فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
استان های شمالی باتوجه به شرایط جغرافیایی، اقلیمی و مزیت های بالقوه، از جایگاه ویژه ای در روند توسعه یافتگی اقتصاد ایران برخوردارند. این پژوهش با استفاده از 81 شاخص توسعه بخش کشاورزی و رهیافت "فواصل چندگانه تحت روش های نرمال سازی مختلف" (TRUST)، در پی تعیین درجه توسعه یافتگی بخش کشاورزی سه استان شمالی ایران است. انتخاب معیارها و زیرمعیارهای درخت تصمیم براساس مبانی نظری موجود و مرور منابع صورت گرفت. الگوی TRUST، روش توسعه یافته ای از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است که براساس ترکیب تکنیک های نرمال سازی سنتی با نرمال سازی لگاریتمی شکل گرفته و برای اولین بار در ایران با چارچوب جدید و قابل اعتماد، ارائه می شود. نتایج نشان داد که در زیربخش زراعت، استان مازندران با امتیاز نهایی 0/59- رتبه اول، در زیر بخش باغبانی، استان مازندران با امتیاز نهایی 0/23 رتبه اول، در زیربخش دامپروری، استان گیلان با امتیاز نهایی 0/06 رتبه اول، در زیربخش مکانیزاسیون، استان گیلان با امتیاز نهایی 0/55 رتبه اول و در زیربخش آموزش و زیرساخت، استان گیلان با امتیاز نهایی 0/02 رتبه اول را به اختصاص دادند. استان گلستان در بیشتر زیربخش های مورد مطالعه دارای رتبه دوم برخورداری است. متفاوت بودن رتبه های اول در هر زیربخش نشان دهنده وجود دوگانگی سطح توسعه یافتگی در سه استان شمالی است. یافته های این پژوهش به برنامه ریزان در جهت شناخت وضعیت موجود بخش کشاورزی سه استان شمالی و برنامه ریزی برای آینده کمک می کند. با مطالعه شرایط اقلیمی سه استان شمالی، چرخه تولید بخش کشاورزی با راهبرد افزایش عملکرد در واحد سطح پیش رود تا مازاد درآمد حاصل، صرف توزیع عادلانه در زیربخش های کشاورزی شود.
هنجاریابی مقیاس سنجش پیاده مداری محیط محله بر مبنای ادراک نوجوانان با رویکرد بهبود فعالیت فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود فعالیت بدنی از نگرانی های عمده در مورد بهداشت کودکان است. محیط کالبدی محله یکی از متغیرهایی است که به نظر می رسد، می تواند سطح فعالیت بدنی و درنهایت سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهد. تا به امروز ابزار سنجش کمی ادراک پیاده مداری محیط محله برای نوجوانان در ایران وجود نداشته است. هدف پژوهش حاضر باز ساخت، رواسازی، پایاسازی و هنجاریابی این سنجه است. برای تحقق این منظور از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی با رویکرد تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پیش آزمون 45 دانش آموز پرسشنامه را تکمیل کردند. ضرایب تمییز، هماهنگی و مقبولیت محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه 4 شهرداری تهران است. حجم نمونه شامل 417 نوجوانان 14 تا 17 ساله می باشد. طبق تحلیل ها 7 عامل اصلی امنیت، جذابیت بصری، امکان فعالیت فیزیکی، سلسله مراتب دسترسی، تنوع کاربری نیازهای روزانه، مکان های ورزشی و مکان های تعاملی برای سنجش پیاده مداری ادراکی محیط محله برای نوجوانان شناسایی شده است. محتوای مقیاس اصلی با سازگاری و تعدیل مناسب برای تفاوت های زمینه ای، حفظ شده است. بستر پژوهش و عوامل فرهنگی بر گویه ها و مقولات مؤثر این ابزار اثرگذار است. یافته های پژوهش پایایی سنجه را مورد تأیید قرار می دهد و می تواند برای سنجش نیازهای کاربران و تشخیص اولویت های آنان مورداستفاده قرار گیرد.
مدل سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم های MDC،MD،ML (مطالعه موردی: حوضه آبخیز میداوود-دالون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواد و روش ها: در این مطالعه جهت مقایسه مدل الگوریتم های MDC ،MD ،ML در پنج کلاس در بازه ی زمانی ۱۹۸۷ و ۲۰۲۱ از تصاویر ماهواره ای لندست ۵ و ۸ استفاده شد و برآورد ارزیابی دقت مدل ها با استفاده از ضریب صحت کلی، ضریب کاپا، دقت تولیدکننده، دقت کاربر، خطای اضافه، خطای حذف انجام گردید.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد با تغییر کاربری اراضی به مناطق مسکونی بازه ی ۲۰۲۱ نسبت به سال ۱۹۸۷، نه تنها به زمین های کشاورزی آسیب وارد شده؛ بلکه سبب تغییر در بستر حوضه مورد مطالعه نیز شده است. با تغییر بستر رودخانه کاهش دبی سیلاب در خروجی حوضه صورت می گیرد که به دلیل تغییر و تصرف بستر رودخانه عرض حوضه کمتر می شود در نتیجه ظرفیت عبور سیلاب کمتر گشته و سیل را تشدید می کند.نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق می توان عنوان کرد که مساحت اراضی کشاورزی (از ۳۵/۴۴ به ۲/۸۰) و آبی (از ۴۰/۳۹ به ۷/۹۱) سال ۱۹۸۷ نسبت به سال ۲۰۲۱ کمتر شده و مساحت مناطق مسکونی سال ۱۹۸۷ نسبت به سال ۲۰۲۱ (از ۰/۰۸ به ۳/۱۲) بیشتر گردیده است که ناپایداری در بین کاربری های محدوده مورد مطالعه را به همراه داشته است. چنین تغییر و تحولاتی علاوه بر این که می توانند اثرات منفی بر محیط زیست و منابع طبیعی حوضه میداوود- دالون داشته باشند. باعث گسترش خطرات و خسارات ناشی از بلایای طبیعی مانند طغیان رودخانه و سیلاب خواهند شد. همچنین با مقایسه ضریب صحت کلی و ضریب کاپا، برای سال ۱۹۸۷، الگوریتم حداکثر احتمال با ضریب صحت کلی (۳۳/۳۴) و ضریب کاپا (۰/۱۳) و برای سال ۲۰۲۱ الگوریتم فاصله ماهالانویی با ضریب صحت کلی (۵۵/۲۹) و ضریب کاپا (۰/۴۵)، دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها داشته اند.نوآوری و کاربرد نتایج: تغییرات کاربری اراضی صورت گرفته باعث پراکندگی نامناسب کاربری اراضی (اراضی دیم، مراتع، منابع آبی) و مناطق انسانی شده است، به گونه ای که قسمتی از محدوده حوضه، در اثر رشد فیزیکی شهر دچار تغییر کاربری شده است.
