طبقه بندی 2022 صحت سنجی شد. نتایج تحقیق نشان داد که با کاربرد روش های دانش پایه به ویژه طبق ه بن دی نزدیک ترین همس ایگی امکان تولید نقشه های کاربری اراضی با دقت بالا (ضریب کاپا ۹۰ درصد) امکان پذیر است. ضمناً با اعمال مدل مارکوف نقشه های تغییرات کاربری اراضی با دقت قابل قبول (در حد ۸۰ درصد) امکان پذیر است. نتایج نهایی مبین این واقعیت است که تا سال ۲۰۲۸ میلادی کاربری اراضی کشاورزی (۱۳.۸۹) کشت دیم (14/1) محدوده های مسکونی (33/0) و عرصه های نمکی دریاچه ارومیه حدود (26) درصد افزایش خواهد داشت. یادآور می گردد کلاس کاربری خاک در حد (26/10) و مراتع به میزان (35/5) درصد کاهش خواهند داشت. درمجموع مدل های نهایی مبین دقت بالایی روش های دانش پایه و شیء گرا و کارایی مناسب مدل مارکوف در روند مطالعه تغییرات کاربری اراضی هستند.
رفتارشناسی فضایی – زمانی فعالیت مجدد زمین لغزش قدیمی روستای حسین آباد کالپوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
314 - 343
حوزههای تخصصی:
لغزش های قدیمی یکی از عوامل شکست دامنه ها و وقوع لغزش های جدید در جهان هستند که با فعالیت مجدد خود، تهدید بزرگی را برای زندگی بشر، زیرساخت ها و سازه های مسکونی در مناطق شهری و روستایی به وجود می آورند. در این پژوهش، فعالیت لغزش قدیمی روستای حسین آباد در شمال استان سمنان، با استفاده از تصاویر سنتینل 1 و تکنیک تداخل سنجی راداری PSI در بازه زمانی 2018-2020 ارزیابی شد. سپس با استفاده از مشاهدات میدانی، ارزیابی آسیب پذیری ساختمان ها (BVA) و ارتباط مکانی آسیب آن ها با ژئومورفولوژی لغزش، رفتار فضایی- زمانی فعالیت لغزش قدیمی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تکنیک PSI نشان می دهد میانگین نرخ جابه جایی به ترتیب در مدار صعودی و نزولی 19-12- و 16-22- میلی متر در سال است. این لغزش در تابستان حرکت خود را آغاز نموده و در دوره پربارش باران با 35- میلی متر بیشترین نشست را در بدنه اصلی و پای لغزش تجربه کرده است. مشاهدات الگوی ترک و ارزیابی آسیب پذیری ساختمان ها نیز نتایج تداخل سنجی راداری را تأیید می نماید. بیش از 70 درصد ساختمان ها به دلیل بالاآمدگی و نشست خاک در بدنه اصلی و پای لغزش تخریب شده اند. همچنین در پنجه لغزش و مرزهای جانبی خسارت کمتری به ساختمان ها وارد شده است. این امر نشان از افزایش تغییرات در داخل توده اصلی لغزش قدیمی و حرکت مجدد آن به صورت لغزش چرخشی در دوره پربارش سال 2019 دارد.
شناسایی و سنجش اهمیت شاخص های سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
63 - 86
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فضایی در خصوص مدیریت ریسک سیلاب به یک سری اعمالی گفته می شود که برای دستیابی به یک راه حل منطقی در کاهش آسیب های ناشی از سیلاب همچنین کاستن از گسترش سیلاب است. سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستاها در تقاطع بسیاری از ملاحظات مدیریتی قرار دارد و به همین هنگام تدوین سیاست های فضایی مدیریت ریسک سیلاب باید به شاخص های متعدد اعم از محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، مدیریتی – نهادی و کالبدی (کاربری اراضی) که هر یک دارای تعداد زیادی گویه می باشند توجه نمود در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی اهمیت هریک از این شاخص های پنج گانه در تدوین سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب در روستاها پرداخته است. با توجه به نوع هدف پژوهش که مقوله اهمیت شاخص ها در سیاست گذاری فضایی است، جامعه آماری پژوهش را متخصصین امر اعم از اعضا هیئت علمی متخصص در این راستا فارغ التحصیلان و دانشجویان دکتری با عنوان رساله مرتبط و مسئولین امر می باشند به همین منظور تعداد 70 نمونه انتخاب شده است. پرسشنامه مرتبط از منظر آن ها دارای سطح روایی مطلوب و میزان پایایی با مقدار ضریب آلفای کرون باخ 97/0 است که سطح بسیار مطلوبی را نشان می دهد با توجه به نوع شاخص ها و تعداد نمونه سعی بر آن گردید تا از طریق آزمون های آماری آنوا[1] و جهت تکمیل عملکرد آن از آزمون آماری تعقیبی دانکن[2] استفاده شده است که نتایج این بررسی حاکی از آن است که شاخص محیط زیستی کمترین میزان اهمیت را با مقدار 9484/2 در طیف یک به همراه شاخص اقتصادی با مقدار 1056/3 قرار گرفته است. شاخص های اجتماعی – فرهنگی با مقدار 2381/3 و مدیریتی – نهادی با مقدار 3105/3 هم سایه در طیف دو شده اند و این دو شاخص (اجتماعی – فرهنگی و مدیریتی – نهادی) و تنها شاخصی که به صورت مجزا در طیف آخر قرار گرفته و در طیف های ماقبل جایگاهی ندارد شاخص کالبدی (کاربری اراضی) است که تنها با مقدار 4186/3 در گروه سوم قرار گرفته است و بیشترین زیرمجموعه را به خود اختصاص داده است که این امر نشان از اهمیت بیشتر این شاخص در بحث سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستاها بوده است.
