فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۲۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت از زمان یونان و روم باستان وجود داشته و سپس به بسیاری از کشور های اروپایی و نقاط دیگر دنیا توسعه یافته است. از زمان باستان، افراد زیادی به منظور فراغت روحی و درمان به مجاورت رودخانه و آب های معدنی می رفتند. آب های گرم از قدیم الایام با آرامش و تجدیدقوای جسمی و روحی انسان همراه بوده است. استفاده کنندگان ازاین گونه آب ها، قرن هاست که در آب های گرم آب تنی می کنند و از آب چشمه های معدنی می نوشند.با توجه به موارد اشاره شده پژوهش حاضر باهدف ارائه مدلی مفهومی برای تبیین مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی بوده است.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مدیران و مجریان مراکز درمانی و هم چنین گردشگران سلامت که تجربه استفاده از این مراکز را داشته و در بخش کمی بیماران مراکز درمانی گردشگری بوده انتخاب شده است .،حجم نمونه در بخش کیفی 18 نفر و در بخش کمی 384نفر بوده و محقق برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه و در بخش کمی از نرم افزار پی ال اس استفاده کرده و در نهایت الگوی پارادایمی خود شامل شش مولفه رضایت از برند مرکز سلامت ،بازاریابی گردشگری سلامت، شهرت مرکزگردشگری سلامت ، اعتماد به برند مرکز درمانی در جذب گردشگر سلامت مهم ارائه کرده است.یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که تمام عوامل شناسایی شده در بخش کیفی بر الگوی محقق موثر است.
مدیریت اثربخش منابع انسانی در هتل های لوکس
حوزههای تخصصی:
در هتل های لوکس که بخش های چندملیتی را هدف قرار می دهند، کارکنان خدماتی برای ایجاد تجربیات منحصر به فرد و شخصی برای مشتریان با ارزش و باهوش، ضروری هستند. انجام کار عاطفی و استفاده از هوش فرهنگی، یک عامل کلیدی برای اطمینان از برخورد و مواجهه های خدماتی بین فرهنگی است اما فشار بیشتری را برای کارکنان ایجاد می کند. هدف این مطالعه، ارزیابی تاثیر طیف گسترده ای از کار عاطفی و هوش فرهنگی CQ بر رضایت شغلی کارکنان است. CQ شناختی، CQ انگیزشی، ناهماهنگی عاطفی و بیان احساسات بر رضایت شغلی تاثیر می گذارند. علاوه براین، این مطالعه شامل مشارکت مدیران ارشد هتل های لوکس برای بحث بیشتر در مورد نتایج تحقیق است. این رویکرد به محققان و متخصصان کمک کرد تا یافته های کلیدی مطالعه را زمینه سازی کنند که برای انعکاس درک مدیران از هوش فرهنگی، کار عاطفی و رضایت شغلی مورد استفاده قرار گرفت. این بحث نشان داد که چگونه این مسائل در شیوه ها و اقدامات کلی منابع انسانی هتل های لوکس و به ویژه در طول بحران کووید 19 گنجانده شده اند.
بررسی تاثیر تعامل با دستیارصوتی هوشمند و ریسک درک شده و اصالت برند بر وفاداری برند: نقش میانجی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
121 - 147
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کنندگان در زمان استفاده از محصولات هوشمند مقلد انسان متفاوت است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تعامل با دستیار صوتی هوشمند و ریسک درک شده و اصالت برند بر اعتماد به عنوان یک متغیر میانجی و تاثیر آنها بر وفاداری برند است. نمونه ی آماری این تحقیق رفتار 156 نفر از مصرف کنندگان ایرانی دستیار صوتی هوشمند است که به وسیله ی پرسشنامه آزمون شده است. تجزیه و تحلیل داده ها برای آزمون فرضیات پژوهش با نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS 3 انجام شده است. یافته ها نشان داد که تاثیر تعامل با دستیارصوتی هوشمند و اصالت برند بر اعتماد مثبت و معنادار است. تاثیر ریسک درک شده بر اعتماد معنادار نبود. تعامل با دستیارصوتی هوشمند بر وفاداری برند تاثیر معنادار نداشت، اما اصالت برند و اعتماد بر وفاداری برند تاثیر مثبت و معنادار داشتند. به طور کلی نتایج حاکی از این است که در عصر هوش مصنوعی متغیرهای تاثیرگذار در ایجاد اعتماد و وفاداری برند، تغییر کرده است. تعامل با هوش مصنوعی صوتی با تعامل در حوزه های دیگر نتایج متفاوتی دارد و همچنین کاهش ریسک درک شده در زمان استفاده از هوش مصنوعی باعث ایجاد اعتماد نمی شود. با این حال اصالت برند در دنیای هوش مصنوعی بسیار با اهمیت است.