مزایای اجتماعی نامزدی در کارزار انتخاباتی نورآباد فارس
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
570 - 581
حوزههای تخصصی:
دموکراسی و انتخابات، مکانیزم اجرای اراده ملت به حکومت برای اداره سرزمین است. انسانِ سیاسی به مثابه نامزد انتخاباتی از اجزاء و مولفه های مهم و زمینه ساز فرایند انتخابات به شمار می رود، به نحوی که بدون بازیگر سیاسی، رأی دهنده نمی تواند کُنشی / انتخابی داشته باشد. کارزار انتخاباتی، راهبردی ترین دریچه ورود نخبگان به سیاست های خرد و کلان کشور است، ازاین روست که نامزدهای انتخاباتی به ویژه نمایندگان ادوار مجلس، فرصت را مغتنم شمرده و با اعلام داوطلبی مجدد دراین عرصه به دنبال حفظ جایگاه سیاسی و کسب قدرت سیاسی هستند. استان فارس متشکل از فضاهای جغرافیایی گوناگون و متنوعی است که حوزه انتخابیه ممسنی و رستم با مرکزیت نورآباد فارس ازجمله آنهاست که کمتر نماینده ای از حضور در دور بعدی انتخابات، اعلام انصراف کرده است. بنابراین این پرسش مطرح است که دلایل حضور متعدد نامزدها و نمایندگان در پیکار انتخابات چیست؟ یا مهمترین مزایای اجتماعیِ نامزدی در کارزار انتخاباتی نورآباد فارس کدامند؟ روش تحقیق ماهیتی کیفی تحلیلی دارد، به نحوی که گردآوری اطلاعات متکی بر آنچه که در بستر دوازده دوره انتخابات مشاهده شده و آنچه که تجزیه و تحلیل استدلالی است، پی ریخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شناسه های سه گانه «شهرت»، «قدرت» و «ثروت»، مهمترین «مزایای اجتماعی» اعلام نامزدی در پیکارهای انتخاباتی به ویژه ازسوی نمایندگان ادوار نورآباد فارس هستند. سوای از اینها نمایش میزان «کارآمدی» و «خدمت» نیز از دیگر شناسه های تقویت کننده این مسئله به شمار می روند.
بسط مفهومی مدل ابربلوک ها در برنامه ریزی شهری بر اساس روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مدل ابر بلوک ازجمله الگوهای شهری به شمار می آید که در پاسخ به تغییر اقلیم و گسترش پیادره روگستری شهری مطرح شده است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، بسط مفهومی مدل ابر بلوک های شهری جهت بهره گیری برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری کشور است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها، به صورت توصیفی-تحلیلی است. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا است. جامعه آماری مشتمل بر مقاله ها، کتاب ها و پایان نامه هایی است که با روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی، انتخاب شده اند. حجم نمونه شامل 35 منبع است. بر اساس نتایج پژوهش، ازنظر گونه شناسی، 74 درصد منابع پژوهش مربوط به مقاله ها است. ازلحاظ زمانی، بیشترین میزان منابع پژوهش مربوط به سال های 2022 و 2023 است(معادل 49 درصد). بیشترین منابع از پایگاه های داده ای Science Direct and MDPI, Proquest and Researchgate هستند(معادل 74 درصد). رویکرد بیشتر منابع کمی و کیفی است(71 درصد). بیشترین روش گردآوری داده ها مربوط به مطالعات میدانی، مرور ادبیات، مشاهده، مصاحبه، داده های فضایی و تحلیل اسنادی است(84 درصد). روش پژوهش بیشتر منابع شامل تبیین، مطالعه موردی، روش توصیفی-تحلیلی است(80 درصد). بر اساس تحلیل و ترکیب یافته ها ، 101 کد باز در خصوص ویژگی های منحصربه فرد ابر بلوک های شهری شناسایی گردید که در 31 کد محوری، طبقه بندی شده اند. کدهای محوری در شش کد انتخابی مشتمل بر شرایط زمینه ای(محیط ابر بلوک و مینی بلوک)، شرایط علی(زمینه کنش شهری، کاربری اراضی و مورفولوژی شهری، کارکرد شهری، پیچیدگی شهری، تنوع زیستی و سبز شهری، بهره وری متابولیک، وحدت اجتماعی، خیابان انسان محور، خیابان های کامل، خیابان های سالم و خیابان های پایدار)، شرایط مداخله گر(حکمروایی و کاربری ترکیبی)، مقوله محوری(نیازهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی، امنیت، تعلق، احترام، شناختی، زیبایی شناختی و خود شکوفایی)، راهبردها(بازطراحی فضای سبز، باز تخصیص فضا و اعمال محدودیت و حمل و نقل فعال) و پیامدها(بهبود محیطی، کاهش ترافیک، کاهش آلودگی هوا، انسجام اجتماعی، ارتقای سلامتی، اقتصادی)، طبقه بندی شده اند. کدهای انتخابی، مدل مفهومی ابر بلوک شهری را تشکیل می دهند.
