فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها پس از گذار از مرحله تکوین، بارها بازخوانی و بازآفرینی می شوند. بازآفرینی مضامینِ اساطیری در پویانمایی، گونه ای از اقتباس در آفرینش های هنری است. قابلیت های روایی، تصویرسازی، حضور عناصر داستان و مضمون های مرتبط با هویت یابی در اسطوره ها، فرصتی در اختیار نویسندگان و تهیه کنندگان صنعت فیلم سازی می گذارد تا پویانمایی هایی گیرا برای مخاطبان معاصر بسازند. بررسی چگونگی بازتولیدِ اسطوره ها در فیلم، موضوعی بینارشته ای و از حوزه های پژوهشی در ادبیات تطبیقی است. در مقاله حاضر کوشیده ایم تا بازآفرینی مضامین اسطوره ای را در پویانمایی ربات وحشی ((The Wild Robot, 2023 نشان دهیم. با توجه به چندبعدی بودن بن مایه های اساطیریِ این فیلم، برای تحلیل متن، هم از نظریه "زمان چرخه ای" و "فضای مقدس" میرچا الیاده و هم از نظریه "سفر قهرمان" کمبل بهره برده ایم. این پویانمایی توانسته است مضامین اسطوره ای "گایا"، افسانه آفرینش "آدم" و ماجرای "کشتی نوح" را ضمن ایجاد فضای سرگرمی به مخاطبان رده های سنّی پایین تر منتقل کند. یافته های پژوهش نشان می د هد، کنشگران رسانه ای که دغدغه های فرهنگی دارند با گزینش کهن الگوهای اساطیری، می توانند بخش های مهمی از باورهای فرهنگی و دینی را در قالب پویانمایی، بازتولید و بازتفسیر کنند و به این ترتیب، تأثیر به سزایی در احیای روایت هایی داشته باشند که نسل جدید مخاطبان، کمتر به سراغ آن ها می روند.
نوستالژی فردی در اشعار گروس عبدالملکیان و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
172 - 189
حوزههای تخصصی:
نوستالژی همان احساس اندوه هنگام یادآوری گذشته است، و اشعاری که به نوعی حسرت بازگشت به دوران گذشته را نمایان می کند، نوستالژیک محسوب می شود. گروس عبدالملکیان و احمد مطر از شاعران معاصر ایران و عراق هستند که به دلیل شرایط خاص زندگی شخصی و اوضاع زمانه مسلط بر دوره آنان، نوستالژی در اشعارشان انعکاس ویژه ای دارد که با تأمل در آن می توان به شناخت روشن تری از اشعار آنها دست یافت. آنها از نوستالژی به عنوان ابزار هنری خاصی برای بیان عواطف، احساسات، حسرت ها و اندوه های خود استفاده کرده اند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی و مقایسه نوستالژی فردی در اشعار گروس عبدالملکیان و احمد مطر می پردازد. یافته ها نشان می دهد که اشعار گروس و مطر در حیطه نوستالژی فردی، شامل این مضامین می باشد: نوستالژی برای خاطرات دوران کودکی، نوستالژی برای از دست دادن دوستان، نوستالژی برای نزدیکان، نوستالژی برای معشوق، نوستالژی برای غربت درونی. بررسی نوستالژی فردی در اشعار این دو شاعر، نقش مهمی را در درک ملموس شعر آنها و شناخت روحیات شخصی و اوضاع زمانه شان ایفا می کند.
