فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز آذرشهر چای واقع در دامنه غربی کوهستان سهند، یکی از حوضه های مستعد وقوع سیل است که همه ساله با شروع بارش های بهاری شاهد جاری شدن آب در دره ها وقوع سیل در این حوضه می باشد. لذا بررسی و شناسایی مناطق مستعد سیل، گامی اساسی جهت مدیریت و کاهش خسارات سیل در این حوضه می باشد. هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی روش آماری دو متغیره EBF (عملکرد شاهد- باور) با استفاده از متغیرهای مؤثر در وقوع سیل و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. جهت دستیابی به این هدف ابتدا موقعیت 82 نقطه سیل گیر تهیه گردید که از این تعداد به طور تصادفی 57 نقطه جهت آموزش مدل و 25 نقطه جهت اعتبارسنجی استفاده گردید. در گام بعد 14 پارامتر مؤثر در وقوع سیل شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای شیب، لیتولوژی، جنس خاک، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، تراکم رودخانه، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، بارش، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، کاربری اراضی و شاخص توان آبراهه (SPI) جهت تهیه نقشه خطر وقوع سیل انتخاب شدند. نتایج بررسی پارامترها نشان داد که طبقات ارتفاعی 1500-1289 متر، مناطق دارای شیب 15-0 درجه، جهت شیب مسطح، مناطق دارای شیب هایی با انحنای مقعر، مناطق نزدیک آبراهه ها و جاده ها از پتانسیل بالایی جهت وقوع سیل برخوردارند. ارزیابی دقت مدل تحقیق با استفاده از منحنی ROC و سطح زیر منحنی (AUC) نشان داد که مدل EBF با مقدار 973/0 عملکرد عالی در تهیه نقشه پتانسیل خطر وقوع سیل در منطقه موردمطالعه داشته است. لذا نقشه تهیه شده می تواند یک چهارچوب مرجع برای بهبود و کاهش خطرات سیل برای برنامه ریزان همراه با فعالیت های مدیریتی خطر سیل در این حوضه باشد.
Livelihood Characteristics of the Fish Farmers in Ilorin, Kwara State Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
69 - 77
حوزههای تخصصی:
Purpose- Fish farming is an important source of Livelihood and nutrition for several people involved in fishing activities in Nigeria. This study aims to assess the Livelihood characteristics of the fish farmers in Ilorin, Kwara State, Nigeria.Design/methodology/approach- The study was carried-out in Ilorin Kwara State, Nigeria. Ilorin is the Capital of Kwara State. The Research involved a 3-stage sampling procedure. The first stage involved a purposive selection of two (Ilorin East and Ilorin West) Local Government Areas in Ilorin due to the prevalence of fishing activities in the area. The second stage involved a purposive selection of five fishing settlements along the river bank in each of the two local Government Areas and the third stage involved the random selection of ten fish farmers within the fishing settlements. A total of 150 fish farmers were randomly selected for this research work. Descriptive statistics such as frequency count, percentage, and mean were employed to analyze the data. The questionnaire was the instrument used for data collection.Findings Findings: The findings showed that involvement in other income-generating activities (mean=3.81) was the highest-ranked financial asset. Owned/leased fish ponds (mean=3.51) was the highest-ranked physical asset. The ability to network with the extension agents/experts for fish production (mean=3.61) was the highest-ranked social asset. Physically fit to carry out the fish production activities (mean=3.73) was the highest-ranked human asset. Access to water for fish production (mean=3.70) was the highest-ranked natural asset. The overall Livelihood status of the fish farmers was High (mean=3.38).Originality/value: This study is important as it would provide up-to-date information on the livelihoods of fish farmers which would drive the governments’ policy and interventions towards the fish farmers in Nigeria. Also, the Agricultural extension programme aimed to improve fish farmers’ livelihood outcomes in fish production in Kwara State, Nigeria should improve their skills and information on areas of need which include pond water treatment, construction, and maintenance were the leading information needed by fish farmers, and to help the fish farmers overcome the factors limiting their production.
بحران های قومی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (در دهه اول انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های قومی دهه اول انقلاب اسلامی زمینه ساز تاثیرات بسیاری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود. سؤال اصلی این گونه مطرح شده است که حرکت های تجزیه طلبانه در یک دهه اول انقلاب اسلامی چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که حرکت های تجزیه طلبانه در یک دهه اول انقلاب اسلامی زمینه ساز تضعیف امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که به طور کلی در دهه اول انقلاب اسلامی، وجود بحران های مختلف در ابعاد گوناگون زمینه ساز به خطر افتادن امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شد. در این بین، وجود گروه های تجزیه طلب در کردستان، سیستان و بلوچستان، گنبد و ... زمینه ساز تضعیف امنیت اقتصادی، سیاسی، نظامی و ... شد. از سوی دیگر، از آن جا که جمهوری اسلامی ایران درگیر جنگ با عراق بود و همچنین به تازگی با سرنگونی حکومت پهلوی یک حکومت جمهوری اسلامی تأسیس شده بود، وجود حرکت های تجزیه طلبانه بیش از پیش در به مخاطره افکندن امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران موثر بود. نوع روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی می باشد. همچنین در جهت حمایت نظری از این تحقیق، از نظریه های امنیت ملی استفاده شده است.