واکاوی تأثیر گسترش شهری بر تغییرات مکانی جزیره ی حرارتی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
215 - 240
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز سرعت شهرنشینی رو به افزایش است که با این توسعه، شهرها جایگزین بخش وسیعی از زمین های کشاورزی و جنگلی شدند. این عامل سبب شد دمای سطح شهر نسبت به محیط اطراف آن بالاتر باشد و معضلاتی همچون جزیره حرارتی را به وجود آورد که تأثیر زیادی بر کیفیت هوا و متعاقب آن سلامت عمومی جامعه می گذارد. در این پژوهش جزیره حرارتی منطقه مورد مطالعه و روند تغییرات و اثرات آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین ترتیب از تصاویر ماهواره لندست 5 برای سال های1990 تا 2020 و همین طور از نرم افزارهایی مانند ENVI, Arc GIS, Google Ear استفاده گردید و تغییر درجه حرارت و نقاط گرم و سرد در طی سی سال مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با توجه به اهداف موردنظر طبقه بندی و دسته بندی گردید. نتایج تحقیق نشان داد دما در کاربری های متراکم، بایر، صنعتی بالا بوده و در قسمت هایی که دارای پوشش گیاهی هستند دارای دمای پایین تری هستند. در طول 30 سال در شهر ساری میزان دمای سطحی افزایش پیدا کرده و تعداد نقاط گرم هم در طی این دوره بررسی زیاد شده اس به طوری که وسعت نقاط گرم در سال 199 14.300 متر مربع بوده و در سال 2020 به 267.660 متر مربع رسیده است. براساس این موضوعات می توان گفت که در شهر ساری بر تعداد کاربری های انسان ساز افزوده شده و نقاط گرمایی بیشتری در این شهر به وجود آمدند که این نقاط در حال افزایش هستند.
حساسیت سنجی پارامترسازی های فیزیکی مدل WRF در شبیه سازی اقلیم شهری و کاهش جزیره گرمایی در شرایط پایدار جوی (مطالعه موردی: استان های تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر حساسیت سنجی عناصر هواشناسی(نظیر میانگین دما، رطوبت نسبی و سرعت باد) به پارامترسازی های فیزیکی مختلف در مدل پیش بینی عددی وضع هوا (WRF) جهت شبیه سازی اقلیم شهر و تعدیل جزیره گرمایی شهری منطقه مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مطالعه مسائل زیست محیطی شهری از مدل تاج پوش شهری(UCM) به صورت جفت شده با مدل WRF استفاده شد. آزمایش های متعددی به منظور دستیابی به پیکربندی بهینه برای انجام شبیه سازی در بازه زمانی 18-21 آگوست 2016 با شرایط جوی پایدار در فصل تابستان اجرا شد. انتخاب مناسب ترین پیکربندی با کمترین خطا، به عنوان بستری مناسب برای شبیه سازی های اقلیم شهری جهت مطالعه راهکارهای تعدیل جزیره گرمایی شهری (UHI) مطرح می شود. افزایش بازتاب سطوح جهت کاهش UHI در دامنه اعمال گردید. جهت ارزیابی عملکرد پیش بینی مدل و مقادیر مشاهداتی متناظر با آن از دو شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد در استان تهران، بطورکلی تمامی پیکربندی ها دمای هوا و سرعت باد را کمتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را بیشتر از مقدار واقعی برآورد می نمایند. همچنین در استان البرز تمامی پیکربندی ها دمای هوا و سرعت باد را بیشتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را کمتر از مقدار واقعی برآورد می نمایند. با افزایش انعکاس سطوح شهری، میانگین دمای استان های تهران و البرز به ترتیب به میزان 6/0 و 2/0 درجه سانتی گراد کاهش می یابد. سرعت باد مخصوصاً در نواحی شهری، مقداری افزایش می یابد. همچنین شاهد افزایش میانگین رطوبت نسبی (خصوصاً در نواحی شهری) در مناطق مورد مطالعه خواهیم بود.
آمایش بنیادین؛ تحلیل گفتمانی تمایزات، تفاوت و تشابهات آن با آمایش متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلب مشارکت نخبگانی برای گفتمان آمایشی از جمله موضوعاتی است که می تواند به هم اندیشی تخصصی برای ارائه یک الگوی مشارکتی از یک سو و تبیین مدل آمایشی مناسب برای کشور از سوی دیگر منجر شود. در همین زمینه آمایش بنیادین در برابر آمایش متعارف از جمله چارچوب ها و مفاهیمی است که همواره نیازمند تحلیل گفتمانی است تا به یک الگوی نهایی تکامل پیدا کند. هدف از نوشتار حاضر نیز طرح مباحثی است که از طریق آن بستر هم اندیشی و تحلیل گفتمانی در مورد تمایزات، تفاوت ها و تشابهات آمایش بنیادین در مقابل آمایش متعارف فراهم شود. به نظر می رسد در این تحلیل گفتمانی علاوه بر تبیین ابعاد مختلف آمایش بنیادین بتوان در جهت هرچه پربارتر کردن آن گام برداشت. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف آمایش بنیادین بررسی شده است و با تبیین ویژگی های مختلف آن سعی شده با بیان مهم ترین وجه تمایز، تفاوت و تشابه آن با آمایش متعارف تحلیل شود. از مهم ترین وجه تمایز رویکرد آمایش بنیادین می توان به حاکمیت ارزش های اسلامی و به ویژه نگاه به انسان است که می تواند سایر مولفه های آمایشی از جمله فعالیت، محیط انسانی، محیط طبیعی و در کل فضای جغرافیای را تحت تاثیر قرار دهد. از مهم ترین وجه تفاوت آمایش بنیادین نیز همین رویکرد یعنی نگاه انسانی به آمایش بنیادین در برابر نگاه آمایش متعارف است. در عین حال در جنبه های زیادی دو رویکرد آمایش بنیادین و آمایش متعارف دارای وجه تشابه های زیادی هستند که می تواند برای نهایی کردن آمایش بنیادین مورد استناد قرار گیرد.