نقش مدیریت ارتباط با مشتری در بین المللی شدن کسب و کار
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری را در وابستگی های متقابل بین اهداف بین المللی شرکت تجزیه و تحلیل می کنیم. ما یک مطالعه ی موردی کیفی را با نگاه به گذشته برای فرآیند بین المللی سازی یک شرکت جهانی در یک کشور نوظهور ایجاد می نماییم. بر اساس داده های گسترده جمع آوری شده ، ما متوجه شدیم که روابط مشتری باعث رشد شرکت در خارج از کشور می شود، و همچنین رشد شرکت تحت تاثیر حرکات بعدی آن(مشتری) قرار دارد این در حالی اتفاق می افتد که شرکت بیش از یک بازار خارجی را در دست دارد. روابط مشتری از طریق وابستگی های متقابل بین اهداف بین المللی شرکت، آن را قادر می سازد که به طور همزمان در پنج بازار خارجی مختلف در کمتر از یک دهه به تکامل برسد. این به مفهوم جدیدی از فرایند بین المللی شدن شرکت اشاره داردکه شامل بسیاری از وابستگی های متقابل اهداف بین المللی می باشد. در این مقاله، ما پیشنهاد می کنیم که روابط با مشتری می تواند به عنوان محرک وابستگی متقابل در فرآیند بین المللی سازی شرکت نیز عمل کند. دقیقاً، ما پیشنهاد می کنیم که روابط با مشتری برخی از مسیرهای بین المللی شرکت را به وابستگی به یکدیگر سوق دهد.
تأثیر بازاریابی رسانه اجتماعی بر ارزش ویژه برند با نقش میانجی تجربه برند و مزایای رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
13 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، گسترش دانش در ارتباط با فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی و ارائه راهکارهایی برای افزایش ارزش ویژه برند از طریق فعالیت های بازاریابی در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. پارادایم اصلی این پژوهش؛ اثبات گرا، هدف؛ توصیفی، جهت گیری پژوهش؛ کاربردی و رویکرد قیاسی است. نمونه آماری تحقیق مخاطبان شبکه اینستاگرام یک شرکت فعال در صنعت مواد غذایی است که از جدول مورگان 389 نفر به به عنوان حجم نمونه تعیین شد. در این مقاله برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بازاریابی رسانه های اجتماعی با تجربه ی برند، ارزش ویژه ی برند و مزایای رسانه های اجتماعی؛ هم چنین تجربه برند با مزایای رسانه های اجتماعی و ارزش ویژه ی برند و در نهایت مزایای رسانه های اجتماعی با ارزش ویژه ی برند ارتباط مستقیم و معنی دار دارد. نتایج حاکی از آن است که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه ی برند تاثیرگذار است و توجه به ابعاد سرگرمی، بروز بودن، تعامل مشتری با رسانه ها و شخصی سازی سفارش ها در بهبود ارزش ویژه ی برند موثر است. مدیران می توانند از این یافته ها برای بهبود استراتژی های بازاریابی خود در رسانه های اجتماعی استفاده کنند
اصطکاک مالی و نوسانات بازار کار، سرمایه گذاری و جریان سرمایه در مدل استاندارد نئوکلاسیک
حوزههای تخصصی:
مدل استاندارد نئوکلاسیک پیش بینی می کند که کشورهایی که نرخ رشد بهره وری بالاتری دارند، افزایش سریع در سرمایه گذاری را تجربه می کنند سپس به دنبال این افزایش، کاهش سریع سرمایه گذاری را تجربه می کنند. این پاسخ سرمایه گذاری منحصر به فرد با شواهد تجربی متضاد است که نشان می دهد این نوع رفتار با اصول سرمایه گذاری مغایرت دارد. در این مقاله، من یک مدل تعادل عمومی مرتبط با دو کشور را ارائه میکنم که یک پاسخ سرمایه گذاری مطابق با اصول سرمایه گذاری را از حساسیت بازار کار ارائه می کند. در این مدل، من سرمایه گذاری را به بخش های تجاری و غیرتجاری تقسیم می کنم و نشان می دهم که افزایش در نرخ رشد اقتصادی یک کشور، موجب ضعف در بخش های غیر تجاری می شود که منجر به افزایش نسبی قیمت کالاهای سرمایه گذاری می شود. این ضعف و کمبود به دلیل اینکه نیروی کار نمی تواند به سرعت بین بخش های مختلف اقتصادی، به صورت مناسب تخصیص پیدا کند، ایجاد می شود. این مکانیزم دارای دو پیامد اصلی می باشد. اول، جنبش های ناشی از قیمت های نسبی منجر به متعادل شدن بازگشت سرمایه در کشور های مختلف شده بنابراین تا حد زیادی موجب کاهش سرمایه گذاری اولیه می شود. دوم این که، در حال حاضر صرفه جویی های داخلی نقش مهمی در سرمایه گذاری های مالی ایفا می کنند، و موجب ایجاد یک جنبش هماهنگ بین این متغیر ها می شود.
