فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
منبع:
کلک تیر ۱۳۷۰ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
بررسی آماری اوزان غزل های غالب دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالب دهلوی معروفترین سخن سرای قرن سیزدهم هـ.ق. در هند است. در آن سرزمین او را لسان الغیب و شهنشاه سخن می نامند . غالب 334 غزل فارسی خود را در 20 وزن سروده است؛ 85 درصد غزل های او در شش وزن پرکاربرد کل غزل فارسی و غزل سبک هندی است. به این ترتیب، بیشتر غزل های غالب مطابق معیار و شیوه های معمول زمان است؛ امّا از اوزان کم کاربرد نیز در غزل خود بهره گرفته است. قالب غزل با توجّه به ماهیّت آن پیوند عمیق تری با موسیقی دارد و نقش وزن در آن برجسته تر از دیگر قالب هاست و ما در این مقاله سعی داریم تا به معرفی آماری اوزان غزل های غالب بپردازیم. بحرهای مضارع، مجتث، رمل و هزج پرکاربردترین اوزان غزل او را شامل می شود. وزن های کوتاه در غزل غالب کمتر استفاده شده است. از ویژگی های اوزان مورد علاقه او بلندبودن، ثقیل بودن و قابلیت تقسیم به دوپاره است. وزن فاعلات مفعولن فاعلات مفعولن تنها وزن نادر غزل غالب است که 4 غزل را به این وزن سروده است.
نقش علائم نگارشی معاصر در فهم آیات قرآن کریم (بحث مورد پژوهانه: دو خط فاصله«--» و جمله معترضه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در رأس پرخواننده ترین کتاب های عصر کنونی است و با گسترش اسلام در تمامی نقاط جهان، این کتاب وحیانی مورد مطالعه ی بسیاری از مردمان جهان قرار گرفت. اقوام غیرعرب از آغاز تاکنون به دلیل عدم تسلط به زبان عربی، در فهم و خواندن آیات به نوعی با مشکلاتی روبرو بوده اند. علمای اسلامی، در قرن های نخستین، با ایجاد علائمی مانند رموز سجاوندی، تحولی عظیم در زمینه ی تسهیل خواندن آیات قرآن کریم ایجاد کردند. این رموز تمامی علائم نگارشی جدید را در برنمی گرفت و تنها محدود به برخی معدود از این علائم بود. از طرفی فهم این علائم به آگاهی از علوم تجوید و قرائت منوط است که همگان از این علوم آگاهی ندارند. بکارگیری علائمی که همه کس فهم و بین المللی باشد و شامل تمامی علائم نگارشی شود، از جمله نیاز های مبرم برای فهم آیات قرآن کریم است. یکی از این علائم نگارشی مهم فراموش شده در علامتگذاری آیات، دو خط فاصله بوده، که در ادبیات عرب معادل جمله معترضه است. این مقاله در پی ایجاد روشی آسان و شمول فهم برای خواندن و درک جملات معترضه ی قرآن کریم با استفاده از علامت دو خط فاصله (--) است. نگارندگان به روش تحلیل محتوا به این نتیجه دست یافتند که تشخیص و تمییز این نوع جملات از سایر جملات نحوی و بلاغی با استفاده از علامت دو خط فاصله، تأثیر بسزایی در فهم معنای آیات دارد.
فرهنگ لغات زبان مخفی
حوزههای تخصصی:
جلدهای دارای رقم، تاریخ یا کتیبه در مجموعه نسخه های خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
تحلیل رمان «کودک پاک کن» (طفل الممحاة) اثر ابراهیم نصرالله از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم
حوزههای تخصصی:
ابراهیم نصر الله، رمان نویس معاصر فلسطینی، در مجموعه رمان های «کمدی فلسطینی» غالباً به شکلی واقع-گرایانه توجه خویش را به موضوع فلسطین و سرنوشت مصیبت بار مردم این سرزمین معطوف نموده است، اما او در یکی از رمان های این مجموعه، به نام: «طفل الممحاة» (کودکِ پاک کن)، شیوه ای متفاوت در پیش گرفته و در آن، برخلاف دیگر آثارش، از الگوی واقع گرایانه در روایت و پیرنگ حوادث پیروی نکرده است، وی در این رمان. حوادث فرا واقعی را در بستری از واقعیت ها ارائه نموده و پیرنگ رمان را بر آن ها استوار ساخته است. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی این رمان را از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که نویسنده درتلاش به منظور ایجاد هماهنگی میان مضمون و فرم، ابتکاری نو در رمان معاصر عربی به خرج داده است. او با این اثر، میان باورهای عامیانه مردم با رئالیسم جادویی پیوندی هنری ایجاد نموده است.