بررسی کارایی مدل SWMM در شبیه سازی و ارزیابی ظرفیت کانال های شهری کلات نادری جهت عبور جریان های سیلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
56 - 74
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری و صنعتی شدن جوامع و همچنین عدم وجود سیستم زهکشی مناسب و نابسامانی کانال ها و مسیل ها تأثیرات نامطلوبی بر حوزه های شهری داشته و سبب آبگرفتگی معابر سطح شهر و ایجاد سیلاب می گردد. در این تحقیق که در منطقه ای از شهر کلات انجام شد، ابتدا مشخصات فیزیکی حوزه (مساحت، شیب، عرض معادل، درصد مناطق نفوذناپذیر و سایر پارامترها) برآورد و پس از تعیین سرعت متوسط آب، زمان تمرکز منطقه موردمطالعه با توجه به طول بزرگ ترین آبگذر تعیین گردید. سپس با استفاده از پارامترهای بارندگی همچون شدت- مدت- فراوانی و توزیع زمانی و مکانی بارش مدل مذکور برای دوره بازگشت های مختلف شبیه سازی، آنالیز حساسیت و ارزیابی گردید. با انجام آنالیز حساسیت مشخص شد از بین 8 پارامتر استفاده شده بیشترین تأثیر را درصد مناطق نفوذناپذیر روی میزان دبی اوج دارد. برای واسنجی و ارزیابی مدل از 5 واقعه اندازه گیری شده استفاده شد و نتایج آن با دبی محاسبه شده توسط مدل مقایسه شد. سه واقعه برای واسنجی مدل استفاده شد و جهت تجزیه وتحلیل نتایج از عوامل معیار Nash،RMSE ،BIAS% و KGE استفاده گردید. نتایج حاصل از واسنجی مدل نشان داد که شبیه سازی سه واقعه انتخاب شده انطباق خوبی بین رواناب شبیه سازی شده و مشاهده ای وجود دارد که مقدار NS برای وقایع بیشتر از 0.5 می باشد. دو واقعه نیز برای ارزیابی مدل استفاده شد و جهت تجزیه وتحلیل نتایج از عوامل معیار ذکر شده در مرحله واسنجی استفاده شد. همچنین مقادیر RMSE برای وقایع شبیه سازی حاصل از واسنجی مدل SWMM به ترتیب برابر 0.01، 0.003 و0.01 مترمکعب بر ثانیه و برای وقایع شبیه سازی حاصل از ارزیابی مدل 0.04،0.04 مترمکعب بر ثانیه شد که نشان دهنده ی نتایج قابل قبول مدل است. درنتیجه می توان گفت انطباق خوبی بین رواناب شبیه سازی شده و مشاهده ای وجود دارد و این موضوع نشان می دهد که مدل SWMM دقت موردنیاز برای شبیه سازی رواناب شهری را دارد و می توان از این مدل برای طرح های مدیریت رواناب شهری و طراحی شبکه زهکشی رواناب شهری با تعیین اثرات مهم ترین پارامترهای تأثیرگذار بر میزان رواناب شهری در منطقه موردمطالعه استفاده نمود. با توجه به اینکه حوزه آبخیز بالادست منطقه مطالعاتی نفوذپذیری مناسبی داشته و همچنین وسعت زیادی ندارد کانال ها برای دوره بازگشت های 2 تا 50 ساله دارای ابعاد مناسب هستند.
ارزیابی اثرات سیاست ها و برنامه های بهسازی مساکن روستایی بر ساختار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهسازی مسکن در روستاهای کشور نیازمند دستیابی به شناختی جامع از اوضاع و شرایط اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی جوامع روستایی از یک سو و آشنایی با معماری مساکن آنان از سوی دیگر است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات برنامه ها و سیاست های بهسازی مسکن روستایی در ساختار روستایی است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی تهیه شده است. برای سنجش اعتبار داده ها از ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنین نواحی روستایی (6378 نفر) که در آنها طرح بهسازی مسکن روستایی اجرا شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه آماری از جدول بارتلت و همکاران استفاده شد که 209 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آماری توصیفی، همبستگی، رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین برنامه ها و سیاست های طرح بهسازی مسکن با ابعاد ساختار روستایی رابطه معنی داری وجود دارد. میزان اثرگذاری ابعاد بررسی شده ساختار روستایی برسیاست ها و برنامه های بهسازی یکسان و یک جهت نیست، بین همه مولفه های کالبدی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی ساختار روستایی با سیاست ها و برنامه های بهسازی رابطه مستقیم وجود دارد. در بین این ابعاد، بعد کالبدی با ضریب 514/0 اثرگذاری و تبیین بیشتری نسبت به ابعاد دیگر بررسی شده مسکن در پیش بینی سیاست ها و برنامه های بهسازی دارد. در رتبه دوم اثرگذاری بعد اقتصادی 160/0 تأثیر تبیین بیشتری نسبت به سایر ابعاد دارد.