The Impact of Price Segmentation based on Customer Characteristics, Product Bundle or Product Features on Price Fairness Perceptions
حوزههای تخصصی:
Today, different customer’s willingness to pay alongside the maturity of data analytics has made it possible to offer segmented prices and gain maximum consumer surplus. Price segmentation is defined as a strategy in which prices are free to adjust based on the "fences" of time of purchase, place of purchase, customer characteristics, product characteristics, etc. Since strategic pricing policies are not practically possible for every single customer, each of them falls into one section. Price segmentation is based on key concepts such as "willingness to pay" and "consumer surplus". However, it also causes "price unfairness perception". Since such feeling is triggered when people compare their deal to another’s, approaches to "make difference in transactions" would be helpful. This study aims to investigate the perceived fairness in three price segmentation methods. The present research is practical in terms of purpose and is descriptive survey research in terms of research method. The statistical population of the research is 384 customers of Tehran's online stores. Data collection was done by questionnaire and data analysis by one-way analysis of variance and least significant difference method using SPSS software. Cronbach's alpha was used to assess the validity of the questionnaires. Findings indicate that the method based on "customer characteristics", has the least level of perceived fairness. The "product bundle" method has increased perceived fairness, but not much, and price segmentation based on "product features" results in the highest perceived fairness.
اثر جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند در وابستگی عاطفی مصرف کننده با نقش میانجی درک از لوکس بودن برند (مورد مطالعه: پوشاک ترکیه در اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
176 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: جذبه شخصیت برند معتبر باعث می شود که مصرف کنندگان ارتباطات عاطفی قوی، اعتماد و وفاداری بیشتری به برند داشته باشند که برند جهانی برای محصول، مواردی مانند ویژگی های روانی و اجتماعی مانند قدرت، موقعیت اجتماعی و شیوه زندگی خاص به همراه دارد. شرکت های برند لوکس، کیفیت و ارزش های خود را به گونه ای با ارزش های مصرف کننده ترکیب می کنند که باعث وابستگی عاطفی به برند شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جذبه شخصیت برند، درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده با نقش میانجی متغیر درک از لوکس بودن برند است. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، مصرف کنندگان پوشاک ترکیه در اردبیل است و نمونه آماری با فرض این که جامعه نامحدود است با استفاده از فرمول کوکران، 384 مورد محاسبه و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد است که 400 پرسشنامه به صورت حضوری در مراکز خرید پوشاک برند ترکیه در شهر اردبیل توزیع شد. برای بررسی و آزمودن فرضیه پژوهش نیز، از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل معادلات جزئی و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان می دهد که جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده تأثیر مثبتی دارد و درک از لوکس بودن هم به طور مستقیم و هم در ارتباط جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده تأثیر مثبتی ایفا می کند.
