فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه سعی شد ویژگی های سامانه های میان مقیاس همرفتی پدیدآوردنده ی سیل روزهای 4 و 5 فروردین 98 با کاربرد تصاویر ماهواره ای تعیین و سپس شرایط جوی رخداد آن ها بررسی شود. برای این منظور تصاویر متئوست نسل دوم با تفکیک مکانی 3 کیلومتر و تفکیک زمانی 15 دقیقه و همچنین داده های بازکاوی ECMWF با تفکیک مکانی 125/0 درجه طول و عرض جغرافیایی به کار گرفته شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد سه سامانه ی همرفتی میان مقیاس با بیشینه مساحتی بین 73 تا 660 هزار کیلومتر مربع و ویژگی های حرکتی متفاوت در روزهای 4 و 5 فروردین 1398 بخش های مختلفی از ایران را تحت تاثیر قرار دادند. در روزهای رخداد، ریزش هوای سرد عرض های بالا توسط پرفشار آزور و تزریق هوای گرم و مرطوب توسط پرفشار روی دریای عمان و دریای عرب صورت گرفته که باعث فعال شدن منطقه همگرایی دریای سرخ به همراه سامانه ی مدیترانه ای شده است. این شرایط پدیدآوردنده ی رودباد سطح پایین، جفت شدن رودباد سطوح پایین و بالا و تقویت یکدیگر شده که نتیجه آن تقویت، تداوم و گسترش سامانه های همرفتی میان مقیاس بوده است. همچنین احتمالا چینش عمودی قابل توجه باد نیز منجر به شکل گیری سلول های همرفتی جدید در مناطقی دور نسبت به منشا سلول های اولیه شد.
تحلیل مقایسه ای اثرات الگوهای اسکان مجدد پس از وقوع مخاطرات طبیعی بر کیفیت زندگی روستاییان (موردمطالعه: زلزله سال 1376 شهرستان زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
119 - 144
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به خصوص زلزله در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاه های انسانی وارد می سازد. اسکان مجدد در قالب سه رویکرد بازسازی (درجاسازی)، جابه جایی و تجمیع، یکی از رویکردهای اصلی برای بازسازی سکونتگاه های روستایی پس از وقوع زلزله است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات الگوهای سه گانه اسکان مجدد روستاهای آسیب دیده از زلزله 1376 شهرستان زیرکوه بر میزان کیفیت زندگی ساکنان جوامع روستایی است. جامعه آماری این پژوهش، خانوارهای محلی ساکن در 6 نقطه روستایی محدوده مطالعاتی است که با راهبردهای سه گانه اسکان مجدد (جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی) همراه بوده اند؛ که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 144 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده تعیین شدند. پایایی پرسش نامه تهیه شده با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ و مقدار آلفای 885/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های T تک نمونه ای و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد سیاست های اسکان مجدد روستاها توانسته بهبود نسبی در کیفیت زندگی ساکنان روستایی با میانگین 2.57 ایجاد کند که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایت مندی از شرایط موجود وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس نیز، سطح کیفیت زندگی روستاییان در سه الگوی اسکان مجدد تفاوت معناداری نداشته ولی سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایین تر از 0.05 است؛ بنابراین سطح رضایت مندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان است.
