فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا بزرگ ترین شوک را بر اقتصاد جهان تحمیل کرده و باعث اجرای سیاست های کنترلی برای مهار آن از سوی دولت ها مانند؛ فاصله گذاری اجتماعی، تعطیلی های موقت کسب وکارها، قرنطینه و .. شده که اثرات منفی آن ها در مناطق روستایی به دلایل مختلف بیشتر بوده و به عاملی اثرگذار در تحولات فقر روستایی بدل شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی استان آذربایجان شرقی در دوران شیوع کرونا بوده و از حیث هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. بنیان فلسفی پژوهش ترکیبی است که در مرحله بررسی تالار گفتمان (Q) رویکرد کیفی و در مرحله تحلیل عاملی جنبه کمی دارد. جامعه گفتمان شامل؛ 24 نفر از مدیران و کارشناسان (فرمانداری، بهداشت و درمان، ادارات دولتی، بخشداری ها، دهیاری ها و ...)، خبرگان محلی و متخصصان حوزه فقر و روستا است. برای انتخاب نمونه آماری از روش گلوله برفی و متواتر نظری استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های ماتریس های کیو، از تحلیل عاملی به روش اکتشافی (استنفسون) استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد، عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی در دوران شیوع کرونا در استان آذربایجان شرقی عبارت اند از؛ 1) عدم رعایت محدودیت های قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی؛ 2) تعطیلی کسب و کارها، افزایش هزینه ها و فشارهای اقتصادی و روانی؛ 3) کاهش درآمد، سرمایه تولید و مدیریت ناکارآمد؛ 4) مشکلات مالی و کاهش جریان های فضایی؛ 5) اعتماد اجتماعی و ضعف خدمات بهداشتی-درمانی؛ 6) بازاریابی و دسترسی به خدمات و جاده های ارتباطی؛ 7) مشخص نبودن برنامه ها و سیاست های کلان، کاهش تولید و افزایش ناهنجاری اجتماعی؛ 8) عوامل سیاسی و اعمال محدودیت های حمل ونقلی. در این میان، عامل عدم رعایت محدودیت های قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی با مقدار ویژه 13/3 و درصد واریانس 04/13 بیشترین تأثیر را تحولات فقر روستایی در دوران شیوع ویروس کرونا در محدوده مورد مطالعه داشته است.
تحلیل نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی، مورد: شهرستان قائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توانمندسازی زنان روستایی فراهم آوردن زمینه حضور آنها در فعالیت های اقتصادی و بخصوص فروش تولیدات و محصولات کشاورزی و صنایع دستی است که نیازمند مهیا نمودن شرایط مطلوب از جمله ایجاد بازارهای مناسب برای این محصولات است. لذا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان قائن می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی؛ با روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. حجم نمونه این تحقیق شامل 80 زن روستایی از 21 روستای شهرستان قائن است که به صورت تمام شماری در زمان مطالعات میدانی به عنوان فروشنده در بازارهای محلی مورد مطالعه حضور داشته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون و مقایسه میانگین و برای رتبه بندی روستاهای مورد بررسی از مدل کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که زنان مورد مطالعه در بعد فردی بیشترین تاثیر را از شرایط بازار پذیرفته اند. همچنین بازار های محلی بیشترین تاثیر را بر توانمندسازی زنانی که در روستاهای قومنجان، تیغدر و روم سکونت دارند داشته است.