نقش رهبری تحول آفرین در عملکرد شغلی به عنوان یک هویت اجتماعی متمایز
حوزههای تخصصی:
بر مبنای تئوری شخصیت اجتماعی، این مطالعه یک مدل ارائه می کند که فرایند مزبور را از طریق رهبری تحول آفرین که بر رفتار خلاق و رفتار شهروندی سازمانی اثر می گذارد تشریح می کند. تمایز فردی و هویت گروهی بعنوان مکانیسم های شخصیت اجتماعی بیان شده اند که ویژگی های جهت گیری شخصیت فردی و اجتماعی را که اثرات مختلف از رفتار رهبری تحول آفرین روی خروجی عملکرد را تقویت می کنند، منعکس کنند. مدل با داده های یک نمونه تشکیل شده از 250 نفر کارمند خط مقدم و مدیران بلاواسطه شان که در 5 بانک در جمهوری خلق چین کار می کنند آزمون شده است. نتایج مدل سازی خطی سلسله مراتبی، مدلی را پیشنهاد می کند که به موجب آن رفتار رهبری تحول آفرین متمرکز بر گروه و تمرکز بر فرد، اثرات متمایز را روی تمایز فردی و هویت گروهی نشان می دهد. بعلاوه، تمایز فردی رابطه بین رهبری تحول آفرین متمرکز بر گروه و OCB ها را در افراد و گروه ها واسطه گری می کند. کاربردهای تئوری و عملی در تحقیقات آینده بحث شده اند.
برآورد مدیریت ریسک در بحث مدیریت پروژه شرکت های ساختمانی
حوزههای تخصصی:
برآورد و ارزیابی قابلیت مدیریت ریسک (RMC) پیمانکاران پیش از انتخاب پروژه تاثیر قابل توجهی در تحویل موفق پروژه دارد. در این مقاله قابلیت مدیریت ریسک پروژه های پیمانی بزرگراهی در نیجریه ارزیابی شده است. این پژوهش شامل مروری بر منابع موجود و بررسی پرسش نامه ای هجده پروژه نوسازی در نواحی جنوب غربی نیجریه می شود. میزان بلوغ پیمانکاران در چهار مقیاس مختلف و با استفاده از نظریه فازی ارزیابی شده است. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که میزان بلوغ مدیریت ریسک کل پیمانکاران در سطح "مبتدی" قرار دارد. همچنین مشاهده شد که میزان بلوغ پیمانکاران در RMCهای مختلف، اطلاعات تکمیلی لازم برای تصمیم گیری و انتخاب پیشنهاد (مناقصه/مزایده) برنده را فراهم می سازد.
تأثیر ویژگی های مزاجی شخصیت مشتریان و درگیری ذهنی محصولات بر ناسازگاری شناختی پس از خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر ویژگی های مزاجی مدل شخصیت مشتریان از دیدگاه کلونینجر و درگیری ذهنی محصولات بر ناسازگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نوع و ماهیت مسئله، هدف ها و فرضیه های پژوهش از نوع پژوهش توصیفی از شاخه همبستگی است. در این مطالعه ابتدا پرسشنامه از دیدگاه خبرگان امر از نظر روایی محتوا تأیید و سپس روایی سازه با استفاده از روایی مدل بیرونی نیز انجام شد. مقدار AVE تمامی متغیرها نیز بیش از 5/0 بوده است که در نهایت، روایی همگرا تأیید شد. برای سنجش پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ، امگا و پایایی مرکب محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، امگا و مقدار CR تمامی متغیرها نیز بیش از 7/0 بود؛ بنابراین پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان صنعت خرده فروشی به تعداد نامحدود است که بر اساس تعداد متغیرهای مشاهده پذیر پرسشنامه به روش احتمالی در دسترس در اختیار 234 نفر از مشتریان صنعت خرده فروشی در شهر تهران قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آموس 23 تحلیل شد. نتایج مؤید رابطه مثبت و معنادار ابعاد مزاجی آسیب پرهیزی، پشتکار و رابطه منفی و معنادار پاداش-وابستگی بر ناساسزگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. در این مطالعه رابطه نوجویی و ناسازگاری شناختی تأیید نشد. همچنین، نتایج پژوهش مؤید وجود رابطه مثبت و معنادار میان درگیری ذهنی با ناسازگاری شناختی پس از خرید است.