ارزیابی نیاز جریانی زیست محیطی بستر رودخانه مرزی هریرود بعد از احداث و آبگیری سد سلما افغانستان (با روش های هیدرولوژیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
207 - 224
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به افزایش جمعیت و متناسب با آن نیاز فزاینده ساکنین کره زمین به آب، فشار بر منابع آبی تبدیل به یک چالش زیست محیطی تبدیل شده است به طوری که این مسئله به شکل جدی تری در کشورهای خشک و نیمه خشکی مانند ایران قابل رؤیت می باشد؛ به همین دلیل است که مدیریت منابع آبی به ویژه آب های سطحی تحت عنوان رژیم طبیعی جریانی به عنوان یک الگو به جهت نگهداری و حفاظت رودخانه ها به ویژه جریانات فصلی موردتوجه قرارگرفته است. در همین راستا مسئله تغییرپذیری رژیم جریانی به عنوان نیروی محرکه اصلی در پایداری اکوسیستم رودخانه دارای اهمیت می باشد چراکه با دست کاری فضای طبیعی بستر رودخانه ای توسط انسان ها مانند احداث سدها اثرات منفی زیست محیطی و همچنین مخاطرات زمین محیطی به ویژه برای حوضه پایین دست خود بجا خواهد گذاشت، بنابراین در پژوهش حاضر متناسب با احداث سد سلما افغانستان بر سر راه رودخانه هریرود ایران سعی گردیده تا نیاز زیست محیطی پایین دست رودخانه یعنی جایی که مرز طبیعی ایران-افغانستان و ایران-ترکمنستان محسوب می شود با بهره گیری از روش های مختلف اکو هیدرولوژی با چهار روش Tennant،Tessman، مدل ذخیره رومیزی (DRM) و انتقال منحنی تداوم جریان (FDC Shifting) برآوردهای لازم صورت پذیرد، به طوری که بر اساس نتایج حاصله، نیاز زیست محیطی رودخانه هریرود ایران در طبقه مدیریت زیستی C (حفظ حداقل شرایط زیستی رودخانه) به طور متوسط 30 درصد دبی متوسط سالانه برآورد شده است. به گونه ای که مردادماه تا مهرماه دوره بحرانی رودخانه مرزی هریرود ایران تعیین شده است و این دوره باکم آب شدن رودخانه مذکور بعد از احداث و آبگیری سد سلما در افغانستان (سال 1392 شمسی) در حال افزایش می باشد که قطعاً اثرات سوء طبیعی و زیست محیطی برای منطقه هریرود و همچنین چالش های بر زندگی مرزنشینان ایجاد خواهد نمود.
نقش دولت در توسعه اقتصاد گردشگری ایران با محوریت اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
177 - 156
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، به منزله یکی از مهم ترین و سودآورترین صنایع خدماتی جهان، اولویت درآمد اقتصادی کشورهای بسیاری ا ست. در سال های اخیر، با طرح موضوع «اقتصاد مقاومتی» به عنوان رویکرد کلی اقتصاد ایران، تمامی فعالیت های دولت به این موضوع معطوف و راهکاری برای رشد و توسعه اقتصاد شد. در این مقاله، باتوجه به اهمیت جایگاه کلیدی دولت در اقتصاد و نیز در صنعت گردشگری، درمقام متولی اصلی گردشگری ایران، نقش دولت در توسعه اقتصاد گردشگری با محوریت اقتصاد مقاومتی بررسی شده است. این پژوهش به شیوه کیفی توصیفی انجام شده و محوریت بحث شاخص های اقتصاد مقاومتی است. طی مطالعات انجام شده، مشخص شد صنعت گردشگری با این شاخص ها بسیار هم راستاست؛ و با مدیریت دولت و هموارسازی فعالیت ها می توان شاهد رشد صنعت گردشگری و کاهش وابستگی به اقتصاد تک محصولی نفت بود. همچنین، با بهره گیری از قابلیت های صنعت گردشگری در ایران، می توان در مسیر رشد و توسعه اقتصاد متکی بر منابع و ظرفیت های داخلی گام برداشت.
بررسی الگوهای همدیدی آلودگی های شدید هوا، در لایه وردسپهر زیرین کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا امروزه یک مشکل اساسی در کلان شهر تهران محسوب می شود. هدف این تحقیق معرفی الگوهای همدیدی پر تکرار و شایع در بروز آلودگی های شدید و بحرانی شهر تهران است. برای این منظور ابتدا داده های مربوط به آلودگی هوا در بازه زمانی (2017-2007) دریافت و سپس براساس شاخص AQI روزهای خطرناک در هر یک از ایستگاه های سنجش آلودگی شناسایی گردید. در ادامه از داده های بازتحلیل پایگاه NCEP/NCAR با قدرت تفکیک افقی 5/2 در 5/2 درجه برای ترازهای 1000،925،850 و 700 هکتوپاسکال دریافت شد. پس از ترسیم نقشه های همدیدی ترازهای فوق، الگوهای همدیدی غالب و پرتکرار شناسایی شد. در طول دوره آماری 157 روز همراه با آلودگی شدید و خطرناک شناسایی گردید. از میان آلاینده ها تأثیرگذار بر روی شهر تهران بیش ترین میزان تأثیرگذاری آلاینده ها مربوط به آلاینده های PM10،PM2/5 و NO2 می باشد. در مجموع 5 الگوهای همدیدی آلودگی شدید شناسایی گردید. الگوی پرفشارهای مهاجر، پرفشار سیبری، الگوی ترکیبی پرفشار سیبری و پرفشار عربستان و کم فشار پاکستان. سه الگو از پنج الگوی فوق بیش ترین تکرار را داشتند. در یک الگو که عموماً در دوره گرم سال رخ می دهد، کم فشار پاکستان مهم ترین نقش را در ایجاد بادهای شدید در بیابان های اطراف تهران داشته و بیش ترین آلاینده ها در این گونه آلودگی ها ذرات ریزگرد PM 10 و PM 2.5 می باشد. الگوی دوم مرتبط با آلودگی های دوره سرد سال می باشد. در این الگو پرفشار سیبری در لایه زیرین وردسپهر با فرارفت سرد عامل اصلی پایداری و انباشت آلاینده ها و در ترازهای بالاتر پشته ای از پرفشار عربستان باعث تشدید پایداری و ماندگاری شرایط جوی است. در الگوی غالب سوم پرفشار عربستان و زبانه آن در تمام لایه های جوی سبب پایداری خیلی شدید و ماندگاری آلودگی و پایداری هوا می شود. در این الگو به دلیل ماهیت دینامیکی سامانه علیرغم پایداری، دمای هوا به تدریج افزایش یافته و شرایطی کاملاً متفاوت از شرایط فصلی حاکم می شود.