ارزیابی گسترش کالبدی شهری با رویکرد رشد هوشمند شهری (مورد مطالعه :شهر جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند روشی پیشنهادی برای اصلاح پراکندگی است. توسعه پراکنده شهری به توسعه بی رویه و بی برنامه شهرها اطلاق می گردد .که موجب توسعه نامتوازن و بی قواره شهرها می شود. بنابراین راهبرد رشد هوشمند سعی در شکل دهی مجدد شهرها و هدایت آنها به سوی اجتماع مطلوب دارد. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی گسترش کالبدی شهر جویبار با رویکرد رشد هوشمند شهری می باشد. برای دستیابی به این هدف از 7 شاخص اجتماعی- اقتصادی، آموزشی، کالبدی، زیست محیطی، خدماتی، حمل ونقل ودسترسی استفاده شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات اولیه از طریق روش کتابخانه ای و داده های آماری گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازروش ARAS و مدل هلدرن استفاده شده است. بررسی های صورت گرفته نشان داد که براساس مدل هلدرن، در دهه های 1375 تا 1395 حدود 83 درصد از رشد مساحت شهر با رشد جمعیت هماهنگ بوده و 17 درصد باقیمانده دارای رشدی ناموزون بوده است. همچنین محاسبات انجام گرفته در روش ARAS بیانگر آن است محله های3، 1، 5 بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری بالاترین رتبه ها را به دست آوردند و محله های توسعه یافته محسوب می شوند و محله های 6، 9، 8 پایین ترین رتبه را به دست آوردند و محله های محروم محسوب می شوند . همچنین محله های 2، 7، 10و 4 رتبه های چهارم تا هفتم را به دست آوردند و در حد متوسط توسعه قرار دارند.
واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تا ب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی؛ مورد مطالعه عشایر شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نظام تولیدی و زندگی اجتماعی عشایر با چالش ها و مشکلات فراوان روبروست که پدیده خشکسالی از آن جمله است، در این بین کاهش آسیب پذیری جوامع عشایر از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامد های طبیعی از جمله خشکسالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که از طریق سرمایه اجتماعی امکان پذیر است.
هدف پژوهش: بررسی واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی در شهرستان نیشابور انجام گردیده است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری نیز تعداد خانوار عشایر شهرستان است، که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 217 خانوار تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS، مدل های FARAS، BMW استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : عشایر شهرستان نیشابور قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
یافته ها و بحث : نتایج نشان داد، در بین مولفه های تاب آوری آمادگی با مقدار 479/0، و واکنش با مقدار 331/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات مشخص گردیده شد که میزان تاب آوری در بین خانوار های عشایر با میزان ( 61/51) در سطح متوسط قرار دارد، در بین مولفه های سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی با مقدار 498/0، و عضویت در گروه های اجتماعی با مقدار 389/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات به دست آمده مشخص گردیده شد که میزان سرمایه اجتماعی در بین خانوار های عشایر در برابر خشکسالی با میزان (16/45) در سطح متوسط قرار دارد. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نیز حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین مولفه سرمایه اجتماعی و تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی بود، به نحوی که بیشترین میزان تاثیرپذیری از سرمایه اجتماعی در مولفه آمادگی به گویه مشورت با کارشناسان کشاورزی، در مولفه واکنش به گویه کشت محصولات معیشتی، در مولفه بازتوانی و بازسازی به گویه بیمه کردن دام های خود، در مولفه پیشگیری نیز به گویه ترکیب دانش بومی و مدرن در زمینه خشکسالی، اختصاص داده شد.
نتایج: در نهایت در یک جمع بندی نهایی می توان گفت که مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی شهرستان نیشابور تاثیر مثبت و معناداری دارد.
تبیین جهت گیری سیاست خارجی هند در حوزه ایندو- پاسفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1433 - 1451
حوزههای تخصصی:
طی یک ده ه اخیر تحولات ژئوپلیتیکی مهمی در حوز ه اقیانوس آرام و اقیانوس هند به وقوع پیوسته است که احتمالا ً در آ یند ه نه چندان دور این منطقه را به محور ثقل سیاست بین الملل تبدیل خواهد کرد. اصطلاحات ایندو - پاسفیک و آ سیا- پاسفیک ، که امروزه در توصیف این منطقه ب ه کار می رود، بیانگر شرایط ژئوپلیتیکی جدید و در عین حال نمایانگر قطب بندی های جدید در جهان است. محور اصلی ایندو- پاسفیک ایالات متحد ه امریکا و هند است و محور اصلی آسیا- پاسفیک چین و پاکستان است. س ؤ ال این است که جهت گیری سیاست خارجی هند در حوز ه ایندو- پاسفیک چیست و چه عواملی بر این جهت گیری تأثیرگذارند؟ فرضی ه مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده آ ن است که سیاست خارجی هند در ایندو – پاسفیک از « استراتژی توازن گریزان » پیروی می کند و علت آ ن نیز حساسیت های خاص منطق ه ایندو – پاسفیک برای منافع هندوستان است. هند ناچار است بین مجموعه ای از منافع و ملاحظات در حوز ه ایندو – پاسفیک تعادل برقرار کند و انجام دادن این کار سیاستمداران هند را با معمای پیچیده ای مواجه کرده است. یافته های مقاله نشان داد دولت ها در عرص ه روابط بین الملل هرگاه بر سر دوراهی سخت انتخاب قرار گیرند ، ناچارند برای پرهیز از آ سیب پذیری جانب احتیاط را رعایت کنند و لذا روابط خود را ب ه گونه ای تنظیم کنند که تعادل و توازن در آ ن رعایت شو د.