ارتباط بین ارزش ویژه برند و وفاداری به برند در افزایش رضایت مشتری
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیرات واسطه ای رضایت مصرف کننده بر ارتباط میان ارزش ویژه برند مبتنی برمصرف کننده و وفاداری نام تجاری در صنعت هتل ورستوران است. براساس یک نمونه از ۳۷۸ مشتری و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، پنج بعد از ارزش ویژه ، کیفیت فیزیکی،رفتار کارمندان، تجانس درونی ایده آل،شناسایی برند وتجانس شیوه زندگی ،تاثیرات مثبتی بر رضایت مصرف کننده دارند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که رضایت مشتری بطور نسبی اثرات رفتار کارکنان بین تجانس درونی ایده آل وشناسایی نام تجاری و وفاداری نام تجاری وساطت می کند. اثرات کیفیت فیزیکی و تجانس شیوه زندگی در وفاداری بنام تجاری کاملا توسط رضایت مصرف کننده فراهم شده است. اگرچه مطالعات گذشته پیشنهاد کرده اند که ارزش ویژه برند تأثیر مستقیمی بر وفاداری به برند دارد. تا جایی که ما می دانیم، هیچ مطالعه ای تاثیر رضایت مصرف کننده را بر رابطه بین ارزش ویژه برند و وفاداری به برند در صنعت هتل و رستوران بررسی نکرده است.
تبیین مدل بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
478 - 508
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ارائه مدل بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک است. این پژوهش با رویکرد کاربردیاست. از نظر ماهیت نیز در روشهای آمیخته(اکتشافی-توصیفی)، قرار میگیرد. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه آماری در بخش کمی برای انتخاب حجم نمونه، از فرمول های کوکران استفاده شد که تعداد آن برای جامعه نامحدود 384 نفر می باشد. همچنین نتایج بخش کمی نشان داد که شرایط علی بر بازاریابی بازی وارسازی؛ بازاریابی بازی وارسازی و شرایط مداخله ای و زمینه ای بر راهبردها و راهبردهای پژوهش بر پیامدها در بین مشتریان بانک سپه شهر تهران تاثیر معناداری دارد.
بررسی نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در بازاریابی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش مدل 4 پی آمیخته بازاریابی در بازاریابی اجتماعی می پردازد و این طور استدلال می کند که با توجه به پیکر بندی مجدد آمیخته بازاریابی در جریان مثلث شاخه بازاریابی و همچنین مشخصات بازاریابی اجتماعی، به یک آمیخته بازاریابی باز نگری شده، که ابزارهای آن مجدداً مشخص شده باشند، نیاز داریم. باز نگری کوتاه مدل آمیخته بازاریابی 4 پی در حوزه اصلی بازاریابی و حوزه های بازاریابی اجتماعی ارائه شده است. سپس به بررسی انتقادهای مدل 4 پی پرداخته ایم و این طور استدلال کرده ایم که مدل آمیخته بازاریابی 4 پی برای کاربرد در بازاریابی اجتماعی منقضی شده است و یک رویکرد جایگزین برای آمیخته بازاریابی اجتماعی پیشنهاد می شود. این طور فرض شده است که یک رویکرد توسعه یافته با تأکید بر استراتژی هایی مانند تفکر منطقی و فعالیت های بازاریابی اجتماعی در فرادست می تواند رویکردی مناسب تر باشد. با استفاده از آمیخته بازاریابی اجتماعی روشنفکرانه تر و بر اساس مدل 4 پی می توانیم به بازاریابی اجتماعی در حوزه پژوهشی و عملی کمک کنیم.
بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی (مورد مطالعه: بانک ملت)
منبع:
مدیریت بازاریابی هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
119 - 139
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. جامعه ی مورد پژوهش تعداد کارکنان بانک سپه خرم آباد کوکران برای جامعه محدود استفاده می شود که کل جامعه آماری بالغ بر 1500نفرمی باشد جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 306نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (405/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (360/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(421/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(081/0) تحلیل و بررسی(924/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی(080/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(429/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(130/0) ساختار بانک بر برنامه ریزی(405/0) آگاهی فرهنگی بر برنامه ریزی(359/0) ساختار بانک بر تحلیل و بررسی(177/0) آگاهی فرهنگی بر تحلیل و بررسی(226/0) ساختار بانک بر جمع آوری اطلاعات(149/0) آگاهی فرهنگی بر جمع آوری اطلاعات(099/0) ساختار بانک بر ارتباطات(566/0) آگاهی فرهنگی بر ارتباطات(171/0) برنامه ریزی بر عملکرد استراتژیک(541/0) تحلیل و بررسی بر عملکرد استراتژیک(357/0) جمع آوری اطلاعات بر عملکرد استراتژیک(804/0) ارتباطات بر عملکرد استراتژیک(758/0) در شعب بانک ملت شهر تهران، تاثیر معنادار دارند.
مقایسه فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی در مادران کودکان دارای فلج مغزی و مادران کودکان عادی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه میزان فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی با مادران عادی بود. روش پژوهش، علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل دو گروه از افراد بود؛ گروه اول مادران کودکان فلج مغزی در مراکز توانبخشی نوید عصر و امید عصر در تهران بود و گروه دوم نیز مادران کودکان عادی در مدرسه ایمان در شهر تهران بودند که از هر گروه 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه فشار مراقبتی نواک و گست 1989؛ پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، 1996 و پرسشنامه سازگاری روانشناختی آندر ری، 1989 استفاده شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش نیز از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی متغییر بالاتری نسبت به مادران کودکان عادی وجود دارد. کلمات کلیدی: فلج مغزی، کیفیت زندگی، سازگاری روانشناختی، فشار مراقبتی
رابطه بین برند و مصرف کننده و نقش آن در پشیمانی از خرید
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با توجه به گسترش مطالعه روابط مصرف کننده با برند در مراحل پس از تصمیم گیری مصرف کننده برای خرید و در شرایطی که سبب مقایسه های نامطلوب با برند های قبلی شده است، به بررسی نقش شناسایی برند مصرف کننده در پاسخ مصرف کننده به پشیمانی از خرید می پردازد. نویسندگان بر این باورند که شناسایی برند مصرف کننده بر اساس مبانی نظری پشیمانی و ادبیات ارتباط با مصرف کننده-برند، برند را از عواقب منفی پشیمانی از خرید از طریق تقویت مقررات پشیمانی مصرف کنندگان و کاهش مقابله با ناراحتی رفتاری مصرف کنندگان، ایمن می سازد. یک مطالعه تجربی با استفاده از سناریوی پشیمانی برای برندهای مورد علاقه شرکت کنندگان، از نقش حفاظتی شناسایی مشتری به وسیله برند حمایت می کند نتایج نشان می دهند که شناسایی مصرف کننده به وسیله نشان تجاری ، اثرات منفی پشیمانی از رضایت و نیت های رفتاری مصرف کننده را کاهش داده و بر رضایت بر قصد خرید دوباره/ثبت سفارش دوباره را تأثیر مثبتی دارد. یافته ها مبانی نظری پشیمانی و روابط بین مصرف کننده و نام تجاری را توسعه می دهند و دیدگاه های مدیریتی را برای توسعه راهبردهای مؤثر برندسازی تحت شرایط فشار شدید رقابتی را فراهم می آورند.