بررسی اثر نو زمین ساخت بر سیستم های رودخانه ای (مطالعه موردی: دامنه ی شرقی ملاداغی. استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها، اشکال محیطی هستند که به تغییرات بستر خود به شدت واکنش نشان می دهند. تکتونیک مهم ترین عامل تأثیرگذار بر مورفولوژی رود است، به طوریکه موجب تغییرات بسزایی در سیستم های رودخانه ای می شود. در این پژوهش با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GlS) و Global mapper 13 ، اثر فعالیت های تکتونیکی بر سیستم های رودخانه ایدر دامنه ی شرقی ملاداغی واقع در جنوب شرقی استان زنجان در محیط GlSمورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا تصاویر ماهواره ای و نقشه های مورد نیاز (نقشه های زمین شناسیتوپوگرافی و ...) تهیه شد. برای دست یابی به اهداف تحقیق از شاخص های فعالیت تکتونیکی از جمله شاخص سنوزیته چبهه کوهستان (Smf)، شکل حوضه (Bs)، تراکم زهکشی (P)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، عدم تقارن حوضه ( Af)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، تقارن توپوگرافی حوضه (T)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، استفاده شده است. از ترکیب این شاخص ها با یکدیگر شاخص فعالیت های تکتونیکی IAT به دست می آید. نتایج به دست آمده از طریق شاخص IAT بیانگر فعلا بودن تکتونیک و نئوتکتونیک در حوضه های آبریز اردجین و ابهر و فعالیت های متوسط در حوضه آبریز زره باش می باشد. تأثی این فعالیت ها بر سیستم های رودخانه ای با استفاده از شاخص های تکتونیکی انجام شده استکه در حوضه های مورد مطالعه متفاوت می باشد که به صورت پیج و خم رودخانه (رودخانه اصلی)، تشکیل مخروط افکنه حوضه آبریز اردجین،کج شدگی حوضه های مورد مطالعه و شکل حوضه ها (کشیدگی حوضه آبریز زره باش) می باشد
اثرات معرفت شناختی امر سیاسی در جغرافیای سیاسی نسبیت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
314 - 329
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه کلاسیک همواره مطالعه بُعد سیاسی فضا به مثابه بن مایه هستی شناختی جغرافیای سیاسی مورد اهتمام بوده است. بتدریج از دهه 1980 با توسعه دیدگاه های فرا اثبات گرا در جغرافیای انسانی؛ سیاست در تمامی حوزه ها از دولت و احزاب سیاسی تا جنسیت، طبقات اجتماعی اثرگذار گردید و کوچکترین روابط قدرت را مورد توجه قرار داد که در قالب مفهوم امر سیاسی تداعی یافته است. امر سیاسی درصدد نقد سازمان یابی فضا بر مبنای منطق صوری و ارائه گونه های جدیدی از بازساخت معرفت شناسانه در مطالعه رابطه سیاست و فضا بوده است. در این مقاله کوشش گردیده تبعات معرفت شناختی اعتباردهی به امر سیاسی در مطالعه رابطه سیاست و فضا تبیین گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که اعتبار بخشی به کنشگری امر سیاسی سبب می گردند که فضاشناسی نیازمند معرفت شناسی اعتباری باشد. در این راستا ادراکات جمعی و بین الاذهانی است که وابستگی خاص به تحول تاریخی فضا و در نتیجه نیازمند تبارشناسی عامل قدرت داشته است. این تبارشناسی فضایی همواره در پیوند با تعارضی است که در جوامع بشری وجود دارد و امکان شناخت آنتاگونیستی فضا را شکل می دهد. بر این اساس معنای اجتماعی فضای جغرافیایی محل منازعه و مقاومت گروه های حاشیه ای و نیروهای هژمون در جامعه تلقی می گردد که در یک محدوده مشخص زمانی به نوعی تعادل سازشی می رسند. این فرایند موجب انطباق فزاینده الگوی معرفت شناختی جغرافیای فرهنگی و جغرافیای سیاسی با یکدیگر می گردد.
اهمیت سنجی و رتبه بندی شاخص های ایمنی مدارس ابتدایی دولتی از منظر پدافند غیر عامل در شهر بندر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
354 - 329
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی از جمله کاربری های استراتژیک شهری هستند. که بکارگیری اصول پدافند غیرعامل به عنوان مهمترین تمهیدات کاهش خطرپذیری آنها در برابر تهدیدات و افزایش امنیت و ایمن سازی و ارتقاء پایداری آن ها به شمار می رود. هدف در این پژوهش شناسایی و رتبه بندی شاخص های ایمنی بخش غربی مدارس دوره ابتدایی شهر بندر امام خمینی (ره) از منظر پدافند غیرعامل است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، پیمایشی- ارزیابی با تاکید بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری شامل مدیران، معاونان، معلمان و تعدادی از کارشناسان اداره آموزش وپرورش و برخی مسئولین ادارات شهر بندرامام خمینی (ره) بوده که حجم نمونه تعیین شده 117نفر می باشد. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمینروف و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی (PLS) و استفاده از نرم افزار SMARTPLS و برای وزن دهی و رتبه بندی مدارس انتخابی پژوهش از مدل های آنتروپی شانون وکداس استفاده شده است. یافته های پژوهش حاصل از نتایج آزمون PLS، برای تعیین سطح ایمنی و خطرپذیری این مدارس نشان می دهد: شاخص تجهیزات با درجه اهمیت 842/0 بالاترین میزان و شاخص مجاورت ودسترسی با درجه اهمیت 595/0 پایین ترین سطح را در میان شاخص های پژوهش داشته اند. همچنین نتایج حاصل از رتبه بندی مدارس مستقر در محدوده مورد مطالعه براساس شاخص های انتخابی پژوهش بوسیله مدل کداس، سطح ایمنی و خطرپذیری مدرسه ستایش با امتیاز نهایی (Hi) 625/0 در وضعیت مناسب(جایگاه اول) و مدرسه سیزده آبان با امتیاز نهایی 125/0 در وضعیت نامناسب (جایگاه آخر) را در بین شاخص های مورد بررسی نشان می دهند.