مشرب عرفانی غزل (مرور بر مجموعه آثار مهدی جهاندار)
منبع:
شعر شهریور ۱۳۸۷ شماره ۶۰
حوزههای تخصصی:
تحلیلی ساختگرایانه بر قصة امیرارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختگرایی در زمینة داستان بیشتر به بررسی عنصر روایت می پردازد. روایت شناس ساختگرا درصدد تدوین ساختار منسجم و واحدی از حوزه های گوناگون داستان است. نوشتة حاضر، مطابق برخی نظریات ساختگرایی که در متن آمده است به بررسی ساختار قصة امیرارسلان، آخرین بازماندة مهم نسل قصه های بلند عامیانة فارسی می پردازد. با توجه به دیدگاه ژرار ژنت، ساختار قصة امیرارسلان در دو سطح «روایتگری» و «روایت» جای بررسی دارد. در سطح روایتگری، ابتدا نقیب الممالک، روایتگر امیرارسلان معرفی گردیده و سپس از زاویه دید روایت در این قصه بحث شده است. در سطح روایت، نخست ساختار روایی قصه بررسی و سپس شباهت و تفاوت آن با دیگر قصه های بلند عامیانه ذکر شده است. در بخش دوم از سطح روایت، به ساختار نحوی قصه اشاره شده و کوشش شده است نقش اشخاص در قصه و اعمال و حرکاتشان در فشرده ترین شکل ممکن خلاصه شوند و طرحی چکیده وار از این قصه عرضه شود.
نامه های نامی مولانا عبدالرحمن جامی
حوزههای تخصصی:
منشأ عروض فارسی
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختاری زبان حماسی در طومار جامع نقالان معروف به هفت لشکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به مثابة شکل دهندة ساختمان داستان در تحلیل ساختار آن اهمیت ویژه ای دارد. براساس این دیدگاه، ساختار زبان و چگونگی کاربرد و ارتباط زیبایی شناسی و فرازبانی، نوع آن را در ارتباط با مضمون کلی اثر مشخص می سازد. زبان حماسی- که یکی از ارکان اساسی این متون است - قابلیت های ساختاری همچون به کارگیری کلمات، نحو کلام، لحن متناسب با فضا و حس حماسی در سطوح مختلف آوایی، لغوی و غیره را دارد.
در ادب شفاهی نیز افزون بر زبان ساده و یکدست قصه ها، حضور نقالان و سخنوران و دخل و تصرف آنان با ورود عناصر جدید در تدوین طومارها، سبب شده است تا بیش از پیش زمینة استفاده از ظرفیت های زبان حماسی در پیوند با مضمون اصلی طومارها افزایش یابد. هفت لشکر نیز ازجمله طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که زمان کتابت آن به 1292ق بر می گردد. این اثر در اصل نام یکی از نبرد– روایت های مشهور نقالی است که به سبب شهرت بر یکی از طومارهای جامع نقالان نهاده شده است.