پیر شفابخش (طبقه بندی انواع شفابخشی در مقامات شیخ احمد جام براساس مقامات ژنده پیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمیختگی قدرت روحی و شفابخشی در بسیاری از اسطوره ها، ادیان و عرفان به چشم می خورد؛ در شفابخشی، انسان مقدّسی با قدرتی فراطبیعی و قدسی به درمان بیماران می پردازد. در عرفان اسلامی، اولیا و مشایخ مدعی امر شفابخشی شده اند. شیخ احمد جام یکی از مشایخی است که شفابخشی جزو مهم ترین کرامت های وی بوده است که در نوع خود و در متون عرفانی برجسته شده است؛ افزون برپربسامد بودن شفابخشی های وی، گوناگونی شیوه ها نیز باعث شده است تا از جنبه ها و ابعاد مختلف (تقابلی) بررسی شوند؛ این پژوهش با روش طبقه بندی ویژگی ها و به صورت توصیفی تحلیلی در دو بخش پربسامد و کم بسامد، با توجه به نظریه های اسطوره ای وتاریخی انواع شفابخشی را بررسی کرده است. گونه های پربسامد شامل شفابخشی در زمان حیات شیخ، شفای جسمانی، مستقیم، فردی، شفای بیماری های جسمی و شفای انسان و گونه های کم بسامد برگرفته از شفابخشی پس از وفات شیخ، شفای گروهی، شفای حیوان و شفای بیماری های روحی است. احمد جام هجده نوع بیماری را شفا داده است. درمان مفلوجان، نابینایان، دیوانگان، مداوای حیوان رنجور نیز جزو کرامت های شیخ الاسلام بوده است. او برای شفابخشی از هفده روش استفاده می کرده که در میان آن ها استفاده از آب دهان ، لمس درمانی، دعا کردن و توبه درمانی پرتکرارترین روش ها بوده است.
خوانشی از آسیب های اجتماعی در داستان های اقلیمی رسول پرویزی و نسیم خاکسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
92 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با این پیش فرض که بررسی ادبیات و فرهنگ عمومی جامعه می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی و تحلیل آسیب های اجتماعی هر دوره مورد استفاده قرار گیرد و به درک بهتر دلایل ایجاد و راه های مقابله با این آسیب ها کمک کند، با رویکردی توصیفی – تحلیلی، به بازخوانی آسیب های اجتماعی در داستان های اقلیمی رسول پرویزی و نسیم خاکسار می پردازد. پرویزی در «شلوارهای وصله دار» و «لولی سرمست» به مسائل و مشکلات اجتماعی حوزه روستایی اقلیم جنوب پرداخته است؛خاکسار نیز در داستان های «گیاهک» و «نان و گل» به مسائل و مشکلات اجتماعی حوزه دریایی اقلیم جنوب توجّه دارد. یافته ها نشان می دهد که هرچند هر دو نویسنده با توجّه به تفاوت های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی حوزه خود ، به نوع خاصی از آسیب های اجتماعی پرداخته اند، اما هر دو با نگاهی انتقادی و واقع گرایانه به آسیب های اجتماعی تلاش کرده اند تا با ارائه تصویری دقیق از این مشکلات، به آگاهی بخشی در جامعه کمک کنند. برخی از این آسیب ها مانند ارتباط های نامشروع، اعتیاد، کودک آزاری، دزدی و کمبود امکانات بهداشتی در هر دو اقلیم دیده می شود. آسیب های مختص حوزه دریایی شامل طلاق، بیوه گی و بی پناهی زنان، خودکشی و قاچاق است. در حوزه روستایی نیز خرافه گرایی، عشوه گری زنان، تنوّع طلبی مردان و چندهمسری به عنوان کژروی ها و آسیب های اجتماعی مطرح شده اند؛ لذا می توان نوع اقلیم را در پدید آوردن برخی از انواع آسیب ها و معضلات اجتماعی مؤثر دانست.
معرفی و بررسی نام آواهای فارسی وعربی در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
105 - 127
حوزههای تخصصی:
نام آوا (اسم صوت) از مقوله اسم است. به صداهای طبیعی و غیر طبیعی پیرامون انسان اطلاق می گردد. از عناصر زنده و پویای زبان است و متعلّق به هر قوم و ملّتی است که از زبان استفاده می کند. شهاب الدین محمد زیدری نسوی مؤلّف نفثهالمصدور (قرن هفتم)، درکنار جلوه های بلاغی فراوان از ظرفیت های زبانی (نام آواها) در این اثر بسیار استفاده نموده است. نفثهالمصدور به دلیل آمیختگی با زبان عربی از نام آواهای متعدّد عربی نیز در کنار نام آواهای فارسی بسیار بهره مند گردیده است. در پژوهش حاضر ابتدا نام آواهای فارسی و سپس عربی معرفی شده است، سپس تأثیرشان بر متن تحلیل گردیده است. هدف از پژوهش، با توجه به بسامد چشم گیر نام آواهای فارسی و عربی، تأثیر و جایگاه آن ها در یک متن ادبی- تاریخی است. نام آواهای عاطفی و غیر عاطفی در این متن به منظور توصیف حوادث تاریخی، مصائب و شکواهای فردی- اجتماعی استفاده شده است که بر فضاسازی، عینیت بخشی، تجسّم حوادث تاریخی و انتقال مفاهیم بثّ الشکوی تأثیر بسیاری گذاشته است. نام آواهای غیرعاطفی شامل اسامی حیوانات و صدای آن ها، مظاهر طبیعت، اشیاء و نیز اصواتی با منشأ انسانی هستند. افزون بر این استفاده از نام آواهای متفرقه فراوان فارسی و توالی نام آواهای عربی با منشأ اصوات انسانی، بر تأکید نویسنده و تأثیرگذاری این ظرفیت زبانی صحه می گذارد.