ارتقای فرم های ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای ساختمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
131 - 150
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، با استفاده از شناخت نقاط ضعف سازه و مصالح مصرفی با هدف اولویت بندی پروژه های مقاوم سازی حائز اهمیت بسیاری است و در صورتی که این ارزیابی با دقت و ظرافت خاصی صورت نپذیرد، خسارات مالی زیادی را برجا خواهد گذاشت. بررسی ها به وضوح نشان می دهند که برخی از معیارهای تاثیرگذار در تصمیم گیری در راستای اولویت بندی ساختمان ها در ایران نامناسب هستند. با توجه به اهمیت این موضوع در مقاله حاضر سعی شده است با شناسایی نقاط ضعف فرم های ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های موجود در ایران به خصوص فرم های ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های مدارس، معیارهای موثرتری در تصمیم گیری در راستای اولویت بندی مدارس شناسایی شوند. بدین منظور با بررسی دستورالعمل های ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های موجود و سایر منابع مرتبط و همچنین نظرسنجی از اساتید و مهندسین سازه ای مجرب، معیارهای موثرتری به منظور ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های مدارس، شناسایی و وزن دهی شدند. به منظور بررسی دقت معیارهای وزن دهی شده بیش از ۱۰۰ مدرسه مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فرم های طراحی شده نواقص کارشناسی شده فرم های مدارس موجود را برطرف نموده است.
ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کووید ۱۹ در مناطق روستایی کشور به دلیل فرهنگ های رایج روستایی خطرات بیشتری را در پی داشته و ناآگاهی و نبود مدیریت کارآمد این بحران در روستاها تبعات جبران ناپذیری را برای این مناطق وارد نموده است. در چنین مواقعی وجود سرمایه اجتماعی می تواند درایجاد وفاق ملی و سیاست گذاری های موفق برای عبور از این مرحله حساس بسیار حیاتی باشد. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با استفاده از فرمول کوکران از مجموع ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه، تعداد ۳۶۲ خانوار به عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسش نامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات اثرات سرمایه اجتماعی بر شاخص های اقتصادی- اجتماعی موثر بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای مرزی سیستان ، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید و از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس مدل رگرسیونی برای سنجش میزان ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی بر شاخص های اقتصادی- اجتماعی موثر بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای مرزی سیستان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هرچه میزان مشارکت مردم و اعتماد آنان نسبت به یکدیگر ،مسئولیت پذیری و دانش افراد در سطح بالاتری قرار دشته است دارای نقش و اثر مثبت بر شاخص های اجتماعی و اقتصادی در راستای کاهش آسیب پذیری از شیوع بیماری کووید ۱۹ داشته است.