بررسی و ارزیابی سواد مالی کارآفرینان روستایی شهرستان سمیرم استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی بیش از گذشته با پدیده کارآفرینی مرتبط شده است؛ زیرا کارآفرینی با ایجاد فرصت های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری پیش زمینه اساسی برای ارتقای سطح توسعه جامعه است. کارآفرینی فرایندی است که در آن کارآفرین فعالیت های اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند. اما باید توجه داشت که شکل گیری کارآفرینی نیازمند فراهم بودن بسترها و زمینه هایی مناسب و مورد نیاز کارآفرینی است. از ای ﻦ رو، ﺷ ﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣ ﻞ و ﻓﺮایﻨ ﺪﻫﺎی موثر بر کارآفرینی اجتناب ناپذیر اﺳﺖ و یکی از این عوامل، مهارت های مالی یا سواد مالی است. چرا که یکی از عوامل و توانایی های است که می تواند موفقیت یک کارآفرین را تعیین کند، هر چقدر که کارآفرینان این مهارت را بهتر یاد بگیرند، بهتر می توانند بر زندگی و کسب و کار خود تسلط داشته باشند. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مالی بر سواد مالی(دانش، رفتار و نگرش) کارآفرینان شهرستان سمیرم اجرا شد. نمونه پژوهش را 32 نفر به صورت در دسترس و به روش گلوله برفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه الف(گروه آموزش دیده) و ب( آموزش ندیده) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با آلفا کرونباخ 78/0 بود. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻠیﻞ نشان داد آموزش بر ابعاد مختلف سواد مالی موثر واﻗﻊ ﻣی ﺷﻮد و میانگینﻫﺎی ﻧﻤﺮات کارآفرینان ﮔﺮوه الف ﻧﺴ ﺒﺖ ﺑﻪ کارآفرینانﮔﺮوه ب ﺑﻪ طور معناداری بیشتر بود. در ﻧﻬﺎیﺖ ﭼﻨیﻦ ﻧﺘیﺠﻪ ﮔیﺮی ﻣی ﺷﻮد کﻪ آﻣﻮزش مهارت های مالی بر سواد مالی و ابعاد آن در کارآفرینان تاثیر گذار است.
بررسی تاثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد سلامت اجتماعی ( مورد مطالعه شهروندان شهر کرمان )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
84 - 105
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد سلامت اجتماعی انجام شد. این مطالعه،توصیفی تحلیلی و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر کرمان که تعداد آنها طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال 1390، 508984 نفر گزارش شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 384نفر برآورد گردید ؛روش نمونه گیری در این پژوهش تلفیقی است که با استفاده از دو روش خوشه ای و تصادفی انجام شد.جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز(2004)و پرسشنامه محقق ساخته فضای عمومی شهری بهره گرفتیم .جهت انجام تحلیل آماری از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLSاستفاده شد.یافته های بدست آمده ازآزمون فرضیات نشان داد فضای عمومی شهری بر شکوفایی اجتماعی ؛ همبستگی اجتماعی ؛ انسجام اجتماعی؛ پذیرش اجتماعی ، مشارکت اجتماعی شهروندان تاثیر دارد. در نتیجه می توان گفت که فضای عمومی شهری بر توانایی انجام موثر و کارآمد نقش های اجتماعی؛ ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروه های اجتماعی تاثیردارد.