خوانش شالوده شکنانه و برداشت ایدئولوژی های جدید «بررسی وتحلیل دو قصیده از محمد الماغوط و احمد شاملو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
43 - 62
حوزههای تخصصی:
ژاک دریدا تحت تأثیر رویکرد عدم قطعیتی که در قرن بیستم پدید آمده بود دست به ارائه رویکرد شالوده شکنانه در غرب زد. بعد از آن که نقد نو توانست سیطره مناسبات خارجی برمتن را از بین ببرد و خود متن و شکل و ساختار آن را به عنوان مباحث اصلی نقد مطرح کند، توجّه همه ناقدان معطوف متن گشت وکمتر کسی به خود خواننده ومخاطب متن اهمیت می داد. ولی دریدا با مطرح نمودن نظریه خود برای خواننده نقش اساسی در نظر گرفت و بدین شکل شاهد نقد خواننده محور گشتیم. در کنار این موضوع نفی حضور معنا در متن نیز منجر به برداشت های متفاوت از متن می شود. از این رو در این جستار با از بین بردن شالوده دو قصیده «مسافر عربی فی محطات السماء» از« محمد الماغوط» وقصیده « لعنت» از« احمد شاملو» به روش توصیفی- تحلیلی متوجه شدیم که علاوه بر ایدئولوژی های مدنظر این دو شاعر می توان ایدئولوژی های مختلفی را برداشت کرد. برای نمونه هردو شاعر در قصیده های خودشان به دنبال آن بودند که عدم تغییر وتحول در جامعه را مورد نقد قرار بدهند و مخاطبان خود را به ایجاد تغییر تشویق نمایند، ولی با رویکرد شالوده شکن توانستیم ساختار اصلی این دوقصیده را بر هم بزینم و ایدئولوژی اصلی را از بین ببریم و ایدئولوژی های دیگری را جایگزین آن کنیم.
تحلیل میدان های فقر، خوف و رجا در صد میدان خواجه عبداالله انصاری و مقایسه آن با التعرف لمذهب أهل التصوف، رساله قشیریه و کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
95 - 104
حوزههای تخصصی:
صد میدان خواجه عبدالله انصاری از متون مهم عرفانی است که مراحل سلوک را به صورت ساختاریافته برای سالکان مبتدی تدوین کرده است. این پژوهش، به روش تحلیلی تطبیقی، سه میدان فقر، خوف و رجا را در این اثر بررسی و با التعرف لمذهب أهل التصوف، رساله قشیریه، و کشف المحجوب مقایسه کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هرچند این مفاهیم در آثار بررسی شده، مشترک هستند، اما تحت تأثیر رویکردهای عرفانی، زمینه های اجتماعی و اهداف نگارش آثار، تفاسیر متفاوتی یافته اند. خواجه عبدالله انصاری با نگاهی ساختارمند و سلوکی، این مفاهیم را طبقه بندی کرده است. قشیری آن ها را در چارچوب اخلاق و شریعت، مستملی بخاری با رویکرد فلسفی و کلامی، و هجویری به صورت ترکیبی از نظر و سلوک عملی بررسی کرده اند. این مطالعه نشان می دهد که مفاهیم عرفانی در تصوف تحول یافته اند و هر مؤلف، متناسب با شرایط فکری و اجتماعی زمانه خود، تفسیری متفاوت از آن ها ارائه داده است.