تحلیل نارسائی های نظام برنامه ریزی آمایش سرزمین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
137 - 155
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر عدم تعادل های ناحیه ای، آلودگی هوای کلان شهرها و تخریب بیش ازاندازه محیط زیست، تغییرات کاربری زمین، آسیب پذیری امنیت مناطق حاشیه ای و نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، جدایی شهرها و روستاها، تمرکز سرمایه به صورت نامتوازن در مناطق و شهرهای بزرگ و غیره بیشتر از هر موقع وجود دارد که حاکی از مشکلاتی است که در عملکرد سیستم برنامه ریزی ایجادشده است و نظام برنامه ریزی آمایش سرزمین را به چالش کشیده است. هدف مقاله تحلیل نارسائی های نظام برنامه ریزی آمایش سرزمین در ایران است. تحقیق حاضر بر اساس هدف پژوهش توسعه ای و کاربردی است. پژوهش با رویکرد کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا موردبررسی قرارگرفته است. برای گردآوری داده ها و اطلاعات از منابع دست اول مصاحبه (مصاحبه نیمه ساختار با افراد کارشناس و باتجربه) و منابع دست دوم مطالعات کتابخانه ای (مقالات مرتبط، گزارش های سازمان های مرتبط) استفاده شد. حجم نمونه برای انجام مصاحبه ۴۰ کارشناس و روش نمونه گیری نظری بود. جامعه آماری کارشناسان و متخصصان صاحب نظر در حیطه آمایش سرزمین هستند. موردمطالعه نظام برنامه ریزی آمایش سرزمین در ایران است. یافته های تحقیق حاکی از دسته بندی ۱۱۷ کد جنینی در قالب ۱۱ مفهوم و ۳ مقوله نارسائی های ساختاری-کارکردی، نارسائی های بنیان ساز - معرفت شناسی و نارسائی های عملیاتی است. در بین مقوله ها، مقوله نارسائی های ساختاری- کارکردی دارای بیشترین نارسائی و سپس نارسائی های مقوله بنیان ساز قرار دارد. نتایج نشان دهنده این است که اصلاحات و تغییر در نظام آمایش سرزمین در گروه اصلاح نارسائی های کدها و مفاهیم مقوله ساختاری- کارکردی و سپس کدها و مفاهیم مقوله بنیان ساز است.
شناسایی ترجیحات ویژگی های فضایی در خانه های آپارتمانی شهر بندرعباس با تأکید بر تجربه زیسته ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
43 - 61
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان مهم تأمین مسکن، توجه به ترجیحات مستند و قابل اطمینان شهروندان است که باتوجه به آن ها بتوان به تجویزها و راهکارهای طراحی در محیط های مسکونی پرداخت. این ترجیحات مستند را می توان در ویژگی های فضایی جستجو کرد، اما ازآنجایی که ویژگی های فضایی متفاوتی در حوزه مطالعات معماری ذکرشده است، نیازمند شناسایی و تدقیق ویژگی های فضایی در حوزه مسکن هست. ازاین رو، این پژوهش به دنبال آن است که ویژگی های فضایی خانه های آپارتمانی را در شهر بندرعباس بر اساس تجربه زیسته ساکنان شناسایی و تدقیق نماید و سپس، هر یک از ترجیحات ویژگی های فضایی با تکیه بر تجربه زیسته ساکنان بررسی شود. روش پژوهش ازنظر هدف بنیادی و روش انجام به صورت ترکیبی (کیفی-کمی) انتخاب شده است. جمع آوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی شامل تهیه پرسش نامه و مصاحبه صورت گرفت و پس از تدوین چارچوب نظری، به کمک روش دلفی و مصاحبه عمیق با ساکنان، ترجیحات ویژگی های فضایی تدقیق شد، سپس میزان اهمیت هر یک بر اساس نظر خبرگان موردسنجش و رده بندی قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که 16 مورد ترجیحات ویژگی های فضایی در خانه ها آپارتمانی با تکیه بر تجربه ساکنان، در شهر بندرعباس وجود دارند. این شمار از ویژگی های فضایی بر پایه میزان اهمیت موردسنجش قرار گرفتند و آشکار شد که ویژگی «هدایت و راهنمایی فضا» به نسبت دیگر ویژگی های فضایی شناسایی شده اهمیت بیشتری در خانه های آپارتمانی بندرعباس دارد از سوی دیگر، ویژگی «خاطره انگیزی فضا» از اهمیت پایین تری برخوردار است. همچنین ویژگی های فضایی در دسته بندی «ساختاری-عملکردی» و «کیفی-روان شناختی» باتوجه به امتیازدهی متخصصان و مصاحبه عمیق از ساکنان به درستی جاگذاری شده اند.
پیشران های موفقیت کسب و کارهای گردشگری در پساکرونا (مطالعه موردی: مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 113
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین منابع درآمدی هر کشور طی سال های گوناگون تحت تأثیر بحران های مختلفی قرار گرفته است. بحران کووید-19، گردشگری ایران و به ویژه استان مازندران را به شدت تحت تأثیر قرار داد. در این میان کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری به دلیل محدودیت هایی که دارند، بیشترین آسیب را متحمل شدند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری در دوران کرونا و پساکرونا است.روش شناسی: این پژوهش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه با سؤالات بسته است که شاخص های آن با مطالعه منابع معتبر خارجی جمع آوری شد و به تأیید اساتید و متخصصان گردشگری رسید. سطح پایایی پرسشنامه توسط ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و سپس میان 177 نفر از فعالان گردشگری استان مازندران توزیع شد. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS و SmartPLS3 استفاده شد.یافته ها: بین ارزش های شخصی و استراتژی بازارمحور رابطه ی معناداری وجود دارد. بین ارزش های شخصی و استراتژی مشتری محور رابطه ی معناداری وجود دارد. هیچ رابطه ی معناداری بین استراتژی بازارمحور و عملکرد محصول وجود ندارد. همچنین، بین استراتژی بازارمحور و عملکرد دارایی های نامشهود نیز هیچ رابطه ی معناداری وجود ندارد. بین استراتژی مشتری محور و عملکرد محصول رابطه ی معناداری وجود دارد. به علاوه بین استراتژی مشتری محور و عملکرد دارایی های نامشهود نیز رابطه ی معناداری وجود دارد.نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاداتی اعم از شفافیت و به اشتراک گذاری اهداف، حمایت دولت از کارکنان، برنامه ریزی یکپارچه در استان، رعایت پروتکل های بهداشتی، برگزاری تورهای تخصص محور و غیره ارائه شد.نوآوری و اصالت: این پژوهش برای اولین بار عوامل مؤثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری استان مازندران در دوران همه گیری را بررسی می کند.