ارزیابی نقش کارآفرینی و توسعه اقتصادی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: روستاهای محور زنجان- تاکستان در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
45 - 60
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش کشاورزی به تنهایی توانایی پاسخگویی و حل چالش های اقتصادی مناطق روستایی را ندارد. از این رو، برخی از صاحب نظران توسعه روستایی، کارآفرینی را به عنوان موتور محرکه و عامل تسهیلگر توسعه اقتصادی مناطق روستایی مورد توجه قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش کارآفرینی در توسعه اقتصاد روستایی و تنوع بخشی به آن در روستاهای واقع بر روی محور ارتباطی جاده ترانزیت زنجان- تاکستان در محدوده سیاسی استان زنجان است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده ها با استفاده از تکمیل پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق، 11 روستای واقع در روی جاده ترانزیت زنجان- تاکستان در استان زنجان بوده که بر اساس داده های سرشماری نفوس و مسکن (1395) دارای 7207 خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 365 مورد (65 مورد از بین مسئولین روستایی، 36 مورد از کارآفرینان ساکن روستا و 264 مورد از ساکنین عادی) به عنوان نمونه انتخاب شد. روایی گویه های پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شده و پایایی متغیرها از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ به میزان 834% محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمونه ای، t دو نمونه ای و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داد که کارآفرینی روستایی تاثیر مثبت و معناداری در توسعه اقتصاد روستایی دارد. به طوری که، کارآفرینی روستایی بیشترین تاثیر را در شاخص های "بهبود زیرساخت های تولیدی و خدماتی در روستا" و "شکل گیری سرمایه و افزایش سرمایه گذاری در روستا" با میانگین عددی 4.29 و 3.90 داشت. علاوه بر این، نتایج آزمون برابری واریانس لونز نشان داد که تفاوت دیدگاه دو گروه (افراد معمولی و مدیران) در شاخص "شکل گیری سرمایه و سرمایه گذاری در روستا" در سطح 95 درصد و در شاخص "افزایش قدرت پذیرش ریسک" در سطح 90 درصد معنادار بود. همچنین مدل برازش رگرسیونی با ضریب تعیین (0.882) بیانگر تاثیر مثبت کارآفرینی روستایی در "تنوع فرصت های شغلی و درآمدی در روستا" بود. به طوری که، شاخص های شکل گیری سرمایه و سرمایه گذاری در روستا، بهبود زیرساخت های تولیدی و خدماتی، دسترسی به دانش و فناوری جدید و افزایش قدرت پذیرش ریسک فعالیت های کارآفرینانه، به ترتیب به میزان 0.374، 0.348، 0.302 و0.213 در "تنوع فرصت های شغلی و درآمدی" تاثیرگذار بود.
تعیین کننده های اقتصادی و اجتماعی ناامنی غذایی کشاورزان در مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان خیر شهرستان استهبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
316 - 333
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی یکی از مهم ترین دغدغه های توسعه در مناطق روستایی است؛ لذا، در مطالعه پیشرو ابتدا ناامنی غذایی خانوارهای روستایی ساکن در دهستان خیر واقع در شهرستان استهبان و منطقه جنوبی دریاچه بختگان با استفاده از شاخص مقیاس نا امنی غذایی خانوار از بعد دسترسی (HFIAS) بررسی شد. سپس تعیین کننده های ناامنی غذایی در خانوارهای مورد مطالعه با استفاده از روش تخمین پروبیت ترتیبی مشخص شدند. بر اساس فرمول کوکران نمونه ای شامل ۳۵۰ خانوار روستایی تعیین و داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه و به صورت حضوری در سال 1401 جمع آوری شد. نتایج نشان دهنده این است که ناامنی غذایی از یک خانوار به خانوار دیگر و از یک روستا به روستای دیگر به طور قابل توجهی متفاوت است. همچنین نتایج نشان می دهد که از میان ۳۵۰ خانوار بهره بردار کشاورز مورد پرسش قرارگرفتن در دهستان خیر، تعداد ۱۵۸ خانوار (۱۴/۴۵ درصد) برخوردار از امنیت غذایی، ۴۱ خانوار (۷۱/۱۱ درصد) در شرایط ناامنی غذایی خفیف، ۱۱۲ خانوار (۳۲ درصد) در شرایط ناامنی غذایی متوسط و ۳۹ خانوار (۱۴/۱۱ درصد) در شرایط ناامنی غذایی شدید هستند. بر اساس نتایج به دست آمده از روش پروپیت رتبه ای متغیرهای سن، تعداد اعضای خانواده، تحصیلات، دسترسی به زیرساخت ها، داشتن توانایی پس انداز، وام بانکی، درآمد خارج از مزرعه تاثیر معنی دار بر گروه های مختلف امنیت و ناامنی غذایی داشته است. در مقابل متغیر دریافت یارانه، تاثیر معنی داری بر ناامنی غذایی در منطقه موردمطالعه ندارد؛ بنابراین ضروری است شیوه پرداخت یارانه های مستقیم مورد بازبینی قرار گیرد.