تأثیر رهبری و مدیریت در توسعه ظرفیت های کارآفرینی و نوآوری (مورد مطالعه: مراکز فرهنگی و هنری استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش قصد بر این است تا نقش رهبری و مدیریت در توسعه ظرفیت های کارآفرینی و نوآوری در مراکز فرهنگی و هنری بررسی شود. جامعه آماری شامل کلیه مراکز فرهنگی و هنری در استان اصفهان است؛ و نمونه آماری کلیه مدیران و کارکنان مراکز فرهنگی و هنری که بر اساس جدول مورگان 341 نفر به دست آمد برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که به روش نمونه گیری در دسترس میان مدیران و کارکنان مراکز فرهنگی و هنری توزیع و جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل صورت گرفت. نتایج نشان داد که رهبری بر توسعه ظرفیت های کارآفرینی تاثیر معناداری دارد؛ مدیریت بر توسعه ظرفیت های کارافرینی تأثیر معناداری دارد؛ رهبری بر نوآوری تاثیر معنی داری دارد و درنهایت تأثیر مثبت معنادار مدیریت بر نوآوری تأیید شد.
کیفیت شخصیت برند؛ از شخصیت برند پررنگ تا اختلال شخصیت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
67 - 124
حوزههای تخصصی:
از زمان توسعه ی مدل شخصیت برند آکر در سال 1997 میلادی که با نگاهی به مدل های چندعاملی شخصیت انسان در روانشناسی ارائه شد، پژوهش های پرشماری برای خلق ارزش بر اساس مدل آکر شکل گرفته است. با این وجود، به سایر مفاهیم مرتبط با شخصیت انسان در روانشناسی و کاربرد آنها برای شخصیت برند کمتر توجه شده است. در این پژوهش، با هدف توسعه ی مفهوم "کیفیت شخصیت برند"و تعریف وضعیت های آن، از مفاهیم مرتبط در روانشناسی و رواندرمانی استفاده شده است. پژوهشگران با استفاده از روش تحلیل مضمون، از 289 برش حاصل از مصاحبه های عمیق با 14 خبره و سایر منابع، 8 وضعیت کیفیت شخصیت برند (مضمون اصلی)، 10 زیروضعیت (مضمون فرعی) و 230 ویژگی وضعیت (کد) استخراج نمودند. وضعیت های کیفیت شخصیت برند حاصله عبارتند از: شخصیت مثبت؛ شخصیت منفی؛ شخصیت دووجهی؛ شخصیت پررنگ؛ شخصیت کمرنگ؛ بدون شخصیت؛ مشکل شخصیت؛ و اختلال شخصیت. وضعیت ها و ویژگی های کیفیت شخصیت برند ارائه شده می تواند دید خوبی به شرکت ها درباره شخصیت برند آنها بدهد تا در صورت نیاز، به بهبود و مراقبت از شخصیت برند خود بپردازند. همچنین می تواند مبنایی برای پژوهش های آینده باشد.
بررسی عوامل موثر بر ارتقای رفتار حرفه ای در میان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی
حوزههای تخصصی:
امروزه رفتار یکی از مباحث مهمی است که مورد توجه محققان سازمان ها و دولت های گوناگون قرار گرفته است. آنان با پرداختن به موضوع رفتار، قصد تشریح آن و ارتقای شاخص های عملکردی کارکنان و دستگاههای دولتی را دارند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثر بر ارتقای رفتار حرفه ای در میان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهر شیراز به تعداد 150 نفر می باشد و نمونه ها از بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهر شیراز انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 108 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده های کیفی در این پژوهش، شامل مصاحبه و تحلیل گفتمان ژرف و عمیق و یادداشت برداری مشاهدات و مصاحبه های نیمه ساختارمند خواهد بود. همچنین برای گردآوری داده های کمّی از پرسشنامه های خود ساخته استفاده خواهد شد. به منظور تنظیم ادبیات تحقیق از روش کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات میدانی از روش پرسشنامه و مصاحبه استفاده می شود.آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار نرم افزار spss و Smart-PLS انجام گرفت. نتایج نشان داد که مشکلات اقتصادی، تفویض اختیار، تشویق و ارتباط بالادستان بر اخلاق حرفه ای تاثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین رابطه معنادار ضمن خدمت و ارتباط با رفتار حرفه ای کارکنان تایید نشد.