به کارگیری رویکرد کیفی فراترکیب جهت تدوین مدل پنجره فرصت کارآفرینی در زنجیره تامین گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
205 - 223
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین گردشگری آمیزه ای از کسب وکارهایی مختلف است که به صورت زنجیره ای در جهت خدمت رسانی به گردشگران انجام می گیرد و از طرفی کشف و به کارگیری فرصت های کارآفرینانه جهت بهبود و ایجاد کسب وکارها از اصول مهم زنجیره تأمین می باشد. اما فرصت های کارآفرینی در طول زنجیره تأمین گردشگری یک دوره زمانی مخصوص به خود دارند و مطلوبیت آن ها دائمی نیست و بعد از گذشت این زمان فرصت از دست می رود. این دوره زمانی خاص که می توان از فرصت ها بهره برداری کرد پنجره فرصت نام دارد. می توان با شناسایی تغییرات محیطی پنجره های فرصت را شناسایی کرد. هدف این تحقیق شناسایی پنجره های فرصت در طول زنجیره تأمین گردشگری با استفاده از تغییرات محیطی می باشد. بررسی یکپارچه پژوهش ها برای شناسایی شاخص های اص لی مفاهیم در س طوح تحلیل ضرورت دارد. بنابراین در این تحقیق از روش فراترکیب کیفی استفاده شده و از نوع تحقیقات بنیادی می باشد. تعدد مطالعات کیفی در مورد یک پدیده واحد، این امکان را فراهم آورده تا با سنتز این مطالعات، امکان ایجاد تفسیری جدید از پدیده های انسانی و یا اجتماعی حاصل گردد. در این تحقیق تعداد 400 مقاله و کتاب (منابع داخلی و خارجی) بر اساس مطالعه متون و مستندات گذشته موردبررسی قرار گرفته سپس با استفاده از روش مهارت های ارزیابی ضروری، برای پالایش و کنترل کیفیت متون تعداد 50 مقاله نهایی انتخاب شده است. نتایج فراترکیب بیانگر مدل پنجره فرصت در زنجیره تأمین گردشگری است که شامل 8 مقوله اصلی (تغییرات اجتماعی و فرهنگی، صنعت و بازار، فناوری، سیاسی و قانونی، دانش جدید، جمعیت، نقایص بازار و تغییرات اقتصادی) و 30 مؤلفه فرعی می باشد.
تبیین مفهومی و اعتبارسنجی شاخصهای بازساخت در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
225 - 245
حوزههای تخصصی:
اصطلاح بازساخت روستایی به تغییر شیوه های فرآیندهای مختلف اجتماعی- اقتصادی و یا دگرگونی فرایندهای اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی یا به نوعی به تغییر س اختار کل ی شکل سازمانی، نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در اثر عوامل بیرونی و درونی بسیاری اشاره نماید. با توجه به پیشینه محدود در این خصوص، تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های بازساخت روستایی از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران این حوزه می باشد. در این راستا 5 بعد و 77 شاخص از طریق پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت توسط 40 متخصص و خبره در حوزه مطالعات روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور اولویت بندی شاخص ها بر اساس نظر کارشناسان در خصوص اهمیت ابعاد پنج گانه، آماره های میانگین میانه، مد و ضریب تغییرات آن ها محاسبه گردید. جهت ارزیابی میانگین نظرات اعضای هیئت علمی و کارشناسان از آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردید که نتایج بیانگر اهمیت بیشتر بعد فضایی بازساخت با میانگین 14/4 درصد است. برای اعتبارسنجی و دستیابی به اجماع نظر متخصصان از تکنیک ویکور و برای مقایسه دیدگاه های دو گروه اعضای هیئت علمی و کارشناسان نیز از آزمون من ویتنی استفاده شد. بدین ترتیب که 23 شاخص از 77 شاخص، نامناسب تشخیص داده شدند. همچنین جهت مقایسه بین نظرات دو گروه اعضای هیئت علمی و کارشناسان در خصوص شاخص های بازساخت آزمون تی دو نمونه مستقل در سطح ابعاد و شاخص ها گرفته شد که نتایج بیانگر تفاوت سازه بازساخت هم در سطح ابعاد و هم در سطح شاخص ها در بین این دو گروه است. در نهایت پس از انجام مراحل مختلف محاسبات، شاخص ها رتبه بندی شدند. در این راستا، شاخصی که بیشتر در بازساخت نواحی روستایی موردتوجه خبرگان بوده است، «بهبود رابطه اقتصادی روستا با شهرهای اطراف» مربوط به بعد فضایی است.