تحلیل فرایندهای رسوبات بادی و مخاطرات آن در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
71 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی شدت وقوع فرسایش بادی و تحلیل فرآیندهای رسوب گذاری دشت سیستان در دو کانون بحرانی نیاتک و جزینک با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان است. از اهداف مهم این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مخاطرات نهشته های بادی و خسارات ثانویه آن و نیز بررسی و شناسایی مخاطرات ناشی از نهشته های بادی، در بخش های تأسیسات، کشاورزی، جاده ها و خسارات وارده به منطقه است. مخاطرات ماسه های روان یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی منطقه دشت سیستان است که در سال های اخیر تکرار و شدت وقوع آن بیشتر شده است. ازآنجایی که به دلیل تغییرات اقلیمی و خشک سالی های دو دهه اخیر در منطقه موردمطالعه پوشش گیاهی تضعیف شده و منطقه پتانسیل فرسایش پذیری زیادی دارد و شدت گرفته است؛ بنابراین ضروری است وقوع این مخاطره و درنتیجه افزایش آسیب پذیری و خسارات جانی و مالی ناشی از آن بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. بازدیدهای میدانی، بررسی عکس های هوایی، بررسی تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120 روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه، نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی (آزمایش های XRD"دیفراکسیون اشعه ایکس" و XRF"فلوئورسانس اشعه ایکس"، آزمایشات گرانولومتری، مورفوسکوپی و تعیین پارامترهای آماری)، انجام شد. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد، عامل اصلی مخاطرات، بادهای فرساینده منطقه بوده که جهت باد غالب و جهت انتقال ماسه عموماً شمال غربی به جنوب شرقی با زاویه 330 تا 360 درجه که با مرکزیت تپه های ماسه های موجود و بادهای 120 روزه بیشترین اثر را در منطقه دارد و عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشک سالی های متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابجایی ماسه ها در سطح دشت سیستان و ورود به مخازن چاه نیمه نقش اساسی دارد.
تحلیل گذشته و تصویرسازی آینده بازاریابی تجربی در گردشگری: رویکرد علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
179 - 194
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های مهم در بازاریابی، که در توسعه گردشگری نقش ویژه ای دارد، بازاریابی تجربی است. هدف این پژوهش شناسایی تحول و پیشرفت در حوزه کاربرد بازاریابی تجربی در گردشگری است. برای دستیابی به این امر، مقالات موجود در پایگاه وب او ساینس در بازه ای 28 ساله (1994 تا 2022) بازیابی شدند و با روش های علم سنجی و با استفاده از نرم افزار سایت اسپیس تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که در نگاه پژوهشگران در میان سال های جدید تغییراتی رخ داده است؛ به طوری که در بازه 2016 به بعد، به واژگان جدیدی برمی خوریم که جهت گیری اصلی تحقیقات را به نوعی نشان می دهند، مانند وفاداری، هم آفرینی، تجربه گردشگری خاطره انگیز و تعاملات اجتماعی. این نتایج به پژوهشگران کمک می کند مرز پژوهش های انجام شده در کاربرد بازاریابی تجربی در گردشگری را درک کنند و اطلاعات علمی ارزشمندی را به دست آورند که ازطریق آن بتوانند روند توسعه پژوهش های آینده خود را مشخص کنند.