داستان نویسی از زبان حیوانات در ادبیات عربی و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
59-80
حوزههای تخصصی:
داستان نویسی از زبان حیوانات – منثور و منظوم – یکی از گونه های ادبی است که از دیرباز در ادبیات ملت های کهن مورد توجه بوده است. داستان های ایسوپ (ازوپ) در غرب و کلیله و دمنه در شرق از کهن ترین این داستان ها به شمار می روند. چگونگی راهیابی کلیله و دمنه از هندوستان به ایران در دوره پیش از اسلام و ترجمه آن به زبان عربی در سده های نخستین اسلامی برای همگان آشناست. در این پژوهش به تأثیر و تأثر زبان عربی و فارسی از یکدیگر در این گونه ادبی پرداخته شده و نمونه های گوناگون آن را در ادبیات هر دو ملت از روزگاران کهن تاکنون بیان شده، شاعران و نویسندگان ایرانی و عرب به گونه ای برجسته از این نوع ادبی برای بیان مضامین تعلیمی و اخلاقی وام گیری کرده اند. از نمونه های این ادیبان در ادبیات عربی می توان از احمد شرقی، محمد عثمان جلال و توفیق حکیم نام برد و از میان ادیبان ایرانی علاوه بر مرزبان بن رستم، سنایی، عطار و مولوی می توان از محمد حسن خان اعتماد السلطنه، پروین اعتصامی و ایرج میرزا نام برد.
معناشناسی معناهای ضمنی چند واژه عربی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
زبان شعر حافظ بسیار ظریف، هنرمندانه و همچنین اثرگذار و شاعرانه است. واژگانی که حافظ برمی گزیند و به شعر می آورد از ظرفیت معنایی بسیاری برخوردارند. او، واژگان را در چنان بافتی قرار می دهد که کلمه در آن شکوفا می شود و معناهای سایه وار متکثری را تداعی می کند. واژه های عربی غزل های او نیز به تمامی این ویژگی ها را دارایند. این واژگان از طرفی، به خاطر اینکه در زبان دیگری ریشه دارند، قابلیت خلق آشنایی زدایی را در شعر فارسی دارند. از طرف دیگر، بسیاری از این واژگان از متون و فرهنگ اسلام، وارد زبان شعر حافظ شده اند. ازاین رو، آن ها ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در سیاق شعر حافظ، به زیباترین شکل ممکن متبلور می شود. واژگان عربی در شعر او، به شکلی در بافت نشسته اند که هاله معناهای بسیاری از آن ها به ذهن می آید. در این اثر سعی شده معناهای سایه وار و ضمنی این واژگان کشف شود و در ضمن آن، زبان شعر حافظ، زیبایی ها و ژرفای آن نمایانده شود. واژگان عربی حافظ، در قیاس با مترادف های فارسی و دیگر هم معناهای عربی شان، بار معنایی عاطفی بیشتری دارند. برخی از آن ها، از جمله واژگان اضدادند. برخی دیگر، واژگان قرآن اند و به طور هم زمان هم معنای مرکزی واژه و هم معنای واژه در بافت قرآن را به ذهن تداعی می کنند. برخی از واژگان عربی، معناهای هاله واری را به ذهن می آورند. این معناها برخاسته از هم نشینی حروف و اصوات کلمه است که عمدتاً معنای مرکزی واژه را تأکید می کنند.
بررسی ساختار معنایی روایت های حماسی و اساطیری ایران، هند، یونان و بین النهرین بر پایه نردبان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
263 - 282
حوزههای تخصصی:
الگوی «نردبان معنایی» که از مربع های معنایی متوالی تشکیل شده است، مراحل تولید معانی موجود در ژرف ساختِ روایت را از معنای اولیه تا معنای نهایی، به تصویر می کشد؛ به گونه ای که این معانی از حالت ایستایی در مربع معنایی گریماس عبور کرده و شکلی پویا یافته اند. در این مقاله برای اثبات این مسئله، به تجزیه وتحلیل چند روایت در ژانر حماسی و اساطیریِ ایران، هند، یونان و بین النهرین پرداخته شده است تا با بررسی معانی موجود در ژرف ساختِ روایت ها، ویژگی پویایی معنا در نردبان معنایی و ساختار معنایی این روایت ها بررسی شود. پس از تجزیه وتحلیل روایت های «ضحاک»، «فرود»، «رامایانا»، «گیل گمش» و «اودیسیوس»، مشخص شد که فرایند نردبان معنایی به کمک مربع های معنایی متوالی، معانی موجود در ساختار روایت را به شکلی پویا و سیال به نمایش می گذارد و در ژانرهای مختلف، قابل تطبیق و اجراست. همچنین با نردبان معنایی می توان الگوی طرحِ حرکت فاعلِ روایت در مسیر دستیابی به هدف را به وضوح مشاهده کرد و ساختار معنایی این روایت ها را بررسی و ترسیم کرد.