نقش عوامل اجتماعی-اقتصادی روی رفتار بهداشتی زنان در ارتباط با بیماری کووید-19 (مطالعه موردی: منطقه ۴ و ۸ شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی و تحلیل نقش عوامل اقتصادی-اجتماعی روی رفتار بهداشتی زنان در ارتباط با بیماری کووید-19 در دو منطقه ۴ و ۸ شهرداری تهران بوده است. داده و روش: این مطالعه به صورت مطالعه موردی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی روی 120 زن بزرگسال تهرانی (60 نفر از منطقه 4 و 60 نفر از منطقه 8 شهرداری تهران) انجام شده است. اطلاعات وضعیت اجتماعی-اقتصادی و همچنین اطلاعات عملکردهای بهداشتی افراد برای مقابله با کووید-19 با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده است. ضریب همبستگی بین متغیرها با استفاده از تست پیرسون گزارش شده است.یافته ها: زنان منطقه 8، وضعیت اجتماعی-اقتصادی بهتر شامل وضعیت درامد، مساحت مسکن و سطح سواد آکادمیک بالاتری نسبت به زنان منطقه 4 داشتند. همچنین بعد خانوار در زنان منطقه 8 کوچکتر از زنان منطقه 4 بود. زنان منطقه 8 نسبت به زنان منطقه 4، عملکرد بهتری در مورد شاخص های مربوط به رفتارهای بهداشتی از جمله استفاده از ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده، رعایت فاصله اجتماعی، ایجاد محدودیت در رفت وآمدهای خانوادگی، ایجاد محدودیت در سفرهای خارج شهری داشتند. همچنین ضریب همبستگی بین متغیرها هم نشان داد که در منطقه 8، ضریب همبستگی بالاتری بین وضعیت درآمد، قومیت (فارس)، مساحت مسکن، سطح تحصیلات و اشتغال با عملکرد بهتر شاخص های بهداشتی ذکر شده در بالا برای جلوگیری از کووید -19 در مقایسه زنان منطقه 4 مشاهده شد.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که رفتارها، دیدگاه ها و عملکردهای بهداشتی زنان منطقه 4 و 8 براساس موقعیت جغرافیایی متفاوت است که دلایل عمده ی آن می تواند تفاوت در وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنها باشد.
امکان سنجی تأمین درآمدهای پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر زرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین منابع مالی از مهمترین وظایف شهرداری ها می باشد و درآمدزایی پایدار یکی از دغدغه هایی است که شهرداری ها در سالهای اخیر با آن روبه رو هستند. بنابراین شهرداری به عنوان یک نهاد عمومی باید با توجه به تجارب کشورهای توسعه یافته اتکای خود را به درآمدهای ناپایدارکم کرده، آنچه تمامی شهرداری ها در حوزه درآمدی در پی آن هستند ایجاد ساختاری نظام یافته و منسجم است که منجر به کسب درآمدی پایدار برای شهرداری شود.هدف اصلی در پژوهش حاضر، شناسایی منابع مالی و درآمدی پایدار شهرداری زرند می باشد که براساس مطالعات توصیفی- تحلیلی در طی سالهای 1397 تا 1401 انجام شده است.روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی می باشد، که پس از بررسی روش های کسب درآمد و تأمین مالی شهرداری-های دنیا، پرسشنامه استانداردی جهت تحلیل پایداری منابع درآمدی، و میزان اجرایی بودنشان در شهر زرند تهیه و تدوین گردید و در میان متخصصان امر توزیع شد. سپس داده های مربوطه در نرم افزار Excel,SPSSمورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفت و پایایی و استنباط داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ، آزمون کولموگروف - اسمیرنوف(K-S)، آزمون میانگین تک جامعه(t-test) ، آزمون همبستگی پیرسون انجام شد. در آخر با استفاده از مدل saw به رتبه بندی داده ها پرداختیم.در پژوهش حاضر، نتیجه تحقیق چنین به دست آمد که، در مقوله میزان پایداری درآمدها به ترتیب، مالیات بر عوارض نوسازی، سایر عوارض، مشارکت بخش غیردولتی جهت تأمین پروژه های انتفاعی شهر، و در آخر استفاده از کمک های بلاعوض دولت در مقوله پایداری جای دارند.
امکان سنجی توسعه گردشگری فرهنگی در بافت سنتی شهر آمل با تأکید بر بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
167 - 192
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی توسعه گردشگری فرهنگی در بافت سنتی شهر آمل انجام شده است.روش شناسی: مطالعات اسنادی در این پژوهش، بررسی کلیه تحقیقات انجام شده در منطقه را شامل می شود. داده های پژوهش نیز از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 400 نفر برآورد گردید که محقق موفق به گردآوری 300 پرسش نامه کامل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه از نرم افزار SPSS استفاده شده است. بررسی فرضیه ها با آزمون اسپیرمن و تی تک نمونه ای صورت گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که رابطه معناداری میان ظرفیت بناهای تاریخی- فرهنگی موجود در بافت قدیم، عملکرد مدیریتی، زیرساخت های شهری و توسعه گردشگری فرهنگی شهر آمل وجود دارد. همچنین ارزیابی هر یک از متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش نشان می دهد که گردشگران از ظرفیت بناهای تاریخی رضایت دارند و از آن حمایت می کنند؛ اما از عملکرد مدیریتی و زیرساخت های گردشگری شهر آمل ناراضی هستند.نتیجه گیری و پیشنهادات: در این راستا با استفاده از امکانات تبلیغی برای معرفی سیمای گردشگری تاریخی- فرهنگی شهر آمل و جذب حمایت های مادی و معنوی مردم و شریک کردن همه جانبه آن ها در زمینه حفظ و احیای بناهای تاریخی و همچنین مرمت و احیای بناهای تاریخی خصوصاً خانه های قاجاری و رسیدگی به موزه های شهر آمل می تواند در توسعه گردشگری فرهنگی شهر آمل مؤثر باشد.نوآوری و اصالت: بافت تاریخی شهر آمل شرایط مناسبی را برای توجه به گردشگری تاریخی- فرهنگی فراهم کرده است. بنابراین رونق گردشگری تاریخی- فرهنگی به توجه و رسیدگی بافت های تاریخی شهر آمل بستگی دارد. در پژوهش حاضر به واکاوی ظرفیت های مهم حوزه توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی شهر آمل شامل بناهای تاریخی، عملکرد مدیریتی، زیرساخت های گردشگری و میزان وفارداری و حمایت گردشگران از گردشگری میراث پرداخته شده است.