بررسی تأثیر پل بر روی پهنه سیل گیر رودخانه با استفاده از نرم افزارهای HEC-RAS و Arc-GIS (مطالعه موردی: پل سرنق بر روی رودخانه زولا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
47 - 62
حوزههای تخصصی:
رودخانه زولا مهم ترین رودخانه آب شیرین استان آذربایجان غربی است. این رودخانه زهکش آب های سطحی حوزه آبریز دریاچه ارومیه است. پل سرنق بر روی این رودخانه در مسیر جاده سرنق- سلماس قرار دارد. وقوع سیل با دوره بازگشت بالا و مخرب در نواحی همجوار رودخانه ها بخصوص در مجاورت مناطق مسکونی شهری و روستایی موجب به وجود آمدن خسارات جانی و مالی بسیاری می شود. ازاین رو بررسی رفتار هیدرولیکی رودخانه ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه حاضر به بررسی حد بستر رودخانه زولا و پهنه سیل گیر آن تحت تأثیر سازه پل پرداخته شد. در این راستا محدوده پل جاده سرنق با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC-RAS موردمطالعه قرار گرفت که با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:2000 رودخانه زولا و نرم افزار ArcGIS و الحاقیه HEC-Geo RAS و نرم افزار HEC-RAS تحلیل جریان با لحاظ دبی های با دوره بازگشت های 2، 5، 10، 25، 50 و 100 ساله انجام شد. بدین منظور دو حالت مد نظر قرار گرفته و بررسی گردید؛ حالت اول مربوط به شبیه سازی جریان در حالت طبیعی بوده و در حالت دوم به شبیه سازی جریان با وجود پل پرداخته شد. پل ها با توجه به شرایط منطقه براساس دبی با دوره بازگشت 25 ساله بررسی و با دبی سیلاب 100 ساله کنترل گردید. همچنین ارزیابی حد بستر برای شرایط قبل از احداث پل و شرایط کنونی انجام گرفته است. نتایج نشان داد با کاهش عرض رودخانه از حدود 225 متر به 32 متر در اثر احداث پل و کاهش سرعت به 38/0، پس زدگی جریان آب و رسوب گذاری در بالادست پل و افزایش سرعت جریان به 17/5 و فرسایش و کف کنی رودخانه پائین دست پل گردیده است که جهت جلوگیری فرسایش در پائین دست پل می بایست سازه تثبیت بستر اجرا گردد.
آشکارسازی تفاوت های دمایی ناشی از تغییرات کاربری شهری و حومه (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
217 - 242
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان ارومیه و ارتباط آن با دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست طی دوره 1990 تا 2019 نگاشته شد. بدین منظور کاربری های اراضی شهرستان با استفاده از 50 موقعیت نمونه زمینی حاصل از ترکیب مرئی تصاویر لندست با به کارگیری الگوریتم طبقه بندی نظارت شده در محیط GIS طبقه بندی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد اراضی شهری با تغییرات چشمگیری روبرو بوده است. بررسی دمای سطحی کاربری های مختلف با استفاده از الگوریتم دمای درخشندگی نشان داد اراضی فاقد پوشش گیاهی با 5/33 درجه سلسیوس بالاترین دما را داشته اند؛ درحالی که کمترین میانگین دما با 4/25 درجه سلسیوس مربوط به کاربری باغات بوده است. از لحاظ تغییرپذیری دما، پهنه باغات با 5/7 درجه سلسیوس متغیرترین میانگین فضایی دما را داشته اند؛ درحالی که پهنه کشاورزی آبی با 2.1 درجه سلسیوس کمترین میزان انحراف معیار فضایی دما را داشته اند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین تفاوت دمایی و تغییرات کاربری اراضی نشان داد ضریب همبستگی بین تغییرات دمایی و تغییرات پهنه های شهری برابر 86/0 و در پهنه کشاورزی آبی برابر 82/0 بوده است. کاربری باغات، اراضی بایر و پهنه باتلاقی نیز همبستگی بین تغییرات دوره ای کاربری اراضی و تغییرات دما بیش از 8/0 بوده است و در سطح اطمینان 95/0 معنی دار هستند؛ اما در سطح پهنه های مراتع، کشاورزی دیم و پهنه آبی، همبستگی یا ارتباط معنی داری در سطح اطمینان مذکور مشاهده نگردید.