سنجش عوامل موثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 146
حوزههای تخصصی:
شهر زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان از کانون های پرخطر از نظر تغییرات اقلیمی در ایران است. این مسئله، ضرورت پژوهش راجع به تاب آوری اقلیمی را در این شهر مهم و دوچندان نموده است. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین، مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. پرسشنامه، متناسب با موضوع و بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، برای شهروندان شهر زابل با تعداد 314 نفر تنظیم و توزیع شد. از روش های آماری مثل تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که وضعیت شاخص های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و نهادی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب و شاخص محیطی در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارد. شاخص کالبدی (10/18-)، اقتصادی (8/53-)، اجتماعی (6/54-) و نهادی (11/17-) و مقدار شاخص محیطی برابر 1/56- به دست آمد. همچنین، بر اساس نتایج عامل محیطی دارای بیشترین تأثیر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل با ضریب بتا 0/46 در سطح معناداری 0/007 بود. پس از آن، عامل نهادی (0/049 = P، 0/37 = β) و عامل اجتماعی با ضریب بتا 0/34 و سطح معناداری 0/005 دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل بودند. هم چنین عامل های کالبدی (0/205 = P، 0/20 = β) و اقتصادی (0/461 = P، 0/09 = β) فاقد اثر معنادار بودند.
طراحی و توسعه سیستم مکان مبنای تخمین آسیب زلزله در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت امدادرسانی در ساعات اولیه پس از یک زلزله بزرگ، نقش بسیار زیادی در کاهش تلفات زلزله در یک منطقه شهری دارد. در این پژوهش طراحی و پیاده سازی یک سیستم تخمین آسیب لرزه ای در محیط GIS به عنوان راهکار پیشنهادی برای تسریع امدادرسانی مطرح شد. مستندات طراحی سیستم مورد نظر شامل دو ماژول تخمین خطر و آسیب زلزله به عنوان ابزاری در محیط ArcGIS ارائه شد و پیاده سازی نیز با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون در این محیط انجام شده است. ماژول خطر بیشینه شتاب و شدت را در یک شبکه از نقاط در اثر زلزله با مدل های تجربی تخمین می زند. با نقشه حاصل از این ماژول می توان شهرها را در یک مقیاس کوچک از لحاظ معرضیت خطر زلزله اولویت بندی کرد. ماژول آسیب با ورود ویژگی های سازه و با استفاده از تابع آسیب پذیری میزان آسیب وارد به سازه را محاسبه می کند. سیستم برای چهار سناریوی محتمل برای منطقه کلان شهری تهران اجرا شد و نتایج نشان داد که با یک پلتفرم با مشخصات سخت افزاری معمولی در کمتر از یک ساعت می توان مناطق آسیب دیده در این منطقه کلان شهری را تشخیص داد. این نقشه ها در دو مرحله اقدامات کاهشی پیش از زلزله و امدادرسانی پس از زلزله کاربرد بسیار مؤثری خواهند داشت.
بررسی ویژگی ها و ابعاد رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد در برنامه ریزی شهری: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پر کاربردترین روش های تحقیق در میان روش های کیفی، روش نظریه داده بنیاد بوده که دارای رویکردهای مختلف روش شناسی است. هدف این مقاله بررسی رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد و بیان شباهت ها، تفاوت ها ،ویژگی ها و ابعاد هر کدام از آنها، به منظور شفافیت هرچه بیشتر در استفاده از این روش در برنامه ریزی شهری است. در این مقاله با مروری نظام مند، به بررسی پژوهش های چاپ شده در سال 2020 میلادی به زبان انگلیسی در زمینه استفاده از نظریه داده بنیاد در برنامه ریزی شهری، اقدام شده است. از این رو ، "برنامه ریزی شهری به اضافه نظریه داده بنیاد" به عنوان کلیدواژه ای برای جستجو تعیین شد. در مجموع 116 پژوهش شناسایی شد که از این میان 12 پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در بررسی پژوهش های انتخاب شده، 4 رویکرد اصلی از نظریه داده بنیاد و ویژگی های مرتبط با هر کدام با عناوین رویکرد نظریه داده بنیاد اولیه ، گلاسرین، استراووسین و رویکرد نظریه داده بنیاد برساختی شناسایی شد، که از سمت پژوهشگران مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان داد که برنامه ریزان شهری در استفاده از نظریه داده بنیاد نیازمند توجه بیشتر به رعایت نمونه گیری نظری، اشباع نظری، نوشتن یادداشت های تحلیلی هستند. همچنین آگاهی از تفاوت های رویکردهای مختلف نظریه داده بنیاد از جمله بنیان فلسفی و تأکیدات نظری به ارائه نتایج بهتر در استفاده از نظریه داده بنیاد منجر می شود.