Continuity and Change in Iran’s Approach toward the Nagorno-Karabakh Crisis (1997-2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
165 - 189
حوزههای تخصصی:
The current article aims at studying the elements of continuity and change in Iran’s foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis during Seyyed Mohammad Khatami, Mahmoud Ahmadinejad, and Hassan Rouhani’s administrations. It tries to answer the question as to which factors have contributed to continuity and change in Iran's foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis between 1997 and 2018? The article shows that although the principles of Iran’s foreign policy toward the South Caucasus and the Nagorno-Karabakh crisis have not changed during this period, the changing role of the external powers – Russia and the West – as well as different foreign policy priorities defined by the three administrations, have caused changes in Iran's approach to this issue. An inductive approach and a qualitative research method has been used in this article. Official documents, news and research articles have been used as the main sources of data in this article.
تعیین آغاز و پایان فصول دمایی با رویکرد دقیق سازی فصول طبیعی (مطالعه موردی: نواحی مختلف استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
147 - 168
حوزههای تخصصی:
با توجه به تنوع آب و هوایی در نواحی مختلف استان پهناور کرمان و از طرفی اهمیت دما در مخاطرات اقلیمی نظیر سرمازدگی، سرماهای دیر رس بهاره و گرمازدگی، استخراج تقویم دوره های دمایی با رویکرد دقیق سازی فصول طبیعی این استان ضرورت دارد. به همین منظور پس از تهیه پایگاه داده های روزانه، برای تهیه ماتریسِ پنجکی 73 سطری و 12 ستونه در طول سال، از داده های دمایِ میانگین ایستگاه های همدید لاله زار، بافت، شهربابک، کرمان، سیرجان، زرند، انار، رفسنجان، بم، میانده جیرفت، کهنوج و شهداد استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل های آماری و روش دستی، آغاز و پایان دوره های دمایی در نواحی مختلف استان کرمان تعیین و فصول دمایی این نواحی استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد به استثنای ناحیه لاله زار که دارای سه فصل دماییِ منطبق با فصول طبیعیِ زمستان، بهار و پاییز است، بقیه نواحی استان کرمان دارای چهار فصل دمایی مجزاست. این در حالی است که به لحاظ زمانی، آغاز و پایان فصل ها در نواحی مختلف استان کرمان متفاوت است. طولانی ترین تابستان های طبیعی را شهداد و کهنوج و بلندترین زمستان های طبیعی را لاله زار داراست. در کنار وجود ظرفیت تنوع دمایی در نواحی مختلف استان، رخدادهایی از مخاطرات اقلیمی نظیر سرماهای دیر رس بهاره انار قابل تشخیص است.