آسیب شناسی گفتمان آمایش در ایران (چرا آمایش در ایران به گفتمان تبدیل نشده است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
76 - 84
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه ۵۰ هجری شمسی که اصطلاح آمایش سرزمین در ادبیات برنامه ریزی ایران مطرح شد، علی رغم گذشت بیش از نیم قرن تاکنون مقوله آمایش نه در سطح نظام تصمیم گیری و اجرا و نه در حوزه عمومی تبدیل به گفتمان نشده است. از این رو علی رغم ضرورت و اهمیت هیچ گاه مطالبه عمومی در زمینه آمایش سرزمین شکل نگرفته و حتی متأسفانه در حوزه های تخصصی نیز مطالبه توجه به رویکرد آمایشی، تقنین قوانین لازم و جریان پیدا کردن تدابیر اجرایی ذیل راهبردهای آمایشی ابراز نشده است. بنابراین در طول این نیم قرن فراز و فرودهای بسیاری در رابطه با آمایش سرزمین و نهادهای مرتبط مشاهده شده است؛ به گونه ای که توقف رویکرد آمایشی و تعطیلی نهادهای مرتبط هیچ انتقادی را برنینگیخته و توجه به راهبردها و تدوین سیاست ها بیشتر معطوف به سلیقه و خواست برخی مدیران و کارشناسان بوده است و نه در پاسخ به مطالبه ای عام یا خاص. توجه به ریشه های این وضعیت و آسیب شناسی و شناخت عوامل فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل در آن می تواند به رقم زدن فضای مطلوب و بسط و تعمیق گفتمان آمایشی به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان پیشرفت در سپهر عمومی و در نظام برنامه ریزی بینجامد. شناسایی گره های موجود در مسیر گفتمان شدن رویکرد آمایش سرزمین و ارائه راهبردها و سیاست ها برای شکل گیری، بسط و تقویت گفتمان آمایشی در ایران و نهایتاً ارائه پیشنهادهای مشخص برای رعایت الزامات آمایش سرزمین در اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف این مقاله است.
Strategies for Iran’s Security Policy in the twenty-year Vision(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
78 - 104
حوزههای تخصصی:
Futurology is an interdisciplinary field of research that predicts and presents possible futures using diverse methods. Also, Security is the most famous concept in human history and the pursuit of a secure state has been the first choice of political units throughout history. Accordingly, the futurology of the security of Iran is the main topic of this article, which tries to present the secure state and possible and optimal scenarios for the security of Iran in the twenty-year vision. In other words, the objective of this article is to identify the geopolitical criteria affecting the security of Iran and to introduce its desirable security future with a futuristic approach in the twenty-year vision. This article is fundamental research that uses quantitative and qualitative models. First, with the help of existing studies in security, its criteria are classified into six groups: military, economic, geographical, cultural, political, and environmental. Second, the effective criteria for the security of Iran are presented, and third, the opinions of experts are collected through a questionnaire. The data and key criteria for optimal security of Iran in the new century were analyzed and extracted by the TOPSIS method. The results showed that the three criteria of ‘Strengthen infrastructure’, ‘Impacts of Climate Change’, and ‘Increasing military capabilities' are the key geopolitical criteria of the security for Iran. These three criteria create eight security scenarios. Finally, the scenario of ‘strengthen multidimensional infrastructure, adapt to climate change, and increase hardware military capabilities’ with a higher score, should be the criterion for formulating the roposed security perspective of Iran in the new century.
ارزیابی کمی ناپایداری کناره ای رودخانه جاجرود در بالادست سد لتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش کناره ای یکی از منابع اصلی تولید رسوب در رودخانه ها است در صورتیکه از حالت طبیعی خارج شود منجر به مخاطره ناپایداری کناره ا ی می شود و رسوب تولیدی برای سازه های پایین دست از جمله سدها مشکلات زیادی ایجاد می کند. رودخانه جاجرود بعنوان یکی از تامین کننده های مهم آب شرب و کشاورزی در شرق تهران، با توجه به توسعه سکونتگاه های شهری و روستایی، دارای پتانسیل بالای فرسایش کناره ای است. قرارگیری سدهای لتیان و ماملو نیز در پایین دست آن، می تواند چالش های زیادی در خصوص بهره برداری بهینه از این سازه ها ایجاد نماید. از این رو، در پژوهش حاضر، میزان خطر فرسایش کناری و شناسایی مناطق مستعد فرسایش کناری در رودخانه جاجرود با استفاده از مدل BANCS (شاخص NBS و BEHI) در 11 بازه بر اساس برداشت های میدانی و داده های تکمیلی از جمله تصاویر هوایی و پهبادی ارزیابی می شود. مقایسه نتایج و ارزیابی این دو شاخص، نشان داد مدل BEHI نسبت به مدل NBS برای رودخانه جاجرود کارآمدتر است. نتایج حاصل از شاخص BEHI نشان داد که در کناره راست و چپ بازه 3،7،8،9 و کناره چپ بازه 2 فرسایش زیاد و در سایر کناره ها فرسایش کم است. هم چنین، با توجه به مشاهدات میدانی، مشخص شد فرسایش کناره ای از پدیده های غالب و فعال در بازه های مورد مطالعه رودخانه جاجرود است، که در بازه های مختلف، آثار و پیامدهای گوناگونی چون تغییر الگوی رودخانه و گسترش عرض رودخانه در مسیرهای مستقیم داشته است.