تحلیل و تطبیق اسطوره دئنا در ارداویراف نامه و کمدی الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور ها و تفکرات یک تمدن، در اسطوره ها، کهن الگو ها و در پی آن، در ادیان آن کشور نمود داده می شود و به تدریج به هویت مردم آن کشور تبدیل می شود . دین زرتشتی یکی از ادیان کهن ایرانی است که در تاریخ شکوفایی ایران نقش بسزایی داشته است. در این پژوهش ابتدا به دئنا (دین)، یکی از قوای تشکیل دهنده انسان از منظر دین زرتشتی پرداخته و در ادامه با دنیای معنوی ارداویراف نامه و کمدی الهی دانته آلیگیری تطبیق و تحلیل می شود. تاکنون متون و کتب متفاوتی درمورد دئنا، در موقعیت های جغرافیایی متفاوت نوشته شده است که نشان می دهد این ایزدبانو در مکان های مختلف از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. از جمله این کتاب ها می توان به ارداویراف نامه اشاره کرد که کمدی الهی شباهت بسیاری به آن دارد. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به تعریف دئنا می پردازد و نقش این اسطوره را در کمدی الهی و ارداویراف نامه بررسی می کند و در پایان به این نتیجه می رسد که دانته، از ظهور ویرژیل تا لحظه خداحافظی بئاتریس و دانته، به شیوه تمثیلی از دئنا و چیستا استفاده کرده و ویژگی های دئنا را به بئاتریس و ویژگی های چیستا را به ویرژیل تعمیم داده است.
بررسی تطبیقی نقش بونصر مشکان با گودرز کشواد در دستگاه حکومتی بر مبنای نظریه روان شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
40 - 58
حوزههای تخصصی:
دو اقیانوس ادب فارسی، تاریخ بیهقی در نثر و شاهنامه در نظم فارسی شاهکارهای ابوالفضل بیهقی و ابوالقاسم فردوسی نمایان گرِ تاریخ درخشان ِقدمتِ ایران در پهنه ی گیتی است. این جستار بر آن است تا دو مروارید گران بها از این دو اقیانوس ادب فارسی را صید کرده و ضمن معرفی کوتاهی از این دو صید ارزشمند، شباهت های نقشی که در جایگاه خود ایفا کرده اند را بررسی و واکاوی نماید. در هر دوره ای در تاریخ در رأس هر حکومتی افراد مثبت و منفی وجود دارند که دارای منصب و مقامی هستند و نگارنده بر آن است تا افرادی که نقش مثبت در دستگاه حکومتی داشته اند را با هم مقایسه نماید. روش انجام این پژوهش روش تحلیلی توصیفی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای است که بر مبنای نظریه ی روان شناسی سیاسی به بررسی و مقایسه ی ویژگی های شخصیتی موثر در عملکرد سیاسی بونصر مشکان در متن کتاب تاریخ بیهقی و گودرز کشواد در متن شاهنامه ی فردوسی می پردازد. نتایج اولیه حاکی از آن است که هر دو شخصیت دارای هوش سیاسی بالا و وجدان کاری خوبی بودند و از حق پذیری، تواضع، فروتنی و امانت داری بالایی برخوردار بودند که مجموع این خصایص شخصیتی کمک شایانی به پیشبرد اهداف سیاسی هر دو شخصیت داشته و سبب شده است همکاری هر دو شخص در اداره ی امور مملکت به شکل سازنده ای موثر و مفید باشد.