بررسی تأثیر امواج گرمایی بر جزایر حرارتی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
111-128
حوزههای تخصصی:
امواج گرمایی از فرین های آب و هوایی آسیب زا بر انسان و محیط زیست است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر امواج گرمایی بر جزایر حرارتی کلانشهر تبریز طی سال های 2018-2003 بود. بدین منظور داده های حداکثر دمای ایستگاه سینوپتیک تبریز از سازمان هواشناسی اخذ و روزهایی توأم با موج گرمایی با کمک شاخص فومیاکی و در محیط نرم افزار متلب تعیین شدند. جهت بررسی تأثیر امواج گرمایی بر تشدید جزایر حرارتی، امواج گرمایی در ماه های گرم و سرد سال انتخاب و جزایر حرارتی برای آن روزها و یک روز بدون موج گرمایی با کمترین دمای حداکثر قبل از هر موج گرمایی در روز هنگام و شب هنگام به کمک داده های دمای سطح زمین سنجنده مودیس آکوا محاسبه شد. طبق نتایج، طی دوره موردمطالعه حداکثر تداوم امواج گرمایی 4 روزه و لذا کوتاه مدت بوده است. بیشترین فراوانی سالانه و ماهانه امواج گرمایی به ترتیب در سال 2010 و در ماه های آوریل، ژوئن و دسامبر بوده و روند امواج گرمایی در دوره موردمطالعه کاهش جزئی غیرمعنادار داشته است. براساس نتایج، هم در ماه های گرم و هم در ماه های سرد اغلب در هر دو شرایط وجود و عدم موج گرمایی، در روز جزیره سرمایی و در شب جزیره گرمایی در مرکز شهر وجود داشته که با وقوع موج گرما در مقایسه با روزهای عادی بر شدت جزیره سرمایی روزانه و جزیره گرمایی شبانه افزوده شده است که این وضعیت در ماه های گرم محسوس تر از ماه های سرد بود. همچنین طبق یافته ها، تداوم امواج گرمایی نقش چندانی در تشدید جزایر حرارتی نداشته است.
تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی موثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی(نمونه مطالعاتی:روستاهای منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای اتفاق افتاده در دهه های اخیر، بیانگر این است که جوامع و افراد در معرض مخاطرات، به صورت فزاینده ای آسیب پذیر شده اند ، لذا تاب آوری اجتماعی ظرفیت تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحران های اجتماعی می باشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی مؤثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی در ناحیه سیستان بود. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش؛ توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمی-پیمایشی مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری است . جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در 373روستا بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 نفر به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده گردید که روایی ابزارها به روش تحلیل عاملی تاییدی و پایایی ابزارها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز در سطح آمار استنباطی از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS 3 استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که براساس آماره های T و P ضریب مسیر ارتباط شاخص های اجتماعی با تاب آوری اجتماعی معنادار می باشد به گونه ای که مقدار T این مسیر برابر با 28/11 از مقدار بحرانی 58/2 بزرگتر بوده و مقدار P نیز کوچکتر از 05/0 می باشد. همچنین برای تحلیل فضایی عوامل اجتماعی مؤثر بر تاب آوری روستاهای موردمطالعه ازمدل WASPAS استفاده شد که حاکی از آن بود که روستاهای شهرستان زهک، بیشترین میزان Qi و روستاهای شهرستان هامون دارای کمترین میزان Qi می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین شاخص های اجتماعی با تاب آوری روستاییان ارتباط معناداری وجود دارد و همچنین حجم اثر شاخص اجتماعی در حد زیاد می باشد و با توجه به اینکه روستاهایی که دارای Qi بیشتری هستند تاب آوری اجتماعی بیشتری دارند لذا می توان گفت روستاهای منطقه زهک از شاخص های تاب آوری اجتماعی بالاتری برخوردار می باشند.
پاندمی کووید-19 (کرونا)؛ تاب آوری شهر تهران در برابر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۲۳۲-۲۱۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات که شهرها را با بحران جدی مواجه کرده است، شیوع بیماری کووید-19 است. پاندمی کرونا شهرها را از روال معمول خود خارج ساخته است. از همین رو شهرها به دنبال بازگشت هرچه سریع تر به شرایط گذشته خود و تاب آوری شهری می باشند. روش پژوهش، در این تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی، چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی-نهادی و زیرساختی در قالب 29 گویه میزان تاب آوری شهر تهران در برابر پاندمی کرونا مورد بررسی قرار داده است، در میان گویه های بررسی شده در پژوهش ، پشتیبانی و حمایت از کسب وکارهای آسیب دیده، پوشش بیمه ای، حمایت از بخش های تولیدی آسیب دیده، در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارند. نتایج به دست آمده از جدول نهایی تکنیک ویکور نشان دهنده آن است که شاخص اقتصادی با امتیاز 1 به عنوان مهم ترین مؤلفه تاب آوری در برابر با ویروس کرونا است که نسبت به دیگر مولفه های مورد بررسی از تاب آوری پایین تری قرار دارد. پس از آن مؤلفه مدیریتی-نهادی با امتیاز 0.94 و مؤلفه زیرساختی با امتیاز 0.92 در رتبه های بعدی مهم ترین مؤلفه های تاب آوری شهر تهران در برابر با ویروس کرونا است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کلان شهر تهران در برابر ویروس کرونا وضعیت مطلوبی را دارا نمی باشد و در برایر شاخص های انتخابی تاب آور نبوده ، شاخص های اقتصادی بیشترین تاثیر و شاخص های اجتماعی کمترین تاثیر را در تاب آور نبودن شهر تهران داشته است.