دلایل عدم تحقق طرح های تفصیلی در مناطق حاشیه نشین (نمونه موردی: شهرک شهید باهنر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روزافزون به حاشیه شهرها ، منجر به شکل گیری مناطق حاشیه نشین در شهرهای بزرگ گردیده، لذا مدیران شهری را در یافتن راهکاری جهت سروسامان وضعیت ایجاد شده، مصمم تر می سازد. پژوهش پیش روی با روش توصیفی-تحلیلی در منطقه حاشیه نشین شهرک شهید باهنر مشهد انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی ( مشاهده و مصاحبه) و پرسشنامه می باشد. پرسشنامه ها به روش ضریب آلفای کرونباخ روایی و پایایی آنها تایید گردیده لذا در بین جامعه آماری که حجم آن 33937 نفر می باشد، بر اساس فرمول کوکران 380 پرسشنامه ، به شیوه تصادفی در میان ساکنین و 30 پرسشنامه در بین کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری توزیع شده است. پس از انجام آزمون آماری t-student فرضیه اول " به نظر می رسد رویکرد مشارکتی و توجه به نیازهای ساکنین در بخش مطالعات شناخت محدوده ی تهیه طرح در شهرک شهید باهنر مشهد پایین تر از حد متوسط می باشد " و فرضیه دوم " به نظر می رسد شکاف عمیق بین مولفه های بررسی شده توسط مشاور و مولفه های مد نظر متخصصین ( صاحب نظران حوزه برنامه ریزی شهری در مناطق حاشیه نشین ) نیز از دلایل عدم تحقق طرح تفصیلی شهرک شهید باهنر مشهد می باشد" مورد تایید قرار گرفت .
ارزیابی فنی و اقتصادی تولید انرژی زیستی در سکونتگاه های فاقد شبکه گازرسانی در حاشیه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
162 - 168
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضای انرژی و محدودیت ذخایر فسیلی، برنامه ریزان را به سوی بهره مندی از منابع تجدیدپذیر سوق داده است. این مهم به ویژه در تامین تقاضا برای سکونتگاه های حاشیه شهر فاقد شبکه انتقال نیرو و گازرسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه، باتکیه بر ظرفیت های زیستی استان کرمانشاه، ضمن بررسی امکان تولید بیوگاز از فضولات دامی در حاشیه شهر کرمانشاه جهت پوشش تقاضای انرژی، ارزیابی اقتصادی به روش تحلیل هزینه- فایده انجام گرفته است. نتایج حاصل از امکانسجی تولید بیوگاز در منطقه مطالعاتی نشان داد هضم بی هوازی سالانه جمعا 83/2 هزارتن فضولات دامی، ظرفیتی معادل تولید سالانه m3 05/113744 بیوگاز را فراهم می سازد که می تواند ضمن تامین تقاضای گاز، مازاد آن برای تولید سالانه معادل MWh 67/46 برق مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل ارزیابی اقتصادی احداث سامانه هاضم بی هوازی نشان داد، هزینه های ثایت و متغیر در سال پایه به ترتیب معادل 97/10262 و 53/1337 میلیون ریال و منافع سالانه حاصل از فروش بیوگاز، کود کمپوست و منافع ناشی از فروش برق تضمینی در سال پایه، به ترتیب برابر 29/84، 02/2974 و 05/343 میلیون ریال، معادل جمعا 36/3401 میلیون ریال خواهد بود. بنابراین در صورت احداث هاضم بی هوازی به همراه تولید برق از بیوگاز مازاد تولیدی، ارزش حال خالص مثبت و معادل 32/4481 میلیون ریال خواهد بود. همچنین نسبت فایده به هزینه معادل 27/1 و نرخ بازدهی داخلی معادل %37 می باشد که نشان دهنده توجیه پذیری و سودآوری طرح است.
شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با تاکید بر مدیریت رواناب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
236 - 246
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، به بررسی آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با استفاده از شاخص های وضعیت اقتصادی اجتماعی، تراکم شهری، تراکم جمعیت و کیفیت ساختمان و روش تاپسیس -سلسله مراتبی پرداخته شد. از این رو در ابتدا وزن و اهمیت شاخص ها براساس نظرات کارشناسی و روش تحلیل سلسله مراتبی تعیین گردید. سپس آسیب پذیری شهر در برابر سیل با استفاده از روش تاپسیس محاسبه گردید. محدوده موردمطالعه به 5 بلوک شهری تفکیک، و سپس ماتریس تصمیم گیری با توجه به 5 بلوک و 4 شاخص تشکیل گردید. در نهایت نقشه نهایی آسیب پذیری سیل شهری بندرعباس در نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. نتایج تحلیل آسیب پذیری نشان داد که عامل تراکم جمعیت با وزن 306/0 دارای بیش ترین اهمیت است. در نهایت، تحلیل جامع آسیب پذیری سیل بندرعباس اثبات کرد که بخش های جنوبی و مرکزی این شهر و بلوک شهری شماره 5، دارای آسیب پذیری بالاتری بوده و این بخش ها برای مدیریت رواناب شهری و آبگرفتگی در اولویت بالایی هستند. تراکم جمعیت بالا می تواند از علل آسیب پذیری این منطقه در برابر سیل باشد. توسعه ی فضای سبز و افزایش ظرفیت سیستم جمع آوری رواناب خیابان ها، از جمله اقدامات مهم برای کاهش آب گرفتگی شهری است. هم چنین توزیع مکانی تراکم جمعیتی و تراکم شهری در بندرعباس، نامتوازن بود و این موضوع باید در برنامه های مدیریتی این شهر لحاظ شود تا میزان تمرکز جمعیتی در مناطق دارای آسیب پذیری زیاد کاهش یابد.
بررسی ضرورت تعامل متغیرهای محیطی -انسانی موثر بر نوآوری محصول در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت نوآوری و به ویژه نوآوری در محصول برای رقابت در عرصه های داخلی و جهانی از یک سو و اهمیت توسعه محصول جدید، به عنوان یکی از حوزه های زایشی درآمد برای شرکت ها و نیز کشور از سوی دیگر، و همچنین شناسایی عوامل و بسترهای لازم برای ایجاد توانمندی های نوآوری، به فرآیندی راهبردی تبدیل شده است. در پژوهش حاضر، سعی شده است تا ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد و تقویت توانمندی های نوآوری محصول، مدل ارتباطی میان این عوامل نیز شناسایی و مطرح گردد. بدین منظور، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، عوامل مؤثر در نوآوری محصول، شناسایی و در قالب شش عامل دسته بندی گردید. در گام بعدی از طریق توزیع پرسشنامه طراحی شده، وضعیت متغیرهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. در این راستا 250 پرسشنامه در میان کارکنان، مدیران ارشد و میانی شرکت های فناوری اطلاعات توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردیده است. در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها به کمک مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون همبستگی رگرسیون به اثبات مدل پیشنهادی تحقیق پرداخته شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری تاثیر سرمایه انسانی، دانش، فرهنگ، ارتباطات درونی و ارتباطات بیرونی بر نوآوری محصول مثبت و معنی دار بوده است.
تبیین مولفه های منظر بوم گرا مبتنی بر الگوهای ادراک محیط ( نمونه موردی : بندر کنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی صنعتی شدن شهر ها و ظهور معماری مدرن ، الگوی ساخت بناها از معماری بومی فاصله گرفته که این خود دچار معضلاتی از جمله: دور شدن از طبیعت ، افزایش مصرف انرژی ، دور شدن از فرهنگ آن منطقه ، ایجاد منظری ناشناخته و در تضاد با محیط اطراف و از بین رفتن هویت بومی و معماری خود جوش آن شده است . لذا در این مقاله سعی به بررسی معیارهای مهم در معماری بوم گرا برای شناخت محیط و ادراک آن شده است که بتواند میزان حس تعلق به مکان را افزایش دهد . هدف از ارائه این پژوهش تعامل انسان و طبیعت با توجه به منطقه و بوم و همچنین شناخت و تقویت ادراک محیط و منظر با بهره گیری از معماری بوم گرا می باشد . روش تحقیق ، بر اساس رویکردی "توصیفی و تحلیلی" که از ابزارهای گردآوری اطلاعات ، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و شهود بصری با " تحلیل استدلال منطقی "به بررسی آن پرداخته شده است . در این پژوهش، در نهایت به الگویی می رسیم که در آن فرهنگ و فن آوری (از عوامل انسانی) طبیعت و اقلیم (از عوامل محیطی) از موارد مهم در شناخت و ادراک محیط محسوب می شود که ارتباط منسجمی را در بر گرفته و کاملا در برگیرنده چگونگی رفتار انسان در آن محیط می باشد .