واکاوی مفهوم داستان سرایی در شکل گیری هویت مکان های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
203 - 218
حوزههای تخصصی:
به رسمیت شناختن نقش زبان در شکل گیری واقعیت اجتماعی شروع یک چرخش فکری اساسی در علوم اجتماعی و به تبع آن مدیریت و تحقیقات مصرف کننده زیر چتر پساساختارگرایی بود. در این نظریه ها، زبان واقعیت اجتماعی را منعکس نمی کند، بلکه بر ساخت اجتماعی از واقعیت دلالت می کند. مفهوم مکان نیز در این چرخش بیش ازپیش مبتنی بر خوانش مصرف کننده بوده است. این پژوهش با هدف واکاوی مفهوم داستان سرایی در شکل گیری هویت مکان های گردشگری انجام شده است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، بنیادی است و از نظر ماهیت و روش پژوهش از نوع اکتشافی است. در این پژوهش، از روش پژوهش کیفی استفاده شده و داده های مطالعه به شیوهٔ مصاحبهٔ عمیق و نیمه ساختارمند با مصاحبه شوندگان تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری شده است. رویکرد تحلیل محتوای جهت دار براساس ماهیت مسئله استفاده شد. ازاین رو، از مصاحبه ها و ادبیات موثق موجود واحدهای معنایی استخراج، تفسیر، کدگذاری و مقوله بندی شد و درنهایت ارتباط آن ها ترسیم شد. نتایج حاصل از دوازده مصاحبهٔ انجام شده با نمونهٔ کنشگران صنعت گردشگری براساس شاخص های کلیدی شناسایی شده نشان دهندهٔ مقولاتی نظیر هویت فردی، هویت اجتماعی، کنشگری متقابل نمادین و روایتگری مکان بوده است. در انتها، براساس نتایج و تفاسیر پژوهش، پیشنهادهای لازم درخصوص شکل گیری هویت مکان، در قالب کشف، استخراج و معناسازی روایات مکان ارائه شده است. یافته ها حاکی از آن است که داستان های بازتاب یافته از روایات موجود در مکان به منزلهٔ یک کالای مصرفی در هویت فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد و در قالب کنش متقابل نمادین به دیگری منتقل می شود. هویت مکان ساختی اجتماعی است که هدف آن معنابخشی و تقویت حس مکان به مخاطبان محلی و گردشگران بالقوه است. روایت های مکان می توانند در خلق ارزش و توسعهٔ تجاری سازی مکان سودمند باشند.
تحلیل و رتبه بندی شاخص های مؤثر بر انتخاب دهیار در راستای توسعه پایدار (مورد پژوهی: دهستان خرارود شهرستان خدابنده)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
246 - 267
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار روستایی فرایندی است که بهبود شرایط محیط روستا، توأم با بهبود زندگی روستاییان را ضمن حفاظت از محیط زیست روستا در نظر دارد. در توسه پایدار روستایی پرداختن به جایگاه و نقش مدیریت روستایی از الزامات توسعه است. هدف تحقیق حاضر تحلیل و رتبه بندی شاخص های مؤِثر انتخاب دهیار در راستای توسعه پایدار است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد، در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی و سپس در ادامه کار جهت دستیابی به اهداف تحقیق مطالعه ی میدانی صورت گرفته است. ابزار گردآوری پژوهش نیز پرسشنامه (5 گزینه ای لیکرت) می باشد. جامعه آماری شامل 312 نفر از ساکنین روستایی را تشکیل می دهد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه نیز از نرم افزار 16spss (آزمون فریدمن و نیز T تک نمونه ای) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه خانوارها و ساکنین از میان عوامل مؤثر بر انتخاب دهیاری، متغیرهای رشته تحصلی (20/6)، روابط عمومی بالا (75/5) و سن (70/5) در بین سایر متغیرها پر رنگ تر می باشد.
بررسی روند ارزیابی تغییرات دمای سطح دریای عمان با رویکرد تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم طی دهه های گذشته نه تنها بر سطح خشکی ها بلکه بر روی سطوح آب های اقیانوسی و دریایی تأثیرات محسوسی گذاشته است. در این مطالعه با استفاده از مقادیر دمای ماهانه سطح آب (SST)، تغییرات دمای آب دریای عمان طی سه دهه اخیر مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این بررسی داده های دمایی شبکه مشخص شده (0/5*0/5) در دریای عمان از داده های تاریخی (2014-1985) مدل های سری ششم گزارش IPCC (CMIP6) استخراج و تغییرات آن بررسیشد . تحلیل سری زمانی با کمک روش من کندال و شیب سنس و همچنین به روش رگرسیون خطی ساده مشخص نمود که روند افزایش این پارامتر از اوایل فصل بهار شروع شده؛ اما در تابستان روند نزولی داشته و در پاییز و زمستان روند صعودی دارد. همچنین SST در پهنه آبی دریایی عمان طی 30 سال گذشته با شیب ملایمی روبه افزایش بوده به طوری که به طور میانگین 0/46 درجه سلسیوس طی 30 سال اخیر افزایش داشته است. بررسی توزیع مکانی دمای آب، مشخص نمود که مقادیر کمینه و بیشینه این پارامتر در بخش های کم عمق این دریا در محل اتصال به خلیج فارس بوده است. همچنین بخش های کم عمق منتهی به تنگه هرمز در دریای عمان بیشترین نوسانات دمایی را داشته اند به همین دلیل دارای مقادیر انحراف معیار بزرگ تری نسبت به سایر بخش های این پیکره آبی بوده اند.