تحلیل رفتار متقابل شخصیت «TA» در رمان «ما تَبَقَّی لَکُم» اثر غسّان کنفانی و «شما که غریبه نیستید» اثر هوشنگ مرادی کرمانی بر اساس نظریه شخصیت اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تحلیل رفتار متقابل شخصیت TA یکی از نظریات مطرح در عرصه روانشناختی شخصیّت می باشد. اریک برن به عنوان برجسته ترین نظریه پرداز در این حیطه شخصیت انسان ها را بر سه جنبه والد، بالغ، کودک استوار می داند که هنگام برقراری ارتباط با افراد دیگر در شخصیت وی پدیدار می گردد. این دانش با ادبیات رابطه بسیار تنگاتنگی دارد بویژه ادبیات داستانی که رفتار شخصیت های اصلی داستان را تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی به نیکوترین شکل بیان می کند. رمان ما تبقی لکم اثر غسان کنفانی بیانگر شرایط بغرنج یک خانواده جنگ زده فلسطینی است که دچار از هم پاشیدگی و بحران شده است. هوشنگ مرادی کرمانی با رمان شما که غریبه نیستید موضوع رنج ها و ضربات عاطفی دوران زندگانی خود از کودکی تا بزرگسالی را به تصویر می کشد. هدف از این تحقیق، تبیین زوایای پنهان بافت متنی هر دو رمان و آشکارسازی روابط سلطه جویانه و مستبدانه شخصیت های اصلی هر دو رمان نسبت به یکدیگر می باشد. در این جستار ادبی با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای نظریه اریک برن شخصیت های دو رمان مذکور را بررسی و تحلیل نموده و مؤلفه های یکسان شان را تطبیق می دهیم.
مضامین مشترک در ادبیات جنگ فارسی و عربی (رمان های «زمین سوخته» اثر احمد محمود و «فهرس» اثر سنان أنطون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
104 - 127
حوزههای تخصصی:
ادبیات متأثر از مقتضیات اجتماعی و اوضاع و احوال زمان است. هنگامی که کشوری آماج حمله بیگانگان و استعمارگران می-شود، مقاومت و مبارزه مردم با دشمنان در آثار ادبی نیز بازتاب می یابد. در این میان، حمله عراق با همراهی کشورهای غربی به ایران و حمله آمریکا به عراق، دو مقطع مهم در تاریخ این دو کشور است. هنرمندان و ادیبان همگام با دیگر مردم این دو کشور و در قالب ادبیات پایداری سعی کردند مظلومیت مردم خود را در جریان این دو تهاجم بیان کنند. رمان زمین سوخته اثر احمد محمود جزو اولین آثار ادبی است که به حمله عراق به ایران پرداخته است. از سوی دیگر، رمان فهرس اثر سنان أنطون به قصد فراموش نشدن عراق قبل از جنگ آمریکا و زنده نگهداشتن آن در یادها با شیوه روایی جدید نوشته شده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، مضامین مشترک این دو رمان بررسی شد. توصیف خرابی ها و ویرانی هایی که در پی حمله دشمن به وجود آمده، بیان رنج و درد و اضطراب و ترس مردم، انتقاد از سیاست مداران و دولتیان، انتقاد از سیاست های استعماری آمریکا، دشمن ستیزی و دعوت به مبارزه و ایستادگی در مقابل فتنه های دشمن، از مضمون های مهم این آثار است.
بالندگی کیمیای اسلامی - ایرانی حسن بن زاهد در فضای مساعد علمی و فرهنگی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
231 - 246
حوزههای تخصصی:
حسن بن زاهد کرمانی، کیمیاگر، در سال 723 هجری، هم زمان با فرمانروایی ابوسعید بهادر ایلخانی در ایران، به هند مهاجرت کرد و در سایه حمایت سلطان محمد بن تغلق، آثار کیمیایی ارزشمندی را پدید آورد. در این مقاله، به منظور ارزیابی چندوچون تأثیر فضای علمی و فرهنگی هند بر اندیشه و آثار کرمانی، نخست به روش توصیفی-تحلیلی، به مقایسه کیمیاگری هندی و محتوای آثار حسن بن زاهد پرداخته شده و نشان داده می شود که وی از کیمیای هند تأثیر نپذیرفته است. ملاحظه فهرست منابع مورد استفاده وی که در قالب یک تذکره موجود است نیز همین نتیجه را تأیید می کند. در ادامه، شواهدی از متن آثار حسن بن زاهد ارائه خواهد شد که نشان می دهد او صرفاً از فضای مساعد فرهنگی و اجتماعی هند و به طور خاص، حمایت سلطان محمد بن تغلق بهره مند شده؛ درحالی که معلومات کیمیاگری خود را، پیش تر در ایران آموخته بوده است. به این ترتیب، حسن بن زاهد و آثار کیمیاگری او را می توان ثمره مراودات فرهنگی ایران و هند در ادوار گذشته به شمار آورد؛ حال آنکه محتوای علمی آثار او بی تأثیر از علم هندی بوده است.