سنجش تغییرات زمانی- مکانی کاربری اراضی و کیفیت زیستگاه های حوضه آبخیز تجن با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۱۱-۹۷
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت زیستگاه های آبخیز تجن در شمال ایران بر مبنای تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 1431-1371 و بررسی ارتباط آن با سنجه های تعداد لکه (NP)، تراکم لکه (PD)، تراکم لبه (ED)، بزرگترین لکه (LPI)، شکل لکه (LSI) و جداشدگی (SPLIT) انجام پذیرفت. تصاویر لندست 8 و 4 برای تهیه نقشه های کاربری اراضی در سال های 1371، 1401 و 1431 با استفاده از روش های حداکثر احتمال، ترکیب متقاطع و CA-Markov در نرم افزارهای انوی و ترست پردازش شد. کیفیت زیستگاه های حوضه نیز با استفاده از اینوست در سه سناریو بر مبنای نقشه های کاربری اراضی ارزیابی و رابطه آن با تغییرات کاربری اراضی و سنجه های موردنظر بر اساس رگرسیون حداقل مربعات و آزمون همبستگی اسپیرمن تحلیل شد. نتایج نشان داد در بازه زمانی 1371 تا 1431، اراضی جنگلی و کشاورزی به ترتیب بیشترین تغییرات کاهشی (82460- هکتار) و افزایشی (76392 هکتار) را داشتند. زیستگاه های بخش مرکزی حوضه از کیفیت بالاتری نسبت به پهنه های شمالی و جنوبی برخوردار بودند. رابطه کیفیت زیستگاه ها با تغییرات کاربری اراضی معنادار و معکوس (-0.95)، با سنجه های NP، PD، ED و LSI غیرمستقیم و معنادار (-0.46) و با سنجه های LPI و SPLIT ضعیف مشاهده گردید. این مطالعه نشان داد که کیفیت زیستگاه ها حوضه مطالعاتی تحت تأثیر تغییرات کاربری اراضی و ویژگی های لکه های سیمای سرزمین طی 30 سال گذشته کاهش یافته و احتمالاً همین روند تا 30 سال آینده نیز ادامه می یابد. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان مبنای تصمیم گیری در راستای توسعه کاربری ها در منطقه و حفاظت محیط زیست آن قرار گیرد.
مروری نظام مند بر کاربرد کلان داده ها در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فنّاوری و افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت، حجم تولید داده ها افزایش چشمگیری داشته و بهره گیری از مفهوم «کلان داده ها» نیز به تبع آن، به طور فزاینده ای در پژوهش های علمی مختلف به چشم می خورد؛ اما سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود با محوریت بهره گیری از کلان داده ها در حوزه گردشگری برای شناسایی وضعیت تحقیقات صورت گرفته در این عرصه، خود مسئله ای است که هدف این مطالعه است؛ ازاین رو این پژوهش به بررسی میزان بهره گیری از کلان داده در تحقیقات گردشگری منتشر شده از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲، به شناسایی شکاف های پژوهشی و فرصت های پیشرفت های آتی پرداخته است. ازآنجاکه این پژوهش در پی ارائه تصویری کلی از کارهای انجام شده در مقالات منتشر شده در حوزه گردشگری است، از روش مطالعه نگاشت نظام مند استفاده شده است. مقاله ها براساس این ویژگی ها بررسی شدند: موضوع تحقیق، توصیف مفهومی و نظری، منابع داده، نوع داده و اندازه، روش های جمع آوری داده ها، روش های تجزیه وتحلیل داده ها و گزارش و تجسم داده ها. یافته های این مطالعه حاکی از افزایش تحقیقات انجام شده در حوزه مدیریت مهمان نوازی و گردشگری با استفاده از روش های تحلیلی برای کلان داده هاست. بااین حال، این حوزه پژوهشی از نظر دامنه نسبتاً پراکنده و در روش شناسی محدود است و شکاف های متعددی را نشان می دهد. نتیجه دیگر آن که پژوهش های گردآوری شده نشان می دهند هنوز از پتانسیل کلان داده ها به طور کامل استفاده نشده و فرصت های زیادی پیش روی صنعت گردشگری از بعد پژوهشی وجود دارد. همچنین آشنانبودن کامل پژوهشگران این حوزه با ابزارهای تحلیل و تصمیم گیری داده محور چالشی است که در این پژوهش نمایان شده است.