الگوهای ذهنی مدیران محلی درباره راهکارهای مدیریت مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: سکونتگاه های پیراشهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
315 - 336
حوزههای تخصصی:
مخاطرات بخش جدایی ناپذیر رابطه بین انسان و محیط است که به دلیل عواقب روزافزون آن، در کانون توجه نظام های برنامه ریزی و تصمیم گیری کشورها به ویژه جوامع روبه پیشرفت است. از عرصه هایی که مخاطرات محیطی سبب خسارت های جبران ناپذیر می شود، فضاهای پیراشهری است که به دلایل متعدد، مقصد جمعیت عظیم مهاجران به شهرهای بزرگ (منطقه ای و ملی) یا شهرگریزان است؛ زیرا تاکنون رفتار مخاطرات به مرور منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط پیراشهری شده است. در چارچوب مدیریت ریسک، شناسایی انواع مخاطره، اندازه گیری، تصمیم گیری برای مواجهه با آن (راهکارهای مقابله) و نظارت از مجموعه اقدامات اساسی است؛ بدین سان، آگاهی از راهکارهای محلی برای مدیریت مخاطرات محیطی، اولویتی راهبردی برای برنامه ریزی آینده در سکونتگاه های پیراشهری دارد. با در نظر گرفتن نقش مدیران اجرایی در مقابله با مخاطرات، در این تحقیق کوشش شده به بررسی الگوهای ذهنی مدیران محلی (دهیاران) درباره راهکارهای مواجهه با مخاطرات محیطی شناخته شده در پیراشهر بیرجند پرداخته شود. نوع تحقیق کاربردی و دارای ماهیت توصیفی است. برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی، مصاحبه و پیمایش دیدگاه مدیران استفاده شده است. تحلیل یافته ها در چارچوب روش شناسی کیو با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. بنا به نتایج، 18 نوع مخاطره (شامل طبیعی و انسانی) در عرصه پیراشهر بیرجند پدید آمده است. از دیدگاه مدیران محلی، 26 گزاره (راهکار) در قالب سه الگوی ذهنی می توان برای مقابله با مخاطرات محیطی و مدیریت ریسک آن در نظر داشت. مضامین الگوهای شناخته شده شامل «بهبود مسائل در بعد کالبدی»، «ارتقاء عوامل تقویت کننده احساس امنیت در معابر سکونتگاه» و «رشد سرمایه های مالی و انسانی در جامعه محلی» بوده است. درنهایت اینکه مدیریت مخاطرات محیطی در پیراشهر بیرجند ازمنظر مدیران محلی در گرو تدبیر و چاره اندیشی مسائل انسانی است.
تحلیل تأثیرگذاری سیاست های توسعه کشاورزی بر شاخص های توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش های متعددی که روستاییان در فرایند توسعه ملی به ویژه در زمینه تأمین مواد غذایی دارند، توسعه پایدار این نواحی اهمیت زیادی دارد. هدف: این پژوهش، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اقدامات بخش کشاورزی در توسعه پایدار روستایی در شهرستان رودسر انجام شد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا میزان برخورداری 195 روستای نمونه از انواع سیاست های بنیادین و حمایتی به صورت کیفی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ارزیابی شد. سپس وضعیت روستاهای نمونه براساس شاخص های توسعه پایدار بررسی گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر روستاهای دارای سکنه ی شهرستان رودسر است. مطابق با آخرین آمار جمعیتی استان گیلان در سال 1395، شهرستان رودسر دارای 395 روستای دارای سکنه است. بنابراین اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در سطح خطای 5 درصد برابر با 195 روستا خواهد بود. این اندازه نمونه براساس سهم نسبی روستاهای هر دهستان توزیع شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شهرستان رودسر است. یافته ها: یافته ها نشان داد جامعه روستایی در شهرستان رودسر از لحاظ بعد اجتماعی نسبت به ابعاد اقتصادی و زیست محیطی با نمره میانگین 998/2 از پایداری بیشتری برخوردار است. براساس نتایج حاصل از مدلسازی رگرسیون خطی چند معیاره، در زمینه متغیر اشتغال، سیاست مکانیزاسیون کشاورزی با ضریب 456/0 بیشترین تأثیرگذاری را داشت. مکانیزاسیون کشاورزی، مدیریت منابع آب، بازاریابی و آموزش و ترویج بر اشتغال جامعه روستایی تأثیرگذار بودند. در خصوص متغیر وابسته درآمد، یکپارچه سازی اراضی روستا، مکانیزاسیون کشاورزی و قیمت گذاری محصولات کشاورزی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را داشتند. یکپارچه سازی اراضی روستایی و مدیریت منابع آب کشاورزی به ترتیب 1/41 درصد و 9/28 درصد قدرت پیش بینی متغیر وابسته تولید را داشتند. قیمت گذاری، بازاریابی و آموزش و ترویج بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیر پیوند با اقتصاد بازار داشتند. مکانیزاسیون کشاورزی تا حدود 54 درصد بر ثبات جمعیت روستایی تأثیرگذار بود. آموزش و ترویج تنها سیاست تأثیرگذار بر کیفیت محیط بود. یکپارچه سازی اراضی روستا، مدیریت منابع آب و توزیع نهاده های کشاورزی نیز بر منابع طبیعی روستا تأثیرگذار بودند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اتخاذ سیاست های مناسب روی بهره وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی اثرات مثبت دارد. در واقع تعیین سیاست های مناسب و اثرگذار بنیادین و حمایتی در بخش کشاورزی، می تواند منجر به افزایش توان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این بخش در تولید و مصرف محصولات کشاورزی گردد و بدین ترتیب می تواند بر بهره وری بخش کشاورزی تأثیرات مثبتی را بر جای گذارد و درنهایت توسعه پایدار اقتصادی را برای روستاها منجر خواهد شد.