تحلیل رابطه ما بین سرمایه های معیشتی و تاب آوری مناطق روستایی در مقابل خشکسالی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش آسیب پذیری روستائیان از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامدهای طبیعی ازجمله خشکسالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که از طریق شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تقویت تاب آوری امکان پذیر است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سرمایه معیشتی و تاب آوری در مقابل خشکسالی انجام گردیده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 36 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان اردبیل با 8151 خانوار است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 367 نفر برآورد گردید و به تناسب تعداد جمعیت هر روستا بین آن ها تقسیم گردید. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. به منظور تحلیل موضوع و تنظیم پرسشنامه چهارچوبی از پنج شاخص سرمایه معیشتی در قالب 46 گویه و پنج شاخص تاب آوری در قالب 30 گویه انتخاب و تدوین شد. روایی صوری پرسشنامه به وسیله پانل متخصصان و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی کل نیز به وسیله آلفای کرونباخ 89/0 برآورد گردید. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان می دهد بین سرمایه معیشتی و تاب آوری در مقابل خشکسالی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری در مقابل خشکسالی دارند.
تحلیل وضعیت رها سازی نخاله های ساختمانی درحاشیه راه ها، مطالعه موردی کلانشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه ضایعات ساختمانی بخشی جداناپذیر از پسماندهای شهری است، اما به دلیل تفاوت هایی که میان این ضایعات و پسماند ها و مسائل محیط زیستی دیده می شود باید اولویتهای مناسبی برای بهره وری و کسب منابع بهینه تعریف شود. هدف پژوهش حاضر را بررسی وضعیت رها سازی نخاله های ساختمانی درحاشیه راه ها، با بهره برداری از روش ترکیبی تحلیل شبکه در تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab است برای مدیریت نخاله های ساختمانی کلانشهر کرج، از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در نرم افزارهای SPSS، Expert Choice و Matlab استفاده شده است. حجم نمونه آماری پژوهش حاضر را، استادان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه موردبررسی و متخصصان مدیریت پسماند و GIS شاغل در سازمان شهرداری کرج و یا سمت های مشابه، تشکیل داده اند، در مجموع تعداد 30 پرسشنامه، با بهره برداری از تکنیک نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند، در دی ماه 1399 جمع آوری شدند. یافته های پژوهش دلالت بر این دارند که مهم ترین معیار در خوشه عوامل محیط زیستی رها سازی نخاله های ساختمانی، آلودگی خاک در شهر است. همچنین مهم ترین معیار ها در خوشه مدیریت شهری ، سلامت و بهداشت می باشد. از طرفی دیگر، مهم ترین معیار در خوشه عوامل اقتصادی رها سازی نخاله های ساختمانی ، هزینه آموزش مدیریت نخاله های ساختمانی اولویت بندی شد، زیرا دارای بالا ترین رتبه فازی بر اساس محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab، جهت مدیریت نخاله های ساختمانی کرج هستند. نتایج بصورت شفاف آسیب پذیری خاک و سلامت انسان را در برابر مدیریت غیر مسئولانه دورریزهای ساختمانی اثبات نمود . در نتیجه جایگاه این موارد و اولویتهای آنها باید در تنظیم مجدد فعالیت های ساخت وساز با هدف توسعه محیط زیستی ، اقتصادی ، اجتماعی و افزایش بهره وری فرآیند ساخت وساز مورد توجه قرار گیرد.
مدل سازی توسعه کارآفرینی روستایی مبتنی بر ظرفیت های محلی: مطالعه موردی سکونتگاه های روستایی شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت های محلی و مدل سازی کارآفرینی روستایی مبتنی بر این ظرفیت ها در سطح روستاهای شهرستان بناب صورت گرفت. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بود و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی در قالب پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 12369 خانوار روستایی ساکن روستاهای شهرستان بناب بودند. با استفاده از رابطه کوکران، 372 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آمار استنباطی و مدل های تصمیم گیری چندشاخصه صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نهادی- ساختاری، اقتصادی، اجتماعی و محیطی به ترتیب اولویت دارای بیشترین اثرگذاری بر مدل سازی توسعه کارآفرینی روستایی بودند. نتایج مدل های تصمیم گیری چندشاخصه نیز نشان داد که روستاهایی مانند آخوند قشلاق و زاوشت که از روستاهای پرجمعیت و نزدیک به مرکز شهر هستند، از ظرفیت های محلی بیشتری برای توسعه کارآفرینی برخوردارند.