تحلیلی بر توزیع فضایی خدمات ورزشی در محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک مقوله مهم علمی و تربیتی در توسعه قوای جسمی و روحی روانی افراد می باشد. میزان دسترسی به پارک ها و باشگاه های ورزشی، رابطه مستقیمی با تمایل شخص به شرکت در فعالیت های بدنی به اندازه توصیه شده دارد. بر این اساس این پژوهش به سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی خدمات ورزشی شهری در محلات شهر اصفهان پرداخته شد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد. توابع تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه و تحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات ورزشی، پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت شهر اصفهان در ارتباط با میزان پراکنش و مساحت خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی پراکنش خدمات ورزشی شهری به صورت پراکنده توزیع یافته است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محلات پیرامون شهری از خدمات ورزشی می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات ورزشی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات ورزشی را نشان می دهد. نتایج: در مجموع نتایج تحقیق حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان است.
نقش مدیریت شهری در زیرساخت های آبی به منظور ساماندهی رودخانه های شهری (نمونه موردی کلان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
151 - 166
حوزههای تخصصی:
ورود گسترده فاضلاب ها و پسماندهای ناشی از فعالیت های انسانی را تبدیل به آلوده ترین رودخانه های جهان کرده است که این موارد بررسی نقش مدیریت شهری در زیرساخت های آبی و حفاظت زیست محیطی و ارائه راهکارهای جمع آوری و هدایت آبهای سطحی را ضروری می سازد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش مدیریت شهری در زیرساخت های آبی به منظور ساماندهی رودخانه های شهر رشت می باشد. این پژوهش بر اساس ماهیت از نوع توصیفی– تحلیلی می باشد که بمنظور ارزیابی و رتبه بندی مولفه ها از تکنیک سوات فازی که در واقع تلفیقی از جدول سوات بهمراه روش فرایند تحلیل شبکه ای و تئوری فازی استفاده شده است. ارزیابی عوامل چهارگانه مدل سوات نشان داد که از بین نقاط قوت، عامل وجود رودخانه های زرجوب و گوهررود به عنوان دو لبه طبیعی اصلی در محدوده از اهمیت بالایی برخوردار هستند. در مجموع نقاط ضعف، مورد تعرض قرارگرفتن حریم رودخانه گوهررود، زرجوب و تالاب عینک با کاربری های ناسازگار با محیط زیست از اهمیت بیشتری برخوردار است. از مجموعه فرصت های مورد مطالعه، چشم اندازهای گسترده طبیعی(رودخانه ها و تالاب) فرصتی منحصر به فرد جهت افزایش زیبایی بصری شهری نقش حائز اهمیتی دارد. نهایتاً در بین تهدیدهای مورد مطالعه عامل آلودگی منابع آبی و از بین رفتن پتانسیل های گردشگری این منابع به دلیل آلودگی منابع آبی بیشترین اهمیت را به خود اختصاص داد. نتایج مدل های تلفیقی سوات فازی نشان داد که استراتژی های ضعف و تهدید بیشترین اولویت و سپس استراتژی های قوت تهدید، ضعف فرصت و تهدید قوت اولویت های بعدی را کسب کردند. نتایج حاصل از تحقیق نیز بکارگیری سیاست هایی همچون جلوگیری از تخلیه فاضلاب های شهری، صنعتی و بیمارستانی و محافظت در برابر تخریب محیط زیست حاشیه ای رودخانه، ساماندهی و نظارت بر بستر رودخانه به منظور جلوگیری از احداث کاربری های ناسازگار، افزایش زیبایی بصری با استفاده از چشم انداز طبیعی در راستای گسترش گردشگری، حفاظت از حریم رودخانه با طراحی جداره سبز طبیعی با محور اکولوژیکی بومی می باشد.