بررسی مقولات فرهنگی درترجمه عربی داستان کوتاه جشن فرخنده جلال آل احمد براساس نظریه نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
129 - 147
حوزههای تخصصی:
ترجمه متونی که واژه ها، اصطلاحات عامیانه و مسائل فرهنگی، اجتماعی و... زبان مبدا را در خود جای داده است، نیازمند مطالعه فراوان وآگاهی مترجم است؛ زیرا ترجمه این متون با چالش هایی همراه است. با نقد ترجمه ها می توان برخی مشکلات ترجمه این متون را برطرف نمود. نظریه ای که در این جستار برای نقد مقولات فرهنگی در ترجمه به کارگرفته شده ، نظریه نیومارک است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به نقد ترجمه عربی داستان کوتاه جشن فرخنده از مجموعه پنج داستان نوشته جلال آل احمد براساس نظریه نیومارک پرداخته شده است. در این ترجمه از هجده راهکار پیشنهادی نیومارک در ترجمه عناصر فرهنگی، معادل فرهنگی از بسامد بالایی برخورداراست و ازمقولات فرهنگی معرفی شده درنظریه مذکور، فرهنگ مادی، بیش ترین نمونه را درترجمه یاد شده دارد. نکته قابل ذکر این است که مترجم در ترجمه بعضی عناصر فرهنگی، گاهی به نوشتن معادل های اشتباه روی آورده است که در پژوهش پیش رو با توجه به نظریه نیومارک برای ترجمه بعضی از این عناصر، ترجمه هایی پیشنهاد شده است. نتایج با کمک جدول و نمودار نمایش داده شده است.
بررسی تحلیلی نور و ضدّنور در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
13 - 40
حوزههای تخصصی:
نور یکی از زیباترین شگفتی های جهان خلقت و از بحث برانگیزترین مسائل بنیادی در فلسفه و عرفان اسلامی است. از آن جا که عالمِ عرفان عرصه پیدایش اضداد است؛ توجه به ضدّنور و مصادیق آن نیز، برای تکمیل رسالت سالک در اتّحاد با نور مطلق، ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به تبیین اندیشه های دینی و اشراقی سنایی در رابطه با تقابل نور و ضدّنور، در مثنوی حدیقهالحقیقه پرداخته است. بر این اساس؛ مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که استدلال ها و تفسیرهای سنایی از نور، بیشتر ناظر بر کدام جنبه از جلوه گری نور است و موانع و اضداد نور را در مسیر سلوک چگونه می توان شناخت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که حکیم سنایی اشراف کامل به مبحث نور، از منظر دین و عرفان داشته و در سایه مصادیق حسی و انتزاعی نور و اضداد آن، از هدایت و آگاهی با رمز نور؛ و از گمراهی و غفلت با رمز ضدّنور یاد کرده است. همچنین وی پیامبر اکرم (ص)، انبیاء، اولیاءالهی، قرآن، دل و عقل را از منابع مهم کسب نور معرفی کرده و سرمنشأ نور آن ها را ذات اقدس الهی می داند.
عرفان و جهان پسامدرنیستی؛ تحلیلی ازبازنمایی امر معنوی در رمان تاریخ سری بهادران فرس قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوربه جهان معنا ازدل مشغولی های دیرین انسان بوده است. با وجود تحولات اجتماعی و معرفتی عمیق در عصر مدرن و پسامدرن، انسان همچنان به جهان رازناک، فراسوی امر واقع، نظر دارد. هنر ادبیات پسامدرنیستی با توجه به تفاوت های بنیادین، به بازنمایی امرمعنوی نیزگوشه چشمی دارد. رمان های پسامدرن، عرصه مناسبی برای طرح این پرسش اساسی هستند که درجهان پسامدرن داستانی، امرمعنوی به چه کیفیتی بازنمود داده می شود و چه سویه ها و ابعادی به خود می گیرد؟ هدف از پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، تحلیل محتوای کیفی متن با روشی مبتنی بر استقرا و ناظر بر متن است. رمان «تاریخ سری بهادران فرس قدیم» علی رغم وجود مؤلفه های عرفانی و غایت مندی دینی، با پایان باز، سلوک خیالی بهادر(ان) و سپردن راه معنوی او و دیگرسالکان در هدفی نامعلوم، به یکدیگر گره زده شده است. رجوع به انسان برای رهایی ازرنج ها و سرگشتگی ها ی وجودی به عنوان تنها تکیه گاه او، درقالب بازگشت به سوی استاد درمسیربی انتهای سلوک، ذهن خواننده رابه سوی نگرش انسان مدارانه و عرفان سکولار رهنمون می سازد.