تحلیل توزیع فضایی زنجیره ارزش محصول انجیر (مورد مطالعه: نواحی روستایی بخش کوهمره، شهرستان کوهچنار، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
43 - 63
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای نوین در زمینه توسعه کشاورزی، توجه به زنجیره ارزش محصولات کشاورزی می باشد. تا کنون مطالعات چندانی در داخل کشور و بویژه استان فارس، در خصوص زنجیره ارزش محصول انجیر صورت نگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر، تحلیل توزیع فضایی حلقه های مختلف زنجیره ارزش محصول انجیر در سطح روستاهای بخش کوهمره و تحلیل فضایی جایگاه نواحی روستایی در زنجیره ارزش محصول انجیر می باشد. این مطالعه دارای جهت گیری کاربردی و از نظر هدف، توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) انجام گرفته است. روایی پژوهش بر اساس نظرات خبرگان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری پژوهش، شامل 934 بهره بردار محصول انجیر در روستاهای بخش کوهمره بوده است که با استفاده فرمول کوکران تعداد 270 بهره بردار به عنوان نمونه تعیین شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمونه ای، آنووا و دانکن در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcMap استفاده شد. نتایج نشان داد حلقه های تأمین و تولید دارای وضعیت مناسب و حلقه های فرآوری و نگهداری، بازاریابی و فروش و مصرف از وضعیت نامناسبی برخوردار هستند. به لحاظ توزیع فضایی محدوده های شمال شرقی، شرقی و جنوب شرقی، با توجه به موقعیت طبیعی کوهستانی و شرایط اقلیمی دارای وضعیت مناسبی برای فعالیت های باغداری از جمله محصول انجیر می باشد. محدوده های شمالی و مرکزی با توجه به موقعیت پایکوهی، علاوه بر فعالیت باغداری، زمینه را برای فعالیت های زراعی نیز به وجود آورده است. محدوده های غربی و جنوب غربی به دلیل دشتی بودن، فعالیت های زراعی و کشت صیفی جات نسبت به فعالیت های باغداری بیشتر توسعه پیدا کرده است. نتایج نشان دهنده حضور فعال روستاییان در حلقه های تأمین و تولید و عدم حضور در حلقه های فرآوری و نگهداری، بازاریابی و فروش و حضور نیمه فعال در حلقه مصرف می باشد.
مطالعه تطبیقی تاب آوری اقتصادی در قبل و بعد از شیوع بیماری کووید 19 در روستاهای گردشگرپذیرشهرستان بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
64 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی تاب آوری اقتصادی در روستاهای گردشگرپذیر بندر انزلی در قبل و بعد از شیوع بیماری کووید-19 انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت، کمی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار هایSPSS ، GIS و مدل ویکور مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته شدند. جامعه آماری در پژوهش حاضر خانوارهای روستاهای گردشگرپذیر شهرستان بندر انزلی می باشند که به منظور تعیین حجم نمونه از نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان داد میزان تاب آوری اقتصادی روستاییان در برابر بحران کووید-19 در دوره بعد از کرونا، در حد متوسط و یا حد مطلوبیت بوده و با دوره قبل از کرونا تفاوت قابل ملاحظه ای از لحاظ تاب آوری دارد؛ سپس بر اساس مدل ویکور، میزان تاب آوری در بین روستاهای گردشگرپذیر متفاوت بوده، به طوری که به ترتیب روستاییان ساکن در روستاهای سنگاچین، آب کنار، بشمن، طالب آباد، لیچارکی حسن رود، حسن رود، کپورچال، جفرود پایین، گلشن، کچلک، سیاه وزان و علی آباد از سطح تاب آوری بالاتری برخوردار می باشند. در نهایت روستاهای با سطح تاب آوری بالا از اولویت پایینی برای افزایش در تاب آوری اقتصادی برخوردار هستند و برعکس روستاهایی با سطح تاب آوری پایین از اولویت بالایی برای افزایش در تاب آوری در بین جامعه آن ها برخوردار هستند.
پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیلاب ها از جمله مخاطراتی هستند که همیشه احتمال رخ دادن آن ها به عنوان یک مخاطره طبیعی برای انسان ها وجود داشته است. همچنین با توجه به بالا رفتن وقوع سیلاب مخصوصاً در سطح شهرها و به وجود آمدن خطرات جانی، مالی و محیط زیستی ناشی از افزایش آن، پهنه بندی مناطق سیل خیز از اهمیت بالایی برخوردار است. پهنه بندی سیل یکی از بهترین روش ها برای برنامه ریزی و شناسایی مناطق تحت تأثیر سیل می باشد. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر، ضمن شناسایی متغیرهای مؤثر در پهنه بندی خطر سیل؛ پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل است. روش شناسی پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده است. در این پژوهش در ابتدا متغیرهای اثرگذار بر پهنه بندی آسیب پذیری سیل بر اساس مطالعات مختلف شناسایی، سپس با استفاده از روش AHP و نظرات مربوط به 73 کارشناس و متخصص وزن مربوط به هر کدام از متغیرها در محیط Export Choice مشخص شده و در نهایت با استفاده از روش FAHP و در محیط GIS نقشه مربوط به پهنه بندی وضعیت آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل ترسیم شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ایلام مرکز استان ایلام می باشد؛ که از نظر موقعیت جغرافیایی در غرب و جنوب غربی کشور استقرار یافته است. یافته ها: در پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل از 11 متغیر مورد بررسی 3 متغیر فاصله از آبراهه با وزن 244/0؛ فاصله از رودخانه با وزن 126/0 و جهت شیب با وزن 102/0 با اهمیت ترین متغیرها هستند و نقش کلیدی در پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل ایفا می کنند. همچنین محدوده ی وسیعی از شهر ایلام (1687 هکتار) دارای پتانسیل بالای آسیب پذیری از مخاطره سیل می باشد که ناشی از شرایط توپوگرافی و زمین شناسی خاص این محدوده می باشد. نتایج: بررسی وضعیت پهنه بندی میزان آسیب پذیری مخاطره سیل در شهر ایلام بیانگر آن است که قسمت های شمال غربی، غرب و جنوب غربی و جنوب شهر ایلام در وضعیت آسیب پذیری کمتری نسبت به سایر مناطق شهر ایلام قرار دارند. همچنین بیشتر قسمت های مرکزی، شرق و شمال شرق ایلام در وضعیت آسیب پذیری بالا قرار دارند. در ادامه جهت کاهش میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل پیشنهاد هایی ارائه شده است.
تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
204 - 224
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری تفسیری انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. داده ها با مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسش نامه مبتنی بر ماتریس تصمیم گردآوری شده است. جامعه مشارکت کنندگان این پژوهش دربردارنده خبرگان نظری (استادان مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری) و خبرگان تجربی (مدیران اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان) است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند انجام شد و درنهایت با دوازده مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. حجم نمونه بخش کمّی با فرمول کوکران برای جوامع بزرگ و نامعین 384 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش در دسترس انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای20 استفاده شد. سپس، روابط میان سازه ها با روش مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار میک مک 0/4 مشخص شد. در پایان، وضعیت سازه ها با آزمون دوجمله ای در نرم افزار اس پی اس اس22 بررسی شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که استراتژی بازاریابی گردشگری سبز در فرهنگ سازی گردشگری و عوامل مدیریتی ساختاری تأثیر دارد. عوامل مذکور در برندسازی گردشگری و مدیریت ارتباط با گردشگران تأثیر دارند و به نوبه خود بر عوامل سیاسی برنامه ریزی اثر می گذارند. عوامل سیاسی برنامه ریزی در عوامل زیرساختی و عوامل آموزشی پژوهشی تأثیر می گذارند. عوامل مذکور نیز در عوامل اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی نهادی اثر می گذارند و درنهایت به توسعه پایدار گردشگری منتهی می شوند.
تبیین مولفه های موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
125 - 143
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه، منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده، متغیر و متحول است. منطقه ای با پتانسیل ها و ظرفیت های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برجسته که بازیگریها و صحنه های بازی متعدد و متفاوتی را پیش روی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای قرار داده است. صحنه های بازی که ناامنی و تنش در آن برجستگی داشته و مناسبات نفوذ، سلطه و تقابل بر سایر شکل ها اولویت داشته است. متناسب با این شرایط منطقه، درک مولفه های پایه شکل دهنده مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه، از اهمیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است. بر این مبنا تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف درک مولفه های ژئوپلیتیک پایه شکل دهنده مناسبات در منطقه خاورمیانه و طراحی الگوی مناسبات ژئوپلیتیک به انجام رسیده است. بررسی حاصل از نظریه ها و دیدگاه های مختلف در گام اول نشان دهنده آن است که مهمترین مولفه ها موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خارومیانه شامل 40 مولفه ژئوپلیتیکی است که در قالب چهار بعد مولفه های ژئوپلیتیک طبیعت پایه، انسان پایه، ترکیبی و مصنوعی قابل تقسیم بندی است. در گام دوم، مولفه ها در اختیار اندیشمندان و صاحبنظران جهت اظهار نظر قرار گرفته و از طریق آزمون T-test مورد تأیید قرار گرفته است. این مولفه های ژئوپلیتیک به صورت مستقیم و غیر مستقیم توانسته است، الگوی مناسبات ژئوپلیتیک تعاملی، تقابلی، نفوذ، سلطه و رقابت را در منطقه خاورمیانه شکل دهد و از سوی دیگر مورد سوء استفاده بازیگران منطقه و فرامنطقه ای جهت رسیدن به اهداف و منافع قرار گرفته و در راستای مناسبات تنش آمیز و درگیری در منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است.