در این مقاله باتوجه به مضمون کلی هفت لشکر، ساختار حماسی آن در دو سطح آوایی و نحوی بررسی شده است. استفاده از واج های انفجاری- انسدادی و ساختمان هجای کشیده در کنار کاربرد پربسامد مصوت کوتاه در سطح آوایی، وجود فضا و حس حماسی را برای خواننده بیشتر ملموس ساخته است. در ساختمان نحوی کلام نیز، تقدم فعل و جابه جایی دیگر ارکان جمله، هم نشینی عناصر هم نقش، فضاسازی با بهره گیری نقال از لحن نمایشی، شگرد های کلامی- حرکتی و تکنیک های شفاهی از جمله عناصر شکل دهنده زبان حماسی هفت لشکر است. همچنین، ویژگی های موسیقایی نقل شفاهی، همچون ارتفاع صوت و کاربرد مصوت های بلند و کشیده در پایان جملات سؤالی و ندایی به افزایش آهنگ خیزان کلام و در نهایت زبان حماسی آن منجر شده است.
سیاه قلم کاران گمنام عهد ناصری (میرزا نصرالله.مصطفی)
حوزههای تخصصی:
جلوه هایی از عشق مدرن در شعر رمانتیک معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق فردگرا از اساسی ترین مضامین در شعر رمانتیک است. تجدد گرایی که از دوره ی پهلوی در ایران نهادینه می شود این مضمون را نیز تحت الشعاع خود قرار می دهد و به تبع آن، برخی از شاعران دچار نوگرایی در این حوزه می گردند. نیما یوشیج، نادر نادرپور و فروغ فرخزاد از شاعران رمانتی سیسم فردگرا در عصر پهلوی هستند که عشق، در اشعار آنها بسیار برجسته است. نویسندگان، به شیوه ی تحلیل محتوا، ضمن بیان ماهیت عشق، جلوه هایی از عشق مدرن را در سروده هایشان برشمرده و مورد تحلیل قرار داده اند. مهمترین این جلوه ها عبارت است از: برخورد طبیعی با عشق و معشوق و رو آوردن به معشوق طبیعی، نقد عشق کهن، توجه به معشوق درونی (اثیری و افسانه ای)، نقد عشق کهن، اروتیسم، عقده ی عشق، صراحت گفتار در عشق ورزی به مرد، توهم معشوق، مغازله با طبیعت و عشق آزاد.
«همزه»، «الف»، «و»، «ه»، «ی»
حوزههای تخصصی:
نماز ستون دین و نزدیکترین راه به حق است؛ برپا داشتن آن با حضور قلب، موجب دست یابی به گنج های اسرار و حقایق الهی و در نتیجه سبب تقرب به معشوق سرمدی است.
نماز بهترین و کارآمدترین سلاح نبرد با ابلیس و خدعه های اوست. نماز بدرقه آدمی است تا وی را از چنگالِ دیو نفس برهاند و نخستین پیمان بندگی وی با حق را تجدید کند.
فریضه ای که حضرت رسول(ص) آن را «قره العین» خویش شمرده دارای چنان شان و فضیلتی است که برگزاری حتی دو رکعت از آن بر دنیا و امتیازات آن برتری دارد و ترک آن موجب انهدام دین می شود.
مولوی که از سخنوران نامی عرفانی است، برای نماز ظاهر و باطنی قایل است که نمازگزار با توجه به قابلیت خویش و درک حقیقت آن می تواند به اهداف نماز دست یابد و ماجور حق شود.
او نماز عاشقانه را بر نماز زاهدانه اَولی می داند؛ چه زاهد با پای تن و به کندی راه وصال می سپرد؛ ولی عارف با پر و بال عشق هر دم به ساحت محبوب نزدیک می شود.
وی پاک کردن درون را از پندارهای بازدارنده و اَصنام هوا و هوس، ضرورت راه تعالی می داند و با تکیه بر آیات شریف معتقد است که علاوه بر آدمی و پری، حیوان، گیاه و جماد نیز به ذکر و ستایش حق می پردازند؛ لیکن گوش دل باید گشود تا نغمه های پر شور توحیدی آنها شنیده شود.
این پژوهش رویکردی به تجلی عارفانه نماز در آثار مولانا دارد، خاصه بر ابیاتی از مثنوی که بر پایه آیات قرآن کریم و احادیث شریف بنا شده اند؛ همچنین نگارنده در طی این پژوهش نیم نگاهی دارد به سخنان عارفان بویژه آنان که از مقتدایان و پیشروان مولوی محسوب می شوند.