تعیین ارزش تفرجگاهی منطقه گردشگری دشت میشان با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
30 - 44
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، کیفیت اکوسیستم های طبیعی و محیط زیست به عنوان کالا در نظریه های اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. کارکردها، کالاها و خدمات حاصل از اکوسیستم ها، اغلب ارزش بسیار زیادی دارند، ولی بدلیل عدم مبادله در بازارها ارزش اقتصادی صحیح آنها در محاسبات حسابداری ملی لحاظ نشده و همین امر باعث تشدید تخریب این منابع می گردد. در همین راستا این مطالعه با هدف تعیین ارزش تفرجی دشت میشان و اندازه گیری تمایل به پرداخت افراد با رویکرد ارزش گذاری مشروط برای بازدید از این دشت صورت پذیرفته است. برای بررسی عوامل موثر بر تمایل به پرداخت بازدید کنندگان از الگوی لاجیت استفاده گردید و داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 112 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی از بازدیدکنندگان دشت میشان در سال 1393 جمع آوری شد. بر اساس نتایج تحقیق، متوسط تمایل به پرداخت افراد به ازای هر بازدید12595.4 ریال برآورد گردید. همچنین نتایج برآورد الگوی لاجیت نشان داد که متغیر های تحصیلات و درآمد دارای اثر مثبت و معنی دار و متغیرهای جنسیت و بعد خانوار تاثیر منفی و معنی دار بر تمایل به پرداخت بازدید کنندگان از دشت میشان دارند.
بررسی پارامترهای دما و بارندگی حوضه آبخیز هراز تحت تأثیر تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
145 - 160
حوزههای تخصصی:
به دلیل تفکیک فضایی کم و ساده سازی های م دل های گردش عمومی جو در مقایسه با مدل های منطقه ای و کوتاه مدت، خروجی این مدل ها نمی تواند تقریب درستی از شرایط آب و هوایی منطقه مورد مطالعه ارائه دهد. ب ا توجه ب ه وقت گیر بودن و ع دم صرفه اقتصادی استفاده از مدل های دینامیکی، توجه عمومی به استفاده از روش های ریزمقیاس نمایی آماری افزایش یافته است. یکی از روش های مفید و معمولی در روش ریزمقیاس نمایی آماری، روش SDSM می باشد. به این منظور، ابتدا پارامترهای جوی در منطقه طی 32 سال گذشته (2015-1984) با آزمون من- کندال بررسی شد. نتایج نشان داد سری زمانی داده های بارش و دما دارای روند معنی داری است. سپس با ریزمقیاس سازی آماری داده ها به کمک نرم افزار SDSM، پارامترهای روزانه دمای حداکثر، حداقل، متوسط و بارندگی حوضه آبریز هراز در استان مازندران، تحت سناریوهای RCP2.6 (خوش بینانه) و RCP8.5 (بدبینانه) و مدل اقلیمی CanESM2 از سری مدل های جدید CMIP5 در سه دوره بیست ساله آتی از سال 2020 تا 2079 شبیه سازی شد. در نهایت تحت سناریوی بحرانی تر RCP8.5 تا انتهای دوره پیش بینی مشخص شد که دم ای حداکثر، حداقل و متوسط حوضه به ترتیب 91/0، 13/1 و 96/0 درجه سانتی گراد نسبت به دوره پایه افزایش و بارش 1/15 درصد (4/7 میلی متر) کاهش خواهد یافت.