تبیین نقش عوامل جغرافیایی سیاسی بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای متکثر قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
49 - 80
حوزههای تخصصی:
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازمان دهی بهینه کشور،به صورت بالقوه و بالفعل شالودهبرنامه ریزی ها در همه سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم مدیریت سیاسی فضا است. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی و تبیین عوامل جغرافیایی سیاسی داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای چند قومیتی پرداخته است. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل جغرافیایی -سیاسی موثر بر مدیریت سیاسی فضا به ویژه در کشورهای چند قومیتی را می توان برحسب منشاء اثر گذاری به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی یا فراملی تقسیم کرد. عوامل داخلی عبارتند از عوامل طبیعی که شامل متغیرهای موقعیت جغرافیایی، وضع توپوگرافی، شبکه آبها، ناهمواری ها و شکل کشور می باشند و همچنین عوامل انسانی که متغیرهای ترکیب جمعیت، فرهنگ ملی، ایدئولوژی حاکم، ساختار سیاسی، نهادهای سیاسی اجتماعی را شکل می دهند. دسته دیگر عوامل با منشأ خارجی هستند که در بین این عوامل سه متغیر وجود آرمان سیاسی مستقل بین مرزنشینان دو کشور،مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت وجود دنباله های قومی در کشور همسایه نقش بیشتری را دارند.
تحلیلی بر انتقال آب میان حوضه ای در استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 41
حوزههای تخصصی:
آب گران بهاترین ثروتی است که در اختیار بشرقرار گرفته است، به خصوص در مناطق خشک کشور که سطح عظیمی از کشور ما را در بر گرفته است. امروزه جوامع بین المللی از اهمیت آب برای رشد اقتصادی و اجتماعی پایدار در زمان حال وآینده آگاه گشته اند. در سطح ملی سهم زیادی از سرمایه گذاری ها صرف زیر ساخت ها و امور زیر بنایی و بهبود مدیریت منابع آب وانتقال آن می شود. این عوامل یاد شده بیانگر اهمیت بخش آب وامنیت اقتصادی واجتماعی در سطح ملی خواهد بود.
مسئولان امر، در سال های اخیر به دلیل سوء مدیریت در حفظ منابع آبی و همچنین زیرساخت های هدایت منابع آبی زیرزمینی نتوانسته اند فکری به حال خشکسالی پیش بینی شده انجام دهند. یکی از طرح های انتقال آب بین حوضه ای که در دست مطالعه و اجرا می باشد، انتقال آب از بهشت آباد به زاینده رود می باشد. طرح بهشت آباد، عنوانی است که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان به کار برده می شود. طبق این طرح قرار است نسبت به انتقال سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران اقدام شود در حالیکه استان چهارمحال و بختیاری با کمبود شدید آب آشامیدنی مواجه می باشد. طرح انتقال آب بهشت آباد یکی از طرح های بزرگ انتقال میان حوضه ای محسوب می شود که قرار است آب را از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان انتقال دهد. این طرح در کش وقوس قانون گذاری ها و تحت فشار افکار عمومی استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و نمایندگان این استان ها در مجلس، علی رغم تصویب در شورای عالی آب هنوز اجرا نشده است. بیشتر کارشناسان معتقدند اجرای این طرح، به طور خاص پیامدهایی منفی بر استان های مبدأ و به طور عام بر امنیت ملی دارد. کنشگری های سیاسی، چالش های امنیتی (درگیری های قومی)، تنش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حاصل از مطالعه نکردن و امکان سنجی نادرست طرح، از جمله مسائلی هستند که توجیه پذیری اجرای آن را ناموجه جلوه می دهند. این پروژه که برای انتقال آب از منطقه زاگرس به فلات مرکزی ایران اجرا می شود، شامل احداث سد ذخیره مخزنی به ارتفاع حدود (180متر) در محل تقاطع رودخانه های کوهرنگ و بهشت آباد است.