ارزیابی نگرش صاحبان اقامتگاه های بوم گردی و مدیران محلی نسبت به زیست بوم کسب وکار بوم گردی در مقصد گردشگری رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
193 - 227
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مباحث مهم در حوزه اقامتگاه های بوم گردی، بررسی زیست بوم کسب وکار این اقامتگاه ها هست. این زیست بوم ها، بیان کننده ساختار سیستم کسب وکار، عوامل تأثیرگذار، روابط بین بازیگران، قدرت و جایگاه هر یک از عوامل در زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی است. هدف پژوهش حاضر این است که مبتنی بر دیدگاه های مالکان و مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی، فضای حاکم بر زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی را ارزیابی نمایند.روش شناسی: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع توصیفی است؛ زیرا وضعیت زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی در شهرستان رامسر را بررسی و ارزیابی می کند. از نظر مخاطب، کاربردی است؛ زیرا منجر به آگاهی از وضعیت زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی در شهرستان رامسر برای مالکان، مدیران بومی، سرمایه گذاران آتی و پژوهشگران این حوزه می شود. از نظر زمانی، مقطعی است؛ زیرا اطلاعات مورد نیاز پژوهش، "در" یک مقطع زمانی (بهار 1402) جمع آوری شده است. از نظر روش گردآوری داده، کمّی است؛ زیرا از پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل "مالکان اقامتگاه های بوم گردی" و "مدیران محلی" مرتبط با موضوع پژوهش در شهرستان رامسر می شود.یافته ها: نشان می دهد که رتبه وضعیت مؤلفه های زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی در شهرستان رامسر بر اساس مقدار میانگین از دیدگاه مالکان اقامتگاه های بوم گردی به ترتیب اول به اخر شامل: مؤلفه های زیربنایی، بازار، اجتماعی-فرهنگی، کسب وکار، سرمایه انسانی، حمایت، آموزش و نوآوری و مالی است. همچنین رتبه وضعیت مؤلفه های زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی در شهرستان رامسر بر اساس مقدار میانگین از دیدگاه مدیران محلی و منطقه ای بوم گردی به ترتیب اول به اخر شامل: کسب وکار، بازار، زیربنایی، اجتماعی-فرهنگی، حمایت، سرمایه انسانی، مالی و آموزش نوآوری است.نتیجه گیری و پیشنهادات: وضعیت زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی در شهرستان رامسر هم از دیدگاه مالکان اقامتگاه های بوم گردی و هم مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی در حد "متوسط" قرار دارد و مؤلفه های "مالی" و "آموزش و نوآوری" به عنوان ضعیف ترین مؤلفه و مولفه "زیربنایی" به عنوان قابل قبول ترین مؤلفه زیست بوم ارزیابی شدند.نوآوری و اصالت: چارچوب مدل زیست بوم کسب وکار اقامتگاه ها باید متفاوت از چارچوب های عمومی بوده و مؤلفه های مربوط به توسعه پایدار در آن نقش محوری ایفا کنند. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مطالعه میدانی، به بررسی وضعیت زیست بوم کسب وکار اقامتگاه های بوم گردی با استفاده از دیدگاه ذی نفعانی (مالکان اقامتگاه ها و مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی) که بر تحول و توسعه کسب وکار مدنظر در شهرستان رامسر تأثیرگذار هستند، پرداخته شود.
شناسایی و اولویت بندی مناطق مستعد گردشگری عشایری در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از ظرفیت های جامعه و مناطق عشایری به عنوان یک منبع گردشگری کمتر دیده شده در جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی نقش مهمی در برنامه ریزی تنوع بخشی به معیشت جامعه ی عشایری ایفا می کند.هدف پژوهش: بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مناطق و مراکز مستعد گردشگری عشایری در استان همدان می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که با استفاده از راهبردهای پیمایش انجام پذیرفته است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه بود. مصاحبه ها با 8 نفر از کارشناسان و خبرگان و پرسشگری توسط 22 نفر از کارشناسان تعاونی عشایری و اداره امور عشایر استان همدان انجام شد. همچنین به منظور شناسایی شاخص ها و معیار های لازم برای تعیین مناسب تربن مکان گردشگری در استان از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان استفاده گردید. این شاخص ها عبارت بودند از : دسترسی و کیفیت ایل راه ها، زیرساختهای گردشگری، شرایط مناسب جغرافیایی، جمعیت مراکز عشایری، تنوع جاذبه ها، پذیرش گردشگران، شرایط اقتصادی عشایر، وجود آب و برق، تعامل با دولت. به منظور اولویت بندی مناطق شناسایی شده از تکنیک TOPSIS استفاده شد. همچنین، قبل از پرداختن به تکنیک تاپسیس وزن معیارها با استفاده از روش آنتروپی شانون تعیین می گردد. در نهایت در محیط جی آی اس جانمایی مراکز گردشگری عشایری بر روی نقشه مشخص شدند.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش محدوده استان همدان و سامانه های عشایری این استان می باشد که در پنج شهرستان همدان، اسدآباد، بهار، تویسرکان، و نهاوند محدود شده اند.