بررسی تطبیقی مضامین و ویژگی های غنایی و مولفه های سبکی مکتب رمانتیسم - با رویکردی به اشعار یدالله بهزاد کرمانشاهی -(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
34 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، به بررسی و تحلیل رویکرد و مفاهیم سبکی مکتب رمانتیسم و ادبیات غنایی در سروده های شاعر معاصر، یداللّه بهزاد (1304-1386)کرمانشاهی می پردازد.این پژوهش با اتّخاذ روش توصیف و تحلیل داده ها و با تکیه بر مبانی و اصول مکتب رمانتیسم، سعی دارد با شناسایی و تحلیل مولفه های ترکیبی ادبیات غنایی و مکتب رمانتیسم به کار رفته در اشعار بهزاد، به لایه های پنهان تاثیر این مکتب در محتوای اشعار او پی ببرد و جهان بینی مسلّط بر افکار شاعر را واکاوی و تحلیل کند. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که یداللّه بهزاد به عنوان یکی از شاعران سبک خراسانی برای عینی سازی مفاهیم غنایی، از مولفه های مکتب رمانتیسم مدد گرفته تا تصاویر شاعرانه متنوّعی از قبیل شکوه از روزگار، تنهایی، عشق و محبّت، دشواریهای زندگی در جامعه، وطن دوستی، توجّه به تاریخ، زن، طبیعت گرایی ، معایب مردم و بیان جهل و نادانی آنان بپردازد.این تصویر سازی ها اغلب دربردارنده معانی و مفاهیم همچون بیان احساسات و عواطف، تراژیک بودن، اندوه، حسرت، ماهیت نمایشی داشتن، اجتماعی بودن، زبان اول شخص، ایجاز و کوتاهی، وابستگی به زمان حال، وصفی بودن، تخیل نیرومند و ...را دار هستند که می توان آنها را مولفه های ترکیبی این دو مکتب دانست. در نتیجه مضمون اشعار بهزاد بی نصیب از تأثیر مکاتب ادبی غربی نبوده است چنانکه در سبک شعر او، اثر و ردّ ِ پای توجّه به مکاتب غربی دیده می شود. البته نباید همه این تاثیرات را برگرفته از محیط و سبک غربی بدانیم.
بررسی نقش و جایگاه ایزدبانوان هندوایرانی در طبقات سه گانه دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
181 - 196
حوزههای تخصصی:
نظریه سه گانه دومزیل، یک ساختار جامعی از خدایان، ایزدان و الهه های باستانی اقوام کهن هندواروپایی را براساس جایگاه آن ها مورد دسته بندی قرار داده است که باتوجه به زیرشاخه هندوایرانی آن، اشتراکات و همسانی های زیادی میان خدایان هندی و ایرانی قابل مشاهده است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، مشخص شد که در گزارش های اساطیری و بدویِ هردو قوم، نخست شاهد تکریم مقام زن و حضور زن خدایانی متعدد و نیرومند در رأس خدایان هستیم که بعدها با گسترش و تکوین جامعه مردسالارانه و سیطره عصر حماسی و پهلوانی، این زن خدایان از مقام خود تنزل یافته و حتی در برهه هایی از زمان، از تمامی طبقات ایزدان کنار گذاشته شدند؛ اما به دلیل نفوذ و تأثیری که داشتند، درنهایت به عنوان خدایان فروتر و زمینی، در پایین این طبقات، به خویشکاری مهم خود، یعنی باروری و نگهبانی از آب و احیای کشاورزی پرداختند. این مقام در ایران از آنِ آناهیتا و در هند از آنِ الهه ساراسواتی است که در یک نگاه تطبیقی، الهه های ایرانی در انتساب به این طبقه، از جایگاه مطلوب تری برخوردارند.