Evaluating the Vulnerability of Agricultural Land Use to the Landslide Risk in Rural Areas (Case Study: Tarom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Landslides are major hazards to human activities, which often wreak havoc on economic resources, damaging properties and facilities in rural areas. The present study, considering that a prerequisite of any development and planning is the recognition of the geographical features in an area, investigated the risk of landslide due to the expansion of agricultural land uses in rural areas. Design/Methodology/Approach- This is applied research that sought to examine the research background and select the most appropriate methods. Accordingly, it adopted a mixture of quantitative methods (fuzzy Delphi and fuzzy best-worst method), GIS, and remote sensing techniques to achieve the research goal. Findings- According to the research findings, with increasing height, slope, and vicinity to the fault lines, the risk of landslides rises in the study areas. These areas are mostly located in the highlands and the eastern and western regions, where rural areas are chiefly distributed. However, the majority of rural areas are distributed in the middle areas, which have better access to water resources and are in more favorable conditions due to topographic factors. Meanwhile, agricultural lands, due to the use of river water resources, have been distributed in the middle areas, which are classified as low-risk areas in terms of landslides. In contrast, due to the limited flatlands in highlands, agricultural gardens have developed in highlands with a moderate slope, which subsequently poses the risk of landslide. Therefore, the regular monitoring of land use development to increase the safety factor in new housing construction and agricultural lands is one of the planning requirements for land use development in mountainous rural areas.
ارزیابی جایگاه مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقّق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بازآفرینی یکی از رویکردهای توسعه درون زای شهری است که هدف آن ارتقای ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بافت های شهری می باشد. با توجه به اهمیت بعد اجتماعی در فرایند بازآفرینی شهری پژوهش حاضر به بررسی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد در سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج پرداخته است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کل جمعیت محله اخترآباد برابر با 13565 است و حجم نمونه آن 381 می باشد. برای ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی شهری از 6 مؤلفه آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی استفاده شده است. از نرم افزار Smart PLS و SPSS جهت تحلیل یافته ها استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق از مدل ساختاری در سطح معناداری و برای ارزیابی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد از مدل ساختاری در سطح بار عاملی استفاده شده است. یافته ها: یافته های مدل ساختاری در سطح معناداری نشان دهنده مقدار آماره T بیشتر از 2/58 برای تمامیه متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر تحقیق و رابطه معنادار در سطح 99 درصد بین آن ها می باشد. یافته های مدل ساختاری تحقیق در سطح بار عاملی نشان می دهد که مؤلفه های 6 گانه انسجام اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و تشکل اجتماعی به ترتیب با مقدار ضریب مسیرهای 0/378، 0/376، 0/331، 0/324، 0/234 و 0/198 بر تحقق پذیری بازآفرینی شهری در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد کرج تأثیرگذار می باشند. نتایج: نتایج تحقیق تببین کننده رابطه معنادار مثبت بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و تحقق پذیری بازآفرینی در باف های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد. همینطور نتایج تحقیق تببین کننده سطوح تأثیرگذاری متفاوت مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد.
دستیابی به مسکن پایدار با رویکرد تحلیل شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، مطالعه موردی: شهر سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش میزان تاثیر شاخص های کالبدی – فضایی، اجتماعی و اقتصادی در تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان را بررسی نموده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی بوده است. 600 نفر از مطلعین، متخصصان و خبرگان، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده بودند که 230 نفر به عنوان حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. 31 مولفه کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مسکن در شهر سیرجان به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب گردید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 832/0 تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی بهره گرفته شد. نتایج بررسی شاخص های کالبدی و فضائی نشان داد میزان مقاوم سازی ساختمان های موجود، میزان بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و قدیمی، میزان ایمنی در واحدهای مسکونی همچنین کمیت و کیفیت تجهیزات از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده است. در این راستا این پژوهش با رویکری نوآورانه اقدام به همسوسازی شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی به منظور تدوین راهکارهای تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان کرده است.