یافته ها و بحث: نتایج نشان داد “معیار دسترسی و کیفیت ایل راه ها" ، معیار “شرایط مناسب جغرافیایی" و معیار " زیرساخت های گردشگری"به ترتیب بیشترین میزان تاثیر مثبت را بر ایجاد مراکز گردشگری عشایری منطقه دارا می باشند. همچنین نتایج نشان داد اولویت های شناسایی شده جهت ایجاد مراکز گردشگری عشایری در استان همدان اول شهرستان نهاوند (سراب گیان)، دوم شهرستان همدان (تاریک دره و گنجنامه) و سوم شهرستان بهار (فسیجان) می باشند.نتایج: با توجه به نتایج، جهت برنامه ریزی برای ایجاد مرکز گردشگری عشایری، لازم است به اولویت های شناسایی شده در استان توجه گردد. همچنین با توجه به اهمیت معیارهای شناسایی شده، برای راه اندازی این مراکز تامین جاده ها و ایل راه ها، دسترسی به آب و برق، شرایط آب و هوایی، پوششی گیاهی، همچنین ایجاد زیرساخت های گردشگری نظیر تأسیسات و تجهیزات گردشگری، خدمات و تسهیلات بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
بررسی کارایی مدل های الگوریتم جنگل تصادفی (RTC)، حداکثر احتمال (MLC) و ماشین بردار پشتیبانی (SVM) در تشخیص تغییرات پهنه آبی دریاچه نئور و تاثیر این تغییرات در دمای سطح زمین با استفاده از مدل LST در بازه زمانی 2002 تا 2022(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
21 - 1
حوزههای تخصصی:
تغییرات پوشش و کاربری زمین در اثر فعالیت های انسانی تاثیرات نامطلوبی بر محیط زیست بر جای گذاشته است. مناطق شرقی استان اردبیل نمونه بارز این پدیده به شمار می آید. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل تغییرات مکانی و زمانی در پوشش و کاربری زمین و اثرات آن بر دمای سطح زمین در دریاچه نئور می باشد. برای برآورد کاربری و پوشش زمین از مدل های جنگل تصادفی (RTC)، مدل حداکثر احتمال (MLC) و ماشین بردار پشتیبانی(SVM) استفاده شده و کارایی هر کدام توسط ضریب کاپا برآورد گردیده و مشاهده شد که مدل SVM از بیشترین میزان ضریب کاپا ( 87/0) برخوردار است. برای استخراج شاخص LST نیز از باندهای 6 لندست 5 و 10 لندست 8 بهره گرفته شده و مشاهده شد که بخش غربی دریاچه با افزایش دمای سطح زمین مواجه گردیده است. در طول دوره زمانی 2002، 2013 و 2022 تغییرات قابل توجهی در پهنه آبی دریاچه نئور و پوشش های گیاهی مجاور آن مشاهده شد. زمین های بایر بیشترین وسعت را در تمام دوره های مورد مطالعه داشته است. پوشش گیاهی بر اساس مدل SVM حدود 04/1 کیلومتر مربع افزایش یافته است. مساحت سطح دریاچه بر اساس مدل MLC در سال 2002 معادل 19/3 کیلومتر مربع برآورد گردید. مساحت پهنه آبی در مدل MLC در بازه زمانی 2002 تا 2022 حدود 56/1 کیلومتر مربع کاهش یافته و این میزان کاهش برای مدل های RTC و SVM به ترتیب معادل 67/0 و 69/0 کیلومتر مربع می باشد.
تحلیل فضایی روند نابرابری های منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
105 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل فضایی نابرابری های منطقه ای در ایران طی سال های 1390، 1395 و 1400 و نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام شده و جامعه آماری 31 استان کشور بر اساس آخرین تقسیمات اداری و سیاسی سال 1400 است. به منظور ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی از 47 شاخص در سه بعد اصلی اقتصادی-زیربنایی، آموزشی-فرهنگی و بهداشتی- درمانی استفاده شده، تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمّی و با استفاده از نرم افزارهای GIS، EXCEL و SPSS صورت گرفته است. در این تحقیق برای رتبه بندی استان ها از مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور، برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون، برای خوشه بندی داده ها از روش K-Means-Cluster، برای ارزیابی تغییرات نابرابری های میان استانی از روش آماری CV، برای درون یابی توسعه یافتگی کشور از روش Kriging، برای ارزیابی همبستگی فضایی و نوع خوشه بندی توسعه یافتگی استان ها از روش Spatial Autocorrelation (Morans I) و برای ارتباط یابی میان توسعه یافتگی به عنوان متغیر وابسته و جمعیت و مساحت به عنوان متغیرهای مستقل از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانگر این است که در سال 1390 ، تمرکز شدید فعالیت های اداری، سیاسی، اقتصادی و صنعتی در تهران موجب شده است تا واگرایی شدیدی بین استان تهران و سایر استان ها به وجود آید، این روند در سال های 1395 و 1400 با تبعیت از نظریه قطب رشد وارد مرحله دوم شده و میزان واگرایی کاهش یافته و بر میزان همگرایی میان استان ها افزوده شده است. مطابق نتایج همبستگی موران همچنان خوشه بندی کشور به صورت چند قطبی و همچنان نابرابری منطقه ای در کشور وجود دارد به طوری که استان های مرزی و بندرگاهی کشور با وجود پتانسیل ها و ظرفیت های توسعه به عنوان کریدورهای مرزی، در وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر استان ها قرار دارند.