مطالعه ظرفیت های گردشگری میراث فرهنگی و طبیعی در نوار ساحلی مکران استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
148 - 180
حوزههای تخصصی:
ظرفیتهای میراث فرهنگی و طبیعی، به عنوان جاذبه های گردشگری نقش مهمی در ارتقاء نظام گردشگری ایفا میکنند. نوار ساحلی مکران در جنوب شرق ایران بعلت برخورداری از ظرفیتهای میراث فرهنگی و طبیعی بعنوان ظرفیتهای گردشگری، نیازمند انجام مطالعات لازم جهت ارائه برنامه های مدون مداخلاتی میباشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، مطالعه و توصیف ظرفیتهای گردشگری میراثیِ سواحل مکرانِ هرمزگان بمنظور تلاش در راستای ارتقاء کیفیت گردشگری میباشد که بر مبنای بررسی ظرفیتهای میراث فرهنگی (ملموس و ناملموس) و طبیعی مرتبط با نظام گردشگری در نوار ساحلی مکران هرمزگان میسر شده است. تحقیق حاضر به شیوه توصیفی و با اتکاء به استقراء در مطالعه و شناسایی ظرفیتهای مواریث فرهنگی و طبیعی صورت پذیرفته است. نتایج حاصل نشان میدهد که نقش ظرفیتهای میراث طبیعی، در نظام گردشگری مکران شایان توجه بوده و پس از آن ظرفیتهای میراث فرهنگی ملموس و سپس میراث فرهنگی ناملموس در برنامه های مداخلاتی مطرح میشوند. بهبود اقتصاد منطقه و تقویت ارتباط گردشگران با طبیعت بکر از مهمترین ویژگیهایی است که از سوی مواریث فرهنگی و طبیعی تأمین گردیده است. از مهمترین مصادیق واجد ارزشهای میراث طبیعی جنگلهای مانگرو و تالاب تیاب هستند و مصادیقی چون محوطه کوه مبارک و روستای گیگن در گروه مواریث فرهنگی ملموس و رسوم، بازیها، غذاها و روشهای صید در گروه مواریث فرهنگی ناملموس، جزو مصادیق دارای انطابق غالب با ویژگیهای گردشگری در منطقه میباشند. با توجه به نقش حائز اهمیت ظرفیتهای گردشگری میراث طبیعی در منطقه، در راهبردهای تحرکبخشی به ظرفیتهای گردشگری، استفاده از این ظرفیتها واجد اولویت میباشد.
بررسی تاثیر فضای سرمایه گذاری در صنعت گردشگری خاورمیانه با رهیافت اقتصاد سنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
بدون شک امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد جهانی، رشد سریعی در توسعه اقتصادی جهان داشته که نتیجه آن افزایش نرخ رشد سالانه در تولید ناخالص ملی در سطح جهان، صادرات، تجارت جهانی و خدمات بوده است. نکته ای که می تواند باعث تداوم این صنعت گردد فضای مناسب سرمایه گذاری است. فضای سرمایه گذاری تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل مرتبط با قانون گذاری، نظارتی، سازمانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دیگر عوامل تعیین کننده شرایط فعالیت سرمایه گذاری در یک کشور، منطقه یا شهر مشخص می گردد. بر همین اساس در این مطالعه به تاثیرپذیری درآمد گردشگری از فضای سرمایه گذاری در کشورهای منتخب خاورمیانه پرداخته می شود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل دوربین فضایی پانل در بازه زمانی 2016-2006 برای 15 کشور منتخب منطقه خاورمیانه انجام شده است. نتایج برآورد مدل دوربین فضایی نشان داد که در بین کشورهای خاورمیانه رابطه فضایی معناداری وجود دارد که نشان دهنده این موضوع است که بخشی از درآمد گردشگری در کشورهای خاورمیانه به واسطه اثر فاصله یا مجاورت بوده است و همچنین در این راستا، پیشنهاد می شود که در تخمین مدل های اقتصادسنجی، ارتباط فضایی بین مشاهدات در نظر گرفته شود زیرا در صورت عدم لحاظ کردن آن در مدل، نتایج تورش داری حاصل شده که قابل اعتماد نیستند.