سنجش میزان تحقق پذیری پیشران های شهر اسلامی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
163 - 143
حوزههای تخصصی:
شهر اسلامی انگاره ای است که سؤالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگی های آن مطرح بوده است و نظام های علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشته اند. با این حال، مروری انتقادی بر ادبیات مربوطه، نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگی ها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است. پذیرش این مسأله که وجود مساجد، گنبدها و مناره ها در بافت یک شهر نمی تواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد، این امر را بدیهی می سازد که باید در عناصر و مؤلفه های دیگری که نه تنها کالبد، بلکه روح و هویت شهرها را می سازند به دنبال نشانه هایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود. پژوهش کیفی، عرصه ای است که به دلیل ماهیتّ انضمامی آن توانایی خدمت به عنوان زمینه ای تسهیل گر را در این مورد دارد. در پژوهش حاضر سعی شد که با استفاده از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، پیشران های شهر اسلامی از منابع معتبر فقهی(قرآن و نهج البلاغه)، استخراج شود و در ادامه کیفیت تحقق آن ها در تبریز سنجیده شود. نتایج بدست آمده از بخش کیفی پژوهش، پیشران های شهر اسلامی را در 3 دسته ی توحید و وحدت، عدالت و امنیت قرار می دهد. تحلیل های آماری نشان می دهد که مظاهر اسلامی و تحقق اصول آن در شهر تبریز موفقیت آمیز نبوده و نیازمند برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت تحقق این شاخص ها می باشد.
بازیابی عمق نوری ریزگردها با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 8، مطالعه موردی: شهر تامنراست، الجزایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
21 - 37
حوزههای تخصصی:
محصولات عمق نوری ریزگرد اتمسفری (AOD) مبتنی بر ماهواره های در حال گردش مانند MODIS، VIIRS و NOAA می توانند توزیع روزانه AOD جهانی و منطقه ای را ارائه دهند. کاربرد آنها برای نظارت بر کیفیت هوا در مقیاس های محلی مانند محیط های شهری به دلیل قدرت تفکیک مکانی پایین آنها محدود است. اخیراً، علاقه فزاینده ای به بازیابی محصولات AOD بر اساس تصاویر نوری با قدرت تفکیک بالا شکل گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی بازیابی AOD در مناطق شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی بالا است. با فرض سطح لامبرتی، اصل بازیابی AOD توسعه یافته بر اساس تئوری انتقال تابشی با استفاده از معادله Tanré می باشد. برای حل معادله انتقال تابشی، مطالعه حاضر مدل انتقال تابشی شبیه سازی دوم سیگنال ماهواره ای در طیف خورشیدی (6S) را اتخاذ و یک جدول جستجو را با فرض یک مدل ریزگرد قاره ای ساخت. بازتاب سطح زمین در کل دوره مطالعه با استفاده از Landsat 8 OLI برای دوره 2016-2015 تنوع بسیار کمی به صورت ماهانه نشان داد. بازیابی AOD با مقایسه بازتاب TOA اندازه گیری شده و شبیه سازی شده انجام گرفت. اعتبارسنجی با استفاده از یک سایت زمینی مستقر در پشت بام مرکز منطقه ای هواشناسی با نام Tamanrasset_INM واقع در منطقه تامنراست، الجزایر انجام شد. اعتبارسنجی نشان می دهد که روش بازیابی AOD منجر به خطای استاندارد 0.1068 می شود و با برابر با 70.9% همبستگی خوبی نشان می دهد.
ارزیابی و پایش تغییرات کمّی فضای سبز شهر خرم آباد با استفاده از داده های سنجش از دور و سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
107 - 120
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهری، اثرات و خدمات اکولوژیکی بسیاری را به شهرها ارائه می دهند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی و تحلیل کمّی تغییرات فضای سبز شهری در شهر خرم آباد با استفاده از داده های سنجش از دور و سنجه های سیمای سرزمین است.در این پژوهش، به منظور تهیه نقشه های شهر از تصاویر سنجنده های +TM ، ETM و OLI ماهواره های لندست 5، 7و 8 به ترتیب متعلق به سال های 1987، 2003 و 2019 استفاده شد. پس از انجام پیش پردازش های لازم، طبقه بندی تصاویر به روش حداکثر احتمال در محیط نرم افزار ENVI انجام گرفت. به کمک سنجه های منتخب سیمای سرزمین شامل مساحت طبقه (CA)، تعداد لکه (NP)، درصد پوشش (PLAND) و متوسط نزدیک ترین فاصله همسایگی (ENN-MN)، تجزیه و تحلیل ترکیب و توزیع فضای سبز در سطح مناطق سه گانه شهر خرم آباد انجام شد. نتایج نشان داد که فضاهای سبز به میزان قابل توجهی چه از لحاظ تعداد لکه و چه از لحاظ مساحت روند کاهشی را داشته اند به طوری که از 703/8 هکتار در سال 1987به میزان 629/88 هکتار در سال 2019 رسیده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی سنجه های سیمای سرزمین برای ارزیابی ترکیب و توزیع لکه های سبز بیانگر عدم توزیع یکنواخت در سطح شهر بوده، به طوری که محدوده ی منطقه یک و سه شهر خرم آباد به لحاظ ترکیب و توزیع لکه های سبز در وضعیت نامناسبی قرار دارند. همچنین یافته ها گویای آن است که شهر خرم آباد در زمینه پراکنش متعادل فضاهای شهری دچار کمبودهایی بوده و توزیع فضایی آنها دارای شرایط مطلوب نیست. بنابراین باید از طریق ایجاد پیوستگی بین مناطق دارای لکه های سبز گسسته و با مساحت کم، در راستای بهبود وضعیت این مناطق، برنامه ریزی لازم صورت گیرد. یافته های این تحقیق بر لزوم توجه بیشتر به مدیریت پایدار سیمای فضای سبز شهری خرم آباد و جلوگیری از تخریب آن در این شهر تأکید دارد.