بررسی تغییرات تراکم های ساخت و ساز در کلان شهرهای ایران(مطالعه موردی شهرک زعفرانیه کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توانمالی عوامل اجرایی ومدیریت شهری درکمک به برنامه های مسکن وتأمین هزینه های خدمات شهری، در روند شکل گیری و ماهیت تراکم شهری و نیز تحقّق تراکم های پیش بینی نشده در طرح های توسعه ی شهری موثر بوده است. بنابراین دردودهه ی اخیر، سیاست فروش مازاد تراکم ساختمانی توسط شهرداری ها، موجب ایجاداختلال در نظام شهری کشور، سازمان فضایی و سیمای شهری گردیده است. لذاهمین عوامل باعث کمبود کاربری های خدماتی و افزایش ازدحام جمعیی گردیده که به مرور زمان موجبات تبدیل شهرها به بستری جهت سوداگری زمین و مسکن را فراهم نموده است. در مقاله ی حاضر برآنیم با بررسی تغییرات تراکم ساختمانی در شهرک زعفرانیه شهر تبریز به سنجش پارادایم های تاثیرگذار بر روند شکل گیری تراکم های ساختمانی در محدوده مورد مطالعه بپردازیم. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف،کاربردی و از نظرماهیت جز تحقیقات توصیفی – تحلیلی محسوب می شود. بر همین اساس جهت جمع آوری داده ها و اطّلاعات از دو شیوه ی عمده کتابخانه ای – میدانی بهره گرفته شده است. بدین ترتیب که پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، ابتدا با استفاده از طرح های مصوب شهر تبریز، تعداد طبقات و ضوابط مربوط به تراکم های شهری محدوده ی مورد مطالعه طی بازه زمانی 1399 – 1390 استخراج گردید؛ سپس با مراجعه به شهرداری منطقه 2 تبریز، تعداد پروانه های صادر شده، تعداد طبقات ساختمانی و درآمدهای حاصل از فروش تراکم مشخص شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی Arc GIS و مدل های نظیر: کراس تب، مدل هلدرن و مدل شانون، تغییرات تعداد طبقات ساختمانی، میزان رشد شهرک زعفرانیه و میزان پراکندگی قطعات تغییر یافته مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد در بازه زمانی 1399 - 1390 تغییرات تراکم ساختمانی در محدوده مورد مطالعه کاملا محسوس بوده که مهم ترین عامل تاثیرگذار در این زمینه، فروش تراکم برای تامین درآمد شهرداری بوده است.
تحلیل اثرات اقتصادی گردشگری ورودی به شهرستان نور با استفاده از مدل گردش پولی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
امروزه نمی توان نقش و اثرات صنعت گردشگری در جوامع بشری را نادیده گرفت. در برخی جوامع اثرات مثبت گردشگری چشم گیرتر و در برخی دیگر، اثرات منفی نمود بیشتری دارند. استان مازندران علاوه بر دارا بودن رتبه نخست در جذب گردشگران ورودی در کشور، وضعیت شایسته ای از لحاظ برخورداری از مواهب صنعت گردشگری ندارد. این امر می تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ شاید بتوان یکی از این دلایل را عدم آشنایی مدیران و برنامه ریزان و حتی ساکنین مناطق گردشگری به مباحث اثرات اقتصادی و اجتماعی گردشگری در استان مازندران و عدم اطلاع و دانش کافی عموم مردم و سرمایه گذاران بالقوه از مواهب این صنعت برای استان مازندران دانست. آشنایی با یک برآورد اقتصادی از اثرات فعالیت های گردشگری در شهرستان نور می تواند بر اهمیت این صنعت در توسعه شهرستان تاکید نماید. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و میدانی، در ابتدا یک تحلیل ساختار شناسی از وضعیت گردشگری در شهرستان نور در استان مازندران انجام گیرد. در مرحله بعد، با تحلیل طرف عرضه و تقاضای گردشگری در این شهرستان و با استفاده از مدل گردش پولی، اثرات اقتصادی این صنعت بر جامعه میزبان تحلیل می شود.
واکاوی عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های تعاونی روستایی با استفاده از مدل ارزیابی متوازن: مطالعه موردی شرکت تعاونی روستایی پیراقوم شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
27 - 44
حوزههای تخصصی:
شرکت های تعاونی روستایی برای موفقیت باید با آگاهی از شرایط موجود خود، بتوانند وضعیت آینده را پیش بینی کنند و نسبت به تغییرات محیطی واکنش مناسب نشان دهند، که لازمه آن ارزیابی دقیق عملکرد شرکت هاست. در این راستا، با بهره گیری از شیوه کارت امتیازی متوازن، می توان به ارزیابی شرکت از چهار بعد مالی، مشتری، فرآیند داخلی، و رشد و یادگیری و نیز روابط میان آنها پرداخت. در پژوهش حاضر، عملکرد شرکت تعاونی روستای پیراقوم شهرستان اردبیل با استفاده از همین شیوه ارزیابی شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی سهامداران شرکت تعاونی روستایی پیراقوم و همچنین، اعضای هیئت مدیره این شرکت بود. نتایج نشان داد که شرکت تعاونی تولید این روستا از هر چهار بعد یادشده موفق بوده و بعد رشد و یادگیری با میانگین نمره 77/4 دارای بالاترین رتبه است.